فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳۵٬۶۸۵ مورد.
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۷
233 - 208
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش باورهای انگیزشی، خودتعیین گری و بهزیستی ذهنی در پیش بینی شیفتگی تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه ی دوّم ناحیه ی یک شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 بود. برای برآورد حجم نمونه از نرم افزار G-Power نسخه 1/3 استفاده شد. با در نظرگرفتن اندازه اثر 15/0، توان 95/0 و آلفای 05/0 حجم نمونه 120 نفر به دست آمد که به منظور افزایش تعمیم پذیری نتایج با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 150 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی راهبردهای انگیزشی یادگیری پنتریچ و دی گروت (1990)، پرسشنامه ی نیازهای اساسی خودتعیین گری دسی و رایان (2000)، پرسشنامه ی بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) و پرسشنامه ی شیفتگی تحصیلی مارتین و جکسون (2008)، استفاده شد. داده ها با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین باورهای انگیزشی، خودتعیین گری و بهزیستی ذهنی با شیفتگی تحصیلی دانش آموزان رابطه ی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون آشکار کرد که 68 درصد از واریانس شیفتگی تحصیلی دانش آموزان براساس باورهای انگیزشی، خودتعیین گری و بهزیستی ذهنی قابل پیش بینی است (01/0p<). بنابراین می توان نتیجه گرفت که باورهای انگیزشی، خودتعیین گری و بهزیستی ذهنی در پیش بینی شیفتگی تحصیلی دانش آموزان نقش دارند و برای افزایش شیفتگی تحصیلی در دانش آموزان ضروری است، مداخلاتی روی باورهای انگیزشی، خودتعیین گری و بهزیستی ذهنی صورت گیرد.
ساخت و اعتبار یابی مقیاس طرحواره تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: طرح واره ها به معنای الگوها، قالب ها و نمونه های اساسی هستند که در ذهن ما شکل می گیرند و نحوه فکر کردن، احساسات و رفتار ما را تحت تأثیر قرار می دهند. این چهارچوب شناختی که محتوای آن در محیط تحصیل دانش آموز و تحت تأثیر ارتباطات او شکل گرفته است طرح واره تحصیلی نامیده می شود، شناسایی این طرحواره ها و عوامل مؤثر بر آن برای جلوگیری از مشکلات تحصیلی و روان شناختی دانش آموزان ضروری به نظر می رسد. هدف: این پژوهش باهدف ساخت و اعتبار یابی مقیاس طرحواره تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر آمیخته از نوع اکتشافی و مدل تدوین ابزاراست. برای این منظور ابتدا طی یک مطالعه کیفی با تعداد 17 نفر از دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهرستان شبستر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد، متن مصاحبه ها با استفاده از سه روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی کدگذاری شد مقوله های به دست آمده از بخش کیف ی پژوهش، ابزاری جهت سنجش طرحواره تحصیلی ساخت و اعتبار یابی شد و بر روی تعداد 450 نفر از آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان شبستر در سال تحصیلی 1400-1401 که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند اجرا شد. یافته ها: در نتایج تحلیل عاملی تأییدی، مقیاس طرحواره تحصیلی حاوی 37 گویه و مشتمل بر 7 عامل تأیید شد، جایگاه دانش آموزی (6 گویه)، ارزش تحصیل (4 گویه)، آینده شغلی (6 گویه)، مقررات مدرسه (7 گویه)، نگرش و رفتار معلم (5 گویه)، سنجش و ارزشیابی (6 گویه) و ارتباط با همکلاسی ها (4 گویه) و شاخص های برازش مدل در تحلیل عاملی تأییدی روایی این مقیاس را مورد تأیید قرار داد. نتیجه گیری: نتایج مطالعه شواهدی را برای روایی و پایایی پرسشنامه طرح واره تحصیلی نشان می دهد که می توان از آن به عنوان مقیاسی برای سنجش طرحواره دانش آموزان در حوزه تحصیل که مانع پیشرفت و رضایت تحصیلی می شودمورداستفاده قرار گیرد.
مقایسه سبک زندگی و نشاط معنوی در بین سالمندان بالای 80 مبتلا به اختلال آلزایمر و بدون ابتلا به اختلال آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: بزرگسالی بخصوص دوران سالمندی یکی از دوره های مهم و حساس هر شخص می باشد، سبک زندگی و نشاط معنوی به عنوان مولفه هایی تاثیرگذار بر بهزیستی جسمی و روانشناختی در این دوره سنی می تواند نقش آفرینی کند. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سبک زندگی و نشاط معنوی در سالمندان بالای 80 سال با و بدون آلزایمر بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر زمانی گذشته نگر و به لحاظ شیوه ی گردآوری داده ها به طرح علی_مقایسه ای تعلق دارد که به شیوه ی میدانی جمع آوری گردید. جامعه آماری را کلیه سالمندان (با اختلال آلزایمر و بدون اختلال آلزایمر) تشکیل می دادند که از بین آن ها نمونه ای شامل 80 نفر سالمند در نظر گرفته شد. ابزارهای اندازه گیری پژوهش نیز پرسشنامه سنجش و اندازه گیری سبک زندگی، پرسشنامه نشاط معنوی که بین افراد توزیع گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شده است. یافته ها: بین گروه با اختلال آلزایمر و افراد بدون اختلال آلزایمر در متغیرهای وابسته ترکیبی سبک زندگی از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود داشت (54/61F= ؛ 013/0P= ؛ 99/0= لامبدای ویلکز؛ و 02/0 = مجذور اتای تفکیکی). بین گروه با اختلال آلزایمر و افراد بدون اختلال آلزایمر در متغیرهای وابسته ترکیبی در متغیر نشاط معنوی از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود داشت (72/41F= ؛ 019/0P= ؛ 99/0= لامبدای ویلکز؛ و 03/0 = مجذور اتای تفکیکی). نتیجه گیری : مطابق یافته های پژوهش، سبک زندگی و مولفه های آن و نشاط معنوی تاثیر مثبتی بر پیشگیری از اختلال آلزایمر در سالمندان دارد و می تواند باعث کاهش آلزایمر در سالمندی گردد. گسترش مهارت آموزی و اصلاح سبک زندگی و ارتقای نشاط معنوی بخصوص در سالهای جوانی و کودکی و ارتقای روزبه روز آن از آن در کشور می تواند برنامه مقابله ای خوبی جهت پیشگری از آلزایمر در جمعیت سالمندی باشد.
اثربخشی بسته آموزش تلفیقی مبتنی بر درمان چشم انداز زمان و درمان مثبت نگر بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: درمان چشم انداز زمان با تغییر در نحوه ادراک زمان، به افراد کمک می کند تا تعادل بهتری میان گذشته، حال و آینده خود ایجاد کرده و از تجربیات منفی فاصله بگیرند، درحالی که درمان مثبت نگر با تقویت نقاط قوت و افزایش احساسات مثبت، افراد را به سمت بهزیستی روانشناختی هدایت می کند. با وجود اثربخشی هر یک از این رویکردها به صورت مجزا، مطالعات کافی در مورد تلفیق آن ها و بررسی تأثیر هم افزایی این ترکیب بر روی بیماران افسرده وجود ندارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بسته آموزشی تلفیقی مبتنی بر درمان چشم انداز زمان و درمان مثبت نگر بر کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی بیماران افسرده انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد مراجعه کننده به مرکز مشاوره امین وابسته به دانشگاه آزاد اسلامی در سال 1401 بودکه از میان 40 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. ابزارهای جمع آوری داده شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (ریف، 2002) و پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 26 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش تلفیقی مبتنی بر درمان چشم انداز زمان و درمان مثبت نگر منجر به افزایش کیفیت زندگی در افراد افسرده شود (01/0 >p)؛ همچنین آموزش تلفیقی در ارتقای بهزیستی روانشناختی مؤثر بود (01/0 >p) و نتایج این تأثیر در بازه زمانی 2 ماهه نیز پایدار بود (01/0 >p). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش توصیه می شود مسئولین نظام بهداشت و سلامت جامعه، با انجام مطالعات عمیق تر، ضمن رصد و پایش عوامل مؤثر بر افسردگی، بر شیوه های بهبود کیفیت زندگی، بیماران افسرده متمرکز شوند و با ایجاد بانک اطلاعات بیماران دارای اختلال افسردگی، برنامه های مدونی را برای درمان پیش بینی نمایند.
اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر نارسایی هیجانی و شاخص های سلامت روان در اقدام کنندگان به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۴ بهار (خرداد) ۱۴۰۴ شماره ۱۴۷
۱۳۴-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: خودکشی به عنوان یک معضل اجتماعی در حال گسترش است. اقدام به خودکشی حتی اگر موفقیت آمیز هم نباشد پیامدهای روان شناختی زیادی به همراه دارد. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر نارسایی هیجانی و شاخص های سلامت در اقدام کنندگان به خودکشی بود. روش: این پژوهش از نظر روش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان با سابقه اقدام به خودکشی مراجعه شده به مراکز خدمات جامع سلامت و بیمارستان شهید راثی شاهین دژ در 4 ماه اول سال 1399 که در یک سال گذشته سابقه اقدام به خودکشی را داشته اند، شامل شد. تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه های نارسایی هیجانی تورنتو بگبی و همکاران (1994) و پرسشنامه سلامت روان SCL—90 دروگاتیس و همکاران (1973) در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش در 8 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه و هر هفته یک بار) تحت درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش قرار گرفتند. داده ها از طریق نرم افزار 19 Spss و با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش نارسایی هیجانی (01/0 >p) و شاخص های سلامت روانی شامل شکایات جسمانی، اضطراب و حساسیت (01/0 >p)، افسردگی، روان پریشی، فوبیا و خصومت (05/0 >p) اثربخش بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به کاهش نارسایی هیجانی و ارتقاء سلامت روان گردید، پیشنهاد می گردد انجام مداخلات روانشناختی مانند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت بهبود وضعیت روانی و هیجانی افراد اقدام کننده به خودکشی مورد توجه قرار گیرد.
The role of personality characteristics in life expectancy, quality of work life, and work-life balance: a systematic review
حوزههای تخصصی:
Personality as an individual factor is one way of describing human characteristics, usually referred to as a number of relatively stable behavioral traits or characteristics. This systematic review reviewed all related Iranian studies in international databases, including Google Scholar, PubMed, PsycINFO, Web of Science (ISI), Scopus, and national databases, including the Scientific Information Database (SID) and Magiran which was published between 2002 and 2024. The following keywords and combinations of them were used to search the databases: “personality characteristics” “life expectancy,” “quality of work life,” and “work-life balance”. Personality characteristics significantly influence various aspects of life, including life expectancy, quality of work life, and work-life balance. Research indicates that traits such as conscientiousness, neuroticism, and overall personality profiles can contribute to both individual and organizational outcomes. Personality traits, such as conscientiousness and emotional stability, significantly impact life expectancy, job satisfaction, and work-life balance by promoting healthier lifestyles and well-being. Understanding these influences can inform interventions to improve health outcomes and workplace dynamics.
اثربخشی برنامه توالی واجی لیندامود بر کنش های اجرایی و خودپنداشت تحصیلی کودکان با اختلال نارسایی توجه – فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه _ فزون کنشی یکی از اختلالات شایع دوران کودکی است که کودکان با این اختلال در هماهنگی با آموزش ها و محیط اجتماعی دچار کام نایافتگی می شوند. بنابراین این پژوهش با هدف اثربخشی برنامه توالی واجی لیندامود بر کنش های اجرایی و خودپنداشت تحصیلی کودکان با اختلال نارسایی توجه _ فزون کنشی انجام شد. روش: این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه سوم تا پنجم ابتدایی با اختلال نارسایی توجه _ فزون کنشی شهرستان خمام در سال تحصیلی 1403 _ 1404 بود. نمونه پژوهش 24 نفر از دانش آموزان جامعه آماری مذکور بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با روش تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 16 جلسه هفتگی در دوره آموزشی برنامه توالی واجی لیندامود به صورت گروهی شرکت کردند، در حالی که گروه گواه آموزش های معمول مرکز آموزشی خود را دریافت می کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس نارسایی در کنش های اجرایی (بارکلی، 2012) و خودپنداشت تحصیلی (چن، 2004) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS-25 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد برنامه توالی واجی لیندامود اثربخشی قابل توجهی بر گروه آزمایش داشت؛ بدین معنا که نمرات کنش های اجرایی (05/0>P، 76/55 =F) و خودپنداشت تحصیلی (05/0>P، 23/45 =F) گروه آزمایش افزایش یافت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد برنامه توالی واجی لیندامود با تقویت دیداری و شنیداری و توسعه تفکر انتقادی و حل مسئله به بهبود کنش های اجرایی و خودپنداشت تحصیلی در کودکان با اختلال نارسایی توجه _ فزون کنشی منجر شده است؛ بنابراین می تواند به عنوان یکی از محورهای آموزشی و درمانی توسط متخصصان و درمانگران اجرا شود.
اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر پایستگی تحصیلی و نشاط ذهنی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان مهم ترین رکن نظام آموزش و پرورش کشور هستند. بررسی آموزش های روان شناختی با هدف ارتقای سطح سلامت روان دانش آموزان در تمامی جوامع توسعه یافته و در حال توسعه موضوعی بسیار مهم در نظر گرفته می شود. بدین ترتیب این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش نظریه انتخاب بر پایستگی تحصیلی و نشاط ذهنی دانش آموزان انجام شد. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه اجرا از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره دوم ابتدایی شهر تهران بود که از مرداد تا آبان 1403 برای مشاوره به دو مرکز خدمات روان شناختی شهر تهران مراجعه کرده بودند. حجم نمونه تعداد 34 نفر دانش آموز از جامعه آماری مذکور بود که به شیوه نمونه گیری دردسترس و با رعایت ملاک های ورود و خروج و داوطلبانه انتخاب شدند و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (17 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش تحت آموزش برنامه نظریه انتخاب گلسر (1999) به مدت 10 جلسه قرار گرفتند در حالی که گروه گواه این آموزش را دریافت نکردند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پایستگی تحصیلی (مارتین و مارش، 2008) و پرسشنامه نشاط ذهنی (رایان و فردری ک، 1997) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و با نرم افزار 25SPSS- انجام شد. یافته ها: بین دو گروه آزمایش و گواه از لحاظ پایستگی تحصیلی (518/14=F) و نشاط ذهنی (990/5 =F) در سطح 05/0 تفاوت معنادار آماری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به این نتیجه از پژوهش حاضر می توان گفت نظریه انتخاب به دانش آموزان کمک می کند با اتخاذ انتخاب های سازنده تر به میزان بیشتری از پایستگی تحصیلی و نشاط ذهنی دست یابند.
مقایسه کنش های اجرایی و خودمهارگری کودکان با و بدون تجربه پیش دبستانی پایه یکم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
۱۱۶-۱۰۲
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روی آوردهای اخیر برای توسعه کنش اجرایی و خودمهارگری در کودکان تأکید بر تأثیر آموزش دارند، این متغیرها در دوره پیش دبستانی با سرعت بسیاری توسعه می یابند، با این وجود تعداد کمی از پژوهشگران سعی در ارزیابی اثرگذاری مستقیم دوره پیش دبستانی بر فرآیندهای کنش اجرایی و خودمهارگری در کودکان خردسال دارند. هدف اصلی این مقاله مقایسه کنش های اجرایی و خودمهارگری کودکان با و بدون تجربه پیش دبستانی پایه یکم ابتدایی بود. روش: طرح این پژوهش، مقطعی با روش توصیفی، علی- مقایسه ای شامل والدین 200 کودک کلاس یکم از مدارس 4 منطقه شهرداری تهران با استفاده از نمونه گیری در دسترس بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کنش اجرایی کولیج (2002)، پرسشنامه خودمهارگری ویلکاکس (1979) توسط والدین برای ارزیابی وضعیت دانش آموزان تکمیل و اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس در محیط SPSS-27 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین کنش های اجرایی (برنامه ریزی، سازمان دهی، و بازداری) و ظرفیت خودمهارگری (خودمهارگری، تکانشگری، و خودمهارگری تکانشگری) در کودکان دبستانی با و بدون تجربه پیش دبستانی تفاوت معنادار دارد. (001/0>p). نتیجه گیری: تأثیر زیاد آموزش پیش دبستانی در وضعیت سلامت روانی کودکان تأیید شد و یافته ها حاکی از آن بود که حضور در مدرسه پیش دبستانی، تأثیر مثبت زیادی بر کنش های اجرایی و ظرفیت خودمهارگری دارد.
