فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۶۰۱ تا ۲۴٬۶۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
47 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف: اضطراب اجتماعی اختلالی با شیوع بالا است که عملکرد اجتماعی افراد را بسیار تحت تاثیر قرار می دهد. هدف این پژوهش، بررسی شیوع شناسی اضطراب اجتماعی دانش آموزان و تفاوت های سنی و جنسیتی و وضعیت اجتماعی اضطراب اجتماعی آنان بود. روش: طرح این پژوهش طرح توصیفی-زمینه یابی بود. جامعه ی آماری مورد نظر تمامی دانش آموزان شهر اصفهان در سال تحصیلی 1397- 1396 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 1200 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. شرکت کننده ها به پرسشنامه استاندار شده اضطراب اجتماعی نوجوانان (SASA) که دارای روایی و اعتبار می باشد، پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین جنسیت و اضطراب اجتماعی رابطه معنادار وجود ندارد و همچنین بین وضعیت اجتماعی و اضطراب اجتماعی رابطه معنادار وجود ندارد اما بین سن و اضطراب اجتماعی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین یافته ها نشان داد 5/39 درصد از دانش آموزان دارای اضطراب اجتماعی متوسط و 5/53 درصد دارای اضطراب اجتماعی شدید می باشند و نرخ شیوع اضطراب اجتماعی در بین دانش آموزان 4/2 می باشد. بحث و نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش نتیجه می گیریم باید امکانات مرتبط به پیشگیری، غربال و مداخله را در مدارس در هر دو جنس و در سنین پایین تر و بدون در نظر گرفتن وضعیت اجتماعی به کار گیریم.
Integration of the Existed Knowledge on DMN: A Critical Review Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
25 - 44
حوزههای تخصصی:
The default-mode network (DMN) is one of the human brain’s networks activated in resting and self-referential thinking states. The nature of this network and its normal or abnormal changes has been the subject of various studies. The aim of this study was to systematical review and integrating the findings of that studies focused on the relationship of DMN with mental disorders and aging-induced changes in it. Of the more than 100 evidences found, 32 studies in each of two specific subjects (psychopathologicaland aging-related changes of DMN) were selected and scientifically mentioned the most important results of them. Based on the findings, some of the mental disorders including major depression, generalized anxiety disorder, obsessive compulsive disorder, schizophrenia, attention-deficit hyperactivity disorder, and Alzheimer disease are associated with functional or connectional abnormalities in DMN. Aging can cause functional changes in the activation or deactivation of the DMN’s regions or inter/intra-network connectivity of this network. Although most of studies have a pathological perspective on DMN changes; one article pointed out the positive role of DMN changes during aging in terms of emotion regulation.
نقش بخشایش و معنویت گرایی در پیش بینی شادکامی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
111-123
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: شادکامی یکی از مفاهیم روان شناسی مثبت گرا است که امروزه اهمیت آن در زندگی زوجین و همچنین بهداشت و سلامت روان مطرح شده است. تشکیل و حفظ خانواده و پیشگیری از فروپاشی آن مستلزم برخورداری اعضای خانواده از توانمندی ها و مهارت هایی است. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف تبیین نقش بخشایش و معنویت گرایی در شادکامی زوجین انجام شده است. روش کار: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی زوجین ساکن شهر کرمانشاه بود که در سال 1398 با روش نمونه گیری دردسترس تعداد 300 نفر از آنان برای نمونه انتخاب شدند و به پرسش نامه های پژوهش پاسخ دادند. ابزارهای استفاده شده در مطالعه عبارت است از مقیاس شادکامی آکسفورد (هیلز و آرجیل)، مقیاس سنجش بخشش در خانواده (پولارد و همکاران) و مقیاس معنویت (شهیدی و فرج نیا). درنهایت، تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، ماتریس همبستگی و رگرسیون گام به گام انجام شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بخشایش (519/0=r و 05/0>P) و معنویت گرایی (688/0=r و 05/0>P) با شادکامی زوجین رابطه معنی داری وجود داشت. از سوی دیگر، در بین ابعاد بخشایش؛ زیرمقیاس های احساس بهبودی و سبک بالی، تشخیص/تصدیق و درک واقع بینانه پیش بینی کننده های قوی تری برای شادکامی زوجین بودند. همچنین، در بین زیرمقیاس های معنویت به ترتیب توانایی معنوی و نگرش معنوی قدرت پیش بینی کنندگی قوی تری برای شادکامی زوجین داشتند (05/0>P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت بخشایش و معنویت گرایی می توانند در ارتقای شادکامی زوجین نقش مؤثری داشته باشند و در مراکز مشاوره لازم است به این سازه ها بیشتر توجه شود.
مقایسه ی فعالیت سازماندهی ادراکی رورشاخ در افراد مبتلا به اختلال ملال جنسیتی و افراد غیرمبتلا
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، تعیین تفاوت نتایج مربوط به نمرات سازماندهی ذهنی-شناختی در افراد مبتلا به اختلال ملال جنسیتی با افراد غیرمبتلا با استفاده از آزمون رورشاخ بوده است. روش بررسی : به این منظور 28 بیمار مبتلا به اختلال ملال جنسیتی و 28 آزمودنی غیرمبتلا، به روش نمونه گیری در دسترس، با توجه به همتاسازی ویژگی های جمعیت شناختی تا حد ممکن، انتخاب شدند. آزمودنی ها با استفاده از آزمون رورشاخ، منطبق با نظام جامع اکسنر، به شکل انفرادی، مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد بین افراد مبتلا به اختلال ملال جنسیتی و افراد غیرمبتلا در متغیرهای Zf, Zsum , تفاوت معنادار وجود داشت. نتیجه گیری : نتایج حاکی از این بوده که هر دو متغیر در افراد مبتلا نسبت به افراد غیر مبتلا میزان کمتری را نشان داده اند. بحث: نتایج حاصل می تواند بیانگر نوعی محدودیت ذهنی یا بی میلی نسبت به پیچیدگی میدان محرک ها باشد. به نظر می رسد افراد غیرمبتلا به اختلال ملال جنسیتی در مقایسه با افراد مبتلا میزان تلاش شناختی بیشتری در سازمان دهی به شرایط و محرک های محیطی از خود نشان می دهند که در نهایت منجر به عمل موفق تر و کارآمدتر و در نهایت سازگاری بهتر می شود.
اثربخشی برنامه درمانگری مقابله ای کت در کاهش نشانه های درونی سازی شده کودکان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور کاهش نشانه های درونی سازی شده براساس برنامة درمانگری «مقابله ای کت» (کندال،1994)، یک طرح آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گ روه کنترل، اجرا شد. گروه نمونه شامل 80 دانش آموز (40 دختر و 40 پسر) پ ایه های سوم تا پنجم دورة ابتدایی بود که براساس فرم والد فهرست رفتاری کودک از ن ظام سنجش مبتنی بر تج ربة آشنباخ (آشنب اخ و رسکورلا، 2001)، مبتلا ب ه اختلالهای درونی سازی ش ده تشخیص داده شده بودند. شرکت کنندگان ب ه تص ادف در دو گروه مساوی آزمایشی و کنترل قرار داده شدند. 16 جلسة درمانگری انفرادی برای گروه آزمایشی اج را شد. میانگین پس آزمون گروهها ب ا تحلیلهای کوواریانس و نموداری مق ایسه شد. نتایج حاکی از کاه ش معنادار نشانه های درونی سازی شده، گذار بیش از 30 درصد شرکت کنندگان از طی ف بالینی به بهنجار و مؤثربودن برنامة درمانگری «مقابله ای کت» در فرهنگ ایرانی بودند.
تحلیل کانونی رابطه بازخورد های ناکارآمد مادران با خودکارآمدی و سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین بازخوردهای ناکارآمد مادران با خودکارآمدی و سبک های مقابله ای دانش آموزان دختر انجام شد. 400 نفر (200 دانش آموز دختر پیش دانشگاهی رشته علوم انسانی در مناطق نوزده گانه آموزش و پرورش شهر تهران و 200 نفر مادران همان دختران) به روش خوشه ای تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند با تکمیل فرم بلند مقیاس بازخورد های ناکارآمد (بک و وایسمن، 1978)، مقیاس خودکارآمدی عمومی (شرر و دیگران، 1982) و سیاهه سبک های مقابله ای (بیلینگز و موس، 1981) در این پژوهش شرکت کردند. نتایج نشان داد بین بازخورد های ناکارآمد مادران با خودکارامدی و راهبردهای مقابله ای دختران رابطه معنادار وجود دارد و نتایج تحلیل کانونی نشان داد که هر سه ریشه کانونی از لحاظ آماری معنادار بوده و 42درصد از تغییرات خودکارآمدی، 21درصد از تغییرات سبک مقابله ای مسئله محور و 19درصد از تغییرات سبک مقابله ای هیجان محور توسط بازخوردهای ناکارآمد تبیین می شود. بر این اساس می توان از بازخورد های ناکارآمد مادران به منزله یکی از عوامل پیش بینی کننده خودکارآمدی و راهبردهای مقابله ای دختران نام برد و در سطح سیاست گذاری، برنامه ریزی و آموزش های والدین مورد توجه قرار داد.
تاریخچه روانپزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
شهر تاریخی اصفهان، بسیاری از کهن ترین یادواره های دانش و هنر و فرهنگ ایران و جهان را در خود دارد. مقاله حاضر حاصل مطالعه ای است غیرسیستماتیک و می کوشد خلاصه ای از مستندات موجود در ادبیات تاریخ طب این شهر را از آغاز نخستین جنبش های اجتماعی و علمی در مراقبت از بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی تا امروز که شاهد رویش و گسترش علم روانپزشکی و شاخه های تخصصی آن به عنوان بخش ویژه ای از علم طب در شهر اصفهان هستیم روایت کند.
مدل ساختاری پیش بینی اهمال کاری تحصیلی براساس طرحواره های هیجانی با نقش واسطه ای اضطراب امتحان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اهمال کاری تحصیلی دانشجویان براساس طرحواره های هیجانی با نقش واسطه ای اضطراب امتحان بود. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران در سال تحصیلی 99-98 بودند که از بین آنها 320 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس اهمال کاری دانشجویان، پرسشنامه اضطراب امتحان اسپیلبرگر و مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی استفاده شد. داده ها با روش مدل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که مدل مفهومی تدوین شده، برازندگی مطلوبی با داده های جمع آوری شده دارد. متغیرهای اضطراب امتحان و طرحواره های هیجانی به ترتیب بیشترین سهم را در تبیین واریانس اهمال کاری تحصیلی داشتند و در مجموع 31 درصد واریانس آن را تبیین می کنند. طرحواره های هیجانی به صورت مستقیم بر اهمال کاری تحصیلی اثر داشت. این متغیر همچنین به صورت غیرمستقیم از طریق اضطراب امتحان بر اهمال کاری تحصیلی اثرگذار بود. بر این اساس، داشتن باورهای منفی درباره هیجان ها، دانشجویان را مستعد اضطراب امتحان بالاتر می کند و از طریق افزایش اضطراب امتحان اهمال کاری تحصیلی را بالا می برد. بنابراین به نظر می رسد می توان با شناسایی طرحواره های هیجانی افراد و طراحی مداخلات با هدف اصلاح این باورها به کاهش اضطراب امتحان و اهمال کاری تحصیلی آنها کمک کرد.
بررسی رابطه ی باورهای معرفت شناختی علمی و انگیزه یادگیری (سطحی - عمقی) با تصورات از یادگیری در میان دانشجویان رشته های علوم پایه دانشگاه ارومیه
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه ی باورهای معرفت شناختی علمی، انگیزه یادگیری (سطحی و عمقی) با تصورات از یادگیری انجام گردید. تعداد 339 نفر از دانشجویان رشته های علوم پایه دانشگاه ارومیه به روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. تعداد کل این جامعه 2926 بودند. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. مقیاس باورهای معرفت شناختی علمی (SEBs)، مقیاس انگیزه یادگیری (MLS) و تصورات از یادگیری (COLS) جهت جمع آوری داده های پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد بین باورهای معرفت شناختی علمی با بعد سازندگی تصورات از یادگیری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، اما بین باورهای معرفت شناختی علمی بعد غیر مولد بودن (تکثیر) تصورات از یادگیری رابطه معناداری یافت نشد. علاوه بر این، بین بعد غیر مولد بودن (تکثیر) تصورات از یادگیری باانگیزه یادگیری رابطه مفاهیم علوم باانگیزه یادگیری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از نقش معنادار باورهای معرفت شناختی علمی در پیش بینی تصورات از یادگیری بود، اما انگیزه یادگیری قدرت پیش بینی تصورات از یادگیری را نداشت. همچنین، نتایج این مطالعه نشان داد که باورهای معرفت شناختی علمی از طریق تصورات از یادگیری، در انگیزه یادگیری دانشجویان برای یادگیری علمی نقش مهمی را ایفا می کند.
نقش خوش بینی در رابطه بین حمایت اجتماعی و پیروی از درمان بیماران هپاتیت شهر زنجان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: بیماری هپاتیت، مشکل عمده بهداشتی در دنیا بوده و یکی از ده علت اصلی منجر به مرگ در انسان ها می باشد. این بیماری از علل مهم سرطان و اختلال کبدی بوده و ناتوانی هایی را در افراد ایجاد می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش خوش بینی در رابطه بین حمایت اجتماعی و پیروی از درمان بیماران هپاتیت شهر زنجان بود.روش: روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به هپاتیت مراجعه کننده به مرکز جامع سلامت شماره 5 شهر زنجان در نیمه اول سال 1398 به تعداد 999 نفر بودند که 210 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در این مطالعه گزینش شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های پرسشنامه خوش بینی شییر و کارور(1985)، حمایت اجتماعی شربورن و استوارت (1991) و پیروی از درمان موریسکی و همکاران (2008) استفاده شد. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار Spss نسخه 25 استفاده شد. سطح معنی داری برای همه آزمون ها 05/ لحاظ گردید.یافته ها: نتایج نشان داد بین حمایت اجتماعی با پیروی از درمان (001/0 P<،360/0R=)، بین حمایت اجتماعی با خوش بینی (001/0 P<،390/0R=) و نیز بین خوش بینی با پیروی از درمان همبستگی مستقیم و معناداری وجود داشت (001/0 P<، 417/0R=). همچنین نتایج نشان داد اثر کل حمایت اجتماعی بر خوش بینی معنادار بود (001/0 P<،422/0Β=). نقش میانجی جزئی خوش بینی در رابطه حمایت اجتماعی و پیروی از درمان معنادار بود(05/0> P).نتیجه گیری: به طورکلی نتیجه این پژوهش نشان داد که حمایت اجتماعی با میانجی گری جزئی خوش بینی رابطه معناداری با پیروی از درمان بیماران هپاتیت داشت.
ارائه مدل بازار دانش مبتنی بر ارتباط صنعت و دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیشرفت و توسعه هر کشوری بستگی به تعامل صحیح دو بخش مهم صنعت و دانشگاه دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل بازار دانش مبتنی بر ارتباط صنعت و دانشگاه بود. روش ها: این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد در سال 1398 انجام شد. جامعه آماری شامل خبرگان و افراد صاحب نظر در زمینه ارتباط صنعت و دانشگاه است که شیوه انتخاب آن ها هدفمند، از نوع گلوله برفی بود. با 13 نفر از متخصص و عضو هیأت علمی مصاحبه شد. داده ها در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. نتایج: نتیجه کدگذاری ها در قالب مدل پارادایمی و مدل مفهومی بیان کننده آن است که بازار دانش مبتنی بر ارتباط صنعت و دانشگاه بر مبنای تفکیک وظایف صنعت و دانشگاه، حرکت دانشگاه به سمت کارآفرینی و نسل سوم، کاربردی شدن علم، عوامل تقویت کننده ارتباط صنعت و دانشگاه، دانشگاه محور، منابع انسانی، عوامل مالی، عوامل آموزشی- پژوهشی، عوامل فرهنگی، عوامل صنعتی، عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی، عوامل بین المللی، عوامل سیاسی، تولید ثروت، قابلیت های پویا، مزیت اجتماعی شکل می گیرد . نتیجه گیری: برقراری ارتباط مؤثر دانشگاه و صنعت، تعاملات و فعالیت های مشترک میان این دو نهاد را بهبود بخشیده و کیفیت و تناسب دوره های آموزشی آکادمیک در دانشگاه با نیازهای صنعت و به تبع آن قابلیت های علمی و عملی دانشجویان، افزایش یافته و بسترهای نوآوری و پیشرفت در سازمان ها و جامعه ارتقاء می یابد. از این جهت وجود پیوند پایدار و نظام مند و همکاری دراز مدت و مستمر بین دانشگاه و صنعت مستلزم برنامه ریزی به ویژه برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر همکاری کلیه ذینفعان می باشد.
بررسی و مقایسه اثربخشی روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان شهر سر پل ذهاب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه اثربخشی روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن-آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان شهر سر پل ذهاب در سال 1398 اجرا شد. روش شناسی: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان زلزله زده شهر سرپل ذهاب بودند که در سال 1398 به کلینیک مشاوره مرکز بهزیستی شهرستان سرپل ذهاب مراجعه داشتند که از این میان 45 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در یک گروه گواه و دو گروه آزمایش جایگزین شدند. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جلسات رواندرمانی روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برای دو گروه آزمایش در طی 9 هفته اجرا گردید. در خاتمه از سه گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار پژوهش عبارت بود از: پرسشنامه درد ذهنی ( OMMP ) اورباخ و میکلینسر(2003). به منظور تحلیل استنباطی داده ها از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد هر دو درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان اثربخش بود و بین دو درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر درد ذهنی زلزله زدگان از نظر میزان اثربخشی تفاوت معنی داری وجود نداشت. (p<0/5). نتیجه گیری: درمان روان پویشی فشرده و کوتاه مدت و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی هر دو بر درد ذهنی تاثیر بسزایی دارند و از آنها در جهت پیشگیری از ابتلا به اختلالهای روانشناختی می توان بهره برد.
اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی در نوجوانی: تمایزاتی برمبنای میزان تکانش گری، درک کنترل پذیری و جایگزین های شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلالات اضطرابی، معمول ترین طبقه از اختلالات روانی اند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تکانش گری، درک کنترل پذیری و درک و تولید جایگزین های شناختی در نوجوانان دارای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی انجام شده است. این پژوهش مطالعه ای با طرح پژوهشی علّی مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان متوسطه اول شهرستان خرم آباد است. نمونه بررسی شده ازطریق نمونه گیری دردَسترس انتخاب شد و مقیاس های تکانش گری، انعطاف پذیری شناختی، اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی درباره آنها اجرا شد. سپس برمبنای نمرات برش مقیاس های اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی، دو گروه دارای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی انتخاب شدند و ازلحاظِ تکانش گری، درک کنترل پذیری و درک و تولید جایگزین های شناختی مقایسه شدند. تحلیل واریانس چندمتغیره (مانووا) تفاوت معناداری را در ترکیب خطی متغیرهای وابسته این دو گروه اضطرابی نشان داد. آزمون های تک متغیری تحلیل واریانس نیز نشان داد نوجوانانِ دارای اضطراب اجتماعی، نسبت به نوجوانانِ دارای اضطراب فراگیر، توانایی بیشتری در درک و تولید جایگزین های شناختی نشان دادند (افراد دارای اضطراب فراگیر مشکلات بیشتری در این مؤلفه داشتند). این تفاوت در دختران و نه پسران دو گروه اضطرابی وجود داشت. در تکانش گری و درک کنترل پذیری تفاوت معناداری بین گروه ها وجود نداشت؛ درنتیجه، نوجوانان دارای اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی، به ویژه دختران، در انعطاف پذیری شناختی (درک و تولید جایگزین های شناختی) متفاوت اند؛ بنابراین، لازم است تشخیص و ارزیابی و نیز برنامه های درمانی آنها باتوجه به این تفاوت ها انجام شود.
اثربخشی روان درمانگری نمایشی در کاهش مشکلات عصب روانشناختی دانش آموزان مبتلا به استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
121 - 146
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش با هدف تعیین و شناسایی تأثیر روان درمانگری نمایشی بر کاهش میزان علائم و مشکلات کارکردهای عصب روانشناختی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا به استرس پس از سانحه در مناطق زلزله زده شهرستان ثلاث باباجانی انجام شد. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود که با روش پیش آزمون _ پس آزمون با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمام دانش آموزان مقطع ابتدایی پسر دارای اختلال استرس پس از سانحه شهرستان ثلاث باباجانی بودند که تعداد 4 مدرسه به صورت خوشه ای انتخاب گردید. 40 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه مساوی آزمایش(20 نفر) و گواه(20 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 13 جلسه 90 دقیقه ای تحت روان درمانگری نمایشی(مبتنی بر دیدگاه مورنو) قرار گرفتند و سپس، پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. ابزارهای پژوهش مصاحبه تشخیصی اختلال استرس پس از سانحه بر اساس معیارهای DSM-5 و پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه بر اساس(PCL-5) و پرسشنامه عصب روانشناختی کانرز بود. جهت تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار، آزمون لوین و همگنی شیب از رگرسیون و تحلیل کواریانس چندمتغیره MANCOVA برای بررسی فرضیه ه ای پژوهش استفاده شد. یافته ها نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانگری نمایشی موجب کاهش میزان مشکلات کارکردهای عصب روانشناختی با اندازه اثر 52/0 در کودکان با اختلال استرس پس از سانحه در سطح معناداری(001/0>p) می شود. نتیجه گیری می توان نتیجه گرفت که روان درمانگری نمایشی به مثابه ی یک روش درمانی کمکی و اثربخش برای کاهش مشکلات عصب روان شناختی کودکان است.
بررسی ویژگی های روان سنجی آزمون تفکر انتقادی در مدیران شرکت انتقال گاز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکرانتقادی به افراد کمک می کند طیف وسیعی از اطلاعات را درنظر گرفته و تجزیه و تحلیل کنند. اهمیت تقویت این مهارت برای مدیران دوچندان است زیرا باعث دستیابی به موفقیت و عبور از بحران ها می شود. آزمون واتسون-گلاسر یکی از ابزارهای سنجش تفکر انتقادی است و به نوعی طراحی شده که جنبه های مهارتی و گرایشی تفکر انتقادی را باهم درآمیخته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی شاخصه های روان سنجی این آزمون در مدیران شرکت انتقال گاز ایران است و با استفاده از روش های اعتباریابی و پایایی سنجی ویژگی های روان سنجی آن را می سنجد تا از این طریق بتوان به ابزاری مناسب برای تشخیص و سنجش تفکر انتقادی در نمونه ایرانی به ویژه در بین مدیران دست یافت. نمونه پژوهش حاضر را 472 نفر از مدیرانی تشکیل می دهند که در سال 98-1397 در طرح "تدوین شناسنامه روانشناختی مدیران شرکت انتقال گاز ایران" شرکت داشتند و به صورت الکترونیکی به 80 پرسش این آزمون پاسخ دادند. یافته های این پژوهش نمایشگر این بود که آزمون در جامعه مذکور دارای چهار بعد تفکر تحلیلی، ارزشیابی، تفسیر و پیش فرض می باشد. این در حالی است که نسخه اصلی آن دارای پنج بعد است اما تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که دو مؤلفه استنباط و استنتاج باید در یکدیگر ادغام شوند و این مؤلفه ی جدید تفکر تحلیلی نام گذاری شد. همچنین تحلیل عاملی تأییدی مدل با چهار مؤلفه مذکور در تمامی شاخص های برازش مدل، معنادار و مطلوب بود. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، می توان از آزمون تفکر انتقادی واتسون- گلاسر در راستای دستیابی به هدف های پژوهشی بهره گرفت.
پیش بینی علائم اختلال وسواسی- جبری بر اساس مؤلفه های ذهن آگاهی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواسی-جبری، یکی از اختلالات ناتوان کننده و شایع در نوجوانان است. عوامل زیادی در ایجاد و تداوم این اختلال نقش دارد که اخیراً سازه های شناختی توجه زیادی به خود جلب کرده است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی علائم اختلال وسواسی-جبری بر اساس مؤلفه های ذهن آگاهی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و راهبردهای مقابله ای انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول شهر تبریز در سال تحصیلی 1398-1397 بود. درنهایت داده های 357 نفر (200 دختر و 157 پسر) که به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند، تحلیل شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه بازنگری شده وسواسی-اجباری (OCI-R، فوا و همکاران، 2002)، پرسش نامه مهارت های ذهن آگاهی کنتاکی (KIMS)، فرم کوتاه پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (CERQ-P-short) و مقیاس راهبردهای مقابله ای اندلر و پارکر (CISS) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که خودسرزنشی از راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (01/0>P و 159/0=r) و مقابله اجتناب مدار از راهبردهای مقابله ای (01/0>P و 058/0=r) با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطه ی مثبت و معنی داری دارند. همچنین پذیرش بدون قضاوت (01/0>P و 151/0-= r) و توصیف کردن (01/0>P و 103/0-=r) از مؤلفه های ذهن آگاهی و مقابله مسئله مدار (01/0>P و 073/0-=r) از راهبردهای مقابله ای با علائم اختلال وسواسی-جبری رابطه ی منفی و معنی دار دارند که درنهایت، متغیرهای خودسرزنشی و پذیرش بدون قضاوت توانستند در دو گام 9/ 3 درصد از واریانس علائم اختلال وسواسی-جبری را تبیین کنند. نتیجه گیری: با در نظر گرفتن این نتایج، به نظر می رسد برای پیشگیری نوجوانان به اختلال وسواسی-جبری، توجه به متغیرهای خودسرزنشگری و پذیرش بدون قضاوت بسیار ضروری است.
بررسی رابطه بین عدالت سازمانی و شخصیت کارکنان با رفتار شهروندی سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی کردستان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رفتار شهروندی از جمله مفاهیم نوین مدیریتی است که تاثیرات فردی و سازمانی متعدد دارد شناخت وضعیت این نوع رفتار و راهکارهای توسعه آن در بهبود فعالیت های سازمانی نقش مهمی ایفا می کند و به رفتارهای داوطلبانه و اختیاری که بخشی از وظایف رسمی فرد نیستند ولی با این وجود توسط ایشان انجام و باعث بهبود موثر وظایف می شود، اطلاق می گردد. هدف: هدف اصلی تحقیق تعیین رابطه بین عدالت سازمانی و شخصیت کارکنان با رفتار شهروندی سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی کردستان بوده است. روش: نوع مطالعه این پژوهش توصیفی تحلیلی است که جهت انتخاب نمونه های آماری از روش طبقه بندی تصادفی استفاده شده است و جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد پادساکف (1990) به استناد مدل ارگان جهت سنجش رفتار شهروندی در قالب 5 بعد و پرسشنامه استاندارد نیهوف مورمن (1993) جهت سنجش عدالت با 3 بعد و پرسشنامه استاندارد کاستا و مک کری (2003) استفاده شده است. تعداد نمونه ها 167 نفر بوده است . یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که بین عدالت توزیعی با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنی دار وجود نداشته است، ولی بین عدالت رویه ای با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنی دار وجود داشته است. همچنین بین روان رنجوری با رفتار شهروندی سازمانی رابطه معنی دار وجود نداشته است ولی بین پذیرش تجربه با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط معنی دار وجود داشته است
پیش بینی اهمال کاری تصمیم گیری با توجه به ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی در دانشجویان
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اهمال کاری تصمیم گیری الگویی ناسازگارانه برای به تعویق انداختن، هنگام روبه رو شدن با تعارضات و انتخاب هاست. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی در پیش بینی اهمال کاری تصمیم گیری دانشجویان بود. روش: این مطالعه توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در شهر تهران در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند. شرکت کنندگان ۴۴۰ نفر از دانشجویان بودند که با رضایت آگاهانه و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های اهمال کاری تصمیم گیری، ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی را تکمیل نمودند. مراحل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ انجام شد و داده ها با استفاده از روش آماری همبستگی متعارف و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل همبستگی متعارف نشان داد که بین متغیرهای اهمال کاری تصمیم گیری با ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱>P). همچنین، براساس نتایج تحلیل رگرسیون، ۳۲ درصد از واریانس متغیر اهمال کاری تصمیم گیری به کمک متغیرهای پیش بین (ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی) قابل پیش بینی است. نتیجه گیری: با توجه به نقش اهمال کاری در تصمیم گیری در اتلاف وقت، عملکرد ضعیف و افزایش استرس و تأثیر ترس از شکست، خود شفقت ورزی و عدم تحمل بلاتکلیفی بر اهمال کاری تصمیم گیری لازم است توجه بیشتری به این موضوع گردد.
اثربخشی آموزش از طریق تلفن همراه بر خلاقیت، خودپنداره و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان رادیولوژی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش از طریق تلفن همراه بر خلاقیت، خودپنداره و خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان رادیولوژی شهر بهبهان انجام گرفت . روش کار: یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشکده پیراپزشکی بهبهان بود که در سال 94-95 مشغول به تحصیل بودند و نمونه پژوهشی، دانشجویان رشته رادیولوژی بودند که در این نیمسال مشغول به تحصیل و درس روش های پرتونگاری را اخذ نمودند. روش نمونه گیری در ابتدا به صورت تصادفی ساده از بین رشته های موجود در دانشکده، رشته رادیولوژی انتخاب گردید و در مرحله بعد همه دانشجویان کلاس مورد سنجش قرار گرفتند. متغیر مستقل در این پژوهش آموزش از طریق تلفن همراه و متغیرهای وابسته خلاقیت، خودپنداره و خودکارآمدی تحصیلی هستند . یافته ها: با توجه به نتایج تحلیل کوواریانس پس از تعدیل نمرات پیش آزمون، تفاوت بین گروه آزمون و کنترل در متغیر خلاقیت، خودپنداره و خودکارآمدی تحصیلی معنی دار بود. همچنین تفاوت در 4 مؤلفه خلاقیت (سیالی، ابتکار، انعطاف پذیری و بسط) و هر 6 مؤلفه خودپنداره (جسمانی، اجتماعی، عقلانی، اخلاقی، آموزشی و خلق و خو) نیز معنی دار بوده است . نتیجه گیری: استفاده از تلفن همراه در امر آموزش گروه آزمون موجب بهبود خلاقیت، خودپنداره و خودکارآمدی تحصیلی آزمودنی های این گروه نسبت به گروه کنترل شد که از دلایل احتمالی این امر می توان به ارائه محتوا در قطعات کوچک، تمرین و تکرار با فواصل زمانی و بازخورد به موقع و به کارگیری چندین حس فراگیر، دردسترس بودن این وسیله بدون محدویت زمانی و مکانی، استفاده بیشتر از زمان، اتصال محیط یادگیری غیررسمی به رسمی، اشاره کرد .
رابطه ی بین سلامت معنوی پرستاران با رفتارهای مراقبتی آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
انسان موجود پیچیده یی است که بُعدهای مختلف شناختی، اجتماعی، عاطفی و معنوی دارد و بُعد معنوی یکی از مهم ترین بُعدهای انسانی است که می تواند بر دیگر بُعدهای وی تأثیرگذار باشد. ازاین رو، هدف از این مطالعه، تعیین رابطه ی بین سلامت معنوی پرستاران با رفتارهای مراقبتی آنان بوده است. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی است که در آن، 256 پرستار شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر تهران در سال 1394، به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های دموگرافیک، سلامت معنوی و رفتارهای مراقبتی بوده است. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و همچنین روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و واریانس چند متغیّره تجزیه و تحلیل شد. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت نموده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نمره ی سلامت معنوی 21/5 ± 43/75 و میانگین نمره های رفتارهای مراقبتی در همه ی زیرمقیاس ها و مقیاس کلی، بیش از 3 بوده، که بیشترین میانگین مربوط به زیرمقیاس احترام قائل شدن برای دیگری (89/0 ± 12/4) و کمترین میانگین مربوط به زیرمقیاس توجه به تجارب دیگری (09/1 ± 38/3) بوده است. یافته ها همچنین نشان داد ارتباط مثبت معناداری بین میانگین نمره های کل رفتارهای مراقبتی و سلامت معنوی وجود دارد (01/0 > P، 84/0 = r). نتیجه گیری: نتیجه ی پژوهش نشان می دهد که رفتارهای مراقبتی و سلامت معنوی در پرستاران با هم رابطه دارند. بنابراین لازم است اقدام های مقتضی برای ارتقای رفتارهای مراقبتی و سلامت معنوی پرستاران در اولویت قرار گیرد تا پرستاران بتوانند خدمات بهتری به بیماران و خانواده ی آنان عرضه کنند.