فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه بین نارسایی هیجانی با اضطراب، افسردگی، درماندگی و بهزیستی روانشناختی در یک نمونه دانشجویی مورد بررسی قرار گرفت. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه نوع رابطه نارسایی هیجانی و مولفه های آن شامل دشواری در شناسایی احساسات، دشواری در توصیف احساسات و تفکر عینی با بهزیستی روانشناختی، درماندگی روانشناختی، اضطراب و افسردگی بود. سیصد و شش دانشجو (136 پسر و 170 دختر) از رشته های مختلف دانشگاه تهران در این پژوهش شرکت کردند. از آزمودنی ها خواسته شد نسخه فارسی ""مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو- FTAS-20""، ""مقیاس سلامت روانی MHI-"" و ""مقیاس اضطراب بک BAI-"" و مقیاس افسردگی بک BDI-"" را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره، ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین نارسایی هیجانی و مولفه های آن با بهزیستی روانشناختی رابطه منفی معنادار و با درماندگی روانشناختی، اضطراب و افسردگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش، نارسایی هیجانی و زیرمقیاس دشواری در شناسایی احساسات می توانند تغییرات مربوط به بهزیستی روانشناختی، درماندگی روانشناختی، اضطراب و افسردگی را پیش بینی کنند. زیر مقیاس تفکر عینی فقط توانست تغییرات مربوط به اضطراب را به صورت معنادار پیش بینی نماید. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که نارسایی هیجانی با شاخص های آسیب پذیری روانشناختی و بهزیستی روانشناختی همبستگی دارد. نتایج و پیامدهای پژوهش در این مقاله تشریح و تبیین خواهند شد.
بررسی نقش هوش هیجانی و مولفه های آن در رضایت مندی زناشویی و مقایسه آن با متغیرهای جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سهم هوش هیجانی و مؤلفه های آن در پیش بینی رضایت زناشویی انجام شده است. در این پژوهش، 260 نفر از دانش پژوهان مرد 20 تا40 سال به طور تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه هوش هیجانی شرینگ و شاخص رضایت زناشویی هادسون پاسخ دادند. با توجه به توصیفی بودن این پژوهش، برای آزمون فرضیه ها، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین به دلیل مقایسه و تعیین متغیرهای پیش بین در بین گروه های سنی، تحصیلی، مدت زمان ازدواج، و سن ازدواج از ضریب رگرسیون، تحلیل واریانس و آزمون t استفاده شد. در میان متغیرهای پژوهش، هوش هیجانی و مهارت اجتماعی، پیش بینی کننده مناسبی برای رضایت زناشویی بودند. افزایش هوش هیجانی با افزایش مدت زمان ازدواج، سن ازدواج و سطح تحصیل، همچنین افزایش رضایت مندی زناشویی با افزایش مدت زمان ازدواج، از دیگر نتایج این پژوهش بود. با توجه به ارتباط بالای هوش هیجانی و مؤلفه های آن با رضایت مندی زناشویی، مدارس، سازمان ها و کلینیک های خانواده درمانی می توانند از این متغیر در بهبود رضایت زناشویی بهره ببرند و به بهتر شدن روابط انسانی کمک کنند.
تأثیر تکنولوژی آموزشی در فرآیند آموزش و یادگیری
حوزههای تخصصی:
بسیاری از معلمان و مربیان اعتقاد دارند که در امر آموزش و تدریس، بسیاری از موارد و موضوعات را نمی توان به روش سنتی و قدیمی به خوبی به دانش آموزان و فراگیران انتقال داد. لذا امروزه برای شفاف کردن امر آموزش، متنوع کردن وسایل فرآیند تدریس و روشن کردن مطالب درسی، استفاده از وسایل کمک آموزشی توسط معلمان امری اجتناب ناپذیر است. دانش آموزان با استفاده از وسایل کمک آموزشی به فرآیند یادگیری و تدریس عینیت می بخشند و به آسانی به در جریان تدریس به فراگیری آموخته های جدید می پردازند. در این نوشتار سعی داریم تا ضمن بررسی وسایل و امکانات تکنولوژی که می توان به عنوان ابزار هایی برای کمک به فرآیند آموزش از آنها استفاده کرد بپردازیم و میزان تأثیر پذیری دانش آموزان در امر یادگیری به کمک تکنولوژی را بررسی و مطالعه نماییم. مطالب موجود در این مقاله به شیوه مروری جمع آوری شده اند و از منابع معتبر کتابخانه ای نیز بهرمند شدیم.
" علل و راه حلهای تاخیر در ازدواج جوانان "
حوزههای تخصصی:
"پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر در افزایش سن ازدواج در جوانان و راه حلهای مؤثر جهت رفع این مشکل پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی بوده است. جامعه آماری، کلیه دختران بالای 25 سال و پسران بالای 27 سال ساکن شهر زاهدان و نمونه آماری 120 نفر از این جامعه بوده است. گروه نمونه به روش تصادفی در دسترس انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، از آمار توصیفی و آمار استنباطی،آزمون خی دو، استفاده شده است.
نتایج نشان داد که فرصتهای ازدواج برای دختران دارای تاخیر در ازدواج نسبت به پسران بیشتر فراهم بوده است و دختران مهمترین دلیل ازدواج نکردن خود را نیافتن فرد مورد علاقه و ادامه تحصیل معرفی کرده اند. پسران مشکلات اقتصادی و بیکاری را دلیل عدم ازدواج خود مطرح کرده اند. میزان امید برای ازدواج در آینده در پسران نسبت به دختران بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد که دختران و پسران، کاهش انتظارات والدین را به عنوان راه حل عمده معضل ازدواج می دانند. در اولویت دوم پسران و دختران رفع مشکلات اقتصادی و بیکاری را به عنوان راه حل مطرح کرده اند.
"
مقایسه اضطراب صفتی، اضطراب حالتی و اعتماد به نفس ورزشکاران مرد در ورزش های گروهی و ورزش های انفرادی
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به مقایسه اضطراب صفتی، مؤلفه های اضطراب حالتی و اعتماد به نفس در ورزشکاران ورزش های گروهی (والیبال، بسکتبال و هندبال) و ورزش های انفرادی (کشتی، دو و میدانی و بدمینتون) می پردازد. جامعه ی آماری پژوهش شامل ورزشکاران مرد کشور در رشته های مذکور می باشد. برای هر رشته90 نفر و درکل 540 نفر از دوازده استان کشور به صورت تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها ازآزمون اضطراب رقابت ورزشی (SCAT) (825/0 = α ) و سیاهه اضطراب حالتی رقابتی ایلی نویز (CSAI-2) (839/0 = α) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد و نتایج نشان داد؛ ورزشکاران ورزشهای انفرادی درمقایسه با ورزشکاران ورزشهای گروهی دارای اضطراب صفتی بیشتر (05/0P<) و اعتماد به نفس کمتری (05/0P<) هستند. اما بین مؤلفه های شناختی اضطراب حالتی دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بین مؤلفه شناختی و بدنی اضطراب حالتی و نیز مؤلفه شناختی اضطراب حالتی با اضطراب صفتی همبستگی معنی دار مثبت (05/0= P) وجود دارد. ولی ارتباط مؤلفه شناختی اضطراب حالتی با اعتماد به نفس همبستگی معنی دار منفی ضعیفی در سطح (05/0= P) وجود دارد. همچنین بین مؤلفه بدنی اضطراب حالتی با اعتماد به نفس همبستگی معنی دار منفی و بین مولفه بدنی اضطراب حالتی با اضطراب صفتی رابطه مثبت (05/0= P) وجود دارد.
بررسی رابطه هوش هیجانی - اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانشجویان دارای حکم انضباطی و مقایسه آن با دانشجویان بدون حکم دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش هیجانی - اجتماعی و سازگاری اجتماعی در دانشجویانی که بدلیل عدم رعایت قوانین دانشگاه حکم انضباطی دریافت کرده بودند و مقایسه آن با دانشجویان بدون حکم است. برای دستیابی به این مهم، کلیه دانشجویانی که در سال های تحصیلی 85-84 و 86-85 از کمیته انضباطی حکم گرفته و حکم مورد نظر درباره آنها اجرا شده بود، به عنوان جامعه پژوهش انتخاب شدند. طی این مدت 135 نفر حکم انضباطی گرفته و تخلف آنان محرز شده بود. بخشی از این گروه بدلیل تعلیق از تحصیل و عدم دسترسی به آنها، عدم تمایل به شرکت در پژوهش و فارغ التحصیلی از دانشگاه حذف شدند. بر این اساس کل نمونه دارای حکم انضباطی مطالعه شده 53 نفر (28 نفر مذکر و 26 نفر مونث) بود. با هدف مقایسه، 53 نفر از دانشجویانی که تخلفی نداشتند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند و کل نمونه به 106 نفر رسید. دو گروه از نظر جنس، سن، سال ورود به دانشگاه مقطع و رشته تحصیلی و محل سکونت (بومی و غیر بومی بودن) همتا گردیدند. از آزمون هوش هیجانی - اجتماعی بار - آن و سازگاری اجتماعی بل جهت سنجش متغیرها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دادند بین سازگاری اجتماعی دانشجویان دارای حکم و بدون آن تفاوت معنی دار وجود داشته و گروه دوم سازگارتر هستند (P<0.01). در زمینه هوش هیجانی - اجتماعی دانشجویان بدون حکم انضباطی از مهارت مدیریت تنش، سازگاری و خلق کلی بهتری در قیاس با دانشجویان دریافت کننده حکم انضباطی برخوردار بودند (P<0.01). علاوه بر این، بررسی رابطه هوش هیجانی - اجتماعی با سازگاری اجتماعی حاکی از وجود رابطه معنی دار بین آنها در تمام مولفه ها بود. در نهایت، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام از میان مولفه های هوش هیجانی - اجتماعی سه مولفه خلق کلی، مهارت های درون فردی و سازگاری و همچنین داشتن حکم انضباطی به شکل معنی داری قادر به پیش بینی سازگاری اجتماعی بودند (P<0.001).
بررسی تاثیر سبک رهبری تحول گرا و رهبری مراوده ای بر وجدان کاری دبیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر سبک رهبری تحول گرا و رهبری مراوده ای بر وجدان کاری دبیران متوسطه شهرستان ساری بود. روش :از بین 650 نفر دبیر 250 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر طبق جدول کرجسی و مورگان انتخاب شده اند و برای مدیران حجم جامعه با نمونه برابر بود. ابزار پژوهش مشتمل بر پرسشنامه استاندارد شده ی رهبری تحول گرا و رهبری مراوده ای وار نر بارک که توسط۴۳ نفر از مدیران مدارس پاسخ داده شد . و پرسشنامه ی استاندارد شده ی وجدان کاری ایرج سلطانی که توسط ۲١۰ نفر از دبیران مدارس پاسخ داده شد. پایایی درونی پرسشنامه وجدان کاری با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 802/0 بدست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی(جدول توزیع فراوانی ،رسم نمودار ،میانگین و انحراف معیار)و آمار استنباطی(آزمون t مستقل و آزمون ANOVA)استفاده شده است .یافته ها: بررسی سئوال اول و دوم نشان داد بین سبک رهبری تحول گرا و مراوده ای زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج سئوال سوم و چهارم و پنجم نشان داد که سطح تحصیلات و سنوات خدمت بر سبک رهبری تحول گرا و رهبری مراوده ای تاثیر ندارد. بررسی سئوال ششم و هفتم و هشتم و نهم نیز نشان داد که سطح تحصیلات و سنوات خدمت بر وجدان کاری زنان و مردان تفاوت معناداری ندارد. نتایج حاصل از سئوال دهم تحقیق نیز نشان داده است که وجدان کاری زنان بیشتر از وجدان کاری مردان بوده و بین وجدان کاری زنان و مردان تفاوت معناداری وجود دارد.
رابطه رضایت زناشویی و شادکامی با نوع اشتغال زنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه رضایت زناشویی وشادکامی با نوع اشتغال زنان بود. در این تحقیق 90 زن شاغل در یکی از سه گروه شغلی علوم پزشکی ، هنر وفنی - مهندسی از بین کلیه زنان متاهل شاغل 44-24 سال با حداقل 2سال سابقه زندگی مشترک زناشویی و حداقل یک فرزند ، در یکی از سه گروه شغلی یاد شده به روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ وپرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. برای تحلیل اطلاعات از روش های تحلیل واریانس یک طرفه ، آزمون تی و آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان دادتفاوت رضایت زناشویی و شادکامی در سه گروه شغلی علوم پزشکی، فنی- مهندسی و هنر معنادار است، تفاوت شادکامی در گروه های (علوم پزشکی، فنی – مهندسی) و (فنی- مهندسی، هنر) معنادار نیست: ولی در گروه های(علوم پزشکی ، هنر) معنا دار است: تفاوت رضایت زناشویی در گروه های (علوم پزشکی، فنی- مهندسی) ، (علوم پزشکی، هنر) معنادار است ودر گروه های( فنی- مهندسی- هنر) معنادار نیست و بین شادکامی ورضایت زناشویی همبستگی مثبت وجود دارد.
تاثیر مداخله درمانی به روش ABA بر درمان کودکان دچار اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر روش ABA بر روی کودکان با اختلال اتیسم می باشد که در سالهای 1382 و 1383 به مدت شش ماه به مرکز اتیسم اصفهان صورت گرفته و شامل دو گروه 20 نفره (هر گروه 10 دختر و 10 پسر) با عنوان آزمایشی و کنترل با میانگین سنی 8، 6 (آزمایشی) و 4، 5 (کنترل) بوده که از میان حدود 100 کودک شناخته شده با این اختلال انتخاب گردیده اند. روش مورد استفاده در تحقیق فوق مدون شده روش ایوار لوواس است که با عنوان «مداخله درمانی به روش ABA» شناخته می شود. اساس این روش تحلیل ضعف ها و مشکلات رفتاری و ادراکی کودکان با اختلال اتیسم و سپس برنامه ریزی آموزش انفرادی برای هر کودک و آموزش نفر به نفر به آن ها توسط مربیان آموزش دیده با استفاده از شرطی سازی کنشی (اسکینری) است. برای جمع آوری داده ها از تست گارز استفاده شده که شامل سه زیر گروه رفتارهای کلیشه ای، ارتباط و تعامل است و هر کدام از این سه زیر گروه دارای 14 سوال و حداکثر 42 نمره است که شدت علایم اتیسم را نشان می دهد. ضمنا برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون T و تحلیل واریانس استفاده گردیده است. تحقیق فوق که به صورت نیمه تجربی اجرا شده، سنجش توانایی روش ABA در بهبود کودکان با اختلال اتیسم بوده و نتایج حاصله نیز نشان داد که گروه آزمایشی، همان طور که تحقیقات و گزارش پروفسور لوواس در 1983 نیز نشان داده، توانسته اند با کاهش متوسط 30 نمره در علایم حاد اتیسم و کسب رفتارهای متناسب با همسالان عادی خود، پیشرفت قابل توجهی را با سطح معناداری P<0.000 کسب نمایند.
بررسی رابطه سبک های شناختی (شیوه های یادگیری) با عوامل شخصیتی دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه سبک های شناختی (شیوه های یادگیری) با عوامل شخصیتی دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز اجرا شده است. در این پژوهش 377 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی در چهار گروه تحصیلی علوم پایه، علوم انسانی، فنی ـ مهندسی، کشاورزی به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شده و پرسشنامه سبک شناختی کلب و پرسشنامه عوامل شخصیتی NEO-FFI را تکمیل نموده اند. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین سبک های شناختی با توجه به عوامل شخصیتی تفاوت وجود دارد. بین شیوه های یادگیری با توجه به جنسیت و گروههای تحصیلی تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان می دهد برونگرایی همبستگی مثبت با شیوه های یادگیری تجربه عینی و آزمایشگری فعال و همبستگی منفی با شیوه های یادگیری مشاهده تاملی و مفهوم سازی انتزاعی دارد. ابعاد دلپذیری و باوجدان بودن با شیوه یادگیری آزمایشگری فعال رابطه مثبت و با تجربه عینی و مشاهده تاملی رابطه منفی دارند. ابعاد روان رنجورخویی و انعطاف پذیری با هیچکدام از شیوه های یادگیری ارتباط معنی داری ندارند. در ضمن یافته های این تحقیق نشان می دهد در گروه فنی ـ مهندسی بین سبک های شناختی در ابعاد برونگرایی، باوجدان بودن، و دلپذیر بودن تفاوت معنی داری وجود دارد. در گروه علوم انسانی بین سبک های شناختی در هیچکدام از ابعاد شخصیت تفاوتی مشاهده نشده است. در گروه علوم پایه تنها بین سبک های شناختی در بعد روان رنجورخویی تفاوت معنی داری وجود دارد. در گروه کشاورزی بین سبک های شناختی در بعد برونگرایی تفاوت معنی دار است.
بررسی عوامل تاب آور در افراد در معرض خطر سو مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استفاده از مطالعات انجام شده در زمینه تاب آوری در طول سه دهه گذشته، عوامل موثر بر تاب آوری افراد در معرض خطر سو مصرف مواد مخدر مورد بررسی قرار گرفت. شرکت کنندگان در پژوهش 716 نفر (همگی مذکر) بودند که از محله های پرخطر 11 شهرستان استان فارس به روش قضاوتی (با توجه به دارا بودن شرایط خطرزا) انتخاب شدند. هـدف اصلی پژوهش تاثیر متغیرهای خانوادگی (سبکهای دلبستگی و پیوند والدینی) بر تاب آوری با واسطه گری متغیرهای فردی (کانون کنترل، اعتماد به نفس، و مهارتهای تطابقی) بود. بدین منظور از پرسشنامه های:1- آزمون کانون کنترل راتر 2- پرسشنامه سبکهای دلبستگی 3-پرسشنامه پیوند والدینی 4-مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون 5-پرسشنامه مهارتهای مقابله ای و 6-پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت، استفاده گردید. پایایی پرسشنامه ها به روش آلفا کرونباخ و روایی آنها با استفاده از روشهای تحلیل عامل و همسانی درونی احراز گردید. یافته های پژوهش ضمن تایید تاثیر متغیرهای خانوادگی و فردی بر تاب آوری، موید نقش واسطه ای متغیرهای فردی بین متغیرهای خانوادگی و تاب آوری بود. نتایج حکایت از آن داشت که مسیرهای تاب آوری گروههای سالم، مصرف کننده و سوءمصرف کننده مواد متفاوت می باشند. بحث تفصیلی پیرامون نتایج و توصیه های پژوهشی و مداخله ای در متن مقاله آورده شده است.
بررسی رابطه بین میزان فعالیت های پرورشی مدارس و ابعاد هویتی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمک به رشد ابعاد گوناگون هویت دانش آموزان، از جمله هویت فردی، هویت اجتماعی و هویت دینی از رسالت های محوری امور تربیتی یا پرورشی است. در سندهای اخیر وزارت آموزش و پرورش که حاصل بازاندیشی ها و طرح های تحولی دهه اخیر است به کرات و در بندهای مهم روی واژه «هویت» تأکید شده است. بنابراین حوزه ای از پژوهش های کاربردی می تواند به توصیف و پایش وضعیت ابعاد هویت دانش آموزان و همچنین تبیین و توصیف رابطه بین فعالیت های گوناگون حوزه تعلیم و تربیت و ابعاد هویتی دانش آموزان مربوط باشد. در همین راستا پژوهش حاضر برای بررسی رابطه بین فعالیت های پرورشی مدارس استان خراسان شمالی و ابعاد هویت فردی دانش آموزان طراحی و اجرا شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل 24 مدرسه بود که به شیوه تصادفی، مرحله ای انتخاب شدند. در بین این 24 مدرسه سهم متغیرهای جنسیت (دختر و پسر)، منطقه (روستایی و شهری) و مقطع (راهنمایی و دبیرستان) برابر بود. در هر مدرسه از بین کلاس های سوم، یک کلاس به عنوان خوشه انتخاب شد که در مجموع حدود 540 دانش آموز استان را شامل می شدند. به هر یک از این دانش آموزان چند پرسشنامه داده شد. پرسشنامه های مربوط به ابعاد هویت (فردی، اجتماعی و دینی). به مربیان پرورشی مدارس مذکور نیز پرسشنامه ای در جهت ارزیابی میزان فعالیت مدرسه در سال تحصیلی 89-90 ارائه شد. یافته های پژوهش در وهله اول نشان داد که دانش آموازن از بعد هویت فردی از وضعیت مطلوبی برخوردارند؛ اما در بعد هویت اجتماعی و دینی اگرچه میانگین نمره آنها بالاتر از متوسط بود اما با وضعیت مطلوب فاصله داشت. به گزارش مربیان پرورشی، سطح فعالیت پرورشی 34% مدارس بالاست و حدود همین مقدار در حد متوسط و پایین است؛ که نمی تواند خیلی مطلوب ارزیابی شود. در این میان، مدارس دخترانه از پسرانه، و مدارس شهری از روستایی عملکرد بهتری دارند. در رابطه با محور اصلی این پژوهش، تحلیل داده ها نشان داد که در حالت کلی، بین میزان فعالیت پرورشی مدرسه و سه بعد هویتی فردی، اجتماعی، و دینی، تنها بین فعالیت های پرورشی و هویت اجتماعی رابطه مثبت معنادار مشاهده شد و در دو مورد دیگر رابطه معناداری مشاهده نشد. بررسی همین رابطه به تفکیک متغیرها نشان داد که از مجموع24 رابطه، در 19 مورد رابطه معنادار مشاهده نشد، 3 مورد رابطه منفی را نشان داد و تنها در 2 مورد رابطه مثبت مشاهده شد. و این می تواند به معنای آن باشد که فعالیت های پرورشی سهم به سزایی در شکل گیری ابعاد هویتی دانش آموزان نداشته اند.توجه و نظارت بیشتر به مدارس پسرانه و روستایی از جمله پیشنهادهای پایانی این پژوهش است.
اعتبار و روایی پرسش نامه سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن در افراد دارای اضافه وزن و چاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن انجام شد.
روش: این بررسی از نوع مقطعی است و در آن 118 نفر که با نمایه توده بدنی بیش از 25 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند به کمک پرسشنامه سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی اعتبار از روش بازآزمایی و برای تعیین روایی از روشهای مختلف از جمله روش تحلیل عاملی با مولفههای اصلی، همبستگی سئوالات با نمره کل و با پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و روایی بیرونی بهره گرفته شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی، آزمونهای آماری ضریب همبستگی، تحلیل عاملی و آزمون T تحلیل شدند.
یافتهها : ضریب اعتبار این ابزار به شیوه بازآزمایی برای کل پرسشنامه 91/0 بهدست آمد. به کمک تحلیل عاملی، 5 عامل ""هیجانهای منفی""، ""در دسترس بودن مواد غذایی""، ""فشارهای اجتماعی""، ""ناراحتیهای جسمانی"" و ""فعالیتهای مثبت و سرگرمکننده"" از پرسشنامه اصلی استخراج و تایید شد. همچنین، همبستگی 5 عامل با نمره کل پرسشنامه، همبستگی معنیدار با نمره پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (62/0=r؛001/0>p) و افزایش نمره کل پرسشنامه طی آموزش تغذیه، همه نشاندهنده کفایت و کارآیی این پرسشنامه بود.
نتیجهگیری: پرسشنامه سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن را میتوان بهعنوان ابزاری معتبر و مناسب برای استفاده در محیطهای آموزشی، بالینی و پژوهشی به کار برد."
بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان پایه دوم دبیرستان های شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 84-1383 پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی - همبستگی است. حجم نمونه مورد مطالعه شامل 360 نفر، که 193 پسر و 167 دختر و از نوع نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای می باشد. جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه شیوه های فرزندپروری شیفر، خود کارآمدی شرز و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر انجام شده است. یافته ها نشان داد که: بین خود کارآمدی دانش آموزانی که والدین آنها شیوه های فرزندپروری متفاوتی داشته اند، تفاوت معنی داری وجود دارد. سلامت روانی دانش آموزانی که شیوه های فرزندپروری متفاوتی را تجربه کرده اند، بصورت معنی داری با هم تفاوت دارد. بین سلامت روانی و خود کارآمدی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین سلامت روانی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود ندارد. شیوه فرزندپروری دانش آموزان با توجه به رشته تحصیلی آنها متفاوت است. خود کارآمدی دانش آموزان در رشته های مختلف متفاوت نمی باشد. دانش آموزانی که در رشته های مختلف تحصیل می کنند از نظر سلامت روانی تفاوت معنی داری با هم ندارند. بین دانش آموزان دختر و پسر از نظر خود کارآمدی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
بررسی رابطه بین استفاده از شبکه های اجتماعی بر اعتیاد به اینترنت و افسردگی در دانشجویان دانشگاه های پیام نور شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شبکه جهانی اینترنت، به عنوان یکی از برجسته ترین فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی، نمایانگر پیشرفت فناورانه انسان امروزی است که نقش آن در ایجاد تغییرات اجتماعی غیر قابل چشم پوشی است. هدف پژوهش، بررسی رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی بر اعتیاد به اینترنت و افسردگی در بین دانشجویان بود.
مواد و روش ها: نوع مطالعه، مقطعی از نوع همبستگی بود که به صورت پیمایشی اجرا شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور استان اصفهان تشکیل دادند. ابتدا رشته های موجود در دانشگاه پیام نور به سه گروه علوم انسانی، فنی مهندسی و پایه تقسیم بندی شد و با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تعداد 345 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از پرسش نامه استاندارد افسردگی Beck، اعتیاد به اینترنت Young و پرسش نامه محقق ساخته استفاده از شبکه های اجتماعی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. اطلاعات با استفاده از آزمون های آماری همبستگی توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین استفاده از شبکه های اجتماعی و اعتیاد به اینترنت با ضریب 147/0 و سطح معنی داری 010/0 رابطه معنی داری وجود داشت، ولی بین استفاده از شبکه های اجتماعی و افسردگی با ضریب 55/0 و سطح معنی داری 332/0 رابطه معنی داری مشاهده نشد. همچنین بین استفاده از شبکه های اجتماعی و اعتیاد به اینترنت بر اساس متغیرهای جنسیت، سن و گروه تحصیلی، تفاوت معنی داری وجود داشت که این تفاوت در بین گروه های سنی و دختران و پسران معنی دار نبود، ولی در بین گروه های تحصیلی، اعتیاد به اینترنت در رشته های گروه علوم پایه کمتر از سایر رشته ها در گروه های علوم انسانی و فنی مهندسی بوده است.
نتیجه گیری: استفاده از اینترنت به دلیل جذابیت های کاذبی که برای کاربران ایجاد می کند، به آرامی آن ها را به خود معتاد می سازد و می تواند نیازهای روانی و هیجانی آن ها را تأمین نماید. بنابراین جایگزین نمودن شبکه های اجتماعی روی اینترنت به جای حضور و تعامل با افراد در دنیای واقعی، باعث خواهد شد که ارتباطات اجتماعی و عاطفی کاربران مختل شود.
رابطه کارکردهای اجرایی عصبی- شناختی با اختلال های رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارکردهای اجرایی عصبی- شناختی ساختارهای مهمی هستند که در هدایت و کنترل رفتار نقشی اساسی ایفا می کنند. کارکردهای اجرایی دارای مؤلفه های گوناگونی همچون خودگردانی، حافظه کاری، ادراک زمان و زبان درونی هستند. کارکردهای اجرایی در طول فرآیند رشد و با افزایش سن کودک تحول می یابند و به تدریج به کودک کمک می کنند تا تکالیف پیچیده تر و سخت تری را انجام بدهد. ارزیابی دقیق کارکردهای اجرایی به شناخت بهتر رشد کودک و اختلال های رشدی کمک شایان توجهی می کند. کارکردهای اجرایی را می توان به دو روش رسمی و غیررسمی ارزیابی کرد که در این میان بر ارزیابی در موقعیت های غیرساختارمند تأکید می شود. آسیب در کارکردهای اجرایی می تواند پیامدهای قابل ملاحظه ای در عملکرد اجتماعی، تحصیلی و هیجانی کودک داشته باشد. در این مقاله، یافته های پژوهشی در مورد آسیب در کارکردهای اجرایی در چند مورد از اختلال های رشدی شامل اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، اختلال های طیف اتیسم، آسیب مغزی ضربه ای یا اکتسابی، اختلال هماهنگی رشدی، اختلال های یادگیری، اختلال سلوک و اختلال نافرمانی مقابله ای، مورد بررسی قرار گرفته و سپس چشم اندازهای درمان بر اساس اختلال در کارکردهای اجرایی توضیح داده شده است.