فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۶۱ تا ۴٬۳۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پدیده طلاق یکی از پیچیده ترین مشکلات زندگی زناشویی در تمام جوامع به شمار می رود و این پیچیدگی به دلیل نقش عوامل گوناگون در بروز این پدیده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری و خودکارآمدی در زنان مطلقه انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون و پیگیری سه ماه، با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مطلقه شهر همدان که بین سال های 1401-1398 به دادگاه خانواده شهرستان همدان مراجعه کرده بودند که از میان آنها 60 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و سپس با جایگزینی تصادفی در 3 گروه واقعیت درمانی ، پذیرش و تعهد و کنترل قرار داده شدند (هر گروه 20 نفر). ابزار پژوهش شامل پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد Twohig (200۶)، پروتکل واقعیت درمانی (2013) که هفته ای یکبار به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای برگزار شد و دو پرسشنامه مسئولیت پذیری Gough (1982) و خودکارآمدی عمومی Sherer و همکاران (1982) بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزارSPSS-25 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که هر دو روش درمانی باعث افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی این زنان شده اند. (0/001=P) به علاوه یافته ها نشان می دهند که درمان پذیرش و تعهد در افزایش خودکارآمدی موثرتر بوده است و واقعیت درمانی در افزایش مسئولیت پذیری موثرتر بوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی را برای افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی زنان مطلقه استفاده نمود. البته برای افزایش خودکارآمدی بهتر است درمان پذیرش و تعهد خط نخست درمان باشد. و برای مسئولیت پذیری واقعیت درمانی. بنابراین درمانگران و مشاوران می توانند برای افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی از این دو شیوه استفاده نمایند.
ارزشیابی موقعیت نورون های آینه ای بر روی پیوستار اطلاعات در علوم اعصاب تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اگرچه علوم اعصاب تربیتی یک منبع اطلاعاتی ارزشمند برای تعلیم و تربیت است، اما بخشی از مفاهیم و اطلاعاتی که با عنوان کاربردهای آموزشی علوم اعصاب منتشر و تبلیغ می شود اطلاعات معتبر نیستند. هرگونه مفهوم یا راهبرد آموزشی در این حوزه باید مورد ارزشیابی قرار گیرد به این منظور که درجه اعتبار علمی و تناسب تربیتی آن مشخص گردد. مطالعه حاضر به هدف معرفی یک چارچوب برای ارزشیابی اطلاعات در حوزه علوم اعصاب تربیتی با تمرکز بر مفهوم نورون های آینه ای انجام شد. روش کار: این مقاله از طریق مروری بر نتایج مطالعات گذشته ضمن توصیف پیوستار دسته بندی اطلاعات در علوم اعصاب تربیتی به تعیین موقعیت نورون های آینه ای بر روی این پیوستار می پردازد. یافته ها: برای تفکیک اطلاعات معتبر از اطلاعات فاقد اعتبار در حوزه علوم اعصاب تربیتی می توان آنها را بر روی یک پیوستار ترسیم کرد که در یک طرف آن اطلاعات تثبیت یافته و در طرف دیگر افسانه های عصبی قرار دارند. برخی مفاهیم هم هستند که به آنها نظرورزی هوشمندانه گفته می شود که ممکن است در آینده به دسته افسانه های عصبی بپیوندند یا این که به اطلاعات تثبیت یافته تبدیل شوند. مفهوم نورون های آینه ای یکی از مفاهیمی که در دهه های گذشته مورد توجه متخصصین علوم اعصاب قرار گرفته و ترجمه آن به کاربردهای تربیتی نیز مورد استقبال واقع شده است. مرور مطالعات درباره نورون های آینه ای بیانگر آن است که این مفهوم در دسته نظرورزی هوشمندانه قرار دارد، چرا که هنوز درباره اعتبار نتایج مطالعات مرتبط با این حوزه مناقشه وجود دارد. نتیجه گیری: مفهوم نورون های آینه ای یک نظرورزی هوشمندانه است که نیازمند کاوش و بررسی بیشتر است و بنابراین هر گونه استخراج یا استنتاج کاربردهای تربیتی از نتایج مطالعات مرتبط با نورون های آینه ای باید با احتیاط صورت پذیرد.
پیش بینی گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان بر اساس آشفتگی های روان شناختی و سلامت در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
۲۰۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان بر اساس آشفتگی های روان شناختی و سلامت در خانواده بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان شهر بجنورد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین، 310 نفر با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه استعداد اعتیاد، مقیاس آشفتگی روان شناختی، و مقیاس سلامت خانواده اصلی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ابعاد آشفتگی های روان شناختی (افسردگی، اضطراب، و استرس) با گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان رابطه مثبت و معنادار، و سلامت در خانواده با گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان همبستگی منفی و معنادار داشت. نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که افسردگی، سلامت در خانواده، اضطراب، و استرس به ترتیب 22 درصد، 26 درصد، 27 درصد، و 24 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی را تبیین کردند. مولفه های این دو متغیر به طور همزمان با هم توانستند 27 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی را تبیین کنند. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، آشفتگی های روان شناختی و سلامت در خانواده می توانند باعث بروز و تداوم گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان گردند. در نتیجه، طراحی مداخلات مبتنی بر بهبود این ویژگی ها به عنوان مبنایی برای کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی این گروه از افراد پیشنهاد می شود.
The Relationship between Depression with Cognitive Fusion and Defense Mechanisms
حوزههای تخصصی:
Depression is one of the most common mental illnesses in the world, so it is important to know it as well as possible to design interventions to reduce it in society. The present study was conducted with the aim of investigating the relationship between depression with cognitive fusion and defense mechanisms. This research is descriptive-correlation type. The research population was the students of Kashan University in the academic year of 2023-2024, and 350 of them were selected by convenience sampling method. Research tools included Beck Depression Inventory-II (BDI-II), Cognitive Fusion Questionnaire (CFQ) and Defense Mechanisms Questionnaire-40 (DSQ-40). Data analysis was done using SPSS-26 software and Pearson correlation coefficient. The obtained findings showed that depression is positively correlated with cognitive fusion and immature and neurotic defense mechanisms (P < 0.01). But the relationship between depression and mature defense mechanisms such as humor and sublimation was negative and significant (P < 0.01). These findings show that depression is related to unhealthy thought processes such as cognitive fusion and immature and neurotic defense mechanisms, and therefore attention should be paid to this issue in the field of treatment.
بررسی روانشناختی پتانسیل حرکتی وابسته به رویداد در نواحی مختلف مغز در اجرای تکلیف ساده و پیچیده
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تمرین در یک مهارت خاص نه تنها منجر به عملکرد بهتر در حرکت می شود، بلکه تعدیل و تنظیمات عصبی در مناطق مختلف مغز را نیز ایجاد می کند. هدف: هدف این مطالعه بررسی روانشناختی پتانسیل حرکتی وابسته به رویداد در نواحی قشری مرتبط با حرکت حین اجرای تکالیف ساده و پیچیده بود. روش: نوع پژوهش، نیمه آزمایشی و طرح اجرا پس آزمونی تک مرحله ای بدون گروه کنترل بود. شرکت کنندگان تحقیق حاضر را کلیه بازیکنان تنیس روی میز مرد راست دست ۲۰ تا ۳۲ ساله شهر تهران در سال ۱۳۹۸ تشکیل دادند، که تعداد ۸ نفر نمونه به صورت در دسترس انتخاب شدند. جمع آوری داده ها در محل آزمایشگاه ملی نقشه پردازی مغز انجام شد. همچنین از پرسشنامه دست برتری آنت (۱۹۷۰)، تست چشم برتری کارت سوراخ دار (۱۹۱۰)، دستگاه توپ انداز روبوپونگ نیوجی مدل ۲۰۵۰، آزمون ویژه ضربات تنیس روی میز (۲۰۱۶)، جهت ثبت سرعت از رادارگان و به منظور اندازه گیری دقت از دوربین و امتیازدهی داوران استفاده شد. همچنین از آزمون آماری تحلیل واریانس دوراهه جهت بررسی تفاوت ها در دو سطح پیچیدگی تکلیف در نرم افزار SPSS نسخه ۲۴ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، دامنه پتانسیل حرکتی در ناحیه قشر حرکتی اولیه در تکلیف ساده نسبت به تکلیف پیچیده دامنه بیشتری داشت (۰/۰۱۲=P)، اما نواحی قشر پیش حرکتی (۰/۰۰۸=P) و قشر آهیانه ای خلفی (۰/۰۲۶=P) تکلیف پیچیده دامنه بیشتری نسبت به تکلیف ساده داشتند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که دامنه پتانسیل حرکتی به سطح پیچیدگی تکلیف وابسته است. از این رو پیشنهاد می شود در بررسی پتانسیل های وابسته به رویداد، تکالیف با سطح پیچیدگی مختلف مد نظر قرار گیرد.
مقایسه کارکردهای اجرایی عینی و ذهنی بیماران مزمن کلیوی دیالیزی و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
۱۷۳۲-۱۷۱۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: بیماری کلیوی مزمن یکی از مشکلات فراگیر سلامت عمومی می باشد. این بیماری با نقص های شناختی گسترده ای مرتبط است که از آن بین می توان به توجه دیداری، سرعت روانی حرکتی و کارکرد اجرایی اشاره کرد. در اغلب پژوهش های انجام شده در این حوزه، از نگاه ترکیبی در سنجش کارکردهای اجرایی و ارزیابی هر دو نوع کارکردهای اجرایی عینی و ذهنی استفاده نشده و این مانع کسب دانشی یکپارچه در این حوزه بوده است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی عینی و ذهنی بین بیماران مزمن کلیوی دیالیزی و افراد بهنجار بود. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی است و جامعه پژوهش حاضر شامل تمام بیماران مزمن کلیوی دیالیزی است که در سال 1401 تا 1402 برای درمان به بیمارستان و کلینیک لبافی نژاد شهر تهران مراجعه کرده بودند. برای تعیین حجم نمونه از نرم افزار Gpower استفاده شد و برای هر گروه 39 نفر در نظر گرفته شد که این افراد به شیوه هدفمند انتخاب شدند و ابزارهای پژوهش که شامل آزمون مجموعه خودکار تست عصب روانشناسی کمبریج (مجموعه شناخت کمبریج، 2012) و مقیاس نارسایی کارکردهای اجرایی (بارکلی، 2012) بود را تکمیل کردند و داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS 21 و تحلیل واریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته ها: نتایچ تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین دو گروه بیماران مزمن کلیوی دیالیزی و بهنجار از لحاظ کارکردهای اجرایی عینی فراخنای فضایی - دیداری، تعداد خطاهای حافظه فعال فضایی، مسائل حل شده با حداقل حرکت و میانگین حرکات در مسائل سخت تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین بین دو گروه بیماران مزمن کلیوی دیالیزی و بهنجار از لحاظ کارکردهای اجرایی ذهنی خودسازماندهی/حل مسأله و خودکنترلی/بازداری تفاوت معنادار وجود داشت (05/0 p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود به نقش کارکردهای اجرایی عینی و برخی کارکردهای اجرایی ذهنی در شناسایی زودهنگام آسیب های ساختاری و کارکردی مغزی بیماران مزمن کلیوی دیالیزی توجه ویژه اختصاص داده شود.
اثربخشی روش تلفیقی طرحواره درمانی با آموزش اختصاصی سازی حافظه بر افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری دانشجویان دارای طرحواره های ناسازگار اولیه: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آذر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۹
1840-1821
حوزههای تخصصی:
زمینه: افراد دچار افسردگی اساسی و اضطراب عموماً دچار طرحواره های ناسازگار اولیه متعدد و بیش کلی گرایی حافظه در بازیابی خاطرات هستند. از سوی دیگر بیش کلی گرایی حافظه، انتقال طرحواره های ناسازگار اولیه را از مادر به کودک تسهیل می کند. در مورد اثربخشی روش تلفیقی طرحواره درمانی و آموزش اختصاصی سازی حافظه بر افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری دانشجویان دارای طرحواره های ناسازگار اولیه، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی روش تلفیقی طرحواره درمانی با آموزش اختصاصی سازی حافظه بر افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری دانشجویان دارای طرحواره های ناسازگار اولیه بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع مورد منفرد با طرح ABA بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه اصفهان در سال 1401 بود. نمونه ی پژوهش نیز شامل چهار دانشجوی مبتلا به افسردگی اساسی با نمرات بالا در سطح اضطراب و نشخوار فکری بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته بر اساس DSM5، پرسشنامه طرحواره یانگ - فرم کوتاه 90 سؤالی (یانگ، 1999)، پرسشنامه افسردگی بک-II (بک، 1996)، پرسشنامه نشخوار فکری (نولن - هوکسما و مارو، 1991)، پرسشنامه اضطراب بک (بک، 1998) و آزمون حافظه سرگذشتی (ویلیام و برودبنت، 1986) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نمودار روند، درصد داده های ناهمپوش، درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، روش تلفیقی طرحواره درمانی با آموزش اختصاصی سازی حافظه بر افسردگی شرکت کنندگان با میانگین درصد بهبودی 30/55 پس از مداخله و اضطراب با میانگین درصد بهبودی 30/65 پس از مداخله مؤثر است، اما مداخله بر روی نشخوار فکری شرکت کنندگان با میانگین درصد بهبودی 39/1 مؤثر نیست. همچنین این روش در کاهش بیش کلی گرایی حافظه شرکت کنندگان مؤثر است. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی مداخله تلفیقی حاضر بر افسردگی و اضطراب و کاهش بیش کلی گرایی حافظه، استفاده از آموزش اختصاص سازی حافظه در خلال جلسات طرحواره درمانی به عنوان یک تکنیک در کنار سایر تکنیک های تجربی، هیجانی، شناختی و رفتاری پیشنهاد می شود.
