غلامرضا اسفندیاری

غلامرضا اسفندیاری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

اثربخشی اسپیرونولاکتون بر علائم اسکیزوفرنی: کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسکیزوفرنی علائم مثبت علائم منفی علائم عمومی اسپیرونولاکتون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۰۸
مقدمه: اسکیزوفرنی یک اختلال روانی است که در آن واقعیت های پیرامون شخص، غیرعادی تفسیر می شوند. هدف از درمان، کاهش علائم و احتمال عود بیماری است. هدف: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی اسپیرونولاکتون بر علائم اسکیزوفرنی بود. روش: در این مطالعه تحلیلی و بالینی دوسوکور، ۴۴ بیمار در دو گروه به صورت تصادفی توزیع شدند. مطالعه در بیمارستان قدس و مراکز نگهداری بیماران روانپزشکی شهر سنندج طی سال های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ انجام شد. در پی بروز عوارض دارویی و عدم تمایل به ادامه درمان، تعداد بیماران به ۳۲ نفر کاهش یافت. ابزار مورد استفاده مقیاس علائم مثبت و منفی اسکیزوفرنی (۱۹۸۶) بود. داده ها با استفاده از آزمون های کای دو، آنوا با اندازه گیری مکرر و t مستقل، توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۳ تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد از ۴۴ نفر بیمار مورد مطالعه، ۳۷ نفر (۸۴/۱%) مرد و ۷ نفر (۱۵/۹%) زن بودند، که عدم تعادل به دلیل کم بودن حجم نمونه بود. از نظر توزیع جنسی، سطح سواد، وضعیت تأهل، سابقه شغلی و مصرف داروهای زمینه ای، دو گروه تفاوت معناداری با هم نداشتند (۰/۰۵<P). علاوه بر این از نظر کاهش علائم منفی (۰/۶۶۶=P)، مثبت (۰/۷۴۸=P) و علائم عمومی (۰/۳۴۲=P) بین دو گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از عدم تاثیر معنادار اسپیرونولاکتون بر کاهش علائم منفی، مثبت و عمومی بود. لذا توصیه می شود مطالعات بیشتری با استفاده از این دارو (با رفع محدودیت های این مطالعه) و دیگر داروها انجام شود.
۲.

خودکشی و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی و تشخیص روان پزشکی در بیماران بیمارستان قدس سنندج

کلیدواژه‌ها: خودکشی متغیرهای جمعیت شناختی بیماران روانپزشکی تشخیص روانپزشکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۸ تعداد دانلود : ۳۵۰
زمینه و هدف: خودکشی یکی از معضلات امروزه است که همواره یک متغیر روان شناختی در آن درگیر است. از آنجاییکه یکی از جمعیت هایی که بیشترین توجه را در این زمینه به خود جلب کرده جمعیت بیماران روانپزشکی است، پرداختن به این مسئله و بررسی ارتباط آن با متغیرهای مربوطه در این بیماران اهمیت خاصی دارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط خودکشی با متغیرهای جمعیت شناختی و تعداد دفعات بستری، تشخیص روان پزشکی و همچنین طول مدت بستری است مواد و روش ها : تمامی بیمارانی که شرایط ورود به تحقیق را داشتند و رضایت آگاهانه برای شرکت در تحقیق را پر کرده بودند (152 نفر) پرسشنامه ها و سایر اطلاعات مربوطه را تکمیل کردند. سپس با مراجعه به پرونده بیماران و تعیین تشخیص روانپزشکی , وسایر اطلاعات لازم اخذ گردید. علاوه بر داده های جمعیت شناختی و تشخیص و سایر اطلاعات لازم از بیماران و پرونده پزشکی آنان، از پرسشنامه افکار خودکشی بک نیز استفاده شد. برای تحلیل نتایج با استفاده از نسخه 20 نرم افزار Spss ، و از روش های ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل، و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده گردید. یافته ها : هیچ یک از متغیرهای سن، جنس، شغل، و وضعیت تأهل ارتباط معنی داری با خودکشی را نشان نداند. همینطور متغیرهای تشخیص روانپزشکی، طول مدت و همچنین تعداد دفعات بستری در بیمارستان روانپزشکی هیچکدام ارتباط معنی داری با خودکشی نداشتند. نتیجه گیری : توزیع خودکشی در بیماران گروه نمونه تابع هیچ یک از مؤلفه های جمعیت شناختی و همینطور تشخیص روانپزشکی و تعداد و طول مدت بستری نبود. در این زمینه متغیرهای شناختی ممکن است دخیل باشند که برای روشن شدن بیشتر به مطالعات دیگری نیاز است.
۳.

رابطه عزت نفس، متغیرهای جمعیت شناختی، تشخیص روانپزشکی و تعداد دفعات بستری با استیگما در بیماران روانپزشکی

کلیدواژه‌ها: استیگما عزت نفس بیماری روان پزشکی متغیرهای جمعیت شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۳۵۳
هدف: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که به دنبال بررسی رابطه عزت نفس، متغیرهای جمعیت شناختی، تشخیص روانپزشکی و تعداد دفعات بستری با استیگما در بیماران روانپزشکی بود روش: بیمارانی که شرایط ورود به تحقیق را داشتند و رضایت آگاهانه برای شرکت در تحقیق را پر کرده بودند (152 نفر) پرسشنامه ها اطلاعات مربوطه را تکمیل کردند. سایر اطلاعات با مراجعه به پرونده بیماران اخذ گردید. پرسشنامه های عزت نفس روزنبرگ، و مقیاس استیگما مورد استفاده قرار گرفتند. تحلیل نتایج با استفاده از نسخه 20 نرم افزار Spss ، و از روش های ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل، و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد. یافته ها: بین متغیرهای سن، جنسیت، شغل، تشخیص روانپزشکی، طول مدت بیماری و همچنین تعداد دفعات بستری با استیگما ارتباط معناداری وجود ندارد اما بین عزت نفس و استیگما همبستگی منفی معنی دار (42/0-) بدست آمد. نتیجه گیری : بنظر می رسد که استیگما عمدتاً یک متغیر فرهنگی است و ارتباطی اندکی با سایر متغیرها مثل سن، جنس، تشخیص روانپزشکی، مدت بیماری و سایر متغیرهای جمعیت شناختی داشته باشد عوامل دیگری در آن دخیل است که با عزت نفس پایین افراد همراه است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان