فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۴۱ تا ۵٬۹۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف اثربخشی درمان خود دلگرم سازی بر بهزیستی روان شناختی و خستگی مزمن در افراد مبتلابه سایکوسوماتیک پوستی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مبتلایان به سایکوسوماتیک پوستی مراجعه کننده به بیمارستان بانک ملی شهر تهران در پاییز 1398 بودند. که در بیمارستان بانک ملی دارای پرونده پزشکی بودند سپس30 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و صورت تصادفی، در دو گروه آزمایشی و گواه (15-15) گمارش شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه 40 دقیقه ای تحت روش خود دلگرم سازی شوناگر (1980) قرار گرفتند. گروه گواه آموزشی را دریافت نکرد؛ اما در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفت. جمع آوری داده ها بر اساس پرسشنامه استاندارد بهزیستی روان شناختی و خستگی مزمن انجام شد. داده ها با استفاده از شاخص های توصیفی و آنالیز مانکوا انجام گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که خود دلگرم سازی باعث ایجاد تفاوت در میزان بهزیستی روان شناختی و خستگی مزمن در افراد مبتلابه سایکوسوماتیک پوستی پس از مداخله شد. همچنین خود دلگرم سازی بر خستگی مزمن تأثیر بیشتری داشت. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در کنار درمان های دارویی، آموزش خود دلگرم سازی بر روی مبتلایان سایکوسوماتیک پوستی صورت گیرد.
اثربخشی توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر تعهد زناشویی و مهارت های ارتباطی در زوجین در معرض طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
264 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر تعهد زناشویی و مهارت های ارتباطی در زوجین در معرض طلاق بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری زوجین در معرض طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق شهر اصفهان بودند. از این بین، 40 زوج به شیوه هدفمند بر مبنای ملاک های ورود انتخاب و سپس به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 20 زوج) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی کوئین دام (2004) بود. گروه آموزش توانبخشی روان شناختی تلفیقی طی ده جلسه از طریق بسته آموزشی تدوین شده تحت آموزش قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر افزایش سطح تعهد (70/186=F؛ 001/0=p) و مهارت های ارتباطی (56/20=F؛ 001/0=p) اثربخش است؛ و این اثربخشی در مرحله پیگیری پایدار بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر ارتقاء تعهد زناشویی و مهارت های ارتباطی زوج های در آستانه طلاق، می توان این آموزش تلفیقی را در مراکز مشاوره روان شناختی طلاق استفاده کرد.
اثربخشی برنامه یادگیری عملکردی بر عملکرد شناختی کودکان تاخیر رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه یادگیری عملکردی بر عملکرد شناختی کودکان تاخیر رشدی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی است و از طرح پیش آزمون ، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. جمعیت مورد مطالعه پژوهش را کلیه کودکان 4 تا 6 ساله تشکیل داده اند که در مهدکودک ها و مراکز پیش دبستانی شهر تبریز حضور داشتند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و دردسترس بود و سه منطقه انتخاب و از هر کدام از آنها نیز سه مرکز مهدکودک و پیش دبستانی انتخاب شدند. به منظور غربالگری، مقیاس هوشی وکسلر پیش از دبستان ویرایش سوم، از کودکان به عمل آمد و تعداد 30 نفر از افرادی که دارای تاخیر در رشد شناختی بودند و ملاک های ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. سپس اجرای برنامه یادگیری عملکردی به مدت 16 جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه کنترل نیز هیچگونه مداخله ای دریافت نکردند، داده ها با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-22 تحلیل شدند. نتایج به دست آمده در متغیر عملکرد شناختی نشان داد که بین آزمودنی-های گروه آزمایش و کنترل از نظر عملکرد شناختی در مرحله پس-آزمون و پیگیری با پیش آزمون، تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0 > P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که برنامه یادگیری عملکردی منجر به افزایش عمکرد شناختی در کودکان تاخیر رشدی شده است.
اثربخشی روایت درمانگری با تأکید بر لحظات نوآور بر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان دختران دچار خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (فروردین) ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
۱۶۲-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی، به یکی از مسائل شایع و نگران کننده در بین نوجوانان دختر تبدیل شده است. یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در بروز رفتارهای خودآسیب زنی، هیجان های منفی هستند. پژوهش های انجام شده اثربخشی روش های محدودی را روی اختلال شخصیت مرزی بررسی کرده اند و اثربخشی روایت درمانگری بر روی دختران دچار خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی مورد توجه قرار نگرفته است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانگری با تأکید بر لحظات نوآور بر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در دختران نوجوان دچار خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانش آموزان دختر دوره اول و دوم متوسطه خودآسیب رسان بدون قصد خودکشی بودند که از سال 1394 تا 1399 به مرکز مشاوره دانش آموزان شهید فهمیده شهرستان بناب ارجاع شده بودند. در این پژوهش برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، به طوری که 30 نفر از دانش آموزان با سابقه خود آسیب زنی بدون قصد خودکشی که دارای راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی سازش یافته پایین تر و راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی سازش نایافته بالاتر بودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش در معرض 8 جلسه روایت درمانی با اقتباس از برنامه مداخله ای وایت و اپستون (1990) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از آن پس آزمون برای هر دو گروه اجرا گردید. یافته ها: روایت درمانگری با تأکید بر لحظات نوآور، بر بهبود راهبردهای تنطیم شناختی هیجان تأثیر معنادار داشت (0/00>p). نتیجه گیری: با توجه به یافته پژوهش حاضر، می توان گفت روایت درمانگری با تأکید بر لحظات نوآور، روش مداخله ای مناسبی برای بهبود راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در دختران با خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی است.
بررسی مقایسه ی اثربخشی درمان مواجهه وجلوگیری از پاسخ و درمان فراشناخت بر کاهش شدت علائم اختصاصی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری و عملی
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی اثربخشی درمان مواجهه و جلوگیری از پاسخ با درمان فراشناخت بر کاهش شدت علائم اختصاصی و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است که با طرح پژوهشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران اختلال وسواس فکری-عملی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان شیراز در سال 1400 بود. مداخله فراشناخت به مدت ۸ جلسه گروهی و به مدت دو ماه به صورت جلسات ۱٫۵ ساعته بر روی گروه آزمایش اول و مداخله مواجهه و جلوگیری از پاسخ به مدت ۱۴ جلسه ۲ ساعته بر روی گروه آزمایش مواجهه و جلوگیری از پاسخ اجرا شد. هر دو گروه آزمایش و گروه کنترل در طی دوره مطالعه در دوز های نزدیک، داروی فلووکسامین (دوز ۲۰۰ تا ۳۰۰) مصرف کردند. هر دو گروه درمانی نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری را نشان دادند. اما گروه درمانی مواجهه و جلوگیری از پاسخ، نسبت به گروه درمانی فراشناخت کاهش بیشتر و معناداری را داشته است. بر پایه یافته های پژوهش، تأثیر درمان مواجهه و جلوگیری از پاسخ، در کاهش علائم اختصاصی اختلال وسواس اجبار در مراجعین از درمان فراشناختی مؤثرتر می باشد؛ بنابراین درمانگران می توانند از این درمان در کنار درمان های موفق دیگر، جهت ارتقا کیفیت زندگی بیماران استفاده کنند.
بررسی رویکردهای روانشناختی مبتنی بر انعطاف پذیری زنان مبتلا به سندرم فیبرومیالژی
حوزههای تخصصی:
بیماری فیبرومیالژی یک بیماری پیچیده و چندوجهی بوده، که سیری غیرقابل پیش بینی دارد؛ ازآنجایی که پاسخ به روش های درمانی و تحمل آن ها از بیماری تا بیمار دیگر متفاوت است، درمان هم برای پزشک و هم برای بیماران یک مشکل بالینی می باشد. این بیماری همراهی بالایی با دیگر سندرم های جسمی-عملکردی و مشکلات روان شناختی دارد. طبق تعریف، این سندرم مجموعه ای از شکایات شامل دردهای مزمن منتشر، همراه باوجود نقاط دردناک و علائمی نظیر خستگی، اختلالات خواب، سردرد، اختلال خلقی-شناختی و خشکی صبحگاهی مفاصل می باشد در این پژوهش بر آنیم که رویکردهای مختلف انعطاف پذیری و تئوری های مختلف درد و اختلالات جسمانی را در ارتباط با این بیماری از دیدگاه روانشناسی بررسی کنیم.
رابطه عملکرد خانواده و سبک فرزندپروری با سخت رویی دانشجویان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عملکرد خانواده و سبک فرزند پروری با سخت رویی دانشجویان است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب در سال تحصیلی 1401-1400 بود. حجم نمونه ۳84 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس عملکرد خانواده، سخت رویی کوباسا و فرزند پروری بامریند و برای تحلیل نتایج از روش های آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و در سطح استنباطی از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون به روش همزمان استفاده شده است. نتایج نشان داد که میان سبک فرزندپروری مقتدرانه و عملکرد خانواده با سخت رویی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک فرزند پروری مقتدرانه و عملکرد خانواده به طور مثبت و معناداری می توانند سخت رویی دانشجویان پیش بینی کنند. یافته های این پژوهش اهمیت شیوه های فرزندپروری مقتدرانه و تعاملات مثبت در خانواده را متذکر شده و ره گشایی مشاوران خانواده برای راهنمایی و اصلاح تعاملات آن ها می باشد.
ارزیابی مدل معادلات ساختاری تبیین اضطراب تحصیلی دانش آموزان دختر بر اساس نظریه ذهن با نقش واسطه ای سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(مرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
۱۰۳۶-۱۰۲۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از این است که در تبیین اضطراب تحصیلی نوجوانان متغیرهای مختلفی تأثیر می گذارد، اما نقش نظریه ذهن و سازگاری به عنوان یک مدل یکپارچه مغفول مانده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی مدل معادلات ساختاری تبیین اضطراب تحصیلی نوجوانان دختر بر اساس نظریه ذهن با نقش واسطه ای سازگاری بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی نوجوانان دختر پایه نهم مدارس دولتی متوسطه اول شهر قائم شهر در سال تحصیلی 1399-1398 تشکیل می دادند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1993)، پرسشنامه اضطراب پیشرفت تحصیلی آلبرت و هابر (1960) و ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ نظریه ذهن استیرمن (1994) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSSV18 و AMOSV23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای نظریه ذهن و سازگاری بر اضطراب تحصیلی اثر مستقیم و معنی داری دارند (0/01 >P). همچنین اثر غیرمستقیم نظریه ذهن با اضطراب تحصیلی از طریق میانجی گری سازگاری مورد تأیید واقع شد. به طور کلی مدل پژوهش تأیید شد و متغیرهای پژوهش توان پیش بینی 67 درصدی از متغیر اضطراب تحصیلی را داشتند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، متغیر نظریه ذهن به واسطه سازگاری بر اضطراب تحصیلی نوجوانان دختر اثر غیر مستقیم داشته و ازاین رو آگاهی معلمان، مدیران، والدین، دانش آموزان و سایر متخصصان حوزه تعلیم و تربیت از این متغیرها می تواند در جهت کاهش اضطراب تحصیلی نوجوانان دختر کمک کننده باشد.
پیش بینی سلامت روانی و اجتماعی براساس صفات شخصیت در افراد بهبود یافته از بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
۱۲۰-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی سلامت روانی و اجتماعی براساس صفات شخصیت در افراد بهبود یافته از بیماری کرونا بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی افراد بهبود یافته از بیماری کووید-19 در بیمارستان های شهر تهران (مسیح دانشوری، امام خمینی، شهدای یافت آباد، سینا، شریعتی، طالقانی، حضرت رسول اکرم، هفت تیر) از تیر تا شهریور 1400 که چهار تا شش ماه از زمان ترخیص آن ها از بیمارستان گذشته بود، که از بین آن ها به روش نمونه گیری هدفمند 150 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه صفات شخصیتی نئو (NEO)، پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز (KSWBQ) و پرسشنامه سلامت روانی گلدبرگ (GHQ) بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از رگرسیون چندگانه گام به گام تحلیل شد. نتایج نشان داد که ویژگی های شخصیتی برون گرایی، توافق پذیری، گشودگی و مسئولیت پذیری با سلامت روان افراد بهبود یافته از بیماری کرونا ارتباط منفی و معنی داری دارند ( 01/0> P ). همچنین، ویژگی های شخصیتی برون گرایی، توافق پذیری، گشودگی و مسئولیت پذیری با سلامت اجتماعی افراد بهبود یافته از بیماری کرونا ارتباط مثبت و معنی داری دارند ( 01/0> P ). دیگر نتایج نشان داد که برون گرایی، روان رنجورخویی و گشودگی 9/31 درصد از سلامت روان افراد بهبود یافته از بیماری کرونا را پیش بینی می کنند ( 01/0> P ) و مقیاس گشودگی، توافق، برون گرایی و مسئولیت پذیری 3/39 درصد از سلامت اجتماعی افراد بهبود یافته از بیماری کرونا را پیش بینی می کنند ( 01/0> P ). به طور کلی نتایج مطالعه حاضر بر اهمیت ویژگی های شخصیتی بر پیش بینی سلامت روانی و اجتماعی بیماران بهبود یافته از کرونا تاکید دارد.
اثربخشی فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی مادر و علائم اضطرابی کودکان پیش دبستانی دارای علائم اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودکارآمدی مادران و علائم اضطرابی کودکان پیش دبستانی دارای علائم اضطرابی شهر تهران بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران کودکان پنج تا شش ساله دارای علائم اضطرابی مهدکودک های شهر تهران، در سال تحصیلی 98-1397 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفری جایگذاری شدند. در این پژوهش گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت کردند. همچنین شرکت کنندگان در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پرسش نامه های اضطراب کودکان پیش دبستانی (PAS، اسپنس و همکاران، 1996) و خودکارآمدی والدین (PSAM، دومکا و همکاران، 1996) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش خودکارآمدی (05/0p< ،610/27= F) و کاهش علائم اضطرابی (05/0p< ،329/32= F) کودکان اثر داشته و این تأثیر در دوره پیگیری پایدار مانده است. باتوجه به یافته های پژوهش حاضر به نظر می رسد که باید به نقش دوره های فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی در پیشگیری و کاهش مشکلات روان شناختی کودکان پیش دبستان توجه کرد.
بررسی تطبیقی مفهوم آرمانشهر در اندیشه های اسلامی و غربی
حوزههای تخصصی:
بحث آرمان شهر از بحث های بسیار ارزنده و مهم در اندیشه های سیاسی است، یکی از آرمان های دیرینه بشر، دستیابی به آن نوع شیوه زیست بوده است که زندگی او را با بهره وری و کامیابی قرین سازد بنابراین آرمان شهر، نمادی از یک واقعیت آرمانی و بدون کاستی است. همچنین می تواند نمایانگر حقیقتی دست نیافتنی باشد. با نگاهی به نظریات آرمان گرایان جهان غرب در گذار تاریخی این نتیجه حاصل شد که تفکر آرمان شهر گرایان غربی بنا به متقاضیان زمان و متناسب با دغدغه های روزگار شکل گرفته این در حالی است که اهداف آرمانشهرگریان اسلامی در فضا و زمان نمی گنجند و این نشان از میزان تعالی تفکرات و سرچشمه ملکوتی و فرابشری آن دارد. روش تحقیق ب رای انجام این پژوهش از رویک رد تطبیقی با روش توصیفی- تحلیلی و استدلالی منطقی استفاده شده است نتایج اینطور نشان می دهد که پیدایش شهری آرمانی همواره در طول تاریخ، ذهن بشر را به خود معطوف داشته و افکار و آرای بسیاری از فلاسفه و اندیشمندان سیاسی اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده است آرمان شهر بزرگترین هدف و انگیزه تلاش انسان برای نیل به تکامل است. آنچه که از بررسی تفاوت های میان آرمانشهرهای غربی با آرمانشهرهای اسلامی حاصل شده اینست که در اندیشه آرمانشهرهای اسلامی عرصه های دین، حکمت و ادب خودنمایی می کند و این نگرش، تاثیرات قابل توجهی بر کالبد شهرها، گذشته است آرمان گرایان غربی در نظریات آرمانشهرهای خود از علم فلسفه و حکمت بهره برده اند که در این زمینه نظریه پردازان مسلمان نیز بیشتر اندیشه های فلسفی داشته اند و کمتر ابعاد کالبدی آرمانشهر را مورد توجه قرار داده اند.
اثربخشی آموزش سایکودراما بر راهبردهای مقابله و نشخوار فکری زوجین درگیر کرونا
حوزههای تخصصی:
سایکودراما روشی در رواندرمانی با یک شکل نمایشی است که در آن، مشکلات عاطفی یا رفتاری بیماران و درمانجویان با استفاده از فنون تئاتری، ریشه یابی و حل و رفع می گردد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش سایکودراما بر راهبردهای مقابله و نشخوار فکری زوجین درگیر کرونا بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مبتلا به کرونا مراجعه کننده به خانه های بهداشت شهر تهران بود که نمونه ی آماری شامل 30 بیمار مراجعه کننده به خانه های بهداشت بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور جایگزینی تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش انتساب گردید و سپس گروه آزمایش در طول سه هفته آموزش دید. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه راهبردهای مقابله بیلینگز و موس(COPE) (1981) بود. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش سایکودراما بر راهبردهای مقابله ای و نشخوار فکری زوجین درگیر کرونا اثر دارد (05/0>p). نتایج نشان داد که آموزش سایکودراما نقش تعیین کننده ای در بهبود راهبردهای مقابله و نشخوار فکری زوجین درگیر کرونا دارد لذا بدلیل نقش آموزش سایکودراما در بهبود راهبردهای مقابله و نشخوار فکری زوجین درگیری کرونا اجرای آموزش این تکنیک توصیه می گردد.
تحلیل شبکه ای روان بنه های ناسازگار اولیه و انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۶۹۶-۱۶۷۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی نشان داده اند که روان بنه های ناسازگار اولیه در ابعاد مختلف زندگی انسان ایفای نقش می کنند، اما در خصوص رابطه این روان بنه ها با انطباق پذیری مسیر شغلی، شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی روابط روان بنه های ناسازگار اولیه و انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان به روش تحلیل شبکه انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی، از نوع هم بستگی و ابزار پژوهش، پرسش نامه روان بنه یانگ (۲۰۱۲) و پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی ساویکاس (۲۰۱۲) بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور در سال ۱۳۹۸، روش نمونه گیری، غیرتصادفی با تغییرات بیشینه و حجم نمونه، ۸۴۹ نفر بود. پرسشنامه ها، از طریق گوگل داکس، در اختیار دانشجویان قرار داده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل شبکه، نرم افزار R استفاده شد. یافته ها: بر اساس شاخص بینیت، روان بنه معیارهای سرسختانه و بعد اعتماد انطباق پذیری، رتبه اول را به خود اختصاص دادند. همچنین کوتاه ترین مسیر، بین ابعاد انطباق پذیری و روان بنه ها به تفکیک زیر به دست آمد: بعد دغدغه، به ترتیب با روان بنه های پذ یرش جویی (10/20)، اطاعت (10/76)، خویشتن داری ناکافی (13/17)، بعد کنترل به ترتیب با روان بنه های محرومیت هیجانی (9/99)، خویشتن داری ناکافی (10/69) و معیارهای سرسختانه (11/76)، بعدکنجکاوی به ترتیب با روان بنه های خویشتن داری ناکافی (10/26)، محرومیت هیجانی (10/99) و بی اعتمادی (11/21) و بعد اعتماد نیز به ترتیب با روان بنه های خویشتن داری ناکافی (8/10)، معیارهای سرسختانه (9/17) و شکست (10/36)، کمترین فاصله را دارند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از بین ۱۸ روان بنه ناسازگار اولیه، ۸ روان بنه پذیرش جویی، اطاعت، خویشتن داری ناکافی، محرومیت هیجانی، معیارهای سرسختانه، استحقاق، بی اعتمادی و شکست، بیشترین نقش را در ابعاد مختلف انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان دارند.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مهارت های حل مسئله هپنر و پترسن در دانش آموزان دوره ابتدایی بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۸۶۶-۱۸۵۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان می دهد کاهش مهارت های حل مسأله باعث بوجود آمدن مشکلاتی از قبیل کاهش موفقیت های علمی و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان ابتدایی می شود. اگرچه این ابعاد و مؤلفه های تشکیل دهنده مهارت های حل مسأله شناسایی گردیده است اما در بررسی روان سنجی این ویژگی ها در جامعه مورد تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه مهارت های حل مسئله هپنر و پترسن در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر بیرجند انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی از حیث ماهیت داده ها همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر پایه ششم مقطع ابتدایی شهر بیرجند بودند که در سال تحصیلی 99-98 در مدارس دولتی و غیردولتی مشغول به تحصیل بودند که تعداد تقریبی براساس گزارش اداره آموزش و پرورش شهر بیرجند 976 نفر بود و از بین افراد تعداد 245 نفر (92 پسر و 149 دختر) با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در یک جلسه منفرد و به صورت اجرای کلاسی و با چیدمان یکسان ابزارها به ترتیب به پرسشنامه های مهارت های حل مسئله هپنر (1982) و اهمال کاری تحصیلی سولومون و راث بلوم (1984) پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی تأییدی، آلفای کرونباخ و آزمون t استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که ساختار سه عاملی مقیاس برازش قابل قبولی با داده ها دارد و کلیه شاخص های برازندگی نیز برازش مدل را تأیید کردند (2/56 =X2/df؛ 0/97 =GFI؛ 0/96 =NFI؛ 0/97 = NNFI و 0/97 =CFI). همچنین به منظور برآورد روایی واگرا نتایج آزمون t مستقل نشان داد که میانگین مهارت های حل مسئله گروه غیر اهمال کار حدوداً 16 نمره بیش از گروه اهمال کار بود (0/05 >P). همچنین، پایایی مؤلفه ها و کل مقیاس مهارت های حل مسئله (اعتماد به نفس در حل مسئله، 0/80؛ گرایش - اجتناب مسئله، 0/78 کنترل شخصی، 00/70 و مهارت های حل مسأله، 0/91) با استفاده از روش آلفای کرونباخ مناسب بودند. نتیجه گیری: در مجموع نتایج مطالعه حاضر شواهدی را برای روایی و اعتبار پرسشنامه مهارت های حل مسئله به مثابه ابزاری جهت سنجش مهارت های حل مسئله (اعتماد به حل مسائل، سبک گرایش اجتناب و کنترل شخصی) دانش آموزان فراهم کرد.
پیش بینی فاجعه سازی درد براساس تاب آوری روانشناختی و ذهن آگاهی در بیماران مبتلا به سرطان: نقش میانجیگر هیجان های مثبت
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری سرطان یکی از شایع ترین بیماری ها در دنیای امروز است که علاوه بر ایجاد مشکلات جسمی، مشکلات روانشناختی را برای بیماران به همراه دارد. یکی از این مشکلات فاجعه سازی درد می باشد. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تاب آوری روانشناختی و ذهن آگاهی در پیش بینی فاجعه سازی درد با میانجیگری هیجان های مثبت در بیماران مبتلا به سرطان بود. روش: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان بزرگسال (بالای ۱۸ سال) شهر کرمان در تابستان و پاییز سال ۱۴۰۰ بود که تعداد ۱۴۱ نفر از بیماران، به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد فاجعه سازی درد، فهرست عواطف و هیجان های مثبت پاناس، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ و پرسشنامه تاب آوری کونور و دیویدسون استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و همبستگی پیرسون با کاربرد نرم افزارهای AMOS نسخه ۲۴ و SPSS نسخه ۲۳ استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسیرهای مستقیم تاب آوری (۰/۲۷-) و هیجان های مثبت (۰/۳۲-) به فاجعه سازی درد و نیز مسیرهای مستقیم تاب آوری (۰/۲۴) و ذهن آگاهی (۰/۱۶) به هیجان های مثبت معنی دار بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر برازش خوب مدل نهایی پژوهش را نشان داد (NFI=۰/۹۹, CMIN=۰/۳۷۳). نتیجه گیری: نتایج نشان داد هیجان های مثبت در پیش بینی فاجعه سازی درد براساس تاب آوری روانشناختی و ذهن آگاهی میانجی گری می کنند. پیشنهاد می شود درمانگران و موسسه های مرتبط با سرطان برنامه های درمانی مرتبط با این عوامل را در دستور کار خود قرار دهند.
تشخیص زودهنگام بیماری آلزایمر با استفاده از تصویرسازی تشدید مغناطیسی مبتنی بر شبکه عصبی کانولوشنی و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیماری آلزایمر یک بیماری مغزی پیش رونده و غیرقابل برگشت است که به آرامی حافظه و قدرت تفکر را از بین برده و حتی توانایی انجام کارهای ساده را از فرد می گیرد. تشخیص زودهنگام آلزایمر می تواند به بیماران مبتلا به این بیماری کمک کند تا با تغییر سبک زندگی خود روند پیشرفت این بیماری را کاهش دهند. بررسی تصاویر MRI، به تشخیص بیماری آلزایمر کمک شایانی می کند. روش کار: در این مقاله به تشخیص زودهنگام بیماری آلزایمر با استفاده از تصاویر MRI به کمک شبکه عصبی کانولوشنی و منطق فازی پرداخته می شود. در این راستا، پس از استخراج ویژگی های مناسب از تصاویر MRI، از شبکه عصبی کانولوشنی استفاده خواهد شد. به منظور بهبود دقت روش پیشنهادی، از یک لایه فازی بین لایه ادغام و لایه کاملا هم بند استفاده می شود تا با بهره گرفتن از درجه تعلق داده ها به هر کدام از دو دسته، باعث تشخیص دقیق افراد سالم و مبتلا به آلزایمر شود. یافته ها: نتایج آزمایشات نشان می دهد که روش پیشنهادی به ترتیب با دقت، صحت، فراخوانی و آماره F، 61/99، 51/96، 32/95 و 61/95 نسبت به دیگر روش ها از کارایی بهتری برخوردار است. نتیجه گیری: نتیجه گیری می شود که مدل پیشنهادی با استفاده از شبکه عصبی کانولوشنی از دقت بالایی در تشخیص بیماری آلزایمر برخوردار است به علاوه استفاده از دسته بندی فازی دقت مدل را به طور قابل توجهی افزایش داده است.
ویژگیهای روان سنجی پرسشنامه فرزندپروری ذهن آگاهانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه فرزندپروری ذهن آگاهانه مک کافری و همکاران (2017) بود. مشارکت کنندگان پژوهش 323 نفر از مادران دانش آموزان کلاس های متوسطه دوم (دهم تا دوازدهم) مدارس چهارگانه شهر شیراز در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که براساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های فرزندپروری ذهن آگاهانه،MIPQ) ، مک کافری و همکاران، 2017)، سرزندگی تحصیلیAB) ، دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) و ذهن آگاهی نوجوان و بزرگسال AAMS)، دروتمن و همکاران، 2018) را تکمیل نمودند . برای بررسی روایی از روش های تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و روش پایایی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی دو عامل حضور در کنار فرزند (کمترین بارعاملی 40/0 و بیشترین 60/0) و تربیت ذهن آگاهانه (کمترین بارعاملی 36/0 و بیشترین بارعاملی 66/0) را تایید نمود. نتایج همبستگی درونی نیز روایی همگرا (همبستگی نسبتاَ زیاد 72/0 بین ابعاد حضور در کنار فرزند و تربیت ذهن آگاهانه و همبستگی زیاد 86/0 و 89/0 بین هر بعد و نمره کل مقیاس، 01/0P<) و واگرای مقیاس (عدم رابطه معنادار بین سرزندگی تحصیلی و فرزندپروری ذهن آگاهانه) را تایید می کند. برای تعیین پایایی مقیاس از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که تمامی ضرایب (حضور کنار فرزند 82/0، تربیت ذهن آگاهانه 85/0 و ضریب پایایی کل 90/0) حاکی از همسانی درونی قابل قبول زیر مقیاس ها و نمره کل مقیاس بود. نتایج نشان می دهد که مقیاس فرزندپروری ذهن آگاهانه از روایی و پایایی بسیار خوبی در مادران ایرانی برخوردار است.
ایده هومبولتی بیلدونگ و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تحلیلی ایده هومبولتی بیلدونگ و دلالت های تربیتی آن است. امروزه بیلدونگ به عنوان مفهومی بنیادین در تعلیم وتربیت مطرح است و این امر بدان جهت است که بیلدونگ چهارچوبی فلسفی برای مفهوم پردازی در باب رشد و تکامل انسان فراهم می آورد و این تکامل را به صورت هنجارین با تعلیم وتربیت مرتبط می سازد. یک تقریر از مفهوم بیلدونگ، تقریر هومبولتی آن است که این پژوهش با بهره گیری از روش تفسیر مفهومی و مفهوم پردازی و در نهایت تحلیل فلسفی، نخست شروط تحقق بیلدونگ و مؤلفه های آن از نگاه هومبولت را تبیین می کند؛ سپس با نشان دادن ارتباط این مؤلفه ها، مبانی و اصول تعلیم وتربیت را روشن می سازد. نتایج این پژوهش حاکی از آن است در اندیشه هومبولت، انسان به عنوان یک غایت، از ابتدا تحقق یافته نیست و نیازمند شدن است و این شدن درگرو عمل از روی اراده هدفمند و بی پایان است. تحقق بیلدونگ در این فرایند مستلزم آزادی، تعامل اجتماعی، تعدد و تنوع موقعیت ها، تعامل فراگیر با جهان و همچنین دستیابی به شخصیتی هماهنگ، همگون و متجانس است که به اعتقاد هومبولت هدف و غایت بیلدونگ هست. مبانی انسان شناختی ایده هومبولتی بیلدونگ نشان داد انسان موجودی پویاست و صرفاً جسم نیست؛ بلکه وحدتی از حقیقت روح به همراه جسم است. او موجودی منحصربه فرد است که در متن جامعه و در تعامل با اجتماع به خود-تحققی دست می یابد و سرانجام غنای شرایط و موقعیت های متنوع است که استعدادهای نهفته انسان را شکوفا می سازد. اصول منتج از مبانی انسان شناختی ایده هومبولتی بیلدونگ شامل اصول «عاملیت انسانی»، «تأثیرپذیری دوسویه نیروهای درونی و بیرونی»، «تعامل اجتماعی» و «دیگری» است.
زمینه یابی و روایی سنجی پیمان شکنی زناشویی براساس اندیشه دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
101-114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف زمینه یابی و روایی سنجی پیمان شکنی زناشویی براساس اندیشه دینی صورت پذیرفته است. این پژوهش از نوع بنیادین نظری است و از روش «اجتهادی» استفاده کرده است. با استفاده از این روش، داده های لازم استخراج، دسته بندی و تحلیل گردیدند. به منظور ارزشیابی، صحت، قابل اطمینان بودن و موثق بودن از شاخص های «اعتماد پذیری»، «انتقال پذیری»، «وابستگی و اتکاپذیری»، و «تأیید پذیری» گابا و لینکلن استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از جداول و نمودارهای فراوانی و بررسی اعتماد پذیری از دو شیوه «نسبت روایی محتوا» (CVR) و شاخص «روایی محتوا» (CVI) استفاده گردیده است. نتایج حاصل از زمینه یابی و روایی سنجی، گویای این مطلب است که از دیدگاه آموزه های اسلامی برای زمینه یابی پیمان شکنی زناشویی 33 مقوله قابل استخراج است که 15 مقوله در حوزه فردی و 18 مقوله در حوزه ارتباطی جای می گیرند. این یافته می تواند زمینه را برای ساخت مقیاس و مداخلات بالینی براساس اندیشه اسلامی فراهم آورد.
اثربخشی آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم انجام شد. پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری این تحقیق شامل مادران دارای کودک اوتیسم مراجعه کننده به مرکز توانبخشی انوار آفتاب کوثر جمیل شهر قم در سال 1400 بود. 30 نفر از مادرانی که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جلسات آموزشی خودشفقتی ذهن آگاهانه برای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه، به صورت هفته ای یک جلسه برگزار شد و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب اجتماعی لایبویتز (1987، LSAS) و پرسشنامه ی نشخوار فکری نولن هوکسما و مارلو (1993، RRS) بودند. داده های جمع آوری شده با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر کاهش نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم موثر است (05/0>P). همچنین اثر آموزش خودشفقتی ذهن آگاهانه بر کاهش نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم در مرحله پیگیری تداوم داشته است (05/0>P). لذا می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه خودشفقتی ذهن آگاهانه در کاهش نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی مادران دارای کودک اوتیسم موثر بوده است.