فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۱۴۱ تا ۱۰٬۱۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در رابطه بین خوش بینی تحصیلی با سرزندگی تحصیلی است. روش ها: بدین منظور از روش توصیفی- همبستگی استفاده شده است. جامعه پژوهش، دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه زنجان در سال تحصیلی97- 1396 بود، که از تعداد 4834 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای نسبتی 400 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه های سرزندگی تحصیلی، خوش بینی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزارهای LisreL8/88 و spss 18 انجام شد. یافته ها : یافته های پژوهش حاکی از برازش مدل و تایید کلیه فرضیه های پژوهش، بجز یک مورد بود. مدل پیشنهادی نشان داد خوش بینی تحصیلی از طریق میانجی انعطاف پذیری شناختی (بصورت غیرمستقیم) با سرزندگی تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار دارد (01/0> p ). تحلیل همبستگی نشان داد بین خوش بینی تحصیلی و سرزندگی تحصیلی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد (05/0> p )، در حالی که در مدل، رابطه معنی داری بین این دو متغیر مشاهده نشد. همچنین بر اساس مدل مشاهده شد که بین خوش بینی تحصیلی و انعطاف پذیری شناختی، و نیز بین انعطاف پذیری شناختی و سرزندگی تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد (05/0> p ). نتیجه گیری : یافته های به دست آمده بر نقش خوش بینی تحصیلی در انعطاف پذیری شناختی دانش آموزان جهت نیل به سرزندگی تحصیلی تاکید می کند . یافته های پژوهش با توجه به شواهد نظری و تجربی به بحث گذاشته شده و پیشنهادهایی بدین منظور ارائه گردیده است.
پیش بینی بی رمقی زناشویی بر پایه خود-تمایزیافتگی و باورهای ارتباطی با میانجیگری ساماندهی هیجانی در زنان درخواست کننده طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه زناشویی و عوامل مؤثر بر آن نقش برجسته ای در خوشنودی زوجین از زندگی مشترک و دوام پیوند زناشویی ایشان دارد، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی ساماندهی هیجانی در رابطه میان خود-تمایزیافتگی و باور های ارتباطی با بی رمقی زناشویی زنان انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه ی آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده همه ی زنان درخواست کننده طلاق مراجعه کننده به دادگاه شهر کرمانشاه در سال 1398 بود که از میان آن ها به صورت در دسترس 200 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه خود-تمایزیافتگی Skowron & Friedlander, 1998)( ، پرسشنامه بی رمقی زناشویی Pines & Nunes, 2003))، سنجه ساماندهی هیجان (Garnefski, Kraaij & Spinhoven, 2001) و پرسشنامه باورهای ارتباطی Eidelson & Epstein, 1982 ) ) بود. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل مسیر استفاده گردید تا روابط علی میان متغیرها مشخص شود. نتایج نشان داد که متغیرهای مهارت ارتباطی و خود-تمایزیافتگی به طور معنادار قادر به پیش بینی بی رمقی زناشویی بودند. همچنین هیجانات مثبت و منفی نیز به طور معنادار قادر به پیش بینی بی رمقی زناشویی بودند. همچنین یافته های تحلیل مسیر نشان داد هیجان مثبت و منفی دارای نقش میانجی گر جزئی در رابطه میان خود-تمایزیافتگی و مهارت ارتباطی با بی رمقی زناشویی است. به عبارت دیگر، نقش میانجی گری هیجانات مثبت و منفی مورد تائید قرار گرفت. درمجموع، به نظر می رسد بی رمقی زناشویی پدیده ای است که ضمن درگیر کردن بسیاری از زوج ها، از عوامل فراوانی ازجمله خود-تمایزیافتگی، باورهای ارتباطی و ساماندهی هیجان تأثیر می پذیرد. بنابراین نیاز است در مداخله های درمانی، خانواده درمانی و آموزش های خانواده توجه ویژه ای به خود-تمایزیافتگی، باورهای ارتباطی و همچنین ساماندهی هیجان صورت پذیرد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی بر بازداری رفتاری، خودکنترلی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کم توجهی/بیش فعالی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال کم توجهی/بیش فعالی یک اختلال عصبی/ رشدی است که توسط تعدادی از علائم، رفتارهای تکانشی و ناتوانی در تمرکز نشان داده می شود. ضروری است با به کارگیری درمان های روان شناختی مناسب نسبت به کاهش این علائم اقدام نمود. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی بر بازداری رفتاری، خودکنترلی و رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کم توجهی/بیش فعالی انجام گرفت. مواد و روش ها: ر وش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل نوجوانان پسر ۱۳ تا ۱۸ سال دارای اختلال کم توجهی/ بیش فعالی مراجعه کننده به مرکز اورژانس اجتماعی شیراز در سال ۱۳۹۸ بودند. در این پژوهش تعداد ۳۰ نوجوان دارای اختلال کم توجهی/بیش فعالی نفر از طریق ارزیابی روان پزشکی و مقیاس رفتاری کودک آخنباخ با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. (۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل). گروه آزمایش مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی را طی دو ماه و نیم در (۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای) دریافت نمودند؛ اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار باقی ماندند. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل آزمون برو/نرو، پرسشنامه خودکنترلی تانجنی و پرسشنامه خطرپذیری نوجوانان ایرانی بود. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ در دو بخش توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر) انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر بازداری رفتاری، افزایش خودکنترلی و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان دارای اختلال کم توجهی/بیش فعالی تأثیر معنادار دارد . (۰۱/۰> p ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که درمان مبتنی بر ذهن آگاهی موجب بهبود بازداری رفتاری، افزایش خودکنترلی و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان مبتلابه اختلال کم توجهی/بیش فعالی شده است؛ بنابراین در نظر گرفتن این روش درمانی در کنار سایر روش ها، در جهت کاهش علائم افراد مبتلا به اختلال کم توجهی/بیش فعالی پیشنهاد می شود.
تاثیر برنامه آموزش حافظه رقابتی برسوگیری تفسیر دربیماران سرطانی دچاراختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بر طبق راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5)، بیماری های پزشکی مانند سرطان زمانیکه ناگهانی و فاجعه بار باشند به عنوان رویدادی آسیب زا در نظر گرفته می شوند و می تواند عاملی برای شروع اختلال استرس پس از سانحه باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر برنامه آموزش حافظه رقابتی بربهبود عملکرد سوگیری تفسیر در بیماران مبتلا به سرطان که دچار اختلال استرس پس از سانحه شده اند، می باشد. روش: با روش پژوهش نیمه آزمایشی یک نمونه 60 نفری از بیماران با تشخیص تازه سرطان با علایم استرس پس از سانحه انتخاب شد و به یک گروه مداخله آموزش حافظه اختصاصی(30 نفر) و گروه دوم شامل مداخله آموزش حافظه رقابتی(30 نفر)، تقسیم شدند. ارزیابی های پیش آزمون شامل سیاهه فهرست اختلال استرس پس از سانحه (PCL-5) بود و مجموعه ای از فیلم های کوتاه نیز به منظور بررسی سوگیری تفسیر بکار گرفته شد. گروه یک شش جلسه ۴۵ دقیقه ای و گروه 2 هفت جلسه ۴۵ دقیقه مداخله انفرادی دریافت کردند. کلیه ارزیابیها در مراحل پس از درمان و نیز پی گیری سه ماهه اجرا شدند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط بررسی شد. یافته ها: تحلیل نتایج حاکی از اثربخشی معنادار مداخله آموزش حافظه رقابتی در کاهش میزان سوگیری تفسیر در بیماران سرطانی با علایم استرس پس از سانحه در قیاس با گروه آموزش حافظه رقابتی بود. نتیجه گیری: ما نتیجه گرفتیم که مداخله آموزش حافظه رقابتی می تواند به عنوان مداخله ای مؤثر در کاهش سوگیری تفسیر در افراد سرطانی دچار اختلال استرس پس از سانحه به کار رود.
ارائه الگوی مدیریت توانمندسازی برای مدیران مدارس متوسطه آموزش و پرورش شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
155 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی مدیریت توانمندسازی برای مدیران مدارس متوسطه آموزش و پرورش شهر تهران انجام شده است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی و از نظر روش اجرای پژوهش از نوع داده بنیاد است. صاحب نظران و خبرگان دانشگاهی و مدیران آموزشی فعال در میدان عمل به عنوان جامعه پژوهش در نظر گرفته شدند که با روش هدفمند گلوله برفی با انجام 18 مصاحبه، تشحیص محقق این بوده است که اطلاعات گردآوری شده به نقطه اشباع رسیده است. ابزار گردآوری داده ها بررسی اسناد ملی و بین المللی مرتبط با موضوع و همچنین مصاحبه اکتشافی نیمه ساختار یافته بود. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن بود که ابعاد شناسایی شده برای الگوی توانمندسازی مدیران دوره متوسطه شهر تهران شامل ابعادی چون توانایی های عمومی، توانایی های بلوغی، توانایی های عقلانی-ادراکی، توانایی های رهبری، توانایی های بین فردی و توانایی های سازمانی-مدیریتی می باشند. به منظور اعتباریابی الگوی نهایی، از تکنیک دلفی استفاده شد که بیانگر تأیید یافته های پژوهش می باشد. نتیجه گیری: به گونه ای که می توان گفت ابعاد الگوی توانمندسازی بدست آمده در این پژوهش ترکیب کاملی از پژوهش داخلی و خارجی است که در هیچ یک از آنها بعدی فراتر از این 6 بعد بدست نیامده است.
اثر بخشی بازی درمانی گروهی بر پذیرش اجتماعی و امید در کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
125 - 140
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی گروهی بر بهبود پذیرش اجتماعی و امید در کودکان مبتلا به سرطان انجام شده است. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گروه گواه، طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه و جامعه آماری 30 کودک10-8 ساله مبتلا به سرطان بیمارستان سیدالشهدا شهر اصفهان سال 1393 بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و گروه گواه (15نفر) کاربندی شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه پذیرش اجتماعی کودکان (فورد و روبین، 1970) و امید کودکان اشنایدر و همکاران (1997) و نیز بسته آموزشی بازی درمانی گروهی مبتنی بر نظریه های راجرز و لندرث بود که در 10 جلسه 90 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر آموزش بازی درمانی گروهی بر پذیرش اجتماعی (7/71 =P= 0/009 ,F) و امید به زندگی (9/53 =P=0/005 ,F) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: پرورش مهارت در دوران کودکی لازمه ای اساسی برای برقراری ارتباط با دیگران و جهان اطراف به شمار می رود، لذا می توان از بازی به عنوان یکی از علل ارتقاء مهارت پذیرش اجتماعی و امید به زندگی در کودکان برشمرد.
کارکرد ردیابی چشمی در تشخیص زودرس نقص خفیف شناختی (MCI)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشخیص زودهنگام دمانس در سالمندان همواره دشوار بوده است. هدف پژوهش حاضر بررسی حرکات چشم سالمندان به منظور سنجش توانایی این ابزار در تشخیص زودرس نقص خفیف شناختی به عنوان مرحله پیش درآمد دمانس است. بدین منظور، 60 نفر از سالمندان کانون بازنشستگان فرهنگیان شهر اصفهان به شکل دردَسترس انتخاب شدند و آزمون NUCOG به منظور غربال گری بر روی آنها انجام شد. سپس ۳ گروه 8نفره (سالم، مبتلا به دمانس و مبتلا به نقص خفیف شناختی) به شکل تصادفی انتخاب و در تکالیف ردیابی چشمی بررسی شدند. نتایج نشان داد سالمندان سالم بیشترین و سالمندان مبتلا به دمانس کمترین میزان توجه و یادآوری تصویر تکراری را در مکث دودقیقه ای مبذول داشتند. افراد مبتلا به نقص خفیف شناختی به شکل معنی داری بین این دو طیف بودند (۰۱/۰>P). به نظر می رسد با کمک ردیابی چشمی بتوان به تشخیص سریع و کم هزینه ای برای نقص خفیف شناختی دست یافت.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نظم جویی شناختی هیجان در دانش-آموزان پسر تیزهوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸ (پیاپی ۵۳)
163-174
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBCT ) بر نظم جویی شناختی هیجان دانش آموزان پسر تیزهوش بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول دبیرستان تیزهوشان شهر بابک در سال تحصیلی 98-1397 بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. بدین گونه که پس از اجرای اولیه پرسشنامه،30 نفر که از نظم جویی شناختی هیجانی کمتری برخوردار بودند از جامعه آماری پژوهش انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جای داده شدند. برای گروه آزمایش در طی 8 جلسه 2 ساعته، برنامه مداخله آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در فاصله پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان ناسازگارانه و افزایش راهبردهای سازگارانه (به جز پذیرش و تمرکز مجدد بر برنامه ریزی) تاثیر معناداری دارد ( 01/0 P < ). بنابراین می توان آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را به عنوان مداخله ای موثر در بهبود دشواری نظم جویی شناختی هیجان دانش آموزان تیزهوش دانست.
اثربخشی آموزش شفقت به خود برخودانتقادی مادران کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹ (پیاپی ۵۴)
121-130
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شفقت به خود بر میزان خودانتقادی مادران کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مادران کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص مراجعه کننده به مراکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر اردبیل در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند (150 نفر). تعداد نمونه مورد پژوهش 40 نفر از مادران بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل به شیوه تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 70 دقیقه ای آموزش شفقت به خود دریافت کردند و گروه کنترل بدون مداخله باقی ماند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس سطوح خودانتقادی (تامپسون و زوروف، 2004) استفاده شد. تجزیه تحلیل داده ها با آزمون کوواریانس چندمتغیره ( MANCOVA ) انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش شفقت به خود تأثیر معناداری بر کاهش میزان خودانتقادی مادران کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص داشت (01/0 P< ). این نتایج بر اهمیت استفاده از برنامه های آموزش شفقت به خود به منظور بهبود بهزیستی روانی والدین کودکان مبتلا به اختلال یادگیری خاص تاکید دارد.
اثربخشی خودمهارگری هیجانی بر سرزندگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد تحصیلی به عنوان یکی از شاخص های ارزیابی یادگیری دانش آموزان و کیفیت آموزش طی سال های متمادی به طور گسترده مورد توجه متخصصان قرارگرفته است. دانش آموزان در زندگی با انواع کشاکش ها، موانع و فشارهای ویژه دوران تحصیل روبه رو می شوند که تهدیدی برای عملکرد تحصیلی و شادابی آنها است. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودمهارگری هیجانی بر سرزندگی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. از جامعه آماری که شامل تمامی دانش آموزان پسر متوسطه دوره اول شهر بیرجند در سال تحصیلی 1399-1398 بودند، تعداد 40 دانش آموز به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش خودمهارگری هیجانی قرار گرفتند، اما افراد گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای جمع آوری این پژوهش شامل پرسش نامه سرزندگی تحصیلی دهقان زاده و چاری (1391)، عملکرد تحصیلی درتاج (1383) و خودمهارگری تانجنی و همکاران (2004) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر بین گروهی در سطح معنا داری 0/05= α انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که آموزش خودمهارگری هیجانی بر سرزندگی تحصیلی (0/01 p< )، عملکرد تحصیلی و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، تأثیرات هیجانی، برنامه ریزی، فقدان مهار پیامد، و انگیزش)، مؤثر بود (01/0 p< ) و این نتایج به دست آمده در دوره پیگیری نیز تداوم داشت ( 0/01 p< ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که آموزش خودمهارگری هیجانی به دانش آموزان باعث بهبود مهارت های مربوط به تاب آوری و سازش یافتگی و پیشگیری از بروز هیجان نامناسب شده و در نتیجه سرزندگی و عملکرد تحصیلی آنها، افزایش پیدا خواهد کرد.
آزمون و مقایسه مدل علّی اعتماد تیمی بر اساس ویژگی های تیم، شغل و سازمان در کارکنان با اعتمادپذیری بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون و مقایسه مدل علّی اعتماد تیمی براساس ویژگی های تیم (بسندگی مهارت های شغلی)، شغل (ابهام نقش) و سازمان (رهبری مشارکتی) در کارکنان با اعتماد پذیری بالا و پایین بود. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی از طریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) است. نمونه این پژوهش شامل 319 نفر از کارکنان شرکت بهره برداری، تولید و انتقال آب جنوب شرق خوزستان بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. مقیاس های بسندگی مهارت های شغلی (جارونپا و همکاران، 1998)، ابهام نقش (ریزو و همکاران، 1970)، رهبری مسیر- هدف (ایندویک، 1988)، اعتمادپذیری (آشلیگ و همکاران، 2012) و اعتماد تیمی (کاستا و اندرسون، 2011) جهت جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. ارزیابی مدل پیشنهادی از طریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزار های AMOS و SPSS نسخه 24 انجام گرفت. یافته ها نشان دهنده برازش مطلوب مدل پیشنهادی با داده ها بود. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم بسندگی مهارت های شغلی به اعتماد تیمی (0001/0p< ،56/0β=)، ابهام نقش به اعتماد تیمی (0001/0p< ،19/0- β=) و رهبری مشارکتی به اعتماد تیمی (0001/0p< ،18/0β=) معنی دار می باشند. علاوه بر این، نتایج تحلیل چندگروهی نشان داد که بین نمودار مسیر و ضرایب رگرسیونی مدل کارکنان با اعتماد پذیری بالا و کارکنان با اعتمادپذیری پایین تفاوت معنی داری وجود ندارد. در مجموع با توجه به نتایج پژوهش، دارا بودن مهارت های مورد نیاز شغل، وجود جوّ رهبری مشارکتی و کاهش ابهام نقش در وظایف و مسئولیت های تیمی می تواند سطح اعتماد در درون تیم ها را افزایش دهد.
