فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تشکیلات عصر صفوی در عصر شاه اسماعیل همواره در حال جابه جایی ازنقطه ای به نقطه ای دیگر بود. در دوره شاه طهماسب علاوه بر تنظیم دفاتر دیوانی در محل مرکز قدرت سیاسی، دفتر خانه در کنار دربار حکومتی استقرار یافت. اگر چه گزارش های تاریخی از چگونگی این اسناد و دفاتر به طور مستقیم سخنی نگفته اند، اما زمانی که از عناصر و عوامل دیوان های دولتی گفتگو می کنند، اطلاعات پراکنده ای از این تشکیلات به دست می دهند. این گزارش های ضمنی برای مطالعه و بررسی دفاتر دیوانی عصر صفوی اهمیت زیادی دارند؛ چرا که حکومت صفوی بیش از دو قرن ادامه یافت و میراث گرانبهایی در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از خود به یادگار گذاشت که بخشی از مستندات آن در دفاتر دیوانی ثبت و ضبط شده است و امروزه در دسترس نیست. بنابر این آنچه که امروزه در باره این دفاتر قابل بحث و بررسی است، علت و چگونگی امحای این دفاتر دیوانی است. علی رغم نبود گزارش شاهدان عینی و مورخان معاصر تهاجم افاغنه، همواره محققان و پژوهشگران تاریخ، نابودی آن ها را فقط به حمله افاغنه نسبت می دهند، در حالی که بخشی از علل چنین اقدامی را باید یا در روحیات ماجراجوئی حکمرانان و منفعت طلبی عناصری دید که منافع خویش را در نابودی این دفاتر می دیدند و یا ناشی از بی مبالاتی فرمانروایان و حکمرانانی دانست که تعلق خاطری به آثار و اسناد تاریخی نداشتند.
اثرات هجوم مغول در سیر جغرافیانویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا نیمه اول قرن دوم هجری، اغلب جغرافیانویسان را لغت شناسانی تشکیل می دادند که به ذکر انوار و فضایل تاریخی و جغرافیایی می پرداختند. گسترش قلمرو اسلامی و آشنایی با ملل دیگر روند ""جغرافیای فضیلت شمار"" را به سمت ""جغرافیای توصیفی"" تا هجوم مغول سوق داد. در تألیفاتی که به جغرافیای توصیفی می پرداختند، موضوعاتی همچون مسالک، راه هایی که به خانه خدا ختم می گردید، تعیین جهت قبله، جغرافیای طبیعی و آب و هوا توجه گردید. تر.س از مغول، جغرافیای توصیفی و طبیعی را به سمت ""جغرافیای تاریخی و انسانی"" سوق داد. بیشتر نویسندگان این کتب ماجراجویانی بودند، که تلاش داشتند، در نژاد، مردم شناسی، آداب و رسوم و مذهب مغولی دقت و اکتشاف کنند تا پاسخی برای اذهان آشفته مردم و بخصوص اروپاییان پیدا کنند. به همین جهت مهم ترین منابع جغرافیایی این دوره را سفرنامه های غربی تشکیل می دهد. وضعیت خانقاه ها، صوفیان و درویشان و وضع اقتصادی مردم در این تألیفات جایگاهی ویژه می یابد و بدین لحاظ روند جغرافیانویسی مسلمانان از جغرافیای فضیلت شمار به سمت جغرافیای طبیعی (توصیفی) و سپس جغرافیای تاریخی- انسانی حرکت نمود.
خاندان بنوالیاس در کرمانو مناسبات آنها با سامانیان و آل بویه (357-317ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوعلی محمد، فرزند الیاس (و از نوادگان احمدبناسدبن سامان)از جمله فرماندهان امیر نصردوم سامانی بود که توانست در اوایل قرن چهارم هجری قمری با استفاده از خلاء قدرتی که در نواحی جنوب شرقی ایران ایجاد شده بود، علم طغیان برافرازد. وی به سال (317ق) وارد کرمان شد و حکومتی بهنام آلالیاس یا بنوالیاس تأسیس کرد. حکومتی که تا سال (357ق)تداوم یافت. در این زمان بهدلیل حضور دو قدرت آلبویه و سامانیان، بنیالیاس در طول مدت فرمانرواییشان با این دو حکومت درگیر بودند تا اینکه سرانجام کرمان ضمیمه حکومت آل بویه گردید. نوشتار حاضر بر آن است تا در حد توان دو مسئله اساسی را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد: نخست بررسی زمینههای قدرتگیری خاندان بنیالیاس در ایالت کرمان و سپس بیان چگونگی روابط این حکومت محلی با دو حکومت قدرت مند آل بویه و سامانیان.
نیشابور در قرون سوم و چهارم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نیشابور، یکی از چهار تختگاه خراسان بزرگ، و از شهرهای قدیمی ایران زمین بوده و در سده های نخستین اسلامی نیز دارای اهمیت سیاسی و فرهنگی بوده است. اهمیت این شهر به حدی بود که برخی از دولتها آن را به عنوان پایتخت حکومت خود برگزیدند. جایگاه علمی و سیاسی نیشابور و عبور امام رضا (ع) از این شهر و بیان حدیث سلسلة الذهب بر اهمیت آن در تاریخ افزوده است. نیشابور در قرن اول و دوم اسلامی جایگاه مهمی دارد. اما اهمیت این شهر تاریخی در دو قرن سوم و چهارم هجری دو چندان است. از این رو در این پژوهش تلاش شده است تا به اهمیت سیاسی نیشابور، وضع شهر نیشابور، مذهب، آداب و رسوم، زبان، کشاکش ها و درگیری ها، مدارس، اوضاع اقتصادی، و فرق مذهبی این شهر در قرن سوم و چهارم پرداخته شود.
تحلیلی بر نقش عبدالرحمان پاشابابان در روابط ایران و عثمانی در دوره فتحعلی شاه (1228-1212ق /1814-1798م)
حوزههای تخصصی:
پس از روابط پر فراز و نشیب ایران با عثمانی در عصر حکومت های صفوی و افشار، این ارتباط در دوره قاجاریه هم تداوم داشت و در این میان، عوامل تأثیرگذار در روابط دو کشور، از ابتدای تشکیل دولت صفوی تا انقراض قاجار، کم و بیش شبیه به یکدیگر بودند:1) اهمیت عتبات عالیات2)زوار و 3) کردها که در پاره ای از متون با عنوان عشایر سرحدی از آنان نام برده شده است، از مهم ترین این عوامل هستند. در منطقه کردنشین عراق امروزی، امارت بابان قرار داشت و در ابتدای دوره قاجاریه، عبدالرحمان پاشا امیر آن بود. وی در طول نزدیک به سه دهه، به عنوان امیری عثمانی اما با رویکرد ایرانی خواهی و ایران گرایی، بر یکی از مهم ترین نقاط بین دو کشور، حکم می راند. در طول حکمرانی بارها به ایران پناهنده شد و از طرف ایران و با حمایت فتحعلی شاه دوباره به امارت نشست. مکاتبات صورت گرفته بین رجال طراز اول ایرانی و عثمانی به حمایت از او، لشکرکشی ها و جنگ های درگرفته به نفع یا بر ضدش و نیز احترام شایسته ای که در ایران از وی به عمل می آمده است، همگی مؤیّد اهمیت جایگاه و اعتبار او در ایران بوده است. علاقه مندی عبدالرحمان پاشا به ایران از یک سو و حمایت این کشور از وی از سوی دیگر از آن جهت حائز اهمّیت است که وی بر بخشی از قلمروی عثمانی حکم می راند و بابان به عنوان منطقه ای سرحدی، فقط در مدتی کوتاه به ایران مالیات می پرداخت بنابراین ایرانی-خواهی او از نظرعثمانی ها عملی ناصواب و غیرقابل بخشش بود. به همین جهت در روابط بین دو کشور، اطاعت یا عدم اطاعت پاشای بابان، مسأله ای مهم تلقی می شد.
نساجی در عصر قاجار: تولید و تجارت پارچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره قاجار در ایران مصادف با نهضت صنعتی شدن اروپاست و صنایع نساجی ایران که در این دوره هنوز با دست انجام می شد، توان مقابله با محصولات ماشینی را نداشت. در این زمان انواع پارچه های خارجی به سوی بازار ایران روانه شد که به دلیل حمایت نکردن از صنایع بومی، کارگاه های پارچه بافی مملکت رونق گذشته خود را از دست دادند. این روند با واگذاری امتیازات بی رویه به دولت های خارجی، به خصوص روسیه و انگلیس، شدت بیشتری یافت.
هدف: بررسی وضعیت صنعت نساجی در ایران در دوره قاجار از طریق مطالعه اسناد و مدارک موجود است.
روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی تحلیلی است. مبانی نظری پژوهش حاضر به روش کتابخانهای و جمعآوری دادهها از طریق فیش برداری و بازخوانی اسناد انجام شده است.
یافتههای پژوهش: یافتههای پژوهش نشان از رکود صنایع داخلی در اثر افزایش صادرات پارچه های اروپائی است.همچنین افزایش قیمت مواد اولیه،تجار رابه سمت گسترش صادرات مواد اولیه سوق داد و این امر بر رکود صنایع داخلی افزود.
اشعار بازیافته از مولانا حسن کاشى
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل مبانی فکری و اعتقادی جنبش صفویه با تکیه بر طریقت های آسیای صغیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاندان صفوی بنا بر نظر مورخان، طلایه دار ایدئولوژی شیعی در برابر آئین رسمی امپراطوری عثمانی در ممالک شرقی گردید. شکل گیری صفویان در ایران، از طریق همیاری نیروهای قزلباش برخاسته از جغرافیای سیاسی آسیای صغیر فراهم شد. ولی آنچه حائز اهمیت است نگرش و باورهای این نیروهای هوادار طریقت صفوی است. یافته های پژوهش حاکی از این است که آسیای صغیر بنا به دلایل سیاسی و اقتصادی همواره به عنوان یک مرکز مهم برای نشر عقاید مکاتب و فرق شناخته می شد. از همین رو مردم مقیم این منطقه در طی چندین سده مدام در معرض تبلیغات و جنبش های وابسته به مکاتبی همچون بابائیه، بکتاشیه، حروفیه و ... قرار داشتند. نیروهای هودار گفتمان صفوی (قزلباشان) در مرکز تبلیغات این جریان ها قرار داشتند؛ و سرانجام با رویکرد شیعی پس از به حاشیه رانی حکومت آق قویونلو در ایران، به تأسیس حکومت دست زدند. این جستار با تکیه به پراکندگی جغرافیای قبایل قزلباش به واکاوی لایه های فکری آسیای صغیر می پردازد، تا تاثیر اندیشه ها، مکاتب و فرق مختلف را در ذهنیت مردم آسیای صغیر و بخصوص قزلباشان نشان دهد.
کدخدا در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجاریه جامعه ایران دگرگونی های زیادی در عرصه های سیاسی، اجتماعی و اداری از سر گذراند. این تحقیق می کوشد این تغییرات را در حوزه یکی از مناصب شهری یعنی منصب کدخدا از طریق بررسی پیشینه تاریخی و نیز وظایف و کارکردهای آن بررسی کند، زیرا کدخدا به عنوان یکی از صاحبان مناصب اجتماعی ایران و از زیر مجموعه های تشکیلات محلی و اداری تا پایان عصر قاجار حضور مؤثر و پررنگی در زندگی اجتماعی مردم داشته است. منصب کدخدا در این دوره در حوزه های مختلف تعریف شده است که از جمله کدخدایان محلات شهری، اصناف و روستاها بودند آنها وظایف و کارکردهای خاصی در هر یک از این سه حوزه داشتند. مطالعه منابع و اسناد برجای مانده مربوط به این دوره نشان دهنده میزان نفوذ و تأثیر این منصب در زندگی مردم است زیرا نقشی مهم در تنظیم رابطه بین مردم و حکومت داشت و از طریق ایفای نقش خود می توانست مؤثر و مفید و گاه حتی زیان رسان باشد و در راستای بهتر شدن زندگی و یا جهت مخالف آن گام بردارد.
نقش عوامل طبیعی در توسعه و رکود قزوین در دوران صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قزوین از جمله شهرهایی است، که پس از انتخاب آن به عنوان پایتخت عصر صفوی، اهمیت ویژه و منحصر به فردی یافت و دوره درخشانی از عمران و توسعه شهری را در زمان شاه تهماسب آغاز کرد. از نظر روند توسعه، در این دوره ساخت بناهای مختلف و گسترش فضای شهری جلوه ای خاص به این شهر بخشید. اما با گذشت نیم قرن و سعی و تلاش دولتمردان صفوی در گسترش و رونق شهری به دلایل مختلف، این شهر نتوانست تغییرات چندانی را به خود بگیرد، که از جمله آنها عوامل محیطی و بروز حوادث طبیعی بوده است، از این رو در دوره حکومت شاه عباس اول، پایتخت از این شهر به اصفهان انتقال یافت. بررسی عوامل محیطی چون، موقعیت جغرافیایی و استراتژیکی، خاک منطقه، آب و هوا، منابع آب وحوادثی چون زلزله، سیل و شیوع بیماریها در توسعه و رکود شهری قزوین در دوره پایتختی و پس از آن تأثیر زیادی داشته است و در خور پژوهشی جدی است. از این رو در این تحقیق تلاش گردیده است تا نقش این عوامل از زوایای مختلف مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
جایگاه امیرتیمور کورکان و سلطان یلدرم بایزید در نزد مورخان و علل و عوامل نبرد انکوریه (804 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تیمور کورکان در سه دوره متناوب با حمله به ایران و هند و شام و مصر و روم، ساختار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی این مناطق را مواجه با بحران و دچار برخی تغییرها کرد. یکی از اقدامات او جنگ با یلدرم بایزید بود. این جنگِ ساختارشکن، نقطه عطفی در تحولات منطقه و جهان به شمار می رود و مطالعه و بررسی آن از اهمیت برخوردار است. نویسنده این مقاله، با ابتناء کار خود بر روش تاریخی، تلاش کرده است که علل و عوامل و چگونگی وقوع این رویداد اثرگذار را بر اساس منابع اصلی بازنمایاند. برآیند جامع روایات تاریخی گویای این است که اقدامات توسعه طلبانه سلطان بایزید برای به تصرف در آوردن عجولانه قلمرو امیرنشین های مسلمان همسایه و دست اندازی به امیرنشین هم پیمانش ـ قسطمونیه ـ و مناطق آماسیه و سیواس و قیصریه که به برهم خوردن نظم ساختاری واحدهای سیاسی و انباشتگی نارضایتی از او و نیز شکل گیری حلقه معارضان در هجرت انجامید، زمینه پیوستن معارضان او را به تیمور فراهم آورد. از سوی دیگر، شکل دادن ائتلافی از سلاطین ممالک ایران علیه تیمور و قرار گرفتن در موقعیت رهبری آن ائتلاف و تعرض به ارزنجان، بایزید را در مهبّ طوفان خشم تیمور و قلمروش را در معرض تاخت و تازهای او قرار داد. ورود بازیگرانی از اروپا به جرگه هم پیمانان تیمور و وجود دولتمردانی که به تحریک حس انتقام جویی تیمور پرداختند، و خطابه های تحریک کننده ای که کاتبان و دبیران بایزید علیه تیمور به کار بردند، همه و همه دست به دست هم داد و تیمور را که تجربه ای سی و اند ساله از پیروزی های پیاپی داشت، به نقطه بازگشت ناپذیر عزم جنگ کشاند.