فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
167 - 178
حوزههای تخصصی:
در کشورهای درحال توسعه، اکثریت خانواده هایی که به وسیله زنان اداره می شوند دارای مشکلات متعدد اقتصادی، اجتماعی و اختلالات روانی هستند. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر کاهش افسردگی و اضطراب زنان سرپرست خانوار شهر تهران انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع طرح های پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهر تهران بود. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای بود، و 2 کلینیک مددکاری که به زنان سرپرست خانوار، خدمات روانشناختی ارائه می دادند، انتخاب شد، سپس از هر کلینیک 15 نفر (جمعاً 30 نفر) به صورت تصافی انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پرسشنامه اضطراب عمومی (ANQ) و افسردگی بک (BAI) استفاده بود. برای تجزیه تحلیل داده ها در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها حاکی از آن بود که روش آموزش تنظیم هیجان بر اضطراب و افسردگی زنان سرپرست خانوار مؤثر است. این نتایج مبین این است که آموزش تنظیم هیجان منجر به کاهش میزان افسردگی و اضطراب زنان سرپرست خانوار شده است. با توجه به نتایج یافته ها می توان اظهار داشت که مداخله ی آموزش تنظیم هیجان منجر به بهبود افسردگی و اضطراب (کاهش میزان اضطراب و افسردگی) در بین زنان سرپرست خانوار شود.
رابطه بین شبکه های اجتماعی و انزوای اجتماعی با سلامت روان دانشجویان دانشگاه آزاد واحد خرم آباد
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
179 - 193
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی بین شبکه های اجتماعی و انزوای اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد واحد خرم آباد پرداخته است. جامعه ی آماری شامل 135 دانشجوی کارشناسی دانشکده ی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد در سال 1399 می باشد. حجم نمونه با فرمول کوکران به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه به بررسی موضوع مورد تحقیق پرداخته و میزان پایایی آن با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. داده ه ای تحقی ق پ س از جم ع آوری ب ر اس اس فرضیه ه ای پژوه ش، ب ا آزمون ه ای ضری ب همبس تگی پیرس ون و ت ی مس تقل تحلی ل ش دند. نتای ج ضری ب همبس تگی پیرس ون ب ر وج ود رابط ه مثب ت و معن اداری بی ن س لامت روان و اس تفاده از اینترن ت و ش بکه های اجتماع ی در س طح ( 01/0 α≤ ) دلالت دارد. نتای ج آزم ون آم اری ت ی مس تقل از دی دگاه نمون ه تحقی ق حاض ر نش ان داد ک ه بی ن مولفه ه ای تحقی ق، تف اوت معن اداری بی ن میانگی ن متغیره ای (آس یبهای روان ی، کنت رل اجتماع ی، خش ونت، ع دم تمرک ز) ب ا توج ه ب ه تفکی ک جنس یت (دخت ر وپس ر) وج ود دارد. ول ی در خص وص مولفه ه ای (پرخاش گری، دروغگوی ی، اخت ال خ واب) تف اوت معن اداری وج ود ن دارد. بنابرای ن میت وان نتیج ه گرف ت ک ه اس تفاده زی اد از اینترن ت و ش بکه های اجتماع ی میتوان د ب ر س لامت روان دانشجویان تأثی ر منف ی قاب ل توجه ی داش ته باش د ک ه ج ای تأم ل دارد. در تحلیل رگرسیونی چندگانه، مؤلفه های حمایت اجتماعی، انزوای اجتماعی و مشارکت در شبکه های اجتماعی 32 درصد توانستند جایگاه متغیر سلامت روان را تبیین کنند که مؤلفه ی حمایت اجتماعی با توجه به بزرگتر بودن ضریب بتا، دارای سهم بیشتری در تبیین سلامت اجتماعی و روانی می باشد. نتیجه اینکه سلامت روان دانشجویان به عنوان سازه ای اجتماعی از کمیت و کیفیت حضور و فعالیت در شبکه های اجتماعی تأثیر می پذیرد.
رابطه بین گرایش به جراحی زیبایی با نگرش به مد و تصویر بدنی منفی زنان متقاضی جراحی زیبایی با تکیه بر نوع جراحی: نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : در گذشته، جراحی زیبایی در جهت بازگشت عملکرد و شکل طبیعی عضوی از بدن انجام می شد، اما امروزه جراحی زیبایی کارکرد اصلی خود را از دست داده است. هدف از پژوهش حاضر تعیین برازش مدل ساختاری روابط بین گرایش به جراحی زیبایی با نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان با تکیه بر نوع جراحی در زنان متقاضی جراحی زیبایی شهر بوشهر بود.
روش : روش پژوهش حاضر همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی که در سال 1399 به کلینیک های زیبایی شهر بوشهر مراجعه کرده بودند را شامل می شد. حجم نمونه متشکل از 400 نفر خانم بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های گرایش به جراحی زیبایی اعتمادی فر و امانی (1392)، نگرش به مد رضایی (1393)، تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی (2001) بود.
یافته ها : یافته ها حاکی از آن بود که متغیرهای نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان پیش بینی کننده گرایش به جراحی زیبایی در زنان بودند. یافته های مدل ساختاری نشان داد که مسیر نگرش به مد و تصویر بدنی منفی با تنظیم شناختی هیجان به طور مستقیم و با گرایش به جراحی زیبایی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان معنادار می باشد.
نتیجه گیری : تحلیل داده ها نشان دهنده مناسب بودن شاخص ها بود و نتایج نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار است. یافته های این پژوهش می تواند، برای روان درمانگران و مشاوران در ارائه مشاوره تخصصی به زنان متقاضی جراحی پروتکلی مبنی بر اصلاح باورها و شناخت های غیرمنطقی و آموزش سبک های مقابله ای جهت کاهش تصویر بدنی منفی و مدگرایی و افزایش تنظیم شناختی هیجان معرفی نماید.
اثربخشی آموزش سایکودراما بر راهبردهای مقابله و نشخوار فکری زوجین درگیر کرونا
حوزههای تخصصی:
سایکودراما روشی در رواندرمانی با یک شکل نمایشی است که در آن، مشکلات عاطفی یا رفتاری بیماران و درمانجویان با استفاده از فنون تئاتری، ریشه یابی و حل و رفع می گردد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش سایکودراما بر راهبردهای مقابله و نشخوار فکری زوجین درگیر کرونا بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مبتلا به کرونا مراجعه کننده به خانه های بهداشت شهر تهران بود که نمونه ی آماری شامل 30 بیمار مراجعه کننده به خانه های بهداشت بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور جایگزینی تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش انتساب گردید و سپس گروه آزمایش در طول سه هفته آموزش دید. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه راهبردهای مقابله بیلینگز و موس(COPE) (1981) بود. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش سایکودراما بر راهبردهای مقابله ای و نشخوار فکری زوجین درگیر کرونا اثر دارد (05/0>p). نتایج نشان داد که آموزش سایکودراما نقش تعیین کننده ای در بهبود راهبردهای مقابله و نشخوار فکری زوجین درگیر کرونا دارد لذا بدلیل نقش آموزش سایکودراما در بهبود راهبردهای مقابله و نشخوار فکری زوجین درگیری کرونا اجرای آموزش این تکنیک توصیه می گردد.
الگوی ساختاری موفقیت تحصیلی بر اساس اعتماد به نفس و سرمایه های روانشناختی با میانجی گری راهبرد های مقابله ای (اجتنابی, مسئله مدار و هیجان مدار)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر ارائه الگوی ساختاری به منظور پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس اعتماد به نفس و سرمایه روانشناختی با میانجی گری راهبردهای مقابله ای در دانش آموزان بود. روش پژوهش از نوع توصیفی, همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم مدارس شهر مشهددر سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ی و حجم نمونه شامل 405 دانش آموز بوده است. دانش آموزان به پرسشنامه های اعتماد به نفس لوزنبرگ, پرسشنامه راهبردهای مقابله با فشار روانی(اندلر و پارکر) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای spss24 و ایموس جهت بررسی روابط میان متغیرهای مکنون استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین اعتماد به نفس و سرمایه روانشناختی و سبک مقابله ای مسئله مدار با موفقیت تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وهمچنین بین سبک مقابله ای اجتنابی با موفقیت رابطه منفی معناداری وجود دارد. اما بین سبک هیجان مدار با موفقیت تحصیلی رابطه معناداری یافت نشد. همچنین اعتماد به نفس و سرمایه روانشناختی با میانجی راهبرد مقابله ای مسئله مدار موفقیت تحصیلی را در دانش آموزان پیش بینی می کند.
تأثیر عینیت و هیجان در پردازش معنایی واژگان با استفاده از روش پتانسیل های وابسته به رویداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال هشتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۸)
9 - 20
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اصطلاح اثر عینیت و هیجان به این واقعیت اشاره دارد که واژگان عینی و هیجانی به صورت سریع تر و دقیق تری نسبت به واژگان انتزاعی و خنثی پردازش می شوند. چنین اثری در بازه گسترده ای از تکالیف شناختی مشاهده و همچنین مدل های مختلفی به منظور تبیین آن ارائه گردیده است. بررسی پتانسیل های مغزی وابسته به عینیت و هیجان در پردازش معنایی واژگان در زبان فارسی هدف اصلی پژوهش پیش رو را تشکیل می دهد. روش: روش مورد استفاده شبه آزمایشی و از نوع اندازه گیری های مکرر بود. 24 دانشجوی مرد براساس شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در موقعیت آزمایشی گمارده شدند. موقعیت آزمایشی در برگیرنده یک تکلیف تصمیم گیری واژگانی بود و همزمان با آن فعالیت الکتریکی شبکه های نورونی مورد اندازه گیری و ثبت قرار گرفت. یافته ها: مقایسه پتانسیل های وابسته نشان داد که اثر هیجان به صورت پیش رس و در پنجره زمانی 300P نمایان می شود. این درحالی بود که واژگان عینی و انتزاعی به ترتیب مولفه های 400N و 600P بزرگتری را فرا خواندند و اثر آنان در پنجره های زمانی متاخر نمود یافت. نتیجه گیری: از الگوی یافته ها می توان چنین استنتاج کرد که هیچ یک از نظریه های مطرح شده در این پژوهش با الگوی اثر عینیت در زبان فارسی همخوانی کامل ندارد و از این رو انجام مطالعات تجربی بیشتر در این زمینه توجیه پذیر می نماید.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس دشواری در تنظیم هیجان مثبت (DERS-P)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بدتنظیمی هیجانی به عنوان یک عامل مهم فراتشخیصی برای علت شناسی و درمان مشکلات روانشناختی مختلف و رفتارهای پرخطر شناسایی شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس دشواری در تنظیم هیجان های مثبت (DERS-P) در دانشجویان انجام شد. روش: جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی دانشجویان دانشگاه خوارزمی و دانشگاه رازی در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند که از بین آن ها تعداد 313 دانشجو (195زن، 118 مرد) به صورت نمونه گیری در دسترس از طریق شبکه های مجازی شرکت کردند و به مقیاس دشواری در تنظیم هیجان مثبت (DERS-P)، مقیاس بدتنظیمی هیجانی (DERS) و فرم کوتاه پرسشنامه بهزیستی روانشناختی (PWQ) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون در نرم افزارهای SPSS-25 و AMOS-22 تحلیل شد. یافته ها: شاخص های تحلیل عاملی تاییدی دلالت بر برازش مطلوب مدل سه عاملی مقیاس دشواری در تنظیم هیجان مثبت داشت. روایی همگرا و واگرا نیز از طریق محاسبه ی همبستگی مقیاس به ترتیب با مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و بهزیستی روانشناختی تایید شد ( 05/0>P). میزان آلفای کرونباخ برای پذیرش برابر با 72/0، اهداف برابر با 84/0، تکانه برابر با 86/0 و کل مقیاس برابر با 90/0 به دست آمد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان عنوان کرد که نسخه فارسی مقیاس دشواری در تنظیم هیجان مثبت (DERS-P)، در ایران از ویژگی های روان سنجی مناسبی برخوردار است و می تواند ابزار قابل اعتمادی در موقعیت های بالینی و پژوهشی باشد.
پیش بینی رفتارهای یادگیری بر اساس متغیرهای انگیزشی ثبات قدم، خود انضباطی و اشتیاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه پیش بینی رفتارهای یادگیری بر اساس متغیرهای انگیزشی ثبات قدم، خود انضباطی و اشتیاق تحصیلی بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تبریز بودند. تعداد 300 نفر از آنان با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از مقیاس های ثبات قدم آنجلا داکورث، خود انضباطی تحصیلی مالتبی و همکاران، اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران و رفتارهای یادگیری مک درموت و همکاران برای جمع آوری داده ها استفاده شد. تحلیل رگرسیون چندگانه به کمک نرم افزار SPSS نشان داد که هر سه متغیر ثبات قدم، خود انضباطی و اشتیاق تحصیلی توانایی پیش بینی مثبت رفتارهای یادگیری در بین دانشجویان را دارند. ثبات قدم، خود انضباطی و اشتیاق تحصیلی سه عامل فردی مؤثر هستند که بر رفتارهای یادگیری اثرگذارند و این امر می تواند به عنوان چشم اندازی جدید، راهکارهای آموزشی تازه ای پیش روی مسئولان آموزشی و دانشجویان قرار دهد. کلیدواژه ها: رفتارهای یادگیری، ثبات قدم، خود انضباطی، اشتیاق تحصیلی
بررسی تأثیر رهبری اصیل بر مهارت افزایی با تأکید بر نقش میانجی خودکارآمدی حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
69 - 82
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رهبری اصیل بر مهارت افزایی با تاکید بر نقش میانجی خودکارآمدی حرفه ای معلمان انجام شد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و معلمان مقاطع سه گانه شهرستان نهاوند بود. تعداد 331 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای جهت مطالعه انتخاب شدند. روش برآورد حجم نمونه آماری جدول مورگان بود. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد رهبری اصیل، مهارت افزایی و خودکارآمدی حرفه ای استفاده شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی ساختاری در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تاثیر رهبری اصیل و خودکارآمدی حرفه ای بر مهارت افزایی مثبت و معنی دار می باشد، همچنین مشخص شد که تاثیر رهبری اصیل بر مهارت افزایی با نقش میانجی خودکارآمدی حرفه ای مثبت و معنی دار بود. در نتیجه از عوامل اثر گذار بر مهارت افزایی معلمان توجه به رهبری اصیل و خودکارآمدی حرفه ای می تواند باشد.
شرم در اختلالات شخصیت مرزی، ضداجتماعی و خودشیفته: مفهوم سازی های نظری و یافته های تجربی
حوزههای تخصصی:
شرم هیجان خودآگاهی است که می توان آن را درد روانی نام نهاد. اجماع بر این است که شرم جنبه های انطباقی و غیر انطباقی دارد. به بیان دیگر، با وجود اینکه شرم به افراد درباره از دست دادن جایگاه اجتماعی شان هشدار می دهد، تجربه آن می تواند به انواع مختلفی از نابهنجاری های روانشناختی منجر شود، ازجمله آسیب شناسی شخصیت. هدف مطالعه فعلی، (۱) کاوش دیدگاه های نظری درباره رابطه شرم با اختلالات شخصیت و (۲) بررسی همخوانی یافته های تجربی با نظریات مذکور بود. با انجام یک مرور روایتی از اهم منابع موجود در پیشینه، دریافتیم که بیشترین نظریه پردازی ها و پژوهش ها درباره اختلالات شخصیت خوشه دوم (و به طور خاص، درباره اختلالات شخصیت مرزی، ضداجتماعی و خودشیفته) بودند. شرم نقشی متمایز در شکل گیری و ماندگاری هر یک از اختلالات شخصیت گفته شده ایفا می کند. برجسته ترین تفاوت در باب سطحی از هشیاری است که شرم در آن پردازش می شود. به علاوه، اختصاصاً در رابطه شرم با خودشیفتگی بزرگ منشانه، سایکوپاتی و اختلال شخصیت ضداجتماعی، ناهمخوانی هایی میان نظریات و یافته های تجربی مشاهده شد. تجربه شرم می تواند اثرات دیرپایی بر سلامت روان افراد داشته باشد. وقتی شرم درونی سازی شود، ممکن است به طرق و الگوهای مختلفی به شکل گیری اختلالات شخصیت بیانجامد.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آذر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۷
۱۸۳۲-۱۸۱۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: سوءمصرف مواد یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده رفتارهای پرخطر بوده و تأثیر آن در ظهور سایر آسیب های اجتماعی نمود عینی دارد و بخش قابل توجهی از سرمایه ها و امور را به خود اختصاص می دهد. با این حال روش های درمانی مختلف نتایج چندان موفقی در سازه های روانشناختی اعتیاد به همراه نداشته و بازگشت به مصرف مجدد در افراد ترک کرده همچنان شیوع بالایی دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تمام مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد افیونی رباط کریم در سال 1399-1400 بود که در مراکز درمان سوء مصرف مواد این شهر تحت درمان بودند. از بین آن ها نمونه ای به حجم 36 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودتنظیمی ارادی (فروند و بالتز، 2002)، تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) استفاده شد. گروه آزمایشی به مدت ده جلسه 50 دقیقه ای تحت گروه درمانی ذهن آگاهی (کابات زین، 2002) قرار گرفتند. در نهایت داده ها به وسیله تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر هر سه متغیر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در گروه آزمایش تأثیرگذار است (0/0001 p<) و میانگین گروه آزمایش، به صورت معناداری بیشتر از میانگین گروه گواه است (0/0001 p<). نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل می توان گفت درمان ذهن آگاهی با کمک به افراد در تمرکز بدون قضاوت روی تجربیات در زمان حال، بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد مؤثر است؛ بنابراین می توان از درمان ذهن آگاهی در کنار سایر رویکردهای درمانی موجود به عنوان گزینه مناسبی برای افراد دارای سوءمصرف مواد بهره برد.
الگوی مفهومی انگیزش قرآن بنیان (تحلیل محتوای کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهشِ حاضر ارائه «الگوی مفهومی انگیزش مبتنی بر قرآن» با بررسی مفاهیم استخراج شده از قرآن کریم بود. سؤال اصلی پژوهش عبارت بود از: «الگوی مفهومی انگیزش قرآن بنیان چیست؟». این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی−توسعه ای به شمار می رود و روش کیفی مورد استفاده در این پژوهش، «تحلیل محتوای کیفی» بود که در آن متن آیات کل قرآن (جامعه آماری) بررسی و مضمون های مربوط به «الگوی مفهومی انگیزش» به عنوان نمونه (بالغ بر 2700 آیه) شناسایی شد. سپس با مراجعه به تفاسیر، طبقه بندی مفهومی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفت و محقق در راستای ارائه الگویی جامع پس از کدگذاری به سه مضمون پایه اعم از «علّی»، «ساختاری» و «پیامدی» رسید. یافته ها در بخش مضمون علّی متشکل از مقوله وادارنده بیرونی و درونی 29 مؤلفه، بازدارنده بیرونی و درونی با 16 مؤلفه طراحی شد. در مضمون ساختاری دو مقوله شناختی با 4 مؤلفه اصلی و تمایلات رفتاری با 11 مؤلفه ارائه و در مضمون پیامدی در مقوله های فردی 9 مؤلفه، خانوادگی 5 و اجتماعی 10 مؤلفه طراحی شد. روایی و اعتبار این الگو در مرحله اولیه توسط هفده نفر از کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت. مقدار cvr و cvi نشان دهنده روایی محتوایی این الگوی مفهومی است. نتایج نشان داد الگوی مفهومی انگیزش قرآن بنیان با مفهوم انگیزش در روان شناسی معاصر از حیث ماهیت، مبانی روان شناختی، ساختارهای شناختی−رفتاری، عوامل مؤثر و روش سنجش متفاوت است.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خودمراقبتی دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خودمراقبتی در کنترل بیماری دیابت نوع 2 بسیار حائز اهمیت است و پژوهش حاضر درصدد ساخت و اعتبار یابی پرسشنامه خودمراقبتی دیابت نوع 2 بود . روش: پژوهش حاضر از نوع ترکیبی اکتشافی متوالی هدایت شده با رویکرد آزمون سازی و طبقه بندی بود و در دو مرحله به صورت کیفی و کمّی انجام شد. جامعه آماری در مرحله اول عبارت بود از متخصصان، پزشکان و پژوهشگران حیطه بیماری دیابت نوع 2 در سال 1399-1400 که با روش نمونه گیری هدفمن د،10نفر انتخاب گردیدند. در مرحله دوم، بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تهران در سال1400- 1399 با روش نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن ملاک هایی423 تن انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات مرحله اول از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و پرسشنامه اولیه محقق ساخته استفاده شد. یافته ها: نشان داد از نتایج حاصل از مصاحبه ها، با کدگذاری باز تعداد 41 مفهوم در 4 بعد استخراج و بر اساس این مقاهیم تعداد 56 گویه اولیه طراحی شد. شاخص نسبت روایی محتوا و شاخص محتوایی روایی محاسبه و در تحلیل عامل اکتشافی 4 عامل مشخص شد. درنهایت پرسشنامه 34 سوالی، 76/58 درصد واریانس خودمراقبتی دیابت نوع 2 در بیماران 30 تا60 سال را تبیین نمود: عوامل مربوط به سواد سلامت (64/ 39%)، عامل روان شناختی (82/11%)، عامل جسمانی (19/4%) و عوامل مربوط با دسترسی به امکانات (11/3%). همچنین تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول 4 عامل فوق را تایید و آلفا کل 95/0 بدست آمد . نتیجه گیری: این پرسشنامه دارای اعتبار و روایی مناسبی است و استفاده از آن جهت پایش خودمراقبتی این بیماران و استفاده در تحقیقات پیشنهاد می شود.
اثر بخشی مدل علی مبتنی بر بهزیستی مدرسه بر رضایت تحصیلی دانش آموزان پایه سوم متوسطه اول شهرستان اسلام آبد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۹
93 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش بررسی اثربخشی مدل علی مبتنی بر بهزیستی مدرسه بر رضایت تحصیلی دانش آموزان پایه سوم دوره متوسطه دوره اول شهرستان اسلام آباد غرب بود. بخش اول این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد که ارتباط بین متغیر پیش بین، ملاک و میانجی مورد بررسی قرار می گیرد.از لحاظ هدف بخش اول جزء تحقیقات توسعه ای و بخش دوم جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان پسر پایه نهم دبیرستان مشغول به تحصیل در دبیرستان های شهر اسلام آباد غرب در سال تحصیلی 1400-1399 بود. به منظور انتخاب اعضای گروه شرکت کننده با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران، تعداد 384 دانش آموز از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. روش گردآوری مطالب در این پژوهش به دو روش کتابخانه ای، میدانی و مصاحبه ای بود ابزارهای پژوهش در این تحقیق شامل پرسشنامه های استاندارد تنظیم هیجان گراس و جان (2014)، اضطراب امتجان فریدمن و همکاران (1997)، خودکارآمدی تحصیلی مورگان جینکر (1999)، هیجان تحصیلی پکران و همکاران (2005)، بهزیستی مدرسه کونو و همکاران (2002) و پرسشنامه رضایت تحصیلی هیوبنر (2001) بود. در ادامه داده ها با استفاده از روش آماری مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون تحلیل کواریانس در نرم افزارهای SPSS و AMOS نسخه 23 در سطح خطای 05/0 انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد تنظیم هیجانی، اضطراب امتحان و خودکارآمدی تحصیلی با نقش میانجی هیجان های تحصیلی با بهزیستی مدرسه بر رضایت تحصیلی اثرگذار می باشد.
اضطراب کرونا؛ نقش معنای زندگی و جهت گیری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با شیوع ویروس کرونا افراد، سطح زیادی از اضطراب را تجربه کردند و روانشناسان به این مسئله توجه ویژه داشته اند. این پژوهش با هدف بررسی نقش پیش بینی کننده معنای زندگی و جهت گیری مذهبی بر اضطراب کرونا به انجام رسید. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان زن و مرد ۲۰ تا ۴۰ ساله ساکن شهر تهران بود که به شیوه دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اضطراب کرونا، پرسشنامه معنای زندگی و پرسشنامه جهت گیری مذهبی استفاده شد. برای تحلیل استنباطی و بررسی مفروضه های تحلیل از معادلات رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان دادند مؤلفه های معنای زندگی شامل حضور معنا و جست وجوی معنا روی هم رفته 14% اضطراب کرونا و مؤلفه های مذهبی گرایی، سازمان نایافتگی مذهبی، ارزنده سازی مذهبی و کام جویی نیز روی هم رفته، 13% اضطراب کرونا را پیش بینی می کنند. با الهام از یافته ها می توان با طراحی مداخلات مبتنی بر مذهب و معنویت در راستای ارتقای سلامت روان مردم و بیماران، گامی اساسی برداشت.
بهزیستی روانشناختی کارکنان: نقش سرمایه های روانشناختی و ارضای نیازهای بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سرمایه های روانشناختی و ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی در پیش بینی بهزیستی روانشناختی کارکنان یک شرکت پتروشیمی بود. طرح تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و نمونه پژوهش شامل 351 نفر از کارکنان یک شرکت سهامی پتروشیمی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی، پرسشنامه سرمایه های روانشناختی و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی بود. نتایج تحلیل همبستگی حاکی از آن بود که بین سرمایه های روانشناختی و نیازهای بنیادین روانشناختی با بهزیستی روانشناختی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام حاکی از این بود که از بین مؤلفه های سرمایه های روانشناختی، خودکارآمدی و امیدواری در پیش بینی بهزیستی روانشناختی نقش معنادار داشتند و درمجموع، 19% از واریانس متغیر وابسته با این دو متغیر پیش بینی شد. همچنین، هر سه مؤلفه نیازهای بنیادین روانشناختی (شایستگی، ارتباط و خودمختاری) توانستند به طور معناداری بهزیستی روانشناختی را پیش بینی کنند؛ بنابراین، افزایش سرمایه های روانشناختی و توجه به نیازهای روانشناختی کارکنان در محیط شغلی، نقش مهمی در افزایش بهزیستی آنان دارد و زمینه ای برای افزایش بهره وری شغلی فراهم می کند.
اثر تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای ( tDCS ) قشر بینایی بر اکتساب و ماندگاری عملکرد حرکتی و حافظه کاری کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف اثر تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمهای ( tDCS ) قشر بینایی بر اکتساب و ماندگاری عملکرد حرکتی و حافظه کاری کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی انجام گرفت. در این مطالعه نیمه تجربی، با طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون و دوره پیگیری 1 و 42 روزه، 24 کودک دارای اختلال هماهنگی رشدی به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه 12 نفری تمرینات tDCS ناحیه بینایی و تحریک ساختگی قرار گرفتند. شرکتکنندگان در پیش آزمون، به اجرای 3 آزمون حافظه کاری و 10 مهارت پرتاب کردن و گرفتن پرداختند. مرحله مداخله در 5 روز متوالی انجام گرفت که در هر روز، ابتدا تحریک الکتریکی مغز از قشر بینایی (آند Oz و کاتد Cz) و تحریک ساختگی انجام می گرفت و سپس شرکتکنندگان به اجرای 3 آزمون حافظه کاری و 10 مهارت پرتاب کردن و گرفتن میپرداختند. در آخرین جلسه، پس آزمون اجرا گردید. 1 روز و 42 روز بعد از مرحله پس آزمون، به ترتیب مرحله پیگیری کوتاه مدت و بلندمدت انجام گرفت. داده ها به روش تحلیل واریانس مرکب تحلیل شد. نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی فراجمجمهای قشر بینایی، باعث بهبود معنیدار حافظه کاری و عملکرد حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی گردید. دیگر نتایج، حاکی از ماندگاری حافظه کاری و عملکرد حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی در آزمون های پیگیری کوتاه مدت و بلندمدت بود. به طور کلی، نتایج مطالعه حاضر بر اثربخشی تمرینات tDCS ناحیه بینایی، بر عملکرد و حافظه کاری کودکان اختلال هماهنگی رشدی تأکید دارد.
تدوین مدل مفهومی گذران اوقات فراغت با نقش واسطه گری انطباق پذیری بالای مسیر شغلی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
95 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل مفهومی گذران اوقات فراغت نوجوانان دارای انطباق پذیری بالای مسیر شغلی بوده است. روش پژوهش کیفی از نوع پدیدارشناسی (کلایزی) و ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق بوده است. جامعه پژوهش نوجوانان 18-16 ساله و افراد شاغل دارای انطباق پذیری بالای مسیر شغلی بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده به این صورت که تا جایی که دیگر اطلاعات جدیدی دست پیدا نمی شد نمونه گیری نیز پایان می پذیرفت؛ بنابراین نمونه شامل 6 نوجوان و 6 فرد دارای انطباق پذیری بالا بوده که در یک مصاحبه نیمه ساختاریافته شرکت کردند. داده های حاصل با روش کلایزی تحلیل شدند و مضامین اصلی اوقات فراغت استخراج شد لازم به ذکر است برای اعتبار یابی داده ها از روش سه سوسازی (مصاحبه با والدین، متخصصین و تحلیل متون) استفاده شد. به دین ترتیب عوامل اوقات فراغت در دو مضمون اصلی کدگذاری شد که هرکدام دارای مضامین فرعی دیگری می شد. مضامین اصلی به دست آمده عبارت اند از 1- رضایت از اوقات فراغت که شامل فاکتورهای مثبت فردی، فاکتورهای مثبت خانوادگی و فاکتورهای مثبت اجتماعی 2 – عدم رضایت از اوقات فراغت شامل فاکتورهای منفی فردی، فاکتورهای منفی خانوادگی و فاکتورهای منفی اجتماعی. به طورکلی اوقات فراغت از عوامل متعدد مثبت و منفی فردی، خانوادگی و اجتماعی متأثر است و شناخت این فاکتورها می تواند در سیاست گذاری مسئولین تربیتی کشور سودمند باشد.
اثربخشی برنامه فلسفه برای کودکان با غنی سازی فناوری بر شاد زیستی و نشخوار فکری کودکان دختر بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
163 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی تأثیر اجرای برنامه «فلسفه برای کودکان» با غنی سازی فناوری های دیجیتال بر شادزیستی و نشخوار فکری کودکان دختر بی سرپرست و بد سرپرست بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این مطالعه را کودکان 12-9 ساله ساکن در مراکز بهزیستی شهرستان ازنا در بهار و تابستان 1399 تشکیل می دادند که نهایتاً از بین آنان 34 نفر به شیوه در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش تحت 8 جلسه آموزش برنامه فلسفه برای کودکان با غنی سازی فناوری های دیجیتال قرار گرفت و گروه کنترل این آموزش را دریافت نکرد. برای جمع آوری و اندازه گیری داده های این پژوهش از پرسشنامه شادزیستی آکسفورد (آرجیل و لو) و نشخوار فکری (نولن هوکسما و مورو) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد با فرض همراه کردن متغیر پیش آزمون بین میانگین نمرات شادزیستی و نشخوار فکری دو گروه در مرحله پس آزمون تفاوت معنادار وجود دارد (001/P<)؛ یعنی با توجه به ارزیابی کودکان، دو گروه آزمایش و گواه در متغیرهای شادزیستی و نشخوار فکری در مرحله پس آزمون، با یکدیگر متفاوت می باشند. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها بیانگر آن است که برنامه فلسفه برای کودکان با غنی سازی فناوری های دیجیتال بر افزایش شادزیستی و کاهش نشخوار فکری تأثیر معنادار دارد (05/0P<). لذا می توان از این برنامه به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر جهت افزایش شادزیستی و کاهش نشخوار فکری کودکان دختر بی سرپرست استفاده کرد.
تأثیر امید در سلامت معنوی از منظر قرآن و روایات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
امید در لغت به معنای آرزو و چشمداشت (1) و دراصطلاح به معنای باورداشتن به نتیجه مثبتِ اتفاقات و شرایط و یا تعلق دل به حصول محبوبی در آینده است (2). سلامتی واژه ای عربی و از ریشه سلم و در اصل به معنای کسی است که از نیش مار در امان باشد (3) و یا درخت تنومندی که آفت پذیر نیست و یا سنگ محکمی که تَرَک و شکستگی ندارد (4).