فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۴۱ تا ۵٬۹۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
59 - 81
حوزههای تخصصی:
جنگ به عنوان مهم ترین پدیده سیاست بین الملل، تجربه جمعی ناخوشایندی است که می تواند در تاروپود یک جامعه نفوذ کرده و میراث نامطلوب خود را برای نسل های بعدی نیز بر جای بگذارد. هدف از مطالعه، بررسی اثر انتقال بین نسلی ترومای جمعی جنگ بر ظرفیت همدلی و نگرش جنگ طلبانه در نسل بعدی بوده است. آزمودنی های این پژوهش شامل 182 نفر متولدین دهه های 60 و 70 (نسل اول جنگ ایران و عراق) که والدین آن ها تجربیات متفاوتی از جنگ ایران و عراق را پشت سر گذاشته بودند. پرسشنامه ای تلفیقی (کیفی و کمی) برای سنجش شدت تجربه ترومای جنگ در والدین از دیدگاه فرزندان، بین آزمودنی ها توزیع شد هم زمان پرسشنامه واکنش بین فردی و پرسشنامه جنگ طلبی مک کانکی نیز به منظور سنجش ظرفیت همدلی و نگرش جنگ طلبانه توزیع گردید. داده های به دست آمده از پرسش های کیفی به روش کدگذاری تحلیل محتوا و داده های کمی با روش تحلیل همبستگی و رگرسیون خطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج آماری نشان داد که بین شدت تجربیات تروماتیک والدین از جنگ و ظرفیت شناختی همدلی در فرزندانشان ارتباطات معنادار منفی وجود دارد به عبارت دیگر به هر میزان تجربه والدین از جنگ دردناک تر باشد، ظرفیت شناختی همدلی در فرزندانشان پایین تر است. درعین حال ارتباط معناداری بین شدت ناخوشایندی تجربه جنگ در والدین و نگرش جنگ طلبانه در فرزندان مشاهده نشد.
Coping with divorce in men: a scoping review protocol(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۴ - Serial Number ۱۴, Autumn ۲۰۲۲
9 - 18
حوزههای تخصصی:
Divorce is one of the most major stressors in life . has potentially negative consequences for mental and physical health. So, One’s ability to cope with divorce breeds in more general health. the focus of studies is more concentrated on the effects of divorce on children and women, while the consequences of this phenomenon on men are regrettably neglected. researches showed that divorced men are at highly significant risk for early death based on the cumulative number of years that men lived as divorcees. hypertension is mainly known as a consequence of distress among divorced men. A limited number of heterogeneous researches have concentrated on the experience of divorce in men. However, they are heading for more negative consequences and sometimes the positive consequences are neglected. to eliminate these shortcomings, the Scoping review method will be used for running an exploratory study on the current heterogeneous literature and It will be useful for future research
رابطه الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های سایکوپاتیک با آمادگی به اعتیاد: با آزمون نقش واسطه ای بی اشتیاقی اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۵
۱۲۰-۹۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های سایکوپاتیک با آمادگی به اعتیاد با بررسی نقش واسطه ای بی اشتیاقی اخلاقی بود. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد بجنورد (2640 نفر) در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری در دسترس با استفاده از پرسشنامه آنلاین 200 نفر انتخاب شدند. ابزارها شامل پرسشنامه الگوهای ارتباطات خانواده، مقیاس ویژگی های سایکوپاتیک، مقیاس آمادگی به اعتیاد، و مقیاس بی اشتیاقی اخلاقی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: طبق یافته های مدل اثر مستقیم متغیر جهت گیری گفت و شنود بر آمادگی به اعتیاد منفی بود و اثر متغیرهای جهت گیری همنوایی، سایکوپاتیک، و بی اشتیاقی اخلاقی بر آمادگی به اعتیاد مثبت بود. همچنین، نقش میانجی بی اشتیاقی اخلاقی در رابطه بین الگوهای ارتباطی خانواده و ویژگی های سایکوپاتیک با آمادگی به اعتیاد تایید شد. نتیجه گیری: می توان بیان داشت وجود مشکلات الگوهای ارتباطی خانواده (گفت و شنود پایین و همنوایی بالا) و ویژگی های سایکوپاتیک می تواندآمادگی به اعتیاد را برای افراد به ارمغان آورد. همچنین، اگر بی اشتیاقی اخلاقی بالا باشد و با این دو متغیر همراه شود، می توان شاهد میزان بالایی از آمادگی به اعتیاد در نوجوانان و جوانان بود. این نتایج گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر در آمادگی به اعتیاد است و با شناسایی این علل می توان برنامه های درمانی و پیشگیرانه مناسب را به کار بست.
طراحی و روان سنجی ابزار سنجش برنامه ی تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سنجش برنامه تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی در ایﺮان ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪ اﺑﺰاری اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﻃﻮر دﻗﯿﻖ موفقیت ها و ﭼﺎﻟﺶ ﻫﺎی این برنامه را اندازه گیری و تعیین نماید. این پژوهش به منظور طراحی و روان سنجی ابزار سنجش برنامه تحول و نوآوری در آموزش پزشکی انجام شد. روش : این ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ در ﺳﺎل تحصیلی 1398-1397 و طی دو مرحله ﻃﺮاﺣﯽ و اﻧﺠﺎم گردید. در ﻣﺮﺣﻠﻪ ﮐﯿﻔﯽ ﭘﮋوﻫﺶ، ﻃﺮاحی ﮔﻮیه ﻫﺎ و در ﻣﺮﺣﻠﻪ ﮐﻤﯽ روان سنجی ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺖ. ابزاراولیه با 293 گویه طراحی و پس از دو مرحله دلفی به 166گویه تقلیل یافت. روایی صوری و محتوایی کمی و کیفی بررسی و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تعیین گردید. نهایتاً با تحلیل عامل تأییدی ابزار مذکور با استفاده از نرم افزار Smart pls3 موردتایید قرار گرفت. یافته ها: پس از مراحل تعیین روایی و پایایی، پرسشنامه ای با 12 بعد و84 گویه طراحی شد. مقدار شاخص روایی محتوایی همه گویه ها بالای 7/0به دست آمد. در بررسی روایی سازه، مقدار بار عاملی تمام گویه ها، مقادیر مناسبی عمدتا بالاتر از 7/0،پایایی هر دو ملاک(آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی)تمام ابعاد بالای 7/0، میانگین واریانس استخراج شده((AVE را در همه ابعاد بیشتر از 5/0 نشان داد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه شاهد مناسبی در خصوص استحکام ساختار عاملی و پایایی ابزار سنجش برنامه تحول و نوآوری است. این نتایج می تواند در توسعه ابزار سنجش برنامه تحول و نوآوری در سایر دانشگاه های علوم پزشکی و موسسات آموزش عالی سلامت، مورد توجه و استفاده پژوهشگران قرار گیرد.
ارزیابی کیفی روش های ترک اعتیاد بر اساس تجارب شخصی زنان وابسته به مواد و ارائه ی راهکارهای ارتقاء بخش کیفیت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۴۲-۷
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، کشف محاسن و معایب روش های مختلف ترک اعتیاد زنان با اختلال مصرف مواد در شهر تهران و ارائه ی راهکارهای کارآمد جهت ارتقاء کیفیت درمان آنان بوده است. روش: روش پژوهش حاضر، روش کیفی نظریه ی زمینه ای بوده است. جامعه ی پژوهش، زنان با اختلال مصرف موادی بوده است که سابقه ی تجربه ی حداقل یک اقدام ارادی و یا غیرارادی جهت ترک اعتیاد خود داشته اند. نمونه ی پژوهش حاضر، 40 نفر از زنان با اختلال مصرف مواد بود که جهت ترک اعتیاد خود، به مرکز اقامتی ترک اعتیاد بانوان بهبودگستران همگام مراجعه کرده بودند و در سال های 97 و 98، با روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند و مورد مصاحبه ی عمیق قرار گرفتند. یافته ها: شش روش درمانی ترک در کمپ اقامتی ترک اعتیاد با مجوز، ترک در کمپ اقامتی ترک اعتیاد بدون مجوز، ترک در منزل، ترک در بیمارستان، ترک در زندان و ترک در کلینیک های ترک اعتیاد با قرص و دارو، به عنوان مهم ترین روش های ترک اعتیاد زنان در شهر تهران کشف شد. با تجزیه و تحلیل متن مصاحبه ها، 3 تم محاسن روش های مختلف ترک اعتیاد زنان، معایب روش های مختلف ترک اعتیاد زنان و پیامدهای مثبت و منفی روش های مختلف ترک اعتیاد برای زنان ظهور کرد. همچنین راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت روش های درمانی مختلف ارائه شد. نتیجه گیری: هر یک از روش های ترک اعتیاد برای زنان، محاسن و معایب اختصاصی و مشترکی دارد و زنان وابسته به مواد، خانواده های آنان و کادر درمانی لازم است نسبت به آن آگاه باشند و متناسب با شرایط فرد، بهترین انتخاب را برای وی فراهم نمایند.
ویژگی های روان سنجی مقیاس تجربه شرم و احساس گناه در نوجوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: شرم و احساس گناه به عنوان هیجان هایی منفی و سازش نایافته با بروز مشکلات روانشناختی در نوجوانان، از جمله افسردگی و خودکشی، اضطراب اجتماعی، اختلال دوقطبی و سطح پایین شفقت به خود در ارتباط است. با این حال، علی رغم اهمیت این هیجانات در نوجوانان، در زمینه بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاسی معتبر برای اندازه گیری شرم و گناه بین نوجوانان ایرانی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس تجربه شرم و احساس گناه (GSES؛ مالیناکووا و همکاران، 2019) در نوجوانان شهر تهران بود. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی، و از حیث نوع گردآوری اطلاعات، پیمایشی و از نظر روش شناسی، آزمون سازی است که در قالب یک طرح پژوهشی همبستگی انجام گرفته است. نمونه پژوهش حاضر، 2291 نوجوان 12 تا ۱۸ سال بودند که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. برای تعیین روایی سازه از روش تحلیل عاملی تأییدی و به منظور آزمون تغییرناپذیری مقیاس با توجه به جنسیت، از روش تحلیلی چندگروهی استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تأییدی، وجود دو عامل شرم و احساس گناه را تأیید کرد و نشان دهنده برازش مطلوب داده ها در گروه دختران و پسران بود. تحلیل چندگروهی نیز هم ارزی ضرایب مسیر و مقادیر خطا را را در هر دو گروه نشان داد (0/05 P>). قابلیت اعتماد ابزار با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، امگای مک دونالد و قابلیت اعتماد مرکب تأیید شد (0/7 ≥, ω, CRα). نتایج نشان داد که این مقیاس از روایی صوری، محتوا، سازه، همگرا و واگرای مناسبی برخوردار است. بررسی متغیرهای جمعیت شناختی نشان داد که با افزایش سن، احساس شرم و گناه در نوجوانان افزایش می یابد (0/01 >P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که نسخه فارسی مقیاس تجربه شرم و گناه دارای ویژگی های روانسنجی مطلوبی بوده و ابزاری ساده، مختصر و قابل اعتماد جهت ارزیابی هیجان های شرم و احساس گناه در نوجوانان ایرانی است.
مقایسه اثربخشی روش های آموزش ذهن آگاهی و هوش هیجانی بر تنیدگی شغلی، تعارض کار - خانواده و رواندرستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (فروردین) ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
۲۰۶-۱۸۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: بررسی پیشینه نشان می دهد که آموزش ذهن آگاهی و هوش هیجانی بر تنیدگی شغلی، تعارض کار - خانواده و رواندرستی مؤثر بوده است، اما هنوز مشخص نیست که کدام یک از این مداخلات در طول زمان اثربخشی بیشتر و پایدارتری را دارند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش های آموزش ذهن آگاهی و هوش هیجانی بر تنیدگی شغلی، تعارض کار - خانواده و رواندرستی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کابردی و از نظر ماهیت از نوع طرح شبه آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون و یک مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه مورد مطالعه، کارکنان شرکت سازه گستر سایپا بودند و نمونه های آماری شامل 90 نفر از کارکنان بود که به روش دردسترس انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایش (آموزش ذهن آگاهی و هوش هیجانی) و گواه قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل؛ پرسشنامه تنیدگی شغلی موسسه سلامت و ایمنی انگلستان (1993)، پرسشنامه تعارض کار - خانواده کارلسون و همکاران (2000) و پرسشنامه رواندرستی ریف (1989) بود. یکی از گروه های آزمایش مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر مدل کابات - زین (2015) و گروه دیگر آزمایش، بسته آموزش هوش هیجانی مبتنی بر مدل سالوی و همکاران (2016) را هر کدام در هشت جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس آمیخته انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش توانش ذهن آگاهی و هوش هیجانی بر تنیدگی شغلی، تعارض کار خانواده رواندرستی کارکنان مؤثر بوده است (0/05>P). آموزش ذهن آگاهی در مقایسه با آموزش هوش هیجانی، تأثیر بیشتری بر تنیدگی شغلی و رواندرستی کارکنان داشته است (0/05 >P). نتیجه گیری: به نظر می رسد روش آموزش ذهن آگاهی و هوش هیجانی می تواند به عنوان یک امر پیشگیرانه و بهبودگر در حیطه سلامت روانی افراد جامعه مورد استفاده قرار گیرد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر ولع مصرف مواد غذایی، انعطاف پذیری شناختی و سوگیری توجه به مواد غذایی در افراد مبتلا به اختلال پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
27 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر ولع مصرف مواد غذایی، سوگیری توجه به مواد غذایی و انعطاف پذیری شناختی در افراد مبتلا به اختلال پرخوری انجام گرفت. روش: این پژوهش به صورت آزمایشی و با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه این پژوهش شامل افراد مبتلا به اختلال پرخوری شهر امیدیه بودند که با استفاده از پرسشنامه پرخوری گورمالی، پرسشنامه سلامت عمومی و مصاحبه بالینی بر اساس ملاک های DSM-5 40 نفر از آن ها به صورت هدفمند انتخاب شدند. آزمودنی های انتخاب شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. پیش آزمون با استفاده از پرسشنامه ولع، پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی و ابزار محقق ساخته سنجش سوگیری توجه به مواد غذایی انجام شد. مداخله شامل 10 جلسه طرحواره درمانی بود. داده ها با به کارگیری نرم افزار SPSS نسخه 23 با روش تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد که طرحواره درمانی بر سوگیری توجه به مواد غذایی، انعطاف پذیری شناختی و ولع مصرف مواد غذایی در افراد مبتلا به پرخوری تأثیر معناداری داشته است. نتایج بدست آمده در پیگیری 45 روزه پس از مرحله پس آزمون پایدار ماند . نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان این گونه نتیجه گیری نمود که طرحواره درمانی می تواند به عنوان یک روش درمانی مؤثر در افراد مبتلا به اختلال پرخوری بکار رود.
تحلیل فعالیت های افزایش دهنده هیجانات مثبت مردان و زنان در دوره قرنطینه (به دلیل همه گیری بیماری ناشی از وجود ویروس کرونا) با توجه به نیازهای پنج گانه ویلیام گلاسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
163 - 180
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تحلیل فعالیت های افزایش دهنده هیجانات مثبت مردان و زنان در دوره قرنطینه (به دلیل همه گیری بیماری ناشی از وجود ویروس کرونا) با توجه به نیازهای پنج گانه ویلیام گلاسر بود . روش: روش تحقیق در این مطالعه ترکیبى (کیفى و کمى) بود که در آن داده های کمی نقش تکمیلی برای داده های کیفی داشتند. جامعه مورد پژوهش در این مطالعه افرادی بودند که در دوران همه گیری ویروس کرونا سبک زندگی قرنطینه را برگزیدند. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر از نوع نمونه گیری مبتنی بر هدف و حجم نمونه 474 نفر (309 زن و 165 مرد) بود. در بخش کیفى داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوا مقوله بندی و کدگذاری گردید. در بخش کمی برای توصیف داده ها از نرم افزار spss - 21 استفاده شد و نتایج بر اساس نظریه نیازهای پنج گانه گلاسر کدگذاری و تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس نتایج تحقیق حاضر 63 فعالیت استخراج شدند که در میان افراد در زمان قرنطینه شیوع بیشتری داشتند؛ افراد از طریق این فعالیت ها می توانستند تمام نیازهای خود را برطرف کرده و از این طریق موجب ایجاد هیجانات مثبت در خود شوند. تحلیل استنباطی یافته های این پژوهش نشان داد که، در همه فعالیت های انجام شده در سطوح نیاز به بقا، عشق و آزادی بین زنان و مردان تفاوت معنی دار وجود داشت و در میان تمامی نیازها، در نیاز به قدرت و آزادی بین گروه های سنی مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود داشت . نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان پیشنهاد نمود که افراد می بایست ضمن رعایت پروتکل های بهداشتی روزانه فعالیت هایی انجام دهند که برطرف کننده نیاز های پنجگانه شان باشد و از این طریق به هیجانات مثبت دست پیدا کرده و از هیجانات منفی جلوگیری کنند.
The mediation of self-regulated learning strategies in the relationship between achievement goals and test anxiety(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: This study was conducted to investigate the mediation of self-regulated learning strategies in the relationship between achievement goals and test anxiety. Methods: The present study was a descriptive-correlational research. It included 408 Participants (234 female and 174 male students) of University of Birjand who were selected by convenience sampling method in 2021. Pintridge and DeGrutte self-regulatory learning strategies questionnaire (1990), Friedman and Jacob test anxiety questionnaire (1997) and Middleton and Midgley progress goals questionnaire (1997) were used to collect data and the online links of these questionnaires were provided for the participants. Descriptive and inferential statistical methods such as Pearson correlation and structural equation were used to analyze the data. Results: Findings showed that achievement goals had an effect on self-regulated learning strategies and test anxiety (p <0.05). Conclusion: Results showed that attention to self-regulated learning strategies and achievement goals was important in improving students' test anxiety. Therefore, the therapists are recommended to improve test anxiety in their treatment meetings consider self-regulation learning strategies.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با زوج درمانی شناختی-رفتاری بر تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی در زنان متأهل دارای دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
317 - 339
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با زوج درمانی شناختی-رفتاری بر تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی در زنان متأهل بود. روش پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل دارای دلزدگی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر رشت در سال 1400 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر انتخاب و در سه گروه مساوی 20 نفری گمارش شدند. گردآوری داده ها علاوه بر چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی با پرسشنامه دلزدگی زناشویی، پرسشنامه تعارش زناشویی و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی انجام شد. برای آزمودنی های گروه های آزمایش (هر دو برنامه مداخلاتی) 12 جلسه به صورت هر هفته یک جلسه یک ساعته اجرا. تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی با آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین نمره کل انعطاف پذیری شناختی و ابعاد آن در افراد سه گروه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین، نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون بین نمره تعارض زناشویی و ابعاد آن در افراد شرکت کننده در برنامه های مداخلاتی با افراد کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). این تفاوت در مرحله پیگیری نیز پابرجا بود (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که در میزان اثربخشی دو روش زوج درمانی بر متغیرهای وابسته تفاوت معناداری وجود دارد، به این صورت که میزان تأثیر روش پذیرش و تعهد نسبت به روش شناختی-رفتاری بر تعارض زناشویی و بهبود انعطاف پذیری روانی سودمندی بیشتری داشته است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنیدگی زناشویی و بخشودگی در بین زنان متقاضی طلاق در شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
378 - 393
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنیدگی زناشویی و بخشودگی در بین زنان متقاضی طلاق در شهر بابل بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. از بین زنان متقاضی طلاق نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و در یک گروه آزمایشی (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) و یک گروه گواه به صورت تصادفی ساده جایگزین شدند. (15 نفر در هر گروه). پس از ارزیابی 30 نفر از زنان متقاضی طلاق که میزان خشونت ارتباطی پنهان آنها بالاتر از نقطه برش بود و شرایط لازم را داشتند، شناسایی و سپس در دو گروه 15 نفری، آزمایش و گواه اختصاص یافتند. سپس 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز و همکاران، 2004) در گروه آزمایشی به صورت حضوری و با رعایت پروتکل های بهداشتی انجام شد. داده ها با استفاده از مقیاس تنیدگی زناشویی استکهلم اورث گومر و همکاران (2000) و پرسش نامه بخشودگی پولارد و اندرسون (1988) جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار Spss.22 انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنیدگی زناشویی (53/31=F، 001/0>p) و بخشودگی (25/34=F، 001/0>p) در بین زنان متقاضی طلاق اثربخش است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تا دوره پیگیری ادامه داشت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنیدگی زناشویی و بخشودگی در بین زنان متقاضی طلاق موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
تحلیل پیشایندها و پسایندهای پیاده سازی مدیریت دانش در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
79 - 96
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر دارای رویکردی آمیخته، از نظر هدف کاربردی و توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی و کمّی پژوهش شامل اساتید و خبرگان می باشند روش نمونه گیری هدفمند و 23 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه است که روایی آن با استفاده از روایی محتوا و پایایی آن با استفاده از نرخ ناسازگاری مورد تأیید قرار گرفت. در بخش کیفی پژوهش داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار MAXQDA و فرآیند کدگذاری تحلیل و از این طریق پیشایندها و پسایندهای پیاده سازی مدیریت دانش در نظام آموزش عالی شناسایی شدند. در نهایت در بخش کمّی برای مشخص نمودن میزان اهمیت و اولویت بندی آن ها از روش دلفی فازی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که امکانات و فناوری به روز، ایجاد پایگاه دانش، تسهیم دانش، خط مشی گذاری برای بسط و تعامل دانش، ایجاد و جذب دانش، ایجاد انگیزه در سازمان، هدف گذاری در استقرار دانش، ذخیره سازی دانش، حمایت سازمانی، ایجاد سیستم ارتباطی مؤثر، تمرکززدایی و رسمیت زدایی، آموزش کارکنان و ساماندهی دانش به عنوان پیشایندهای پیاده سازی مدیریت دانش و افزایش بهره وری، بهبود یادگیری، انعطاف پذیری، افزایش توجه به محیط درونی و بیرونی، توانمندسازی کارکنان، بهبود فرهنگ کارگروهی، همراستایی اهداف سازمانی با اهداف مدیریت دانش، بهبود فرهنگ مشارکتی، افزایش شفافیت و پاسخگویی، تغییر رفتار کارکنان، افزایش سطح آگاهی، ارائه خدمات بهتر و ممانعت از دوباره کاری نیز به عنوان پسایندهای پیاده سازی مدیریت دانش در نظام آموزش عالی مشخص شدند.
پیش بینی رفتار جستجوی شغل بر اساس ویژگی های شخصیتی با نقش تعدیل گری خودارزشیابی های محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
175 - 155
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتار جستجوی شغل بر اساس ویژگی های شخصیتی با نقش تعدیل گری خودارزشیابی های محوری انجام شد. روش: روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها همبستگی است. جامعه آماری متقاضیان شغلی بودند که در سال 1397 به موسسات مشاوره شغلی و کاریابی غیردولتی شهر تهران مراجعه کردند. حجم نمونه با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 206 متقاضی شغل انتخاب شد. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه رفتار جستجوی شغل بلو (1994)، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی (NEO) و پرسشنامه خودارزشیابی های محوری جاج و همکاران (2003) جمع آوری شدند و تحلیل داد ها از طریق آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پیش بینی رفتار جستجوی شغل بر اساس ویژگی های شخصیتی با نقش تعدیل گری خودارزشیابی های محوری از برازش قابل قبولی برخوردار است. نتایج: نتایج حاکی از آن است که می توان از طریق ویژگی های شخصیتی میزان رفتار جستجوی را پیش بینی کرد. بنابراین باید مولفه های ویژگی های شخصیتی به عنوان عوامل مهم در پیش بینی رفتار جستجوی شغل در نظر گرفته شوند. همچنین خودارزشیابی های محوری نقش تعدیل گری را در پیش بینی رفتار جستجوی شغل بر اساس ویژگی های شخصیتی ایفا می کند.
ارائه مدل اختلالات یادگیری بر اساس ارتباط با والدین و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین مدل اختلالات یادگیری بر اساس ارتباط با والدین و کمال گرایی بود. روش پژوهش: روش این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش گردآوری اطلاعات توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه پنجم و ششم ابتدایی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1400-1399 شهر کرمانشاه بود که نمونه آماری پژوهش، 270 دانش آموز دختر همراه با والدین شان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های مشکلات یادگیری ویلکات و همکاران (2011)، پرسشنامه کیفیت روابط والد، کودک فاین و همکاران (1983) و پرسشنامه چندگانه کمال گرایی هویت و فلت (1991) پاسخ دادند. یافت ها: نتایج پژوهش نشان داد بین عاطفه مثبت، همانند سازی با والدین، اعتماد، خشم، کمال گرایی خودمدار، کمال گرایی دیگر مدار و کمال گرایی جامعه مدار با اختلال یادگیری همبستگی معناداری (05/0=P) دارد؛ همچنین ضریب همبستگی چندگانه بین کمال گرایی و کیفیت رابطه والد-کودک با اختلال یادگیری برابر با 462/0 = R است و ضریب تعیین برابر 213/0= R2 است که 21.3 درصد از واریانس اختلال یادگیری از طریق کمال گرایی و کیفیت رابطه والد کودک قابل تبیین است. نتیجه گیری: در نهایت این نتیجه حاصل شده است که ارتباط با والدین در پیش بینی اختلالات یادگیری و همچنین کمال گرایی در پیش بینی اختلالات یادگیری سهم دارد.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روانشناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
461 - 485
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روانشناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه جمعیت بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس استان مرکزی در سال 1400 بودند که براساس هماهنگی های بعمل آمده با انجمن ام اس شهر اراک تعداد کلیه آنان 1200 نفره می باشد، در این مطالعه، نمونه های آماری به صورت دردسترس به تعداد 45 نفر انتخاب و سپس به صورت گمارش تصادفی به 3 گروه 15 نفری شامل گروه های طرحوره درمانی (15 نفر)، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر)به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شاملپرسشنامه تحمل پریشانی هیجانی (DTS)، پرسشنامه کژکاری عملکرد جنسی (2000) و پرسشنامه سرمایه روان شناختی (1999) بودند و طرحواره درمانی براساس پروتکل 12 جلسه ای و درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر اساس پروتکل 8 جلسه ای ایفرت و فورسایت تنظیم شدند. درنهایت از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 جهت تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثر طرح واره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روان-شناختی در بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین می توان گفت که بین سه گروه در نمرات پس آزمون بعد از تعدیل نمرات پیش آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج تایید نشان داد که طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی هیجانی، کژکاری عملکرد جنسی و سرمایه روانشناختی در میان بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس از پایداری مناسبی برخوردار بوده است.
رابطه انعطاف پذیری خانواده و سرزندگی تحصیلی: نقش واسطه گری نظم جویی شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انعطاف پذیری خانواده و سرزندگی تحصیلی با میانجیگری نظم جویی شناختی هیجان در دانش آموزان مقطع متوسطه ماهشهر بود. روش: جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر دوره اول و دوم متوسطه مدارس دولتی شهرستان ماهشهر در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از میان آن ها تعداد 372 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، مقیاس سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1391) و پرسشنامه انعطاف پذیری خانواده شاکری (1382) بود. برای تحلیل داده های توصیفی و ماتریس همبستگی از نرم افزار SPSS نسخه 26 و برای آزمون فرضیه و مدل پژوهش با روش تحلیل مسیر از نرم افزار AMOS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که مدل پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش مطلوبی دارد. انعطاف پذیری خانواده دارای اثر مستقیم و مثبت بر سرزندگی تحصیلی و نظم جویی شناختی هیجان دارای اثر مستقیم و مثبت سرزندگی تحصیلی بود. همچنین، انعطاف پذیری خانواده از طریق میانجیگری نظم جویی شناختی هیجان بر سرزندگی تحصیلی اثر مثبت غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که به منظور افزایش سرزندگی تحصیلی دانش آموزان باید به انعطاف پذیری خانواده و نظم جویی شناختی هیجان آن ها توجه کافی به عمل آید.
ارزیابی مدل تحمل پریشانی بر اساس سبک زندگی ناخوشایند با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در پرستاران زن بیمارستان در دوران شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی ارزیابی مدل تحمل پریشانی بر اساس سبک زندگی ناخوشایند با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در پرستاران زن بیمارستان بود. طرح پژوهش همبستگی و از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. این پژوهش با حضور 500 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین پرستاران زن مشغول به کار در بیمارستان های شهر اصفهان در سال 1400 انجام شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس تحمل پریشانی (simons & gaher 2005)، پرسشنامه سبک زندگی (Smith and Miller, 1988) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (Garnefski and Kraaij, 2007) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد. نتایج نشان داد که سبک زندگی ناخوشایند و تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه بر تحمل پریشانی اثر مستقیم و منفی دارد (01/0>P). همچنین تنظیم شناختی هیجان سازگارانه بر تحمل پریشانی اثر مستقیم و مثبت دارد (01/0>P). همچنین بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود. مدل مورد نظر از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر تحمل پریشانی پرستاران زن است و مسئولان بیمارستان ها می توانند در راستای بهبود تحمل پریشانی پرستاران خود در دوران شیوع کرونا ویروس از نتایج این پژوهش استفاده کنند.
بهبود مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال در بیان نوشتاری با استفاده از برنامه راهنمای جمله فلپس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بهبود مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان با اختلال در بیان نوشتاری به روش راهنمای جمله فلپس انجام گرفت. روش پژوهش شبه آزمایشی و از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور باتوجه به ملاک های ورود به پژوهش و با استفاده از روش نمونه گیری چندمرحله ای از بین دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص در بیان نوشتاری در پایه پنجم ابتدایی شهر یزد تعداد ۳۰ نفر انتخاب و به تصادف در دو گروه گواه و آزمایش گمارده شدند. مداخلات آموزشی برنامه فلپس در ۱۳ جلسه ۶۰ دقیقه ای بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. ابزارهای مورداستفاده عبارت از مقیاس هوش وکسلر کودکان ویرایش پنجم و پرسش نامه کانرز فرم والد و برنامه راهنمای جمله فلپس بود. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پژوهش نشان داد که بین عملکرد گروه آزمایش و کنترل در مهارت های عصب روان شناختی به جز مهارت زبان تفاوت معناداری وجود ندارد (۰۰۱/۰ P>). درحالی که در مهارت زبان تفاوت معنادار بود (۰۰۱/۰ P<). نتایج پژوهش نشان داد که برنامه راهنمای جمله فلپس بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان با اختلال یادگیری در بیان نوشتاری در حیطه های توجه، حافظه، عملکردهای حسی - حرکتی و کارکردهای اجرایی به غیراز زبان مؤثر نمی باشد. از این شیوه می توان به عنوان شیوه مداخله ای و آموزشی جهت بهبود مهارت زبان که پیش نیاز نوشتن است استفاده نمود.
نقش میانجی گر حساسیت به پاداش در روابط سوگیری حافظه ای مرتبط با مانیا و حافظه کاری بر بهبودی از اختلال دوقطبی نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجیگر حساسیت به پاداش در روابط سوگیری حافظهای مرتبط با مانیا و حافظهی کاری بر بهبودی از اختلال دوقطبی نوع یک است. روش: این مطالعهی مقطعی با روش نمونهگیری در دسترس روی 126 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک در فاز شیدایی که به مطبهای روانپزشکی مراجعه کرده بودند، انجام شد. افراد نمونه 30 روز پس از پر کردن پرسشنامهها و سنجش اولیه، مورد سنجش مجدد شدت مانیا قرار گرفتند. برای سنجش افراد از پرسشنامه محقق ساخته، مقیاس برداشت کلی بالینی برای اختلال دوقطبی، مقیاس درجه بندی مانیای یانگ، آزمون یادگیری کلامی شنیداری هیجانی، آزمون حافظه ی کاری دانیمن و کارپنتر و مقیاس حساسیت به پاداش و تنبیه استفاده شد. دادهها با مدل معادلات ساختاری و با نرمافزار Smartpls-3 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان میدهند سوگیری حافظهای مرتبط با مانیا بر بهبودی از اختلال تاثیر معنیدار ندارد ولی بر حساسیت به پاداش تاثیر مثبت و معنیدار دارد. همچنین حافظهی کاری بر حساسیت به پاداش تاثیر معنیدار ندارد ولی بر بهبودی از اختلال تاثیر معنیدار و مثبت دارد. حساسیت به پاداش، تحت تاثیر سوگیری حافظهای مرتبط با مانیا بر بهبودی از اختلال تاثیر معنیدار و منفی دارد. نتیجه گیری: میتوان با راهکارهایی در جهت کاهش حساسیت به پاداش و افزایش حافظهی کاری برای بهبود اختلال دوقطبی نوع یک سود جست. واژه های کلیدی: حساسیت به پاداش، سوگیری حافظهای مرتبط با مانیا، حافظه کاری، اختلال دوقطبی نوع یک