فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۲۱ تا ۴٬۷۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی شفقت به دیگران در رابطه تجارب اولیه شرم و امنیت با خستگی ناشی از شفقت در روان درمانگران انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه روان درمانگران، مشاوران و متخصصین سلامت روان در تابستان سال 1400 تشکیل دادند. تعداد 200 نفر به روش در دسترس از اعضای گروه ها و صفحات شبکه های اجتماعی مرتبط با روانشناسی و مشاوره انتخاب شدند و مقیاس های خستگی ناشی از شفقت (CFST؛ فیگلی، 1995)، شفقت به دیگران (گو و همکاران، 2020)، خاطرات اولیه محبت و امنیت (EMWSS؛ ریچتر و همکاران، 2009) و مقیاس تأثیر رویداد تجدیدنظر شده IES-R)؛ ویس و مامار ۱۹۹۷؛ نسخه سازگارشده با خاطرات شرم توسط ماتوس و پینتو-گوویا، ۲۰۱۱) را تکمیل کردند. درنهایت داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای 26-SPSS و 3-PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که خاطرات اولیه محبت و امنیت به طور مستقیم (05/0< P) و غیرمستقیم از طریق شفقت به دیگران (01/0< P) با خستگی ناشی از شفقت رابطه منفی و معنادار داشت. خصوصیات تروماتیک خاطرات شرم فقط به طور مستقیم با خستگی ناشی از شفقت رابطه مثبت و معنادار (01/0< P) داشت. همچنین مدل به دست آمده از پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. درمجموع یافته ها نشان دادند شفقت به دیگران نقش میانجی معنی داری در رابطه تجربیات اولیه محبت و امنیت و خستگی ناشی از شفقت در روان درمانگران دارد، اما در رابطه ی بین تجربیات شرم تروماتیک اولیه و خستگی ناشی از شفقت نقش میانجی معنی داری ندارد.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان و ایمن سازی در مقابل استرس بر سرمایه روانشناختی زنان زندانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۷۴)
۱۷۰-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان و ایمن سازی در مقابل استرس بر سرمایه روانشناختی زنان زندانی شهرستان تبریز بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را زنان زندانی در ندامتگاه مرکزی استان آذربایجان شرقی در سال 1398 به تعداد 654 نفر تشکیل دادند. از بین آن ها 60 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در یک گروه گواه و دو گروه آزمایش (هر گروه 20 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007) استفاده شد. شرکت کنندگان گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب آموزش راهبردهای مدیریت هیجانات (8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته دو جلسه) و ایمن سازی در برابر استرس (8 جلسه 90 دقیقه ای و هر هفته دو جلسه) دریافت کردند و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS21 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای مدیریت هیجانات و ایمن سازی در برابر استرس به طور معناداری باعث افزایش سرمایه روانشناختی شده است (01/0>P). نتایج نشان داد آموزش ایمن سازی در مقابل استرس اثربخشی بیشتری نسبت به راهبردهای مدیریت هیجانات بر سرمایه روانشناختی دارد (001/0>P). با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان از آموزش ایمن سازی در برابر استرس جهت افزایش سرمایه روانشناختی به طور مؤثرتری نسبت به راهبردهای مدیریت هیجانات در زنان زندانی استفاده کرد.
استعاره های جوانان ایرانی از ازدواج مبتنی بر نظریه استعاره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۳۸-۵
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی استعاره های جوانان از "ازدواج" مبتنی بر نظریه استعاره شناختی لیکاف و جانسون انجام شد. روش: رویکرد تحقیق حاضر کیفی است که با توجه به هدف مطالعه و دست یابی به تجارب زیسته ی افراد، از روش پدیدار شناسی استفاده کردیم. جامعه مورد مطالعه جوانان متأهل و مجردی بودند که در این زمینه تمایل به مصاحبه داشته و بر اساس اصل نمونه گیری نظری و اشباع داده ها با 13 نفر مصاحبه ها صورت گرفت. یافته ها: این بررسی چگونگی برداشت و درک جوانان ایرانی از مفهوم ازدواج را اینگونه نشان داد که ماهیت ازدواج، یک راه و مسیر هدفدار است که توسط همسران قابلیت ساخته و خلق شدن آن وجود دارد. وجود مبدأ، مقصد، هدفمندی، راهرو انسانی و حرکت و در نهایت ملزومات طی گذار سالم و موفق این راه به سمت مقصد، برای تبیین "راه" به مثابه مستعار منه "ازدواج" به خوبی دیده می شود. نتیجه گیری: یافته ها بیانگر آنند در این زمینه باید به رویکرد مشاوره تربیتی- آموزشی متوسل شد که هم زمان علاوه بر هدفمندی و مقصد حرکت زوجین در ازدواج، اهداف آنها در زندگی را در زمینه تغییرات ارزشی و معنایی ایجاد شده در اجتماع و گفتمان های دربرگیرنده همسران حول مفهوم ازدواج و زندگی مشترک نیز بررسی کند.
اثربخشی واقعیت درمانی بر راهبردهای مقابله ای و نشخوار فکری زوجین
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی واقعیت درمانی بر راهبردهای مقابله ای و نشخوار فکری زوجین بود مواد و روش کار: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی و شامل یک پیش آزمون و پس آزمون بود که در هر دو گروه آزمایش و گروه گواه انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به دفتر مشاوره سرای محله های منطقه 2و 9 شهر تهران بود که از بین افراد واجد شرایط، 30نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، به عنوان نمونه مورد پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش انتساب گردیدند و سپس گروه آزمایش 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دیدند. .ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر پرسشنامه نشخوار فکری یوسفی(1384) و پرسشنامه راهبردهای مقابله بیلینگز و موس (1981) بود.روش پژوهش آزمایشی باطرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود.روش آماری تحلیل داده ها، تحلیل کواریانس بود. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که واقعیت درمانی موجب کاهش نشخوار فکری و بهبود راهبردهای مقابله ای در زوجین می شود p<0/005) ). بحث و نتیجه گیری: در نتیجه با توجه به نتایج به دست آمده، دست اندرکاران امر مشاوره و روانشناسی می توانند جهت بهبود راهبردهای مقابله و کاهش نشخوار فکری از واقعیت درمانی استفاده کنند
اثربخشی نمایش درمانی برمیزان اضطراب کودکان کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر را می توان یکی از کارآمدترین ابزار و روش های تربیت آدمی در عصر امروز به شمار آورد که نتایج و آثارش در زمینه خلاقیت و سلامت روانی در کودکان را می توان دید. هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی نمایش درمانی بر میزان اضطراب کودکان کار بود. پژوهش حاضر از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و همچنین مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری مشتمل بر تمامی کودکان کار 12-8 سال شهر اهواز که در سال 1400- 1399 زیرنظر بهزیستی بودند. پرسشنامه مقیاس اضطراب کودکان اسپنس به عنوان پیش آزمون میان همه داوطلبین توزیع و تکمیل گردید و 30 کودک که دارای بیشترین نمره اضطراب در بین آزمودنی ها بودند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در 13 جلسه 90 دقیقه ای تحت نمایش درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام جلسه سیزدهم پس آزمون از هر دو گروه آزمایش و کنترل گرفته شد و آزمون پیگیری یک ماه بعد در هر دو گروه اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. نتایج نشان داد که نمایش درمانی هم در مرحله پس آزمون و هم در پیگیری در گروه آزمایش بر خلاف گروه کنترل، به طور معنی داری اضطراب کودکان کار را کاهش داده است. بر این اساس روش نمایش درمانی در کاهش اضطراب کودکان کار مؤثر است.
رابطه بدرفتاری های دوران کودکی و سلامت روان با میانجی اجتناب تجربه ای در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تعیین رابطه بدرفتاری های دوران کودکی و سلامت روان به واسطه نقش میانجی اجتناب تجربه ای در دانشجویان دختر انجام شد. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری شامل کلیه دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از بین آنها 366 دانشجو با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و مقیاس خودگزارشی کودک آزاری (CASRS)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) و پذیرش و عمل-نسخه دوم (AAQ-II) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر از طریق نسخه 26 نرم افزار های SPSS و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشانگر معناداری نقش میانجی اجتناب تجربه ای برای ارتباط بدرفتاری دوران کودکی با افسردگی (22/0 :β)، اضطراب (12/0 :β) و استرس (17/0 :β) بود. مطابق با نتایج پژوهش حاضر، بدرفتاری های دوران کودکی زمینه ساز استفاده از راهبرد اجتناب تجربه ای است که همین امر منجر به افزایش میزان افسردگی، اضطراب و استرس در قربانیان بدرفتاری دوران کودکی می شود.
ارائه مدل پیش بینی خودپنداره بر اساس مشکلات رفتاری-هیجانی با میانجی گری مهارت های زندگی در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی مشکلات هیجانی و رفتاری دانش آموزان از طریق مهارت های زندگی در دوره ابتدایی که مهمترین دوران شکل گیری شخصیت می باشد، می تواند نقش مهمی در آماده کردن برای زندگی در مراحل بعدی زندگی داشته باشد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ت ارائه مدلی بدر جهت پیش بینی خودپنداره بر اساس مشکلات رفتاری-هیجانی با میانجی گری مهارت های زندگی در دانش آموزان دوره ابتدایی می باشد. روش: روش توصیفی-همبستگی و گردآوری داده ها به صورت میدانی و از لحاظ نتایج، کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی مدارس شهر تهران که با توجه به جدول حجم نمونه جدول مورگان 253 نفر به صورت به صورت تصادفی انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای جمع داده ها از مقیاس های خودپنداره یی یسن چن (2004)، پرسشنامه مشکلات رفتاری-هیجانی سیاتل (1999)، پرسشنامه مهارت های زندگی ساعتچی و همکاران (1389) استفاده شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون های آمار توصیفی، جدول ماتریس همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS نسخه 25 و نرم افزار Amos تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مدل پیش بینی خودپنداره بر اساس مشکلات رفتاری-هیجانی با میانجی گری مهارت های زندگی در دانش آموزان دوره ابتدایی از برازش مناسبی برخودار است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست از تحقیق می توان گفت که خودپنداره بر اساس مشکلات رفتاری_ هیجانی با میانجی گری مهارت-های زندگی اثر مثبت معنی داری دارد که از همان انتدای زندگی می باید توسط والدین و مربیان مورد توجه قرار گیرد.
بررسی اثربخشی آموزش دقت و تمیز دیداری بر بهبود عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص با نوع خواندن (نارسا خوان) مقطع ابتدایی شهر مشهد در سال تحصیلی 1396
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
35 - 49
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش دقت و تمیز دیداری بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص با نوع خواندن (نارسا خوان) مقطع ابتدایی شهر مشهد در سال تحصیلی 1396می باشد. جامعه این پژوهش کلیه دانش آموزان دختر مبتلا به اختلال نارساخوانی در پایه های تحصیلی دوم و سوم می باشد که ابتدا یکی از مراکز اختلالات یادگیری شهر مشهد به صورت تصادفی انتخاب و سپس به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال خواندن انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در پیش آزمون هردو گروه، با آزمون تشخیصی سطح خواندن خرم نژاد، یارمحمدیان و عابدی (1391) مورد سنجش قرار گرفتند. سپس گروه آزمایش، آموزش های دقت و تمیز دیداری را طی هشت (8) جلسه دریافت کردند درحالی که گروه های کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. در انتها هر دو گروه با پرسشنامه ی با آزمون تشخیصی سطح خواندن خرم نژاد، یارمحمدیان و عابدی (1391) مجددا مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش دقت و تمیز دیداری باعث بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص با نوع خواندن (نارساخوان) گردیده است و فرضیه اصلی پژوهش در سطح معنی داری 05/0 تائید می شود. در ارتباط با مؤلفه های عملکرد خواندن، آموزش دقت و تمیز دیداری باعث بهبود مؤلفه های درک حروف، درک کلمه، صحیح خوانی، حافظه دیداری و نشانگان نارساخوانی در سطح معنا داری 05/0 شده است اما بر مؤلفه های حافظه شنیداری و درک متن، تأثیر معنا دار نداشته است.
پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس سلامت روان و سرمایه های روانشناختی زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
531 - 548
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس سلامت روان و سرمایه های روانشناختی زنان شاغل بود. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان شاغل مراجعه کننده به مرکز مشاوره اداره آموزش و پرورش منطقه 10 تهران بود که تعداد آن در بازه زمانی سه ماه تابستان 1399 برابر با 480 نفر و با توجه به تعداد کل جامعه و مراجعه به جدول کرجسی و مورگان، تعداد نمونه پژوهش برابر با 214 برآورد شد که این تعداد به صورت تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه استاندارد رضایت زناشویی انریچ (1998)، سلامت روان گلدبرگ و هیلر (۱۹۷۲) و سرمایه های روانشناختی لوتانز (2007) بود. یافته ها: سلامت روان و سرمایه های روانشناختی قادر به پیش بینی رضایت زناشویی زنان شاغل می باشد، با توجه به مقدار Beta سلامت روان سهم بیشتری در پیش بینی رضایت زناشویی زنان شاغل دارد(05/0>P). نتیجه گیری: معناداری مولفه های سرمایه روانشناختی می تواند سبب افزایش رضایت زناشویی باشد؛ به عبارت دیگر معناداری سرمایه روان شناختی به گونه ای غیر مستقیم و در تعامل با سلامت روان می تواند سبب افزایش رضایت زناشویی شود.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک های هیجانی (ESQ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان داده است پرسشنامه سبک های هیجان (کسبیر، گاسیورواسکا، گلدمن، هیرشبرگ و دیویدسون، 2019) بر اساس مطالعات جدید عصب شناختی هیجان ها در موقعیت های بالینی و پژوهشی ساخته شده است. با توجه به اینکه عملکرد هیجانی که از نشانگرهای سلامت و اختلال به شمار می رود، تحت تأثیر ساختارهای فرهنگی اجتماعی هست، با این وجود، در زمینه عینی سازی و درستی آزمایی این ابزار در فرهنگ ایرانی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک های هیجان (ESQ) انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی می باشد، که در آن از شاخص های توصیفی، ضرایب قابلیت اعتماد، درستی آزمایی و تحلیل ساختار عاملی برای برآورد ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سبک های هیجان استفاده شد. در این راستا، از جامعه دانشجویان دانشگاه تبریز تعداد 357 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و به پرسشنامه سبک های هیجان پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از روش CFA نشان داد مدل شش عاملی از برازش بهتری برخوردار است و ضرایب آلفای کرونباخ نیز نشان داد که شش عامل استخراج شده از ضریب قابلیت اعتماد مطلوبی بین 0/62 تا 0/68 برخوردار است. نتیجه گیری: بر این اساس می توان نتیجه گرفت که این پرسشنامه ابزار مناسبی برای اندازه گیری سبک های هیجان به شمار می آید و در پژوهش ها و موقعیت های بالینی به عنوان یک ابزار معتبر قابل استفاده می باشد.
پیش بینی سازگاری اجتماعی براساس سبک های دلبستگی و راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش های پیشین به طور گسترده، عوامل مرتبط باسازگاری اجتماعی را شناسایی کرده اند، اما علی رغم اهمیت قابل توجه نقش روابط اولیه، سبک های دلبستگی و تأثیرات آن در روابط آتی، مطالعات اندکی به بررسی ارتباط بین سبک های دلبستگی و سازگاری اجتماعی پرداخته اند. باتوجه به اهمیت تحولی دوران نوجوانی و تغییرات غیرقابل اغماض آن در روابط اجتماعی، درک کافی از نقش نظم دهی شناختی هیجان در تبیین سازگاری اجتماعی وجود ندارد. همچنین می توان گفت فقدان راهبردهای سازش یافته نظم دهی شناختی هیجان از عوامل اساسی ناسازگاری در دوران نوجوانی است. هدف: پژوهش حاضر باهدف پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس سبک های دلبستگی و نظم دهی شناختی هیجان انجام شد. روش: این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است. در این پژوهش 337 دانش آموز دختر در مقطع دبیرستان به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان درخواست شد تا مقیاس سازگاری بل (بل، 1934)، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (هازن و شیور، 1987) و مقیاس نظم دهی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد و کلیه مراحل با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش نمره فرد در راهبردهای سازش یافته نظم دهی شناختی هیجان (0/05 p<، 0/6 r=) و سبک دلبستگی ایمن (0/05 p< ، 0/49 =r) سازگاری اجتماعی افزایش می یابد. از سوی دیگر نتایج پژوهش نشان داد که با کاهش نمره فرد در راهبردهای سازش نایافته نظم دهی شناختی هیجان (0/05 p< ، 0/54- =r)، سبک دلبستگی دوسوگرا (0/05 p< ، 0/31- = r) و سبک دلبستگی اجتنابی (0/05 p< ، 0/30- =r) سازگاری اجتماعی افزایش می یابد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که ترکیب متغیرهای پژوهش به طور معنی داری با سازگاری اجتماعی رابطه دارند و 54 درصد از واریانس آن را تبیین می کنند ( 0/05 p< ، 0/54 = R2). نتیجه گیری: وجود حساسیت و پاسخگویی در مراقبت و هیجان ها نقشی اساسی در سازگاری اجتماعی دارند. استفاده از مداخلات مبتنی برترمیم سبک های دلبستگی و آموزش راهبردهای سازش یافته نظم دهی شناختی هیجان در ارتقاء سازگاری اجتماعی مؤثر است
اثربخشی روایت درمانگری با تأکید بر لحظات نوآور بر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان دختران دچار خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (فروردین) ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
۱۶۲-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی، به یکی از مسائل شایع و نگران کننده در بین نوجوانان دختر تبدیل شده است. یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در بروز رفتارهای خودآسیب زنی، هیجان های منفی هستند. پژوهش های انجام شده اثربخشی روش های محدودی را روی اختلال شخصیت مرزی بررسی کرده اند و اثربخشی روایت درمانگری بر روی دختران دچار خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی مورد توجه قرار نگرفته است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانگری با تأکید بر لحظات نوآور بر راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در دختران نوجوان دچار خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه دانش آموزان دختر دوره اول و دوم متوسطه خودآسیب رسان بدون قصد خودکشی بودند که از سال 1394 تا 1399 به مرکز مشاوره دانش آموزان شهید فهمیده شهرستان بناب ارجاع شده بودند. در این پژوهش برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، به طوری که 30 نفر از دانش آموزان با سابقه خود آسیب زنی بدون قصد خودکشی که دارای راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی سازش یافته پایین تر و راهبردهای تنظیم شناختی هیجانی سازش نایافته بالاتر بودند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش در معرض 8 جلسه روایت درمانی با اقتباس از برنامه مداخله ای وایت و اپستون (1990) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. پس از آن پس آزمون برای هر دو گروه اجرا گردید. یافته ها: روایت درمانگری با تأکید بر لحظات نوآور، بر بهبود راهبردهای تنطیم شناختی هیجان تأثیر معنادار داشت (0/00>p). نتیجه گیری: با توجه به یافته پژوهش حاضر، می توان گفت روایت درمانگری با تأکید بر لحظات نوآور، روش مداخله ای مناسبی برای بهبود راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در دختران با خودآسیب زنی بدون گرایش به خودکشی است.
مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برکنترل خشم نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل خشم نوجوانان دختر بود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم و یازدهم متوسطه دوم شهر کرج در سال 1400-1399 تشکیل دادند که از بین آن ها به صورت در دسترس 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه کنترل خشم نواکو (AI) (1994) بود. مداخله آموزش گروهی ذهن مشفق طی 8 جلسه 5/1ساعته و مداخله آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی طی10 جلسه 5/1 ساعته انجام شد؛ اما گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده های پژوهش، به روش تحلیل واریانس آمیخته (با اندازه گیری مکرر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد آموزش گروهی ذهن مشفق و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کنترل خشم نوجوانان موثر است (05/0>P). همچنین یافته ها نشان داد بین اثربخشی دو مداخله آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کنترل خشم تفاوتی مشاهده نشد (05/0<p). نتیجه گیری می شود آموزش گروهی ذهن مشفق و آموزش گروهی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در کنترل خشم نوجوانان دختر موثر می باشند.
رابطه بین سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی با اختلال خواب نوجوانان: نقش میانجی اعتیاد به اینترنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی با اختلال خواب نوجوانان با میانجیگری اعتیاد به اینترنت انجام گرفت. روش پژوهش از نظر هدف بنیادی و به لحاظ روش از نوع توصیفی- همبستگی بود..جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 6470 نفر بود که از میان آن ها و بر اساس جدول مورگان نمونه ای به تعداد 398 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و با پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ بویس و همکاران (1989) (PSQI)، پرسشنامه سبک های تربیتی فرزندپروری شیفر نقاشیان (1358) (PSQ)، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال هازن و شیور (1987) (AASQ) و آزمون اعتیاد به اینترنت یانگ (1998) (IAT) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و نرم افزار SPSS 23 و AMOS 23 استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک فرزند پروری محبت به طور مستقیم (01/0>p) و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت به صورت غیرمستقیم (05/0>p) با اختلال خواب نوجوانان اثر معنادار دارد. سبک فرزندپروری کنترل به طور غیر مستقیم و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت با اختلال خواب نوجوانان رابطه معنادار دارد (05/0>p). همچنین سبک دلبستگی اضطرابی به طور مستقیم و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت به صورت غیر مستقیم با اختلال خواب رابطه معنادار دارد (05/0>p). سبک دلبستگی اجتنابی به طور مستقیم (01/0>p) و با میانجیگری اعتیاد به اینترنت به صورت غیرمستقیم (05/0>p) با اختلال خواب نوجوانان اثر معنادار دارد. لذا با توجه به یافته های پژوهش حاضر سبک های فرزندپروری ناکارآمد و سبک های دلبستگی ناایمن با میانجیگری اعتیاد به اینترنت می تواند خواب نوجوانان را مختل کند.
مطالعه کیفی نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار و شاغل با همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پژوهش کیفی با هدف مطالعه نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار و شاغل با همسرانشان بود. جامعه مورد مطالعه شامل زنان متأهل خانه دار و شاغل ساکن در شهر تهران در سال1399 که فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی را تماشا می کردند. از میان این جامعه نمونه گیری به روش هدفمند به صورت گلوله برفی و تا حد اشباع انجام گرفت. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمع آوری شد و یافته های پژوهش به شیوه تحلیل مضمون، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. پس از تحلیل محتوای مصاحبه ها و کدگذاری آنها، در ارتباط با نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار با همسر، 9 مضمون و زنان شاغل 8 مضمون اصلی استخراج گردید. یافته های پژوهش نشان داد، نقش فیلم های نمایشی شبکه های فرامرزی بر نحوه تعامل زنان خانه دار و شاغل با همسرانشان، به ترتیب شامل دو مضمون هسته ای "اگرچه بی ثباتی خانواده ها در فیلم های فرامرزی مورد نکوهش زنان خانه دار است اما سبک زندگی و نحوه تعاملات آنان متأثر از این فیلم ها قرار گرفته است" و "اگرچه بی ثباتی خانواده ها در فیلم های فرامرزی مورد نکوهش زنان شاغل است اما سبک زندگی مجلل، تعاملات رمانتیک و ارتباطات راحت در این فیلم ها، مورد انتظار آنان است"، می باشد. بر اساس نتیجه بدست آمده فیلم های شبکه فرامرزی بر تعاملات زنان در زندگی زناشویی آنان تاثیر می گذارد.
بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان پذیرش و تعهد با واقعیت درمانی گلاسر بر نگرش به زندگی و اضطراب اجتماعی زنان سرپرست خانوار
حوزههای تخصصی:
سرپرست خانوار در معرض آسیب های روان شناختی و اجتماعی شدن قرار ندارند و بر همین اساس باید به دنبال شناسایی و کاربرد مداخلات روانشناسی مؤثر در جهت کاهش این آسیب ها بود. این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد با واقعیت درمانی کالا در بر نگرش به زندگی و اضطراب اجتماعی زنان سرپرست خانوار با نشانه های اضطراب اجتماعی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار مراجعه شده به کلینیک مددکاری اجتماعی یارا شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود که ازاین بین، ۴۵ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت درمانی گلاسر) و کنترل قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده شامل شاخص نگرش به زندگی باتیستا و الموند (۱۹۷۳) و مقیاس اضطراب اجتماعی جرابک (۱۹۹۶) بود. آنالیز داده ها با روش تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نسخه ۲۶ نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج آنالیز داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد واقعیت درمانی گلاسر بر بهبود نگرش به زندگی و اضطراب اجتماعی در زنان سرپرست خانوار با نشانه های اضطراب اجتماعی مؤثر است. تفاوت میانگین گروه واقعیت درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در این متغیرها غیر معنادار بود. بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، در مورد زنان سرپرست خانوار، متخصصان حوزه باعث می توانند مداخلات واقعیت درمانی و درمان پذیرش و تعهد را به منظور بهبود اضطراب اجتماعی و نگرش به زندگی در آن ها مورداستفاده قرار دهند.
مدل یابی روابط ساختاری مهارت های تدریس معلمان بر اساس رفتار شهروندی سازمانی با میانجیگری توانمند سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه منابع انسانی، مهمترین و ارزشمندترین سرمایه های سازمانی هستند که بر موفقیت و بالندگی سازمانها تاثیر میگذارند. توانمند سازی معلمان به دلیل نقش و اهمیتی که در فرآیند تعلیم و تربیت دارند، می تواند نقش بسزایی در بهبود بخشی فعالیت های نظام آموزشی داشته باشد و باعث شکل گیری نظام آموزشی موثر، باداوام و با کیفیت شود، لذا پژوﻫﺶ حاضر ﺑﺎ ﻫﺪف تدوین مدل ﺳﺎﺧﺘﺎری مهارت های تدریس معلمان بر اساس رفتار شهروند سازمانی با میانجی گری توانمند سازی اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. روش: پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی است. ﻧﻤﻮﻧﻪ ﭘﮋوﻫﺶ 380 معلم شاغل در دبیرستان های کلان شهر کرج در سال تحصیلی 98-1397 بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مهارت های تدریس حاجی زاده(1390)، توانمند سازی اسپریتزر(2012) و رفتار شهروندی سازمانی دیپائولا و همکاران(2004) استفاده شد. با به کارگیری نرم افزارهای PASW و LISRE از تحلیل مدل معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی با داده ها برخوردار است و مهارت های تدریس با میانجیگری توانمند سازی اثر غیر مستقیم و معناداری بر رفتار شهروندی سازمانی دارد. همچنین غیر از مؤلفه تکنولوژی آموزشی بقیه ابعاد مهارت های تدریس، اثر مستقیمی بر توانمند سازی معلمان دارند. نتیجه گیری : با توجه با یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای رشد رفتار شهروندی سازمانی در معلمان باید به توانمند سازی آنها توجه داشت و برای رشد توانمند سازی باید مهارت هایی مانند طراحی، ارزشیابی و روش تدریس را تقویت نمود.
اثربخشی درمان تحمل ابهام بر بلاتکلیفی، نگرانی و سرزندگی مادران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دارای فرزند کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
21 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان تحمل ابهام بر بلاتکلیفی، نگرانی وسرزندگی مادران دارای اختلال اضطراب فراگیر دارای فرزند کم توان ذهنی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر که واجد معیارهای ورود به پژوهش بودند انتخاب و در دو گروه قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی، پرسشنامه نگرانی پنسلوانیا و پرسشنامه سرزندگی ذهنی بود. پس از اجرای پیش آزمون،گروه آزمایش طی12 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی تحت درمان تحمل ابهام قرار گرفتند. داده ها با تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها نشان داد درمان تحمل ابهام بر بلاتکلیفی، نگرانی و افزایش سرزندگی مادران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دارای فرزند کم توان ذهنی موثر بود. بنابراین می توان از این روش درمانی در جهت کاهش بلاتکلیفی، نگرانی و افزایش سرزندگی استفاده کرد.
اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زناشویی بر سواد عاطفی، سازگاری زوجین، دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی در زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
632 - 653
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زناشویی بر سواد عاطفی، سازگاری زوجین، دلزدگی زناشویی و تحمل پریشانی در زوجین مراجعه کننده به کلینیک های شهرستان گنبد بود. روش پژوهش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین مراجعه کننده به کلینیک های شهر گنبد در سال 1400- 1399 می باشد. جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. حجم نمونه برابر با 32 نفر در نظر گرفته شد که آزمودنی ها به طور تصادفی در دوگروه آزمایش (16 نفر) و گروه گوااه (16 نفر) قرار گرفتند. در این طرح، آموزش زوج درمانی هیجان محور جانسون (1997) در هشت جلسه به مدت90 دقیقه برگزار شد. ابزارهای پژوهش پرسشنامه سواد عاطفی مقیاس کارکردهای روانشناختی خانواده ایرانی کیمیایی (1388)، مقیاس سازگاری زناشویی اسپانیر(DAS) (1976)، مقی اس دلزدگی زن اشویی پاینز (1996) و پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بود. برای تحلیل نتایج از روش تحلیل واریانس اندازه مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثربخشی آموزش غنی سازی روابط زناشویی بر سواد عاطفی (34/51=F، 001/0=P)، سازگاری زوجین (03/46=F، 001/0=P)، دلزدگی زناشویی(07/48=F، 001/0=P) و تحمل پریشانی86/032=F، 001/0=P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: بنا براین می توان از این مداخله به عنوان بخشی از مداخلات درمانی به طور موثر در سازگاری زناشویی و کاهش دلزدگی و افزایش تحمل پریشانی زوجین متعارض استفاده نمود
اثربخشی توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر تعهد زناشویی و مهارت های ارتباطی در زوجین در معرض طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
264 - 284
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر تعهد زناشویی و مهارت های ارتباطی در زوجین در معرض طلاق بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری زوجین در معرض طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق شهر اصفهان بودند. از این بین، 40 زوج به شیوه هدفمند بر مبنای ملاک های ورود انتخاب و سپس به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 20 زوج) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی کوئین دام (2004) بود. گروه آموزش توانبخشی روان شناختی تلفیقی طی ده جلسه از طریق بسته آموزشی تدوین شده تحت آموزش قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر افزایش سطح تعهد (70/186=F؛ 001/0=p) و مهارت های ارتباطی (56/20=F؛ 001/0=p) اثربخش است؛ و این اثربخشی در مرحله پیگیری پایدار بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر ارتقاء تعهد زناشویی و مهارت های ارتباطی زوج های در آستانه طلاق، می توان این آموزش تلفیقی را در مراکز مشاوره روان شناختی طلاق استفاده کرد.