رابطه بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان: بررسی نقش میانجی خودکارآمدی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی با نقش میانجی خودکارآمدی روانشناختی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش، روش توصیفی از نوع همبستگی بود. برای اجرای پژوهش، تعداد 600 نفر از دانشجویان دانشگاه گیلان با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. سپس، آنها مقیاس های کیفیت برنامه درسی، اشتیاق تحصیلی و سرمایه روان شناختی (خودکارآمدی روانشناختی) را تکمیل کردند. داده های حاصله با استفاده از نرم افزار آماری Amos24 با رویکرد مدل مسیر و به کمک آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد (r = 0.47, p < 0.01). هم چنین، خودکارآمدی روانشناختی دانشجویان در رابطه بین کیفیت برنامه درسی و اشتیاق تحصیلی دانشجویان نقش میانجیگری جزئی ایفا می کند (0.23). بنابراین، با بهبود کیفیت برنامه درسی رشته های تحصیلی و حس خودکارآمدی روانشناختی در دانشجویان می توان اشتیاق تحصیلی آنان را ارتقا داد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر استرس شغلی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استرس شغلی از جمله عواملی است که اغلب سبب تأثیرگذاری منفی بر سایر جنبه های زندگی شغلی و اجتماعی فرد می شود. همچنین، رضایت زناشویی، یک جنبه بسیار مهم در روابط زوجین است و نقش مهمی در سلامت روان شناختی زوجین ایفا می کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر استرس شغلی و رضایت زناشویی در کارکنان متأهل نیروی انتظامی کرمانشاه انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. در این پژوهش 20 نفر از کارکنان نیروی انتظامی شهر کرمانشاه که به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه 10 نفری آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ و پرسشنامه استرس شغلی HSE بود که در بین اعضای دو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون توزیع شد. سپس گروه آزمایش طی مدت 8 جلسه (هر جلسه 1/5 ساعت) تحت درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون یومان ویتنی در نرم افزار SPSS-25 تجزیه و تحلیل شدند. یافته های حاصل از آزمون یومان ویتنی نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر استرس شغلی تفاوت معنی داری وجود دارد (p <0.05). همچنین نتایج نشان داد که در دو گروه آزمایش و گواه از نظر رضایت زناشویی تفاوت معنی داری وجود دارد (p <0.05). با توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود که دوره های آموزشی و درمانی مناسب به منظور ارتقاء رضایت زناشویی و کاهش استرس شغلی کارکنان برگزار گردد.
مدل مفهومی انسان کریم بر اساس منابع دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کرامت مفهومی اساسی در متون دینی، اخلاقی و روانشناسی است و مبنایی تعیین کننده برای تعالی و رشد انسان به شمار می رود. هدف این پژوهش تدوین مدل مفهومی انسان کریم بر اساس منابع دینی است و در پی آن است تا ویژگی های انسان کریم را در منابع اسلامی شناسایی کند. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی و مبتنی بر روش فهم روان شناختی متون دینی است. یافته های پژوهش نشان داد که در مدل مفهومی انسان کریم دو ویژگی حیا و صبر ویژگی های زیربنایی برای رفتار کریمانه به شمار می آیند و این دو ویژگی مبنای شکل گیری رفتار فرد کریم در سه ساحت؛ مواجهه با امکانات، مواجهه با نیازها و روابط بین فردی است. بر اساس مدل پیشنهادی مشخص شد که در هر ساحت ویژگی های منشی مختلفی همچون قناعت برای ساحت مواجهه با امکانات؛ جود، احسان و ایثار برای ساحت مواجهه با نیازها؛ و حسن خلق، شکر، وفا، عفو، صفح، غفران، کظم غیظ، تغافل و انخداع برای ساحت روابط بین فردی وجود دارد که رفتار کریمانه را در همه این ساحت ها موجب می شود. نتیجه آن که وجود مجموعه این ویژگی ها و خصوصیات رفتاری، الگوی انسان سالم را از منظری روان شناختی فراهم می آورد که فرد را در مواجهه با مشکلات توانمند می سازد.
اثربخشی برنامه بازآموزی اسنادی بر کمک طلبی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی برنامه بازآموزی اسنادی بر کمک طلبی و تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت انجام شد. طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس استعدادهای درخشان متوسطه دوره اول شهر اصفهان در سال 1399-1398 بوده است که از میان آن ها نمونه آماری به صورت هدفمند و براساس احراز ملاک های کم پیشرفتی گزینش شده و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار های مورداستفاده در پژوهش شامل پرسشنامه کمک طلبی ریان و پنتریچ (1997) و پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی سواری (1390) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین کمک طلبی و تعلل ورزی تحصیلی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنا داری وجود دارد (0/001P<). نتایج نشان داد که بازآموزی اسنادی یک برنامه آموزشی مؤثر برای افزایش کمک طلبی و کاهش تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش کم پیشرفت است.
تأثیر روش تجسم سازی تخیلی در فعال سازی طرحواره رهاشدگی و کاهش وابستگی بین فردی در افراد دارای سبک های مقابله اجتناب و جبران افراطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم پاییز (مهر) ۱۳۹۹ شماره ۹۱
917-923
حوزههای تخصصی:
زمینه : مطالعات پیشین به تاثیر روش تجسم سازی تخیلی و بررسی طرحواره رهاشدگی و کاهش وابستگی بین فردی پرداخته اند.اما تاثیر روش تجسم سازی تخیلی در فعال سازی طرحواره رهاشدگی و کاهش وابستگی بین فردی در افراد دارای سبک های مقابله اجتناب و جبران افراطی مغفول مانده است. هدف : تعیین تأثیر روش تجسم سازی تخیلی در فعال سازی طرحواره رهاشدگی و کاهش وابستگی بین فردی در افراد دارای سبک های مقابله اجتناب و جبران افراطی بود. روش : پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان دارای سبک های مقابله اجتناب و جبران افراطی شهرستان تهران بود که 24 نفر بصورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایشی و گواه (12 نفر) گمارش شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: طرحواره رهاشدگی (یانگ، 2003)، وابستگی بین فردی (هرشفیلد و همکاران، 1977) و مداخله تجسم سازی تخیلی (لاجوردی، میرزاحسینی و منیرپور، 1397). تحلیل داده ها با استفاده از روش کواریانس انجام شد. یافته ها : نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در پس آزمون طرحواره رهاشدگی و وابستگی فردی بین دو گروه آزمایش و گواه وجود دارد و روش تجسم سازی تخیلی در فعال سازی طرحواره رهاشدگی و کاهش وابستگی بین فردی افراد دارای سبک های مقابله ای اجتناب و جبرانی افراطی مؤثر است ( p≤ 0/001 ). نتیجه گیری : روش تجسم سازی تخیلی باعث فعال سازی طرحواره رهاشدگی و کاهش وابستگی بین فردی افراد دارای سبک های مقابله اجتناب و جبران افراطی شد.
کاربرد تکنولوژی آموزشی در مدارس پیشرو و تأثیر آن در ارتقای سطح خلاقیت و نوآوری دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
امروزه کاربرد تکنولوژی آموزشی از کاربرد صرف وسایل آموزشی و کمک آموزشی فراتر رفته و نقش مؤثری در نظام تعلیم و تربیت بویژه در مدارس پیشرو ایفا می کند. در سطح بین الملل با اصطلاحی به نام مدارس پیشرو مواجه هستیم. این نوع از مدارس، مدارسی است که در آن نقش مدیر آموزشی و همچنین ساختار و کارکرد مدرسه، به شکل جدیدی بازسازی و تعریف شده است. از طرفی توجه به نقش خلاقیت و نوآوری در نظام آموزشی و ارتقای سطح کیفی آن به وضوح افزایش یافته است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، یافتن پاسخ به این سؤال است که «چگونه می توان با بکارگیری تکنولوژی آموزشی در مدارس پیشرو، سطح خلاقیت و نوآوری دانش آموزان را افزایش داد»؟ در این راستا از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج پزوهش حاکی از آن است برای ارتقای سطح خلاقیت دانش آموزان ابتدا لازم است تمامی افراد درگیر در نظام تعلیم و تربیت، تفکر خلاق و نوآور را باارزش بدانند و به کودکان یاد داده شود که تفکر خلاق و نوآور را معتبر بدانند. همچنین این افراد دستکاری اشیا و عقاید را تشویق کنند. جهت افزایش خلاقیت فراگیران نیز نسبت به تحمیل یک الگوی قالب فکری، بایستی هوشیار بود و مهارت های اجتناب از فشارها و تمسخر همسالان را به کودکان آموخت. نیز احساس وحشت از کارهای بدیع را برطرف کرد. در این بین ضروری است موقعیت هایی برای فعالیت و آرامش فراهم شود. و در نهایت لازم است نه فقط انتقاد کردن صرف، بلکه انتقاد سازنده، توسعه داده شود.
روابط ساختاری سرمایه روان شناختی و امید به زندگی با میانجی گری مولفه های کیفیت و رضایت از زندگی میان سالان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۷
181-202
حوزههای تخصصی:
بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر کارکرد های اجرایی بر عملکرد شناختی دانش آموزان دیرآموز
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش آموزان دیرآموز، دارای اختلالات شناختی در حافظه و توجه هستند که بر فراگیری مطالب و حل مسایل آن ها تاثیر می گذارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر کارکرد های اجرایی بر عملکرد شناختی در دانش آموزان دیرآموز بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه جامعه آماری کلیه دانش آموزان مدارس ابتدایی دیرآموز که در سال ۱۳۹۸ مشغول به تحصیل بودند، از بین آن ها ۳۰ نفر به روش در دسترس از مدارس شهرستان کاشان انتخاب شدند. این گروه آزمایش ۱۲ جلسه مداخله توانبخشی شناختی را به مدت ۱ساعت در هفته انجام دادند. به مدت ۳ ماه هر دو گروه قبل و بعد از مداخله با آزمون حافظه فعال و پرسشنامه رتبه بندی کارکرد های اجرایی بریف ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل از واریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد، آموزش بسته ی توانبخشی شناختی توانسته در بهبود عملکرد شناختی دانش آموزان دیرآموز به طور معناداری موثر واقع شود. این بهبودی در عملکرد شناختی دانش آموزان دیرآموز در مولفه های (آغازگری، حافظه فعال، برنامه ریزی راهبردی، سازماندهی و نظارت) مشاهده شد. (۰/۰۰۱>P) . نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که نوانبخشی شناختی مبتنی بر کارکرد های اجرایی براساس عملکرد آ ن ها در آزمون شناختی و نظر والدین آن ها، عملکرد شناختی را در دانش آموزاندیرآموز بهبود می بخشد.
اثربخشی آموزش کارکرد اجرایی مبتنی بر فعالیت حرکتی بر حافطه کاری و توجه پایدار کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : اختلال نقص توجه/بیش فعالی یک اختلال عصبی رشدی است که با نشانه های کاهش توجه، افزایش تکانش گری و بیش فعالی همراه است. ورزش به عنوان یک درمان کمکی ایمن و کم هزینه برای کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی پیشنهاد شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش کارکرد اجرایی مبتنی بر فعالیت حرکتی بر حافطه کاری و توجه پایدار این کودکان بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون _ پس آزمون بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 9 تا 12 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی شهر کرمانشاه تشکیل بود که از میان آنان 20 کودک به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه 10 نفره کنترل و آزمایش جایگزین شدند. ابزار پژوهش آزمون بهره هوشی وکسلر کودکان، پرسشنامه Conners والدین، آزمون حافظه کاری و آزمون عملکرد پیوسته بود. برنامه آموزش کارکرد اجرایی مبتنی بر فعالیت حرکتی طی 12 هفته متوالی و دو بار در هفته به مدت 70 دقیقه در سالن ورزشی برای گروه آزمایش برگزار شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره در نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از پیشرفت معنادار در حافظه کاری و توجه پایدار کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی به دنبال 12 هفته تمرینات کارکردهای اجرایی بود (001/0 P≤ ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان گفت از آنجا که آموزش کارکرد اجرایی مبتنی بر فعالیت حرکتی تاثیر مثبت و معناداری بر حافطه کاری و توجه پایدار کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه/بیش فعالی دارد، روش مداخله ای مناسبی جهت درمان این کودکان است. واژه های کلیدی: