فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در قرن نوزدهم بیشترین رابطه تجاری ایران با کشور عثمانی و در زمینه تجارت توتون و تنباکو بود که توسط بازرگانان ایرانی به عثمانی صادر می شد. این بازرگانی با واگذاری امتیاز انحصار صادرات تنباکو به شرکت تنبک در سال 1308ق و انعقاد قراردادهای تجارتی میان دولت ایران و آن شرکت، روابط تجاری دو کشور را وارد مرحله جدیدی کرد که در این نوشتار مورد بررسی قرار می گیرد.
قرن بیست و یک عصر تمدن مشترک بشری
حوزههای تخصصی:
نویسنده این مقاله معتقد است تمدن آینده بشرى و رفتارهاى انسانى در زندگى واقعى باید بر محور «وحدت همه موجودات»، «وحدت بشرى» و «وحدت بشر با خدا» پایه ریزى شود و تنها از طریق پذیرش و التزام به این سه حقیقت است که انسانها و جوامع انسانى پس از سالیان دراز تلاش و ناکامى، به جامعه متمدن بشرى و روح تمدن بشرى دست مى یابند، جامعه اى که در آن آزادى، برابرى و برادرى حاکم است. نویسنده در پایان مقاله با اشاره به ضعفهاى توسعه اقتصادى، طرح گفتگوى تمدنها را نیز بى ثمر مى داند.
الزامات امنیت منطقه ای و استراتژی امنیتی ایران در خاورمیانه
حوزههای تخصصی:
امنیتی سازی یکی از دغدغه های اصلی کشورهای منطقه خاورمیانه است نظر به اهمیت امنیت در ساختار نظام بین الملل منطقه خاورمیانه را باید یکی از مناطقی دانست که رویکردهای امنیتی در آن از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است. بسیاری از تهدیدات امنیتی ریشه در منطقه دارد کشورهای منطقه به این تهدیدات دامن می زنند و از سوی دیگر به دلیل ویژگی های ژئوپلتیک و منابع سرشار نفت در خاورمیانه قدرتهای منطقه ای نقش چشمگیر و موثری در بروز تهدیدات امنیتی دارند. از جمله شاکله این پژوهش طرح نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای بوزان است که خاورمیانه از جمله مناطقی است که این نظریه بر آن صدق می کند. همجواری، هویت مشترک، شباهت ها و تضادها، نیازهای اقتصادی و پیوندهای فرهنگی و قومی از جمله متغییرهای مجموعه امنیتی منطقه ای هستند. ایجاد امنیت منطقه ای مستلزم ساختاری مشارکت جویانه که بر پایه اعتماد سازی است از این رو استراتژی امنیتی جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به امنیت در چارچوب تعامل سازنده با کشورهای منطقه امکان پذیر خواهد بود که این امر نیازمند تهدید زدایی و غیر امنیتی کردن استراتژی امنیتی ایران در منطقه تبلور خواهد یافت.
واقع گرایی ساختاری در جهانی پیچیده
حوزههای تخصصی:
آمریکا و دگرگونی در استراتژی کلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده آمریکا در طول تاریخ خود استراتژی های متفاوت را باتوجه به جایگاه جهانی خود اختیار کرده است. این تغییر استراتژی کاملاً طبیعی بوده است. از انزواگرایی تا بین الملل گرایی؛اما آنچه همیشه ثابت بوده، ماهیت استراتژی ها که جملگی هدفشان در راستای ایجاد توانمندی اقتصادی، امنیت فیزیکی و اشاعه ارزشی بوده است.آمریکا امروزه استراتژی مبارزه با تروریسم را دنبال می کند که باتوجه به شرایط جهانی و دگرگونی در ارزیابی منافع ملی جایگزین استراتژی سد نفوذ شده است.
