فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۷۳٬۹۱۴ مورد.
مفهوم بیع در لغت و اصطلاح
حوزه های تخصصی:
اخلاق دینی و اخلاق سکولار(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
طرفداران اخلاق دینی ارزش حقیقی و کمال نهائی انسان را در قرب الهی و تشبه به خداوند می دانند که در سایه ی تجربه ی زندگی معنوی و رفتارهای اخلاق دینی سبب می آید، البته در اخلاق دینی، رفاه و آسایش دنیوی انسان، از یاد نرفته و دنیا ناشایسته تعریف و توصیف نشده گرچه وابستگی به دین و دنیازدگی و غفلت از آخرت و ساحت معنایی و حقیقی انسان مذموم شمرده شده است. از نگاه دین شناسان در خصوص اخلاق دینی این اختلاف وجود دارد که یا دینی بودن اخلاق ناظر به امر الهی است چنانچه اشاعره بر این اعتقادند - و یا آن که در حوزه ی دین نیز نظام اخلاقی بر اساس حسن و قبح ذاتی و عقلی تفسیر شده است. طرفداران اخلاق سکولار بر این باورند که اخلاق دینی وظیفه گرا و تکلیف مدار است و حقوق بشر را نادیده می گیرد؛ از این رو معتقدند اخلاق باید از ساحت دین بیرون باشد و ارزش ها و قواعد اخلاقی بر مبنای اصول انسانی و زندگی دنیوی و رفاه عمومی تعریف و تعیین گردد. در این مقاله پس از طرح و تبیین مسأله، مبانی و دلایل دو رویکرد اخلاق دینی و اخلاق سکولار تحلیل شده و با نقد و بررسی ادعاهای طرفداران اخلاق سکولار، پیامدهای آن یادآور شده است
نقش پاسخ گویی و تأثیر آن در عدالت اجتماعی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله عوامل مهمی که روند تحولات اجتماعی را سرعت میبخشد، و فضا را برای استیفای حقوق فردی و اجتماعی افراد فراهم میسازد، و در نتیجه زمینه را برای دستیابی به عدالت اجتماعی میسر میکند، پاسخگویی دولت و پرسشگری ملت نسبت به خواستههای مشروع آنان است.
براین اساس یکی از مباحث کلیدی و اثرگذار بر تمامی بخشهای نظام، اعم از سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، اهمیت دادن به مسألهی پاسخگویی است.
اصولاً تا پاسخگویی به صورت یک فرهنگ در جامعه و نظام
اجتماعی جای خود را باز نکند، امید چندانی نمیتوان به استیفای حقوق افراد در جامعه بست. همچنین تا زمانی که در جامعه درخواست پاسخ و پاسخگویی به نوعی کارامد در حیطهی مسؤولیت افراد تلقی نشود، افراد به هر طریق ممکن در پی فرار از پاسخگویی خواهند بود. این مسأله، به یقین، جامعه را از پویایی و بالندگی و شکوفایی بازخواهد داشت و، در نتیجه، راه را برای تحقق عدالت اجتماعی ناهموار خواهد ساخت.
این نوشتار، در پی آن است که با ریشهیابی مسألهی پاسخگویی و جایگاه آن در نظام اسلامی به تأثیر و ارتباط آن با عدالت اجتماعی بپردازد.
نویسنده بر این باور است که با توجه به اهدافی که برای پاسخگویی میتوان در نظر گرفت، جدای از این که پاسخگویی به نفسه به ایفای بخشی از حقوق اجتماعی مردم میپردازد، علاوه بر آن فضا را برای تحقق عدالت اجتماعی فراهم میکند.
مفهوم شناسی «تورات» و «انجیل» در کاربردهای قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم علاوه بر آنکه یهودیان و مسیحیان را «اهل کتاب» معرفی می کند، هجده بار از واژه «تورات» و دوازده بار از واژه «انجیل» برای مجموعه معارف الهی اعطا شده به حضرت موسی × و حضرت عیسی × استفاده می کند. از طرفی، قرآن در ضمن آیات تصدیق، که گاه خطاب به یهودیان و مسیحیان هستند، به حسب ظاهر، متن مقدس آنان را تأیید می کند. حال این سؤال رخ می نماید که آیا کاربردهای «تورات» و «انجیل» در قرآن را می توان ناظر به متن موجود در زمان نزول آیات دانست یا نه؟ در پاسخ این سؤال دو فرض قابل تصور است. بنا بر فرض نخست، چگونه می توان این دو نام را با وجود ناهمخوانی های محتوایی بین قرآن و متون مقدس یهودی مسیحی به جا مانده از آن زمان، ناظر به این متون دانست؟ و در صورت پذیرش فرض دوم، چگونه می توان آیاتی را که به تصدیق متون موجود در دست یهودیان و مسیحیان معاصر نزول قرآن اشاره دارند، توجیه و تبیین کرد؟ این نوشتار، با اشاره به نوعی دلالت خاص برای کاربردهای واژه های «تورات» و «انجیل» به پرسش مزبور پاسخ می دهد.
کنایههای قرآنی
منبع:
بشارت ۱۳۸۶ شماره ۶۳
علم النفس اسلامى (50) پیدایش قالب مثالی از دیدگاه فیض کاشانی
حوزه های تخصصی:
عقل در کوی عشق: دیدگاه شیخ نجم الدین رازی در باره عقل و عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ نجم الدین رازی (573 – 654 هـ) در کنار آثار عدیده ای که درباره مسائل عرفانی دارد، رساله ای نیز به نام «عشق و عقل» یا «معیار الصدق فی مصداق العشق» دارد که در آن به پرسش های یکی از دوستانش پاسخ داده است. این پرسش های سه گانه عبارتند از:
1 - آیا عشق و عقل آنگاه که به کمالِ خود می رسند، تضادی با هم دارند یا نه؟
2 - چرا آنجا که عقل بیش تر و شریف تر است، عشق نیز ثابت تر و ظریف تر است (با عنایت به وجودِ سید کائنات)؟
3 – آیا می توان گفت که عقل نه یک قسم، که شامل همه موجودات و محیط بر همه اقسامِ وجود است؟
مؤلف پس از تحریر محل نزاع و توجه دادن به معانی مشترک «عقل»، محدوده فعالیت های آن را مشخص می سازد و ساحت عشق را بسی فراتر از تنگنای عقل، معرفی می کند. آنگاه نسبت میان عقل بیش تر و عشق ظریف تر را با چشمداشتی به پیامبر اکرم (ص) برمی رسد و سپس به مخالفت عقلانی با نظریه وحدت عقل و عاقل و معقول می پردازد. وی در این رساله بر آن بوده تا در مقام بحث عقلانی (در باره موضوع مورد پرسش) به شیوه متکلمان و فلاسفه بحث کند و در مقام درک شهودی و بیان مکاشفات نیز همچون عارفی فلسفه ستیز و طبعاً با بهره گیری از واژگانی سرشار از استعاره و کنایه و تمثیل، جانب عشق را پاس داشته باشد. در این مقاله، ضمن وارسی کامل این رساله، دیدگاه نجم رازی با نظرداشت به دیگر آثارش، مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
مشروعیت قانون از دیدگاه اسلام و ماکس وبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی حقوق کلیات فلسفه حقوق
- حوزههای تخصصی حقوق کلیات جامعه شناسی حقوق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول اصول فقه کلیات فلسفه علم اصول
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول اصول فقه اجتهاد و تقلید
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام کلیات ضرورت حکومت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی مفاهیم فقه سیاسی مشروعیت و حق حاکمیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی حکومت اسلامی امور خارجی و روابط بین الملل
مشروعیت قانون به توجیه عقلانی پیروی مردم از قانون در جوامع مدرن می پردازد. به دیگر سخن، با فرض برقراری حاکمیت قانون در یک جامعه، این پرسش مهم نیازمند پاسخ است که مبنای احترام افراد به قانون در جوامع مدرن چیست؟ چرا باید از قانون اطاعت کرد و به عبارت بهتر دلایل موجه مشروعیت قانون کدام است؟ البته هر نظام و مکتبی براساس اصول موضوعه و زیربناهای فکری خود درخصوص هستی، معرفت و ارزش، پاسخ های متفاوتی به این پرسش های اساسی داده است. در این نوشتار، از دیدگاه اسلام و ماکس وبر به این پرسش ها پاسخ داده ایم. اعتقاد بر این است که دیدگاه ماکس وبر با معادل گرفتن «مشروعیت» و «قانونیت» نمی تواند مبنای احترام به قانون توسط شهروندان را توجیه کند. اما در مفهوم اسلامی مشروعیت قانون با اشاره به سر منشأ حق قانونگذاری که همانا خداوند است، شهروندان در اطاعت از قانون الزام اخلاقی (شرعی) شدیدتری پیدا می کنند.
شکوفایى بحثهاى کلامى در عصر امام صادق علیه السلام و علل آن
حوزه های تخصصی:
ولایت فقیه و اعلمیت
حوزه های تخصصی:
حرکت شناسی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اندیشه حوزه ۱۳۷۴ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
بررسی تحلیلی کوجیتوی دکارت و انسان معلق ابنسینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان مشهور انسان معلق ابنسینا همواره مورد توجه متفکران مغرب زمین¬ ـ از قرون وسطی تاکنون ـ بوده است و بسیاری از فلاسفة غربی با بهرهگیری از این استدلال به طرح ایدههای خویش پرداختهاند. یکی از نمونههای برجستة مشابه استدلال ابنسینا را میتوان در فیلسوف معروف قرن هفده اروپا و بنیانگذار فلسفه جدید ـ رنه دکارت ـ یافت. همین شباهت میان دو اصل کوجیتوی دکارت و انسان معلق ابن سینا دست¬مایة آثار و بررسیهای تطبیقی فراوانی در میان اندیشمندان غربی و اسلامی شده است. بسیاری از آنها میزان شباهت میان این دو موضوع را به حدّی رساندهاند که بر تأثیرپذیری و اقتباس دکارت از ابن سینا نیز تأکید کردهاند. نگارندة مقالة حاضر بر آن است تا با بررسی اجمالی جایگاه این دو نظریه در نظام فلسفی دو فیلسوف مورد نظر و با وارسی مبانی و اهداف آنها به طرح و پاسخ¬گویی این پرسش بپردازد که تا چه میزان میتوان این دو نظریة مشابه را نزدیک و در راستای یکدیگر دانست.
شباهت ها و تفاوت های هستی شناختی و معرفت شناختی پیامبر اسلام با سایر انسان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
پیامبر شناسی در حکمت متعالیه متمایز از دیگر نظر ها و مکاتب است. ملاصدرا هم بسان سایر متفکران پیامبر را از نوع بشر می داند اما سؤال اصلی نگارنده این است که پیامبر اسلام (ص) که از نوع بشر است چگونه با سایر ابناء بشر از جهت معرفتی و وجودی متمایز می گردد؟ ملاصدرا با استفاده از اصول فلسفی خود نظیر: اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری و اتحاد عاقل و معقول ثابت می کند که پیامبر از جهت وجودی در قوس نزول، صادر اول است و در قوس صعود نیز همه مراتب هستی به او ختم می گردد. هر چند او در تعین اولیه با سایر ابناء بشر در طبیعت انسانی مشترک است اما با علم و عمل مراتب تکامل را یکی پس از دیگری طی می کند بطوریکه با صعود به مرحله ای، آن مرحله جزء ذات او می گردد و نهایتاً او در جمیع مراتب سه گانه عقلی و نفسی و حسی به کمال می رسد و مجمع انوار عقلیه و نفسیه و حسیه می گردد. و از جهت تعین ثانی با دیگر انسان ها متخالف الحقیقه می گردد البته این تفاوت آنقدر زیاد است که گویی اساساً وجود بر انسان عادی و انسان کامل که مصداق اتم آن نبی اسلام (ص) می باشد به اشتراک لفظ است
فلسفه ی اخلاق«ویلیام کی فرانکنا»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
کتاب «Ethics» توسط ویلیام. کی. فرانکنا(1908-1994میلادی)، استاد فلسفه ی دانشگاه میشیگان امریکا، نوشته شده و در سال های 1963 و 1988 میلادی چاپ گردیده است. این کتاب در ایران با استقبال دانش پژوهان روبه رو شد و ترجمه ی آن را یک بار آقای هادی صادقی در سال 1376 شمسی و با تجدید چاپ در سال 1383 از طریق انتشارات طه در قم و بار دیگر دکتر انشاء الله رحمتی در سال 1380 شمسی از طریق انتشارات حکمت تهران انجام داده اند.
کتابی که توسّط آقای هادی صادقی ترجمه شده دارای 73 نوشته ی کوتاه و بلند در خصوص فلسفه ی اخلاق، نظرات مطرح، عدالت و عشق، و مسؤولیّت و ارزش های اخلاق است که مقدّمه ای از استاد مصطفی ملکیان را نیز به همراه دارد. استاد ملکیان در بیان کامل بودن این کتاب نوشته است: «نظری اجمالی به فهرست کتاب نشان می دهد که اختصار نوشته ها، جامعیّت آن را دستخوش نقصان فاحش نکرده است». این کتاب در 272 صفحه منتشر شده است.
با آن که مؤلّف نظر پیشنهادی ارایه کرده و دیدگاه خود را در قالب «نظریه ی سودگروی تعدیل یافته» بیان داشته است، جانب انصاف را نیز رعایت نموده و ضمن انتقاد منصفانه به نظرات سایر فلاسفه، تلاشی اخلاقی برای تکمیل این نظرات به خرج داده است.
این کتاب را اگر نتوان مشهورترین و ماندگارترین اثر فلسفه ی اخلاق دانست، امّا می توان در برگیرنده ی جامع ترین نظرات در این زمینه برشمرد و می توان یقین کرد که دو وظیفه ی نویسنده را که « ارایه ی نظرات فیلسوفان اخلاق» و «تحقیق در فلسفه ی اخلاق و فرا اخلاق» بوده، به بهترین نحو اداکرده است.
مؤلفه های معنایی واژه «نزول» در قرآن کریم با تکیه بر دو محور هم نشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مادّه ی «نزل» یکی از پربسامدترین واژگان قرآنی محسوب می شود که با صیغه های گوناگونی نزدیک به چهارصد بار در قرآن به کار رفته است. این واژه که در اصل، به معنای «افتادن از فراز به فرود» است؛ در آیات قرآنی توسعه معنایی یافته و به معانی دیگری؛ همچون «آفریدن»، «بخشش»، «فراگیری»، «وارد شدن»، «ابتلا» و «قول» به کار رفته است. واژه «نزول» هرگاه در زمینه های دیگری چون «باریدن باران»، به کار رفته، بافت و قالب آن با فروفرستادن قرآن تفاوت دارد؛ چرا که همین مادّه در خصوص باران، تنها به همراه واژه «سماء» (آسمان) کاربرد دارد، حال آنکه هرگاه در ارتباط با فرو فرستادن «وحی» استفاده گردیده، همواره با واژگانی؛ چون «من عندنا»، «روح الأمین»، «قلب پیامبر» و با اضافه به صفات متعدد خداوند به کار رفته است. در قرآن کریم این واژه در محور هم نشینی با صفاتی چون «رحمان و رحیم»، «رب العالمین»، «عزیز حکیم»، «حکیم حمید»، «حقّ» هم نشین شده است و چنین کاربردی عظمت و قداست قرآن را نمایان می سازد و در حقیقت «کنشگر حقیقی» و «فاعل وحی» را خداوند معرفی می کند. در محور جانشینی نیز با واژگانی؛ چون «وحی»، «القاء»، «قرائت»، «تلاوت»، «آتَی»، «جاء»، «جعل»، جانشین شده است که هر کدام به نوعی، نزول قرآن را حکایت می کنند و رابطه پیامبر (ص) با فرشته وحی را به تصویر می کشند. در نوشتار توصیفی-تحلیلی حاضر، مادّه ی نزول بر اساس رویکرد معناشناسی بر دو محور هم نشینی و جانشینی مورد بررسی قرار گرفته و مؤلّفه های معنایی آن بیان شده است.
درباره نسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با رونق گرفتن شهرنشینی رویکرد انسان به شناخت زمان بیشتر شد زیرا او خود را نیازمند می دید که پیرامون پیدایش پدیده ها و دیرینگی آنها سنجش دو رویداد با هم و پیوند گذشته با آینده به بررسی بپردازد. ساختن دستگاه های زمان سنجی اغازین و ابزارهای پیشرفته رصد و اصطرلاب و سپس پدید آوردن گاهنامه نشان همان نیازبینی است. گرچه همه ملت ها در گاهنامه خود 12 ماه را یک سال به شمار می آوردند. ولی سالشماری در نزد برخی از آنها خورشدی یو در نزد برخی دیگر ماهی بود. کمتر بودن شمار روزهای سال ماهی از سال خورشیدی ناهمگونی گردش آن دو را در پی داشت و محاسبه ها را نابسمان و دشوار نموده بود. برای پایان دادن به این نابسامانی بابلیان کبیسه را پدید آوردند تا به کمک آن شمار روزهای هر دو سال خورشیدی و ماهی را یک دست و گردش آن دو را هم عنان سازند. این شیوه از سوی دیگر ملت ها و از جمله تازیان پذیرفته شد. تازیان برای یک دست نمودن سال ماهی خود با سال خورشیدی کشورهای همسایه هر سه سال یک ماه بی نام به پایان سال افزوده آن را 13 ماهه می ساختند و چون باا ین کار آغاز سال نو به تاخیر می افتاد نام نسی (به تاخیر انداختن) را بر آن نهادند. نسی گیری ماه های قمری را به گونه ای جا به جای می کرد که هر کدام از ماههای قمری در طول 36 سال فقط 3 سال در جایگاه واقعی خود می بود. از آنجا که شماری از حکم های دینی مانند حج – روزه – پیکار و... با ماه های ویژه ای پیوند داشت . این جا به جائی مایه پایمال شدن آن حکم ها می شد. از همین رو ود که پیامبر خدا(ص) در سال دهم به کار بستن نسی را برای همیشه حرام کرد. این گفتار برانست که به معنی درست نسی دست یابد. در آغاز گفتار پیرامون پیدایش گاهنامه در چند کشو جهان و چگونگی آن سخن خواهیم گفت تا از پیشینه نسی آگاه شویم. سپس درباره جایگاه آن در میان تازیان و پیامدهای نادرستی که داشت به بررسی خواهیم پرداخت.
ضرورت وجود نبى بر اساس قاعده لطف
حوزه های تخصصی:
ضرورت وجود پیامبراز دو منظر قابل بررسى است: 1. نیاز انسان؛ 2. وجوب لطف الهى.
فلاسفه و متکلّمان، در معناى وجوب ارسال رسولان، نظریّه هایى ارائه کرده اند؛ و بر این نظریه ها، نقدها و اشکالاتى نیز مطرح شده است. در نظر فلاسفه، وجوب به معناى ضرورت وجود و عدم انفکاک از ذات خداوند است، و لطف و کرم از صفات ذات محسوب مى شود. هرچند متکلّمان براى اثبات وجوب ارسال رسل، بر حسن و قبح عقلى تأکید مى کنند و این به معناى ضرورت و لزوم فلسفى نیست، ولى برخى بر آن عقیده اند که وجوب در نظر متکلّمان، همان معناى فلسفى را دارد.
قاعده لطف از نظر متکلّمان بزرگ شیعه همچون شیخ مفید و خواجه طوسى نقد و بررسى شده و اشکالات مربوط به نظر حکما و فلاسفه با استناد به آیات و روایات تبیین شده است.
وجوب ارسال رسل برمبناى عدل الهى نیز مورد بررسى قرار گرفته است.
در آمدی بر مبانی معرفت شناختی آزادی در اسلام و لیبرالیسم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی: