فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۴۱ تا ۴٬۷۶۰ مورد از کل ۳۶٬۳۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: قاعدگی رخدادی حائز اهمیت و آغازگر تولید مثل در زندگی زنان می باشد، اما برخی زنان از اختلال سیکل قاعدگی در رنج هستند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر رفتاردرمانی شناختی بر علایم سندرم پیش از قاعدگی و اختلال ملال پیش از قاعدگی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های زنان و زایمان شهر همدان در سال 1401 بودند، که از میان آنان 40 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در 4 گروه 10 نفره (دو گروه آزمایش و دو گروه گواه) جایگزین شدند. آزمودنی ها با پرسشنامه غربال گری علایم قبل از قاعدگی (PSST) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه های آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت هفتگی در مداخلات رفتاردرمانی شناختی شرکت کردند اما گرو ه های گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. یک ماه و نیم بعد مرحله پیگیری انجام گرفت. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل کوواریانس تک متغییری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رفتاردرمانی شناختی در کاهش علایم سندرم پیش از قاعدگی در مرحله پس آزمون (33/8=F ،01/0P<) و در مرحله پیگیری (05/28=F ،000/0P<) موثر بود. همچنین این درمان در کاهش علایم اختلال ملال پیش از قاعدگی در مرحله پس آزمون (36/9= F،007/0P<) و در مرحله پیگیری (97/21=F ،000/0P<) موثر واقع شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، رفتاردرمانی شناختی در کاهش علایم اختلالات قاعدگی موثر بود و تاثیرات آن به مدت یک ماه و نیم پس از مداخله ماندگار بود. لذا پیشنهاد می شود که از رفتاردرمانی شناختی به عنوان یک ابزار مؤثر در راستای ارتقا سلامت جامعه، در تدوین برنامه های درمانی، ارائه برنامه های آموزشی بهداشت زنان، و بهبود سلامت روان زنان با اختلالات قاعدگی استفاده گردد.
عاطفه از منظر نظریه های روان کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری ارتباط در نهاد ما سرشته شده است که به واسطه عواطف میسر می شود. مغز، جسم و ذهن ما از عواطفی که به آن ها جان می بخشند جدا نیستند. عاطفه یکی از مفاهیم محوری در حوزه نظریه و کاربرد رشته روان کاوی و همچنین روان شناسی است. اهمیت این مفهوم چه به لحاظ بالینی و چه نظری موجب شده است تا همه مکاتب روان کاوی و روانشناسی نظریه خاص خود را از عاطفه ارائه دهند. با توجه به تأثیر فراگیر نظریه های روان کاوی در مورد عاطفه در روان شناسی، بررسی مفهوم عاطفه از منظر رویکردهای روا نکاوانه حائز اهمیت است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مروری نظری بر مفهوم عاطفه از منظر روان کاوی در راستای شفاف سازی هرچه بیش تر آن و همچنین بررسی نقش عاطفه در اتاق درمان و تکنیک های درمانی است. در این مقاله عاطفه از منظر مهم ترین مکاتب روان کاوی یعنی روان کاوی کلاسیک، روانشناسی ایگو، روابط موضوعی و روان کاوی فرانسه مورد بررسی واقع شده است. امید است با شفاف سازی هر چه بیش تر این مفهوم محوری فهم و درمان بهتر اختلالات روانی تسهیل گردد.
رابطه سبک دلبستگی مادر و پرخاشگری کودک با نقش واسطه ای ذهن آگاهی مادر در کودکان 3 تا 6 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۶۰-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک دلبستگی مادر و پرخاشگری کودکان 3 تا6 سال با میانجی گری ذهن آگاهی مادر بود. روش پژوهش توصیفی _ همبستگی و از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی مادران کودکان 3 تا 6 ساله در مراکز پیش دبستانی و مهد کودک های شهر تهران در سال تحصیلی 99-98 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 290 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان (RAAS، کولینز و رید،1990)، مقیاس رفتاری پیش دبستانی و مهد کودک (PKBS، مرل، 1994) و پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی (FFMQ، بائر و همکاران، 2006) بود. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که مدل به خوبی برازش شده است. براساس یافته های حاصل از پژوهش، رابطه بین سبک دلبستگی مادر و پرخاشگری کودک مثبت و معنادار بود (01/0p < و 05/0p < ) و همچنین سبک دلبستگی مادر به طور غیرمستقیم از طریق ذهن آگاهی مادر با پرخاشگری کودک رابطه داشت (05/0p < ). باتوجه به یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی مادران نقش واسطه ای در رابطه بین سبک دلبستگی آنان و پرخاشگری کودکان ایفا می کند.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر احساس مثبت به همسر و عدم تحمل بلاتکلیفی در زوجین نابارور متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۲۱۰-۲۰۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر احساس مثبت به همسر و عدم تحمل بلاتکلیفی در زوجین نابارور بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین نابارور متقاضی طلاق بود که جهت استفاده از خدمات روان شناختی در نیمه دوم سال 1401 به کلینیک های روان شناسی و مراکز تخصصی ازدواج (تحت پوشش سازمان بهزیستی) شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونه آماری شامل 24 زوج بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، به طور تصادفی 12 زوج در گروه گواه و 12 زوج در گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه مداخله زوج درمانی هیجان مدار را طی 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس احساس مثبت به همسر الری و همکاران (PEQ، 1983) و پرسشنامه تحمل ناپذیری بلاتکلیفی فریستون و همکاران (IUS، 1994) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در متغیر احساس مثبت به همسر تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0<p، 91/7-=d) و پیش آزمون پیگیری (05/0>p، 74/5-= d) معنادار است. همچنین در متغیر عدم تحمل بلاتکلیفی تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون (05/0>p، 01/8-=d) و پیش آزمون و پیگیری (05/0>p، 4/12- =d) معنادار است. نتیجه گیری می شود زوج درمانی هیجان مدار بر احساس مثبت و عدم تحمل بلاتکلیفی در زوجین نابارور متقاضی طلاق موثر است.
اثربخشی آموزش مدیریت والدین (PMT) بر کاهش اضطراب کودک و خشونت خانگی علیه فرزندان طلاق شهرستان داراب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۶۴-۱۵۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش مدیریت والدین (PMT) بر کاهش اضطراب کودک و خشونت خانگی علیه فرزندان طلاق ، شهرستان داراب در سال 1401 انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران مطلقه دارای فرزندان 5 تا 10 ساله بود که به مرکز مهر خانواده دادگستری شهرستان داراب در سال 1401 مراجعه کرده بودند و به صورت هدفمند 25 نفر از این مادران در گروه آزمایش و 25 نفر نیز در گروه گواه قرار گرفت. ابزارهای پژوهش مقیاس خشونت خانگی علیه کودکان ادلسون و همکاران (2008، CEDV) و مقیاس اضطراب کودک اسپنس (1999) برای والدین(SCAS) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین نمرات اضطراب کودک و خشونت خانگی و در پس آزمون گروه آزمایش و گروه گواه تفاوت معناداری در سطح (001/0≥P) وجود داشت. به عبارتی می توان گفت آموزش مدیریت والدین در کاهش اضطراب و خشونت خانگی علیه کودکان مؤثر می باشد.
مقایسه دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در دانشجویان با علائم افسردگی و غیر افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه دشواری تنظیم هیجان و تحمل پریشانی در دانشجویان با علائم افسرده و غیرافسرده انجام شد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که تعداد 384 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) بک و همکاران (1996)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (DERS) گرتز و رومر (2004) و پرسشنامه تحمل پریشانی (DTS) سیمونز و گاهر (2008) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین دو گروه دانشجویان با علائم افسرده و غیرافسرده در تمام مولفه های دشواری تنظیم هیجان (عدم پذیرش هیجان های منفی، دشواری در انجام رفتارهای هدفمند، دشواری در مهار رفتارهای تکانشی، دستیابی محدود به راهبردهای اثربخش تنظیم هیجان، فقدان آگاهی هیجانی و فقدان شفافیت هیجانی) و تحمل پریشانی (تحمل، ارزیابی، جذب و تنظیم) تفاوت معنادار وجود دارد (01/0>P). بر اساس یافته های این پژوهش، توانمندی دانشجویان در تحمل پریشانی و راهبردهای تنظیم هیجان می تواند با کاهش افسردگی در آنها همراه باشد.
تجربه جهانی شدن فرهنگی و مصرف پوشش غربی (مطالعه موردی: دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
80 - 105
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی تجربه جهانی شدن فرهنگی(بر اساس معرّف های سه گانه ی استفاده از موسیقی خارجی، استفاده از رسانه ی خارجی و فردگرایی) و مصرف پوشش غربی انجام شد. روش: نوع پژوهش توصیفی و روش نیز پیمایش بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 02-1401 بود که به شیوه ی نمونه گیری تصادفی(خوشه ای چندمرحله ای) تعداد 384 نفر از آنها در دانشکده های اقتصاد، مدیریت و علوم اجتماعی و ادبیات و علوم انسانی به سیاهه جهانی شدن فرهنگی میرزایی(1400) پاسخ دادند. یافته ها: بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها می توان گفت بین استفاده از موسیقی خارجی و مصرف پوشش غربی رابطه ی مثبت و معنی دار با شدّت متوسط(B=0.459)، بین استفاده از رسانه خارجی و مصرف پوشش غربی رابطه ی مثبت و معنی دار با شدّت متوسط(B=0.563) و در نهایت، بین فردگرایی و مصرف پوشش غربی نیز رابطه ی مثبت و معنی دار با شدّت نسبتاً بالا(B=0.667) وجود داشت. بعلاوه نتایج نشان داد که سه متغیر ِاستفاده از موسیقی خارجی، استفاده از رسانه خارجی و فردگرایی(به عنوان معرّف های جهانی شدن فرهنگی) توانسته اند حدود 52 درصد از تغییرات مربوط به متغیر وابسته(مصرف پوشش غربی) را تبیین و پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: با توجّه به یافته ها، پیشنهاد می شود سیاست گذاران فرهنگی ضمن اتخاذ تمهیدات لازم به منظور ارتقای سواد رسانه ای جوانان، نسبت به بازنمایی علائق و سلائق نسل جوان در برنامه های شبکه های داخلی، گونه ای تعدیل زمینه ای در راستای بهره گیری از شبکه های ماهواره ای صورت دهند، همچنین در راستای جلوگیری از نفوذ عناصر ناهمگن فرهنگی، سرمایه گذاری لازم در جهت تولیدات موسیقی خوب متناسب با سلیقه ی جوانان اعمال شود و در نهایت در زمینه ی لباس های اسلامی- ایرانی، گونه ای از طراحی های جدید و متنوع مطابق با سلیقه ی بانوان مطمح نظر قرارگیرد.
مبانی روش شناختی روان شناسی اسلامی با تأکید بر اندیشه های علامه مصباح یزدی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین مبانی روش شناختی در روان شناسی اسلامی براساس منابع اسلامی و با تأکید بر اندیشه های علامه مصباح یزدی است. بدین منظور به منابع دست اول اسلامی (قرآن و روایات) و نیز آثار مکتوب علامه مراجعه شد و داده های مربوط به نحوه شناخت، روش های شناخت و ابزار شناخت جمع آوری گردیدند. داده ها به شیوه تحلیل محتوای کیفی متون، بررسی و با مباحث روان شناختی مقایسه گردیدند. یافته ها نشان داد: 1) روش بررسی همواره تابع ماهیت موضوع است و امری دلبخواهی نیست. 2) روش های کشف واقع متنوع هستند و روش «تجربی» تنها نسبت به یک دسته از واقعیت ها بسندگی دارد. 3) روش «تجربی» قابل اعتماد است و اطمینان عرفی را در پی دارد و در برخی شرایط یقین آور است. 4) روش «نقلی» برای شناخت واقعیت های فراحسی و فراعقلی کاربرد دارد و راهی برای کشف واقع است. 5) ابزار نهایی شناخت که بر همه روش ها سیطره دارد عقل است. 6) ارزش مداری در انتخاب روش ها و فنون حاکم است.
شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر یادگیری پژوهش محور و ارائه الگوی مطلوب از دیدگاه اساتید و دانشجویان رشته ی پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش به عنوان یکی از مهمترین منابع شناخت و آگاهی انسانها از دیرباز نقش مهمی در توسعه جوامع و سازمان ها داشته است. هدف کلی تحقیق حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر بر یادگیری پژوهش محور و ارائه الگوی مطلوب از دیدگاه اساتید و دانشجویان رشته ی پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب در سال تحصیلی 96-97 است. روش کار: در این پژوهش، جامعه آماری تحقیق حاضر اساتید و دانشجویان رشته ی پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب می باشد که تعداد آنها 421 نفر است. حجم نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 201 نفر برآورد و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در تحلیل این پژوهش از نرم افزارهای SPSS و Lisrel استفاده گردیده است. نتایج حاصل از پایایی مقیاس و تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد که از 36 عامل اولیه شناسایی شده 34 عامل به عنوان عوامل مؤثر بر یادگیری پژوهش محور مشخص و در 4 دسته (روش تدریس، جو و فرهنگ محیط، محتوای درسی و تجهیزات و امکانات) دسته بندی گردیده است.عوامل موثر بر یادگیری پژوهش محور، شامل چهار دسته: عوامل مربوط به روش تدریس، عوامل مربوط به جو و فرهنگ محیط، عوامل مربوط به محتوای درسی، عوامل مربوط به تجهیزات و امکانات می باشد که هر دسته از عوامل مختلف تشکیل شده است. پس از شناسایی عوامل در نهایت الگوی مطلوب برای یادگیری پژوهش محور از دیدگاه اساتید و دانشجویان رشته ی پرستاری و مامایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بناب ارائه گردید.
مدلیابی ساختاری هوش موفق براساس هوش معنوی با نقش میانجی اهداف پیشرفت در دانش آموزان دوره اول متوسطه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هوش موفق یکی از مفاهیم جامع و کارآمد در حوزه هوش و هوش آزمایی است که می تواند منجر به درگیر کردن یادگیرندگان در فرایند یادگیری، افزایش خلاقیت و مهارت های حل مسئله شود. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اهداف پیشرفت در رابطه بین هوش معنوی با هوش موفق و ارائه الگوی مناسب انجام شد. روش کار: ماهیت پژوهش توصیفی(همبستگی) و پیمایشی است. جامعه آماری آن را کلیه دانش آموزان پسر پایه نهم به تعداد3836 نفر که در سال تحصیلی 1400-1399 در مدارس دوره اول متوسطه شهر بیرجند مشغول به تحصیل بودند، تشکیل داد. حجم نمونه 400 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه هوش معنوی، پرسشنامه اهداف پیشرفت و پرسشنامه هوش موفق استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS-23 وLISREL8.8 و به کمک روش مدلیابی معادله ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد هوش معنوی بر جهت گیری هدف تبحری، عملکردی- رویکردی و هوش موفق اثر مثبت و معنی دار و بر جهت گیری عملکردی-اجتنابی تأثیر منفی و معنی دار دارد (05/0>p). همچنین جهت گیری هدف تبحری و عملکردی-رویکردی به طور مثبت و معنی دار و جهت گیری عملکردی-اجتنابی به طور منفی و معنی دار بر هوش موفق اثر دارند (05/0>p). به علاوه نتایج بیانگر آن بود که اهداف پیشرفت واسطه رابطه بین هوش معنوی و هوش موفق دانش آموزان است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر از این فرض حمایت می کند که اهداف پیشرفت واسطه رابطه بین هوش معنوی و هوش موفق دانش آموزان است.
بررسی ادراک دانشجویان علوم پزشکی از ساختار کلاس و ارتباط آن با شیوه های یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز شناسایی ویژگی های روانی، عاطفی و تحصیلی دانشجویان برای موفقیت های آموزشی و فرایند یاددهی- یادگیری از اهمیت بالایی برخوردار است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک دانشجویان علوم پزشکی از ساختار کلاس: نقش جنسیت، مقطع تحصیلی و ارتباط آن با شیوه های یادگیری صورت پذیرفته است. روش ها: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه پژوهش را تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل در سال 1396- 1395 در دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) تشکیل می دهد که با روش نمونه گیری تصادفی صورت پذیرفت. ابزار گردآوری داده ها متشکل از دو پرسشنامه ادراک از ساختار هدفی کلاس و سیاهه سبک های یادگیری دیوید کلب می باشد. یافته ها: در بین دانشجویان ادراک ساختار هدفی رویکرد- عملکرد در اولویت قرار گرفت. بر اساس جنسیت و مقطع تحصیلی تفاوت معنی داری بین ادراک دانشجویان ملاحظه نشد. ساختار تبحری با تجربه عینی رابطه مثبت معنی دار، ساختار رویکرد-عملکرد با مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال رابطه مثبت معنی دار و همچنین ساختار اجتناب-عملکرد با تجربه عینی، مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال رابطه مثبت معنی دار یافت شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش و نقش پررنگ مدرسان و متولیان آموزشی، پیشنهاد می شود که ضمن آموزش مدرسان، به آنان تأکید شود که نسبت به اتخاذ روش های نوین تدریس همسو با ویژگی های فراگیران، با فراهم آوردن زمینه های لازم موجبات رشد و گرایش به سمت ادراک از ساختار هدفی تبحری را در ایشان پدید آورند.
ساختار عاملی پرسشنامه باورهای مطلوب برایانت در بین والدین دارای کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (مرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
۹۵۰-۹۳۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: از متغیرهای مورد توجه در رابطه با والدین دارای کودک مبتلا به اوتیسم، باورهای مطلوب است. باورهای مطلوب از مؤلفه های سلامت روان محسوب شده و دارای همبستگی و رابطه مستقیم با بهزیستی روان شناختی است. پژوهش ها نشان می دهند والدین دارای کودک مبتلا به اوتیسم در معرض انواع آسیب های جسمانی و روانی قرار دارند، به همین دلیل شناسایی، رشد و گسترش باورهای مطلوب برای پیشگیری از آسیب ها و بهبود سلامت روان در این دسته از والدین ضروری به نظر می رسد. در ایران تا کنون ابزار معتبری برای سنجش باورهای مطلوب در والدین دارای کودکان مبتلا به اوتیسم گزارش نشده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی ساختار عاملی پرسشنامه باورهای مطلوب در بین والدین دارای کودکان مبتلا به اوتیسم بود. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و ازحیث ماهیت داده ها، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی والدین دارای کودک اوتیسم در مدارس و انجمن اوتیسم شهرهای تهران، کرج، شهریار و هشتگرد در سال 1401 بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس از نوع هدفمند و نمونه آماری پژوهش نیز شامل 321 نفر (248 زن و 73 مرد) از والدین دارای فرزند مبتلا به اوتیسم بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه باورهای مطلوب (برایانت، 2003) و بهزیستی روانشناختی (ریف، 1980) استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با روش تحلیل عامل تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم افزارهای SPSS25 و AMOS24 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، هر یک از گویه های پرسشنامه از توان لازم برای سنجش مؤلفه های باورهای مطلوب (پیش بینی، لذت از لحظه و یادآوری) برخوردار بوده و هر یک از مؤلفه ها نیز از توان قابل قبولی برای سنجش عامل کلی تر یعنی باورهای مطلوب برخوردارند. ضرایب آلفای کرونباخ سه مؤلفه پیش بینی، لذت از لحظه و یادآوری در پرسشنامه به ترتیب برابر با 0/89، 0/91 و 0/84 محاسبه شد. بر این اساس می توان گفت، گویه های هر یک از مؤلفه های پرسشنامه از همسانی درونی قابل قبول برخوردار است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد نسخه ایرانی پرسشنامه باورهای مطلوب، مقیاسی معتبر برای اندازه گیری نگرش ها در رابطه با توانایی لذت بردن از تجارب مثبت چه در پیش بینی، چه لذت از لحظه و چه یادآوری است. همچنین این پرسشنامه برای کاربرد در فعالیت های پژوهشی و کار بالینی از ویژگی های روان سنجی مناسبی برخوردار است.
مقایسه تأثیر درمان وجودی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ، تجربه های اوج و سلامت روان بیماران مبتلا به شارکوت ماری توث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (مرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
۱۰۱۶-۱۰۰۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: شارکوت ماری توث (CMT) نوعی بیماری ژنتیکی است که در آن اعصاب محیطی آسیب دیده و همچنین به عنوان نوروپاتی وراثتی حسی و حرکتی نیز شناخته می شود. با وجود تأثیر این بیماری بر تمام ابعاد زندگی مبتلایان، پژوهش های اندکی به بررسی اثربخشی درمان های روانشناختی بر اضطراب مرگ، تجربه های اوج و سلامت روان بیماران مبتلا به شارکوت ماری توث پرداخته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر درمان وجودی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ، تجربه های اوج و سلامت روان بیماران مبتلا به بیماری شارکوت ماری توث انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، شبه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن - ﭘﺲآزﻣﻮن ﺑ ﺎ ﮔﺮوه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به بیماری شارکوت ماری توث شهر تهران در سال 1399 و روش نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس بود. پس از اخذ مجوزهای لازم و هماهنگی با بیماران مبتلا به شارکوت ماری توث که معیارهای ورودی لازم برای حضور در مطالعه حاضر را داشتند، 30 نفر در گروه های آزمایش (هر گروه 15 نفر) و 15 نفر در گروه گواه به صورت تصادفی جایدهی شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب مرگ تمپلر (1970)، پرسشنامه تجربه اوج ویلسون و مونتا (2015) و پرسشنامه سلامت روان کیز (2002) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز از تحلیل واریانس چندمتغیری متغیره برای مقایسه گروه ها در متغیرهای پژوهش استفاده شد. همچنین به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS22 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد هر دو رویکرد درمان وجودی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب مرگ، تجربه های اوج و سلامت روان بیماران شارکوت ماری توث تأثیر معنادار دارند (0/05 P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت درمان وجودی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند جهت تعدیل اضطراب مرگ، تقویت تجربه های اوج و سلامت روان بیماران مبتلا به شارکوت ماری توث مورد استفاده پزشکان، روان پزشکان و سایر حرفه ه ای بهداشت روان قرار گیرد.
تدوین مدل نگرش به روابط فرازناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با تاکید بر نقش واسطه ای سبک های مقابله ای
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در نیمه پایانی قرن اخیر، ازدواج تحت تاثیر عوامل متعددی با توجه به تغییرات فرهنگی ایجاد شده است که این تغییرات روابط متعهدانه افراد را دستخوش تغییر قرار داده است. از جمله این عوامل می توان به روابط فرازناشویی و یا خیانت اشاره کرد. هدف این پژوهش تدوین مدل نگرش به روابط فرازناشویی بر اساس سبک های دلبستگی با تاکید بر نقش واسطه ای سبک های مقابله ای، بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه افراد دارای روابط فرازناشویی و یا نگرش افراد عادی مراجعه به بهزیستی، کمیته امداد و مراکز مشاوره استان قم در سال 1400 می باشد. 320 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. نمونه پژوهش پرسشنامه نگرش به روابط فرازناشویی (واتلی، 2008)، سبک های دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید، 1990) و سبک های مقابله ای (لازاروس فولکمن ، 1988) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است. بررسی نتایج میانجی گری نشان داد که سبک های مقابله ای نقش میانجی معنی داری در رابطه بین سبک ایمن، سبک اجتنابی و سبک دوسوگرا با نگرش به روابط فرازناشویی دارد (05/0>P). یافته ها نشان داد که راهبرد گریز و اجتناب نقش میانجی معنی داری در رابطه بین سبک ایمن و سبک اجتنابی با نگرش به روابط فرازناشویی دارد (05/0>P). یافته ها نشان داد که راهبرد ارزیابی مجدد مثبت نقش میانجی معنی داری در رابطه بین سبک ایمن و سبک دوسوگرا و همچنین دوسوگرا با نگرش به روابط فرازناشویی دارد (05/0>P). نتیجه گیری: سبک های مقابله ای در رابطه با سبک های دلبستگی و نگرش به روابط فرازناشویی نقش واسطه ای دارد.
اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر خودانتقادی و تحمل پریشانی در زنان دارای همسر وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
221 - 244
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر خودانتقادی و تحمل پریشانی در زنان دارای همسر وابسته به مواد بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه زنان دارای همسر وابسته به مواد تحت آموزش گام های دوازده گانه در انجمن نارانان اصفهان بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه های خودانتقادی و تحمل پریشانی را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. طرحواره درمانی در 12 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی یک جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و طرحواره درمانی باعث کاهش خودانتقادی و بهبود تحمل پریشانی در زنان دارای همسر وابسته به مواد شد. نتیجه گیری: با توجه بهنتایج به دست آمده، طرحواره درمانی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر جهت کاهش خودانتقادی و بهبود تحمل پریشانی زنان دارای همسر وابسته به مواد به کار رود و در مراکز آموزشی و درمانی مربوطه مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر تحمل پریشانی و تاب آوری در زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
267 - 288
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر تحمل پریشانی و تاب آوری زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد تحت پوشش انجمن حمایت از زندانیان شهر تهران در سال 1402 بود. از این بین، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه مقیاس تحمل آشفتگی و مقیاس تاب آوری را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. درمان شناختی رفتاری در 8 جلسه 90 دقیقه ای با فراوانی دو جلسه در هفته بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت و درمان شناختی رفتاری باعث افزایش تحمل آشفتگی و تاب آوری در زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد شد. نتیجه گیری: براساس یافته ها، درمان شناختی رفتاری می تواند در زمینه بهبود تحمل آشفتگی و تاب آوری زنان دارای همسر زندانی وابسته به مواد، مورد استفاده مشاوران و درمانگران خانواده قرار گیرد.
مطالعه قوم نگارانه زمینه ها و بسترهای فرهنگی (هنجارها و باورهای عامیانه) مصرف مواد مخدر در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
289 - 314
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی خرده فرهنگهای قومی (قوم عرب و بختیاری) و هنجارها و باورهای عامیانه تسهیل کننده مصرف مواد مخدر در استان خوزستان بود. روش: روش پژوهش حاضر قوم نگاری بود. جامعه پژوهش متخصصان و خانواده های بختیاری و عرب ساکن در استان بودند که براساس نمونه گیری گلوله برفی و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 30 نفر از خانواده های بختیاری و عرب ساکن در استان و 10 نفر از متخصصان انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: در این مطالعه بسترهای سوق دهنده مصرف مواد مخدر (رسوم و سنت های محلی) و زمینه و پیشینه های تسهیل کننده مصرف مواد مخدر (به هنجار شدن مصرف مواد) شناسایی شد. نتیجه گیری: بسترهای زمینه ساز خانوادگی و آموزشگاهی سهم چشم گیری در بروز و تداوم رفتار پرخطر مصرف مواد دارند. به نظر می رسد درمانگران، پژوهشگران و مشاوران از یافته های پژوهش حاضر می توانند برای کاهش و پیشگیری از رفتارهای پرخطر مصرف موادبهره گیرند.
اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه سرگذشتی کودکان پیش دبستانی نارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
11 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی توان بخشی شناختی رایانه ای بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه سرگذشتی کودکان پیش دبستانی نارس انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، کودکان نارس شهر اصفهان در سال 1400 بودند که از بین آن ها به صورت هدفمند 20 کودک دختر و پسر نارس (کمتر 37 هفته بارداری) به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش شامل آزمون حافظه سرگذشتی- نسخه پیش دبستانی (AMT-PV، ناتال و همکاران، 2014)، مدرسه ی شکل ها (SST، اسپی، 1997) و بازی ذهنی برایان بودند. توان بخشی شناختی رایانه ای شامل 25 جلسه آموزشی 45-30 دقیقه ای (هفته ای چهار جلسه) بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون حافظه کاری، بازداری پاسخ، انعطاف شناختی و حافظه سرگذشتی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود داشت (05/۰p<). از یافته ها فوق می توان نتیجه گرفت که توان بخشی شناختی رایانه ای بر بهبود کارکردهای اجرایی و حافظه سرگذشتی کودکان پیش دبستانی نارس موثر بوده است.
تجارب زیسته زنان بالای 35 سال در زمینه چالش های انتقال به مرحله والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
21 - 32
حوزههای تخصصی:
انتقال به مرحله والدینی موجب ایجاد وظایف جدید برای همسران می شود که همیشه برای آن ها چالش انگیز خواهد بود، به ویژه اگر این انتقال در سنین بالا اتفاق بیافتد. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر مطالعه تجارب زیسته زنان بالای 35 سال در زمینه چالش های انتقال به مرحله والدینی بود. روش شناسی این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه موردپژوهش را زنانی که در سن 35 سال به بالا در شهر اراک در سال 1401 که برای اولین بار تجربه مادر شدن را داشته اند و فرزندان آن ها زیر دو سال بودند، تشکیل دادند. از بین آن ها به روش نمونه گیری هدفمند نمونه 10 نفری انتخاب شدند، فرآیند نمونه گیری تا رسیدن به اشباع طول کشید. روش جمع آوری داده، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ﻫ ﺎی گردآوری شده ﺑ ﻪ روش کلایزی اﻧﺠﺎم شد. بعد از تحلیل داده ها 23 مضمون فرعی، 6 مضمون اصلی شامل (چالش نگرانی ایمنی بارداری و زایمان، استرس ناشی از فرآیند درمان ناباروری، فشارهای روانی، فشارهای مالی، نگرانی های اجتماعی و انعطاف ناپذیری و دشواری تطابق با تغییرات ) و یک مضمون هسته ای به دست آمد. نتایج یافته های پژوهش علاوه بر ایجاد بینش و آگاهی نسبت به چالش های مادرانی که بالای 35 سال باردار می شوند، می تواند جهت برنامه ریزی برای رفع مشکلات و چالش های این گروه از مادران مورداستفاده قرار گیرد.
نقش میانجی انگیزش شغلی در رابطه بین احترام سازمانی و رضایت شغلی در کارکنان شرکت تولیدی شیوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
179 - 188
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انگیزش شغلی در رابطه بین احترام سازمانی و رضایت شغلی در کارکنان شرکت تولیدی شیوا انجام شد. این پژوهش توصیفی-همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی کارکنان شرکت تولیدی شیوا (سهامی خاص) در سال 1402 بود. در این مطالعه 400 نفر به روش در دسترس در یک نظرسنجی آنلاین شرکت کردند. به منظور نمونه گیری از پرسشنامه انگیزش شغلی (MPS؛ هاکمن و اولدهام، 1976)، پرسشنامه احترام سازمانی (ORQ؛ رامارجان و همکاران، 2008) و پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا (MSQ؛ ویس و همکاران، 1967) استفاده شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. نتایج نشان داد اثرات مستقیم احترام سازمانی بر رضایت شغلی، احترام سازمانی بر انگیزش شغلی و انگیزش شغلی بر رضایت شغلی معنادار بود (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد انگیزش شغلی در رابطه بین احترام سازمانی و رضایت شغلی نقش میانجی دارد (05/0>P). بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که احترام سازمانی بر افزایش سطح انگزیش شغلی موثر است و به واسطه افزایش انگیزش شغلی به صورت مستقیم با افزایش میزان رضایت کارکنان در ارتباط است؛ بر این اساس توجه جدی سازمان ها به جاری سازی برنامه ها و اقدامات مرتبط با ارتقای سطح احترام سازمانی در سطوح سازمانی، گروهی و فردی موجب بهبود رضایت شغلی کارکنان خواهد شد.