فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
طراحی مدل ریاضی برنامهریزی پویای احتمالی مدیریت دارایی/بدهی شرکتهای بیمه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر تصمیمات سرمایهگذاری است. مدل برنامهریزی پویای احتمالی در این مقاله ارائه شده با توجه به انواع محدودیتهای موجود،
نظیر محدودیتهای قانونی، عملیاتی و همچنین با توجه به ویژگیهای مختلف عملیات سرمایهگذاری در شرکتهای بیمه، در پی
حداکثر کردن ثروت بلند مدت شرکت (ارزش فعلی خالص جریانهای نقدی آتی منهای هزینههای نهایی عدمرعایت محدودیتهای
آرمانی مدل) است. مدل پیشنهادی برنامهریزی پویای حتمالی در شرکت بیمه آسیا مورد آزمون عملی قرار گرفته و نتایج ارائه شده
توسط مدل برنامهریزی پویای حتمالی با نتایج مدل قطعی و با تصمیمات سرمایهگذاری شرکت بیمه آسیا در وضعیت کنونی آن مقایسه
شده است. نتایج آزمون مدلها بیانگر آن است که تصمیمات سرمایهگذاری پیشنهادی ارائه شده توسط مدل برنامهریزی پویای احتمالی
نه تنها با نتایج مدل برنامهریزی پویای قطعی بسیار متفاوت و برتر از آن است، بلکه با تصمیات کنونی سرمایهگذاری در شرکت بیمه آسیا
نیز تفاوتی بسیار داشته، از برتری چشمگیری نسبت به آن برخوردار است.
رابطه تیپ های شغلی-شخصیتی نوجوانان دبیرستانی با ترتیب تولد آنها و مقایسه تیپ ها در نوجوانان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین تیپ های شغلی – شخصیتی با ترتیب تولد و جنسیت نوجوانان دبیرستانی، اجرا شد. به این منظور 380 نفر از نوجوانان دختر و پسر دبیرستان های منطقه یک تهران، که در سال تحصیلی 86-85 مشغول به تحصیل بودند به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شده و با آزمون های رغبت سنج شغلی- تحصیلی هالند و مشخصات دموگرافیک محقق ساخته، مورد ارزیابی قرار گرفتند. طرح پژوهش در مطالعه حاضر از نوع همبستگی و علّی- مقایسه ای بوده و داده های بدست آمده از آن، با استفاده از آزمون های آماری فریدمن، کراسکال والیس و U مان ویتنی، در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که در بعضی از تیپ ها، رابطه معناداری بین تیپ های شغلی- شخصیتی نوجوانان با ترتیب تولد آنها وجود داشت. بدین معنی که بعضی علایق و انتخاب های شغلی نوجوانان متأثر از ترتیب تولد و جایگاه آنها در خانواده است. همچنین نتایج مقایسه تیپ های شغلی- شخصیتی در نوجوانان دختر و پسر نشان داد که در تیپ های واقعیت گرایی، جستجوگرایی، هنری و متهورانه تفاوت معناداری در بین دو جنس وجود داشته، درحالیکه در تیپ های اجتماعی و قراردادی تفاوتی دیده نشد.
مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و باورهای مثبت در مورد نگرانی بین بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و باورهای مثبت در مورد نگرانی در اختلال اضطراب فراگیر نقش بسزایی ایفا می کنند و به ایجاد، تداوم و تشدید علائم این اختلال منجر می شوند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر مقایسه این مولفه های شناختی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی بود. در این راستا، تعداد 30 نفر از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و 30 نفر از افراد عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، سپس پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی، پرسشنامه چرا نگرانی و پرسشنامه ی جهت-گیری منفی به مشکل اجرا شد. نتایج نشان داد بین گروه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی در مولفه های جهت گیری منفی به مشکل (13/19F=0001/0P<) و عدم تحمل بلاتکلیفی (88/23F= ، 0001/0P<) تفاوت معنادار وجود دارد. تلویحات عملی و نظری یافته ها در قسمت نتیجه گیری مورد بحث واقع شده است.
بررسی نیمرخ شخصیتی معتادان به مواد مخدر با استفاده از دو نظام شخصیتی کلونینجر و آیزنگ
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: شناسایی عوامل شخصیتی گرایش به مواد مخدر، به تشخیص و درمان هر چه بهتر اعتیاد کمک کرده و با ارائه به موقع خدمات مشاوره ای و روان شناختی نیز می توان از اعتیاد افراد مستعد تا حدودی پیشگیری کرد. لذا هدف این پژوهش، بررسی نیمرخ شخصیتی معتادان به مواد مخدر با استفاده از دو نظام شخصیتی کلونینجر و آیزنگ است.
روش: یکصد نفر معتاد به مواد مخدر و یکصد نفر غیر معتاد، به روش نمونه گیری در دسترس برگزیده شدند و پرسشنامه های شخصیتی کلونینجر و آیزنگ را تکمیل کردند. برخی ویژگی های جمعیت شناختی معتادان به مواد مخدر نیز گردآوری و داده های پژوهش به کمک روش های آماری تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: این پژوهش نشان داد که بین ابعاد سرشتی نوجویی (تازگی طلبی)، آسیب پرهیزی، ابعاد منشی خودراهبری و همکاری نظام شخصیتی کلونینجر و ابعاد روان نژندگرایی و روان پریش گرایی نظام شخصیتی آیزنگ، در معتادان به مواد مخدر و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد.
نتایج: معتادان به مواد مخدر در ابعاد نوجویی (تازگی طلبی)، آسیب پرهیزی، روان نژندگرایی و روان پریش گرایی، در مقایسه با افراد عادی، نمرات بالاتر و در ابعاد خود راهبری و همکاری، نمرات پایین تری کسب کردند.
فقر و بهداشت روانی از دیدگاه دین و روانشناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به پیامدهای گوناگون جسمی، فرهنگی ـ اجتماعی و روانی فقر بر بهداشت روانی می پردازد. فقر فرهنگی، انزوا، پرخاشگری، ضعف اخلاقی و دینی، کاهش عزت نفس، اضطراب و اختلالات روانی از جمله این آثار مخربند. رویکرد متون اسلامی به مسائل فقر و به معانی گوناگون آن در منابع دینی دیگر مباحث این مقال است، دلائل عدم مطلوبیت فقر در این منابع عبارتند از: تضاد فقر با عدالت اجتماعی، پناه بردن به خداوند از فقر در ادعیه امامان معصوم، اهمیت دین برای انسجام اسلامی در جامعه، برنامه دین برای اهداف متعالی و عواقب نامطلوب فقر از منظر دین. سرانجام، توضیح و تبیین مواردی که موهم این برداشت است که اسلام با مسئله فقر مخالفتی ندارد، بلکه آن را تایید می کند.
اثربخشی آموزش حل مساله در تغییر راهبردهای مقابله ای دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل مساله ی گروهی در تغییر راهـبردهای مـقابله ای دانشجویان بـود. بدین منظور 20 دانشجو بـه وسیله ی روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (هریک به تعداد 10 نفر) تقسیم شدند. پیش از اجرای آموزش حل مساله برای دانشجویان گروه آزمایش، هر دو گروه به وسیله-ی پرسشنامه ی راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس، مورد سنجش قرار گرفتند که از لحاظ نمرات کسب شده در این ابزار، دو گروه با هم تفاوت معنادار نداشتند. سپس گروه آزمایش به مدت 7 جلسه تحت آموزش حل مساله قرار گـرفت. پس از اجرای آموزش برای گروه آزمایش، مـجدداً از دو گـروه خواسته شـد تا پرسشنامه ی فوق الذکر را تکمیل کنند. سپس تـفاوت میانگین پیش آزمون-پس آزمون دو گروه به کمک روش تحلیل کوواریانس مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه ی یافته ها حاکی از آن بود که آموزش حل مساله باعث تغییر در راهبردهای مقابله ای می شود که در برخی از آنها (حل مساله، جلب حمایت اجتماعی) تفاوت بین دو گروه آزمایش و گروه کنترل از لحاظ آماری معنادار می باشد. همچنین در سایر راهبردهای مقابله ای (مانند ارزیابی شناختی، مهار هیجانی، مهار جسمانی) هر چند تغییرات بالینی مشاهده شد، ولی از لحاظ آماری معنادار نبود. مبتنی بر یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت حل مساله به طور کلی می تواند به تغییر در راهبردهای مقابله ای منجر گردد که نتایج این پژوهش در راستای پژوهش های پیشین در این زمینه می باشد.
تحلیل فلسفه های تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران از منظر مفهوم تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل اسناد نظری پشتیبان برنامه درسی از منظر مفهوم تفکر می باشد. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی (تحلیل زبان فنی- رسمی) بهره گرفته شد. در این راستا، فلسفه های تربیت پیشنهادی بر اساس سازه تفکر مبتنی بر انگاره اسلامی عمل، تحلیل محتوا شدند. در این دیدگاه، تفکر دارای سه مبنای شناختی، میلی و ارادی است. سازه بازسازی شده تفکر دربردارنده مقوله های مشاهده، بازخوانی و بازیابی، تحلیل، خیال ورزی، نقادی، معیار گرایی و حقیقت جویی می باشد. نتایج تحلیل محتوای مضمونی- کمی فلسفه های مورد مطالعه نشان داد که میزان توجه فلسفه اول به تفکر و مقوله های آن بیش از فلسفه های دوم و سوم می باشد؛ زیرا این فلسفه فرایند تربیت را در کانون توجه قرار داده است، درحالی که دو فلسفه دیگر، بیشتر به نظام مدیریت و مقتضیات حقوقی- سیاسی تربیت رسمی و عمومی پرداخته اند. همچنین، در هیچ یک از فلسفه ها توجه متعادلی به همه مقوله های سازه تفکر صورت نگرفته و برخی مقوله های آن از جمله بازیابی کمترین میزان توجه و برخی دیگر چون مشاهده و نقادی بیشترین توجه را به خود اختصاص داده اند.علاوه براین، در فلسفه های یاد شده، زیر مقوله پرسشگری در مقام مؤلفه ای مهم از سازه تفکر کمترین میزان توجه را داراست.
نقش معنویت و دین داری درکار، بر مهارت های کارآفرینی کارکنان دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: در جهان چالش¬برانگیز کنونی، اگر افراد نتوانند زندگی کاری لذّت¬بخشی تجربه کنند، با مشکلات جدّی در سلامت روان رو¬به¬رو می¬شوند. هدف این پژوهش تعیین نقش معنویت و دینداری، در کار بر مهارت¬های کارآفرینی کارکنان دانشگاه و مقایسه زنان و مردان شاغل از نظر معنویت و دینداری در کار بود. بدین ¬منظور 117 نفر از کارکنان بخش آموزش دانشگاه تهران به¬روش نمونه¬گیری در¬ دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه¬های سنجش معنویت هال و ادواردز، دینداری در کار، لین و همکاران و مهارت¬های کارآفرینی شفیع¬آبادی و فکری پاسخ دادند. نتاج حاصل از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون حاکی از همبستگی مثبت معنادار بین معنویت و دینداری در کار با مهارت¬های کارآفرینی و هم¬چنین قدرت¬ پیش¬بینی¬کنندگی بالای معنویت و دینداری در کار برای مهارت¬های کارآفرینی بود. هم¬چنین میانگین نمره¬های معنویت و دینداری در کار زنان به¬طور معناداری بالاتر از مردان بود. یافته¬ها مؤکّد آن است که توجه به منابع دینی و معنوی مراجعان در مشاوره می¬تواند به سلامت حرفه¬ای و در نتیجه سلامت روان آن¬ها منجر شود.
بررسی اثر بخشی دو روش آموزشی شناختی- رفتاری و مهارت های تنظیم هیجان بر خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان دارای اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اضطراب امتحان شامل تجربه ناخوشایند نگرانی و هیجان پذیری در موقعیت های ی است که فرد امتحان و یا ارزیابی را احساس می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی دو روش آموزشی شناختی– رفتاری و مهارت های تنظیم هیجان بر خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اضطراب امتحان بود. این مطالعه از نوع آزمایش میدانی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه است. نمونه این پژوهش 60 دانش آموز دارای اضطراب امتحان بود که به طور تصادفی از میان دانش آموزانی که به عنوان مبتلا به اضطراب امتحان تشخیص داده شده بودند، انتخاب گردیدند. آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند. دو تکنیک برای آموزش دانش آموزان بکار برده شد: آموزش شناختی- رفتاری و آموزش مهارت های تنظیم هیجان. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی، پرسشنامه اضطراب امتحان، مقیاس خودکارآمدی و آزمون شخصیتی کالیفرنیا استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که هر دو روش شناختی- رفتاری و مهارت های تنظیم هیجان، در کاهش اضطراب امتحان و افزایش خودکارآمدی و سازگاری تحصیلی دانش آموزان به طور معنی داری مؤثر بوده اند. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه آموزش راهبردهای شناختی- رفتاری و مهارت های مقابله با هیجان ها در پیشگیری از اضطراب امتحان و ارتقاء سلامت روان دانش آموزان دارد.
رشد سالم روانی شخصیتی در نظریه اریکسون
حوزههای تخصصی:
تأثیر میزان عزت نفس بر بهداشت روان زنان شاغل در کارخانه زیمنس شیراز و زنان غیرشاغل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت سلامت روانی زنان و حضور روز افزون آنان در عرصه اجتماع، تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر میزان عزت نفس بر بهداشت روانی زنان شاغل در کارخانه زیمنس شیراز و زنان غیرشاغل، در سال 1386 انجام شده است. روش: به همین منظور تعداد 50 نفر از کارکنان زن کارخانه زیمنس و 50 نفر از زنان غیر شاغل، به شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر GHQ-28 و عزت نفس کوپر اسمیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی،آزمون تی مستقل و ضریب همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج: تحلیل های آماری گویای تفاوت معنا داری بین عزت نفس، سلامت روانی، علائم جسمانی، علائم اضطرابی ، مقیاس کارکرد اجتماعی و علائم افسردگی (05/0>p) در زنان شاغل و غیرشاغل بود به طوری که در همه متغیر های فوق زنان غیرشاغل وضعیت بهتری داشتند. همچنین یافته های دیگر پژوهش، حاکی از رابطه ی معنا دار بین عزت نفس و سلامت روان در زنان(05/0>p) و بین عزت نفس و سلامت روان در زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت معناداری مشاهده نشد.
زیر گونه های اختلال شخصیت ضد اجتماعی، ارتباط آن با اضطراب و همبودی آن با سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی زیرگونه های اختلال شخصیت ضد اجتماعی، ارتباط آن با اضطراب و همبودی آن با سوء مصرف مواد بود. روش: طرح این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع، توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه مورد بررسی 90 نفر با اختلال شخصیت ضد اجتماعی بودند که به روش نمونه گیری در دسترس از زندان مرکزی و مراکز ترک اعتیاد شهرستان سمنان گزینش شدند. برای تعیین افراد دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی از پرسشنامه چند محوری میلون 3 و مصاحبه بالینی برای اختلالات محور دو استفاده شد. اضطراب افراد نیز با آزمون اضطراب کتل اندازه گیری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون نسبت یک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد اختلال شخصیت ضد اجتماعی با اضطراب مرتبط است و سوء مصرف مواد همبودی دارد، همچنین دو نوع زیرگونه از اختلال شخصیت ضد اجتماعی وجود دارد یک نوع با و یک نوع بدون همراهی اضطراب. نتیجه گیری: به دلیل همبودی اختلال شخصیت ضد اجتماعی با سوء مصرف مواد و ارتباط آن با اضطراب و وجود دو زیرگونه اختلال شخصیت ضد اجتماعی (با و بدون همراهی اضطراب)، نتایج پژوهش حاضر بر لزوم مداخلات درمانی متفاوت برای دو زیرگونه اختلال شخصیت ضد اجتماعی تأکید دارد.
ساخت و هنجاریابی مقیاس درجه بندی تشخیص اختلال سلوک در دانش آموزان مقطع پنجم ابتدایی شهر تهران( فرم معلمان )(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دو دهه اخیر با عنایت به نظریه روان شناسان رشد و متخصصان تعلیم و تربیت، توجه به کودکان و اختلالات مربوط به کودکان نقش پر رنگی به خود گرفته است. از جمله مهمترین اختلالات رفتاری کودکان می توان به اختلال سلوک اشاره کرد. هدف از این مطالعه تهیه ابزار تشخیصی در این حیطه است، پرسشنامه رفتاری که بخوبی بتواند کودکان دارای این اختلال را از کودکان عادی متمایز و این اختلال را از دیگر اختلالات مشابه تفکیک نماید.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است. در این مطالعه تعداد 515 نفر از دانش آموزان مقطع پنجم ابتدایی که در سال تحصیل86 – 85 در شهر تهران به تحصیل اشتغال داشته اند ، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای انجام این مطالعه ابتدا لیستی از ویژگی های اختلال سلوک بر طبق منابع بالینی تهیه و در اختیار متخصصین این رشته قرار گرفت ، سپس به منظور رفع ابهامات پرسشنامه تنظیم شده به 10 نفر از معلمین مقطع پنجم ابتدایی داده شد تا نظر خود را در مورد سوالات بیان کنند و پرسشنامه نهایی تنظیم گردید .
نتایج: پس از تحلیل عامل به روش مؤلفه های اصلی و استفاده از چرخش واریماکس 5 عامل پرخاشگری ، بی مسئولیتی ، فریبکاری ، خرابکاری و روابط میان فردی ضعیف استخراج شد ،که این 5 عامل 70/74 درصد کل واریانس را تبیین می کند . پایایی پرسشنامه از طریق روش آلفای کرانباخ 975/0 ، از طریق روش تنصیف 858/0 و از طریق روش آزمون _آزمون مجدد 973/0 به دست آمد که نشاندهنده پایایی مناسب آزمون است. همبستگی آزمون با پرسشنامه CSI-4 ( فرم معلمان ) 871/0 می باشد. نقطه برش برای این آزمون با در نظر گرفتن انحراف استاندارد ، چارکها ، آزمون حساسیت و ویژگی و همچنین صدک نمره 60 انتخاب گردید.
نتیجه گیری: با توجه به تحلیل ها و نتایج بدست آمده نسخه نهایی پرسشنامه تشخیص اختلالسلوک( فرم معلمان ) تهیه گردید.
هراس اجتماعی، سبکهای والدگری و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش کمال گرایی و سبکهای والدگری در تبیین هراس اجتماعی دانشجویان پرداخت. نمونه ای از 396 دانشجو (215 دختـر و 181 پسـر) از دانشگاه گیلان به پرسشنـامه سبکهای والدگری بامریند (1973)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فراست (فراسـت، مارتن، لاهارت و روزنـبلات، 1990) و فهرست هراس اجتماعی (کانر و دیگران، 2000) پاسخ دادند. یافته ها براساس همبستگی نشان دادند که هراس اجتماعی با سبک والدگری مستبـدانه و با دو بعد از کمال گرایی شامل نگرانی درباره اشتباهها و شک درباره اعمال، همبستگی مثبت دارد، در حالی که با سبک والدگری مقتدرانه و بـعد انتظارهای والدینی (از ابعاد کامل گرایی) همبستگی منفی معنادار نشان می دهد. نتایج براساس تعامـل بین پیامدهای تربیتی والدگری و ویژگیهـای شخصیتی والدین بر سلامت روانی کودکان تفسیر شدند.
رابطه بین کیفیت تجارب یادگیری با فرسودگی تحصیل دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به منظور تعیین رابطه بین کیفیت تجارب یادگیری با فرسودگی تحصیلی انجام شد. نمونه تحقیق 170 نفر ازدانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران را شامل می شد که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه های کیفیت تجارب یادگیری و فرسودگی تحصیلی را تکمیل کردند.داده ها با روش آماری ضریب همبستگی ساده و چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحقیق نشان داد که روابط منفی معنی داری بین حیطه های کیفیت تجارب یادگیری(منابع،محتوا،انعطاف پذیری یادگیری ورابطه استاد-دانشجو) با ابعاد فرسودگی تحصیلی(خستگی تحصیلی،بی علاقگی تحصیلی و ناکارآمدی تحصیلی) وجود دارد.همچنین نتایج نشان داد که رابطه استاد-دانشجو بیشترین نقش را درتبیین فرسودگی تحصیلی دارد.
راهبردهای شناختی در بیماران مبتلا به اضطراب ـ افسردگی مختلط و وسواس ـ بی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افکار مزاحم از ویژگیهای اختلالهای هیجانی و اضـطرابی هستند. این پژوهش با هدف مقایسه راهبردهایی که بیماران و غیربیماران، برای مهار افکار مزاحم بـه کار می برند، انجام شد. دو گروه از بیماران مبتلا به اختلال وسواس بی اختیاری (OCD؛ 11 مرد و 14 زن با میانگین سنی 29 سال) و اختلال اضطراب ـ افسردگی مختلط (MADD؛ 10 مرد و 15 زن با میانگین سنی 27 سال) و یک گروه غیربیمار (12 مرد و 13 زن با میانگین سنی 28 سال) انتخاب شدنـد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های مهـار فکر (ولز و دیویس، 1994) و اضطراب و افسردگی بک (بک، اپشتین، براون و استیر، 1988؛ بک، راش، شاو و ابری، 1979) پاسـخ دادند. یافته ها نشان دادند که بیماران OCD و MADD بیشتر از راهبردهای نگرانی و تنبیه استفاده می کنند. گروه غیربیمار راهبردهـای مهار اجتماعی و انحراف توجه را بیشتر به کار می برند. بین گروهها تفاوت معناداری براساس استفاده از راهبرد ارزیابی مجدد دیده نشد.