فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۴۱ تا ۶٬۰۶۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
86 - 95
حوزههای تخصصی:
هدف : تنظیم شناختی هیجان در مناسبات اجتماعی نقش مهمی دارد و می تواند سلامت اجتماعی جامعه را تحت تاثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه گری تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شیوه های مقابله ای و سلامت اجتماعی در مادران کودکان با نیازهای ویژه بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری این تحقیق تمام مادران دارای کودک با نیازهای ویژه شهرستان نوشهر بود. حجم نمونه 148 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه شیوه ای مقابله ای لازاروس و فولکمن (۱۹۸۸)، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان گراس و جان (2003) و پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز (۲۰۰۴) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی و تحلیل مسیر با نرم افزارهای SPSS نسخه 24 و Amos نسخه 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تنظیم شناختی هیجان در ارتباط بین شیوه های مقابله ای و سلامت اجتماعی، نقش واسطه ای دارد (01/0 >p). نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد، تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شیوه های مقابله ای و سلامت اجتماعی نقش واسطه ای دارد.
بررسی اثربخشی آموزش هیجان مدار مبتنی بر رویکرد (HMT-LMG) بر تنظیم هیجان و حل تعارض والد-نوجوان دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش رویکرد هیجان مدار مبتنی بر رویکرد «محکم در آغوشم بگیر، رهایم کن» بر تنظیم هیجان و حل تعارض والد-نوجوان انجام گرفت. روش : روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری دانش آموزان دختر 17-14 ساله نواحی هفت گانه شهر مشهد در سال تحصیلی 1400- 1399 (12018 نفر) بودند. با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، هشت آموزشگاه مقطع متوسطه به صورت تصادفی انتخاب شدند. تعداد دانش آموزان این آموزشگاه ها (1425) نفر بودند. از پرسشنامه مقیاس نگرش به فرزند، نسخه ی مادر (CAMS) به عنوان آزمون غربالگری و با هدف شناسایی تعارضات والد-فرزندی استفاده شد. سپس از بین دانش آموزان داوطلب تعداد 30 دانش آموز همراه با مادر انتخاب شده و به صورت گزینش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 زوج مادر-دختر) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها همچنین از دو پرسشنامه ی تاکتیک های تعارض موری اشتراوس (CP) فرم تعارض با والدین و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومئر (2004) به عنوان ابزار پژوهش استفاده گردید. هر دو گروه آزمایش و کنترل پرسشنامه های مذکور را تکمیل و سپس گروه آزمایش به مدت پنج جلسه در جلسات آموزشی رویکرد هیجان مدار مبتنی بر مدل «محکم در آغوشم بگیر، رهایم کن» آیکین و آیکین (2017) قرار گرفتند. سپس هر دو گروه پرسشنامه های پژوهش را به عنوان پس آزمون تکمیل و در نهایت، داده ها با تحلیل واریانس چندمتغیری با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-21 تجزیه وتحلیل شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که اثر زمان، گروه و تعامل زمان در گروه آزمایش برای مؤلفه های حل تعارض و رویکردهای تنظیم هیجان معنادار بوده است.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت بر کاهش رفتارهای پرخطر در معتادان افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
134 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت بر کاهش رفتارهای پرخطر در معتادان ترک افیونی صورت گرفت. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل است. جامعه ی آماری شامل کلیه افراد وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد وابسته به شبکه بهداشت و درمان شهرستان سرپل ذهاب در نیمه اول سال 1396 بود، به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 36 نفر با تشخیص وابستگی به مواد افیونی بر اساس معیارهای راهنمای تشخیصی و آماری نسخه پنجم، از افرادی که داوطلب دریافت خدمات درمانی و واجد معیارهای ورود بودند، به صورت تصادفی (12 نفر گروه آزمایش اول، 12 نفر گروه آزمایش دوم و 12 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. از مصاحبه بالینی ساخت یافته DSM-5 نسخه ی بالینی (SCID-5)، مصاحبه بالینی ساخت یافته DSM-5 نسخه ی بالینی (SCID-5-PD) و مقیاس پیش بینی از بازگشت برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روش درمان ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت در 8 جلسه 2 ساعته و روش درمان شناختی- رفتاری در 12 جلسه 90 دقیقه ای در گروه های آزمایشی اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت در کاهش رفتارهای پرخطر در معتادان افیونی تفاوت معناداری وجود ندارد، اما در مقایسه با گروه کنترل این تفاوت معنادار است. نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی-رفتاری و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت از روش های درمانی تاثیرگذار بر کاهش رفتارهای پرخطر در معتادان افیونی است.
مدل یابی روابط علّی تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۱۴۸-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلالات مصرف مواد بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد در کمپ های ترک اعتیاد و انجمن معتادان گمنام شهر تهران در سال 1398 بود که 400 نفر (200 نفر مرد و 200 نفر زن) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری، پرسشنامه ذهن آگاهی، پرسشنامه بهزیستی ذهنی، پرسشنامه رضایت از زندگی و پرسشنامه تنظیم هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم متغیرهای تاب آوری و ذهن آگاهی بر بهزیستی ذهنی معنادار بود. همچنین، نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد معنادار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که متغیرهای تنظیم هیجان، تاب آوری و ذهن آگاهی نقش مهمی در بهزیستی ذهنی دارند. همچنین، نتایج نشان داد تنظیم هیجان در رابطه تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی ذهنی دارای نقش میانجی می باشد.
تاثیر راهبردهای شناختی بر عملکرد خواندن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
79 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تأثیر راهبردهای شناختی بر عملکرد خواندن دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ویژه شهرستان اهر بودند که به مرکز اختلال یادگیری در سال تحصیلی 1400-1399 مراجعه کرده بودند، که تعداد 20 نفر از آنها بصورت تصادفی انتخاب شدند و به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل، آزمون خواندن و نارساخوانی حسینی و همکاران و بسته آموزشی دن راهبردهای شناختی بودند. نتایج تحلیل آماری کواریانس داده ها نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون در آزمون خواندن و هم آزمون درک مطلب دو گروه با یکدیگر تفاوت معنی دار داشت. میانگین پس آزمون گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل ارتقاء یافت. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش راهبردهای شناختی بر خواندن و درک مطلب کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه تاثیر مثبت و معناداری دارد. طراحی واجرای برنامه های راهبردی شناختی برای سایر دانش آموزان دارای نارسایی های عصب تحولی و همچنین برگزاری دوره های آموزشی ضمن خدمت راهبرد های شناختی برای معلمان پیشنهاد می شود.
ساخت پرسشنامه اولیه موفقیت امام جماعت براساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت پرسشنامه اولیه موفقیت امام جماعت مسجد براساس منابع اسلامی انجام شد. بر این اساس روش پژوهش، روش تحلیل محتوا و روش پیماشی بود که پنجاه نفر از ائمه جماعت موفق به صورت تصادفی با روش خوشه ای انتخاب شدند. برای بررسی روایی محتوا، مؤلفه ها و گویه های پرسشنامه از نظر شش نفر از کارشناسان متخصص در نماز و تبلیغ و کارشناسان روان شناسی استفاد شد که محاسبه ضریب کندال نشان دهنده میزان توافق کارشناسان خبره در مورد موافقت گویه ها با مستندات اسلامی و نحوه دلالت آنهاست. جهت محاسبه روایی این پرسشنامه، همبستگی هر گویه با نمره کل محاسبه و گویه هایی تأیید شد که همبستگی بالایی 3/0 با نمره کل دارند؛ همچنین برای بررسی اعتبار پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ 83/0 و همبستگی بین دونیمه پرسشنامه محاسبه شد که نتایج نشان دهنده اعتبار بالای پرسشنامه می باشند.
پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه در زوجین دارای مشکلات زناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از پیامدهای مشکلات زناشویی، طلاق عاطفی است و بر اساس آن هدف این پژوهش پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه در زوجین دارای مشکلات زناشویی بود. روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود که جامعه آماری آن زوجین دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان بابل به تعداد 436 نفر (218 زوج) بودند. نمونه پژوهش بر اساس جدول کرجسی و مورگان 204 نفر (102 زوج) برآورد که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس طلاق عاطفی (گاتمن، 1994) و مقیاس طرحواره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1994) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه در نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که کل طرحواره ناسازگار اولیه و سه طرحواره شامل بریدگی و طرد، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی افراطی با طلاق عاطفی در زوجین دارای مشکلات زناشویی رابطه مثبت و معنادار داشتند (05/0˂P)، اما دو طرحواره شامل خودگردانی مختل و محدودیت های مختل با طلاق عاطفی در آنان رابطه معناداری نداشتند (05/0P>). یافته های دیگر نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه به طورمعناداری توانستند 8/36 درصد از تغییرات طلاق عاطفی در زوجین دارای مشکلات زناشویی و سه طرحواره بریدگی و طرد، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی افراطی به طورمعناداری توانستند 5/88 درصد از تغییرات طلاق عاطفی در آنان را پیش بینی کنند (001/0˂P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر، برنامه ریزی توسط درمانگران و متخصصان سلامت برای کاهش طلاق عاطفی در زوجین دارای مشکلات زناشویی از طریق کاهش طرحواره های ناسازگار اولیه به ویژه سه طرحواره بریدگی و طرد، دیگر جهت مندی و گوش به زنگی افراطی ضروری است.
اثربخشی آموزش ابعاد کمال گرایی بر رشد خودکارآمدی در دانش آموزان مدارس خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
115 - 130
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش ابعاد کمال گرایی بر رشد خودکارآمدی در دانش آموزان مدارس خاص انجام شد. مطالعه حاضر یک مطالعه تجربی است. روش پژوهش نیمه آزمایشی طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر کمال گرا مراجعه کننده به مرکز مشاوره امام حسین یزد، مشغول به تحصیل در مدارس خاص بود. 120 نفر دانش آموزان به روش نمونه گیری هدفمند ساده و در دسترس انتخاب شدند. به این ترتیب محقق 24 نفر از دانش آموزان دختر کمال گرا را به طور تصادفی انتخاب کرد بعد در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند گروه آزمایش آموزش ابعاد کمال گرایی مبتنی بر تجربه زیسته دانش آموزان کمال گرا را طی 9 جلسه دریافت نمودند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده های حاصل از پژوهش در دو سطح توصیفی و سطح استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که برنامه آموزشی مبتنی برتجارب زیسته دانش آموزان کمال گرا بر متغییر وابسته خودکارآمدی اثرگذاری معنادار داشته است. همچنین برنامه مداخله ای ویژه کمال گرایان بر افزایش خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و هیجانی دانش آموزان تأثیر داشته است در تبیین این نتایج از آنجایی که برنامه آموزشی تدوین شده در این تحقیق براساس تجربه های واقعی دانش آموزان کمال گرا بوده ( مرحله اول کیفی تحقیق ) و به طور اختصاصی برای دانش آموزان کمال گرا تدوین شده و ویژگی های روانسنجی برنامه توسط متخصصان این زمینه تایید شده و به نحوی به مسائل تحصیلی و مشکلات رفتاری و هیجانی دانش آموزان کمال گرا پرداخته است، بنابراین بر خودکارآمدی از اثربخشی لازم برخوردار بوده است.
اثربخشی طرحواره درمانی بر خودانتقادی و خودتنظیمی هیجانی زنان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
219 - 227
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر اثربخشی طرحواره درمانی بر خودانتقادی و خودتنظیمی هیجانی زنان افسرده بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان افسرده در سال 1399 در شهر تهران بودند که به یکی از سه مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی در زمستان مراجعه کرده بودند که از میان آن ها تعداد 30 نفر با توجه به مصاحبه ساختار یافته بر مبنای راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی و نمره های بالای 11 در آزمون افسردگی بک به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس افسردگی بک (2001)، مقیاس خودانتقادی تامپسون و زاروف (2004) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی بوفارد (1998) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار SPSS.21 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره درمانی بر خودانتقادی و خودتنظیمی هیجانی در زنان دارای اختلال افسرده تأثیر دارد و خودانتقادی را به طور معناداری کاهش داده و خودتنظیمی هیجانی را افزایش می دهد. بنابراین توجه به طرحواره درمانی نقش مهمی در کاهش خودانتقادی و بهبود خودتنظیمی هیجانی زنان دارای اختلال افسرده دارد.
تاثیر درمان مبتنی بر کاهش روابط فرازناشویی بر بی ثباتی ازدواج و عملکرد خانواده در زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
76 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف: روابط فرازناشویی امنیت عاطفی و اعتماد زوج را تخریب می کند و قربانیان خیانت هیجان های منفی شدیدی را در این راستا تجربه می کنند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر درمان مبتنی بر کاهش روابط فرازناشویی بر بی ثباتی ازدواج و عملکرد خانواده در زوجین بود. روش : طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل تمامی زوجین دارای روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره خمینی شهر در سال 1400 بود. 16 زوج به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (8 زوج) و یک گروه کنترل (8 زوج) قرار گرفتند. گروه مداخله طی 11جلسه تحت درمان مبتنی بر کاهش روابط فرازناشویی 90 دقیقه ای و به صورت گروهی هفتهای یک بار قرار گرفتند اما در مورد گروه کنترل اقدامی انجام نشد. پرسشنامه بی ثباتی ازدواج ادوارد، جانسون و آلن بوث (1987) و پرسشنامه سنجش عملکرد خانواده اپشتاین، بالدوین و بیشاپ(1950) در مورد آن ها اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 انجام شد. میزان P کمتر از 05/0 معنی داری در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد درمان مبتنی بر کاهش روابط فرازناشویی بر بی ثباتی ازدواج(24/49 = F) و عملکرد خانواد (58/17 = F) در زوجین تاثیر داشت (001/0 P<). میزان این تأثیر در متغیر بی ثباتی ازدواج بر اساس مجذور ضریب اتا برابر با 57 درصد و در متغیر عملکرد خانواده برابر با 31 درصد بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، درمان مبتنی بر کاهش روابط فرازناشویی می تواند برای کاهش مشکلات زوجین و افزایش ثبات زندگی آن ها، مورد استفاده قرار گیرد
پیش بینی خیانت های زناشویی بر اساس سیستم های بازداری و فعالسازی رفتاری و الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف خیانت های زناشویی بر اساس سیستم های بازداری و فعالسازی رفتاری و الگوهای ارتباطی زوجین انجام شد. روش : روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع، همبستگی بود. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش دانشجویان متاهل مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد دانشگاه تهران بود. که از بین آنها براساس فرمول حجم نمونه گرین (1992) 248 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه نگرش به خیانت مارک واتلی (2006)، پرسشنامه سیستم های مغزی رفتاری کارور و وایت (1994) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی ریچی و فیتزپاتریک (1994) جمع آوری شد و به منظور بررسی فرضیه ها و تحلیل داده ها از رگرسیون همزمان استفاده شد. یافته ها: بررسی نتایج پژوهش نشان داد خیانت زناشویی با سیستم بازداری رفتاری رابطه منفی و معنادار و با سیستم فعالسازی رفتاری رابطه مثبت و معنادار است. (01/0=p ). همبستگی خیانت زناشویی با جهت گیری گفت و شنود منفی و با جهت گیری همنوایی مثبت و معنادار است (01/0=p ). همچنین سیستم فعالسازی رفتاری سهم یگانه بیشتری در پیش بینی خیانت زناشویی دارد. نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده خیانت های زناشویی را می توان براساس سیستم های مغزی رفتاری و الگوهای ارتباطی زوجین در دانشجوبان متاهل پیش بینی کرد.
تاثیر مداخله آموزشی هوش مثبت بر توانمندی های منشی و معنای زندگی معلمان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر بسته آموزشی هوش مثبت در ارتقای توانمندی های منشی و معنای زندگی معلمان دوره ابتدایی انجام شد. طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با دو گروه آموزش هوش مثبت و کنترل است که بر اساس هدف کاربردی است. حجم نمونه شامل شامل 44 معلم دوره ابتدایی بود که به شیوه نمونه گیری ملاکی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آموزش هوش مثبت (22 نفر) و کنترل (22 نفر) گمارده شدند. تمام شرکت کنندگان از طریق پرسشنامه توانمندی و ارزش ها در عمل سلیگمن و پرسشنامه معنا در زندگی در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه مورد سنجش قرارگرفتند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل ورایانس آمبخته طرح اندزه گیری تکراری، تحلیل شدند. در گروه آموزشی هوش مثبت، زیرمولفه های توانمندی منش شامل خلاقیت، کنجکاوی، هوش اجتماعی، معنویت و امید بطورمعناداری نسبت به خط پایه ارتقا یافتند (0001/0=p). در مولفه معنای زندگی نیز افزایش معناداری در گروه آموزش هوش مثبت مشاهده شد (0001/0=p). با توجه به نتایج مطالعه حاضر، می توان گفت که آموزش هوش مثبت باعث بهبود توانمندی های شخصیتی و معنای زندگی در معلمان مدارس ابتدایی می شود. از این رو کاربرد آن برای سایر معلمان و مربیان توصیه می گردد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان متمرکز بر شفقت بر رضایت از زندگی زناشویی و طرحواره های ناسازگار زنان متأهل دانشجوی دانشگاه آزاد اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
105 - 128
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان متمرکزبرشفقت بر رضایت از زندگی زناشویی و طرحواره های ناسازگار انجام شد. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان متأهل دانشجوی دانشگاه آزاد اهواز در سال 1398 بود که با روش هدفمند، 60 نفر از آنها با سابقه تأهل بین 1 تا 5 سال، انتخاب و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر کدام 20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه رضایت زناشویی و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه بود. گروه آزمایشی طرحواره در 8 جلسه 90 دقیقه ای طرحواره درمانی و گروه آزمایش شفقت، 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان متمرکزبرشفقت بر اساس مفاهیم گیلبرت را دریافت کردند. تحلیل داده ها بااستفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که طرحواره-درمانی بر میزان رضایت زناشویی زنان متأهل و همچنین بر 4 حوزه از 5 حوزه طرحواره های ناسازگار اولیه و درمان متمرکزبرشفقت بر رضایت زناشویی و بر هر 5 حوزه طرحواره های ناسازگار اولیه مؤثر است. همچنین نتایج نتایج حاکی از آن بود که بین طرحواره درمانی و درمان متمرکز بر شفقت از لحاظ اثربخشی بر رضایت زناشویی و طرحواره های ناسازگار اولیه تفاوت معنی داری وجود ندارد. با توجه به نتایج بدست آمده، می توان از طرحواره درمانی و درمان متمرکزبرشفقت برای بهبود رضایت زناشویی و طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان متأهل دانشجو استفاده کرد.
نقش واسطه ای تنظیم هیجان، مدیریت تعارض و صمیمیت جنسی در رابطه سازگاری زناشویی و ویژگی های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
231 - 250
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش نقش واسطه ای تنظیم هیجان، مدیریت تعارض و صمیمیت جنسی در رابطه سازگاری زناشویی و ویژگی های شخصیتی انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی معلمان متأهل شهر کرمانشاه در بازه زمانی سال1400-1399 بوده که از میان آن ها 300 معلم متأهل به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات پژوهش با استفاده از پرسش نامه های مقیاس سازگاری زناشویی (اسپانیر، 1976)، پرسش نامه ویژگی های شخصیتی (کاستا و مک کری ، 1985)، مقیاس دشواری تنظیم هیجان (گرتز و رومر، 2004)، حل تعارض و صمیمیت جنسی از خرده مقیاس پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (اولسون، 1998)، جمع آوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج مدل نهایی نشان داد ویژگی های شخصیتی و سازگاری زناشویی به طور مستقیم و نقش واسطه ای مدیریت تعارض، تنظیم هیجان و صمیمیت جنسی به طور غیر مستقیم در سطح معنی داری 05/0 همبسته هستند. یافته ها نشان داد که ویژگی های شخصیتی با مدیریت تعارض، دشواری تنظیم هیجان، صمیمیت جنسی و سازگاری زناشویی و دشواری تنظیم هیجان به سازگاری زناشویی، مدیریت تعارض به سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی به سازگاری زناشویی نیز رابطه مستقیم دارند. همچنین نتایج دیگر نشان داد که اثر غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی بر سازگاری زناشویی از طریق دشواری تنظیم هیجان، مدریت تعارض و صمیمت جنسی از لحاظ آماری معنی دار بود. پبا توجه به نتایج پژوهش، پیشنهاد می شود در مشاوره پیش از ازدواج و درمان مشکلات زناشویی بر آموزش مولفه های اثرگذار بر سازگاری زناشویی، ویژگی های شخصیتی و متغیر-های میانجی به عنوان پیشگیری و درمان تاکید شود.
اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر نگرانی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پیشرفت روان درمانی در زمینه اختلال اضطراب منتشر، بستگی به شناخت عمیق علائم و عوامل مرتبط با آن دارد. با توجه به تازگی مفهوم درمان متمرکز بر هیجان، پیشینه مطالعات نشان دهنده اهمیت نقش هیجان و اثربخشی درمان در اختلالات روانشناختی است. اما آیا درمان متمرکز بر هیجان می تواند بر نگرانی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر مؤثر باشد؟ هدف: این پژوهش با هدف اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر نگرانی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه ناهمزمان بود. جامعه آماری پژوهش، شامل افراد مراجعه کننده به یکی از کلینیک های روانشناسی تهران در سال 1399 بود. 4 شرکت کننده به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و طی 20-16 جلسه درمان متمرکز بر هیجان (تیمولاک و مک الوانی، 2018)، به پرسشنامه های نگرانی پنسیلوانیا (میر، میلر، متزگر و بورکوک، 1990) و خودانتقادی (گیلبرت، کالرک، همپل، مایلز و آیرونز، 2004) پاسخ دادند. تحلیل داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد داده های ناهمپوش، شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی انجام شد. یافته ها: درمان متمرکز بر هیجان باعث کاهش متغیر نگرانی (درصد بهبودی 61/08%) گردید و اثر آن تا پایان دوره پیگیری دو ماهه حفظ شد (درصد بهبودی 57/91%). هم چنین درمان موجب کاهش متغیر خودانتقادی (درصد بهبودی 83/19%) شده که اثر آن تا پایان دوره پیگیری ماندگار بود (درصد بهبودی 79/72%). شاخص پایا در این متغیرها نیز، حاکی از معناداربودن این تغییرات بود (0/05 >P). نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر در مورد اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان بر کاهش نگرانی و خودانتقادی، این موضوع مطرح می شود که درمان با تغییر هیجان و بازسازی تجارب هیجانی نامطلوب، موجب کاهش علائم و مشکلات روانشناختی احتمالی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب منتشر می شود.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی-رفتاری بر سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنانِ مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (فروردین) ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
۲۲۷-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: نگاه های تلخ و گزنده ای جامعه و طرد زنان مطلقه، سازگاری آنان را با این شرایط مشکل و به حرمت خود شان آسیب می زند. تحقیقات نشان داده است که درمان های هیجان مدار و شناختی-رفتاری می توانند بر سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنان مطلقه مؤثر باشند، اما پژوهشی که به مقایسه اثربخشی آن ها پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و درمان شناختی-رفتاری بر سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنانِ مطلقه بود. روش: تحقیق حاضر مطالعه ای شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه با گروه گواه بود. جامعه پژوهش متشکل از زنان مطلقه تحت پوشش پایگاه های خدمات اجتماعی منطقه 2 شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه این مطالعه 60 زن بودند که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس سازگاری پس از طلاق فیشر (1976) و مقیاس حرمت خود روزنبرگ (1965) بودند. برای گروه آزمایشی اول، درمان هیجان مدار (میرزازاده و همکاران، 1391) و برای گروه آزمایشی دوم درمان شناختی-رفتاری (موناز و همکاران، 2007) در 9 جلسه 120 دقیقه ای برگزار گردید، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با روش های تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بانفرونی انجام شد. یافته ها: هر دو درمان باعث بهبود سازگاری پس از طلاق و حرمت خود زنانِ مطلقه در پایان مداخلات و دوره پیگیری شدند (01/0>p)، ولی درمان هیجان مدار در بهبود سازگاری آنان نسبت به درمان شناختی-رفتاری اثربخش تر بود (01/0>p). بین این دو روش درمانی در افزایش حرمت خود زنانِ مطلقه تفاوتی مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری: زنان مطلقه ای که در جلسات درمان های هیجان مدار و شناختی-رفتاری شرکت کردند سازگاری پس از طلاق و حرمت خود بیشتری را تجربه کردند.
نیازسنجی و ارائه مدل جامع آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
17 - 39
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش نیازسنجی و ارائه مدل جامع آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه می باشد روش پژوهش حاضر به صورت آمیخته ( کمی-کیفی) و به لحاظ هدف کاربردی است جامعه آماری در بحض کیفی شامل کلیه خبرگان حوزه روانشناسی و مدیریت بودند جامعه آماری در بخش کمی شامل خانواده های تمامی کارکنان زندان های استان کرمانشاه درسال 1399 بود. که با استفاده از صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای 100 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای کسب داده های کیفی از روش دلفی و مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل در بخش کیفی از نرم افزار MAXQDA و فرایند کدگذاری استفاده گردید، و در بخش کمی تحلیل عاملی تائیدی و مدل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS و SMART PLSاستفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که که در شناسایی نیاز های آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه، تعداد 103 شاخص اولیه بدست آمد که این شاخص ها در 12 عامل کلی و 2 دسته سلامت روانی و سلامت اجتماعی دسته بندی شدند. براساس نتایج مصاحبه و روش دلفی، پذیرش خویشتن خودکنترلی، رشد و توسعه فردی، بهزیستی روانی،بهزیستی هیجانی، کیفیت زندگی، عدالت درک شده، مشارکت اجتماعی، تعلق گروهی، سازگاری اجتماعی، اعتماد اجتماعی، حمایت اجتماعی مهمترین نیاز های آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه می باشند. برازش مدل جامع آموزش سلامت روانی واجتماعی خانواده های کارکنان زندان های استان کرمانشاه نیز براساس معدالات ساختاری مطلوب گزارش شد.
Predicting Marital Satisfaction based on Social Media and Body Image in Women Who Chose to Have Cosmetic Surgery: The Mediating Role of Emotion Regulation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The study of marital satisfaction and its determining factors has always been of interest to researchers in the fields of Psychology and Social Sciences. The objective of the present study was to predict marital satisfaction based on social networks and body image in women who chose to have cosmetic surgery through the mediation of emotion regulation. The research methods were correlation and path analysis. The statistical population included all women who chose to have rhinoplasty in beauty clinics in districts 1 to 5 of Tehran in 2021. From among them, 150 women were selected through convenience sampling method. They filled out Olson’s (1998) Marital Satisfaction questionnaire, Mojaradi et al.’s (2014) Social Network questionnaire, Body Image questionnaire (1970) and John and Gross’ (2003) Emotion Regulation questionnaire. Descriptive analysis and path analysis were conducted using SPSS software (version 25) and PLS software (version 3), respectively. The results showed that the direct effects of body image on emotion regulation, emotion regulation on marital satisfaction, virtual social network on emotion regulation, and virtual social network on marital satisfaction were significant (p < 0.05). However, the direct effect of body image on marital satisfaction was not significant (p < 0.05). In addition, the indirect effect of body image mediated by emotion regulation on marital satisfaction, and that of virtual social network mediated by emotion regulation on marital satisfaction of women who chose to have cosmetic surgery were not significant (p < 0.05).
The role of Orthodontic Treatment on Patient’s Mental Health, Body Image, and Oral Health-Related Quality of Life Orthodontic Treatment and its Effects on Psychological Factors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
37 - 46
حوزههای تخصصی:
Objectives: The present study has investigated the role of orthodontic treatment on patient’s mental health, body image and oral health-related quality of life. Method: In this quasi-experimental study a sample of 90 patients referring to orthodontic clinics in the city of Kermanshah were selected using purposive sampling method and then they were assessed before and 6 months and one year after undergoing orthodontics via the “The Symptom Checklist-90-R” (SCL-90-R), “Multidimensional Body–Self Relations Questionnaire” (MBSRQ), and Oral Health Impact Profile (OHIP-14). Data were analyzed using one way analysis of variance. Results: patients reported less obsessive compulsion, hostility and paranoid ideation symptoms on (SCL-90-R), after six months and one-year treatment (P ˂ 0.05). In addition, the comparison of scores before and after treatment showed that there was significant difference in appearance evaluation and body areas satisfaction dimensions of MBSRQ (P ˂ 0.05). Also, there were significant different found on physical disability, psychological disability, social disability and total score of OHIP-14 before and after treatment (P<0.05). Conclusion: This quasi-experimental study highlights orthodontic treatment role on mental health body image and oral health-related quality of life in patients with dental problems.
مقایسه دو روش دارودرمانی و بازی های مبتنی بر توجه بر نشانه های بیش فعالی و علائم عصب شناختی نرم در پسران مبتلا به نقص توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در سال های اخیر مطالعات زیادی در رابطه با وجود علائم عصب شناختی نرم در اختلال نقص توجه/بیش فعالی انجام گرفته اما پیرامون مقایسه اثربخشی درمان های رایج بر کاهش این علائم در کشور ما پژوهش های اندکی انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثرات دارو درمانی و بازی های توجهی بر این علائم انجام شد. روش کار: این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، با گروه گواه، و بر روی نمونه ای شامل 100 نفر از دانش آموزان پسر دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی در سال تحصیلی 96-1395 به انجام رسید. پس از اجرای آزمون عصب شناختی کمبریج CNI و مقیاس Conners والدین، با توجه به نمرات به دست آمده و نقطه برش، آزمودنی ها در دو گروه علائم عصب شناختی نرم بالا و پایین جای گرفته و هر کدام از گروه ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه (مجموعا شش گروه) گمارده شدند و مداخله های درمانی روی آنان صورت گرفت. داده های به دست آمده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-23 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل داده ها روشن ساخت که گرو های آزمایشی و گروه گواه با یکدیگر تفاوت معناداری دارند و دو روش درمانی بر اساس شدت علائم عصب شناختی، موجب کاهش علائم شده اند. دارو درمانی بیشتر بر علائم شدید عصب شناختی نرم، و بازی های توجهی بر علائم خفیف اثر داشته است. نتیجه گیری: یافته های مذکور می تواند در انتخاب نوع درمان، بر حسب شدت علائم عصب شناختی، یاریگر درمانگران باشد. علاوه بر این از یافته های پژوهش حاضر در توضیح ارتباط میان جنبه های عصب روان شناختی اختلال نقص توجه/بیش فعالی با عوامل داروشناختی و چگونگی اثربخشی دارو نیز می توان بهره گرفت.