فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۸۱ تا ۶٬۴۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اضطراب اجتماعی از شایع ترین مشکلات گزارش شده در نوجوانان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا است. هدف از پژوهش حاضر مطالعه مروری نظام مند عوامل تاثیر گذار بر بروز علائم اضطراب اجتماعی در نوجوانان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا بود. این پژوهش با استفاده از روش مروری نظام مند انجام شد. بدین صورت که یافته های پژوهشی از سال های 2000 تا 2021 میلادی در پایگاه های اطلاعاتی گوگل اسکالر، ساینس دایرکت، اسپرینگر، پاب مد، اسکوپوس، پروکوئست و سیج با واژه های کلیدی اضطراب اجتماعی، اختلال طیف اتیسم، اختلال اتیسم با عملکرد بالا، نوجوانان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا و اضطراب اجتماعی در اختلال اتیسم با عملکرد بالا جستجو شد که نهایتا بر اساس ملاک های ورود از بین 41 مقاله جستجو شده، با استفاده از چک لیست پریزما، 10 مقاله وارد پژوهش شده و یافته های به دست آمده طبقه بندی و گزارش شد. ارزیابی حاصل از مقالات نشان داد که نقص در مهارت های اجتماعی، سطح عملکرد بالا در اختلال طیف اتیسم و دوره نوجوانی مهم ترین عوامل تاثیر گذار بر بروز اضطراب اجتماعی در نوجوانان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا است. تمرکز بر این عوامل می تواند راهگشای پژوهش های بیشتری در زمینه ارائه مداخلات موثر در جهت کاهش اضطراب اجتماعی در نوجوانان دچار اختلال اتیسم با عملکرد بالا برای پژوهشگران و متخصصان باشد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر شیفتگی شغلی و شکوفایی شخصی روان درمانگران شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۷ (پیاپی ۷۶)
۲۰۸-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر شیفتگی شغلی و شکوفایی شخصی روان درمانگران شهر تهران انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه روان درمانگران شهر تهران در سال 1400-1401 بود. تعداد 30 روان درمانگر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پروتکل طرحواره درمانی یانگ (2003) در 20 جلسه 60 دقیقه ای و پرسشنامه شیفتگی شغلی (WOLF) باکر و دمورتی (2008) و شکوفایی شخصی (FQ) سلیمانی و همکاران (2015) بود. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری شیفتگی شغلی و شکوفایی شخصی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0>P). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت طرحواره درمانی بر شیفتگی شغلی و شکوفایی شخصی روان درمانگران مؤثر بوده و نتایج آزمون پیگیری حکایت از ماندگاری این اثر در طول زمان دارد.
رابطه توانایی های شناختی و رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاران بورس با میانجی گری خودکارآمدی مالی و سواد مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۵۸۰-۱۵۶۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش های متعددی به پیش بینی رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاری به عنوان یکی از مهم ترین تصمیمات افراد و اثرات سواد مالی بر آن پرداخته اند. اما پژوهشی که به نقش هم زمان میانجی خودکارآمدی مالی و سواد مالی در رابطه توانایی های شناختی و رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاری پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی رابطه میان توانایی های شناختی و رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاری سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران با نقش میانجی گر خودکارآمدی مالی و سواد مالی انجام شد. روش: در پژوهش توصیفی - همبستگی حاضر، جامعه مورد مطالعه کلیه سرمایه گذاران فعال در بازار سرمایه ایران می باشند. از این جامعه آماری 380 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در طی فرآیند نمونه گیری سعی گردید تا سرمایه گذارانی با حداقل یک سال سابقه فعالیت انتخاب شوند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه توانایی های شناختی نجاتی (1392)، پرسشنامه خودکارآمدی مالی لون (2011)، پرسشنامه سواد مالی بونگومین و همکاران (2016) و پرسشنامه رفتار تصمیم گیری لیم (2012) است. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. یافته ها: نتایج نشان داد که توانایی های شناختی با رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاری رابطه مثبت و معنی داری دارد (0/05>p). همچنین نتایج بوت استرپ نشان داد که خودکارآمدی مالی و سواد مالی می توانند رابطه میان توانایی های شناختی و رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاری را میانجی گری کنند (0/05 >p). نتیجه گیری: بهبود مهارت ها و توانایی های شناختی، خودکارآمدی مالی بالا و سواد مالی بالا، می توانند کیفیت رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاران را تحت تأثیر قرار دهند. بنابراین لزوم توجه به این عوامل در بهبود کیفیت رفتار تصمیم گیری سرمایه گذاری ضروری است
مدلسازی بین راهبردهای انگیزشی و خودتنظیمی فراشناختی با یادگیری از طریق همسالان در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
91 - 99
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین رابطه بین راهبردهای انگیزشی و خودتنظیمی فراشناختی با یادگیری از طریق همسالان در دانش آموزان متوسطه آمل بود. جامعه آماری شامل 2958 نفر از دانش آموزان متوسطه شهرستان آمل بود. 333 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردید. برای گردآوری پژوهش از پرسشنامه راهبردهای انگیزش برای یادگیری پینتریچ، شامل راهبردهای انگیزشی، خودتنظیمی فراشناختی و یادگیری از همسالان استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 و LISREL8.8 و با روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج یافته ها نشان داد بین راهبردهای انگیزشی با یادگیری از همسالان رابطه معناداری وجود دارد. بین خودتنظیمی با یادگیری از همسالان نیز رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که باور کنترل یادگیری، جهت گیری هدف درونی و ارزش تکلیف از طریق متغیر خودتنظیمی بر یادگیری از طریق همسالان اثر غیرمستقیم می گذارد و خودتنظیمی بر یادگیری از طریق همسالان دانش آموزان اثر مستقیم می گذارد. با توجه به یافته های به دست آمده، بر رشد و گسترش یادگیری از طریق همسالان و راهبردهای انگیزشی و خودتنظیمی در مدارس با توجه به علایق و توانایی های دانش آموزان تاکید می شود.
آزمایش مدل رابطه التزام تحصیلی با اهمال کاری تحصیلی، غیبت از مدرسه و عملکرد تحصیلی از طریق نقش میانجیگری پایستگی تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
327 - 336
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف آزمایش مدل رابطه التزام تحصیلی و اهمال کاری تحصیلی، غیبت از مدرسه و عملکرد تحصیلی با میانجیگری پایستگی تحصیلی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم استان ایلام انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پایه یازدهم مقطع متوسطه استان ایلام بود. نمونه تحقیق شامل 625 نفر بود که با روش خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه های التزام تحصیلی ریو و تسنگ (2011)، پایستگی تحصیلی مارتین و مارش (2008) و اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) جمع آوری شد. برای محاسبه نتایج از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. شاخص های مدل نشان داد که مدل برازنده داده هاست. نتایج نشان داد که بین التزام تحصیلی با پایستگی تحصیلی، پایستگی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش آموران رابطه مستقیم مثبت و معناداری وجود دارد. بین پایستگی تحصیلی با اهمال کاری تحصیلی و غیبت از مدرسه دانش آموزان و اهمال کاری تحصیلی با عملکرد تحصیلی و غیبت از مدرسه با عملکرد تحصیلی رابطه مستقیم منفی و معناداری وجود دارد. بین التزام تحصیلی با اهمال کاری تحصیلی و غیبت از مدرسه با میانجی گری پایستگی تحصیلی رابطه غیر مستقیم منفی و عملکرد تحصیلی رابطه غیر مستقیم مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین پایستگی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان از طریق اهمال کاری تحصیلی و غیبت از مدرسه رابطه چندگانه غیر مستقیم معنادار وجود دارد. نتایج حاکی از تأیید نقش میانجیگری پایستگی تحصیلی بین التزام تحصیلی با غیبت از مدرسه، اهمال کاری تحصیلی و عملکرد تحصیلی است.
پنج عامل بزرگ شخصیت در پریشانی روان شناختی جمعیت بهبودیافته ازکرونا: نقش تعدیل کننده جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
366 - 375
حوزههای تخصصی:
شیوع جهانی و بی سابقه ی بیماری COVID-19 همراه با افزایش پریشانی روان شناختی در افراد، تهدیدی جدی بر سلامت عمومی محسوب می شود. بررسی مدل ساختاری عوامل روان شناختی مرتبط با COVID-19، همچنین نپرداختن پژوهش های پیشین به این موضوع به شیوه حاضر در این مطالعه اهمیت بسزایی دارد. پژوهش حاضر باهدف بررسی مدل یابی معادلات ساختاری و نقش تعدیل کنندگی جنسیت در رابطه ی پنج عامل بزرگ شخصیت و پریشانی روان شناختی در بهبودیافتگان بستری بیماری COVID-19 (تعداد=705 نفر؛ دامنه سنی 25-80سال، زنان=20%/63 ، میانگین سنی=32/41، انحراف استاندارد=05/11) به شیوه نمونه گیری داوطلبانی و اینترنتی صورت گرفت. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه پنج عامل شخصیت_فرم کوتاه (BFI-S) و مقیاس پریشانی روان شناختی (K10) بود. از نرم افزار R به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. گشودگی در زنان باعث بالا رفتن پریشانی ولی در مردان باعث کاهش پریشانی شده است و اثر گشودگی روی پریشانی در دو گروه مردان و زنان ازنظر آماری اختلاف معنی داری داشته (002/0=P)، همچنین برونگرایی در مردان با کاهش پریشانی همراه بوده است (000/0= P)، بنابراین، جنسیت تعدیل گر این روابط می باشد. این نتایج با تبیین فرایند ابتلا به پریشانی روان شناختی با درنظرگرفتن عوامل شخصیتی و نقش کلیدی جنسیت به عنوان تعدیل گر و لزوم توجه به رویکردهای مداخله ای باهدف کاهش اثرات پریشانی روان شناختی به ادبیات پژوهشی می افزاید.
اثربخشی مداخله شفقت خود بر تکانشگری دانشجویان دچار شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
376 - 385
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی و تداوم اثر مداخله شفقت خود، بر تکانشگری دانشجویان دچار شکست عاطفی انجام شد. روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه های شیراز بود که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل در دانشگاه بودند. با روش نمونه گیری در دسترس، 27 نفر از دانشجویان (12 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) که مطابق با ملاک های ورود و خروج بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های شفقت خود نف و تکانشگری بارات (BIS-11)، در سه مرحله استفاده شد. در گروه آزمایشی مداخله ی شفقت خود نف (در 8 جلسه ی 60 دقیقه ای) اجرا شد اما در گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل گردیدند. نتایج پژوهش نشان داد که مداخله ی شفقت خود در کاهش تکانشگری دانشجویان دچار شکست عاطفی اثربخش بود و این اثربخشی در دوره ی پیگیری یک ماهه نیز تداوم داشت. شفقت خود می تواند از طریق تخفیف احساسات ناخوشایند ناشی از افت ارزش خود و حرمت خود که به دنبال وقوع شکست اتفاق می افتد و هم چنین با افزایش خودآگاهی و خودکنترلی سبب کاهش تکانشگری شود.
واکاوی تجارب زیسته معلمان از عوامل مؤثر بر خشونت در بین دانش آموزان دوره ابتدایی
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی تجارب معلمان در زمینه عوامل مؤثر بر خشونت در بین دانش آموزان دوره ابتدایی بود. میدان تحقیق و جامعه موردمطالعه معلمان مدارس شهر سنندج بودند. ازآنجایی که پژوهشگر قصد داشت تجربه زیسته معلمان در زمینه عوامل مؤثر بر خشونت در بین دانش آموزان ابتدایی را پیدا کند؛ لذا راهبرد پدیدارشناسی انتخاب شد. روش نمونه گیری در این پژوهش به شیوه هدفمند و ملاکی انجام شد. از بین معلمان مدارس شهر سنندج درمجموع از 10 نفر برای مشارکت دعوت به عمل آمد که 4 نفر آنان معلمان مرد و 6 نفر زن بودند. اصل اشباع نظری برای اتمام نمونه گیری مورداستفاده قرار گرفت. تجارب مشارکت کنندگان در دو الگو ترسیم گردید. 1- عوامل و پیامدهای معلمان (ناکارآمدی در تدریس و رفتار فردی، تنزل جایگاه و مقام معلم در جامعه، خشونت با همکاران و عوامل کادر مدرسه)2- عوامل و پیامدهای دانش آموزان (افت و ترک تحصیل، افزایش معضلات اجتماعی، آسیب روحی و روانی).
اثربخشی بازی شطرنج بر کاهش مشکلات شناخت اجتماعی و ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی شطرنج بر کاهش مشکلات شناخت اجتماعی و ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری انجام شد. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی با تشخیص ناتوانی یادگیری ارجاع داده شده به مرکز مشاوره آموزش وپرورش شهر شیراز در سال تحصیلی 99-98 بودند، که تعداد 40 نفر از دانش آموزان با نمره بالای میانگین در پرسش نامه مشکلات یادگیری کلورادو (فرم والدین) و عدم آشنایی با بازی شطرنج به عنوان نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش هفته ای دو جلسه به بازی شطرنج در طی 45 روز پرداختند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد، پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه اجرا گردید و داده های حاصل از اجرای پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری با کنترل پیش آزمون با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 19 مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که اثربخشی بازی شطرنج بر کاهش مشکلات شناخت اجتماعی و ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری معنادار است. بازی شطرنج می تواند در پیشگیری و بهبود ناتوانی دانش آموزان در مشکلات شناخت اجتماعی و ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مؤثر واقع شود.
مقایسه امید به زندگی و اضطراب مرگ در پرستاران بخش کرونایی و غیرکرونایی شهرستان ارومیه
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه امید به زندگی و اضطراب مرگ در پرستاران بخش کرونایی و غیر کرونایی شهرستان ارومیه بود. روش پژوهش توصیفی از نوع علّی مقایسه ای مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه پرستاران شهرستان ارومیه در سال 1400 در بازه زمانی فروردین ماه الی خردادماه بودند. نمونه آماری مطالعه حاضر شامل 30 نفر به عنوان گروه اصلی و 30 نفر به عنوان گروه مقایسه از بین جامعه آماری بود که بر اساس روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های امید به زندگی میلر (1988) پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970) استفاده شد. برای تحلیل داده های این پژوهش از ابزارهای آمار توصیفی ازجمله جداول فراوانی، میانگین و انحراف معیار و همچنین برای بررسی سؤالات پژوهشی از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA)، آزمون اسمیرنوف- کلموگروف، آزمون لوین و آزمون باکس استفاده شد. نتایج نشان داد بین اضطراب مرگ در پرستاران بخش کرونایی و غیر کرونایی تفاوت وجود دارد اما در امید به زندگی پرستاران بخش کرونایی و غیر کرونایی اختلاف معنی داری بین دو گروه دیده نشد. بر اساس نتایج حاصل از مطالعه حاضر به مسئولان حوزه پزشکی و بیمارستان ها پیشنهاد می گردد در کاهش اضطراب مرگ تدابیر روان شناختی لازم را در نظر داشته باشند.
مقایسه تأثیر درمان شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی بر سرمایه های روان شناختی و سلامت روان مادران کودکان ناتوان ذهنی
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
89 - 111
حوزههای تخصصی:
مطالعه با هدف مقایسه تأثیر درمان شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی بر سرمایه های روان شناختی و سلامت روان مادران کودکان عقب مانده ذهنی انجام شد. هدف کاربردی و روش اجرا شبه آزمایشی با دو گروه آزمایش و یک گروه انتظار به همراه پیش آزمون –پس آزمون بود. جامعه آماری شامل مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی مدارس استثنایی و مؤسسات توان بخشی شهر قم بود. از بین آن ها 39 نفر که دارای معیارهای ورود بودند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 13 نفری جایگزاری شدند. گروه های آزمایش مشاوره گروهی شناختی-رفتاری و واقعیت درمانی را دریافت نمودند. برای گردآوری داده ها از فهرست تجدید نظر شده علائم روانی (دراگوتیس و همکاران، 1984) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و همکاران، 2007) استفاده شد.نتایج نشان داد بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه های آزمایش و گواه تفاوت معناداری وجود دارد (0001/0>p).مقایسه گروه های درمانی بیانگر اثرگذاری بالاتر واقعیت درمانی در بهبود سلامت روان در مقایسه با درمان شناختی-رفتاری داشت. اما متغیر سرمایه روان شناختی بین دو گروه اختلاف معناداری مشاهده نشد. بر این اساس این دو رویکرد درمانی می توانند به عنوان الگویی مناسب و اثربخش در پیشگیری مشکلات روانی و ارتقای سرمایه های روان شناختی مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی به کار گرفته شوند.
اثر طرد اجتماعی بر عزت نفس آشکار و ضمنی حالتی و نقش تعدیل گری عزت نفس صفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت اجتماعی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
131 - 145
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثر طرد اجتماعی بر عزت نفس آشکار و ضمنی حالتی، و نقش تعدیلگری عزت نفس آشکار و ضمنی صفتی در این رابطه انجام شد. روش: پژوهش از نوع آزمایشی با یک عامل برون آزمودنی دوسطحی (پذیرش/ طرد) بود. شرکت کنندگان 110 نفر (80% زن) با میانگین سن 4/27 سال بودند که به طور داوطلبانه و آنلاین در پاییز 1400 در مطالعه شرکت نمودند. شرکت کنندگان ابتدا به سنجه های عزت نفس آشکار و ضمنی صفتی پاسخ دادند، سپس تحت القای طرد اجتماعی با روش «نوشتن از تجربه گذشته» قرار گرفتند و در نهایت به سنجه های عزت نفس آشکار و ضمنی حالتی پاسخ دادند. برای سنجش عزت نفس آشکار از مقیاس عزت نفس روزنبرگ (1965) و عزت نفس تک سئوالی (دانلان و همکاران، 2015) و برای سنجش عزت نفس ضمنی از آزمون تداعی ضمنی (گرینوالد و فارنام، 2000) و آزمون حرف-نام (کیتایاما و کاراساوا، 1997) استفاده شد. یافته ها: همسو با نظریه عقربه اجتماعی (لیری، 2012)، عزت نفس ضمنی حالتی در گروه طرد پایین تر از گروه پذیرش بود. در مقابل، عزت نفس آشکار حالتی در گروه طرد تفاوتی با گروه پذیرش نداشت. تبیین احتمالی این یافته می تواند فعال شدن مکانیزم های دفاعی آگاهانه برای محافظت از عزت نفس به دنبال طرد اجتماعی باشد. اثر طرد اجتماعی بر عزت نفس ضمنی حالتی توسط هیچ کدام از دو عزت نفس صفتی ضمنی و آشکار تعدیلگری نشد. در مقابل، اثر طرد اجتماعی بر عزت نفس آشکار حالتی، توسط هر دو نوع عزت نفس آشکار و ضمنی صفتی تعدیلگری شد. نتیجه گیری: عزت نفس آشکار حالتیِ کسانی که عزت نفس ضمنی صفتی بالاتر یا عزت نفس آشکار صفتی پایین تر داشتند کمتر در مقابل طرد آسیب پذیر بود. تفاوت عزت نفس آشکار و ضمنی حالتی در اثرپذیری از طرد اجتماعی در سطوح مختلف عزت نفس آشکار و ضمنی صفتی نیازمند بررسی بیشتر به نظر می رسد.
نقش صفات پنج گانه تاریک شخصیت در پیش بینی رفتارهای شغلی مخرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در زمینه تفاوت کارکنان از نظر گرایش به رفتارهای شغلی مخرب، بحث صفات شخصیتی است. عملکرد فردی و سازمانی با رفتارها و ویژگی های شخصیتی کارکنان رابطه مستقیم دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش صفات پنج گانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، خودشیفتگی، دیگرآزاری و کینه توزی) در پیش بینی رفتارهای شغلی مخرب (سوءاستفاده، اخلال در تولید، خرابکاری، سرقت، ترک شغل) بود. برای این منظور تعداد 200 نفر از کارکنان ادارات و سازمان های دولتی و غیردولتی شهر خوی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های صفات پنج گانه تاریک شخصیت و فهرست رفتارهای شغلی مخرب مورد آزمون قرار گرفتند. داده های گردآوری شده با استفاده از روش همبستگی و رگرسیون گام به گام و به وسیله نرم افزار SPSS-22 مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که صفات تاریک شخصیت که شامل ماکیاولیسم، جامعه ستیزی، خودشیفتگی، دیگرآزاری و کینه توزی بود با رفتارهای شغلی مخرب یعنی، سوءاستفاده، اخلال در تولید، خرابکاری، سرقت، ترک شغل رابطه معنی دار دارند و در این میان جامعه ستیزی با همه رفتارهای شغلی مخرب مرتبط بود. تحلیل رگرسیون نشان داد که سوءاستفاده (0/22=R2) به وسیله ماکیاولیسم، جامعه ستیزی و خودشیفتگی؛ اخلال در تولید (24/0=R2) به وسیله جامعه ستیزی، دیگرآزاری و کینه توزی؛ خرابکاری (0/12=R2) از طریق جامعه ستیزی و دیگرآزاری؛ سرقت (0/80=R2) از طریق جامعه ستیزی؛ و درنهایت ترک شغل (0/13=R2) به وسیله جامعه ستیزی و خودشیفتگی پیش ینی شد. ویژگی های شخصیتی و به ویژه ویژگی های شخصیتی نابهنجار، در ردیف اول عوامل تأثیرگذار در رفتارهای شغلی مخرب قرار دارند. به این ترتیب می توان آن ها را پیش بینی کننده قوی برای انواع مختلف رفتار مخرب در محیط کار در نظر گرفت. می توان نتیجه گرفت که صفات شخصیتی یکی از مهم ترین پیش بینی کننده های رفتارهای شغلی مخرب هستند. یکی از کاربردهای مهم یافته ها این است که از طریق این تحلیل های شخصیتی، می توان الگوهای شخصیتی مؤثر در رفتارهای شغلی مخرب را که هزینه های مادی و اجتماعی برای سازمان ها و صنایع به همراه دارد، شناسایی کرد.
تاثیر بازی های توجهی در تحکیم حافظه حرکتی و کنترل مهاری کودکان با اختلال کارکردهای اجرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۰)
51 - 67
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تاثیر بازی های توجهی در تحکیم حافظه حرکتی و کنترل مهاری کودکان با اختلال کارکردهای اجرای می باشد. روش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمامی کودکان پسر9تا11 ساله مدارس ابتدایی شهر کلیبر در سال تحصیلی 1400-401 بود که با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس و با استفاده از پرسش نامه اختلال کارکردهای اجرایی کودکان 30 نفر از دانش آموزان انتخاب و با روش تصادفی ساده به دو گروه آزمایش(15=n) و کنترل (15=n) قرار گرفتند. به منظور سنجش تأثیر مداخله پرسش نامه اختلال کارکرد های اجرایی بریف-فرم والد (1988)، مقیاس هوش وکسلر برای کودکان (1972) و پرسشنامه کنترل مهاری آزمون بازداری پاسخ برو/نرو (2005) قبل و بعد از تشکیل جلسات آموزشی بر روی گروه های کنترل و آزمایش اجرا گردید. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس یک طرفه نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل از لحاظ حافظه حرکتی و کنترل مهاری تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین کارکردهای اجرایی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، از پیش آزمون تا پس آزمون کاهش داشته است و این نشان دهنده این موضوع است که مداخلات مؤثر بوده است و شدت اختلال کارکردهای اجرایی کمتر شده است. در نتیجه، بازی توجهی را می توان به عنوان یک روش اثربخش در کنار سایر روش های درمانی بر افزایش تحکیم حافظه حرکتی و کنترل مهاری کودکان با اختلال کارکردهای اجرایی به کار برد.
بررسی مفهوم اختلال روانی با توجه به عامل رشد نایافتگی از منظر قرآن کریم
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
35 - 44
حوزههای تخصصی:
یکی از بحث های مقدماتی و مهم در روانشناسی بالینی، بررسی عوامل و ریشه های آسیب پذیری اختلال های روانی است. چراکه آسیب شناسی اختلالات روان شناختی، در پیشگیری، تشخیص و درمان این اختلالات تأثیر بسزایی دارد. هدف این پژوهش بررسی مفهوم اختلال روانی بر اساس عامل رشدنایافتگی در قرآن است. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که با روش تحلیل اختصاصی محتوای قرآن کریم با محوریت تحلیل واژه در آیات قرآن کریم صورت گرفته است. نتایج این مطالعه، حاکی از آن بود که رشدنایافتگی و به عبارت دقیق تر، غاوی بودن، عامل اصلی پذیرش القائات منفی بیرونی و درونی در انسان است. در اثر درهم کنش ویژگی رشدنایافتگی و القائات منفی، فرد دچار انواع اختلالات روانی می شود. بر اساس این پژوهش، اجزای وجود انسان که در مسیر غی (در برابر رشد) قرار می گیرد، فرد را در برابر اختلالات روان شناختی آسیب پذیر می کند. از طرف دیگر، قرارگرفتن انسان در مسیر رشد، او را در برابر اثرپذیری از القائات منفی و ابتلا به اختلالات روانی مصون می دارد.
اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری خانوادگی در زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
249 - 278
حوزههای تخصصی:
طلاق تأثیرات مخربی می تواند بر روی زوج ها، فرزندان و جامعه بگذارد، برای کاهش این پدیده پژوهش حاضر با هدف اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری خانوادگی در زوجین متقاضی طلاق صورت گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی با گروه کنترل و طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش زوجین متقاضی طلاق مرکز مشاوره دادگستری بوشهر در سال 1396 بود. افراد نمونه با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شکل تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 20 زوج) جایگزین و پرسشنامه های انطباق پذیری و صمیمیت عاطفی در پیش، پس و پیگیری تکمیل شد. گروه های آزمایش در برنامه های مداخله شرکت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد، داده ها بر اساس تحلیل کوواریانس چند متغیره همراه با آزمون تعقیبی تحت نرم افزار spss19 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها نشان داد که اثربخشی الگوی یکپارچه پیشگیری از طلاق، رویکرد مبتنی بر دلگرم سازی و رویکرد مبتنی بر شفقت و گذشت بر افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری در زوجین متقاضی طلاق متفاوت است؛ صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری خانوادگی زوجین متقاضی طلاق شهر بوشهر در سه گروه آزمایش به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل است؛ اثربخشی هر سه رویکرد در افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری در مرحله پیگیری پایدار بود؛ بنابراین برای افزایش صمیمیت عاطفی و انطباق پذیری زوجین متقاضی طلاق می توان از این سه رویکرد استفاده کرد.
بازشناسی مؤلفه های اثرگذار سلامت معنوی بر سلامت انسان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
130-146
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سلامت معنوی شاخه ای از سلامت است که می توان آن را جامع تمام ابعاد سلامت در نظر گرفت؛ به طوری که با رسیدن به کمال سلامت معنوی، دیگر ابعاد سلامت نیز مسیر رشد و کمال را طی خواهد کرد. سلامت معنوی حالتی از داشتن و برخوردارشدن از حس پذیرش، اتصال به قدرتی برتر و طی مسیر در جهت خواست آن قدرت و یکپارچگی در کل وجود بر مبنای مسیر تعیین شده از سوی قدرت برتر (خداوند) است. در این پژوهش به بررسی و بازشناسی مؤلفه های اثرگذار سلامت معنوی بر سلامت انسان پرداخته شد تا مسیر هموارتری فرا روی پژوهش های بعدی پژوهشگران قرار گیرد. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی-کتابخانه ای است. در گردآوری مطالب کلیدواژه های سلامت معنوی، معنویت، سلامت معنوی-سلامت انسان و معنویت-سلامت انسان و معادل انگلیسی آنها در بازه زمانی سال های 2010 تا 2020 با جست وجو در پایگاه های گوگل اسکولار، نورمگز، اس.آی.دی، اسکپوس، پاب مد و مگیران بررسی شد. در این بازه بیش از 150 مستند بررسی شد و داده های مرتبط با سؤال های پژوهشی که بیشتر در مقالات با موضوع ارتباط سنجی و اثربخشی ابعاد مختلف سلامت معنوی در ارتباط با زندگی انسان بود، بررسی شد. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: پس از بررسی اسناد منتخب، یافته های حاصل از مستندات نشان داده است که بیشتر تحقیقات در حیطه تأثیر یا رابطه سلامت معنوی با سلامت عمومی، سلامت روان، پیشرفت بیماری، کیفیت زندگی و بهبود عملکرد اجتماعی انجام گرفته بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که ارتقای سلامت معنوی در افراد در سلامت عمومی، بهبود روند بیماری ها و سلامت روان می تواند مؤثر واقع شود. همچنین لازم است برای سنجش سلامت معنوی ابزار متناسب با فرهنگ و گروه های مختلف سنی ساخته شود و در آینده نزدیک به یکی از دامنه های علمی پرکاربرد تبدیل گردد.
اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت نگری بر باورهای غیر منطقی در بین زنان دارای همسر ناسازگار
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت نگری بر باورهای غیرمنطقی در بین زنان دارای همسر ناسازگار بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. حجم نمونه 40 نفر بود که از جامعه مذکور، به روش تصادفی ساده انتخاب شدند.20 نفر به گروه آزمایش و 20 نفر به گروه کنترل تخصیص یافتند. ابزارهای پژوهشی مورداستفاده پرسشنامه باورهای غیرمنطقی بود. گروه آزمایش در طول یازده جلسه، هر جلسه به مدت 90 دقیقه آموزش روانشناسی مثبت نگری دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و یک متغیره استفاده شد. نتایج مؤید آن است که بین گروه های آزمایش و کنترل ازلحاظ پس آزمون باورهای غیرمنطقی با کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. براین اساس می توان گفت که تفاوت معناداری حداقل دریکی از متغیرهای وابسته یعنی ابعاد باورهای غیرمنطقی ایجادشده است و ضریب تأثیر نشان می دهد که 75/1 درصد تفاوت دو گروه مربوط به مداخله آزمایشی است. مهم ترین نتایج این پژوهش، مؤثر بودن آموزش روانشناسی مثبت نگری در کاهش باورهای غیرمنطقی زنان دارای همسر ناسازگار می باشد. ازاین رو به مراکز مشاوره خانواده توصیه می شود گام های مؤثری در جهت کاهش باورهای غیرمنطقی در زنان بردارند.
اثربخشی آموزش تئاتر تعلیمی-تربیتی بر مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی در دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
201 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تئاتر تعلیمی-تربیتی بر مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی در دانش آموزان ابتدایی بود. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل نابرابر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه پنجم و ششم ابتدایی شهر اردبیل در سال 1400-1399 بود. حجم نمونه شامل 32 نفر (16 نفر گروه آزمایش و 16 نفر گروه گواه) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه گواه و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، برنامه آموزشی طراحی شده تئاتر تعلیمی-تربیتی اجرا شد در حالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مسئولیت پذیری دانش آموزان و آزمون رشد اخلاقی بود. نتایج نشان داد که مداخله تئاتر تعلیمی-تربیتی بر افزایش و بهبود مسئولیت-پذیری و رشد اخلاقی تاثیر معنی دار داشته است(05/0p<). یافته های این پژوهش اطلاعات مفیدی را در ارتباط با برنامه آموزشی تئاتر تعلیمی-تربیتی بر افزایش مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی فراهم می کند و مشاوران و روانشناسان می توانند برای بهبود مسئولیت پذیری و رشد اخلاقی در دانش آموزان ابتدایی از این مداخله استفاده نمایند.
بررسی کیفی مشکلات روان شناختی - فرهنگی و اجتماعی اعتیاد به شبکه های مجازی و اینترنت بر روی روابط زناشویی زوجین شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
275 - 303
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی مشکلات روانشناختی - فرهنگی و اجتماعی اعتیاد به شبکه های مجازی و اینترنت بر روی روابط زناشویی زوجین شهر اصفهان بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند . ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که در طول کار با 14 نفر ( هفت زوج ) به مرحله اشباع رسید. مصاحبه ها ضبط و پیاده سازی و عبارات مهم با روش کلایزی کد گذاری، تحلیل و مشکلات روانشناختی - فرهنگی و اجتماعی مرتبط با شبکه هاى مجازى در دو طبقه مشکلات روان شناختی (شامل دو مقوله مشکلات رفتاری و مشکلات عاطفی –شناختی ) و طبقه فرهنگی - اجتماعی ( شامل 3 مقوله تغییر در سبک زندگی، انحطاط فرهنگی و تغییر ارزشهای مذهبی) قرار گرفت. نتایج نشان داد وابستگی به شبکه های مجازی و اینترنت موجب مشکلات رفتاری شامل "پرخاشگری، اهمال کاری و تکانشگری"، مشکلات عاطفی –شناختی شامل "افسردگی، اضطراب، وسواس فکری و عملی، فقدان همدلی و حساسیت بین فردی" ، مقوله تغییر در سبک زندگی شامل "اعتیاد به اینترنت، انزوای اجتماعی، مد پرستی، مشکلات شغلی و مالی"، انحطاط فرهنگی شامل م"گسست از هنجارها و فردیت باختگی فرهنگی" و مقوله تغییر ارزشهای مذهبی شامل"تزلزل در ارزشهای اخلاقی و مذهبی و انحراف از اززشها می گردد. لذا پیشنهاد می شود استفاده درست از شبکه هاى اجتماعى به عنوان بخشى از مهارت هاى زندگى و آموزش پیش از ازدواج مورد توجه مشاران، روانشناسان و زوج درمانگران قرار گیرد.