فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۷۶٬۰۳۳ مورد.
بررسى دلالت معجزه بر نبوت
منبع:
معرفت ۱۳۷۷ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
شیخ الانبیاء
منبع:
بشارت ۱۳۸۲ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
قرآن و دانش:خلقت دانش
منبع:
بشارت ۱۳۷۸ شماره ۱۳
بررسی اسناد زیارت ناحیه مقدسه
منبع:
موعود ۱۳۸۲ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
تاریخ اسلام از منظر چند پایگاه اسلامى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحلیلى بر واپسین نظریه مهندس مهدى بازرگان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
مهدى بازرگان (1286 - 1373ش) در واپسین سالهاى زندگى خود، به تبلیغ جدایى دیانت از سیاست پرداخت و هفت دلیل به نفع آن بر ساخت. چگونگى این دلیلها، شگفتى ناظران و داوران آگاه را برانگیخت. پرسش اصلى آن است که آیا مطالب مهندس بازرگان، استدلال است یا اعتراض؟ ظاهر عبارات ایشان، فرضیّه اول را تأیید مىکند ولى دقّت و ژرفنگرى در بحثهاى ایشان و قرائن دیگر این فرضیّه را تایید نمىکند و به همین جهت چارهاى جز پذیرش فرضیّه دوم باقى نمىماند. در نتیجه نمىتوان بازرگان را از طرفداران سکولاریسم شمرد. او از روى تلخ کامى و در واکنش به وضع اجتماعى موجود و انتقاد به مخالفان، صرفاً اعتراضى سیاسى بیان کرده و تذکّرى اخلاقى داده است.
اصل «حاکمیت قانون» در نظام قضایی ایران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اصل «حاکمیت قانون» و یا به تعبیری «اصل حاکمیت حقوق»، یکی از مهم ترین شاخصه های زمامداری، اعمال حاکمیت و نیز حکمرانی خوب در دوران معاصر، محسوب می شود. نوشتار حاضر، با بررسی این مفهوم در چارچوب تألیفات و پژوهش های غربی و ارائه برداشت های متفاوت نزد حقوقدانان نظام «رمی ژرمنی» و «کامن لا» یا «نظام عرفی»، سعی بر تبیین مفهوم بومی آن در حقوق عمومی و نیز نظام قضایی جمهوری اسلامی ایران دارد. بدین منظور با تمرکز بر اصول قانون اساسی و مواد مختلف قوانین کیفری، تلاش گردیده ضمن مشخص نمودن اهمیت این اصل، ابعاد گوناگون و ضمانت اجراهای نقض آن مورد بررسی قرار گیرد.
سیره پیامبر در برخورد با ناهنجاریها
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۸۸ شماره ۷۸
حوزههای تخصصی:
گزارشی از ترجمه شواهد الربوبیه
حوزههای تخصصی:
روش شناسی علم تاریخ
منبع:
نامه جامعه ۱۳۸۳ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
نگاهى به مقوله رنگ در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به اهمیت رنگ از نگاه قرآن می پردازد. نویسنده پس از مقدمه ای راجع به اهمیت رنگ در زندگی، چگونگی نگاه قرآن به انواع رنگ را بررسی کرده و در این راستا نخست از یاد کرد کلی رنگ در تعبیرهای «لون» و «صبغه» سخن می گوند و به راز و رمز مفهومی این دو اشاره می کند، آنگاه به انواع رنگها پرداخته از رنگ سیاه، سفید، زرد، سرخ، سبز به تفصیل بحث می کند.
مسأله حق یا تکلیف بودن «رأی مردم» در نظام سیاسی اسلام و دموکراسی
حوزههای تخصصی:
رأی، ارزش و روش مشارکت در سرنوشت عمومی است لذا این پرسش مطرح می باشد که رأی مردم، «حق» است یا «تکلیف». در این باره، دموکراسی، دو نظریه عمده دارد. نظریه حاکمیت مردمی و نظریه حاکمیت ملی. که به نظر می رسد هردو نظریه بعنوان سنگ زیرین آسیاب دموکراسی، بر یک بنای سست حقوقی استوار است. نویسنده بر این مدعاست که رأی حق محور و تکلیف مدار در نظام دموکراسی، از مشروعیت کافی برخوردار نیست و محتاج به رهیافت جدیدی با کاربست یک « قرارداد اجتماعی الحاقی» است. از طرفی در قلمرو فقه، به تکلیف بیش از حق و پیش از حق اهمیت داده شده و رأی مردم در مغایرت با مبانی شرع فاقد وجاهت است ولی در صورت پذیرش حاکمیت الهی، مردم و حکومت، بایستی به شرایط الحاقی شارع مقدس تن دهند. لذا می توان قائل به این باور گردید که در قانون اساسی ما و قاموس دینی، رأی، نه حق، نه صیغه ای قانونی (اجباری)، بلکه صبغه ای شرعی است و از یک « قرارداد الهی الحاقی» یعنی تعهد بین مردم و خدای مردم تبعیت می کند. هدف مقاله حاضر، بررسی ناکارآمدی «رأی مردم» در اندیشه سیاسی دموکراسی و نیم نگاهی به آن، دراسلام و جمهوری اسلامی است.
ستارهاى از آفریقا - گذرى بر زندگى فضه زهرا(س)
منبع:
فرهنگ کوثر ۱۳۷۶ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
بلوغ و امامت
استاد مطهری؛کلام جدید و مسأله «خاتمیت»
منبع:
کتاب نقد ۱۳۸۳ شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
مباحث جدید کلامی که امروزه با عنوان «کلام جدید» از آنها بحث میشود، از دغدغههای مهم انسان معاصر است که پرسشهای نوپیدایی را فرا روی اندیشمندان دینی قرار داده است. استاد مطهری بهعنوان متکلم و متفکری اسلامی، آثار ارزشمندی از خود بهجای گذاشته است که منابع غنیای در این عرصه به شمار میرود؛ زیرا ایشان با آگاهی به اندیشهها و پرسشهای برآمده از دوره جدید (مدرنیته) به تأسیس نظام جدید کلامیای دست زدند که راهگشای مناسبی در حل معضلات و مشکلات معرفتی انسان معاصر است؛ به همینسبب است که میتوان استاد مطهری را بنیانگذار «کلامجدید اسلامی» نامید.
در بین مسائل کلامی، مسأله «خاتمیت» (که از ضروریات اعتقادات اسلامی است)، در کلام جدید شکل تازهای به خود گرفته و توجه دینپژوهان و اندیشمندان دینی را به خود جلب کرده است. در دوره معاصر، دو رویکرد عمده درباره تبیین و تفسیر «خاتمیت» ارائه شده که هرکدام بعدها منشأ پیدایش نظریات مشابهی شده است. این دو نظریه یکی متعلق به متفکر نواندیش اهل سنت «محمد اقبال لاهوری» و دیگری مربوط به اندیشمند برجسته معاصر شیعی، شهید «مرتضی مطهری» است.
این دو اندیشمند با نگاهی متمایز از نگاه سنتی و با پرسشهایی برآمده از تفکر مدرنیستی، تحت تأثیر نظریات پوزیتیویستی به تحلیل خاصی از نبوت و خاتمیت پرداختند. این نوع نگرش با سخنان اقبال آغاز شد و با نقدهای استادمطهری بر سخنان وی، گسترش و تکامل یافت.
درباره مسأله خاتمیت میتوان سه نوع فعالیت عقلی و معرفتی که شامل «توجیه»، «تبیین» و «تفسیر» است، انجام داد؛ البته هریک تفاوتهای عمدهای با دیگری دارد و سخن از تمایز آنها، مسیر اصلی بحث را هموار خواهد کرد. براین اساس، نوشتار حاضر پس از طرح برخی مباحث مقدماتی درباره کلام جدید و نقش استاد مطهری در شکوفایی و رشد آن، به بحث از بعد توجیهی، تبیینی و تفسیری کلام جدید و ارتباط آنها با مسأله خاتمیت پرداخته است. در ادامه، دیدگاه اقبال درباره خاتمیت را تحت عناوینی مانند: سرشت وحی، تبیین خاتمیت و تفسیر خاتمیت به بحث و بررسی گذاشته و پس از ذکر نقد استاد مطهری بر نظریه اقبال، تبیین و تفسیر ختم نبوت از دیدگاه استاد مطهری بهطور مستقل مورد بررسی قرار گرفته و در پایان نیز نقد «دکتر سروش» بر دیدگاه استاد مطهری و جواب نقد وی بیان شدهاست.
نشانههاى نفاق
حوزههای تخصصی: