فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴٬۱۲۱ تا ۲۴٬۱۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
ارزیابی درونی گروه آموزش مامایی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بهبود کیفیت آموزش مامایی برای ارتقاء سلامت مادران و نوزادان حیاتی است. این مطالعه با هدف ارزیابی درونی گروه های آموزشی رشته مامایی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام شده است. روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی در سال 1396 در گروه آموزشی رشته مامایی انجام شد. جامعه پژوهش شامل 36 دانشجوی مامایی، 16 دانش آموخته مامایی، 6 کارفرمایی فارغ التحصیلان، مسئول EDO ، رئیس دانشکده و کلیه اعضای هیئت علمی (11 نفر) بود. نمونه گیری در بخش اعضای هیئت علمی به صورت سرشماری و بقیه واحدهای پژوهش به صورت در دسترس انجام شد. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه، فرم مشاهده و چک لیست بود. برای تعیین نقاط قوت و ضعف درحوزههای مورد بررسی از دامنه زیراستفاده شده است. نتایج داده های کمتر از 50% نامطلوب، داده های بین 80-50 درصد نسبتاً مطلوب و داده های بالاتر از 80 درصد مطلوب در نظر گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS آزمون های آماری توصیفی شامل فراوانی و درصد، میانگین و جمع کل انجام شد. یافته ها: نتایج ارزیابی درونی گروه مامایی نشان می دهد در کل حوزه های نه گانه مورد بررسی، این گروه از مجموع امتیاز کل حوزه ها 828 امتیاز، 689 امتیار معادل 21/83 درصد را کسب نموده است که با توجه به استاندارد گوردمن در سطح مطلوب قرار دارد. وضعیت گروه مامایی در حوزه های رسالت واهداف آموزشی، مدیریت و سازماندهی برنامه های آموزشی، هیأت علمی و سنجش و ارزیابی در جایگاه مطلوبی قرار دارد. اما در حوزه های دانشجویان، منابع آموزشی، پژوهشی و دانش آموخته گان در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد. نتیجه گیری: گرچه وضعیت گروه مامایی با توجه به امتیازات کسب شده مطلوب بود، اما حوزه های دانشجویان و دانش آموختگان نیازمند توجه بیشتری است. لذا اقدامات لازم جهت رفع نقاط ضعف به ویژه در دو حوزه مذکور ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی آموزش تلفیقی مهارت های ارتباطی و طرحواره درمانی بر ترس از صمیمت زنان مراجعه کننده به کلینیک های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم تابستان(مرداد) ۱۳۹۹ شماره ۸۹
553-559
حوزههای تخصصی:
زمینه : مطالعات متعددی به تأثیر مهارت های ارتباطی و طرحواره درمانی بر ترس از صمیمت زوجین پرداخته اند. اما پیرامون اثربخشی آموزش تلفیقی مهارت های ارتباطی و طرحواره درمانی بر ترس از صمیمیت زنان شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف : بررسی اثربخشی آموزش تلفیقی مهارت های ارتباطی و طرحواره درمانی بر ترس از صمیمیت زنان مراجعه کننده به کلینیک های شهر اصفهان بود. روش : پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه ی آماری کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره شهر اصفهان در زمستان سال 1397 بود. 30 نفر به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: پرسشنامه ترس از صمیمیت ( FIS ) دسکاتنر و تلن (1991) و جلسات آموزش تلفیقی مهارت های ارتباطی و طرحواره درمانی طاهری (1394). تحلیل داده ها با استفاده روش تحلیل کوواریانس چند متغیره انجام شد. یافته ها : آموزش مهارت های ارتباطی و طرحواره درمانی بر ترس از صمیمیت زنان مراجعه کننده به کلینیک های شهر اصفهان تأثیر دارد (05/0 > p ). نتیجه گیری : ترس از صمیمیت زنان مراجعه کننده به کلینیک های شهر اصفهان بر اساس آموزش مهارت های ارتباطی و طرحواره درمانی بهبود یافت.
آینده و سرنوشت: از بی معنایی و فروپاشی تا انسجام روانی
حوزههای تخصصی:
سهم امید و انتظار درمان در احساس بهبود مراجعان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین سهم امید و انتظار درمان در احساس بهبود مراجعان بود. برای این منظور در پژوهشی توصیفی از نوع همبستگی، از بین مراجعه کنندگان به مراکز خدمات مشاوره و روان شناسی شهر تهران، 160 نفر را، که حداقل دو جلسه از روان درمانی آن ها گذشته بود، به صورت نمونه برداری هدفمند انتخاب و با استفاده از پرسشنامه واحدهای ذهنی امید و انتظار درمان و احساس بهبود ارزیابی کردیم. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیری نشان داد که امید و انتظار درمان 5/93 درصد واریانس احساس بهبود، 3/87 درصد واریانس آشفتگی نشانه، 1/93 درصد واریانس روابط بین فردی و 9/90 درصد واریانس کنش وری نقش اجتماعی را تبیین می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که امید و انتظار درمان سهم معنادار در احساس بهبودی مراجعان دارد.
روانشناس پاسخ می دهد
منبع:
پیوند ۱۳۶۴ شماره ۷۲
حوزههای تخصصی:
اثربخشی بسته مشاوره تربیتی بومی بر کیفیت روابط والد- فرزندی و خودکارآمدی والدگری بر مادران دارای پسر نوجوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش بسته تربیتی بومی بر کیفیت روابط والد-فرزندی و خودکارامدی والدگری بر مادران دارای پسر نوجوان بود. روش : روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه های آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش مادران دارای نوجوان پسر 12 تا 18 سال شهر اصفهان در سال 1398 به تعداد 78 نفر بودند که از بین آن ها 40 مادر که روابط والد-فرزندی و خودکارآمدی والدگری پایین تری داشتند به روش هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای بسته مشاوره تربیتی بومی (محقق ساخته) را دریافت کردند و گروه گواه در طول پژوهش هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه رابطه والد-فرزندی پیانتا (1994) و خودکارآمدی والدگری دومکا و همکاران (1996) را در سه مرحله تکمیل کردند. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر برنامه بسته مشاوره تربیتی بومی بر افزایش رابطه والد-فرزندی (003/0 =P) و خودکارآمدی والدگری مثبت (024/0 =P) و کاهش خودکارآمدی والدگری منفی (033/0 =P) در مرحله پس آزمون و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که آموزش این برنامه برای پیشگیری و اصلاح روابط هر یک از والدین با پسران نوجوان خود موجب کاهش خودکارآمدی والدگری منفی و بهبود رابطه والد- فرزندی شده تا کمتر شاهد تعارض بین والدین و پسران نوجوان جامعه باشیم؛ این پژوهش می تواند برای روان درمانگران و مشاوران در حوزه مشاوره نوجوان و انتخاب نوع مداخله برای آموزش به والدین مفید باشد.
بررسی نقش تنظیم التزام راهبردی به عنوان یک راهبرد ارتقای خود در حافظه فعال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
فرا تحلیل اثربخشی مداخلات عصب روان شناختی بر بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلالات یادگیری ویژه
حوزههای تخصصی:
مقدمه : اختلالات یادگیری یکی از اختلالات عصب روان شناختی است که به تأخیر و کاهش عملکرد دانش آموزان در برخی دروس، مانند حساب، خواندن، نوشتن، املا و گفتار اشاره دارد و شکاف قابل توجهی میان توان بالقوه و میزان عملکرد واقعی دانش آموزان ایجاد می کند. هدف : هدف از پژوهش حاضر فراتحلیل اثربخشی مداخلات عصب روان شناختی بر بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلالات یادگیری ویژه بود. روش: این پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل انجام شد. جامعه آماری شامل پایان نامه ها و تحقیقات چاپ شده در مجلات علمی- پژوهشی است که در طول ۱۰ سال گذشته (۱۳۹۷-۱۳۸۸) در زمینه ی مداخلات عصب روان شناختی بر بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلالات یادگیری ویژه در ایران انجام شده اند. حجم نمونه از بین ۳۶ پژوهش، ۲۴ پژوهش که از لحاظ روش شناختی مورد قبول بود، انتخاب و فراتحلیل بر روی آن انجام گرفت. ابزار پژوهش چک لیست فراتحلیل است. یافته ها: این پژوهش ها مبتنی بر ۶۹۵ نمونه و ۲۴ اندازه اثر بوده است . نتایج فراتحلیل نشان داد میزان اندازه اثر مداخلات عصب روان شناختی بر بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلالات یادگیری ویژه ۱/۵۸ = d است ( ۰/۰۰۱ = p ). این اندازه اثر طبق جدول کوهن بالا است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که این مداخلات عصب روان شناختی بر بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان با اختلالات یادگیری ویژه تأثیر بسیار زیادی داشته است. بنابراین پیشنهاد می گردد که متخصصان امر از این مداخلات در جهت بهبود علائم این دانش آموزان استفاده نمایند. همچنین بر اساس رویکردهای مختلف درمانی، توجه به بافت فرهنگی جوامع مختلف، در اثربخشی درمان حائز اهمیت است.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر طلاق عاطفی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم اسفند ۱۴۰۰ شماره ۱۲ (پیاپی ۶۹)
۲۱۴-۲۰۳
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر طلاق عاطفی زوجین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر شیراز در سال 1400-1399 بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 زوج از آنان انتخاب و در سه گروه(در گروه آزمایش زوج درمانی هیجان مدار 10 زوج، در گروه آزمایش ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس 10 زوج و گروه گواه 10 زوج) جایگزین شدند. از پرسشنامه طلاق عاطفی(EDQ) گاتمن(1995) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها بوسیله آزمون های آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که هر دو درمان مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه گواه اثربخشی معناداری بر طلاق عاطفی اعمال کردند (05/0>P). همچنین زوج درمانی هیجان مدار در مقایسه با ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس بر کاهش طلاق عاطفی مؤثرتر بود (05/0>P). بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که زوج درمانی هیجان مدار و ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس می توانند به عنوان یک شیوه درمانی برای کاهش طلاق عاطفی در مراکز درمانی به کار برده شوند.
سخن سردبیر: دوقلوهای به هم چسبیده مرگ و زندگی: آیا دیدگاه زندگی نزیسته اروین یالوم در توجیه ترس از مرگ، کافی است؟
حوزههای تخصصی:
این مقاله فاقد چکیده میباشد.
نقش تعهد سازمانی بر فرسودگی شغلی معلمان با میانجی گری شوخ طبعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی شغلی عامل اصلی کاهش کارایی و از دست رفتن نیروی انسانی است و پیامدهای منفی بر ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی بر جای می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعهد سازمانی با فرسودگی شغلی با میانجی گری شوخ طبعی در معلمان انجام شد. این پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. نمونه پژوهش تعداد 213 نفر از معلمان مقطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم شهر مشهد در سال 1398 بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه های فرسودگی شغلی، تعهد سازمانی و مقیاس شوخ طبعی را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان دادند بین تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی همبستگی منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، شوخ طبعی با فرسودگی شغلی رابطه منفی و معناداری دارد. علاوه بر این، مسیر تعهد سازمانی به فرسودگی شغلی با میانجی گری شوخ طبعی، معنی دار بود. براساس یافته های پژوهش، شوخ طبعی نقش میانجی بین تعهد سازمانی و فرسودگی شغلی معلمان دارد؛ بنابراین، افزایش شوخ طبعی و ارتقای تعهد سازمانی در معلمان به منظور پیشگیری از فرسودگی شغلی پیشنهاد می شود.
تحلیل عاملی تأییدی و پایایی نسخه فارسی مقیاس منبع کنترل ورزشی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۳
253-274
حوزههای تخصصی:
اثربخشی بسته درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر روابط بین فردی در زنان و مردان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
215 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی بسته درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر روابط بین فردی زنان و مردان مبتلا به اختلال وسواس-جبری بود. روش: این پژوهش به روش آزمایشی و با طرح پیش آزمون–پس آزمون با یک گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری (سه ماهه) صورت گرفت. با توجه به ملاک های ورود کلیه مراجعینِ زن و مردِ کلینیک نیکتا با تشخیص اختلال وسواس فکری-عملی، در شرایط پیش آزمون به پرسشنامه مهارت های ارتباطی بین فردی (ماتسون و همکاران، 1995) پاسخ داده و آنهایی که یک انحراف استاندارد پایین تر (زیر نمره 62) در این پرسشنامه کسب کردند، به تعداد 77 نفر غربال شده و از بین آنها تعداد 30 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در 2 گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش تحت بیست جلسه 120 دقیقه ای و هفته ای دو جلسه بسته درمانی تلفیقی محقق ساخته قرار گرفتند. در پایان دوره درمان مجددا در مرحله پس آزمون از هر دو گروه خواسته شد تا به پرسشنامه پژوهش پاسخ دهند. دادهها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده بسته درمانی تلفیقی بر روابط بین فردی در گروه آزمایش (12/30 = F، 001/0 ˂ P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (001/0 > p). نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از این پژوهش، با توجه به اینکه افراد با آگاهی از پذیرش و تعهد نسبت به آموزش های دریافتی و تقویت توجه آگاهی در کنار بهره گیری از آموزش های طرحواره درمانی، به طور مؤثری در بهبود روابط بین فردی عمل کردند، تلفیق این سه رویکرد در پیشبرد اهداف درمانی در درمان افراد مبتلا به اختلال وسواس مؤثر خواهد بود.
اثربخشی درمان فراشناختی بر حافظه کاذب جانبازان مبتلا به اختلال به PTSD(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر درمان فراشناختی بر حافظه کاذب افراد مبتلا به اختلال استرس پس از یک سانحه بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون انجام شد. جامعه آماری آن همه جانبازان مبتلا به تشخیص PTSD مراجعه کننده به مراکز شهر اصفهان و شهرستان نجف آباد بودند. از بین آنها تعداد 30 بیمار مبتلا به PTSD به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار داده شدند (هر گروه 15 نفر). آزمودنی ها در هر گروه قبل و پس از درمان به وسیله پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی و آزمون حافظه کاذب رودیگر و مک درموت آزمایش شدند. هشت جلسه درمان گروهی فراشناختی روی گروه آزمایش انجام شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد گروه آزمایش در مرحله پس آزمون، بهبودی معناداری در حافظه کاذب یافتند (05/0P<)؛ ولی تفاوت معناداری در مؤلفه یادآوری کاذب مشاهده نشد. با توجه به یافته های این پژوهش مبنی بر تأثیر درمان فراشناختی بر بهبود کاذب، از این درمان برای بهبود این متغیرها در افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه استفاده می شود.
تعیین رابطه بین جهت گیری انگیزاننده هدف با گرایش به مسیرهای شغلی بدون مرز و متنوع (موردمطالعه: شرکت پروژه های نیروگاهی ایران (مپنا))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیایی که هرساله میلیون ها شغل به دلیل تغییرات تکنولوژی از بین رفته و میلیون ها شغل جدید ایجاد می شود، مسئله اشتغال و افزایش بهره وری شغلی به یکی از مهم ترین مسائل برای افراد تبدیل شده است؛ ازآنجاکه مسیر شغلی بدون مرز و مسیر شغلی متنوع به عنوان یکی از عوامل مهم در افزایش بهره وری شغلی شناخته شده اند، در این مقاله به بررسی نقش انگیزاننده جهت گیری هدف بر مسیر شغلی بدون مرز و مسیر شغلی متنوع پرداخته شده است. تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی، ازنظر رویکرد و ماهیت پژوهش علی-معلولی، ازنظر روش جمع آوری داده، توصیفی پیمایشی و ازنظر نوع داده، کمی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران پروژه های شرکت مپنا به تعداد 414 نفر است. حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران 201 نفر برآورد شد. چهار فرضیه این پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی و مدل سازی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان دهنده آن است که گرایش به یادگیری تأثیر مثبت و معناداری بر مسیر شغلی متنوع و مسیر شغلی بدون مرز داشته و بدین ترتیب مسیر شغلی متنوع و مسیر شغلی بدون مرز شامل توسعه مهارت ها بوده و گرایش به یادگیری به افراد کمک می نماید تا به توسعه و تقویت مهارت های موردنیاز محیط شغلی بپردازند. همچنین نتایج نشان دهنده این بود که گرایش به عملکرد تأثیر منفی بر مسیر شغلی متنوع و مسیر شغلی بدون مرز دارد. دغدغه اصلی افراد عملکرد محور حفظ موفقیت در شغل فعلی بوده و یادگیری اهمیت خاصی ندارد نگرانی در مورد حفظ شغل ممکن است باعث تمایل به حفظ ثبات شده و به امنیت شغلی کمک نماید. افراد با گرایش به عملکرد ممکن است به دلیل تجربه کردن عدم امنیت شغلی در جستجوی ثبات سازمانی باشند.
مقایسه اثر بخشی آموزش راهبرد یادگیری تجسم کردن و آموزش خود نظم دهی بر مهارت حل مسأله دانش آموزان پایه هفتم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش راهبرد یادگیری تجسم کردن و آموزش خودنظم دهی بر مهارت حل مسأله دانش آموزان انجام شد. روش بررسی: روش پژوهش حاضر آزمایشی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پایه ی هفتم شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1397-1396 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 120 دانش آموز (60 دانش آموز دختر- 60 دانش آموز پسر) به عنوان نمونه انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه حل مسأله هپنر و پترستن استفاده شد که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج: یافته ها نشان داد که دو روش آموزش راهبرد تجسم کردن و آموزش خودنظم دهی بر افزایش مهارت حل مسأله دانش آموزان اثر بخش بود، اما بین تأثیر این دو روش تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین مشخص شد که آموزش راهبرد تجسم کردن موجب افزایش میانگین مؤلفه اعتماد به حل مسایل، سبک گرایش اجتناب و کنترل شخصی می شود، اما آموزش خودنظم دهی تنها در مؤلفه ی اعتماد به حل مسایل و سبک گرایش اجتناب اثر معناداری داشت. همچنین نتایج نشان داد آموزش راهبرد یادگیری تجسم کردن در مؤلفه کنترل شخصی بیشتر از آموزش خودنظم دهی اثر بخش بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آموزش راهبرد یادگیری تجسم کردن و آموزش خودنظم دهی در مهارت حل مسأله بر دانش آموزان پسر بیشتر از دانش آموزان دختر اثر داشت. لیکن در مؤلفه ی اعتماد به حل مسایل آموزش راهبرد تجسم کردن برای دانش آموزان پسر اثر بخش تر از دانش آموزان دختر بود و آموزش خودنظم دهی برای دانش آموزان دختر اثر بخش تر از دانش آموزان پسر بود.
طراحی برنامه آموزش فلسفه برای والدین و اثربخشی آن با برنامه آموزش فلسفه برای کودکان در تحول اخلاقی و خود مهارگری دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف آموزش فلسفه برای والدین و تعیین اثربخشی آن با برنامه آموزش فلسفه برای کودکان در تحول اخلاقی و خودمهارگری دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی انجام شد. روش کار: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مدارس دوره ششم ابتدایی و مادران آنان در شهر ایلام بود. تعداد 100 نفر از دانش آموزان به همراه مادران آنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. از پرسشنامه تحول اخلاقی (لیند، 200 ۴ و 2005) و مقیاس خودمهارگری (200 ۴) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده های جمع آوری شده به کمک شاخص های آمار توصیفی و استنباطی (تحلیل کواریانس چند متغیره) با نرم افزار SPSS.22 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه به طور معناداری روی نمره خودمهارگری (54/0 = 2 partial ƞ و 0001/0 > P ، 31/36 = (90 و 3) F ) و تحول اخلاقی (45/0 = 2 partial ƞ و 0001/0 > P ، 25/25 = (90 و 3) F ) تأثیر دارد. میانگین نمرات تحول اخلاقی و خودمهارگری مادران گروه آزمایش در مقایسه با مادران گروه کنترل در پایان آموزش بیشتر بود (01/0 > P ). همچنین، میانگین نمرات دانش آموزان گروه آزمایش در تمامی مقیاس ها بالاتر از دانش آموزان گروه کنترل بود (01/0 > P ). در هیچ یک از مقیاس ها در مادران و دختران گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد (05/0 < P ). با این حال، در دو مقیاس خودمهارگری و تحول اخلاقی، نمرات مادران گروه آزمایش از دختران گروه آزمایش به طور معناداری بالاتر بود (01/0 > P ). نتیجه گیری: نتیجه این که برنامه آموزش فلسفه بر تحول اخلاقی و خودمهارگری والدین و دختران دانش آموز تأثیر داشت. بنابراین، می توان از این برنامه برای بهبود تحول اخلاقی و خودمهارگری دانش آموزان و والدین شان استفاده کرد.
حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی در نوجوانان: نقش واسطه ای خودکارآمدی و حرمت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه یک مدل برای ارتباط حمایت اجتماعی، خودکارآمدی، حرمت خود و رضایت از زندگی بود. 213 دانش آموز مقطع دبیرستان (111 دختر ، 102 پسر) برای شرکت در این مطالعه به روش نمونه برداری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس چند بعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دالم، زیمت و فارلی، 1988)، مقیاس خودکارآمدی عمومی (شرر و دیگران، 1982)، مقیاس حرمت خود (رزنبرگ، 1965) و مقیاس رضایت از زندگی (دینر، امانس، لارسن و گریفین، 1985) را پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان دادند حمایت اجتماعی با سه متغیر خودکارآمدی، حرمت خود و رضایت از زندگی رابطه مثبت معنادار دارد. افزون بر آن، رابطه حرمت خود با رضایت از زندگی و رابطه خودکارآمدی با حرمت خود مثبت و معنادار بود. در مجموع یافته ها نشان دادند حمایت اجتماعی بر رضایت از زندگی اثر مستقیم دارد و به واسطه خودکارآمدی و حرمت خود بر رضایت از زندگی به صورت غیرمستقیم تأثیر گذار است. نتایج این پژوهش ضرورت توجه به منابع حمایت اجتماعی در تقویت خودکارآمدی، حرمت خود و رضایت از زندگی نوجوانان را مورد تأکید قرار داد.