مرورنظام مند نارسایی های شناختی در بیماران مالتیپل اسکلروزیس وارائه الگوی جامع نارسایی های شناختی در این: مطالعه مروری (مرور نظام مند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مولتیپل اسکلروزیس (ام. اس) یک بیماری التهابی مزمن دستگاه عصبی مرکزی است که نشانه های این اختلال شامل دامنه گسترده ای از علایم بالینی از جمله اختلال شناختی می باشد. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگویی جامع از نارسایی های شناختی افراد مبتلا به این بیماری است. این پژوهش که مطالعه ای بنیادی و مبتنی بر روش مرور نظام مند است، به بررسی مطالعات داخلی و خارجی در مورد نارسایی های شناختی و انواع آن در بیماری ام. اس پرداخته است. پایگاه های داده های معتبر انگلیسی مانند ساینس دایرکت و اسکوپوس در بازه زمانی سال های 2015 تا 2023 و پایگاه های داده های داخلی مانند مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و بانک اطلاعات نشریات کشور در بازه زمانی سال های 1394 تا 1402 به طور نظام مند مورد بررسی قرار گرفتند. پس از استخراج 2250 مقاله و انجام سه مرحله غربالگری شامل مطالعه مقدمه، چکیده و نتیجه گیری مقالات، 153 مقاله مرتبط باقی مانده و مورد بررسی کامل قرار گرفتندمقالات به زبان های انگلیسی یا فارسی و در بازه های زمان ذکر شده و مرتبط با نارسایی شناختی در این پژوهش وارد شدند.و معیار خروج آن ابتلا به سایر اختلالات سالمندی و رشدی و بالینی غیر مرتبط با بیماری ام.اس در نظر گرفته شد.تحلیل این مقالات نهایی منجر به شناسایی چهار متغیر اصلی نارسایی شناختی شامل حافظه، توجه، سرعت پردازش اطلاعات و خستگی شناختی شد. الگو جامع نارسایی های شناختی در بیماران ام. اس بر اساس این متغیرها ارائه شد. با توجه به دامنه گسترده اختلالات و نارسایی های شناختی ناشی از بیماری ام. اس، این مطالعه توانست به مهم ترین و اصلی ترین نارسایی ها دست یابد و با ارائه الگوی جامع، توجه محققان را به عوامل اصلی در تدوین و برنامه ریزی درمان های شناختی جلب کند.
اثربخشی یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارت های فراشناختی و الگوی بار شناختی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم در سال تحصیلی 401-1400 بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه کنترل و دو گروه آزمایش بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه هفتم منطقه 2 شهر مشهد بودند که تعداد 112 نفر نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. افراد گروه آزمایش طی 16 جلسه تحت آموزش یادگیری زایشی بر اساس بار شناختی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل آزمون محقق ساخته 20 سوالی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی تأثیر مثبت و معناداری بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه هفتم دارد. بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که یکی از آموزش های موثر بر یادگیری ریاضی دانش آموزان، استفاده از روش یادگیری زایشی بر اساس جو روانی- اجتماعی، مهارتهای فراشناختی و الگوی بار شناختی است.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس شفقت به خود اجتماعی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس شفقت به خود اجتماعی (SSCS) در دانشجویان انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی و اعتباریابی بود. از میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه شاهد در فاصله روزهای 2 تا 23 تیرماه سال 1403 تعداد 274 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و علاوه بر (SSCS؛ رز و کوکووسکی، 2020)، فرم کوتاه مقیاس شفقت به خود (SCS-SF؛ ریس و همکاران، 2011)، مقیاس ترس از ارزیابی منفی (FNES-B؛ لیری، 1983)، مقیاس سطوح خودانتقادی (LOSC؛ تامپسون و زوروف، 2004)، و سیاهه هراس اجتماعی (SPIN؛ کانور و همکاران، 200) توسط ایشان تکمیل شد. جهت محاسبه پایایی بازآزمایی 30 نفر از افراد به فاصله سه هفته مجددا SSCS را تکمیل کردند. تحلیل عاملی تاییدی حاکی از برازش مطلوب مدل دو عاملی SSCS بود. همبستگی این مقیاس با FNES-B، SPIN، LOSC و SCS-SF، حاکی از روایی واگرا و همزمان مطلوب SSCS بود. آلفای کرونباخ برای دو عامل منفی و مثبت و نمره کل به ترتیب 76/0، 76/0 و 80/0، و پایایی بازآزمایی به ترتیب 62/0، 70/0 و 87/0 محاسبه شد. در نتیجه، نسخه فارسی SSCS، ابزاری معتبر و پایا برای ارزیابی بالینی و اهداف پژوهشی می باشد.
نقش میانجی کمال گرایی در رابطه بین سبک دلبستگی ناایمن و اختلال وسواس-جبری ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی کمال گرایی در رابطه بین سبک دلبستگی ناایمن و اختلال وسواس-جبری ارتباطی انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه افراد متاهل شهر لاهیجان در سال 1402 بود؛ در این پژوهش 384 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس کمال گرایی چندبعدی فراست (FMPS؛ فراست و همکاران، 1990)، پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان (AAQ؛ هازان و شیور، 1987)، پرسش نامه وسواسی جبری متمرکز بر همسر (PROCSI؛ قمیان و همکاران، 1398) و پرسش نامه وسواس جبری ارتباطی (ROCI؛ قمیان و همکاران، 2021) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. یافته ها نشان داد که سبک دلبستگی ناایمن و کمال گرایی به صورت مستقیم بر وسواس جبری ارتباطی اثر داشت؛ همچنین سبک دلبستگی ناایمن بر کمال گرایی اثر مثبت و معنادار داشت (05/0>P). همچنین نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که کمال گرایی بین سبک دلبستگی ناایمن و وسواس جبری ارتباطی نقش میانجی داشت (05/0>P). از مجموع یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که دلبستگی ناایمن به صورت مستقیم و با میانجی گری کمال گرایی بر اختلال وسواس-جبری ارتباطی اثر داشت.
اثربخشی روان درمانی معنوی- مذهبی با رویکرد اسلامی بر اضطراب وجودی و نگرش به مرگ سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی روان درمانی معنوی- مذهبی با رویکرد اسلامی بر اضطراب وجودی و نگرش به مرگ سالمندان بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی سالمندان مرد عضو خانه سالمندی شهر اردبیل در نیمه دوم سال 1402 بودند. تعداد نمونه مورد پژوهش 36 نفر بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (18 نفر) و کنترل (18 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی 10 جلسه ی 75 دقیقه ای مداخله روان درمانی معنوی- مذهبی با بازنگری رویکرد اسلامی را به صورت هر هفته 1 جلسه دریافت کردند. برای گردآوری داده ها از فرم تجدیدنظر شده نگرش نسبت به مرگ (DAP-R، وونگ و همکاران، 1994) و مقیاس اضطراب وجودی (EAQ، ویمز و همکاران، 2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون اضطراب وجودی و نگرش به مرگ سالمندان در دو گروه تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود داشت. با توجه به این نتایج می توان بیان کرد که ارائه روان درمانی معنوی- مذهبی با رویکرد اسلامی تاثیر معناداری بر کاهش اضطراب وجودی و بهبود نگرش به مرگ سالمندان داشت.
