فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۶۱ تا ۲٬۸۸۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
انقلاب اسلامی ایران؛ چالشی بر تئوریهای ساختگرا (بررسی و نقد دیدگاه «تدا اسکاچ پل» درباره انقلاب اسلامی ایران)
حوزههای تخصصی:
دیوان رسالت
مردی که مثل هیچکس نبود
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
در شماره های قبل با مردی آشنا شدیم که مثل هیچکس نبود. مردی که از ابتدای جوانی تمام قامت به پا خاسته بود تا نگذارد جنبش تحریم در توتون و تنباکو انحصار یابد و راهی را در پیش گرفت که انتهای آن شهادت او و سعادت ایران بود. سیدحسن مدرس در حقیقت الگوها و توصیه های لازم برای پیمودن این راه را از استادان خود در قمشه، اصفهان و نجف اخذ کرده بود و جنبش تنباکوی مرحوم میرزای بزرگ را نهالی می دانست که اگر با تربیت و مراقبت تناور و پربار شود، سایه و میوه آن سعادت و سربلندی اسلام و ایران خواهد بود. درواقع مدرس «اکنون دیگر کسی نبود که سیدمحمد تدین او را دشنام دهد» بلکه جریان استقلال طلبی و آزادیخواهی ایرانیان اینک به رهبری وی انجام می گرفت. مدرس بود که با حمایت از رهبران بزرگی چون میرزاکوچک خان، شیخ محمد خیابانی، کلنل محمدتقی خان پسیان و مجاهدان تنگستانی زمینه های ایجاد یک تحول بزرگ و تشکیل جبهه متحدی را فراهم ساخت که سالها بعد از او، به گونه ای دیگر و تحت عنوان جبهه ملی ایران توسط برخی از مریدان و متاثران وی پدید آمد و در صحنه سیاسی ایران نقشهای مهمی نیز ایفا کرد.اما رضاخان، مترسکی بود که کم کم جان می گرفت و به سمت و سویی می رفت که با مکیدن خون ایران به یک هیولا تبدیل شود. سیدحسن مدرس در غائله جمهوری خواهی، چنان نهضت بزرگی را علیه او و سیاستهای پشت پرده انگلیس به راه انداخت که توانست با برانگیختن ملت و مجلس، چالشی عظیم در مقابل زیاده طلبیهای وی و قزاقهایش ایجاد کند. مدرس، خطر رضاخان را برای ایران کمتر از اغتشاشات داخلی نمی دانست و می گفت مرغی را که قرار است صبح شغال ببرد، بگذار از همان سرشب ببرد! یعنی کشوری را که قرار باشد رضاخان در آینده چپاول کند، چه فرقی با این که اکنون راهزنان و حرامیان چپاول می کنند دارد. او همواره تاکید می کرد: آخر آدم باید جرات کند بیست تا سوار به کسی بسپارد و مطمئن باشد که او طغیان نمی کند!اما هرچه بود، سرانجام براثر سفتی های اجانب و سستی های ما، رضاخان شاه ایران و موسس سلسله ای شد که هرچند با ولیعهدش به پایان رسید و آخرین سلسله پادشاهی در ایران بود، اما در چند دهه حکومت این سلسله، ایران به روزگاری افتاد که شرح آن بر همه معلوم است.مدرس توسط رضاخان تبعید شد و پس از سالهای مدید و مرارت بار به شهادت رسید و تا زمانی که رضاخان بر سر قدرت بود کسی جرات نکرد پرچم مخالفت و اعتراض برافرازد؛ اما پس از شهریور 1320 و سقوط او از قدرت، نام و یاد مدرس جوانه زد و نسلهای جوان تر نخبگان دینی و سیاسی با بزرگداشت او، راه خویش را روشن نمودند که از جمله نقطه های عطف آن، نهضت نفت و پانزدهم خرداد بود.
میزگردی درباره شخصیت عبایی
منبع:
یاد ۱۳۸۴ شماره ۷۶
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی فرهنگی - اجتماعی جامعه ایران عصر مشروطه
حوزههای تخصصی:
راهیان حج
منبع:
زمانه ۱۳۸۷ شماره ۷۲
حوزههای تخصصی:
سفر حج از راه روسیه و عثمانی، که اغلب صاحب منصبان، اعیان و اشراف و دیوان سالاری بلندپایه قاجار آن را برای ادای این فریضه برمی گزیدند، جنبه بسیار مهم در خود داشت: اول اینکه سبب می شد نوعی حلقه معنوی میان مردم و مقامات محلی در طی مسیر به وجود آید و به ویژه در قسمت هایی که طی جنگ های ایران و روس از ایران جدا شده و تحت حکومت روسیه غیرمسلمان قرار گرفته بودند، نوعی حس نوستالژیک دینی و ملی در این مسافران حج به وجود می آورد؛ دوم اینکه به نوعی سبب گسترش و تعمیق اندیشه اتحاد مسلمانان می گردید؛ سوم اینکه نخبگان ایرانی، در مسیر عبور خود از شهرهای روسیه، عثمانی و مصر، با مهم ترین تحولات منطقه آشنا می شدند و درجه پیشرفت و شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشورها را از نزدیک می دیدند؛ چهارم اینکه امنیت بالای این مسیر برای شاهزادگان و اشراف ایرانی دلیل اصلی انتخاب آن بود و اگرچه سبب می شد هزینه ها و مدت مسافرت نسبت به دیگر راه ها افزایش یابد، آرامش خاطر بیشتری را به همراه داشت. در مقاله حاضر با مسیر کاروان حج از خاک روسیه از طریق پنج سفرنامه ایران آشنا خواهید شد.
جریان های تاریخی دانش طب در ایران عصر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این پرسش است که دانش طب به عنوان یکی از شاخه های مهم مجموعه علوم موسوم به حکمت و فلسفه، در ارتباط با سنت و سابقه این علم در ایران و تغییرات سیاسی و فرهنگی عصرسلجوقی، در چه وضعیتی قرار گرفته و درچه مسیری جریان یافت؟ یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که دانش طب به لحاظ تاریخی به عنوان یکی از سنت های علمی و فکری ریشه دار در تاریخ ایران، به جهت ویژگی های خاص خود، در یک وضعیت سه وجهی متناقض قرارگرفته و به موجودیت خود ادامه داد. از یک سو به جهت گسترش حساست ها و تعصبات مذهبی در بین نخبگان مذهبی و عوام همسو با آنها، علم طب از حیث مبانی علمی و برخورداری از نهادهای آموزشی فراگیر دچار محدودیت های جدی شد. اما از وجهی دیگر، دانش طب به علت ارتباط داشتن با حفظ صحت انسان و درمان بیماری ها به شدت مورد نیاز حکام و اهل قدرت و نخبگان سیاسی-مذهبی بود. به طوری که به جهت چنین نیازی، این دانش طی دوره سلجوقی در چارچوب نیازهای اهل قدرت و زمینه های اجتماعی، در شکل دو مکتب طبی عراق و خراسان، موجودیت خود را بازآفرینی و استمرار بخشید. در وجه سوم، تغییری که در این دوره در موقعیت علوم طب ایجاد شد و مبنای آینده این دانش در تاریخ ایران قرار گرفت، ترجمه و تألیف رسائل پزشکی به زبان فارسی بود. روندی که برای اولین بار اتفاق می افتاد و خود را در خراسان و عراق، به عنوان مهمترین حوزه های جغرافیایی- فرهنگی ایران عصر سلجوقی نشان داد.
دو فرمان از الوند میرزا آق قویونلو و شاه اسمعیل صفوی
حوزههای تخصصی:
عوامل سیاسی –اجتماعی تنش میان صفویه و عثمانی
حوزههای تخصصی:
منع برده فروشی در عصر قاجار به روایت اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبارزه با برده فروشی در ایران از اواسط قرن سیزدهم ق شروع شد. در سال 1264ق محمدشاه قاجار حمل بردگان سیاهپوست را از طریق دریا به ایران ممنوع کرد. در 1268ق ایران و انگلیس پیمانی امضا کردند که به موجب آن کشتی های انگلیسی مجاز بودند کشتی های ایرانی را برای یافتن برده بازرسی کنند. به موجب مادة سیزدهم پیمان صلح مورخ 1274ق میان انگلیس و ایران، حق بازرسی کشتی ها تا 1290ق تمدید شد. اما این پیمانها بر میزان تجارت برده تأثیر عمده ای نداشت و این تجارت تنها بر اثر بازرسی دریاییِ شدیدتر پس از 1287ق تا حدی کاهش یافت. به موجب پیمان جدیدی که در 1300ق به امضا رسید، اختیارات انگلستان گسترش یافت. ایران همچنین در کنفرانس بروکسل در مورد الغای بردگی شرکت کرد. در نتیجه در 1308ق ایران تجارت و واردات برده را، چه از طریق آبی چه از طریق خاکی، ممنوع کرد. در این نوشتار جریان منع برده فروشی در عصر قاجار با تکیه بر اسناد موجود، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
بازشناسی تاریخی دیوان مظالم در دوره میانه و کارکرد سیاسی آن در دوره سلجوقیان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه های دین اسلام بر برپایی قسط و عدل تکیه دارد. از همین رو، حکومت های دوره میانه اسلامی تلاش داشتند تا برای کسب مشروعیت سیاسی در این راستا عمل نمایند و به همین منظور به برپایی دیوان مظالم اهتمام خاصی داشتند. در دوره اخیر و به ویژه دوره حکومت سلجوقیان، نیاز به برپایی دیوان مظالم به تأسی از سنت ایران باستان بیشتر احساس می شد که با توجه به خاستگاه تاریخی از نظر دینی و اجتماعی، نیازمند کسب مشروعیت سیاسی بودند. بر این اساس دیوان مظالم به عنوان بخشی از ساختار نظام قضا در این دوره کارکردی سیاسی یافت. از این رو، پژوهش حاضر تلاش دارد تا ضمن بررسی تاریخی دیوان مظالم در دوره میانه اسلامی، به این مساله پاسخ دهد که کارکرد سیاسی متصور از دیوان مظالم نزد سلجوقیان چه بود؟ فرضیه اذعان دارد که کارکرد دیوان مظالم در دوره مذکور بیشتر جنبه صوری داشته است و هدف از آن نمایاندن تلاش سلطان به عنوان دادرس عالی مملکتی بود.
راپرت
از شورای شهر تا شورای شهرداری
منبع:
آیین دی ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
ماهیت فلسفه در دوره سلجوقی: وجوه فلسفه محوری و فلسفه ستیزی
حوزههای تخصصی:
گرایش فلسفی سیاسی در دوران اسلامی، عمدتاً از اواخر قرن سوم هجری و در راستای تداوم سیر تفکر و به ویژه با تعمق در مسائل کلامی به وجود آمد. این گرایش تحت تأثیر منابع اصیل و عمیق اسلامی و مبانی قرآنی و دینی، و نیز ترغیب مسلمانان از یکسو به سیاست و از دیگر سوی به تعقل سیاسی بود. شاید بتوان فلسفه اسلامی را اولین بارقه های آزادی بیان در چارچوب علمی در عالم اسلام دانست. کار ویژه اصلی فلسفه اسلامی، هستی شناختی به سبک نو افلاطونی و تفسیر اسطوره ای جهان می باشد. در دوران سلجوقی گفتمان و بنیان های فکری جدیدی وارد فلسفه اسلامی شد. بر این اساس هدف پژوهش پیش رو در حقیقت همان هدف فلسفه است. اینکه چه اتفاقی افتاد، چگونه اتفاق افتاد و چه پیامدی داشت؟ به عبارت دیگر، کشف حقایق تاریخی درباره تحولات فلسفه اسلامی در دوره سلجوقی و نیز اثبات ریشه این تحولات هدف اساسی تحقیق پیش رو است. با توجه به ماهیت موضوع، روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی خواهد بود. پژوهشگر ابتدا می کوشد به صورت روشمند و منسجم موضوع مورد بحث را توصیف و تشریح کند و سپس به شکل نظام یافته و مبتنی بر روابط علی، مطالب را ارائه می دهد.