تدوین مدل ساختاری عوامل مؤثر بر طرد همسالان در مقطع ابتدائی: یک پژوهش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۷
216 - 240
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر با توجه به سهم مؤثر طرد همسالان در مشکلات روان شناختی کودکان که گاهی به آینده نیز تعمیم پیدا می کرد، این سازه در ادبیات پژوهشی به شکلی بسیار جدی تر پا به عرصه وجود گذاشته است. هدف اصلی پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری طرد همسالان بر پایه یک طرح پژوهشی آمیخته (کمّی - کیفی) بود. در قسمت کیفی با تکیه بر نظرات متخصصین تعلیم و تربیت و آموزگاران پایه ششم و نیز پیشینه پژوهشی مدل ساختاری عوامل مؤثر بر طرد همسالان با تکیه بر روش مثلث سازی طراحی گردید. بدین صورت که در آن متغیرهای مکنون ضعف های خانوادگی، ضعف در درک دیگران و ضعف در زبان و تعامل به صورت غیرمستقیم و سازه های مشکلات روان شناختی، ضعف های تحصیلی و عدم جذابیت ظاهری به صورت مستقیم بر طرد همسالان تأثیر می گذاشتند. در قسمت کمّی، جامعه مدنظر شامل کلیه دانش آموزان دبستانی شهر کرمانشاه در سال 97- 1396 بود که تعداد 311 نفر از ایشان به عنوان نمونه و به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به ابزاری محقق ساخته پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد. بعد از تأیید روایی و پایائی مدل مفهومی، نتایج برازش مدل نشان دهنده تأیید آن بود. درمجموع می توان گفت که نتایج پژوهش حاضر می تواند الهام بخش اولیا، آموزگاران و سیاست گذاران آموزشی باشد و آن ها را در فرایند پیگیری و یا درمان کمک شایانی بنماید.
طراحی الگوی پیدایش اثر منسانی در انتخاب مدیران سازمان های دولتی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری (مورد مطالعه: سازمان های دولتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پیدایش اثر منسانی در سازمان های دولتی با روش مدلسازی ساختاری تفسیری انجام شده است. روش: این پژوهش برپایه پژوهش های آمیخته و به صورت کیفی و کمی در فلسفه قیاسی استقرایی می باشد و از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر خبرگان مشتمل بر استادان دانشگاه در حوزه مدیریت رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی و همچنین مدیران ارشد سازمان های دولتی می باشند که اعضای نمونه آن با روش نمونه گیری در دسترس و براساس اصل کفایت نظری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختار یافته است که روایی و پایایی آن به ترتیب با استفاده از روایی نظری و پایایی درون کدگذار و میان کد گذار آزمون شد، همچنین ابزار گرداوری اطلاعات در بخش کمی پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با روش روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون سنجیده شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و کدگذاری با نرم افزار اطلس تی استفاده شد. همچنین به منظور تحلیل کمی از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده گردید.یافته ها: یافته های این پژوهش مشتمل بر عوامل موثر بر شکل گیری پدیده ی اثر منسانی و ارائه مدل آن است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش مشتمل بر طراحی الگوی پیدایش اثر منسانی است، مدل اثر منسانی در این پژوهش در چهار سطح اصلی و براساس بسترهای شکل گیری، علل اثر منسانی، ابعاد اثر منسانی و پیامدهای آن تدوین شده است.
نقش ویژگی های شخصیتی و هوش معنوی در پیش بینی خودکارآمدی زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه روان شناسی اسلامی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
117 - 135
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خودکارآمدی بر اساس هوش معنوی و پنج عامل بزرگ شخصیت صورت گرفت. تحقیق حاضر کاربردی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را تمامی زنان دانشجوی مراکز آموزش عالی خواهران قم تشکیل دادند که بر اساس فرمول تاباچنیک، فیدل و آلمن، 150 نفر از آن ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های خودکارآمدی بندورا، هوش معنوی عبداللّٰه زاده و همکاران، و پرسشنامه شخصیتی نئو بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان و گام به گام صورت گرفت و یافته ها نشان داد که بین هوش معنوی و ویژگی های شخصیتی با خودکارآمدی رابطه وجود دارد. نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که پیش بینی خودکارآمدی بر اساس هوش معنوی و ویژگی های شخصیت معنادار بود و متغیرهای پیش بین به خوبی توانستند متغیر ملاک را پیش بینی کنند. بنابراین، با توجه به قدرت پیش بینی کنندگی متغیرهای بررسی شده در این پژوهش، مشاوران و درمانگران در مراکز مشاوره می توانند در روش ها و درمان های شان به این متغیرهای هوش معنوی و پنج عامل بزرگ شخصیت، که می تواند خودکارآمدی افراد را تحت الشعاع قرار دهد، توجه ویژه کنند.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس تاب آوری نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
6 - 31
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس تاب آوری نوجوان (Oshio et al., 2002) در بین گروهی از نوجوانان دختر انجام شد. در مطالعه همبستگی حاضر، 486 نوجوان دختر که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، به مقیاس تاب آوری نوجوان (Oshio et al., 2002)، مقیاس ذهن آگاهی نوجوان و بزرگ سال (Droutman et al., 2018)، مقیاس باز ارزیابی شناختی (Gross & John, 2003) و فهرست مقابله فعال (Greenglass et al., 1999) پاسخ دادند. به منظور تعیین روایی عاملی مقیاس تاب-آوری نوجوان از روش آماری تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش اوبلیمین و به منظور تعیین روایی ملاکی مقیاس از همبستگی بین زیرمقیاس های تاب آوری با ذهن آگاهی، باز ارزیابی شناختی و مقابله فعال، استفاده شد. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی نشان داد که مقیاس تاب آوری نوجوان از چهار عامل جهت گیری مثبت نسبت به آینده، نظم بخشی هیجانی، نوجویی و بردباری، تشکیل شد. ضرایب همبستگی بین ابعاد تاب آوری با ذهن آگاهی، باز ارزیابی شناختی و مقابله فعال، از روایی ملاکی مقیاس تاب-آوری نوجوان، به طور تجربی، حمایت کرد. مقادیر ضرایب همسانی درونی عامل های جهت گیری مثبت نسبت به آینده، نظم بخشی هیجانی، نوجویی و بردباری به ترتیب برابر با 90/0، 75/0، 77/0 و 65/0 به دست آمد. درمجموع، نتایج مطالعه حاضر نشان داد که نسخه فارسی مقیاس تاب آوری نوجوان برای سنجش سازه تاب آوری روان شناختی ابزاری روا و پایا است.
اثربخشی آموزش مدیریت والدینی بر سندرم خستگی مزمن و تعارضات مادر-فرزندی در مادران دارای کودکان بیش فعال 8 تا 12 سال شهر ساری
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت والدینی بر سندرم خستگی مزمن و تعارضات مادر-فرزند در کودکان بیش فعال 8 تا 12 سال شهر ساری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی مادران دارای کودک دختر و پسر 8 تا 12 ساله مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان شناسی شهر ساری در سال 1401 که از طریق بررسی پرونده های مشاوره ای سال اخیر مشخص شده بودند، در نظر گرفته شد. 30 نفر از این مادران به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس شرایط ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند. سپس به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هرکدام 15 نفر) جای دهی شدند. هر دو گروه، دوبار مورد اندازه گیری قرارگرفتند. اولین اندازه گیری پیش از مداخله با اجرای پیش آزمون برای هر دوگروه آزمایشی و کنترل، پرسشنامه سنجش چند بعدی خستگی اسمتس (1996)، پرسشنامه مقیاس کیفیت مادرانه پیانتا (1992) بین نمونه توزیع و اندازه گیری شد. بعد از آموزش مدیریت والدین از بسته منتشر شده آموزش مدیریت والدین که در راهنمای درمانی بارکلی ارایه شده، به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش، دومین اندازه گیری با اجرای یک پس آزمون در بین دو گروه انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج یافته ها حاکی از آن بود که آموزش مدیریت والدینی بر سندروم خستگی مزمن (05/0>P) و تعارضات مادر-فرزند (05/0>P) در کودکان بیش فعال 8 تا 12 سال شهر ساری موثر است..
تأثیر موسیقی درمانی آموزش محور برافزایش خلاقیت نوجوانان (تحقیق بر اساس متد گیتار آکادمی نوروزی)
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، افزایش خلاقیت با موسیقی بیش از هر زمان دیگری موردنیاز است. نه تنها بسیاری از مشاغل به دنبال ذهن خلاق برای پر کردن ردیف خود هستند، بلکه انواع مشکلات اجتماعی پیچیده ای که با آن ها روبرو هستیم نیز می توانند از دوز خوبی از خلاقیت استفاده کنند .در تحقیق حاضر اثربخشی موسیقی درمانی آموزش محور برافزایش خلاقیت نوجوانان با استفاده از متد آموزشی آکادمی نوروزی که متد موسیقی درمانی آموزش محور می باشد، موردبررسی قرارگرفته است.در این تحقیق از طرح پژوهشی نیمه آزمایشی برای آزمودن فرضیه ها استفاده شده است .در طرح نیمه آزمایشی دو گروه آزمایش و گواه بدون گمارش تصادفی از بین جامعه آماری انتخاب و متغیر مستقل در مورد آن ها اجرا شد. برای اندازه گیری تغییرات در متغیر وابسته نیز از پیش آزمون و پس آزمون استفاده شده است. محل تحقیق آموزشگاه های موسیقی بود. در این تحقیق متد آموزش گیتار آکادمی نوروزی مورداستفاده قرار گرفت و همچنین برای افزایش خلاقیت نوجوانان از روش های خلاقانه و نو استفاده شد. درواقع در آکادمی آموزش گیتار نوروزی، موسیقی هایی مبتنی بر موسیقی درمانی آموزش محور به نوجوانان آموزش داده می شود که همین عامل سبب رشد خلاقیت و سلامت روان نوجوانان می گردد. در این پژوهش از روش آکادمی آموزش گیتار نوروزی که کتابی نیز به همین عنوان منتشرشده است استفاده شده است و استفاده از متد موجود در این کتاب موجب بالا رفتن خلاقیت نوجوانان می گردد،که در این تحقیق صحت این موضوع بررسی شده است.
رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های وسواس بی اختیاری رابطه ای: نقش واسطه ای استحکام من(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های وسواس بی اختیاری رابطه ای بود. جامعه آماری شامل دانشجویان کلیه مقاطع دانشکده های دانشگاه تهران، و حجم گروه نمونه مشتمل بر 430 دانشجو (324 زن، 106مرد) بود که مقیاس استحکام من (بشارت، 2017)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (کارلتون و دیگران، 2007) و سیاهه وسواس بی اختیاری رابطه ای (دورون و دیگران، 2012) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر مدل فرضی، برازش خوبی با داده های پژوهش نشان داد. همچنین همبستگی مثبت معناداری بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای و همبستگی منفی معناداری بین استحکام من و وسواس بی اختیاری رابطه ای بود. یافته های پژوهش حاکی از آن بود که تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و استحکام من، شدت نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای را پیش بینی می کنند و استحکام من، واسطه ارتباط بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و شدت نشانه های اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای است. در نتیجه در نظر گرفتن این متغیرها در فرایندهای پیشگیری، تشخیص و درمان اختلال وسواس بی اختیاری رابطه ای دارای اهمیت است.
کارآمدی یا ناکارآمدی فراشناخت ها: مرور پژوهش ها
حوزههای تخصصی:
زمینه: فراشناخت یک فرآیند ذهنی سطح بالاست که بر سایر فرآیندهای ذهنی اثرگذار است. رویکرد روان شناسی شناختی و رویکرد آسیب شناسی روانی مفهوم سازی متفاوتی از فراشناخت دارند.
هدف: مطالعه حاضر باهدف پاسخگویی به این سؤال انجام شد، آیا فراشناخت ها کارآمد یا ناکارآمد است؟
روش: این مطالعه باتوجه به ماهیت و هدف در زمره مطالعات مروری قرار دارد. با جستجو در پایگاه های اطلاعاتیProQuest, Google Scholar, Springer, ERIC, ScienceDirect, PubMed, Iran Doc, Magiran, SID در مجموع تعداد 103 مقاله در رویکرد روان شناسی شناختی و رویکرد آسیب شناسی روانی به زبان فارسی و انگلیسی که متن کامل آنها در دسترس بود، مطالعه شد.
یافته ها: مبانی نظری و نتایج پژوهش های انجام شده در روان شناسی شناختی و تحولی، فراشناخت را به عنوان یک سازه ذهنی سطح بالا معرفی می نماید که با یادگیری، حل مسئله، خلاقیت، قضاوت و عملکرد کلی شخص رابطه مثبت دارد. ولی در رویکرد آسیب شناسی روانی، فراشناخت به عنوان یک سازه ذهنی مفهوم سازی شده است که زمینه ساز بسیاری از اختلالات روان شناختی است. نتایج پژوهش های انجام شده در این حوزه روان شناسی نشان می دهد، فراشناخت با اختلالات اضطرابی، اختلالات خلقی، اختلال وسواسی اجبار و اختلالات جسمانی شکل رابطه مثبت دارد.
نتیجه گیری: باتوجه به مبانی نظری و نتایج پژوهش های این دو رویکرد در روان شناسی می توان گفت، فراشناخت دارای نقشی دوگانه است. یعنی فراشناخت در روان شناسی تحولی یک فرآیند ذهنی سطح بالاست که با فعال شدن، عملکرد شخص را افزایش می دهد. پس فراشناخت یک سازه کارآمد است. ولی در آسیب شناسی روانی فراشناخت یک فرآیند ذهنی است که با فعال شدن، عملکرد کلی شخص را کاهش می دهد. یعنی فراشناخت یک سازه ناکارآمد است.
آموزش ذهن آگاهی نوجوانم حور بر تاب آوری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر با علائم اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور بر تاب آوری و اشتیاق تحصیلی در نوجوان دختر مقطع متوسطه دوم با علائم اضطراب اجتماعی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با دوره پیگیری با گروه کنترل است و جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه در سال تحصیلی 99-1398 شهر تهران تشکیل داده بودند. برای انتخاب نمونه ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ساده، از بین مدارس دخترانه مقطع متوسطه شهر تهران، چهار مدرسه به تصادف انتخاب شدند و پرسشنامه اضطراب اجتماعی بین دانش آموزان به اجرا درآمد. از بین دانش آموزانی که نمرات یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین را در این پرسشنامه به دست آورده بودند و داوطلب شرکت در پژوهش بودند، به روش تصادفی ساده 30 نفر انتخاب شدند و در گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 دانش آموزان) قرار گرفتند. گروه آزمایش هشت جلسه آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور را دریافت کردند و گروه کنترل آموزش دریافت نکردند. ابزار گردآوری اطلاعات در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری شامل مقیاس تاب آوری تحصیلی، مقیاس اشتیاق تحصیلی (مقیاس های درگیری مدرسه) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی نوجوانان بود. داده های پژوهش با روش اندازه های مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان دادند بسته آموزشی ذهن آگاهی نوجوان محور بر بهبود تاب آوری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان در مرحله پس آزمون تأثیر معناداری داشت و تأثیر آن در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است. نتیجه گرفته شد که آموزش ذهن آگاهی نوجوان محور روش مناسبی برای بهبود تاب آوری تحصیلی و اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان دختر دارای علائم اضطراب اجتماعی بوده است.
Comparison of the Effectiveness of Child-Parent Relationship Trianing and Barkley’s Parent Training in Behavioral-Emotional Problems of Children with Attention Deficit-Hyperactivity Disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: One of the most common childhood disorders is attention deficit-hyperactivity disorder (ADHD). The objective of the present study was to compare the effectiveness of child-parent relationship trianing and Barkley’s parent training in behavioral-emotional problems of children with ADHD.Methods: The research method was quasi-experimental with pretest-posttest and follow-up. The statistical population of the study included all mothers with a son with ADHD. These mothers’ children were studying in one of the primary schools in Ahvaz in the academic year 2021-2022. They were selected through random clusters sampling method and randomly were assigned to child- parent relationship therapy (n = 15), Barkley's parent training (n = 15) and control (n = 15) groups. Moreover, Clinical interview, Children’s Behavior Checklist and SNAP-IV training Scale were instruments of collecting data. Achenbach Behavior Scale was used to collect data. The child-parent relationship group participated in ten 60-minute sessions; the Barkley’s parent training group participated in fifteen 60-minute sessions. However, the control group did not receive any intervention. Data were analyzed using mixed analysis of variance using SPSS software (version 25).Results: The results of intragroup effects showed that child-parent relationship therapy and Barkley’s parent training were effective in the behavioral-emotional problems in the posttest phase (P < 0.05); they reduced children's emotional-behavioral problems. However, the effects were not sustained (P < 0.05). In addition, there was no significant difference between the effectiveness of child-parent relationship therapy and Barkley’s parent training in children's emotional-behavioral problems (P < 0.05).Conclusion: According to the results of the study, child-parent relationship therapy and Barkley’s parent training were effective in emotional-behavioral problems of children with ADHD. Therefore, clinical psychologists and counselors are recommended to use these methods to reduce emotional-behavioral problems of children with ADHD.
بررسی مروری نقش سبک های دلبستگی بر اضطراب اجتماعی در بزرگسالان
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۰
1 - 19
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مروری نقش سبک های دلبستگی بر اضطراب اجتماعی انجام شد. اضطراب اجتماعی به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی، با اختلال در عملکرد اجتماعی در مدرسه، محل کار و زندگی خصوصی همراه است. در این مقاله به صورت مروری بر متون با مراجعه به مقالات تخصصی به جمع آوری اطلاعات از منابع روان شناسی، به توصیف و تبیین ارتباط و نقش سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن بر اضطراب اجتماعی، پرداخته شد. با توجه به مرور نتایج، می توان از متغیر سبک دلبستگی در بحث پیشگیری از رفتارهای آسیب زا ناشی از اضطراب اجتماعی توسط مشاوران و روانشناسان استفاده نمود. در این مقاله به صورت مروری بر متون با مراجعه به مقالات تخصصی به جمع آوری اطلاعات از منابع روان شناسی، به توصیف و تبیین ارتباط و نقش سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن بر اضطراب اجتماعی، پرداخته شد. با توجه به مرور نتایج، می توان از متغیر سبک دلبستگی در بحث پیشگیری از رفتارهای آسیب زا ناشی از اضطراب اجتماعی توسط مشاوران و روانشناسان استفاده نمود.
مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی و روان شناسی معاصر؛ مقایسه و نقد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
7 - 26
حوزههای تخصصی:
مبانی هستی شناختی تأثیری مستقیم بر نگرش ما به پدیده های انسانی و تبیین و تحلیل کنش های انسانی دارد. هر کس مجموعه هستی را به گونه ای می بیند و بر اساس آن اهداف و مسیرهای زندگی خود را ترسیم می کند. هدف اصلی این مقاله شناسایی مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی و مقایسه آن با مبانی هستی شناختی روان شناسی معاصر است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی است. نتایج نشان می دهد که مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی دارای چهار مبنای کلی است که در مقایسه با روان شناسی معاصر، از اتقان، استحکام و منطق محکم تری برخوردار است. این چهار مبنا عبارتند از: همسانی هستی با واقعیت، تکثر و تنوع سطوح هستی، هدفمندی جهان هستی، و قانونمندی جهان هستی.
مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه بود.
روش: طرح پژوهشی شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان با شاخص توده بدنی بالای 30 مراجعه کننده به کلینیک تغذیه و درمان چاقی نور در شهر ری در سال 1400 بود. حجم نمونه شامل 45 نفر (30 نفر گروه های آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از جامعه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایدهی شدند. برای گروه آزمایش اول، درمان شناختی رفتاری و برای گروه آزمایش دوم، درمان گروهی پذیرش و تعهد اجرا شد در حالیکه گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه طرحواره ظاهری (کش،ملنیک و هاربوسکی، 2004) بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گبری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان بر کاهش طرحواره ظاهر، زنان چاق فاقد رژیم تغذیه اثر داشته اند (001/0P<) و تغییر نمرات در مرحله پیگیری پایدار بود
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که گروه درمانی شناختی رفتاری و درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب بهبود طرحواره ظاهر در زنان چاق فاقد رژیم تغذیه می شود.