فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۰۱ تا ۶٬۳۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
تربیت اجتماعی
هنجاریابی آزمون نقاشی مقیاس مردان آدمک گودیناف-هریس بر روی کودکان 6 تا 11 ساله بوشهر
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی اثربخشی درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان گروهی شناختی رفتاری بر عزت نفس دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، مقایسهی اثربخشی درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان گروهی شناختیرفتاری بر عزت نفس دانشآموزان دختر میباشد.
روشکار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی میباشد. جامعهی آماری شامل تمام دانشآموزان دختر پایهی اول دبیرستانهای دولتی شهرستان سرخس در سال 1391 میباشد. آزمودنیها به شیوهی تصادفی، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند. دو گروه به مدت دوماه تحت درمان شناختیرفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی قرار گرفتند (هشت جلسهی دو ساعتی) در حالی که گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند. پرسشنامهی عزت نفس کوپراسمیت قبل و بعد از آموزش به آزمودنیها داده شد. دادههای حاصل با استفاده از تحلیل واریانس یکسویه، آزمون تعقیبی دانکن و نرمافزار SPSS تحلیل گردید.
یافتهها: درمان گروهی شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی و درمان شناختیرفتاری در مقایسه با گروه شاهد، تاثیر مثبتی بر بهبود عزت نفس داشتهاند (0001/0P< و 56/21=F) اما تفاوت این دو گروه به صورت معنیداری نبوده است.
نتیجهگیری: به نظر میرسد درمان شناختیرفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهنآگاهی در افزایش عزت نفس موثر میباشند.
بررسی تاثیر تحریکمکرر مغناطیسی ترانس کرانیال (rTMS) بر عملکرد اجتماعی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده مقاوم به درمان دارویی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی rTMS بر عملکرد اجتماعی افراد مبتلا به اختلال افسردگی عمده مقاوم به درمان دارویی بود.
روش: در یکطرح شبه آزمایشی از نوع سری های زمانی تکگروهی، دوازده بیمار مبتلا به افسردگی اساسی تحت سی جلسه rTMS بررویِ قشر پشتی جانبی پیش پیشانی نیمکره چپ قرار گرفتند. هریکاز بیماران با مقیاس خودارزیابی خودانطباقی (SASS) قبل، بعد و یکماه ونیم پس از درمان ارزیابی شدند.
یافته ها: طبق یافته ها پیشرفت بیماران در مقیاس SASS پس از درمان و یکماه ونیم بعد معنادار بود.
نتیجه گیری: rTMS به عنوانِ یکدرمان ضدافسردگی جدید، بر عملکرد اجتماعی تاثیر دارد و احتمالاً این تاثیرات را می توان با مدار هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال (HPA) مرتبط دانست
رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تلفن همراه با اهمال کاری تحصیلی، احساس تنهایی و سلامت روان دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تلفن همراه با اهمال کاری تحصیلی، احساس تنهایی و سلامت روان بود. این پژوهش، توصیفی از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان سال سوم دبیرستان مدارس عادی- دولتی قم که در سال تحصیلی 95-1394 به تحصیل اشتغال داشتند، تشکیل می دهند که شامل 2414 نفر بودند. از بین کلیه دانش آموزان، 334 نفر با توجه به جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. پس از مراجعه به مدارس، دانش آموزان حاضر در نمونه، چهار پرسش نامه میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی تلفن همراه (محقق ساخته)، اهمال کاری، احساس تنهایی و سلامت عمومی را به منظور جمع آوری داده ها تکمیل نمودند. روایی ابزارها به ترتیب از طریق روایی صوری، ملاکی، همسانی درونی و هم زمان قابل قبول گزارش شده است. هم چنین، پایایی آنها توسط آلفای کرونباخ محاسبه شد که به ترتیب 0/88، 0/92، 0/89 و 0/88 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و با استفاده از SPSS انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با اهمال کاری و احساس تنهایی رابطه مستقیم و با سلامت روان رابطه منفی دارد. هم چنین، متغیرهای اهمال کاری تحصیلی، احساس تنهایی و سلامت روان میزان استفاده از شبکه های مجازی تلفن همراه را پیش بینی می کند.
تأثیر مشاهده فیلم های ترسناک بر غلظت ایمونوگلوبولین ترشحی نوع A موجود در بزاق(مقاله علمی وزارت علوم)
رابطه سپاسگزاری با سبک های مقابله ای دانشجویان دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه سپاسگزاری و سبک های مقابله با استرس در دانشجویان دانشگاه های سراسری شهر تهران بود. 299 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس دانشجویان پرسش نامه سپاسگزاری و سبک های مقابله با استرس را تکمیل کردند. نتایج پژوهش بین سپاسگزاری با کلیه زیرمقیاس های سبک مقابله ای مسأله مدار و همچنین با برخی از زیرمقیاس های سبک مقابله ای هیجان مدار رابطه مثبت نشان داد. همچنین سپاسگزاری با مقابله از طریق مصرف دارو و مقابله از طریق عدم درگیری رفتاری، رابطه منفی و با مقابله از طریق تفکر آرزومندانه رابطه مثبت نشان داد. نتایج نشان داد که افراد سپاسگزار بیشتر از سبک های مقابله ای کارامد در مقایسه با سبک مقابله ای ناکارامد بهره جستند. بیشترین قدرت پیش بینی سپاسگزاری را در میان سبک های مقابله با استرس به ترتیب سبک مقابله ای هیجان مدار، مسأله مدار و ناکارامد دارد. همچنین بین نمره کل سپاسگزاری با سبک های مقابله ای کارامد و ناکارامد رابطه متقابل وجود دارد. این احتمال وجود دارد که افرادی که از میزان سپاسگزاری بالایی برخوردارند، گرایش به استفاده از سبک های مقابله ای کارامد دارند.
مقایسه تأثیر رفتار درمانی شناختی و روان درمانی معنوی- مذهبی بر کاهش اضطراب پنهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی رفتار درمانی شناختی و روان درمانی معنوی- مذهبی بر کاهش میزان اضطراب پنهان دانشجویان پسر ساکن در خوابگاه های دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است. این پژوهش از جمله پژوهش های نیمه آزمایشی است. با اجرای آزمون اضطراب کتل به منظور غربالگری، از بین دانشجویان خوابگاهی که دارای اضطراب بودند تعداد 45 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به طور گمارش تصادفی در سه گروه به حکم گروه آزمایشی اول (مداخله رفتار درمانی شناختی)، گروه آزمایشی دوم (مداخله روان درمانی معنوی- مذهبی) و گروه کنترل قرار گرفتند. اعضای گروه های آزمایشی هر یک در دوازده جلسه مداخله درمانی به صورت گروهی دو ساعت در هفته شرکت کردند و در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. در پایان مداخله درمانی، هر سه گروه بار دیگر با آزمون یاد شده مورد سنجش قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دو شیوه درمانی در کاهش میزان اضطراب دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد، و هر دو شیوه درمانی به طور معنا داری (05/0 < P) در کاهش میزان اضطراب پنهان دانشجویان مؤثر است.
شیوع رویدادهای آسیب زا و برخی عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان شیوع مواجهه با رویدادهای آسیب زا و بررسی برخی عوامل مرتبط با آن در دانش آموزان دبیرستانی پسر شهر ارومیه انجام گرفت.
مواد و روش ها: پژوهش به صورت مقطعی بر روی یک نمونه ای 946 نفری از دانش آموزان پسر مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستان های شهر ارومیه انجام گرفت، که به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند (10286 = N). اعضای نمونه در محل تحصیل و به صورت گروهی به پرسش نامه های محقق ساخته و سرند کردن حوادث آسیب زا پاسخ دادند. داده های به دست آمده نیز با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های t، 2χ و kolmogerov- smornov با کاربرد نرم افزار 18SPSS تحلیل شد.
یافته ها: تعداد 2/72 درصد از شرکت کنندگان در طول زندگی خود حداقل با یک رویداد آسیب زا مواجه شده بودند. مشاهده خشونت در تلویزیون، رویدادهای مرگ فردی نزدیک، بیماری فردی نزدیک به ترتیب شایع ترین رویدادها بودند. نتیجه آزمون t نشان داد که میزان شیوع برخی از این رویدادها با افزایش سن افزایش می یابد، آزمون kolmogerov- smornov نشان داد که برخی رویدادها در وضعیت اقتصادی- اجتماعی پایین شیوع بالایی دارند و آزمون 2χ هم آشکار کرد که بین رشته تحصیلی و شیوع برخی رویدادها رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: با توجه به آسیب پذیری بالای دوره نوجوانی می توان شیوع بالای تجربه رویدادهای آسیب زا را به عنوان یکی از مسایل جدی در سلامتی این افراد به حساب آورد.
مفهوم هیستری
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر مروری است بر نحوه پیدایش، تکوین و تحولاتی که مفهوم هیستری در طول تاریخ مکتوب پزشکی طی کرده است. در این مقاله، همچنین سابقه تاریخی، طبقه بندی های اولیه و نوین روان پزشکی، مفاهیم روان پویایی و بالاخره دیدگاهی که هیستری را نوعی رفتار بیمارانه نابهنجار (abnormal illness behavior) می داند، مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
استرس، سردردهای عصبی، بی خوابی
منبع:
پیوند ۱۳۶۸ شماره ۱۱۶
حوزههای تخصصی:
بررسی تجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد یکی از عمده ترین مشکلات سلامت بی خانمانان است. مردمی که به سیکل بی خانمانی وارد و یا از آن خارج می شوند، غالباً همزمان به سیکل سوءمصرف مواد نیز وارد و یا از آن خارج می شوند. رابطه میان سوءمصرف مواد و بی خانمانی نیازمند آن است که این دو پدیده به صورت همزمان و نه مستقل و جدای از یکدیگر مورد ملاحظه قرار گیرند. بررسی ها نشان می دهد که تعداد تحقیقات در این حوزه رو به افزایش است، اما غالب این تحقیقات پراکنده و ناکامل هستند. توسعه و بهبود ابزارهای مداخله ای و نیز پیشگیری از افزایش تعداد مصرف کنندگان بی خانمان تحقیقات بیشتر در این حوزه را ضروری می سازد. در همین راستا هدف از انجام این مطالعه توصیف تجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان به منظور فهم بهتر عوامل موثر در درمان این گروه می باشد. روش: این مقاله با بهره گیری از تئوری زمینه ای انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 20 مصرف کننده بی خانمانی که در پروژه نوروزی بازتوانی مصرف کنندگان مواد(1393) شرکت داشتند، جمع آوری شده است و سپس با استفاده از روش کدگذاری نظری تحلیل شده است. یافته ها: طردشدگی، تجربه تروما، احساسات و هیجانات منفی، شکل گیری سرمایه های منفی، انزوای اجتماعی، بی تفاوتی اجتماعی و فقدان زیرساختهای رفاهی- آموزشی از جمله مهمترین یافته های این تحقیق بودند. نتیجه گیری: تجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان حاکی از آن است که درمان این گروه از مصرف کنندگان به تبع پیامدهای زندگی در خیابان برای ایشان، بسیار متفاوت از افرادی است که به رغم اعتیاد، همراه با خانواده زندگی می کنند.