فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۲۱ تا ۴٬۷۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بهزیستی روان شناختی با عملکرد شغلی پرستاران و مقایسه آنان در بخش های ویژه و عادی بوده است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی، از نوع مطالعات همبستگی و همچنین علی- مقایسه ای بهره گرفته شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه پرستاران (N=900)بیمارستان های قائم( عج) و امام رضا (ع)، تشکیل می دادند که به روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از جدول مورگان، انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش، از روش های آماری همبستگی؛ تحلیل واریانس (MANOVA) و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین بهزیستی روان شناختی و عملکرد شغلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد 03/0=r ؛ 01/0>P. همچنین نتایج آزمون T مستقل حاکی از آن است که بین بهزیستی روان شناختی پرستاران بخش های ویژه و عادی تفاوت معنی دار بین دو گروه مشاهده می شود. متغیرهای جمعیت شناختی نیز بیانگر رابطه معنادار (01/0P< ) بین بهزیستی روان شناختی پرستاران ویژه و عادی است.
بررسی مقایسه ای امید به زندگی و خوشبینی در دانش آموزان ناشنوا و شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای امید به زندگی و خوشبینی در دانش آموزان راهنمایی دختر ناشنوا و شنوای شهر اصفهان بود. روش پژوهش از نوع عل ّی- مقایسه ای بود. بر این اساس تعداد60 نفر از دانش آموزان دختر در مقطع راهنمایی (30 نفر دانش آموز ناشنوا و 30 نفر دانش آموز شنوا) به طور تصادفی انتخاب و پرسشنامه هشت سؤالی جهت گیری به زندگی شیر و کارور (1985) و مقیاس خود گزارشی امید اسنایدر (1991) بزرگسالان را تکمیل کردند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، آزمون T دو گروه مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته هانشان داد که تفاوت میانگین به دست آمده بین دو گروه در مقیاس امید برابر 04/7 بود که نشان از نمره بالاتر دانش آموزان شنوا از ناشنوا بوده است. علاوه بر این، تفاوت میانگین دو گروه در متغیر خوشبینی برابر 2 بود و نشان از نمره بالاتر دانش آموزان شنوا در مقیاس خوشبینی از دانش آموزان ناشنوا بوده است. از سوی دیگر نتایج آزمونt نشان داد که تفاوت بین دو گروه در متغیر های بین سن، امید به زندگی و خوش بینی معنادار است. بر اساس نتایج به دست آمده دانش آموزان ناشنوا در مقایسه با دانش آموزان شنوا آسیب پذیری بیشتری در متغیرهای امید و خوشبینی داشته اند و متعاقب این مسئله باید تحت خدمات روان شناختی و مشاوره ای قرار گیرند. ازآنجا که اعتقاد بر آن است که سازه های روان شناسی مثبت از جمله امید می تواند از افراد در برابر رویدادهای استرس زا حمایت کند، به نظر می رسد که تدوین و اجرای برنامه های پیشگیرانه برای دانش آموزان ناشنوا مفید فایده باشد. علاوه بر این یافته های مطالعات گوناگون نشان می دهد که خوش بینی اثر مطلوب روی سلامتی و رفتارهای سازشی دارد که در مقابله با موقعیت های استرس زا، افراد را یاری می کند و باید در گروه ناشنوا تلاش در جهت ارتقای آن صورت گیرد.
ارزیابی درونی رهیافت مناسب برای بهبود کیفیت نظام آموزش عالی؛ مطالعه موردی
حوزههای تخصصی:
اهداف: ارزیابی درونی نوعی خودارزیابی است که برای پی بردن به کمیت و کیفیت وضعیت آموزشی و پژوهشی گروه توسط واحد آموزشی انجام می شود. هدف این تحقیق، ارزیابی درونی کیفیت آموزشی گروه تکنولوژی آموزشی دانشگاه تربیت معلم در ارتباط با هدفها و انتظارات و سپس ارایه پیشنهادات لازم برای بهبود کیفیت وضعیت موجود بود.
روشها: این تحقیق توصیفی- کاربردی در سال 1387 و 1388 انجام شد. به دلیل محدود بودن جامعه آماری مورد مطالعه به تمام شماری اعضای هیات علمی، دانشجویان، مدیر گروه و مسئولان کتابخانه پرداخته شد و از روش نمونهگیری در دسترس برای ارزیابی دانش آموختگان و کارفرمایان آنها استفاده شد. در انجام ارزیابی درونی ابتدا اهداف گروه در سه حیطه دروندادی، فرایندی و بروندادی تصریح و تدوین شده و سپس با توجه به تجربیات ملی و بینالمللی برای سه عامل اصلی درونداد، فرایند و برونداد تعداد 7 عامل، 40 ملاک و 124 نشانگر به همراه معیارهای قضاوت تدوین شد. سپس ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه و چک لیست تهیه و در اختیار نمونههای پژوهش قرار گرفت. دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی بهکمک نرمافزار SPSS 16 تحلیل شد.
یافتهها: وضعیت موجود دروندادها، فرایندها، و بروندادهای گروه تکنولوژی آموزشی دانشگاه تربیت معلم نسبتاً مطلوب بود و گروه به طور کلی در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار گرفت.
نتیجهگیری: گروه تکنولوژی آموزشی دانشگاه تربیتمعلم برای عوامل دروندادی، فرآیندی و بروندادی دارای وضعیت نسبتاً مطلوب است. این ارزیابی درونی باعث شناخت اعضای هیات علمی گروه و دانشگاه از کیفیت وضعیت موجود شده و مبنایی برای تصمیمگیریهای آتی گروه خواهد شد.
ساختار عاملی فهرست تنیدگی ناشی از انتظارهای تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
بهمنظور بررسی ساختار عاملی و ویژگیهای روانسنجی فهرست تنیدگی ناشی از انتظارهای تحصیلی (AESI؛ انگ و هوان، 2006)، 143 پسر و 182 دختر دبیرستانی فهرست تنیدگی ناشی از انتظارهای تحصیلی (AESI) و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی (FNES-B؛ لری، 1983) را تکمیـل کردند. تحلیل عاملی اکتشـافی دو عامل انتظارهای والدیـن/ معلمان و انتظارهای خود را تأیید کرد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی ضمن حمایت از ساختار عاملی به دست آمده از تحلیل عاملی اکتشافی، نشان دادند که الگوی دو عاملی AESI در مقایسه با الگوی تک عاملی برازش بهتری با دادهها دارد. همبستگی مثبـت معنادار بین نمرههای مقیاس ترس از ارزیابی منفی با نمرههای زیر مقیاسها و نمره کـل AESI مبین روایی همگرای این فهرست بود. همسانی درونی زیرمقیاسها و عامل کلی AESI مناسب بود. نتایج پژوهش حاضر، ثبات ساختار عاملی AESI و اعتبار این فهرست را برای سنجش تنیدگی ناشی از انتظارهای تحصیلی در دانش آموزان ایرانی نشان دادند.
"
نقش عوامل روانشناختی در اختلال های کنشی جنسی
حوزههای تخصصی:
تاثیر آرایش تمرین انتقالی بر تداخل زمینه ای در یادگیری مهارت های بدمینتون ( سرویس بلند، تاس دفاعی ، بک هند تاس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تداخل زمینه ای به عنوان تداخل در عملکرد و یادگیری تعریف می شود که از تمرین کردن یک تکلیف در یک زمینه از دیگر تکالیف بوجود می آید. تمرین انتقالی نوعی از آرایش تمرین است که با بسته های تمرینی بزرگ مسدود شروع شده و کم کم با کوچکتر شدن بسته های تمرینی به تمرین تصادفی تبدیل شده و با تمرین کاملا تصادفی پایان می یابد. هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر "" آرایش تمرین انتقالی"" بر تداخل زمینه ای در یادگیری مهارت های سه گانه بدمینتون بود. روش پژوهش حاضر بصورت نیمه تجربی و از یک طرح شامل سه گروه تجربی استفاده شد. آزمودنی ها 30 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی دانشگاه ارومیه (سن3/1 ±19) که بصورت داوطلبانه در طرح شرکت کردند. آزمودنی ها سه مهارت بدمینتون: سرویس بلند(فورهند)، ضربه فورهند بالای سر (تاس دفاعی) و ضربه بک هند بالای سر ( بک هند تاس) را طی ده جلسه تمرین کردند. هر فرد، در هر جلسه 15 تلاش از هر مهارت و جمعا 45 کوشش را تمرین کرد. گروه مسدود تمام کوشش ها را به صورت مسدود تمرین کردند. گروه تصادفی به صورت تصادفی از هر سه مهارت به شکلی که در یک ردیف دو مهارت مشابه، پشت سر هم تکرار نشود ، تمرین کردند. گروه آرایش تمرین انتقالی در سه جلسه اول بصورت مسدود، سه جلسه دوم بسته های 5 تایی تصادفی و سه جلسه سوم بسته های 3 تایی تصادفی و یک جلسه آخر را به صورت کاملا تصادفی تمرین کردند. عملکرد گروهها در هر جلسه ثبت شد. در پایان،
آزمون های ملاک شامل یادداری آنی و به فاصله 48 ساعت بی تمرینی یادداری تاخیری انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر، تحلیل شدند. نتایج نشان داد در دوره اکتساب تفاوت بین گروه ها معنی دار نبود
(48/0 = P)، اما کنش متقابل (جلسات تمرینی × گروه ها) معنی دار بود (001/0 = P). در آزمون یادداری آنی، فقط تفاوت بین گروه های مسدود و تصادفی با برتری مسدود، معنی دار بود (005/0 = P). در آزمون یادداری تاخیری هر دو گروه تصادفی و انتقالی به طور معنی داری عملکرد بهتری نسبت به گروه مسدود داشتند (001/0 = P). گروه انتقالی عملکرد بهتری نسبت به گروه تصادفی داشت و این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (043/0 = P).
کاوش کیفی در «نو واژگان» رایج در میان نوجوانان : کاربرد آنها برای تسهیل ارتباط و پردازش هیجانی
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با رویکرد کیفی (qualitative) به بررسی واژگان و اصطلاحات خودساخته نوجوانان در جامعه شهری ایران می پردازد. یافته های تحقیقات کیفی، اطلاعات مکملی برای یافته های کمی مطالعات عمدتا تجربی فراهم می آورد.
ابزار اصلی این تحقیق گروه های متمرکز بودند. یک گروه متمرکز نوجوانان و یک گروه متمرکز از مشاوران شاغل در آموزش و پرورش تشکیل و محتوای بحث پس از ضبط، مقوله بندی و تجزیه و تحلیل گردید. نتایج چهار احتمال را نشان داد: 1) استفاده نوجوانان از واژگان خودساخته به عنوان یک قلمرو حفاظتی؛ 2) استفاده از این گونه واژه ها به عنوان ابزاری برای سرپیچی از نسل پیشین؛ 3) واژه ها و اصطلاحات نوجوانان، نشانه ای از نگرشی جدید؛ 4) و نیز نشانه گسست نسلی. همچنین نتایج حاکی از فرایند سه مرحله ای رفتار مشاوران در واکنش به این پدیده (واژگان جدید) است: 1) مقاومت؛ 2) تلاش برای عادی بینی؛ 3) استفاده بهینه از این واژه ها برای تسهیل ارتباط و پردازش هیجانی در طول مشاوره با نوجوانان. هر کدام از این فرض ها، مورد بحث قرار خواهد گرفت.
بررسی اثر بخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی رفتاری در بیماران مرد دارای همبودی اختلال وابستگی مواد افیونی و افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: هدف از این پژوهش، رسیدن به راهنمای عملی گروه درمانی شناختی رفتاری برای همبودی اختلال افسردگی اساسی و وابستگی مواد افیونی و بررسی اثربخشی این راهنمای درمانی در جمعیت بالینی مورد نظر است.
روش کار: در این پژوهش نیمه تجربی تعداد 30 آزمودنی مرد با روش نمونه گیری قضاوتی از چند مرکز ترک اعتیاد سطح مشهد جمع آوری شدند. تمام آزمودنی ها بر اساس ویرایش چهارم معیارهای کتابچه ی تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-IV) دارای همبودی اختلال وابستگی مواد افیونی (شیره ی تریاک و کریستال) و افسردگی اساسی بودند و به صورت تصادفی در گروه های شاهد و آزمون قرار گرفتند (15 نفر در هر گروه). برای ارزیابی از پرسش نامه ی افسردگی بک II و تست مورفین در اول و آخر درمان استفاده شد. راهنمای درمانی 12 جلسه ای در گروه آزمون اجرا شد و گروه شاهد مداخله ی شناختی رفتاری دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری مجذور خی و آزمون یومن ویتنی تحلیل شدند. یافته ها: در گروه آزمون 5 آزمودنی عود داشتند که نسبت به گروه شاهد، عود در هر 15 آزمودنی، به طور معنی داری پایین تر بود
(001/0P<). میزان افسردگی گروه آزمون نیز در پس آزمون با میانگین رتبه ی 8 نسبت به گروه شاهد با میانگین رتبه ی 23، کاهش معنی داری نشان داد (001/0< P).نتیجه گیری: استفاده از روش گروه درمانی شناختی رفتاری در درمان مبتلایان به اختلال وابستگی به مواد افیونی همراه با افسردگی اساسی موثر می باشد.
"
روان شناسی آلفرد آدلر
نقش فرایندهای خودشناختی و عوامل بزرگ شخصیت در فضایل اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش فرایندهای خودشناختی و پنج عامل بزرگ شخصیت در فضایل اخلاقی بود. 315 دانشجو به این پرسش نامه ها پاسخ دادند: خزانه بین المللی گویه های شخصیت-پنج عامل بزرگ، مقیاس کوتاه خود مهارگری، مقیاس خودشناسی انسجامی، و پرسش نامه فضایل اخلاقی. نتایج پژوهش نشان داد که فضایل با پنج عامل بزرگ شخصیت (برون گردی، توافق، وظیفه شناسی، ثبات هیجانی و تجربه پذیری)، خودمهارگری و خودشناسی انسجامی همبستگی مثبت دارند. توافق و خودشناسی انسجامی، نیرومندترین همبسته های فضایل بودند و وظیفه شناسی ضعیف ترین آن. همچنین، نقش واسطه ای خودشناسی انسجامی در رابطه شخصیت با فضایل تأیید شد، اما نقش واسطه ای خودمهارگری در این رابطه تأیید نشد. این پژوهش نشان داد رابطه برخی رگه های شخصیت با فضایل اخلاقی قوی تر از رابطه سایر رگه های شخصیت است. نتایج این پژوهش از این دیدگاه حمایت کرد که خودشناسی نقش میانجی را میان شخصیت و فضایل اخلاقی ایفا می کند.
ارزیابی سطح صلاحیت ها و مهارت های حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و رابطه آن با تعهد و دلبستگی شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور ارزیابی سطح صلاحیت ها و مهارت های حرفه ای مدیران مدارس ابتدایی و رابطه آن با تعهد و دلبستگی شغلی در معلمان انجام شده است. هدف تحقیق، کاربردی و روش انجام آن، توصیفی (همبستگی) بوده است. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان بهشهر که تعداد آنها 522 نفر بوده است، تشکیل داده اند. حجم نمونه بر مبنای جدول «مورگان» 220 نفر تعیین و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برحسب نوع مدرسه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه دلبستگی شغلی «لاداهل و کجنر» (1968)، پرسشنامه تعهدشغلی «بلا» (1993) در ابعاد وابستگیحرفه ای، وابستگی سازمانی، پایبندیبهارزش هایکار و مشارکتشغلی و پرسشنامه محقق ساخته مهارت های مدیریتی بر مبنای مدل «رابرت کتز» (1974) شامل سه مهارت فنی، انسانی و ادراکی بوده است. مقیاس هر سه پرسشنامه پنج درجه ای بوده است. ضریب آلفای به دست آمده برای هر یک از پرسشنامه ها به ترتیب برابر با 78/0، 82/0 و 80/0 بوده است.داده های گردآوری شده به کمک آزمون های پارامتریک نظیر t تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون از طریق نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده وضعیت مدیران مدارس ابتدایی از نظر برخورداری از صلاحیت ها و مهارت های حرفه ای مدیریتی را در حد مطلوب نشان داد. به طوریکه مدیران مدارس ابتدایی مورد مطالعه از مهارت های انسانی بیشتر از دو مهارت فنی و ادراکی برخوردار هستند. همچنین، بین سطح برخورداری مدیران از صلاحیت ها و مهارت های حرفه ای مدیریتی با تعهد و دلبستگی شغلی در معلمان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. بطوریکه نتایج حاصل از رگرسیون مشخص نموده است که 1/72 درصد تغییرات تعهد شغلی و 8/57 درصد تغییرات دلبستگی شغلی معلمان را می توان از طریق صلاحیت ها و مهارت های حرفه ای مدیریتی مدیران تبیین نمود.
بررسی شیوع اختلال استرس پس از سانحه و همبودی آن با اختلالات شخصیت در بین جانبازان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ایران تجربه 8 سال دفاع مقدس را داشته است و در حال حاضر بیش از 5000 جانباز دفاع مقدس در شهر تهران ساکن هستند؛ اما اطلاعات دقیقی از وضعیت سلامت روان آنها در دست نیست. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان شهر تهران انجام شده است. روش: طرح پژوهش، با توجه به ماهیت و اهداف آن، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. تعداد 172 نفر از جانبازان مناطق پنج گانه شهر تهران، با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. افراد نمونه مقیاس استرس پس از سانحه می سی سی پی (اشل) و پرسشنامه بالینی چند محوری میلون3 برای تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون مجذور کای استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، شیوع اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان 39درصد بود. میزان جانبازی زیر 25 درصد و تحصیلات بالاتر از کارشناسی با خطر کمتر ابتلا به این اختلال همراه بود. شایع ترین اختلال شخصیت همراه با این اختلال در میان جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و غیر مبتلا، اختلال شخصیت مرزی بود (9/17 درصد در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه ،8/4 درصد در جانبازان غیر مبتلا)، فراوانی اختلالات شخصیت اجتنابی (4/10درصد در مقابل 9/1 درصد)، وابسته (4/10 درصد در مقابل 0/0 درصد) و منفی گرا (5/7 درصد در مقابل 0/1 درصد) نیز در جانبازان مبتلا نسبت به سایر جانبازان بالاتر بود. نتیجه گیری: اختلال استرس پس از سانحه در جمعیت جانبازان دفاع مقدس بالا است و همبودی قابل توجه آن با برخی اختلالات شخصیت، نیاز به ارزیابی دقیق وضعیت سلامت روان این افراد را نشان می دهد.
بررسی مدل علی عملکرد قبلی،باورهای معرفت شناختی،جهت گیری هدف مهارت های خود تنظیمی،خودکارآمدی و عملکرد بعدی در درس ریاضی دانش آموزان سال اول دبیرستان های شهر دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی، تدوین و برازش الگویی ساختاری از رابطه های بین متغیرهای باورهای معرفت شناختی، جهت گیری هدف، مهارت های خودتنظیمی، خودکارآمدی و عملکرد قبلی ریاضی با عملکرد بعدی در درس ریاضی دانش آموزان دختر و پسر می باشد. این تحقیق در دو مرحله ی مطالعه ی مقدماتی و اصلی انجام گرفت. هدف مطالعه ی مقدماتی بررسی ویژگی های روان سنجی (پایایی و روایی) ابزارهای پژوهش بود. در این مرحله، 140 دانش آموز دختر و پسر سال اول دبیرستان های شهر دلفان برای تکمیل پرسشنامه ها بصورت تصادفی مرحله یی انتخاب شدند. هم چنین، برای سنجش عملکرد قبلی و بعدی ریاضی دانش آموزان به ترتیب از نمره های پایان سال آنان در سال های سوم راهنمایی و اول دبیرستان استفاده شد. در مرحله ی اصلی نیز 420 دانش آموز (210 دختر و 210 پسر) سال اول دبیرستان های دولتی شهر دلفان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی
چند مرحله یی به منظور آزمون فرضیه ها و برازش مدل پیشنهادی تحقیق انتخاب شدند. روش های آماری به کار گرفته شده برای این مطالعه در مرحله ی اصلی، میانگین، انحراف معیار و روش تحلیل «معادله های ساختاری» با استفاده از نرم افزارهای SPSS16 و AMOS16 بود. به طور کلی، در مدل پیشنهادی تحقیق مسیرهای مستقیم باورهای معرفت شناختی ریاضی به مهارت های خودتنظیمی ریاضی، باورهای معرفت شناختی ریاضی به خودکارآمدی ریاضی، جهت گیری هدفی ریاضی به عملکرد بعدی ریاضی و مهارت های خودتنظیمی ریاضی به عملکرد بعدی ریاضی معنادار بدست نیامد. لذا، فرضیه های متناسب با این مسیرها نیز مورد تایید قرار نگرفت. هم چنین، در جریان برازش مدل های پیشنهادی و اصلاح شده ، مشخص شد که متغیرهای مشاهده شده نقش معناداری در اندازه گیری متغیرهای مکنون تحقیق دارند.
شواهد عصب شناختی نقصان کنترل مهاری و تصمیم گیری مخاطره آمیز در افراد سیگاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی و شناخت مکانیزم های عصب شناختی درگیر در مصرف سیگار می تواند در درمان آن مؤثر باشد. هدف این مطالعه، بررسی مقایسه ای تصمیم گیری مخاطره آمیز و کنترل مهار در افراد سیگاری و سالم بود.
مواد و روش ها: 40 فرد سیگاری و 40 فرد غیر سیگاری از شهر تهران در سال 90-1389به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و مورد مقایسه قرار گرفتند. این پژوهش پس رویدادی از نوع علی- مقایسه ای بود و از آزمون های عصب شناختی برو/ نرو (حرکت/ مهار حرکت) جهت سنجش کنترل مهاری و خطرپذیری بادکنکی برای سنجش تصمیم گیری مخاطره آمیز مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها آزمون t استودنت به کار برده شد.
یافته ها: گروه سیگاری در آزمون برو/ نرو در مرحله حرکت تفاوتی بین دو گروه دیده نشد (05/0 < P)، اما در مرحله بازداری (توقف حرکت) گروه سیگاری عملکرد ضعیف تری داشتند (01/0 < P). همچنین نتایج نشان داد که افراد سیگاری در مقیاس خطرپذیری بادکنکی در مقایسه با گروه غیر سیگاری خطرپذیری بیشتری در تصمیم گیری نشان می دهند (01/0 < P).
نتیجه گیری: با توجه به نقص در تصمیم گیری مخاطره آمیز و نقص در بازداری در افراد سیگاری، این ویژگی ها می تواند به عنوان عوامل مستعد آسیب زا در نظر گرفته شود و در پیش گیری و درمان افراد سیگاری مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی « درمان شناختی حضورذهن » بر شدت درد ادراک شده و محدودیت عملکرد زنان مبتلا به درد مزمن در روند سالمندی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
تاثیر دو شیوه کششی ایستا و تسهیل عصبی عضلانی (PNF ) بر میزان انعطا ف پذیری عضلات همسترینگ پای غیر غالب دانش آموزان دختر
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، مقایسه تاثیر دو شیوه کششی ایستا و تسهیل عصبی عضلانی از طریق گیرنده های عمقی (PNF ) بر میزان انعطاف پذیری عضلات همسترینگ بود. به این منظور 60 دانش آموز دختر با میانگین سنی 24/17 سال که در انعطاف پذیری عضلات همسترینگ پای غیر غالب دارای محدودیت(70 درجه < دامنه حرکتی باز شدن فعال زانو) بودند، به صورت تصادفی به سه گروه تجربی ایستا (20=n )، تجربی PNF (20=n) و کنترل (20=n) تقسیم شدند. یک برنامه گرم کردن شامل دوی نرم، به صورت مشترک در هر سه گروه و یک برنامه کشش عضلات همسترینگ روی پای غیر غالب، به شیوه کششی ایستا بر روی آزمودنی های گروه تجربی ایستا و به شیوه کششی PNF در گروه تجربی PNF به مدت پنج روز در هفته و در طول شش هفته اجرا شد. انعطاف پذیری عضلات همسترینگ (دامنه حرکتی باز شدن فعال زانو) پای غیر غالب با استفاده از آزمون باز شدن فعال زانو (AKET ) ، روی هر سه گروه، قبل از شروع تمرینات و پس از پایان دوره تمرین توسط گونیا متر اندازه گیری شد. داده ها مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج نشان داد که شیوه های کششی ایستا و تسهیل عصبی عضلانی (PNF ) بر میزان انعطاف پذیری عضلات همسترینگ ( دامنه حرکتی بازشدن فعال زانو) پای غیر غالب تاثیر داشتند. به علاوه از نظر آماری بین تاثیر دو شیوه کششی ایستا و PNF بر میزان انعطاف پذیری عضلات همسترینگ پای غیر غالب تفاوت معنی داری وجود نداشت .
مقایسه استرس شغلی و سلامت روان کارکنان شرکت پتروشیمی اصفهان قبل و بعد از خصوصی سازی
حوزههای تخصصی: