فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۳۶۱ تا ۷٬۳۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
کارکرد خانواده با میانجی گری خودکارآمدی، می تواند به ارتقاء و بهبود نستوهی خانواده در دانشجویان متأهل منجر شود؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری ابعادِ کارکرد خانواده با نستوهی خانواده در دانشجویان متأهل با تمرکز بر نقشِ میانجی خودکارآمدی انجام قرار گرفت. پژوهش حاضر کمی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دربرگیرنده همه دانشجویان متأهل دانشگاه های شهر سنندج در سال تحصیلی 1397 بودند که تعداد 500 نفر (212 مرد و 288 زن) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه سنجه معتبر نستوهی خانواده ((McCubbin, Thompson & McCubbin, 1986، کارکرد خانواده ( (Epstein, Baldwin, & Bishop,1983 و خودکارآمدی عمومی (Jerusalem & Schwarzer, 1992(استفاده شد. داده ها با به کارگیری نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. برآیندهای پژوهش نشان داد که مدل فرضی داد ه ها برازش کمابیش مطلوبی دارد و کارکرد خانواده بر نستوهی خانواده اثر مثبت و مستقیم داشت (05/0p<). همچنین کارکرد خانواده با میانجی گری خودکارآمدی اثر غیرمستقیم و معنی داری بر نستوهی خانواده دارد (05/0p<). یافته های این پژوهش در کنار حمایت از مدل فرضی برای نستوهی خانواده، الگوی درخوری برای تاثیر خودکارآمدی همچون متغیر میانجی در رابطه ی بین کارکرد خانواده و نستوهی خانواده در دانشجویان متأهل ارائه می دهد. بر این اساس، ابعاد کارکرد خانواده با میانجی خودکارآمدی، به ارتقاء و بهبود نستوهی خانواده در دانشجویان متأهل سطح شهر سسندج منجر شده است.
بررسی روایی مجموعه آزمون های کارکردهای اجرایی در نمونه ای از کودکان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
233-257
حوزههای تخصصی:
هدف: کارکردهای اجرایی به مجموعه ای از توانایی های شناختی سطح بالا اشاره دارد که ما را قادر می سازد رفتارهای خود را مدیریت کنیم. تحول بهنجار کارکردهای اجرایی در دوران کودکی برای پیامدهای بعدی زندگی از جمله سلامتی، ثروت و پیشرفت تحصیلی بسیار مهم است. هدف مطالعه حاضر، طراحی و اعتبارسنجی تعدادی از آزمون های سنجش کارکردهای اجرایی در نمونه ای از کودکان ایرانی است. روش: در مطالعه مقطعی- مقایسه ای حاضر، 1676 دانش آموز با دامنه سنی 6 تا 15 سال در 9 مطالعه مختلف با آزمون های کارکردهای اجرایی مختلف شرکت کردند: آزمون های ردیابی رنگی، ری، نشانه، سیالی طرح، ویسکانسین، استروپ، برج هانوی، استروپ نوشتاری و حافظه دیداری بر روی آنها اجرا شد. برای بررسی روایی افتراقی آزمون ها از روش آماری تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس در آزمون ردیابی رنگی و شاخص ترسیم آزاد آزمون سیالی طرح در سطح 05/0 نشان دهنده تفاوت معنادار بین سنین مختلف بود. در آزمون ری، نشانه، حافظه دیداری، شاخص ترسیم با خطوط معین آزمون سیالی طرح، زمان کل آزمون ویسکانسین، زمان واکنش در هر سه مرحله آزمون استروپ و آزمون برج هانوی، نتایج تحلیل واریانس بین سنین مختلف در سطح 01/0 تفاوت معناداری را نشان داد. نتیجه گیری: آزمون های کارکردهای اجرایی آزمون معتبری برای مطالعه مسیر تکاملی و تأخیر یا اختلال هستند. این آزمون ها برای نظارت بر اختلالات رشدی و/یا مداخلات مربوطه در محیط بالینی پیشنهاد می شوند.
اعتباریابی و پایایی سنجی نسخه فارسی پرسشنامه نشخوار فکری مشترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
79 - 87
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نشخوار فکری مشترک به گفتگوی مکرر در خصوص مشکلات شخصی در روابط دونفره اشاره دارد. هدف از این پژوهش اعتباریابی و پایایی سنجی نسخه فارسی پرسشنامه نشخوار فکری مشترک بود. روش: در یک طرح همبستگی، 167 نفر از افراد مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر مشهد با روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. گردآوری داده ها با پرسشنامه نشخوار فکری مشترک، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و مقیاس پاسخ نشخواری (RRS) صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی اکتشافی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پرسشنامه نشخوار فکری مشترک دارای سه عامل بازسازی، تشویق به گفتگو در مورد مشکل و ژرف اندیشی است که 01/66 درصد واریانس را تبیین می کنند. نشخوار فکری مشترک با استرس، اضطراب، افسردگی و پاسخ نشخواری رابطه مثبت و معناداری داشت (0/01>P). سن با نشخوار فکری مشترک رابطه معناداری نداشت، اما بر حسب جنسیت تفاوت ها معنادار بود و زنان میانگین بالاتری داشتند. نتیجه گیری: به نظر می رسد نسخه فارسی پرسشنامه نشخوار فکری مشترک از پایایی و روایی مناسبی در جمعیت عمومی برخوردار بوده و می تواند در پژوهش های مرتبط مورد استفاده قرار گیرد.
نقش انعطاف پذیری روان شناختی و دشواری در تنظیم هیجان در پیش بینی ترس از کرونا (کووید-19)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم تایستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
191 - 200
حوزههای تخصصی:
مقدمه : شیوع جهانی کرونا و اجرای محدودیت باعث ترس و اضطرابی زیادی در افراد جامعه شده است و این به نوبه خود باعث ایجاد مشکلات روان شناختی می شود. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش انعطاف پذیری روان شناختی و دشواری در تنظیم هیجان در پیش بینی ترس از کرونا در بین ساکنان شهر کرمانشاه بود. روش : روش این مطالعه، از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه پژوهش ساکنان شهر کرمانشاه در سال 1399 بودند که از میان آنان 317 نفر به صورت آنلاین از طریق شبکه های مجازی شرکت کردند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب کرونا (CAS)، نسخه دوم پذیرش و عمل (AAQ-II) و دشواری در تنظیم هیجان (DERS) استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که ترس از کرونا با انعطاف پذیری روان شناختی رابطه منفی (0/401-=r) و با دشواری در تنظیم هیجان رابطه مثبت (0/397=r) دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد انعطاف پذیری روان شناختی (اجتناب تجربه ای) و دشواری در تنظیم هیجان توانستند 18/6درصد از تغییرات ترس از کرونا را تبیین نمایند. نتیجه گیری : با توجه به ترس از کرونا در بین افراد، می توان برنامه ها و مدخلاتی را به صورت آنلاین یا آفلاین از طریق کارگاه های آموزشی برای افزایش انعطاف پذیری روان شناختی، پذیرش افراد و بهبود راهبردهای تنظیم هیجان اجرا کرد.
نقش ابعاد مدل جایگزین اختلالات شخصیت DSM-5 در پیش بینی نشانه های اختلالات شخصیت خوشه C(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ابعاد نابهنجار شخصیت مطرح شده در مدل جایگزین اختلالات شخصیت در پیش بینی نشانه های اختلالات شخصیت خوشه c انجام شد. بدین منظور، 356 نفر از دانشجویان دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان و پیام نور اسکو به روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های نسخه بزرگسالان شخصیت DSM-5 (PID-5-BF) و چندمحوری بالینی میلون 3 (MCMI-III) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که ابعاد مهارگسیختگی و روان پریش خویی بصورت مثبت، اختلال شخصیت اجتنابی و ابعاد عاطفه منفی، مهارگسیختگی و روان پریش خویی به صورت مثبت اختلال شخصیت وابسته و در نهایت ابعاد عاطفه منفی و گسلش بصورت مثبت و مهارگسیختگی بصورت منفی، اختلال شخصیت وسواسی - جبری را پیش بینی می کنند.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برخودشفقتی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
83 - 108
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودشفقتی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود.جامعه پژوهش را بیماران زن مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) و کلینیک طوبی شهر ساری در نیمه اول سال 1398 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 60 بیمار بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با استفاده از مقیاس خودشفقتی نف (2003) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایشی اول درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه آزمایشی دوم درمان متمرکز بر شفقت را در 8 جلسه 120 دقیقه ای به شیوه گروهی دریافت نمودند. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت در بهبود خودشفقتی و کیفیت زندگی در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بوده اند (01/0 > p). یافته ها اثربخشی بیشتر درمان متمرکز بر شفقت در بهبود خودشفقتی بیماران را تأیید نمود. در متغیر کیفیت زندگی بین دو شیوه درمانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (01/0>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده توصیه می گردد روان شناسان و متخصصان سلامت از این دو مدل درمانی جهت کاهش مشکلات روان شناختی بیماران مبتلا به لوپوس استفاده نمایند.
نقش واسطه ای امید به زندگی در رابطه باورهای مذهبی و اضطراب بیماری کروناویروس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
307 - 328
حوزههای تخصصی:
همه گیری کروناویروس در جهان و ایران موجب مشکلات جسمی و روانی بسیاری از جمله اضطراب در افراد شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای امید به زندگی در رابطه باورهای مذهبی و اضطراب بیماری کروناویروس بود. طرح پژوهش توصیفی همبستگی و به عبارت دقیق تر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری کلیه افراد 18 تا 60 ساله بودند که طی یک فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. پرسشنامه های اضطراب بیماری کروناویروس، امید به زندگی و باورهای مذهبی به صورت آنلاین برای شرکت کنندگان ارسال شد و تعداد 1115 نفر (825 زن و 290 نفر مرد) به صورت در دسترس به پرسشنامه ها پاسخ گفتند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS19 و AMOUS تحلیل شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی اصلاح شده از برازش مناسبی برخوردار است(75/48=2، 13=df، 20/0=P، 75/3=2/df، 94/0= GFI، 92/0=AGFI، 98/0=CFI، 98/0=NFI، 058/0=RMSEA و 33/518=AIC). اثر غیر مستقیم باورهای مذهبی بر اضطراب بیماری کروناویروس با میانجی گری امید به زندگی معنی دار بود. همچنین اثر مستقیم و مثبت باورهای مذهبی بر امید به زندگی (با دو مؤلفه تفکر راهبردی و تفکر عاملی) و نیز اثر مستقیم و منفی امید به زندگی (با دومولفه تفکر راهبردی و تفکر عاملی) با اضطراب بیماری کروناویروس معنی دار بود. با استفاده از تقویت باورهای مذهبی در افراد، می توان به طور غیر مستقیم اضطراب بیماری کروناویروس را در همه گیری این بیماری کاهش داد.
نقش تنظیم التزام راهبردی و نگرش به ازدواج در پیش بینی گرایش فرد به ریسک پذیری در اعتیاد به مصرف مواد مخدر، سیگار و الکل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
351-372
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تنظیم التزام راهبردی و نگرش به ازدواج در پیش بینی گرایش فرد به ریسک پذیری در اعتیاد به مصرف مواد مخدر، سیگار و الکل انجام گرفت. روش : این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال 1398-1397 بود که به روش نمونه گیری در دسترس 308 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. داده ها با استفاده از مقیاس خطرپذیری، مقیاس تنظیم التزام راهبردی و مقیاس نگرش به ازدواج جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره گام به گام انجام گردید. یافته ها : یافته ها نشان داد که نگرش بدبینانه به ازدواج با خطرپذیری مصرف مواد، سیگار و الکل رابطه مثبت معناداری داشت، در حالی که نگرش خوش بینانه، واقع گرایانه و ایده آل گرایانه با خطرپذیری مصرف مواد، سیگار و الکل رابطه منفی معناداری داشتند. همچنین، تنظیم التزام راهبردی با خطرپذیری مصرف مواد رابطه منفی معنادار و با خطرپذیری مصرف سیگار و الکل رابطه معنادار نداشت. نتایج رگرسیون آشکار کرد که نگرش بدبینانه و نگرش خوش بینانه 4 درصد؛ نگرش بدبینانه، نگرش ایده آل گرایانه و تنظیم التزام راهبردی 12 درصد؛ و تنظیم التزام راهبردی و نگرش بدبینانه 4 درصد از واریانس خطرپذیری مصرف سیگار، مواد و الکل را به شکل معناداری پیش بینی کردند. نتیجه گیری : می توان نتیجه گرفت که در برنامه های پیشگیری از خطرپذیری در مصرف مواد، سیگار و الکل ضروری است که نقش عوامل تنظیم التزام راهبردی و نگرش به ازدواج در نظر گرفته شوند.
اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر مولفه های شناختی تفکر انتقادی، حل مسئله و فراشناخت بر خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی نقش مهمی در مقابله با موقعیت های چالش برانگیز تحصیلی در محیط مدرسه دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر مولفه های شناختی تفکر انتقادی، حل مسئله و فراشناخت بر خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دوره متوسطه دوم شهر زنجان در سال تحصیلی 99-1398 بوده اند که از میان آنان 40 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس خودکارآمدی تحصیلی Morgan-Jinks و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده و حسین چاری و بسته روان شناختی تفکر انتقادی، حل مسئله و فراشناخت بود. فرم نهائی بسته آموزشی تدوین شده طی 17 جلسه 90 دقیقه ای به صورت دو جلسه در هفته برای دانش آموزان گروه آزمایش برگزار شد، اما برای گروه کنترل، آموزشی در نظر گرفته نشد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS-24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بسته آموزشی مولفه های شناختی تفکر انتقادی، حل مسئله و فراشناخت بر خودکارآمدی (001/0P<) و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان تاثیر دارد (001/0P<). به طوری که، میانگین نمرات خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است. نتیجه گیری: با توجه نتایج این پژوهش و تاثیر بسته آموزشی مولفه های شناختی بر خودکارآمدی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان، پیشنهاد می شود جهت افزایش این میزان دو متغیر مهم در دانش آموزان در مدارس دوره های آموزشی مولفه های شناختی علاوه بر دانش آموزان برای مشاوران مدارس و والدین در نظر گرفته شود.
نقش معلمان در سازگاری تحصیلی دانش آموزان در دوره شیوع ویروس کرونا: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۱۱۸-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نقش معلمان در سازگاری تحصیلی دانش آموزان در دوره شیوع ویروس کرونا، به انجام رسید. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با روش پدیدارشناختی توصیفی انجام شد. مشارکت کنندگان این پژوهش، 11 نفر از دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی (پایه پنجم) منطقه 18 شهر تهران در سه ماه پاییز 1399 بودند. شرکت کنندگان براساس معیارهای ورود با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و نمونه گیری تا حد اشباع اطلاعات، ادامه یافت. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و برای تحلیل داده ها از روش کُلایزی استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها، منجر به استخراج سه مضمون اصلی شد که شامل مضامین زیر بودند: حمایت آموزشی، حمایت رفتاری و حمایت روانی. نتایج این پژوهش، حاکی از اهمیت نقش معلم در سازگاری تحصیلی دانش آموزان در دوران بیماری های همه گیر از جمله کووید-19 است؛ معلمان و سایر کادر آموزشی می توانند از یافته های این پژوهش برای اعمال روش هایی برای سازگاری بهتر دانش آموزان بهره گیری نمایند.
نحوه ی شکل گیری وابستگی در یک همشیر دوقلو: مطالعه ای روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۵۰-۲۴۱
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه ی حاضر بررسی و تحلیل روایت زندگی دوقلوها با تمرکز بر نحوه شکل گیری وابستگی بین آن ها و پیامدهای آن بر جنبه های مختلف زندگی بود. به همین منظور در این مطالعه با یک همشیر دوقلوی دختر 26 ساله مصاحبه عمیق انجام شد. داده ها با استفاده از فن تحلیل مضمون، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها با محوریت چهار مضمون"رابطه منحصر به فرد"، "در هم آمیختگی"، "فردیت"، و "آثار در هم آمیختگی"، نحو ه ی شکل گیری وابستگی و درهم آمیختگی در دوقلوها، ناتوانی در جدایی و کسب فردیت و محدودیت در روابط با همسالان را آشکار نمود. دوقلوها در رابطه ای منحصر به فرد قرار دارند و همشیر دوقلوی خود را مهم ترین فرد زندگی خود می دانند. رابطه ی نزدیک و مداوم آن ها به حدی است که درهم آمیختگی هویت و شخصیت در آن ها شکل می گیرد؛ به نحوی که جدایی و تمایز، یکی از چالش های مهم زندگی آن هاست. در نهایت طبق روایت های برآمده از مصاحبه های انجام شده با یکی از همشیرهای دوقلو، می توان نتیجه گرفت که وابستگی از عمده ترین مسائل تأثیرگذار در زندگی دوقلوهاست و در صورت بروز هر گونه افراط یا تفریط، این احتمال وجود دارد، که سلامت جسمی و روانی آن ها با مخاطره جدی همراه شود؛ به همین دلیل نوعی تمایل به فردیت در آن ها وجود دارد.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
121 - 144
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به کلینیک های فوق تحصصی گوارش شهرستان قزوین در سال 1398 بود. 45 نفر از بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. فرم ملاک تشخیصی رم-3 و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گروس و جان، 2003) قبل، بعد و دو ماه بعد از مداخله در مورد تمامی افراد نمونه اجرا گردید. گروه های آزمایش تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر کاهش میزان و شدت علائم جسمی و افزایش تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مؤثر است (01/0>p). مقایسه میانگین های دو گروه آزمایش نشان داد تفاوت معناداری بین اثربخشی آن ها بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران وجود ندارد (05/0<p). نتیجه گیری: هر دو مداخله از طریق فنون خاص خود می توانند میزان و شدت علائم جسمی بیماران را کاهش و تنظیم هیجانی آن ها را افزایش دهند؛ بنابراین درمانگران می توانند از این مداخلات جهت کنترل علائم جسمی و هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر استفاده کنند.
مقایسه احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی در دختران مجرد با و بدون علائم اختلال در روابط بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
89 - 104
حوزههای تخصصی:
مقدمه : اختلال در روابط بین فردی چالش اصلی در ازدواج و فعالیت گروهی است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی در دختران مجرد با و بدون علائم اختلال در روابط بین فردی انجام شد.
روش : پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی و از نظر روش توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر سنندج در نیمسال اول تحصیلی 98-1399 بود. ابتدا به روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب در مرحله بعد بر اساس نقطه برش پرسش نامه مشکلات بین فردی (بارخام و همکاران، 1962) 114 نفر در گروه بدون علائم اختلال در روابط بین فردی و 186 نفر در گروه با علائم اختلال در روابط بین فردی جایگزین گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه مشکلات بین فردی (بارخام و همکاران، 1962)، پرسش نامه احساس تنهایی اجتماعی- عاطفی (دیتوماسو و همکاران، 2004) و مقیاس بدرفتاری روان شناختی (کواتس و مسمن مور، 2014) بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه با رعایت پیش فرض های توزیع نرمال و همگنی واریانس ها تحلیل شدند.
یافته ها : یافته ها نشان داد که میانگین احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی، مشکلات بین فردی و ابعادشان بین دو گروه با و بدون علائم اختلال در روابط بین فردی تفاوت معنی دار دارد (05/0>p).
نتیجه گیری : یافته های پژوهش بر اهمیت توجه به احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی در دختران مجرد دارای علائم اختلال در روابط بین فردی تأکید دارد؛ بنابراین انتظار می رود، مشاوران و روان درمانگران مرتفع نمودن احساس تنهایی عاطفی- اجتماعی و بدرفتاری روانشناختی دختران مجرد دارای علائم اختلال در روابط بین فردی گام بردارند.
The role of marital satisfaction and marital intimacy of mothers in predicting anxiety and depression in female student(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to investigate the role of marital satisfaction and marital intimacy of mothers in predicting anxiety and depression in female student in Zanjan city. This study is considered as a descriptive/correlational research. The statistical population studied in this study were all female high school students in the Zanjan city and their mothers. The sample size was calculated using Cochran's formula, 367 of 8160 people were selected by stratified cluster sampling. To collect data were used from ENRICH: Marital Satisfaction Scale (EMS) (Olson, 1989), Depression Anxiety Scale 21-Depression Scale, Marital Intimacy Scale, (Walker). Data were analyzed by regression analysis in SPSS 25 software. Inferential analysis was performed at a significance level of 0.05. According to the results, the average of marital satisfaction was at the moderate level, marital intimacy and depression and anxiety of children were at a low level. According to the results of stepwise regression, marital satisfaction and intimacy explain 0.42 of the variance of depression and 0.15 of the variance of adolescent anxiety. In general, according to the results of the study, as marital satisfaction and marital intimacy of mothers increase, depression and anxiety of girls decrease.
The Effectiveness of World Health Organization-Based Life Skills Training on Resilience and Social Health among Sixth-Grade Male Elementary School Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Social health, as one of the three pillars of health, is a requirement for having a useful, effective, and satisfactory personal life and social health of members of a community, especially effective and constructive strata such as students, is a necessity for the dynamism, prosperity, and promotion of that community. Therefore, this study aimed to examine the effectiveness of World Health Organization-based life skills training on resilience and social health among sixth-grade male elementary school students. It was a quasi-experimental study followed by a pretest-posttest design with a control group regarding its research method. The current study had a statistical population including all sixth-grade male elementary school students in Zahedan in the academic year 2017-2018. To collect data, a corpus of 30 people was selected using available sampling. 9 sessions of life skills training were conducted on an experimental group; however, a control group was on a waiting list. Afterward, a pretest was carried out on both groups. Connor and Davidson Resilience Scale (2003) and Keyes Social Health Inventory (2004) were asked to complete in pretest and posttest. For data analysis, analysis of covariance. Results indicated that mean scores of resilience and social health obtained by the experimental group increased compared to those of the control group. Accordingly, it can be noted that life skills training promoted resilience and social health among the male students. According to the findings, it can be concluded that life skills training can be applied to enhance levels of resilience and social health among students.
مقایسه مدل های درون فردی و بین فردی تنظیم هیجان در تبیین نشانگان اضطراب و افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: این مطالعه با هدف مقایسه مدل های درون فردی و بین فردی تنظیم هیجان در تبیین نشانگان افسردگی و اضطراب انجام شده است. زمینه: تنظیم هیجان یک سازه فراتشخیصی مهم و یکی از ابعاد اصلی و زیربنایی مشترک در اختلالات هیجانی است. مدل های تنظیم هیجان به دو طبقه کلی مدل های درون فردی و بین فردی تقسیم می شوند. مواد و روش ها: روش این مطالعه از نوع مطالعات مقطعی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. نمونه گیری این پژوهش با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انجام شد و 517 نفر از افراد با استفاده از پرسش نامه های راهبردهای تنظیم هیجان (ERQ)، تنظیم هیجان بین فردی (IERQ)، پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان (DERS) و پرسش نامه SCL-25 مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که راهبردهای تنظیم هیجان درون فردی و بین فردی در تبیین نشانگان افسردگی و اضطراب نقش معناداری دارند. در بین دو مدل تنظیم هیجان درون فردی و بین فردی، مدل تنظیم هیجان درون فردی تأثیر معنادار و قوی تری در پیش بینی نشانگان افسردگی و اضطرابی دارد (P<0/01). نتیجه گیری: هر دو مدل تنظیم هیجان درون فردی و بین فردی در تبیین نشانگان افسردگی و اضطراب نقش داشته و به عنوان یک سازه فراتشیخصی می توانند در پیش بینی و درمان اختلالات هیجانی اثربخشی معناداری داشته باشند.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه بین المللی رویدادهای آسیب زا (ITQ) دربین زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۱۹۴-۲۱۸۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: سازمان جهانی بهداشت اخیراً یازدهمین نسخه تجدیدنظر شده در طبقه بندی بیماری ها را با گنجاندن اختلال تنیدگی پس ضربه ای پیچیده (complex PTSD) منتشر کرده است. در این نسخه، اختلال CPTSD به عنوان یک اختلال متشکل از علائم اختلال تنیدگی پس ضربه ای ساده (PTSD) و اختلال در سازماندهی خود (DSO) مطرح شد. به منظور تشخیص CPTSD، خرده مقیاس های PTSD (شامل؛ تجربه مجدد، اجتناب و تهدید) و خرده مقیاس های DSO (شامل؛ بدتنظیمی هیجانی، خودپنداشت منفی و آشفتگی در روابط بین فردی) باید وجود داشته باشد. با وجود تحقیقات در حال بررسی ساختار عاملی این اختلال، تا به امروز، هیچ تحقیقی در مورد بهترین معرف اختلال تنیدگی پس ضربه ای پیچیده به توافق نرسیده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، تهیه نسخه فارسی پرسشنامه بین المللی رویدادهای آسیب زا و بررسی ویژگی های روان سنجی آن در بین زنان ایرانی بود. روش: 259 زن ایرانی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و نسخه فارسی پرسشنامه بین المللی رویدادهای آسیب زا (کلویتر، 2015) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آلفای کرونباخ، قابلیت اعتماد مرکب و تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شدند. یافته ها: ضریب آلفای کرونباخ برای عامل PTSD برابر با 0/83 و عامل DSO برابر با 0/81 و نتایج قابلیت اعتماد مرکب آزمون نیز بالاتر از 8/0 بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که بار عاملی گویه ها بیشتر از 0/4 است و مقیاس از درستی سازه مناسبی برخوردار است. نتیجه گیری: با توجه به مطلوب بودن خصوصیات روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه بین المللی رویدادهای آسیب زا، می توان استفاده از آن را به متخصصان حوزه روان شناسی در موقعیت های پژوهشی و تشخیصی پیشنهاد کرد.
نقش تعدیل کننده باج گیری عاطفی در رابطه بین ذهنیت های طرح واره ای و کیفیت زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
161 - 182
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده باج گیری عاطفی درارتباط بین ذهنیت های طرح واره ای وکیفیت زندگی زناشویی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی زنان متاهل شاغل در یک شرکت دارویی در سال 1399 به تعداد 226 نفر بود که با استفاده از روش سرشماری، و با توجه به ملاک های ورود و خروج پژوهش درنهایت نمونه ای به حجم 205 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ذهنیت های طرح واره ای یانگ، پرسشنامه کیفیت ادراک شده ازابعاد رابطه زناشویی فلچر، سیمپسون و توماس و پرسشنامه باج گیری عاطفی رحمت بود. روابط بین متغیرها با آزمون همبستگی پیرسون و مدل پژوهش با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری آزمون شدند. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، نقش تعدیل کننده باج گیری عاطفی دررابطه بین ذهنیت های طرح واره ای و کیفیت زندگی زناشویی تائید شد. بنابراین پیشنهاد می شود متخصصان سلامت روان جهت بهبود کیفیت زندگی زناشویی زوجین، توجه ویژه ای به دو عامل ذهنیت های طرح واره ای و باج گیری عاطفی نمایند.
«مدل اعتیاد به تلفن هوشمند»: یک تحلیل گرانددتئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای گذشته، تلاش های بسیاری برای بررسی پدیده هایی چون اعتیاد به کتاب/خواندن، اعتیاد به تلویزیون، استفاده افراطی از بازیهای کامپیوتری و اخیراً، اختلال بازی اینترنتی و اصطلاح وابسته به آن یعنی اعتیاد اینترنتی انجام گرفته است، اما موضوع اعتیاد به تلفن هوشمند به عنوان موضوعی جدید در مراحل اولیه نظریه پردازی است. هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل اعتیاد به تلفن هوشمند می باشد. در این تحقیق، از روش کیفی تئوری سازی داده بنیاد (گراندد تئوری ) استفاده شده است. برای شناسایی و تعریف مفاهیم مرتبط با اعتیاد به تلفن هوشمند، ادبیات پژوهشی داخلی و خارجی در این حیطه، در طول 20 سال گذشته (1399-1379/ 2020-2000) مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله کدگذاری باز، 127 مفهوم استخراج شده و در 28 مقوله و 9 مقوله کلان دسته بندی گردید. درکدگذاری محوری، اعتیاد به تلفن هوشمند، پدیده اصلی بوده و فرایندهای محوری (شامل فرایندهای زیست شناختی، روان شناختی، انگیزشی، هیجانی و اجتماعی)، شرایط علّی پدید آمدن اعتیاد به تلفن هوشمند می باشند. عوامل ساختاری به عنوان عوامل زمینه ای و عوامل فردی_محیطی به عنوان شرایط مداخله گردر این مدل قابل ارائه هستند. استراتژی های کاربری، راهبرد مدل و آسیب های کارکردی، پیامد و خروجی نهایی اعتیاد به تلفن هوشمند در نظر گرفته شده اند. در مرحله کدگذاری انتخابی، مدل تفصیلی اعتیاد به تلفن هوشمند ارائه گردید. درپایان پیشنهادهای پژوهشی و راهکارهایی جهت پیشگیری از اعتیاد به تلفن هوشمند مطرح شد.
تاثیرآموزش برنامه یادگیری اجتماعی – هیجانی جامع بر آگاهی اجتماعی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد نشان می دهد که بخش عمده ای ازمشکلات فراگیران، در نتیجه عدم توجه به شایستگی روانی-اجتماعی بویژه آگاهی اجتماعی آنان است. هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تاثیر برنامه یادگیری اجتماعی – هیجانی جامع بر آگاهی اجتماعی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان آذربایجان شرقی بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجو معلمان دختر و پسر دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 97-96 بود. با توجه به نوع روش تحقیق، نمونه پژوهش با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شد، به این صورت که، از بین کلاس های دانشگاه فرهنگیان چهار کلاس (دو کلاس دختر و دو کلاس پسر) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل تقسیم شدند، گروه های آزمایش طی6 جلسه (5/1 ساعته) با برنامه یادگیری اجتماعی- هیجانی جامع آموزش دیدند و گروه های کنترل آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری اطلاعات، از بعد آگاهی اجتماعی پرسشنامه کفایت اجتماعی– روانی تام استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه انجام گرفت. نتایج نشان داد که آموزش برنامه یادگیری هیجانی– اجتماعی جامع بر آگاهی اجتماعی دانشجویان دختر و پسر گروه آزمایش تاثیر معنی داری داشته است، اما بین گروه های آزمایش تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتایج این تحقیق اثربخشی آموزش برنامه یادگیری هیجانی– اجتماعی جامع بر آگاهی اجتماعی دانشجومعلمان را مورد تایید قرار داد.