فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۲۲۱ تا ۶٬۲۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
107 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه تأثیر روش های لایه به لایه، اکتشافی و تدریس در کلاس های مجازی برخط بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان ابتدایی بود. روش پژوهش براساس هدف، کاربردی و براساس نحوه گردآوری داده ها، شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه ششم در مقطع ابتدایی شهر سنندج بوده که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند. پژوهش حاضر با هماهنگی سه تن از آموزگاران مجرب در سه کلاس 15 نفره، که هر کدام عهده دار یک نوع روش تدریس بودند، اجرا شد. تعداد جلسات تدریس 8 جلسه بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که روش تدریس لایه به لایه در مقایسه با روش تدریس آنلاین و اکتشافی دارای میانگین نمرات بالاتری (73/9، 05/0<p) می باشد. براین اساس توجه به روش های نوین تدریس از جمله روش تدریس لایه به لایه، باید بیشتر مورد بررسی و استفاده قرار گیرد.
فراتحلیل اثربخشی آموزش تربیت جنسی بر متغیرهای روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
113 - 132
حوزههای تخصصی:
فراتحلیل اثربخشی آموزش تربیت جنسی بر متغیرهای روانشناختی هدف پژوهش حاضر بررسی نتایج کمی حاصل از پژوهش های آزمایشی انجام گرفته در زمینه تاثیر تربیت جنسی در والدین و فرزندان با بهره-گیری از روش فراتحلیل در بین سال های1394- 1400 در ایران بود. جامعه آماری پژوهش کلیه پژوهش های مرتبط با تربیت جنسی است که در نشریات علمی پژوهشی چاپ شده است. از میان آنها 10 مطالعه که از لحاظ روش شناختی مورد پذیرش بود انتخاب و فراتحلیل روی آنها صورت گرفت. ابزار پژوهش چک لیست فرا تحلیل بود و از روش اندازه اثر کوهن برای دستیابی به مقدار رابطه کلی استفاده شد. تحلیل داده با نسخه 2 نرم افزار CMA انجام شده است. یافته ها نشان داد که میانگین این اندازه اثرها 17/1 می باشد که اندازه اثر بالایی است. بنابراین می-توان گفت به طور کلی آموزش تربیت جنسی بر متغیرهای روانشناختی استفاده شده در مطالعات به طور معناداری اثرگذار بوده است. اگرچه تحقیقات جدید در این حوزه با توجه به خلاءهای موجود ضروری به نظر می رسد.
تاثیر بار شناختی بر اعتماد به دیگران: بررسی نقش تعدیل گر تعالی شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۲)
130 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر بار شناختی بر اعتماد به دیگران با نقش تعدیلگر تعالی شخصیت می باشد. شرکت کنندگان در تحقیق حاضر که به صورت تجربی اجرا گردید، دانشجویان دانشگاه خلیج فارس در سال تحصیلی 96-95 بودند. از بین 125 دانشجویی که جهت شرکت در تحقیقات روانشناختی اعلام آمادگی کرده بودند، تعداد 85 نفر به صورت تصادفی انتخاب شده و پس از تکمیل پرسشنامه تعالی شخصیت پاکیزه ، در شرایط متفاوت بار شناختی (بدون بار شناختی تا حفظ کردن چهار عدد سه رقمی)، سناریو اعتماد به دیگران را اجرا نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده-های این پژوهش از شاخص های آمار توصیفی (انحراف معیار و میانگین) و همچنین تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی با روش بارون و کینی استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بار شناختی باعث کاهش اعتماد (482/0 = R) می شود، و تعالی شخصیت نقش تعدیلگری در رابطه این متغیرها دارد. با توجه به تحت تاثیر قرار گرفتن اعتماد توسط بار شناختی و کاهش اعتماد و افزایش حجم اطلاعات در عصر حاضر و با توجه به ارتباط اعتماد با سلامت روانی وعدم وجود پژوهش های علمی در این زمینه در ایران شایسته است که تحقیقات بیشتری در رابطه اعتماد و بار شناختی صورت گیرد.
بررسی مدل معادلات ساختاری پریشانی روانشناختی با کیفیت زندگی سوء هاضمه کارکردی: با نقش میانجی گر خودکارآمد پنداری درد، حساسیت احشایی، تصاویر ذهنی مرتبط با درد و فاجعه آفرینی درد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(مرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
۹۲۲-۹۰۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: تحقیقات نشان داده است پریشانی روانشناختی عامل خطر مهمی در بیماری زایی سوء هاضمه کارکردی است که در ارتباط با فرآیند های روانشناختی حوزه درد و محرک های احشایی کیفیت زندگی بیماران را شدیداً تحت تأثیر قرار می دهد. با این وجود پژوهش راجع به تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس پریشانی روانشناختی با میانجی گری خودکارآمد پنداری درد، حساسیت احشایی، تصاویر ذهنی مرتبط با درد و فاجعه آفرینی درد مغفول مانده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل معادلات ساختاری پریشانی روانشناختی با کیفیت زندگی با نقش میانجی خودکارآمد پنداری درد، حساسیت احشایی، تصاویر ذهنی مرتبط با درد و فاجعه آفرینی درد بود. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری را کلیه افراد مبتلا به سوء هاضمه کارکردی مراجعه کننده به کلینیک های گوارشی شهر اصفهان تشکیل می دادند. نمونه آماری 363 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های شاخص سوء هاضمه نپین (تالی و همکاران، 1999)، افسردگی، اضطراب و تنیدگی (صاحبی و همکاران، 1384)، خودکارآمد پنداری درد مزمن (بشارت، 1387)، تصاویر ذهنی درد مزمن (کچویی و همکاران، 1394)، شاخص حساسیت احشایی (پور توکلی و همکاران، 1397) و فاجعه آفرینی درد (سجادیان و همکاران، 1391) استفاده شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار smart-PLS تحلیل شد. یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده مدل پژوهش حاضر از برازش کلی قوی و قابل قبولی برخوردار است (0/857 =GOF). ساختار کلی روابط مورد آزمون از طریق داده های بدست آمده تأیید گشت (0/907 =NFI و 0/056 =SRMR). تمامی ضرایب غیر مستقیم در مدل معنادار است (0/05 P<؛ 1/96 <t). همچنین همه ضرایب مستقیم به جزء تأثیر مستقیم حساسیت احشایی و خودکارآمد پنداری درد بر کیفیت زندگی معنادار است (0/05 P<؛ 1/96 <t). نتیجه گیری: کیفیت زندگی به طور مستقیم و غیر مستقیم از طریق متغیرهای خودکارآمد پنداری درد، حساسیت احشایی، تصاویر ذهنی مرتبط با درد و فاجعه آفرینی درد با پریشانی روانشناختی مرتبط است. یافته های حاصل از این مدل به درک کامل تری از نحوه تأثیر پریشانی روانشناختی بر کیفیت زندگی مبتلایان به سوء هاضمه کارکردی کمک می کند و در نظر گرفتن این روابط در سبب شناسی و درمان افراد مبتلا به این بیماری می تواند مفید واقع شود.
چالش ها و راهبردهای مادران با فرزندان دبستانی و پیش دبستانی در دوران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه گیری کرونا و قرنطینه خانگی منجر به مسائل متعددی برای خانواده ها شده است. در همین راستا، این پژوهش با هدف مطالعه چالش ها و راهبردهای مادران با فرزندان دبستانی و پیش دبستانی در دوران همه گیری کرونا انجام شد. به این منظور انجام این مطالعه پدیدارشناسانه و بر اساس اصل اشباع نظری داده ها، با 21 نفر از مادران دارای فرزند پیش دبستانی و دبستانی در شهر تهران در سال ۱۴۰۰ مصاحبه شد و سپس، داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با استفاده از روش کلایزی تحلیل شدند. در حوزه ی چالش ها 15 مضمون فرعی استخراج شد که در 5 مضمون اصلی"مشکلات رفتاری کودکان"، "دغدغه های آموزشی کودکان"، "برهم خوردن نظم زندگی"، "مشکلات فردی مادر" و "دغدغه های مرتبط با سلامتی" طبقه بندی شدند. در حوزه دوم که به راهبردها می پرداخت، 10 مضمون فرعی در قالب 3 مضمون اصلی "ایجاد سرگرمی و تفریح برای کودکان"، "به کارگیری راهکارهایی در مواجه با چالش های رفتاری و تحصیلی کودک"، "همیاری دیگران با مادر در زمینه فرزندپروری" به دست آمد. نتایج نشان داد کرونا و قرنطینه خانگی، چالش هایی را پیش روی مادران با فرزند دبستانی و پیش دبستانی قرار داده است و مادران در مواجهه با شرایط جدید، راهبردهای مختلفی را در پیش گرفته اند. نتایج حاصل از این تحقیق می تواند به درک بهتر و عمیق تر تجارب مادران کودکان دبستانی و پیش دبستانی و همچنین، کاهش پیامدهای منفی کرونا و قرنطینه بر خانواده ها از طریق فراهم آوردن حمایت های لازم کمک نماید.
تجارب زیسته نوجوانان با اختلال استرس پس از سانحه ناشی از زلزله سرپل ذهاب: یک مطالعه پدیدارشناختی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: زلزله یکی از فجایع طبیعی مهم است که علاوه بر تأثیرات مخرب مادی، پیامدهای نامطلوب روانشناختی را نیز برای قربانیان به ارمغان می آورد که یکی از مهم ترین آنان اختلال استرس پس از سانحه است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته نوجوانان با اختلال استرس پس از سانحه ناشی از زلزله سرپل ذهاب انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر کیفی و با راهبرد پدیدارشناسی توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ناشی از زلزله سرپل ذهاب در سال ۱۴۰۰ بود. نمونه پژوهش شامل ۱۵ نوجوان زلزله زده ۱۳-۱۹ سال مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته بود. اطلاعات بدست آمده نیز با شیوه تحلیل کلایزی انجام گرفت. یافته ها: نقل قول های مشارکت کنندگان با روش کلایزی ثبت، تحلیل و کدگذاری شد و در نهایت ۸۳ کد اولیه (واحد معنایی)، ۴ مضمون اصلی (تم) و ۲۵ مضمون فرعی (مقوله) بدست آمد. مضمون های اصلی شامل؛ از هم پاشیدگی ناگهانی زندگی، مشکلات روانشناختی، نابسامانی در کارکردهای ارتباطی (اجتماعی/خانوادگی) و چالش های مربوط به معنویت بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بیانگر این بود که نوجوانان قربانی زلزله تا سال ها پس از آن اتفاق بحران ها و مشکلات مختلفی را در ابعاد مختلف زندگی از قبیل؛ سلامت روانشناختی، زندگی خانوادگی و اجتماعی و معنویت تجربه می کنند که نیازمند توجه و حمایت های حرفه ای و تخصصی است.
معیار تشخیص اولویت درمان بین بیماران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بسیار اتفاق می افتد که دو حکمِ الزامی متوجهِ پزشک یا مدافعِ سلامت شود؛ بدین صورت که پزشک درباره دو یا چند بیماری که در معرضِ خطرِ مریضی هستند، با ملاحظه امکانات یا شرایط خاص، توانایی معالجه هر دو را ندارد، یا دو خطر متوجهِ یک بیمار است و واجب است که پزشک هر دو را دفع کند؛ حال سؤال این است که وی چگونه باید از عهده دو تکلیف برآید؟ این در صورتی است که مصلحت برای هر دو حکمِ وجوبی وجود دارد امّا بدان علم نداریم و باید مرجعی برای تشخیصِ ملاکِ تقدم علاجِ بیماری بر بیمار دیگر یا ملاکی برای تقدیم علاجی اهم بر معالجه غیر اهم وجود داشته باشد. برای یافتن راهکارِ عملیاتی در ملاکِ تقدم علاجِ بیماری بر بیمار دیگر و اینکه معیارِ تشخیص اولویت درمان بین بیماران چگونه خواهد بود؛ در چند مرحله بحث ادامه خواهد داشت:
اعتبارپژوهی آزمایش های پزشکی در حوزه مسائل فقهی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
156-171
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: موضوع سازی آزمایش های پزشکی برای برخی احکام اسلام پیشینه ای به درازای عُمر روایات دارد. ازآنجاکه دستاوردهای جدید علوم آزمایشگاهی موجب ایجاد مسائلِ مستحدثه در فقه شده، هدف این مطالعه بیان انواع آزمایش های پزشکی جدید طبق ملاک های فقهیِ مکتب امامیه، اعتبار و حجیّت این آزمایش ها و محدوده حجیّت، یعنی تعیین شروط و ضوابط حجیّت این نوع از آزمایش ها است.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر اضطراب جدایی دانش آموزان مقطع ابتدایی
حوزههای تخصصی:
اختلال اضطراب جدایی بر عملکرد تحصیلی، اجتماعی و انطباقی، ارتباط با والدین، معلم و همسالان تأثیر منفی می گذارد و بروز آن در دوران کودکی، خطر ابتلا به اختلالات روانی را در سال های آتی زندگی افزایش می دهد که در صورت عدم درمان، می تواند منجر به مشکلات دیگری شود. هدف از اجرای این پژوهش، اثربخشی درمان شناختی – رفتاری بر اضطراب جدایی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان کلاس اول دبستان مدارس ابتدایی دولتی دخترانه و پسرانه غرب شهر تهران بود. جهت تعیین نمونه، یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه از غرب شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شده و 100 نفر از دانش آموزان پسر و 100 نفر از دانش آموزان دختر کلاس اول ابتدایی (در مجموع 200 نفر) برگزیده شده و از والدین آنان خواسته شد تا پرسشنامه اضطراب جدایی را در مورد فرزندشان تکمیل نمایند. پس از تحلیل پرسشنامه ها، از بین کودکانی که بالای خط برش 4 بودند، 50 کودک دختر و پسر با توجه به رضایت والدینشان، انتخاب و با گمارش تصادفی، در دو گروه (25 کودک در گروه آزمایش و 25 کودک در گروه کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه درمان (هفته ای دو جلسه و به مدت 45 دقیقه) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که درمان شناختی - رفتاری بر کاهش اضطراب جدایی فراگیر، اضطراب اجتماعی جدایی، اضطراب اجتماعی ترس آور و مدرسه هراسی اثربخش می باشد.
منابع معنای زندگی در دانشجویان رشته مشاوره: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
155 - 200
حوزههای تخصصی:
زندگی انسان بیانگر تلاشی مادام العمر برای جستجو و ساخت معناست. این بُعد اساسی هستی، همه روزه در فرایند کار با افراد در حرفه های یاورانه حضور یافته و درمانگران را به چالش می طلبد تا به معنای زندگی خود به شکلی جدی بیندیشند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه ها و منابع معنای زندگی دانشجویان رشته مشاوره انجام شد. این پژوهش کیفی با روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شد. جمعیت پژوهش شامل تمامی دانشجویان تحصیلات تکمیلی مشاوره در دانشگاه علامه طباطبایی در زمستان 1399 بودند. مشارکت کنندگان با منطق نمونه گیر ی هدفمند و به روش گلوله برفی انتخاب و نمونه گیری تا حد اشباع اطلاعات ادامه یافت.نهایتا 14 نفر (11 دختر و 3 پسر) از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون 6 مرحله ای "ون منن" انجام شد. از تحلیل داده ها 36 مضمون فرعی، 7 مضمون اصلی و یک مضمون هسته ای به دست آمد. در سطح شخصی مضامینی مانند «تجارب معنوی، رشد شخصی، فراروی از خود (روابط) و هدف گزینی» و در سطح حرفه ای و شغلی نظام ارزشی باثبات» شد. عوامل محیطی، در قالب مضمون «تعیین ک بین عوامل فردی – بافتی در معنابخشی به زندگی بود. براساس یافته ها، معنای زندگی دربرگیرنده مولفه ها و منابع متعددی در دانشجویان رشته مشاوره است کهگاها متناقض از قبیل فقدان نظام ارزشی باثبات و نگاه جبری به محیط در معنابخشی به زندگی، نشان دهنده در حال تکوین، سیّال و پویا بودن معنای زندگی در این گروه بوده که تکلیفی رشدی در سرتاسر زندگی کاری آنان است.
Predicting Violence against spouse based on childhood maltreatment experiences in divorce seekers in Isfahan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: Violence against spouse is an important and serious social damage that exists between couples and nowadays it is still observed despite cultural advances and changes in thinking style. Therefore, the present study was conducted with the aim of predicting violence against spouse based on childhood maltreatment experiences of divorce seekers in Isfahan.
Methods: The method of this study was descriptive-correlational. In addition, the statistical population of the study included all divorce seekers who were referred to the counseling centers under the contract with Isfahan court of law. These people had already registered in an online divorce platform named Tasmim from May to July in 2021. 211 people were selected by available sampling method for the study and answered the questionnaires. The instruments used in this study were Strauss et al.'s Conflict Tactics Questionnaire (CTS2) and Childhood Trauma Questionnaire (CTQ). Data analysis was performed by SPSS 22 software, Pearson correlation test and multiple regression analysis.
Results: Pearson correlation findings indicated that all types of maltreatment including physical neglect, emotional neglect, physical abuse, emotional abuse and sexual abuse had a positive and significant relationship with violence against spouse. Furthermore, the results of regression analysis showed that among different types of maltreatment, emotional neglect and emotional abuse predict violence against spouse in divorce seekers in Isfahan.
Conclusion: Therefore, it can be concluded that child maltreatment can lead to violence against spouse in the future.
بررسی تأثیر بازی مبتنی بر محیط یادگیری سازنده گرا بر یادگیری همیارانه و رشد اجتماعی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
611 - 630
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به بررسی تعیین تأثیر بازی مبتنی بر محیط یادگیری سازنده گرا بر یادگیری همیارانه و رشد اجتماعی کودکان پرداخته است. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با بهره گیری از طرح دو گروهی با گروه گواه و پیش آزمون و پس آزمون و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان تحصیل در پایه ششم ابتدایی منطقه 2 شهر قزوین در سال تحصیلی 99- ۱۳۹۸ به تعداد 20450 نفر بودند، که از این تعداد 30 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه به صورت تصادفی تقسیم شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه یادگیری همیارانه جانسون و همکاران (1999) و رشد اجتماعی الیوت (1990) استفاده شد. برای گروه آزمایش به روش بازی مبتنی بر محیط یادگیری سازنده گرا" اجرا شد و گروه گواه در حالت انتظار قرار داشت. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بازی مبتنی بر محیط یادگیری سازنده گرا بر یادگیری همیارانه (20/32=F، 001/0=p) و بر رشد اجتماعی کودک (49/4=F، 001/0=P) در مرحله پس آزمون موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار گزارش شد (05/0= P). نتیجه گیری: نقش بازی آموزشی گروهی در روند رشد جسمانی و روحی- روانی کودکان انکارناپذیر است؛ آموزش لذت بخش، رویکردی است که در آن کودکان بازی می کنند و یادگیری با فعالیت های لذت بخش صورت می گیرد. این پژوهش نیز نشان داد که آموزش به سبک مبتنی بر محیط یادگیری سازنده گرا می تواند با روندی خوشایند و لذت بخش یادگیری همیارانه و رشد اجتماعی کودکان را افزایش دهد.
کنترل روان شناختی والدین و رفتار جامعه پسند فرزندان: نقش واسطه ای هیجان اخلاقی قدردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
33 - 55
حوزههای تخصصی:
مقدمه: والدین به عنوان مهم ترین عامل جامعه پذیر کردن کودکان و نوجوانان محسوب می شوند. پژوهش ها رابطه بین قدردانی و کاهش رفتار جامعه پسند را مورد تأیید قرار داده اند، از این رو هدف پژوهش حاضر، تبیین رابطه کنترل روان شناختی والدین و رفتار جامعه پسند با واسطه گری هیجان اخلاقی قدردانی بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی –همبستگی و جامعه آماری شامل دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر یزد در سال تحصیلی 1399-1400 بود. حجم نمونه 350 نفر و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند که در نهایت 308 نفر پرسشنامه ها را تکمیل کردند. به منظور اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه کنترل روان شناختی والدین (سوننس و همکاران،2010)، مقیاس چند مؤلفه ای قدردانی (مورگان و همکاران، 2017) و مقیاس گرایش های جامعه پسند (کارلو و راندال، 2002) استفاده گردید. یافته ها: داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و در قالب الگوی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که کنترل روان شناختی والدین، رفتار جامعه پسند را به طور منفی و معنادار پیش بینی می کند. رابطه قدردانی و رفتار جامعه پسند به صورت معکوس و معنادار بود. علاوه بر این، نقش واسطه گری قدردانی در رابطه بین کنترل روان شناختی والدین و رفتار جامعه پسند مورد تأیید قرار گرفت (05/0p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت کنترل روان شناختی والدین کمتر در بافت خانواده و مهارت بیشتر فرزندان در هیجان اخلاقی قدردانی، موجبات ارتقاء رفتار جامعه پسند آن ها را فراهم می سازد.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی مبتنی بر توجه آگاهی و گروه درمانی شناختی رفتاری بر کاهش احساس گناه، افکار خودکشی و ناامیدی در بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
135 - 145
حوزههای تخصصی:
زمینه: ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ ﻫﺪف ﺗﻌییﻦ ﻣﻘﺎیﺴﻪ اﺛﺮﺑﺨﺸی درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ذهن آﮔﺎﻫی و درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری ﺑﻪﺷیﻮه ﮔﺮوﻫی در کﺎﻫﺶ ﻋﻼﺋﻢ احساس گناه ، ناامیدی و افکار خودکشی ﺑیﻤﺎران ﺑﺰرﮔﺴﺎل ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اﺧﺘﻼل اﻓﺴﺮدﮔی اﺳﺎﺳی اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. روش پژوهش: در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از ﻃﺮح ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﺠﺮﺑی ﭘیﺶآزﻣﻮن و ﭘﺲآزﻣﻮن و ﭘیﮕیﺮی ﺑﺎ ﮔﺮوه آزﻣﺎیﺸی و ﮔﺮوه کﻨﺘﺮل اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﻤﻮﻧﻪﭘﮋوﻫﺶ ﺗﻌﺪاد ۶۰ ﺑیﻤﺎر ﻣﺒﺘﻼﺑﻪ اﺧﺘﻼل اﻓﺴﺮدﮔی اﺳﺎﺳیﺑﻮد. ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﺎ روش ﻧﻤﻮﻧﻪﮔیﺮی ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ از ﻣیﺎن ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ. ﺷﺮکﺖکﻨﻨﺪﮔﺎن ﺑﺎﮔﻤﺎرش ﺗﺼﺎدﻓی ﺑﻮﺳیﻠﻪ ﻗﺮﻋﻪ در یکی از ﺳﻪﮔﺮوه درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ذهن آﮔﺎﻫی، درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری و ﮔﺮوه ﺷﺎﻫﺪ اﺧﺘﺼﺎص یﺎﻓﺘﻨﺪ (ﻫﺮﮔﺮوه ۲۰ﻧﻔﺮ). درﻣﺎن MBCT در ﻃی ﻫﺸﺖ ﺟﻠﺴﻪ یک ﺳﺎﻋﺘﻪ (ﭘکیﺞﮔﺮوه درﻣﺎﻧیکﺎﺑﺎت زیﻦ) و CBT در ﻃی ﻫﺸﺖ ﺟﻠﺴﻪ یک ﺳﺎﻋﺘﻪ (ﭘکیﺞ ﮔﺮوه درﻣﺎﻧی ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری ﻣﺎیکﻞﻓﺮی) اﺟﺮا ﮔﺮدیﺪ. ابزار پژوهش: پرسشنامه های؛ افسردگی ویلیام زانگ، شدت افسردگی بک-2، احساس گناه موشر، ناامیدی بک ، افکار خودکشی بک ﻧﺘﺎیﺞ: درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ذهن آﮔﺎﻫی ﺑﺮای ﻣﻮﻟﻔﻪ اﺣﺴﺎس ﮔﻨﺎه و افکار خودکشی از اﺛﺮﺑﺨﺸی ﺑیﺸﺘﺮی ﺑﺮﺧﻮردار ﺑﻮد و در زﻣیﻨﻪ ناامیدی دارای ﺳﻄﺢﻣﻌﻨﺎداری یکﺴﺎﻧی در ﻣﻘﺎیﺴﻪ ﺑﺎ درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری ﺑﻮد. کﻠیﺪواژه:ﻣﻘﺎیﺴﻪ اﺛﺮﺑﺨﺸی، درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی ﻣﺒﺘﻨی ﺑﺮ ذهن آﮔﺎﻫی، درﻣﺎن ﺷﻨﺎﺧﺘی رﻓﺘﺎری
مطالعه کیفی بسترها و پیامدهای دوستی های در هم تنیده در میان دختران: یک مطالعه نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داشتن دوست در رشد طبیعی نوجوانان و جوانان بسیار مهم است اما گاهی این روابط به دلایلی به صورت افراطی و نابهنجار بروز می یابد. پژوهش حاضر با هدف تبیین بسترها و پیامدهای دوستی های درهم تنیده در میان دختران انجام شد. روش این پژوهش از نوع کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای بود. نمونه ها شامل 12 دانشجوی دختر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در استان تهران در سال 1398 بودند که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه ی نیمه ساختار یافته بود. پس از بررسی و مقوله بندی یافته ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 35 مفهوم اولیه به دست آمد که در مرحله کدگذاری محوری به 14 مقوله رسید و سپس در مرحله کدگذاری انتخابی این تعداد به 3 مقوله ی عوامل موثر بر میزان گرایش به روابط با همجنسان، ابعاد مختلف موجود در حین رابطه و پیامدهای فردی-اجتماعی این گونه روابط رسید. نتایج پژوهش حاضر نشان داد، ارضای نیاز عاطفی و میل به مورد محبت واقع شدن از جمله عواملی است که موجب روی آوردن به برقراری دوستی های در هم تنیده می شود و خلاء عاطفی به عنوان شرایط زمینه ساز؛ شرایط خانوادگی و عمومیت داشتن این گونه روابط بین همسالان هم به عنوان مقوله های مداخله گر، بر پدیده اصلی اثرگذار می باشند. دوستی های در هم تنیده موجب به کارگیری راهبردهایی در افراد می گردد؛ از جمله کاهش وقت گذرانی با خانواده، صرف وقت و انرژی زیاد برای طرف مقابل و اولویت یافتن وی بر هرچیزی. همچنین این دوستی های در هم تنیده پیامدهایی را به دنبال دارد که عبارتند از: مختل شدن روابط خانوادگی، مختل شدن روند زندگی شخصی و نگرش منفی نسبت به خود، و دیدگاه اجتماعی منفی نسبت به فرد.
ارائه مدل مسئولیت پذیری فردی و حرفه ای دانشجویان
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۴۶۴-۴۵۴
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهارت های مهم زندگی مسئولیت پذیری در ابعاد مختلف شخصی و کاری است که در نظام آموزش به خصوص آموزش عالی برای توسعه و شکوفایی علمی و توسعه جامعه اجتناب ناپذیر است. بنابراین هدف پژوهش حاضر ارائه مدل مسئولیت پذیری فردی و حرفه ای دانشجویان بود. روش: روش پژوهش حاضر ترکیبی (کیفی-کمی) و از نظر هدف کاربردی بود. در بخش کیفی جامعه آماری شامل خبرگان آموزش عالی و متخصصین مرتبط با موضوع در دانشکده های دانشگاه علوم و تحقیقات تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش محقق بعد از انجام 23 مصاحبه با نمونه های مورد نظر به اشباع نظری رسید. همچنین در بخش کمی نیز جامعه پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های ذی ربط دانشگاه علوم و تحقیقات تهران بود که ارسال تحصیلی 96-97 مشغول به تحصیل بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 387 نفر بر اساس فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته بود که اعتبار آن با روایی صوری و پایایی با آزمون آلفای کرونباخ 88/0 حاصل شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها نیز در بخش کیفی از روش کدگذاری و در بخش کمی از معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسئولیت پذیری فردی شامل چهار مقوله (هویت ملی، خودآگاهی، آینده نگری، خود توسعه ای) و مسئولیت پذیری حرفه ای شامل 5 زیر مقوله (دانش حرفه ای، فرهنگ نقد و انتقادپذیری، وجدان کاری، اخلاق حرفه ای، یادگیری مادام العمر) بود. همچنین نتایج معادلات ساختاری نشان داد که بخش ساختاری نیز مدل روابط بین متغیرهای پژوهش مدل اندازه گیری متغیرها با برازش مناسب تائید شد (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت که مسئولیت پذیری فردی و حرفه ای دانشجویان دارای مولفه های متعددی است که برنامه ریزان نظام آموزش عالی می توانند در جهت ارتقای آن و بهبود فرهنگ مسئولیت پذیری بدان توجه کنند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر توانمندی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان
منبع:
مطالعات روانشناختی نوجوان و جوان سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶ ویزه نامه تحصیلی)
۲۰۱-۱۹۴
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مسایل و مشکلات اساسی زندگی تحصیلی افراد و نظام آموزشی هر کشور، مسئله افت تحصیلی و پایین بودن سطح عملکرد تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان آن کشور است. بنابراین، هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر توانمندی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی با گروه آزمایش و گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. بدین منظور از جامعه آماری دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب (مجتمع ولیعصر(عج)) به صورت نمونه گیری تصادفی شناسایی 16 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش (8 نفر) و گواه (8 نفر) گمارش تصادفی شدند و عملکرد تحصیلی آن ها مورد سنجش قرار گرفت. این افراد در جلسه های آموزش مبتنی بر توانمندی اسمیت (2004) به صورت فردی در 10 جلسه 90 دقیقه ای شرکت کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره با به کارگیری نرم افزار تحلیل آماری SPSS تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که عملکرد تحصیلی (001/0P< ، 018/41= F) در گروه آزمایشی به طور معناداری افزایش یافته است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استفاده از آموزش مبتنی بر توانمندی می تواند به بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان کمک کند.
تأثیر شخصیت پیشنگر بر مسیر شغلی پروتیئنی و بدون مرز با تأکید بر جهت گیری هدف و فرا مهارت (مطالعه موردی: شرکت های دانش بنیان استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : این پژوهش با هدف بررسی تأثیر شخصیت پیشنگر بر مسیر شغلی پروتیئنی و بدون مرز با نقش میانجی جهتگیری هدف و فرا مهارت در شرکت های دانش بنیان استان لرستان انجام شد . روش: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و به روش توصیفی_ پیمایشی از نوع همبستگی اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارکنان اداری شرکت های دانش بنیان فعال در پارک علم و فناوری استان لرستان می باشد که تعداد آن در سال 1401، 120 نفر بود و حجم نمونه آماری با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده 95 نفر تعیین گردید. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه شخصیت پیشنگر بیتمن و کرنت (1393)، پرسشنامه مسیر شغلی پروتیئنی و مسیر شغلی بدون مرز بریسکو و همکاران (2006)، پرسشنامه جهت گیری هدف وانده واله (1997) و پرسشنامه محقق ساخته فرامهارت برگرفته از پژوهش لوچاب و ناس (2019) بود . یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد، شخصیت پیشنگر بر مسیر شغلی پروتیئنی و بدون مرز با نقش میانجی های جهت گیری هدف و فرا مهارت در سطح معناداری کمتر از 05/0.رابطه معناداری دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود، شرکت های دانش بنیان به کارکنان خود فرصت دهند تا دانش و معلومات لازم را کسب کنند، همچنین محیطی را فراهم کنند تا کارکنان بتوانند خلاقیت، شناخت ایده های نو برای توسعه فرایندهای شغلی، به روز کردن مهارت ها و قابلیت های اکتسابی را به دست آورند و زمینه لازم برای تجربه فرصت های شغلی جدید برای آن ها فراهم شود،
Effects of Physical Activity Participation on Fine and Gross Motor Skills in Pre-School Children with ADHD
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was to investigate the association between physical activity with fine and gross motor skills in pre-school children with ADHD. The present study is a descriptive-correlational study. The participants were 58 children (20 girls) aged 4 to 6 years who were selected using a convenience sampling method. We utilized Physical Activity Questionnaire for Children (PAQ-C) to measure physical activity. The short form of the Bruininks-Oseretsky Test of Motor Proficiency was used to measure the fine and gross motor. Independent t test and regression analysis were used to analyze the data. Children in this study had low levels of physical activity and motor proficiency. Boys had significantly higher physical activity and motor proficiency than girls (P<0.001). In addition, physical activity was directly and significantly associated with fine and gross motor skills (both P<0.001). These findings indicate that there is a need to increase the level of physical activity in pre-school children with ADHD, especially girls. Moreover, it is recommended that physical education teachers and sports coaches use programs in physical education lessons to facilitate motor skills in children.
اثربخشی آموزش شفقت به خود بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان در مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
135 - 159
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش شفقت به خود بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان در مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی و جامعه آماری پژوهش شامل مجروحان جنگ تحمیلی نیروهای مسلح، مراجعه کننده به بیمارستان های نیروهای مسلح شهر تهران در شش ماهه دوم سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسش نامه های انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010)، پرسش نامه تاب آوری (کونور و دیویسیون، 2003) و پرسش نامه دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و روئمر، 2004) استفاده شده است. بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، آموزش شفقت به خود اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داده است که مشاوره گروهی با رویکرد شفقت به خود، بر انعطاف پذیری شناختی، تاب آوری و دشواری در تنظیم هیجان مجروحان نیروهای مسلح جنگ تحمیلی مؤثر است (p<0/05).