پیش بینی افکار خودکشی بر اساس کمال گرایی ناسازگار، باورهای غیر منطقی و فرسودگی تحصیلی در دانشجویان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۸)
۱۳۲-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی افکار خودکشی دانشجویان پزشکی بر اساس کمال گرایی ناسازگار، باورهای غیرمنطقی و فرسودگی تحصیلی بود. روش مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های پزشکی شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1402 بود که تعداد 150 نفر بر اساس فرمول تاباچینک و فیدل، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه مقیاس افکار خودکشی (STS، محمدی فر و همکاران، 1392)، کمال گرایی ناسازگار (MPS، استوبر و رامبو، 2007)، باورهای غیرمنطقی (IBT، جونز، 1986)، و فرسودگی تحصیلی (SBI، سالما آرو و ناتانن، 2005)، جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد افکار خودکشی دانشجویان پزشکی بر اساس کمال گرایی ناسازگار، باورهای غیرمنطقی و فرسودگی تحصیلی قابل پیش بینی است (05/ 0p<) و 4/36 از واریانس افکار خودکشی در دانشجویان پزشکی را تبیین می کنند. در نتیجه کمال گرایی ناسازگار، باروهای غیرمنطقی و فرسودگی تحصیلی می توانند بر افکار خودکشی دانشجویان پزشکی موثر باشند.
اثربخشی بازی درمانی عصب شناختی بر کارکردهای اجرایی و حافظه کاری کودکان دارای اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ فروردین ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۶)
۲۰۴-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی بازی درمانی عصب شناختی بر کارکردهای اجرایی و حافظه کاری کودکان دارای اختلالات یادگیری انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان پایه ابتدایی با اختلالات یادگیری مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود که از بین آنان تعداد 30 نفر از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه گواه و 15 در گروه آزمایش) جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از چهارمین ویرایش آزمون هوش وکسلر کودکان (2003WISC-IV, )، آزمون عصب شناختی کولیج (2002، CNI) و آزمون حافظه کاری کورنولدی و همکاران (1998،CWMT ) استفاده شد. مداخله بر اساس پروتکل بازی درمانی عصب شناختی در یازده جلسه 60 دقیقه ای و هفته ای دوبار صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین پس آزمون حافظه کاری و توجه در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت. علاوه بر این نتایج نشان داد که این مداخله توانسته تأثیر خود را در طول زمان نیز به شکل معناداری حفظ نماید (۰۰۰۱/0>P). در نتیجه بازی درمانی عصب شناختی می تواند به عنوان رویکردی مؤثر برای افزایش حافظه کاری و توجه در کودکان دارای اختلالات یادگیری مورد استفاده قرار گیرد.
پارادوکس درمانی به روش PTC برای درمان مشکلات شخصیتی: یک گزارش موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های مشکل ساز شخصیتی، همانند اختلال های شخصیتی، محدودیت ها و هزینه های بسیاری را بر فرد، خانواده، اجتماع و نظام بهداشت و سلامت جامعه تحمیل می کنند. این دسته از مشکلات و اختلال های شخصیتی همواره برای درمانگران چالش برانگیز بوده اند. در این پژوهش، پارادوکس درمانی به روش PTC برای ویژگی های مشکل ساز شخصیتی معرفی می شود. در این مقاله، پارادوکس درمانی به روش PTC برای یک دختر 28 ساله (KB) که از مشکلات شخصیتی رنج می برد به طور کامل گزارش می شود. مقیاس سلامت روانی (MHI-28)، مقیاس استحکام من (ESS) و مقیاس درجه بندی ذهنی نتایج درمان (TOSRS) توسط بیمار تکمیل شد. نتایج چهار جلسه پارادوکس درمانی مشکلات شخصیتی خانم KB به روش PTC نشان داد که این مدل درمانی بسیار کارآمد و اثربخش بود. تغییرات و پیشرفت های درمانی در حد بالای 90% ارزیابی شد. نتیجه پی گیری سه ساله نشان داد که تغییرات درمانی در طول زمان رضایت بخش، مستمر و پایدار بوده و عودی هم صورت نگرفته است. بر اساس یافته های به دست آمده در مورد درمان مشکلات شخصیتی این مراجع، می توان نتیجه گرفت که پارادوکس درمانی به روش PTC برای اختلال ها و مشکلات شخصیتی، درمانی کارآمد و اثربخش است. نتایج پی گیری و تایید پایداری و استمرار تاثیرات درمانی در طول زمان نیز از عمق و گستردگی تاثیرگذاری این روش حمایت می کند. پارادوکس درمانی به روش PTC در عین حال درمانی بسیار کوتاه مدت و مقرون به صرفه است. کاربرد این مدل نوین پارادوکس درمانی برای اختلال ها و ویژگی های مشکل ساز شخصیتی پیشنهاد می شود.
