فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۴۱ تا ۴٬۴۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
بررسی نقش سبک های یادگیری در تبیین خودکارآمدی دانش آموزان دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین نقش سبک های یادگیری در تبیین خودکارآمدی دانش آموزان دوره متوسطه بود. نمونه آماری 300نفر از دانش آموزان با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها ی پژوهش با استفاده از پرسشنامه سبک های یادگیری کُلب (LSI) با چهارسبک(همگرا، واگرا، جذب کننده و انطباق یابنده)و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (SGSES) جمع آوری شد. داده ها بااستفاده از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون تحلیل واریانس یکراهه به همراه آزمون تعقیبی توکی)تحلیل شد. یافته ها نشان داد که سبک های یادگیری واگرا ، همگرا ، جذب کننده و انطباقیابنده در خودکارآمدی دانش آموزان مؤثر است. مقایسه میانگین نمرات مؤید آن است که میزان خودکارآمدی دانش آموزانی که از سبک یادگیری واگرا استفاده می کنند به طور معنا دار بیشتر از سبک های یادگیری همگرا،جذب کننده و انطباق یابنده است.
مقایسه بین تعارض زناشویی و ابعاد آن در مراجعین زن مرکز خدمات مشاوره ای دانشگاه شهید بهشتی و زنان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه برخی همبسته های رضایت جنسی و رضایت زناشویی در زنان متاهل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رضایت جنسی به عنوان یکی از همبسته های رضایت زناشویی نقش مهمی در تداوم زندگی مشترک زوجین ایفا می نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی رضایت جنسی و رابطه آن با رضایت زناشویی در زنان متاهل انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. بدین منظور نمونه ای شامل 200 نفر از زنان متاهل ساکن در شهر اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند که به مقیاس-های ارزیابی رابطه هندریک، رضایت جنسی لارسون و تعدادی سوال باز پاسخ دادند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون داده ها نشان داد که 5/11 درصد زنان از رضایت جنسی پایین، 5/44 درصد از رضایت جنسی متوسط و 44 درصد از رضایت جنسی بالایی برخوردار بودند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که بین رضایت زناشویی و رضایت جنسی، میزان تجربه ارگاسم، دفعات تجربه جنسی در هفته و مدت زمان رابطه جنسی و نیز متغیرهای زمنیه ای (غیرجنسی) چون سن، طول مدت ازدواج و تحصیلات رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رضایت جنسی و رضایت زناشویی به عنوان سازه های همبسته با متغیرهای جنسی و غیرجنسی متعددی در رابطه است. شناسایی این متغیرها کمک شایانی به بهبود روابط زوجین و تداوم زندگی مشترک آن ها خواهد نمود.
اثربخشی روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت بر نشانه های افسردگی، ابرازگری هیجانی، مهارت های اجتماعی و کیفیت زندگی دانشجویان افسرده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روان شناختی در بین دانشجویان محسوب می شود که جنبه های مختلف زندگی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روان درمانی بین فردی گروهی کوتاه مدت بر نشانه های افسردگی، ابرازگری هیجانی، مهارت های اجتماعی و کیفیت زندگی دانشجویان انجام شد.
روش کار: این کارآزمایی بالینی در بازه ی زمانی مهر تا اسفند 1393 انجام شد. جامعه ی آماری را دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد تشکیل می دادند. 24 نفر با روش نمونه گیری در دسترس از میان دانشجویان مراجعه کننده به کلینیک دانشگاه فردوسی مشهد با شکایت افسردگی، انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفری شاهد و آزمون تقسیم شدند. گروه آزمون تحت 8 جلسه ی هفتگی 90 دقیقه ای روان درمانی بین فردی کوتاه مدت قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه های افسردگی بک-2، کیفیت زندگی (WHOQOL)، ابرازگری هیجانی (EEQ)، مهارت های اجتماعی (SSI) و جمعیت شناختی بود. داده ها با کوواریانس چندمتغیره به کمک نرم افزارSPSS نسخه ی 19 تحلیل شدند.
یافته ها: نمره ی کلی افسردگی در گروه آزمون به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد کاهش یافته بود (004/0=P). هم چنین، نمرات تمام شاخص های ابرازگری هیجانی (031/0=P)، خرده مقیاس های بیانگری هیجانی، بیانگری اجتماعی، حساسیت هیجانی، کنترل هیجانی و کنترل اجتماعی پرسش نامه ی مهارت های اجتماعی(047/0=P) و حیطه های سلامت روان شناختی و روابط اجتماعی کیفیت زندگی به طور معنی داری در گروه آزمون نسبت به گروه شاهد افزایش یافت (023/0=P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد روان درمانی بین فردی کوتاه مدت می تواند به عنوان یک رویکرد درمانی اثربخش در کاهش نشانگان افسردگی و بهبود در مولفه های کیفیت زندگی، ابرازگری هیجانی و مهارت های اجتماعی در نظرگرفته شود.
چالش مداخلات: تا چه اندازه هر یک از مداخلات آموزش مدیریت والدین، نروفیدبک، و ریتالین بر بهبود اختلال بیش فعالی/نقص در توجه و شاخص استرس والدینی تأثیر دارند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی شیوه-های درمانی ریتالین، نروفیدبک و آموزش مدیریت والدین بر بهبود اختلال کمبود توجه/بیش فعالی و شاخص های تنیدگی والدینی انجام شده است. این پژوهش بر حسب هدف و مداخلات ، از نوع پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون سه گروهی بدون کنترل می باشد.
جامعه آماری پژوهش، شامل کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی/نقص توجه (ADHD) ساکن شهر تهران می باشند. از بین مراجعه کنندگان به کلینیک تخصصی روان پزشکی کودک، سی کودک مبتلا به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و بر اساس اهداف پژوهش در سه گروه درمان ریتالین، درمان نروفیدبک و کودکانی که والدین آن ها تحت آموزش مدیریت والدینی قرار گرفتند گماشته شدند؛ قبل و بعد از ارائه درمان توسط مقیاس درجه بندی کانرز (فرم 48 سؤالی والدین، CPRS-48) و شاخص تنیدگی والدینی(PSI) مورد ارزیابی و اطلاعات به دست آمده به وسیله آمار استنباطی و روش MANCOVA تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهند که بین اثربخشی سه روش ریتالین، آموزش والدین و نروفیدبک تنها در دو مقیاس توجه و تمرکز و شاخص بیش فعالی آزمون کانرز کودکان ADHD تفاوت معنادار مشاهده گردید، به نحوی که درمان ریتالین اثربخش تر از آموزش مدیریت والدین بود و بین اثربخشی سه روش ریتالین، آموزش والدین و نروفیدبک در شاخص تکانش گری تفاوت معناداری مشاهده نگردید. هم چنین در خصوص اثربخشی سه شیوه درمانی بر بهبود شاخص تقویت گری و دلبستگی والدگری، آموزش مدیریت والدین و ریتالین نسبت به نروفیدبک اثربخشی بیشتری در شاخص تقویت گری داشتند و تفاوت معناداری بین اثربخشی سه گروه در شاخص دلبستگی والدگری مشاهده نگردید.
رویکردهای زوج درمانی و فرهنگ اسلامی
حوزههای تخصصی:
زندگی بی ترس
کمرویی ماهیت و شیوه ی درمان آن
منبع:
تربیت ۱۳۷۵ شماره ۱۰۷
حوزههای تخصصی:
تأثیر درمان شناختی- رفتاری بر میزان سازگاری دانش آموزان دبیرستانی مبتلا به سوگ نابهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مرگ یک شخص مهم در زندگی کودک، سخت ترین حادثه ای است که وی می تواند تجربه کند. به منظور درمان علایم متعاقب سوگ روان شناسان و درمانگران از روش های مختلفی سود می برند، از جمله درمان شناختی- رفتاری و هدف از اجرای این پژوهش، نیز بررسی میزان اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر میزان سازگاری دانش آموزان مبتلا به سوگ نابهنجار بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد استفاده شده است. نمونه آماری شامل 28 نفر دانش آموز (10 نفر پسر و 10 نفر دختر) دبیرستانی بود که از بین دانش آموزان داغ دیده ای که تجربه فقدان یکی از اعضای خانواده یا عزیزان خود را داشتند و بر اساس ملاک های DSM-IR-IV (Diagnostic and statistical manual of mental disorders) دارای نشانه های سوگ نابهنجار تشخیص داده شدند، به صورت تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (10 نفر) و شاهد (10 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت مداخلات درمانی شناختی- رفتاری قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه سازگاری فردی- اجتماعی کالیفرنیا (CTP یا California test of adjustment) استفاده گردید و داده ها با استفاده از روش های آماری Whitney، Wilcoxon و آزمون Z و بهره گیری از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: بین عملکرد گروه شاهد و آزمایش در سازگاری کل بعد از مداخله تفاوت معنی داری وجود داشت (02/0 < P). همچنین بین عملکرد گروه شاهد و آزمایش در خرده مقیاس سازگاری فردی تفاوت معنی داری وجود داشت (01/0 < P)، ولی در خرده مقیاس سازگاری اجتماعی تفاوت معنی داری دیده نشد (1/0 < P).
نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت که در مجموع، درمان شناختی- رفتاری بر میزان سازگاری دانش آموزان مبتلا به سوگ نابهنجار تأثیر مثبت دارد و می توان از این شیوه درمانی برای کمک به سلامت و بهداشت روانی کودکان استفاده نمود.
تاثیر آموزش مهارت های ارتباط همسران بر میزان تعارض های زناشویی زوجهای متعارض متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر، تاثیر آموزش برنامه ارتباط همسران را برمیزان تعارض زناشویی زوجهای متعارض مطالعه می کند
روش و مواد: این تحقیق از نوع پیش- پس آزمون با گروه کنترل و به صورت تصادفی بود. جامعه آماری کلیه زوج ارجاعی به مرکز مشاوره خانواده و مداخله در بحران در شهر اصفهان در سال 1387. تعداد30 زوج به طورتصادفی در دو گروه گواه و مداخله جایگزین شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه های تعارضات زناشویی (براتی و ثنایی،1375 ) بود که پایایی آن برابر با 80/. بدست آمد.
نتایج: تحلیل و مقایسه داده ها نشان داد که بین میانگین نمرات پس آزمون زوجهای گروه مداخله و زوجهای گروه گواه تفاوت معنادار( P< ) رجود دارد. همین طور، مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون زوجهای گروه مداخله حاکی از تفاوت معنادار در میزان تعارضات کلی و حیطه های واکنشهای هیجانی، جلب حمایت فرزندان، رابطه با اقوام و دوستان خود (P
ارائه الگوی پیشایندهای موفقیت تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بهسازی شرایط ارتقای موفقیت تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر جزو مسئولیت های اساسی مدیران دانشگاه ها و بنیاد شهید و امور ایثارگران به شمار می رود. در این راستا پژوهش حاضر به شناسایی، طبقه بندی، رتبه بندی و ارزیابی وضعیت موجود عوامل موثر بر موفقیت تحصیلی دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران پرداخته است. روش ها: این پژوهش از نگاه هدف کاربردی است و در زمره پژوهش های کمی- کیفی قرار می گیرد. ارائه الگو با رویکرد استقرایی و با روش دلفی انجام شده است. بدین منظور از 20 نفر از خبرگان رشته های علوم تربیتی و مدیریت آموزش عالی و همچنین مدیران و کارکنان بنیاد شهید انقلاب اسلامی طی سه مرحله نظرسنجی شده است. آزمون الگو با روش های تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل مسیر با کمک نرم افزار پی.ال.اس انجام شده است. جامعه آماری این بخش نیز شامل دانشجویان شاهد و ایثارگر مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی در شهر تهران به تعداد 1217 نفر بوده است که از میان آنها 386 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها نیز پرسشنامه ای محقق ساخته بوده است. برای ارزیابی وضعیت موجود ارکان این الگو در جامعه هدف نیز از آزمون تی تک نمونه ای با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس استفاده شده است. یافته ها: الگوی ارائه شده شامل چهار بعد اصلی بوده است: عوامل فردی، عوامل محیطی، عوامل آموزشی و تسهیلات و امکانات. اعتبارسنجی الگو نیز توان تبیین گری مناسب عوامل چهارگانه شناسایی شده بر موفقیت تحصیلی این دانشجویان را تایید کرده است. نتیجه گیری: بهسازی وضعیت موجود عوامل ارائه شده در قالب این الگو توسط مدیران دانشگاه و بنیاد شهید انقلاب اسلامی می تواند به پرورش این دانشجویان برای ایفای نقش موثرتر در جامعه یاری رساند. توجه به ضریب تاثیر و وضعیت موجود این عوامل می تواند به ارتقای اثربخشی این اقدامات کمک کند.
رابطه بین وابستگی یا عدم وابستگی به زمینه و کاربرد راهکارهای درک شنیداری در میان دانشجویان دختر ایرانی در رشته زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر گزارشی است در مورد رابطه وابسته بودن یا نبودن به زمینه (میدان) و کاربرد راهکارهای درک شنیداری توسط دانشجویان دختر رشته زبان انگلیسی در شهر شیراز. تعداد 138 دانشجوی دختر که از میان 208 نفر براساس نمره آزمون تعیین سطح انگلیسی برگزیده شده بودند و در سطح متوسط از دانش زبان قرار داشتند در مطالعه شرکت داده شدند. براساس آزمون مجموعه اشکال درهم تنیده (ویتکین و دیگران، 1971) شرکت کنندگان به دو گروه وابسته به زمینه و مستقل از آن تقسیم شدند. پرسشنامه راهبردی درک شنیداری (افسرنیا، 1999) هم جهت تعیین فراوانی استفاده از راهکارهای مختلف درک شنیداری به شرکت کنندگان داده شد. با به کارگیری ضریب همبستگی معلوم شد راهکارهای فراشناختی، حافظه ای ، شناختی و اجتماعی با میزان وابستگی به زمینه رابطه معناداری دارند؛ در حالیکه در مورد راهکارهای جبرانی و عاطفی هیچ گونه معناداری دیده نشد. با استفاده از یک سری آزمون تی، میانگین دو گروه در مورد راهکارهای گوناگون مقایسه شد. دانشجویان مستقل از زمینه در مقایسه با دانشجویان وابسته به زمینه تمایل بیشتری به استفاده از راهکارهای فراشناختی، حافظه ای و شناختی از خود نشان دادند؛ در صورتی که دانشجویان وابسته به زمینه در استفاده از راهکارهای اجتماعی نسبت به گروه دیگر برتر بودند.