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی و بحران های بوم شناسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی جوامع، نقش فزاینده ای در تحولات بوم شناسی یافته اند. داده ها و یافته های موجود گویای فزایندگی دامنه مداخلات انسانی در فروسایی و تخریب محیط زیست محلی و کروی است. پیامدهای ویرانگر این مداخلات، امنیت انسانیِ گستره اسکان بشر را به چالش کشانده و بحران محیط زیست را در جایگاه یکی از مصادیق امنیتی چندلایه برکشیده و تعادل محیط را آشفته کرده است. در ایران، روند تخریب محیط زیست در طول چند دهه اخیر افزایش بیسابقه ای یافته، به گونه ای که در بسیاری از موارد، کشورمان پیشگام دیگر کشورهاست. بیشتر این آمارها محصول برآیند موقعیت جغرافیایی و توپوگرافی سرزمین ایران، کم توجهی به نقش جستار پایداری محیط در طراحی واجرای سازه ها و فضاها، ناآگاهی عمومی و کم توجهی سازمان های دولتی است. به نظر می رسد تداوم این وضعیت، دست کم در دو دهه آینده، کشور را با چالش های امنیتیِ محیط محورِ پرهزینه و زمان بر رویارو خواهد کرد که از پایداری و ثبات نیز برخوردار هستند.
مبانی سازه انگارانه همکاری های نوین منطقه ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ساختار کلاسیک و سنتی امنیت در خاورمیانه از پایان جنگ جهانی دوم تاکنون کما بیش بر پایه نگاهی رئالیستی تدوین شده است. جنگ اعراب و اسرائیل، مناقشه بر سر سرزمین های اشغالی، جنگ ایران و عراق، جنگ عراق و کویت، نبرد ایالات متحده با طالبان و صدام و بحران هایی دیگری از این دست، الگوی منازعه دایم را به منزله بخشی از ساختار امنیت در منطقه تحکیم ساخته است. اما نوشتار حاضر بر این اعتقاد است که ظهور برخی از پدیده ها و متغیرهای جدید در خاورمیانه می تواند بستری سازه انگارانه برای ایجاد نوعی چرخش امنیتی در منطقه فرض شود.
بر این اساس، حضور نیروهای آمریکائی در عراق و افغانستان و به تبع آن ناخرسندی دول منطقه از ایده خاورمیانه بزرگ از یک سو و تقویت یافتن امواج جدید بنیادگرایی از سوی دیگر، ضمن برجسته تر کردن دوباره نقش دولت، ملت ها در منطقه، دکترین های امنیتی بر پایه نهادگرایی، همگرایی و سازه انگاری را جایگزین دکترین های پیشین مبتنی بر موازنه وحشت و نئورئالیسم ساخته است. در پرتو چنین تحولی، به رغم شکاف های ایدئولوژیک، سیاسی، تاریخی و قومی، با برجسته تر شدن دوباره نقش دولت- ملت به مثابه اصلی ترین بازیگر، مقدمات شکل گیری همگرایی های نوین منطقه ای بر مبنای رهیافت سازه انگارانه در حال تکوین است.
هولوکاست در گذر تاریخ
حوزههای تخصصی:
تهدیدهای جهانی شدن در کشورهای در حال توسعه
منبع:
راهبرد ۱۳۸۴ شماره ۳۶
حوزههای تخصصی:
تاثیر ایدئولوژی برسیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با جمهوری خلق چین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بدون شک ایدئولوژی یکی از عناصر تاثیرگذار بر سیاست گذاری خارجی دو کشور جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران بشمار می آید. در حالی که ایدئولوژی مارکسیسم دارای ماهیت اقتصادی می باشد که به مسایل دینی و ماورا الطبیعه اعتقادی ندارد، اما ایدئولوژی انقلاب اسلامی ایران به جهت ریشه داشتن در فرهنگ ملی و مذهبی از ابعاد ماورا الطبیعه و مذهبی برخوردار می باشد، لذا منافع ملی را بیش از آن که در ظرف ملی تعقیب نماید در چارچوب اسلام شیعی جستجو می نماید. در نتیجه تعقیب منافع ملی به معنای کلاسیک و رئالیستی آن با مشکل مواجه می گردد. از سوی دیگر ایدئولوژی مارکسیسم نه تنها در فرهنگ باستانی و کهن جمهوری خلق چین از جایگاهی برخوردار نبوده است، بلکه با بسیاری از عناصر فرهنگ باستانی و ملی این کشور در تقابل بوده است، اما ایدئولوژی اسلامی ایران ریشه طولانی در بستر فرهنگ ملی و به ویژه مذهبی دارد و به همین جهت از جنبه اعتقادی و ایمانی برخوردار می باشد، لذا کنار گذاشتن و یا تعدیل آن نسبت به جمهوری خلق چین به آسانی انجام نمی پذیرد. با این حال چین به جهت برخورداری از قابلیتها و توانائی های نظامی، سیاسی و اقتصادی و به جهت دوقطبی بودن نظام بین الملل و مهیا بودن شرایط بین الملل قادر بود که از ایدئولوژی به عنوان ابزاری جهت هویت سازی استفاده نماید در حالی که جمهوری اسلامی ایران از این توانمندی ها و شرایط برای بهره برداری از ایدئولوژی برخوردار نبوده است.
تأثیر ژئوکالچر منطقه ای بر روابط میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی
حوزههای تخصصی:
اصطلاح علمی ژئوکالچر از دو واژه ژئو به معنی زمین و کالچر به معنی فرهنگ تشکیل یافته است. ژئوکالچر در واقع اهمیت دادن به عناصری چون فرهنگ، زبان، قومیت و مذهب در کنار عوامل ژئوپلیتیکی است و به نظر می رسد ژئوپلیتیک نوین، ترکیبی از مفاهیم ژئوپلیتیک کلاسیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر باشد. ساختار ژئوکالچر بیانگر موزاییکی از نواحی فرهنگی کوچک و بزرگی است که محصول تعامل های مکانی- فضایی قدرت فرهنگی هستند که در طول و به موازات یکدیگر حرکت می کنند. با فروپاشی شوروی و استقلال یافتن کشورهای آسیای مرکزی، کشورهای این منطقه هر چند از لحاظ ساختار اقتصادی- سیاسی و ارتباطات، به روسیه و مناطق شمالی متصل هستند، اما از لحاظ فرهنگی، دینی، تاریخی و جغرافیایی ادامه طبیعی بخش های جنوبی خود به حساب می آیند که طی سالیان متمادی به دلیل نفوذ شوروی سابق ارتباط خود را با منطقه خراسان بزرگ در ایران و منطقه خاورمیانه از دست داده بودند. اشتراکات فرهنگی تاریخی ایران به دوره ای باز می گردد که کشورهای آن منطقه با ایران سرنوشت مشترکی داشتند. قلمرو جغرافیایی واحد در گذشته سبب شده بود که این مناطق رویکرد اقتباسی به فرهنگ ایران داشته باشند، به گونه ای که امروزه بسیاری از آداب و رسوم و سنن ایرانی در آسیای مرکزی پا برجا مانده است. در تحولات پس از فروپاشی شوروی، نقش ایران به عنوان محور ارتباطی حوزه جدید با حوزه قدیم خاورمیانه از اهمیت خاصی برخوردار شده است. در شرایط جدید، ایران به عنوان محور سیستم تمدن فارسی شامل افغانستان، تاجیکستان و همچنین پیوند دادن آن با جهان اسلام یعنی بخش غیر عربی و بخش عربی جنوب غرب آسیا به عنوان وحدت دهنده جهان اسلام، می تواند ایفا کننده نقش حساسی در منطقه باشد.
چیستی گفتمان پسا ساختارگرا در سیاست
حوزههای تخصصی:
بسترهای فرهنگی و اجتماعی در جنگ نرم
حوزههای تخصصی:
لایه های جنبشی جامعه ایران؛ دو جنبش کلان و ده جنبش خرد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله جامعه کنونی ایران از منظر دو «گونه» جنبش و به روش کیفی توصیف و تفسیر می شود. طبق این مطالعه ایران دارای پتانسیل جنبشی باقابل توجهی است. این جامعه میزبان دو جنبش «کلان» (جنبش «مردمی-مذهبی-ضدآمریکایی» و جنبش «دموکراسی خواهی») است. جنبش اول غیر از امکانات جامعه از امکانات دولت نیز برخوردار است اما جنبش دموکراسی خواهی با ده جنبش مبتنی بر پیشروی آرام در رابطه متقابل قرار دارد. این جستار نشان می دهد اولاً، یکی از راه های موثر تخلیه جنبش های اجتماعی تقویت سازوکار مردم سالاری است. ثانیاً، ممکن است بتوان تظاهرات جنبش دموکراسی خواهی را در خیابان ها کنترل کرد ولی آن را نمی توان در درون جامعه محو نمود. زیرا این جنبش به جنبش های دهگانه ای مرتبط است که در بطن زندگی روزانه مردم در جامعه به حیات خود ادامه می دهد و به راحتی محو شدنی نیست