مدل میل به خیانت براساس طرح واره های ناسازگار اولیه و ترومای کودکی با نقش میانجی رفتار دلبستگی در روابط زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۷)
۱۷۴-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی رفتار دلبستگی در روابط زناشویی در رابطه بین طرح واره های ناسازگار اولیه و ترومای کودکی با میل به خیانت در مردان متأهل انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش کلیه مردان متأهل شهر تهران در سال 1402 بودند. به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به تعداد 377 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس گرایش به خیانت زناشویی (SMI، بشیرپور و همکاران، 1397)، پرسشنامه ترومای دروان کودکی (CTQ، برنشتاین و همکاران، 2003)، فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF، یانگ، 1994) و مقیاس کوتاه دسترسی پذیری، پاسخگویی و همدم طلبی (BARE، سندبرگ و همکاران، 2012) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که سواستفاده جنسی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی میل به خیانت بود (۰01/۰p‹). همچنین حیطه انفصال و طرد، دیگر جهت مندی، سواستفاده عاطفی، غفلت عاطفی و جسمی از طریق رفتار دلبستگی به خود و همسر به صورت غیرمستقیم توانستند میل به خیانت را پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). این نتایج نشان می دهد که طرح واره های ناسازگار اولیه و ترومای کودکی با توجه به نقش مهم رفتار دلبستگی می توانند تبیین کننده میل به خیانت در مردان متأهل باشند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های کاهش خیانت زناشویی ضروری است.
رابطه عزت نفس با عدم صداقت تحصیلی با نقش میانجیگری شادکامی در دانش آموزان متوسطه دوم شهر ایلام
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۳ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
28 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه عزت نفس و عدم صداقت تحصیلی با نقش میانجیگری شادکامی در دانش آموزان متوسطه دوم شهر ایلام است. روش تحقیق توصیفی- همبستگی، جامعه آماری دانش آموزان متوسطه دوم شهر ایلام بود. 371 نفر با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران به روش خوشه ای مرحله ای انتخاب، اطلاعات از طریق پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت، عدم صداقت تحصیلی استفنز و گلباچ و شادکامی آکسفورد جمع آوری، تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS22 صورت پذیرفت. روش آماری مورد استفاده تحلیل داده ها، ضریب همبستگی پیرسون، بارون و کنی و بوت استرپ بود. نتایج رابطه معنا دار بین عزت نفس و عدم صداقت تحصیلی بر اساس نقش میانجیگری شادکامی در دانش آموزان مورد مطالعه نشان داد. ضریب همبستگی بین عزت نفس با عدم صداقت تحصیلی 66/0-، بین عزت نفس با شادکامی 58/0 و بین شادکامی با عدم صداقت تحصیلی73/0- بود. دستاوردهای پژوهش می تواند به صورت برنامه های مدیریتی مناسب به منظور جلوگیری از عدم صداقت تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم طراحی و اجرا شود.
Prevalence of Internet Addiction among Psychology, Accounting, and Management Students at Islamic Azad University of Bandar Anzali
حوزههای تخصصی:
Objective: Internet addiction has become a global problem due to its high incidence, rapid growth rate, and serious adverse consequences. The aim of the present study was to investigate the prevalence of Internet addiction among students of psychology, accounting, and management at Islamic Azad University, Bandar Anzali Branch.Methods: This study was a descriptive study. The statistical population of the study included all students of psychology, accounting, and management at Bandar Anzali International Azad University in the academic year 1402-1403. Of these, 150 were selected using convenience sampling. Then, the Internet Addiction Questionnaire (IAT; Yang, 2005) was administered to them, and the data were analyzed using SPSS software.Results: The obtained frequency and percentage showed that 64 (43.2%) of the subjects were regular users without dependence or addiction to the Internet. 75 (46.8%) of the subjects were exposed to Internet addiction (had Internet dependence) and 11 (6%) of the subjects had Internet addiction.Conclusion: There was a small amount of Internet addiction among students, but a high percentage of students had Internet dependence, which justifies the need to pay attention to teaching students about the optimal use of cyberspace.