فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۸۱ تا ۶٬۴۰۰ مورد از کل ۳۵٬۸۴۴ مورد.
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
7 - 30
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین خودارزشیابی مرکزی و سرمایه های تحولی با مشارکت تحصیلی و نقش میانجی کمک طلبی تحصیلی انجام شد. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در سال تحصیلی 1400-1401 در دانشگاه بوعلی سینا همدان بود. گروه نمونه که شامل 387 نفر بود با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. و به پرسشنامه سرمایه های تحولی (موسسه پژوهشی مینه-سوتا، 2005) ، پرسشنامه خودارزشیابی مرکزی(جاج و همکاران، 2003)، پرسشنامه کمک خواهی تحصیلی(قدم پوروسرمد، 1385) و پرسشنامه مشارکت تحصیلی (شافلی و همکاران، 2002) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد، خودارزشیابی مرکزی و سرمایه های تحولی با بعد پذیرش کمک طلبی و مشارکت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار و با بعد اجتنابی کمک طلبی رابطه منفی و معناداری دارند. بین بعد پذیرش کمک طلبی و مشارکت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار و بین بعد اجتنابی کمک طلبی و مشارکت تحصیلی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. بعد پذیرش کمک-طلبی تحصیلی و بعد اجتنابی کمک طلبی تحصیلی در ارتباط بین خودارزشیابی و مشارکت تحصیلی و سرمایه های تحولی و مشارکت تحصیلی نقش واسطه ای معناداری دارند. بر اساس این یافته می توان اینگونه استنتاج کرد که با تقویت سرمایه های تحولی درونی و بیرونی و خود ارزشیابی مرکزی فرد، بعد پذیرش کمک طلبی افزایش و بعد اجتنابی آن کاهش می یابد. این عوامل می توانند در تعامل با یکدیگر مشارکت و درگیری تحصیلی افراد را نیز افزایش دهند.
انتقال بین نسلی تجربه جمعی جنگ و ظرفیت همدلی و نگرش جنگ طلبانه در نسل بعد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
59 - 81
حوزههای تخصصی:
جنگ به عنوان مهم ترین پدیده سیاست بین الملل، تجربه جمعی ناخوشایندی است که می تواند در تاروپود یک جامعه نفوذ کرده و میراث نامطلوب خود را برای نسل های بعدی نیز بر جای بگذارد. هدف از مطالعه، بررسی اثر انتقال بین نسلی ترومای جمعی جنگ بر ظرفیت همدلی و نگرش جنگ طلبانه در نسل بعدی بوده است. آزمودنی های این پژوهش شامل 182 نفر متولدین دهه های 60 و 70 (نسل اول جنگ ایران و عراق) که والدین آن ها تجربیات متفاوتی از جنگ ایران و عراق را پشت سر گذاشته بودند. پرسشنامه ای تلفیقی (کیفی و کمی) برای سنجش شدت تجربه ترومای جنگ در والدین از دیدگاه فرزندان، بین آزمودنی ها توزیع شد هم زمان پرسشنامه واکنش بین فردی و پرسشنامه جنگ طلبی مک کانکی نیز به منظور سنجش ظرفیت همدلی و نگرش جنگ طلبانه توزیع گردید. داده های به دست آمده از پرسش های کیفی به روش کدگذاری تحلیل محتوا و داده های کمی با روش تحلیل همبستگی و رگرسیون خطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج آماری نشان داد که بین شدت تجربیات تروماتیک والدین از جنگ و ظرفیت شناختی همدلی در فرزندانشان ارتباطات معنادار منفی وجود دارد به عبارت دیگر به هر میزان تجربه والدین از جنگ دردناک تر باشد، ظرفیت شناختی همدلی در فرزندانشان پایین تر است. درعین حال ارتباط معناداری بین شدت ناخوشایندی تجربه جنگ در والدین و نگرش جنگ طلبانه در فرزندان مشاهده نشد.
اثربخشی برنامه مداخله ای مبتنی بر رویکرد آمایه ذهنی رشد بر عملکرد ریاضی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
189 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد آمایه ذهنی رشد بر عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر پایه چهارم شهر کرمانشاه انجام شد. روش: این پژوهش به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری عبارت بود از کلیه دانش آموزان دختر پایه چهارم ابتدایی شهر کرمانشاه که با حجم نمونه 60 نفر در دو گروه گواه (30 نفر) و آزمایش (30 نفر) به روش تصادفی چندمرحله ای در سال تحصیلی 401-400 انتخاب شدند ، گروه آزمایش تحت 7 جلسه مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد آمایه ذهنی رشد قرار گرفت. درحالی که گروه کنترل هیچ آموزشی در این زمینه دریافت نکرد. برای اندازه گیری متغیر ها، در هر دو گروه امتحان ریاضی معلم ساخته اجرا شد و داده های به دست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از تحلیل کوواریانس (آنکوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد آمایه ذهنی رشد موجب افزایش عملکرد ریاضی دانش آموزان گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون شده است(001/0 P<). نتیجه گیری: به نظرمی رسد رویکرد آمایه ذهنی رشد می تواند در مدارس و مراکز آموزشی برای افزایش عملکرد ریاضی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
تاثیر برنامه مداخلات بهنگام عصب - روانشناختی کودک محور بر عملکرد شناختی و اجتماعی کودکان تاخیر رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
43 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بسته مداخلات بهنگام عصب – روانشناختی کودک محور بر عملکرد شناختی و اجتماعی کودکان تاخیر رشدی می باشد. روش پژوهش شبه آزمایشی و از طرح پیش آزمون ، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل میباشد. جامعه پژوهش را کودکان 4 تا 6 ساله دارای تاخیر رشدی تشکیل داده اند که در مراکز پیش دبستانی شهر تبریز مشغول بودند. روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای بود و سه منطقه به صورت تصادفی انتخاب و از هر کدام از آنها نیز سه مرکز مهدکودک و پیش دبستانی انتخاب شدند. به منظور غربالگری، مقیاس هوشی وکسلر پیش از دبستان ویرایش سوم و مقیاس رفتار انطباقی واینلند ویرایش دوم از کودکان به عمل آمد و تعداد 30 نفر از افرادی که دارای تاخیر در رشد بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. سپس اجرای برنامه مداخلاتی عصب – روانشناختی کودک محور به مدت 16 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه کنترل نیز هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند، داده ها با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده در متغیر عملکرد شناختی نشان داد که بین آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل از نظر عملکرد شناختی در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 > P). همچنین نتایج به دست آمده در متغیر عملکرد اجتماعی نیز نشان داد که بین آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل از نظر عملکرد در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 > P).
عوامل مؤثر بر فرآیند انتقال و انتخاب ارزش ها و معنای زندگی از والدین به فرزندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازوکار اثرگذاری والدین بر شکل گیری ارزش ها در فرزندان شامل دو فرآیند است: اول، فرآیند انتقال مفاهیم از سوی والدین به فرزندان و دوم، تصمیم فرزندان در انتخاب محتوای منتقل شده. هدف این پژوهش، واکاوی عوامل مؤثر بر این سازوکار بود. پژوهش حاضر با روش پژوهش کیفی و شیوه پدیدارشناسی تفسیری انجام گرفت. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و با 10 والد و 9 فرزند از خانواده های ایرانی در سنین آستانه بزرگ سالی[1] مصاحبه به عمل آمد. تحلیل داده ها نیز به روش تفسیری اسمیت انجام شد. در این پژوهش از تحلیل مصاحبه ها سه مضمون اصلی و دوازده مضمون فرعی به دست آمد. مضامین اصلی عبارت بودند از: «انگیزه های موجود در فرآیند انتقال و انتخاب»، «بروز تدریجی تعارضات» و «رابطه والد-فرزندی و بهینه ترشدن فرآیند». با توجه به یافته ها گفته می شود، انگیزه اصلی والدین برای انتقال، محافظت از فرزندان و انگیزه اصلی فرزندان برای انتخاب نیز شکل دادن هویت مستقلشان است و زمانی این فرآیند در حالتی بهینه رخ می دهد که هر دوی این انگیزه ها در بستری از رابطه ای مؤثر به طور کامل موردتوجه و احترام قرار گیرند.
واکاوی تجارب و راهکارهای انجام هدایت تحصیلی-شغلی مطلوب از دیدگاه دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه تهران: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدایت تحصیلی-شغلی در مسیری است که با پیمودن آن، نیازهای جامعه و نیازهای فردی برآورده می شود، بنابراین برون داد های نامطلوب در نظام آموزش عالی و بازار کار، می تواند حاصل از هدایت تحصیلی-شغلی نادرست افراد باشد. لذا؛ پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجارب و راهکارهای انجام هدایت تحصیلی-شغلی مطلوب از دیدگاه دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه تهران بود. روش: این پژوهش با رویکرد کیفی به روش پدیدارشناسی انجام شد. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با نه نفر از دانشجویان ناراضی از رشته فعلی، 11 نفر از دانشجویان دارای تجربه تغییر رشته و پنج نفر از فارغ التحصیلان مشغول به کار غیرمرتبط با رشته تحصیلی خود که به شیوه هدفمند انتخاب شدند، جمع آوری و براساس راهبرد هفت مرحله ای کلایزی تحلیل شد. یافته ها: راهکارهای انجام یک هدایت تحصیلی-شغلی مطلوب، در 22 زیرمضمون و شش مضمون کلی حیطه آموزش و پرورش، حیطه آموزش عالی، حیطه تخصصی، حیطه خانوادگی، حیطه سیاسی-اجتماعی و حیطه شغلی طبقه بندی شدند. نتیجه گیری: بطور کلی با توجه به آن که راهکارهای ارائه شده در پژوهش حاضر برخاسته از تجربیات افراد از چالش های هدایت تحصیلی-شغلی می باشد، لذا توصیه می شود این راهکارها در قالب یک دستورکار جمع بندی شده در اختیار مدارس و دست اندرکاران برنامه هدایت تحصیلی-شغلی قرار گیرد تا با توجه به بستر موجود در جامعه، بکار گرفته شوند.
مدل علی استفاده آسیب زا از اینترنت: نقش دلبستگی ناایمن با میانجیگری راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
7 - 27
حوزههای تخصصی:
اینترنت اثرات گسترده ای بر ابعاد مختلف زندگی انسان دارد و استفاده بی رویه از اینترنت با آسیب های متعدد فردی و اجتماعی همراه است. پژوهش حاضر به بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی در رابطه بین دلبستگی ناایمن و استفاده آسیب زا از اینترنت می پردازد. مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، مرکز و کرج در سال تحصیلی 99-1398 بود. با روش نمونه گیری خوشه ای، تعداد 397 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد استفاده آسیب زا از اینترنت، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسال بود. تحلیل داده ها از طریق روش های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با بهره گیری از نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که پریشانی روانشناختی (50/0)، راهبردهای ناسازگارانه (23/0)، راهبردهای سازگارانه (21/0-)، دلبستگی اجتنابی (11/0)، و دلبستگی دوسوگرا (10/0) دارای بالاترین تا پایین ترین ضریب همبستگی با استفاده آسیب زا از اینترنت هستند (05/0 >P). همچنین راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی دارای نقش میانجی در رابطه بین سبک دلبستگی ناایمن و استفاده آسیب زا از اینترنت بودند. بر این اساس در زمینه طراحی اقدامات لازم به منظور کاهش استفاده آسیب زا از اینترنت می توان به تدوین برنامه هایی در جهت بهبود سبک دلبستگی ناایمن، راهبردهای تنظیم هیجان و پریشانی روانشناختی اقدام نمود.
تدوین مدل عملکرد ریاضی بر اساس ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا با نقش واسطه ای خودکارآمدی و انگیزش به یادگیری ریاضی در دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
217 - 242
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین مدل عملکرد ریاضی بر اساس ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا با نقش واسطه ای خودکارآمدی و انگیزش به یادگیری ریاضی در دانش آموزان دوره متوسطه اول بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و جزء پژوهش های کاربردی بود؛ و تعداد 326 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی بر حسب جنسیت انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش، پرسشنامه های ادراک از محیط یادگیری سازنده گرای حقایقی و کارشکی (1394)؛ خودکارآمدی ریاضی میدلتن و میگلی (1997)، انگیزش به یادگیری ریاضی کورتر (۲۰۰۵) و نمره ی پایان ترم درس ریاضی دانش آموزان بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص های آماری توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و برای پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از آزمون های تحلیل عامل تأییدی، مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزیی به وسیله نرم افزار smart PLS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا بر عملکرد ریاضی، خودکارآمدی ریاضی و انگیزش به یادگیری ریاضی اثر مثبت و معنی دار دارد. همچنین خودکارآمدی ریاضی و انگیزش به یادگیری ریاضی بر عملکرد ریاضی اثر مثبت و معناداری داشت. در کل نتیجه شد که مدل مفهومی عملکرد ریاضی بر اساس ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا با نقش واسطه ای خودکارآمدی ریاضی و انگیزش به یادگیری ریاضی با مدل تجربی برازش داشته است.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب و کیفیت زندگی بیماران با مشکلات قلبی- عروقی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افراد با مشکلات قلبی- عروقی از کیفیت خواب و کیفیت زندگی ضعیفی برخوردارند و این مشکلات روند بیماری آنها را تشدید می کند. هدف: هدف مطالعه فعلی بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب و کیفیت زندگی بیماران قلبی- عروقی بود. روش: این پژوهش در قالب یک کارآزمایی بالینی با پیش آزمون، پس آزمون و دوره های پیگیری دو ماهه و شش ماهه اجرا شد. از میان بیماران قلبی- عروقی که در سال ۱۴۰۰-۱۳۹۹ به بیمارستان های شهر کرمانشاه مراجعه کرده بودند، ۴۰ نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (۲۰ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) اختصاص یافتند. ابزارها شامل پرسشنامه فرم کوتاه سلامت (SF-۳۶) و پرسشنامه کیفیت خواب پتزبورگ (PSQI) بود. گروه آزمایش هشت جلسه ۹۰ دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به بهبود معنادار کیفیت خواب و کیفیت زندگی در گروه آزمایش می شود (۰/۰۱>P). میزان اندازه اثر برای کیفیت زندگی و کیفیت خواب به ترتیب برابر با ۰/۶۳ و ۰/۶۲ بود (۰/۰۱>P). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به بهبود کیفیت زندگی و کیفیت خواب در بیماران با مشکلات قلبی- عروقی می شود. براساس این یافته ها، از این درمان می توان برای بهبود کیفیت خواب و کیفیت زندگی که نقش تشدید کننده در روند بیماری افراد مبتلا به قلبی- عروقی دارد استفاده کرد.
پیش بینی شدت علائم وسواس فکری-عملی بر اساس اضطراب کرونا و سبک زندگی اسلامی در زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
35-48
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بیماری وسواس و پیامدهای بهداشتی-اجتماعی آن یکی از پرهزینه ترین مسائل جوامع در عصر حاضر است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی علائم وسواس بر اساس اضطراب کرونا و سبک زندگی اسلامی در زنان انجام شد.
اثربخشی آموزش قدم های دوازده گانه انجمن معتادان گمنام بر پذیرش اجتماعی، بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی، و ولع مصرف افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۳۱۰-۲۸۷
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش قدم های دوازده گانه انجمن معتادان گمنام بر پذیرش اجتماعی، بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی، و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد گمنام مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر ابرکوه در سال 1399 بود. از این بین، 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان هر دو گروه پرسشنامه پذیرش اجتماعی، پرسشنامه بهزیستی روان شناختی، پرسشنامه کیفیت زندگی، و پرسشنامه ولع مصرف را در پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. جلسات دوازده گام انجمن معتادان گمنام بر اساس کتاب انجمن ان ای جهانی(1387) در 12 جلسه 60 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، تاثیر آموزش قدم های دوازده گانه در گروه آزمایش بر پذیرش اجتماعی، بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی، و ولع مصرف معنی دار بود و این برنامه آموزشی به طور معناداری باعث بهبود پذیرش اجتماعی، بهزیستی روان شناختی، کیفیت زندگی، و کاهش ولع مصرف در افراد وابسته به مواد شد. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر می توان از جلسات انجمن معتادان گمنام برای بهبود مسائل اجتماعی و روان شناختی و کاهش ولع افراد وابسته به مواد استفاده نمود.
توسعه ناپایدار و شیوع اعتیاد در روستاها (موردمطالعه: روستای امام زاده شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۳۸۰-۳۵۵
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر کشف زوایا و ابعاد پنهان چیستی، چرایی، چگونگی و پی آمدی شیوع اعتیاد در فرآیند توسعه ناپایدار روستایی و نامتوازن شهری، سنجش شدت و ضریب دامنه شیوع اعتیاد در روستا، و ارایه یک نظریه مبنایی برای انجام پژوهش های پیمایشی در پژوهش های آتی از یک طرف و کشف وضعیت انتقال دامنه اعتیاد از سنین خاکستری به دامنه سنی پایین و جوان و تغییر الگوی سنتی اعتیاد به مواد صنعتی از طرف دیگر بود. روش: پژوهش حاضر بر اساس روش نظریه بنیانی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند بود که مطابق با مدل استراس کوربین طراحی شد و از دو گروه مطلعین روستا (به تعداد 17 نفر) و افراد وابسته به مواد روستا (به تعداد 33 نفر) تشکیل شد. یافته ها: مواد پرمصرف در این روستا به ترتیب تریاک، روان گردان ها از جمله شیشه و سایر مواد صنعتی و ضریب شیوع اعتیاد در سال های اخیر با مبدا سال 1397 تا 1399 سالیانه حدود 35 در هزار یعنی حدود 5/3 درصد بود. شرایط علّی روستا با محوریت توسعه ناپایدار آن و سرریز مسائل و آسیب های شهری شهرستان ارومیه به دلیل توسعه نامتوازنش با شرایط زمینه ای موجود در ساختار روستا و افراد وابسته به مواد و با دخالت و میانجی گری متغیرهای موثر، بستر را برای ضریب شیوع بالای اعتیاد در این روستا فراهم می سازد که پی آمدهای آن در صورت عدم اقدام مداخله ای شایسته، افزایش ضریب شیوع و شدت یافتن میزان توسعه نیافتگی روستای امام زاده ارومیه در آینده خواهد بود. نتیجه گیری: پیامدهای نگران کننده توسعه نامتوازن، ازدیاد اختلال کارکردی روستا، کاهش همبستگی اجتماعی، تشدید نابرابری اجتماعی، اشاعه مضاعف اعتیاد، فروپاشی سرمایه اجتماعی و غیره همگی هشدارهای نگران کننده ای هستند که باید برایشان چاره اندیشی عاجلانه کرد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کووید-19 و تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کووید-19 و تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس اجرا شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران بهبود یافته کووید-19 شهر شیراز در شش ماهه پاییز و زمستان سال 1399 بود. در این پژوهش تعداد 31 بیمار بهبود یافته کووید-19 با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (کابات- زین، 2003) را طی یک ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای به صورت آنلاین دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب کرونا ویروس (علیپور و همکاران، 1398) (CDAS) و پرسشنامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) (DTQ) (سیمونز و گاهر، 2005) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه به شیوه تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب کووید-19 و تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس تأثیر معنادار داشته (0001>P) و توانسته منجر به کاهش اضطراب کووید-19 و بهبود تحمل پریشانی این افراد شود. بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با بهره گیری از نگرش ذهن آگاهانه، فعالیت های ذهنآگاهانه، پرداختن به احساسات و هیجانات مشکل ساز و تمرینات تنفس می تواند به عنوان یک مداخله موثر جهت کاهش اضطراب کووید-19 و بهبود تحمل پریشانی بهبودیافتگان کرونا ویروس مورد استفاده گیرد.
اثربخشی سکس درمانی بر خودکارآمدی جنسی و صمیمیت زناشویی در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: کنش جنسی مناسب سهم بسزایی در بهداشت و سلامت زوجین ایفا می کند. هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی سکس درمانی بر خودکارآمدی جنسی و صمیمیت زناشویی در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روانشناختی منطقه هشت تهران در تابستان سال 1395 بودند که تعداد 30 زوج (60 نفر) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زوج) و گروه گواه (15 زوج) جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه 60 دقیقه ای سکس درمانی قرار گرفت؛ اما در این مدت گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی جنسی وزیری و کاشانی (1378)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی زوجین ووندن بروک و برتمن (1995) و پرسشنامه عملکرد جنسی روزن و همکاران (2000) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس تک متغیری در نرم افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. یافته ها: نتایج مقایسه اطلاعات جمعیت شناختی نشان داد که بین گروه های پژوهش از نظر سن، جنسیت و سطح تحصیلات تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<p). مداخله سکس درمانی به طور معناداری موجب افزایش خودکارآمدی جنسی (622/10F=، 003/0 = P) و صمیمیت زناشویی (959/14F=، 001/0 = P) در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر تاثیر آموزش سکس درمانی بر افزایش خودکارآمدی جنسی و صمیمیت زناشویی در زوجین دارای اختلال کژکاری جنسی بود. مشاوران و درمانگران خانواده می توانند از این شیوه درمانی در کنار سایر روش های درمانی جهت حل مشکلات زناشویی زوجین بهره ببرند.
پیش بینی شناخت اجتماعی بر اساس تمایزیافتگی خود و انعطاف پذیری روان شناختی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
103 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناخت اجتماعی، به فرآیند تشخیص، پردازش و استفاده از داده های اجتماعی برای نظم دهی عملکرد میان فردی و رفتاراثربخش اجتماعی می پردازد و از نظرگاه روان شناسی اجتماعی در روابط اجتماعی وکارآمد، دارای اهمیت به سزایی است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی شناخت اجتماعی براساس تمایزیافتگی خود وانعطاف پذیری روان شناختی در دانشجویان انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه گیلان در سال تحصیلی 1400-1401 بود که از بین آنها 221 نفر نمونه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه شناخت اجتماعی نجاتی، کمری وجعفری (1397)، تمایزیافتگی خود (دریک، 2011) و پرسشنامه انعطاف پذیری روان شناختی دنیس وواندرال (2010) گردآوری و با استفاده از نرم افزار SPSS-24و روش تحلیل رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان دادند که تمایز یافتگی خود و انعطاف پذیری روان شناختی، شناخت اجتماعی را با اطمینان پیش بینی می کند. نتایج ضریب رگرسیونی استانداردشده نیزنشان داد که مؤلفه های تمایزیافتگی خود با 6/44 درصد از سهم پیش بینی کنندگی بیشتری در شناخت اجتماعی برخوردارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضراهمیت نقش تمایزیافتگی خود و انعطاف پذیری روان شناختی در دانشجویان را مشخص می سازد که می تواند درطراحی برنامه های مشاوره ای کارآمد باشد.
مدل بی حوصلگی تحصیلی بر اساس جهت گیری هدف و خودکارآمدی تحصیلی با میانجی گری اهمال کاری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین برازش مدل بی حوصلگی بر اساس جهت گیری هدف و خودکارآمدی تحصیلی با میانجی گری اهمال کاری دانش آموزان است. پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و از نوع معادلات ساختاری است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه ی شهر تهران است که از بین این تعداد نمونه ای ۴۹۰ نفری به شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های بی حوصلگی جی شارپ (۲۰۲۱)، پرسشنامه ی اهداف پیشرفت الیور و مک گریگور (۲۰۰۱)، پرسشنامه ی خودکارآمدی تحصیلی میجلی و همکاران (۲۰۰۰) و پرسشنامه ی اهمال کاری تحصیلی سواری (2011) استفاده شد و داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب مسیر و روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه ی ۲۳ و Amos نسخه ی ۲۴ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، هم چنین جهت اندازه گیری تأثیر متغیر میانجی از آزمون سویل استفاده شد. یافته ها نشان داد که متغیرهای خودکارآمدی تحصیلی و جهت گیری هدف اثر مستقیم، منفی و معناداری بر بی حوصلگی تحصیلی و اهمال کاری دارد. هم چنین اهمال کاری با توجه به میزان t، اثر مستقیم، مثبت و معناداری بر بی حوصلگی دارد. شایان ذکر است که ضرایب برای همه مسیرهای مستقیم معنادار بوده است. از سویی نتایج اثرات غیرمستقیم نشان داد که هر یک از متغیرهای جهت گیری هدف و خودکارآمدی تحصیلی با میانجی گری اهمال کاری اثر غیرمستقیم، منفی و معناداری بر بی حوصلگی دارد. این یافته ها بیانگر این است که مدل ساختاری بی حوصلگی بر اساس جهت گیری هدف و خودکارآمدی تحصیلی با میانجی گری اهمال کاری از برازش مناسبی برخوردار است.
ساخت و اعتبار یابی پرسش نامه تصور از خدا براساس اسماء الهی در آیات و روایات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تهیه و ساخت پرسش نامه تصور از خدا، براساس اسماء الهی در آیات و روایات و تعیین ویژگی های روان سنجی (اعتبار و روایی) آن سامان یافته است. روش تحقیق، روش تحلیل محتوا و روش پیمایشی بود. جامعه آماری، شامل طلاب حوزه علمیه، دانشجویان دانشگاه علمی کاربردی، فرهنگیان آموزش و پرورش (معلمان) و اعضای پایگاه مقاومت بسیج شهر شیراز کوار در سال 1399 بود که تعداد 367 نفر، به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردید. برای ارزیابی روایی محتوای یافته ها، هر آیتمی که حداقل CVR آن 62/0 به بالا و شاخص CVI آن 79/0 و بالاتر بود، تأیید شد. نتایج روایی ملاک به شیوه همگرا، بین پرسش نامه این پژوهش و مقیاس هم ارز (820/0) به دست آمد که در سطح 01/0 معنادار بود. روایی سازه به شیوه تحلیل عاملی، پنج عامل به ترتیب، «ناصریت»، «رحمانیت-غافریت»، «منعمیت-رازقیت»، «خالقیت قادریت» و «عالمیت» به دست آمد. اعتبار پرسش نامه در آزمون بازآزمون (95/0)، در روش دونیمه سازی (85/0)، مقدار ضریب آلفای کرونباخ کل پرسش نامه (94/0) و ضریب آلفای عامل ناصریت (81/0)، رحمانیت-غافریت (80/0)، منعمیت رازقیت (77/0)، خالقیت قادریت (75/0) و عالمیت (80/0)، به دست آمد. بنابراین، نتایج به دست آمده حاکی از قابلیت پرسش نامه تصور از خدا برای استفاده در تحقیقات پژوهشی است.
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر شدت علائم بالینی و طرحواره های هیجانی بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
۳۲۰-۳۰۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش های رو به رشد حاکی از نقش تنظیم هیجان در اختلالات جسمی- عملکردی است ازاین رو پرداختن به مداخلات درمانی متمرکز بر این سازه از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر طرحواره درمانی هیجانی بر شدت علائم بالینی و طرحواره های هیجانی منفی بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی بود. روش: در مطالعه حاضر از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه ناهمزمان با آزمودنی های متفاوت استفاده شد. به همین منظور سه نفر از بیماران زن مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی مراجعه کننده به مطب متخصص مغز و اعصاب از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختار یافته و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از ابزارهای پژوهش مانند مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-5-RV)، پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، مقیاس غربالگری علائم اختلالات علایم جسمانی (SOMS-7)، مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (LESS) و راهنمای درمان EST استفاده شد. نتایج به دست آمده به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)، فرمول درصد بهبودی، بهبود بالینی معنادار و سنجش عملیاتی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: داده های به دست آمده نشان داد کاهش نمرات نشانگان بالینی و طرحواره های هیجانی منفی در بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی از لحاظ آماری (0/05 P<)، بالینی و سنجش عملیاتی معنادار است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مدل طرحواره درمانی هیجانی با اصلاح فرآیندهای زیربنایی هیجان و بهبود راهبردهای ناسازگارانه افراد در برابر هیجانات موجب کاهش شدت علائم بالینی و طرحواره های هیجانی منفی بیماران مبتلا به اختلال علامت عصبی کارکردی می شود.
نقش اینترنت اشیا در تغییر بعد فرهنگی و تعامل با دنیای فیزیکی جوانان شهر تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی نقش اینترنت اشیا در تغییر بعد فرهنگی و تعامل با دنیای فیزیکی جوانان شهر تهران بود. نوع روش تحقیق در مطالعه پژوهش پیش رو توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در رشته های علوم ارتباطات و مطالعات رسانه در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی در سال 1401-1400 می باشد که تعداد 950 دانشجو در رشته علوم ارتباطات و مطالعات رسانه می باشد. حجم نمونه مطابق جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان برابر با 274 نفر از دانشجویان رشته علوم ارتباطات و مطالعات رسانه است. روش نمونه گیری استفاده از نمونه گیری طبقه ای (به دلیل استفاده از جنسیت دانشجویان دختر و پسر، مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اینترنت اشیاء آتزوری و همکاران (2010) و پرسشنامه سبک زندگی ظهیری خواه (1400) بود. برای تجزیه وتحلیل فرضیه های پژوهش از آمار استنباطی (آزمون t برای گروه های مستقل، آزمون F) با 0/05=α و نرم افزار آماری SPSS نسخه 21 استفاده شد. یافته ها نشان داد: اینترنت اشیاء بر بعد فرهنگی جوانان شهر تهران نقش مثبت و معنادار دارد. اینترنت اشیاء بر تعامل با دنیای فیزیکی جوانان شهر تهران نقش مثبت و معنادار دارد.
ارتباط مقابله مذهبی (مثبت و منفی) با ابعاد سلامت روان دانشجویان در دوران قرنطینه همه گیری ویروس کرونا: نقش واسطه ای تاب آوری روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط مقابله مذهبی (مثبت و منفی) با ابعاد سلامت روان دانشجویان در دوران قرنطینه همه گیری ویروس کرونا به واسطه نقش تاب آوری انجام گردید. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به روش تحلیل مسیر می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400-1399 بود که از میان آن ها، نمونه ای شامل 220 دانشجو به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ و میلر، (GHQ)، پرسشنامه تاب آوری کانر-دیویدسون (CD-RISC) و فرم کوتاه مقیاس مقابله مذهبی پارگامنت و همکاران (RCS) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ارتباط تاب آوری با ابعاد سلامت روان (شکایات جسمانی، اضطراب و بی خوابی، نارساکنش وری اجتماعی و افسردگی) معنادار است (01/0p<). ارتباط مقابله مذهبی مثبت و منفی با تاب آوری نیز مستقیم و معنادار بود (01/0p<). همچنین، ارتباط مقابله مذهبی منفی با ابعاد سلامت روان به واسطه تاب آوری معنادار دارد (01/0p<). بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که مدل مفهومی از برازش خوبی برخوردار است و یافته های پژوهش مبنی بر ارتباط مقابله مذهبی با سلامت روان دانشجویان به واسطه تاب آوری، دارای تلویحات کاربردی برای روان شناسان بالینی و سلامت می باشد.