فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۴۱ تا ۶٬۹۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: نیازسنجی یکی از بحث انگیزترین مفاهیم حوزه خدمات اجتماعی، تعلیم و تربیت و برنامه ریزی آموزشی است. هدف از انجام این پژوهش، نیازسنجی و اولویت بندی آموزشیِ مربیان امداد و کمک های اولیه جمعیت هلال احمر استان آذربایجان غربی از نظر کارشناسان، مسئولان آموزشی و مربیان بود.
روش ها: این پژوهش توصیفی- پیمایشی در مربیان امداد و کمک های اولیه و کارشناسان و مسئولان آموزشی جمعیت هلال احمر استان آذربایجان غربی سال 1390 انجام شد . 189 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه شامل 30 گویه درباره نیازهای آموزشی مربیان امداد و کمک های اولیه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های فریدمن و کروسکال- والیس با کمک نرم افزار آماری SPSS 14 استفاده شد.
یافته ها: تفاوت معنی داری بین نیازهای اولویت بندی شده از دید مربیان و مسئولان آموزشی مشاهده شد (001/0=p). مهم ترین اولویت آموزشی از دید مربیان ""برگزاری دوره های غیرحضوری از طریق ارسال کتب و منابع خودآموز"" و از دید مسئولان ""آشنایی با روش ها و فنون تدریس و اداره کلاس"" بود. در مجموع اختلاف بین دو گروه در اولیوت بندی نیازهای آموزشی زیاد بود.
نتیجه گیری: هرچند مربیان و مسئولان آموزشی جمعیت هلال احمر در اولویت بندی نیازها با هم اختلافات جدی دارند، اما در حیطه آموزش، بیشترین نیاز را ""برگزاری دوره های بازآموزی و ارایه جدیدترین مطالب مربوط به تدریس امداد در طول سال"" و کمترین نیاز را ""آشنایی با آسیب های مفصلی و استخوانی"" می دانند.
نقش جهت گیری اجتماعی بر رفتار اخلاقی با توجه به نقش میانجی معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جهت گیری اجتماعی بر رفتار اخلاقی با توجه به نقش میانجی معنویت انجام شده است. روش: در این راستا، 407 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رفتار اخلاقی لوزیر (1993)، جهت گیری اجتماعی هاریسون (2001) و پرسشنامه محقق ساخته در زمینه معنویت مبتنی برنظریه معنویت و عقلانیت ملکیان (1386) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که با افزایش جهت گیری اجتماعی و معنویت بر میزان رفتار اخلاقی افزوده می شود از سویی، با افزایش جهت گیری اجتماعی بر میزان معنویت نیز افزوده می شود. یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که، جهت گیری اجتماعی به صورت مستقیم بر رفتار اخلاقی تأثیر می گذارد و یا این تأثیرگذاری به صورت غیرمستقیم با میانجی گری معنویت صورت می گیرد. از طرفی، داده های حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که، مؤلفه های معنویت و جهت گیری اجتماعی می توانند به صورت ترکیبی بخشی از تغییرات رفتار اخلاقی را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که در شکل گیری عمل اخلاقی عوامل عدیده ای نقش دارند که در این راستا می توان به جهت گیری اجتماعی و معنویت اشاره نمود. در این خصوص، اخلاق در متن اجتماع شکل می گیرد و تجارب معنوی فرد در رهگذر روابط بین فردی، موجب تجلی رفتار بر مبنای خصایل اخلاقی م ی شود.
عملکرد تربیت هنری بر مبنای عناصر برنامه درسی در درس علوم تجربی پایه ششم ابتدایی در سال تحصیلی 94-93 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی عملکرد تربیت هنری در درس علوم تجربی بر مبنای عناصر برنامه درسی در پایه ششم پرداخته شده است.تربیت هنری و مؤلفه رهای آن در آموزش با توجه به نظر کارشناسان و متخصصان حوزه آموزش و اساتید دانشگاه، از سند برنامه درسی جمهوری اسلامی ایران استخراج شده است. در ایران علی رغم توجه به تربیت هنری در سند برنامه درسی، به عملکرد آن توجهی خاص صورت نگرفته است. نوع تحقیق کاربردی و روش انجام آن نیمه تجربی است که در قالب گروه پیش آزمون و پس آزمون انجام گرفته است. نمونه ای شامل 60 دانش آموز پایه ششم بر اساس نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفته اند. از میان مهم ترین مؤلفه های تربیت هنری در نظام آموزشی می توان به پرورش حواس، ایجاد حس زیبایی شناسی، قدرت تخیل و خلاقیت اشاره کرد. با درنظر گرفتن عناصر برنامه درسی(هدف، محتوا، روشهای تدریس، ارزشیابی) نمون برگی (چک لیست) تهیه و تدوین شده است. تربیت هنری در گروه آزمایش طی جلساتی معین انجام پذیرفته است. نتایج به طور کلی حاکی از آن است که عملکرد مؤلفه های تربیت هنری در عناصر برنامه درسی و اعمال آن در کلاس تغییرات مثبت و معناداری در ارتقای سطح یادگیری و خلاقیت دانش آموزان به وجود آورده است. پیشنهاد می شود در کلیه سطوح ابتدایی و دروس گوناگون از این عملکرد بهره لازم برده شود تا اثرات مثبت این نوع برنامه درسی مشخص شود.
اثر سیستم کانابینوییدی ناحیه 1CA هیپوکامپ پشتی بر حافظه موش های صحرایی حساس شده با نیکوتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثر تزریق دوطرفه آگونیست و آنتاگونیست گیرنده های کانابینوییدی در هیپوکامپ پشتی (1CA) بر حافظه موش های صحرایی حساس شده با نیکوتین.
روش: در این پِژوهش برای بررسی حافظه موش های صحرایی نژاد ویستار از روش اجتنابی مهاری (غیرفعال) با مدل Step-through و حافظه حیوان 24 ساعت بعد از آموزش بررسی شد.
یافته ها: تزریق درون مغزی آگونیست گیرنده های کانابینوییدی 2-212، 55WIN (µg/rat 6/0، 3/0) و آنتاگونیست اختصاصی گیرنده 1CB، 251AM (ng/rat 90، 60، 30) در روز آموزش به تخریب حافظه حیوانات منجر شد. تزریق درون مغزی 251AM، دو دقیقه قبل از تزریق درون مغزی 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) اثری بر روی تخریب حافظه ناشی از 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) نداشت. اثر تخریبی 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) و 251AM (ng/rat 60) مقادیر مختلف نیکوتین (mg/kg، S.C 6/0 و 4/0، 2/0)، 10 روز قبل از تزریق 2-212، 55WIN یا 251AM کاملاً از بین رفت.
نتیجه گیری: هیپوکامپ پشتی نقش مهمی در فراموشی ناشی از کانابینوییدها داشته، تزریق پنج روزه نیکوتین ممکن است به حساسیت گیرنده نیکوتینی منجر شده، از این طریق در فراموشی ناشی از داروهای کانابینوییدی اثر گذارد.
مقیاس سنجش اضطراب جدایی (فرم والدین):روش اجرا و نمره گذاری (نسخه فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقیاس سنجش اضطراب جدایی (نسخه والد و کودک)<sup>۱</sup> توسط هان، هاجینلیان، ایسن، وندر و پینکاس در سال 2003 ساخته شد. این مقیاس دارای دو فرم والد و کودک است که هر کدام با 34 مادّه، ابعاد خاصِ اضطراب جدایی دوران کودکی را بر اساس ملاک های تشخیصی متن تجدیدنظر شده چهارمین راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی<sup>۲</sup> اندازه گیری می کند. چهار بُعد اصلی این ابزار ترس از تنها ماندن<sup>۳</sup>، ترس از رهاشدن<sup>۴</sup>، ترس از بیماری جسمی<sup>۵</sup> و نگرانی درباره حوادث خطرناک<sup>۶</sup> است. علاوه بر این، مقیاس سنجش اضطراب جدایی دو زیرمقیاس پژوهشی فراوانی حوادث خطرناک۷ و فهرست نشانه های امنیت8 را نیز دربر می گیرد. داده های اولیه از اعتبار، روایی و کاربرد بالینی این مقیاس حمایت می کنند (هان، هاجینلیان، ایسن، ویندر و پینکاس، 2003؛ هاجینلیان و دیگران، 2003؛ هاجینلیان، مسنیک و ایسن، 2005). این مقیاس توسط پژوهشگرانی از جمله هان (2006)، مفرد، عبدالله و ابوسماح (2009) و مفرد، عبدالله و ابوسماح (2009) در پژوهش های متعددی به کارگرفته شده است. در ایران در پژوهش مفرد، عبدالله و اوبا (2010) ضرایب آلفای کرونباخ نسخه کودک این ابزار برای نمره کل و زیرمقیاس های ترس از تنها بودن، ترس از رهاشدن، ترس از بیماری جسمی و نگرانی درباره حوادث خطرناک به ترتیب برابر با 94/0، 93/0، 90/0، 82/0، 83/0 به دست آمد. ویژگی های روان سنجی فرم والدینِ مقیاس سنجش اضطراب جدایی علاوه بر بررسی در فرهنگ های دیگر در ایران نیز آزمون و تأیید شد (طلایی نژاد، مظاهری، قنبری و عسگری، 1394).
اختلالات خواب در کودکان
منبع:
پیوند ۱۳۶۸ شماره ۱۱۶
حوزههای تخصصی:
رابطه بین خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت با سازگاری تحصیلی دانشجویان کارشناسی سال اول دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ارتباط ساده و چندگانه بین خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت با سازگاری تحصیلی انجام شد.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی سال اول دانشگاه شهید چمران اهواز بود که در سال91-90مشغول به تحصیل بودند. به منظور انجام پژوهش، نمونهای به حجم 200 نفر (100 پسر، 100 دختر) با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری دادهها، از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و آدامز (1983)، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (1970) و پرسشنامه سازگاری بیکر و سیریاک (1989) استفاده شد.نتایج حاصل از تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت با سازگاری تحصیلی رابطه مثبت دارند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که وزن ترکیبی خودکارآمدی و انگیزه پیشرفت 37 درصد از واریانس سازگاری تحصیلی را تبیین میکند. همچنین بر اساس نتایج تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA)، بین دانشجویان سال اول دختر و پسر از لحاظ انگیزه پیشرفت تفاوت معنیدار وجود دارد.
تاثیر آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بر شادکامی مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسراها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر شادکامی مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسراهای شهر اصفهان انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی به صورت طرح پیش آزمون پس آزمون با دو گروه آزمایش و گروه کنترل بود. نمونه پژوهش از بین 114 متقاضی شرکت در آموزش گروهی به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه گمارده شدند: دو گروه آزمایشی شامل: گروه اول 15 نفر از مردان که به همراه همسر خود در آموزش گروهی شرکت کرده بودند و گروه دوم 15 نفر از مردان که بدون حضور همسر خود در آموزش گروهی شرکت کرده بودند و گروه کنترل شامل گروه مردانی که در فهرست انتظار قرار گرفتند. از همه افراد سیاهه شادکامی آکسفورد (آرجیل، مارتین و کروسلند، 1989) گرفته شد. گروه های آزمایشی تحت 10 جلسه آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل قرار گرفتند. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون بونفرونی تجزیه و تحلیل شد و نشان داد که آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل در افزایش شادکامی کلی گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل مؤثر بود (01/0P <)، و بین گروه آزمایش 1 و گروه آزمایش 2 در میزان شادکامی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0P >). نتیجه گیری: آموزش گروهی تحلیل رفتار متقابل بخوبی موجب افزایش رضایت از زندگی، لذت، عزت نفس، آرامش، کنترل و کارآمدی مردان متأهل شرکت کننده در گروه های آزمایشی نسبت به گروه کنترل شد و افزایش شادکامی آن ها را دربرداشت.
تفکر انتقادی، سبک های هویت و تعهد هویت در نوجوانان: ارائه یک مدل علّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی رابطه مؤلفه های تمایلات تفکر انتقادی با تعهد هویت به واسطه سبک های پردازش هویت (سبک هویت اطلاعاتی، سبک هویت هنجاری و سبک هویت مغشوش- اجتنابی) انجام شد. به همین منظور400 دانش آموز پایه سوم رشته ریاضی- فیزیک (200 دختر، 200 پسر) به طور تصادفی از میان دبیرستان های دولتی شهر تهران انتخاب شدند و به پرسشنامه تمایلات تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTDI؛ پیتر فشیون، نورن فشیون و گانکرلو، 2001) و مقیاس سبک های پردازش هویت (ISI؛ برزونسکی، 1989) پاسخ دادند. یافته های حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که مؤلفه های تفکر انتقادی به -واسطه متغیر سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و مغشوش- اجتنابی اثر غیرمستقیم بر تعهد هویت دارند. متغیرهای جستجوگری حقایق، نظام مندی و تحلیل گری به واسطه سبک هویت اطلاعاتی و متغیرهای نظام مندی و تحلیل-گری با واسطه سبک هویت هنجاری تأثیر غیرمستقیم و مثبت بر تعهد هویت داشتند. از میان مؤلفه های تفکر انتقادی، تحلیل گری اثر مستقیم و منفی بر سبک هویت مغشوش- اجتنابی داشت. به این ترتیب نقش واسطه ای سبک های پردازش هویت در رابطه میان مؤلفه های تفکر انتقادی و تع هد هویت تائید شد.
روش صحیح مطالعه
حوزههای تخصصی:
هنجاریابی آزمونهای واژگان و تجسم فضایی از مجموعه آزمونهای استعداد عمومی GATB در دانش آموزان کلاس اول دبیرستانهای شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
مدیریت در هر سازمان به عنوان هسته مرکزی و مغز متفکر آن عمل می کند. این عنصر در واحدهای آموزشی از حساسیت و اهمیت خاصی برخوردار است و بهبود عملکرد در این زمینه تحت تأثیر عوامل گوناگونی است که از آن جمله می توان به خودپنداری مدیران اشاره کرد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین خودپنداری مدیران و عملکرد آنان در مقطع متوسطه شهرستان لنجان بود که بررسی عملکرد در ابعاد پنجگانه نظارتی، برنامه ریزی، هماهنگی، هدف گذاری، انگیزشی صورت گرفت.
این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را کلیه مدیران و دبیران دبیرستان های شهرستان لنجان تشکیل می دادند. اطلاعات موردنظر در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های استاندارد راجرز برای سنجش میزان خودپنداری مدیران و پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش عملکرد مدیران بدست آمد و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. ضریب همبستگی،آزمونهای t با دو گروه مستقل، از جمله آزمونهای آماری مورد استفاده بوده است. نتایج تحقیق نشان داد بین خودپنداری مدیران و عملکرد آنان در تمامی ابعاد پنجگانه موردنظر(نظارتی، برنامه ریزی، هماهنگی، هدف گذاری و انگیزشی) رابطه وجود دارد. در ضمن این همبستگی در مدیران مرد بیشتر از مدیران زن بود.
مقایسه عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسة متغیر های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل، بین افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی بود. مواد و روشها: از سه گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال افسردگی اساسی و افراد سالم، هر یک به تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری داده های مورد نیاز، در سه گروه، پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی ایالت پنسیلوانیا، اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل، به کار گرفته شد. داده ها به روش واریانس چند متغیره و واریانس تحلیل شدند.
یافته ها: تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که تفاوت بین افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اختلال اضطراب فراگیرو افراد عادی در چهار متغیر به سطح معناداری رسیده است(P<0/05). تحلیل واریانس نیز نشان داد، بین متغیرهای شناختی فوق در سه گروه، تفاوت به سطح معناداری رسیده است (P<0/05). بعلاوه، آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق در دو گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و افراد عادی نشان داد که در متغیر های عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی و جهت گیری منفی به مشکل، تفاوت به سطح معناداری رسیده است (P<0/05). آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق، در دو گروه افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و اختلال افسردگی اساسی نشان دادکه هیچ یک از متغیر های شناختی فوق به سطح معناداری نرسیده است (P>0/05). همچنین آزمون تعقیبی توکی در مورد متغیر های شناختی فوق در دو گروه افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و افراد عادی نشان داد که همه متغیر ها به سطح معناداری رسیده است( P<0/05). نتیجه گیری: بر اساس موارد فوق می توان نتیجه گرفت که این ویژگی های شناختی در اختلال اضطراب فراگیر و افسردگی اساسی موثر است.
راه اندازی اولین مرکز سلامت روان جامعه نگر در ایران: تجربه ی مراقبت مشارکتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
از حدود 40 سال پیش، راهبردهای ارایهی خدمات سلامت روان در جهان دچار تحول چشمگیری شده است. چنان که آن را انقلاب دیگر در سلامت روان میدانند و آن جنبش سلامت روان جامعهنگر بوده است. در کشور ما نیز مراکز سلامت روان جامعه نگر (CMHC) با هدف ایجاد تحول در سلامت روان شهری طراحی شدند. اولین مرکز سلامت روان جامعهنگر در منطقهی 16 تهران در سال 1389 راهاندازی شد. در این مقاله، مراحل راهاندازی اولین مرکز سلامت روان جامعهنگر شرح داده میشود.
پدیدارشناسی حافظه سرگذشتی واقعی و خیالی در افراد سالم و افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه بررسی جنبه های پدیدارشناختی حافظه و ارتباط آن با عاطفه مثبت و منفی در دو گروه از دانشجویان رشته های هنر و علوم انسانی و یک گروه افسرده است.
روش: در شروع، خلق غالب هر یک از شرکت کنند گان به وسیله پر کردن پرسش نامه های مربوط به خلق مثبت و منفی تعیین شد. سپس از آنها خواسته شد تا چهار خاطره (دو خاطره واقعی، دو خاطره خیالی و برای هر کدام یک خاطره خوشایند و یک واقعه ناخوشایند) را توصیف کنند. شرکت کنندگان از طریق پرسشنامه پدیدارشناسی(MCQ) اجزای پدیدار شناختی هر خاطره را امتیازبندی می کردند. علاوه بر جمعیت بهنجار، آزمون فوق روی گروه دارای خلق افسرده هم تکرار شد تا مبنایی برای مقایسه پدید آید. آزمودنی ها مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS) و نیز پرسشنامه افسردگی بک را تکمیل کردند.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که عاطفه مثبت و منفی در دو گروه سالم یکسان است، ولی افسرده ها عاطفه مثبت پایین تر و عاطفه منفی بالاتر از دو گروه دیگر را گزارش می کنند. در مجموع، به لحاظ حافظه، گروه افسرده نسبت به دو گروه دیگر در رخدادهای واقعی و تخیلی (در دو حالت خوشایند و ناخوشایند)، ویژگی های پدیدارشناختی کمتری نشان داد و عملکرد گروه هنر بهتر از گروه علوم انسانی بود. نتایج همبستگی بین مولفه های مورد مطالعه و خلق در کنار این یافته ها معنی پیدا می کند.
نتیجه گیری: این یافته ها با نظریه شناختی درباره افسردگی هماهنگ است. نگرش منفی افسرده ها به خود، جهان و آینده در این چهارچوب قابل فهم است.