فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۰۱ تا ۴٬۳۲۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
232 - 213
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی- رفتاری کلاسیک و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند بر عملکرد جنسی و تحمل آشفتگی بود. روش: طرح پژوهش از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل بود. 48 نفر از بیماران زن مبتلا به وسواس شستشو که در بازه زمانی فروردین تا تیرماه سال 1400 جهت درمان به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی و روانپزشکی شهر پارس آباد استان اردبیل مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها عبارت بودند از: مقیاس وسواس فکری- عملی ییل- براون، عملکرد جنسی و مقیاس تحمل آشفتگی. درمان های مداخله ای هر کدام طی 8 جلسه و در بازه های زمانی مختلف انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد درمان شناختی- رفتاری کلاسیک و درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند بر عملکرد جنسی و تحمل آشفتگی در افراد مبتلا به وسواس شستشو اثربخش بوده است (05/0>P). همچنین اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند به طور معناداری بیشتر از شناختی- رفتاری کلاسیک بوده است (05/0>P). نتیجه گیری: توجه به تأثیر روش درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر حمایت هدفمند به عنوان درمانی جدید، پیشنهاد می شود.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و معنای زندگی مادران کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۸۶)
۱۷۲-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و معنای زندگی مادران کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه مادران دارای فرزند کم توان ذهنی در مرکز توان بخشی ساعی نور شهرستان ساوه در سال 1401 بودند که از بین آنان تعداد 24 نفر، 12 نفر در گروه گواه و 12 در گروه آزمایش از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی های جمعیت شناختی، بهزیستی روان شناختی ریف (PWB، 1989)، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (CD_RSC، 2003)، پرسشنامه معنای زندگی استگر و همکاران MLQ)، 2006) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و معنای زندگی در دو گروه. آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت در نتیجه، روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر مادران کودک کم توان ذهنی مورد توجه قرار داده شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان فعال سازی رفتاری بر تبعیت از درمان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۱۱۶-۲۰۹۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه بقای زنان مبتلا به سرطان سینه بعد از تشخیص افزایش یافته است، اما برای این دسته از بیماران نه تنها بقا مهم است، بلکه تبعیت از درمان پس از بروز و تشخیص بیماری و افزایش نگرانی درباره کیفیت زندگی نیز حائز اهمیت است. اثربخشی درمان های روانشناختی متعددی بر تبعیت از درمان و کیفیت زندگی این بیماران مورد بررسی قرار گرفته است ولی در مورد مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و درمان فعال سازی رفتاری بر متغیرهای مورد مطالعه، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت و فعال سازی رفتاری بر تبعیت از درمان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه بود. روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پییگیری دو ماهه بود. 45 نفر از زنان مبتلا به سرطان سینه شهر گرگان در طی سال های 1400 و 1401، با روش نمونه گیری تصادفی ساده در سه گروه درمان مبتنی بر شفقت، فعال سازی رفتاری و گروه گواه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تبعیت از درمان دارویی (موریسکی و همکاران، 2008) و کیفیت زندگی بیماران سرطانی (سازمان اروپایی تحقیقات و درمان سرطان) استفاده شد. شرکت کنندگان در گروه های آزمایش، طی 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخلات درمان مبتنی بر شفقت (گیلبرت، 2006) و درمان فعال سازی رفتاری (دیمیدچیان و همکاران، 2006) قرار گرفتند. همچنین داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی LSD و با کمک نرم افزار SPSS19 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد هر دو درمان مبتنی بر شفقت و فعال سازی رفتاری بر تبعیت از درمان و کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر بوده است (0/05 >p). همچنین نتایج نشان داد، درمان فعال سازی رفتاری نسبت به درمان مبتنی بر شفقت اثربخشی بیشتری داشته و در مرحله پیگیری نیز این میزان معناداری پایدار بود (0/05 >p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد مداخلات مبتنی بر شفقت و فعال سازی رفتاری ضمن افزایش تبعیت از درمان در زنان مبتلا به سرطان سینه، می توانند کیفیت زندگی این دسته از بیماران را ارتقاء دهند. یافته های حاصل از این مطالعه می تواند به پزشکان، روانشناسان و سیاست گذاران حوزه سلامت و بهداشت روان کمک کند.
رابطۀ خودکارآمدی معلم و باورهای انگیزشی دانش آموز: نقش واسطه ای کیفیت آموزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
423 - 436
حوزههای تخصصی:
ایـن پژوهـش بـا هـدف تعییـن رابطـه خودکارآمـدی معلـم و باورهـای انگیزشـی دانشآمـوز بـا نقـش واسـطهای کیفیـت آمـوزش انجـام شـد. جامعـه آمـاری، مـدارس فعـال در 19 منطقـه آموزشـی تهـران بـود. بـا روش نمونهبـرداری تصادفـی چندمرحلـهای، 250 دانشآمـوز و 50 معلـم بهعنـوان نمونـه آمـاری انتخـاب شـدند و بـه مقیـاس خودکارآمـدی معلـم (شـوارزر، اشـمیت و داینـر، 1999)، مقیـاس مدیریـت کلاس و فعالسـازی شـناختی (بوریسـا و کیمـب، 2020)، پرسشـنامه فضـای حمایتـی (ویلیامـز و دسـی، 1996)، مقیـاس انگیـزه ذاتـی و خودکارآمـدی دانشآمـوز (پنتریـچ، اسـمیت، گارسـیا و مککچـی، 1993) پاسـخ دادنـد. دادههـا بـا آزمـون همبسـتگی و مـدل معـادلات سـاختاری تحلیـل شـدند. یافتههـا نشـان داد بیـن خودکارآمـدی معلـم بـا باورهـای انگیزشـی دانشآمـوز رابطـه وجـود داشـت. همچنیـن ضرایـب مسـیر تأثیـر خودکارآمـدی معلـم بـر مولفههـای انگیـزه ذاتـی و خودکارآمـدی دانشآمـوز معنـادار بـود. خودکارآمـدی معلـم بهطـور غیرمسـتقیم از طریـق دو مولفـه کیفیـت آمـوزش (مدیریـت کلاس و فضـای حمایتـی) نیـز بـر باورهـای انگیزشـی دانشآمـوز تأثیـر داشـت و فعالسـازی شـناختی نقـش واسـطهای میـان خودکارآمـدی معلـم و خودکارآمـدی دانشآمـوز داشـت. ایـن یافتههـا مبیـن نقـش بسـیار مهـم احسـاس خودکارآمـدی معلـم اسـت کـه اثـر مسـتقیم و غیرمسـتقیم (از طریـق مولفههـای کیفیـت آمـوزش) بـر احسـاس خودکارآمـدی و انگیـزه ذاتـی دانشآمـوز دارد. یافتههـای ایـن پژوهـش را میتـوان بـر پایـه نظریـه اجتماعـی شـناختی بنـدورا (1997) تبییـن کـرد کـه تصریـح میکنـد افـرادی کـه دارای باورهـای خودکارآمـدی بالاتـری هسـتند، عملکـرد بهتـری دارنـد. بـه بیـان دیگـر میتـوان گفـت انتظارهـا و اعتمـاد معلمـان بـه تواناییهایشـان در دسـتیابی بـه اهـداف تدریـس منعکـس شـده، در نهایـت منجـر بـه بهبـود انگیـزه ذاتـی و خودکارآمـدی دانشآمـوز میشـود. یافتههـا متضمـن اهمیـت توسـعه فـردی معلمـان و نقـش کلیـدی مراکـز تربیـت معلـم در پـرورش و گزینـش معلمـان اسـت.
هم آوایی عصبی مادر_ کودک: تأثیر جنسیت و موقعیت (رقابت/مشارکت): یک مطالعه هم زمان طیف نگاری کارکردی نزدیک فروسرخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هم آوایی عصبی میان فردی به عنوان "الگوهای مشابه فعالیت مغزی" بین والد و کودک، در یک زمان "مشخص"، تعریف می شود که با هم آوایی رفتاری و ارتباط موفق بین آن دو مرتبط است. افزایش هم آوایی عصبی والد و کودک در نواحی پیش پیشانی جلویی جانبی می تواند زیربنای عصبی برای تسهیل حفظ توجه اشتراکی جهت پیش بینی قصد و عمل طرف مقابل در بازی های اشتراکی را فراهم نماید.
روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دو عاملی (یک عامل درون گروهی و یک عامل بین گروهی) بود که بر روی هجده زوج مادر_کودک با میانگین سنی مادران 39 سال و میانگین سنی کودکان 8/64 سال با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج به صورت در دسترس انتخاب و در آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز ایران طی سال های 1401 و 1402 انجام شد. برای سنجش میزان هم آوایی عصبی مادر_کودک از ثبت هم زمان fNIRS در هنگام حل الگوهای مکعب های کهس به صورت انفرادی و اشتراکی استفاده شد. برای تحلیل سیگنال ها از ضریب همبستگی ویولت برای دو نمودار زمانی استفاده شد. برای آزمایش تحلیل های آماری، از زبان برنامه نویسی R و بسته GlmmTB برای ساخت مدل خطی تعمیم یافته استفاده گردید.
یافته ها: فاصله ضریب همبستگی بین موقعیت بازی همکارانه و بازی انفرادی 0/0217 بوده که به لحاظ آماری معنادار بود. این ضریب برای زوج مادر_پسر 0/0218 بوده که به لحاظ آماری معنادار و برای زوج مادر دختر 0/0215 بوده که به لحاظ آماری معنادار، گزارش نشد.
نتیجه گیری: هم آوایی عصبی والد و کودک در نواحی پیش پیشانی جلویی جانبی دو طرفه در موقعیت همکاری بالاتر از موقعیت انفرادی بوده و این افزایش در زوج مادر و پسر به لحاظ آماری معنادار بود؛ اما در زوج مادر و دختر به لحاظ آماری معنادار نبود. پژوهش های بیشتری با نمونه های بزرگ تر و اطلاعات بیشتری از ویژگی های شخصیتی و موقعیتی والد کودک برای تبیین بیشتر این پدیده مفید خواهد بود.
مقایسه ادراک از نحوه فرزندپروری، طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دختران با و بدون والدین مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است ثبات یا ناپایداری آن بر اعضای خانواده و جامعه اثر می گذارد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ادراک از نحوه فرزندپروری، طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی در دختران با و بدون والدین مطلقه شهر گرگان بود. روش: این مطالعه، یک پژوهش توصیفی از نوع علّی_مقایسه ای بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر گرگان در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. تعداد 150 دانش آموز (75 دانش آموز با والدین مطلقه و 75 دانش آموز دیگر) با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های ادراک از نحوه فرزندپروری بامریند (1972)، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1998) و هوش معنوی کینگ (2008) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس چندمتغیری و نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دختران با و بدون والدین مطلقه از لحاظ ادراک از نحوه فرزندپروری، طرحواره های ناسازگار اولیه و هوش معنوی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان با والدین مطلقه در طرحواره های حوزه بریدگی و طرد، محدودیت های مختل و گوش به زنگی مفرط؛ سبک فرزندپروری سهل گیرانه و مستبدانه و هوش معنوی کمتری نسبت به سایر دانش آموزان داشتند و توجه به اصلاح آنها بایستی مدنظر متخصصین روان درمانی قرارگیرد.
تهیه چک لیست مفاهیم پیش از عدد در کودکان 5 تا 6 ساله و ویژگی های روان سنجی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
136 - 163
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی چک لیست مفاهیم پیش از عدد در کودکان 5 تا 6 ساله و بررسی ویژگی های روان سنجی آن انجام شد؛ که برای ساخت این ابزار از منابع کتابخانه ای یا تحلیل اسنادی استفاده شد؛ و چک لیست شامل 66 سؤال که 5 مؤلفه ی (طبقه بندی، ردیف کردن، نگهداری ذهنی، هندسه، تشخیص شباهت ها و تفاوت ها) که مفاهیم پیش از عدد را در سطوح مختلف از قبیل حواس پنج گانه، حافظه و مشاهده، طبقه بندی، توالی تفکر، استدلال و حل مسئله، مفهوم رنگ، شکل، مفاهیم ریاضی پیش نیاز، مفاهیم محیطی مربوط به محیط طبیعی، فیزیکی، اجتماعی است؛ که این پرسشنامه به صورت اینترنتی در مهدها و پیش دبستانی ها اجرا شد و جامعه آماری والدین کودکان 5 تا 6 ساله بودند و نمونه ها شامل 100 نفر از والدین بودند. این چک لیست 4 هدف داشت اول چگونگی مفاهیم پیش از عدد در کودکان بود دوم تعیین روایی محتوایی و صوری بود سوم تعیین پایایی چک لیست و در آخر تعیین روایی سازه بود که داده ها را در نرم افزار SPSS22 انجام شد و شاخص توصیفی شامل میانگین، واریانس، نمودار، کجی و همچنین در آمار استنباطی از طریق تحلیل عامل اکتشافی تمام سؤالات مورد ارزیابی قرار گرفت و نتیجه این شد که چک لیست از 66 سؤال به 42 سؤال تقلیل پیدا کرد؛ و پرسشنامه از پایایی دقیق که از راه آلفای کرونباخ به دست آمد حدود 6/0 برخوردار بود و همچنین برای همسانی درونی پرسشنامه روایی سازه تائید شد. همچنین پرسشنامه را 10 متخصص بررسی کردند و روایی محتوایی و صوری پرسشنامه که بر اساس شخص CVR بود که حدود 2/2 بود به دست آمد؛ و در پژوهش بر روی کودکان حدود 86 /0 از کودکان مفاهیم پیش از عدد در آن ها وجود دارد.
مقایسه اثر بخشی درمان متمرکز بر شفقت و طرحواره درمانی بر نشانه های سایکوسوماتیک در افراد مبتلا به بیماری های جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۱۴۰-۱۳۱
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و طرحواره درمانی بر نشانه های سایکوسوماتیک در افراد مبتلا به بیماری های جسمانی انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به بیماری های جسمانی (قلبی-عروقی، گوارشی و نورولوژی) دارای علائم سایکوسوماتیک مراجعه کننده به دو مرکز دولتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سه ماه اول سال 1402 بودند که از بین آنان 36 نفر (12 نفر در گروه درمان متمرکز بر شفقت، 12 نفر در گروه طرحواره درمانی و 12 نفر در گروه گواه) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. ابزار سنجش در این مطالعه مقیاس شکایات روان تنی (PCS؛ تاکاتا و ساکاتا، 2004) بود. درمان متمرکز بر شفقت (CFT) و طرحواره درمانی (ST) هر یک در 10 جلسه 120 دقیقه ای به صورت گروهی اجرا شدند، اما گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره انجام شد. نتایج نشان داد که هر دو درمان بر کاهش نشانه های سایکوسوماتیک موثر بوده اند، اما بین دو درمان تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که هر دو درمان به طور موثر بر کاهش نشانه های سایکوسوماتیک بیماران جسمانی موثر بوده است؛ بر این اساس اجرای این درمان ها در موقعیت های مشابه پیشنهاد می گردد.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۲۰۰-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی آنلاین بر احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی دانشجویان بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان 18 تا 35 ساله شهر شیراز که در سال تحصیلی 1399-1400 در حال تحصیل دریکی از مقاطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد بودند، تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 40 دانشجو بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگذاری شدند.در این پژوهش از پرسشنامه های سلامت روان نجاریان و داوودی (SCL25) 1380، احساس تنهایی راسل و همکاران (UCLA) 1980 و اعتیاد اینترنتی یانگ (IAT) 1998، استفاده شد. رفتاردرمانی دیالکتیکی آنلاین برای گروه آزمایشی در 8 جلسه و به مدت 90 دقیقه و هفته ای دو بار برای گروه آزمایش اجرا شد نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، بین نمرات پس آزمون دو گروه در متغیر احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی تفاوت معناداری در سطح 001/0>P وجود داشت. این بدین معناست که رفتاردرمانی دیالکتیکی آنلاین بر کاهش احساس تنهایی و اعتیاد اینترنتی دانشجویان مؤثر بوده است.
نقش میانجی طرحواره های ناسازگار درون فردی-بین فردی و اجتناب بین ادراک تروماهای دوران کودکی و نشانه های افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
243 - 221
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، تعیین نقش میانجی طرحواره های ناسازگار درون فردی-بین فردی و اجتناب بین ادراک تروماهای دوران کودکی و افسردگی بود. روش: روش این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی (واحدهای شهریار و شهر قدس) بودند که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول تحصیل بودند. از این جامعه 489 نفر از با روش نمونه گیری دردسترس از انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه های ترومای کودکی (CTQ)، طرحواره های ناسازگار اولیه (SQ-SF)، پذیرش و عمل (AAQ-II)، تفکر ارجاعی (PTQ) و افسردگی بک-دو (BDI-II) استفاده شد. داده ها بوسیله آزمون های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل معادلات ساختاری (SEM) به ترتیب با نرم افزار SPSS 26 و AMOS 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره های درون فردی، بین تروماهای کودکی (غفلت و سواستفاده) و افسردگی نقش میانجی دارد (05/0>p). همچنین غفلت و سواستفاده کودکی با میانجی گری دو متغیر طرحواره ها (درون فردی و بین فردی) و اجتناب، افسردگی را پیش بینی می کردند (05/0>p). در این مطالعه، میانجی گری طرحواره های بین فردی بین تروماهای کودکی و افسردگی معنادار نبود (05/0<p) و فقط از طریق اجتناب می توانست افسردگی را پیش بینی کند (05/0>p). نتیجه گیری: در این مطالعه نقش میانجی طرحواره های درون فردی بین تروماهای کودکی و افسردگی مورد تایید قرار گرفت. ولی طرحواره بین فردی فقط از طریق اجتناب افسردگی را پیش بینی می کرد. بنابراین، در درمان افراد افسرده تمرکز بر طرحواره ها بویژه طرحواره های درون فردی و دستکاری رفتاری-شناختی از قبیل اجتناب رفتاری و شناختی ضروری به نظر می رسد.
ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه طرحواره هیجانی - فرم کوتاه در دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
۲۶۴-۲۴۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: پژوهش ها نشان داده است، طرحواره هیجانی سازش نایافته منجر به اضطراب، افسردگی، وسواس فکری - اجباری، آسیب های بین فردی و اختلالات خلقی می شود. از آنجا که تفاوت های فرهنگی ممکن است بر طرحواره های هیجانی سازش نایافته مؤثر باشد، در پژوهش حاضر ویژگی های روان سنجی نسخه فارسی طرحواره های هیجانی در فرهنگ ایرانی بررسی شد. هدف: پژوهش حاضر، با هدف بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه طرحواره هیجانی - فرم کوتاه در دانشجویان ایرانی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی دانشجویان شهر تهران در سال 1400 بود که از میان آن ها 306 نفر براساس فرمول کوکران از طریق روش نمونه گیری دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه های طرحواره هیجانی - فرم کوتاه (لیهی،2012) و نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از شاخص های آلفای کرونباخ، شاخص روایی محتوا، نسبت روایی محتوا و تحلیل عاملی تأییدی تحلیل شد. یافته ها: آلفای کرونباخ برای همه مقیاس ها از 69 درصد بالاتر بود. نسبت روایی محتوا بیشتر از 80 درصد و شاخص روایی محتوا بیشتر از 80 درصد بود که نشان از روایی محتوای مناسب مقیاس داشت. تحلیل عاملی تأییدی، ساختار 8 عاملی پرسشنامه طرحواره هیجانی را تأیید و نشان داد که مدل در نمونه دانشجویان ایرانی از برازش مناسبی برخودار است. نتیجه گیری: با توجه به مطلوب بودن خصوصیات روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه طرحواره هیجانی، می توان استفاده از آن را به متخصصان حوزه روانشناسی و مشاوره در موقعیت های پژوهشی و تشخیصی پیشنهاد کرد.
مقایسه اثربخشی درمان مواجهه و جلوگیری از پاسخ و حکایت درمانی بر کاهش نشانه های اختلال وسواس – اجبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ تابسان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
59 - 72
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال وسواس – اجبار، وجود وسواس ها یا اجبارهای مکرر و بسیار شدید است که رنج و عذاب قابل ملاحظه ای برای فرد ایجاد می کند. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی روش مواجهه و جلوگیری از پاسخ به شیوه خود درمانی و رویکرد حکایت درمانی بر کاهش نشانه های اختلال وسواس- اجبار بود.روش: این پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری انجام گرفت. بدین منظور از بین کلیه بیماران مبتلا به اختلال وسواس- اجبار مراجعه کننده به مراکز خدمات روان شناختی و روان پزشکی شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰، تعداد ۳۰ نفر بر اساس ملاک های ورود و خروج، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه ۱۰ نفری شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. یک گروه آزمایشی به مدت ۶ هفته، درمان مواجهه و جلوگیری از پاسخ به شیوه خوددرمانی دریافت نمودند و گروه دیگر طی ۸ جلسه هفتگی بر اساس راهنمای درمانی وایت (۱۹۹۵) و مانک (۱۹۹۷)، تحت حکایت درمانی قرار گرفتند. آزمودنی های گروه کنترل نیز در لیست انتظار قرار گرفتند. داده های پژوهش به روش تحلیل کواریانس چند متغیره (مانکوا)، با استفاده از نرم افزار SPSS-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها دال بر اثربخشی درمان مواجهه و جلوگیری از پاسخ به شیوه خوددرمانی و حکایت درمانی بر بهبود معنادار نشانه های وسواس در مرحله پس آزمون و تداوم این بهبودی پس از یک دوره یک ماهه پیگیری بود (01/0>P).نتیجه گیری: به نظر می رسد درمان مواجهه و جلوگیری از پاسخ و حکایت درمانی در کنار سایر درمان ها می تواند در درمان وسواس مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با معنادرمانی بر استرس ادراک شده وکیفیت زندگی مادران دارای کودکان بیش فعال
حوزههای تخصصی:
سابقه و اهداف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی با معنادرمانی بر استرس ادراک شده و کیفیت زندگی مادران دارای کودکان بیش فعال بود. روش بررسی: روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران کودکان بیش فعال شهر تبریز در سال 1401 به مراکز مشاوره خصوصی شهر تبریز مراجعه کرده بودند تشکیل دادند. 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرقتند (هر گروه 15 نفر). گروه های آزمایشی درمان مختص گروه خود را در 8 جلسه 5/1 ساعته دریافت کردند. اما گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. ابزارهای اندازه گیری پرسشنامه های استرس ادراک شده کوهن (1984) و کیفیت زندگی )sf-36) (1984) بودند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته ها: در پیش آزمون، میانگین و انحراف معیار نمره استرس ادراک شده و کیفیت زندگی در گروه های آزمایش و کنترل اختلاف معنی داری نداشت (05/0p>). هر دو درمان در مقایسه با گروه، استرس ادراک شده و کیفیت زندگی مادران را در پس آزمون به ترتیب کاهش و افزایش دادند (001/0p<). در مرحله پیگیری، اثر این دو درمان ماندگار بود (001/0p<). تاثیر درمان ها بر استرس ادراک شده و کیفیت زندگی در مراحل پس آزمون و پیگیری یکسان بود (05/0p>). بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد این دو درمان می توانند با افزایش پذیرش شرایط زندگی و مواجهه آگاهانه با آن، به عنوان روشی موثر برای کاهش استرس ادراک شده و افزایش کیفیت زندگی مادران کودکان بیش فعال مورد استفاده قرار گیرند.
کاربرد مدل دو پارامتری لوجیت آشیانه ای در شناسایی منابع DIF در سؤال های چندگزینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۱
124 - 163
حوزههای تخصصی:
مشخص کردن گزینه های انحرافی به عنوان منابع کنش افتراقی سؤال (DIF) در سؤال های چند ارزشی اهمیت بسزایی برای طراحان و تحلیل گران سؤال دارد. هرچند DIF روش معمول بررسی تغییرناپذیری اندازه گیری است؛ این رویکرد به خصوص در سؤال های چندگزینه ای با چالش ها و محدودیت هایی همراه است. هدف این مطالعه، ارزیابی رویکرد لوجیت آشیانه ای (NLM) در شناسایی سؤال های حاوی کنش افتراقی گزینه های انحرافی (DDF) با استفاده از روش تحقیق آزمایشی (داده های شبیه سازی) و روش توصیفی-تحلیلی (داده های واقعی) بود. 6 سؤال، تحت شرایط مختلف دشواری و شیب، توزیع توانایی، وجود یا نبود کنش افتراقی و بزرگی DIF/DDF با نمونه ای به حجم 2000 و با 50 تکرار شبیه سازی شد. همچنین، داده های فرم D آزمون ریاضی کنکور 1397 با نمونه ای تصادفی به حجم 2000 مرد و زن، نمونه واقعی را تشکیل می داد. بر اساس نتایج تحلیل داده های شبیه سازی: رویکرد لوجیت آشیانه ای به طور متوسط 88 درصد سؤال های DIF دار و 97 درصد سؤال های DDF دار تحت شرایط مختلف را آشکار نمود. نرخ خطای نوع اول در اغلب شرایط بسیار نزدیک به ارزش های مورد انتظار نظری بود هرچند در شرایط توزیع نابرابر، مقداری تورم خطا نشان داد. بر اساس یافته های شبیه سازی، نرخ تشخیص کنش افتراقی متأثر از پارامترهای سؤال (دشواری و شیب) بود و با افزایش سطح DIF و یا DDF نرخ رد افزایش می یافت. مبتنی بر تحلیل داده های واقعی، 2 سؤال به طور هم زمان هردوی DIF (بزرگ و متوسط) و DDF (جزئی تا متوسط) را به نمایش گذاشت، درحالی که در رویکرد رقیبِ پاسخ اسمی، 11 سؤال به عنوان سؤال با کنش افتراقی شناسایی شد؛ بنابراین همان طور که انتظار می رفت رویکرد NLM مبتنی بر استراتژی «تقسیم بر گزینه های انحرافی» تعداد سؤال های کمتری را به عنوان DIF / DDF دار ردگیری نمود. رویکرد دومرحله ای مدل لوجیت آشیانه ای، ضمن تفکیک آزمون DDF از DIF، امکان ارزیابی روشن از اینکه آیا گزینه های انحرافی مسئول احتمالی DIF هستند را میسر می سازد. ازآنجاکه آزمون های سرنوشت ساز نقش ویژه ای در گزینش افراد دارند و تحلیل های DIF و DDF جایگاه ویژه ای در تعیین اعتبار و نامتغیر بودن اندازه گیری سؤال های این آزمون ها دارند، پیشنهاد می شود جهت سرند کردن سؤال های سودار تحلیل های جامع DIF / DDF مبتنی بر رویکردهای لوجیت آشیانه ای مورداستفاده قرار گیرد.
An Irreducible Death-Drive or an Emancipative Event: Trauma and PTSD Recovery form Žižek-Badiou Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Žižek supposes that traumas can turn into death-drives and offer the subject surplus jouissance. He warns that ideological systems can profit from traumas to further subjugate their citizens. Notwithstanding, Badiou construes that traumas can appear as tremendous moments of Truth/Events that betrays the voids of the Symbolic Order and actualizes the universal truths that postmodernism has constantly denied or endeavored to suppress. In so thinking, he hypothesizes that the Truth/Event will find/invent its own faithful subject that cooperate to actualize the suppressed or denied Real of their age. Badiou criticizes the Western Ethics for devising a secured mode of life that emasculates the subject of post capitalism age and deprives him of experiencing the sufferings that can confront him with the Real. Badiou states that the Western ethics deliberately ignores the positive effects of PTSD recoveries that can reveal a lot regarding the psychological and social weakness of the subject and the society as well. Defending the idea of traversing the fantasies and encountering the Real, Žižek, however, does not become convinced of the emancipatory force that Badiou attributes to traumatic Events. Instead, he announces that the subject’s fidelity to the Badiouian Truth/Event approximates to the devoted insurgents’ allegiance to the ‘mythic violence’ that enables them to disclaim responsibility for their deeds. Badiou himself is apprehensive of ever-present ‘simulacra’ that the sovereign ideology concocts to counterfeit the Truth/Event. What Žižek prescribes is an ‘Act’ that can be embodied in ‘divine violence’ that divulges the Symbolic Order’s void.
مقایسه اثربخشی درمان گروهی استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی و هیپنوتراپی شناختی- رفتاری بر تعارض کار- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان گروهی استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی و هیپنوتراپی شناختی- رفتاری بر کاهش تعارض کار- خانواده بود. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی پرسنل پالایشگاه گاز شهید هاشمی نژاد سرخس در سال 1400 به تعداد 553 نفر بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس معیارهای ورود و خروج 45 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به شیوه تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند (15 نفر گروه آزمایشی درمان استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی، 15 نفر گروه آزمایشی هیپنوتراپی شناختی- رفتاری و 15 نفر گروه کنترل). برنامه مداخله ای استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی و هیپنوتراپی شناختی- رفتاری (هر کدام) در هشت جلسه 90 دقیقه ای به آزمودنی های دو گروه آزمایشی (یک گروه ذهن آگاهی و گروه دیگر هیپنوتراپی) ارائه گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه تعارض کار– خانواده کارلسون و همکاران (2000) بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی از آزمون آماری کوواریانس در نرم افزار SPSS استفاده شد. مقایسه میانگین ها نشان داد که روش درمان گروهی استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش تعارض کار- خانواده با گروه کنترل تفاوت معناداری داشت (01/0>P). در مقایسه میانگین نمرات گروه هیپنوتراپی شناختی- رفتاری با گروه کنترل نیز در کاهش تعارض کار- خانواده تفاوت معناداری مشاهده گردید (01/0>P).یافته ها: بطور کلی نتایج بیانگر آن بود که درمان های استرس زدایی مبتنی بر ذهن آگاهی و هیپنوتراپی شناختی- رفتاری هر دو به طور معناداری تعارض کار- خانواده را در گروه های مداخله کاهش داده اند اما تفاوتی معنادار بین این دو درمان در کاهش تعارض کار- خانواده وجود نداشت.
تاثیر روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر ذهن آگاهی در زنان دچار تعارضات زناشویی
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده نخستین و منحصر به فردترین نهاد اجتماعی است که سلامت و بهروزی یک جامعه را مرهون سلامت و رضایت اعضای آن دانسته اند. یکی از مشکلات شایع در خانواده، تعارض زناشویی است. یکی از عوامل موثر بر ارتقاء رضایت زناشویی، ذهن آگاهی است. ذهن آگاهی یعنی توجه کردن به زمان حال به شیوهای خاص، هدفمند و بدون قضاوت. افراد ذهن اگاه هنگام روبرو شدن با استرس های محیطی، خودمهارگری بیشتر، سازگاری بالاتر، نگاه مثبت به همسر و ارتباط موثر را تجربه می کنند. روش کار: پژوهش حاضر یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل دارای مراقبت های معمول یک پژوهش استاندارد است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره آگاه شهر تهران در سال1401 تشکیل دادند. در این پژوهش از مقیاس ذهن آگاهی فرایبورگ ،مقیاس تعارض زناشویی کانزاس برای جمع آوری داده ها استفاده شد. یافته ها: در بخش اول یافته های توصیفی تحقیق و در بخش دوم یافته های تحقیق از چشم انداز آمار استنباطی ذکر شد. میانگین نمرات پس آزمون گروه روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده در متغیر ذهن آگاهی (84/29) بیشتر از میانگین پس آزمون درگروه کنترل (95/21) می باشد. در یافته ای استنباطی نرمال بودن توزیع داده ها یکی از مهمترین پیش فرض های تمامی آزمون های پارامتریک از قبیل تحلیل کوواریانس است. برای بررسی نرمال بودن توزیع متغیرها در پیش آزمون و پس آزمون از آزمون شاپیرو ویلک استفاده شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد روان درمانی پویشی کوتاه مدت فشرده بر ارتقاء بر ذهن آگاهی در زنان دچار تعارضات زناشویی تاثیر دارد.
حافظه کاری کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی: مقایسه اثربخشی بازی های رایانه ای شناختی با بازی درمانی مبتنی بر توانبخشی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
79 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بازی های رایانه ای شناختی و بازی درمانی مبتنی بر توان بخشی شناختی بر حافظه کاری کودکان دارای اختلال نقص توجه/بیش فعالی بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی باطرح پیش آزمون_پس آزمون-پیگیری با گروه کنترل صورت گرفت. از میان جامعه آماری کودکان 7 تا 12 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی/ نقص توجه مراجعه کننده به مرکز مشاوره رازی شهر کرج در سال 1400-1399 تعداد 24 کودک با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در گروه های هشت نفره بازی های رایانه ای شناختی، بازی درمانی مبتنی بر توان بخشی شناختی و کنترل جایگزین شدند. گروه های آزمایش 12 جلسه مداخله دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از آزمون ان بک کارچنر استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته ها نشان داد بازی های رایانه ای شناختی و بازی درمانی مبتنی بر توان بخشی شناختی بر حافظه کاری کودکان دارای نقص توجه- بیش فعالی مؤثر هستند و مداخله بازی های رایانه ای شناختی مؤثرتر از بازی درمانی مبتنی بر توان بخشی بود. با توجه به نتایج پژوهش آموزش بازی های رایانه ای شناختی بر حافظه کاری کودکان بیش فعال با نقص توجه تأثیر قابل توجه تری دارد و به روان شناسان توصیه می شود به این مداخله جهت تقویت حافظه کاری توجه بیشتری نمایند.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
28 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلاء به وسواس فکری-عملی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه 30 نفر از بیماران دارای نشانگان وسواس فکری-عملی کلینیک های روانشناسی شهر رشت در سال 1400 به عنوان نمونه پژوهش در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه ها با پرسشنامه های وسواس فکری-عملی پادوا توسط ساناویو (1988)، دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) مورد سنجش قرار گرفتند. پس از 10 جلسه 90 دقیفه ای درمان شناختی-رفتاری برای گروه آزمایش، مجددا شرکت کنندگان به پرسشنامه پژوهش پاسخ دادند. یافته های بدست آمده نشان داد درمان شناختی-رفتاری به طور معنی داری باعث کاهش دشواری در تنظیم هیجان (عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه، نبود آگاهی هیجانی، راهبردهای محدود، نبود وضوع هیجانی) و افزایش انعطاف پذیری شناختی شده است (001/0>P). با توجه به مشکلاتی که بیماران مبتلا به وسواس در ابعاد هیجانی و شناختی دارند، لازم است در فرایند درمان بیماران به این موارد بیشتر توجه گردد.
بررسی ادراک دانشجویان علوم پزشکی از ساختار کلاس و ارتباط آن با شیوه های یادگیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در دنیای امروز شناسایی ویژگی های روانی، عاطفی و تحصیلی دانشجویان برای موفقیت های آموزشی و فرایند یاددهی- یادگیری از اهمیت بالایی برخوردار است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی ادراک دانشجویان علوم پزشکی از ساختار کلاس: نقش جنسیت، مقطع تحصیلی و ارتباط آن با شیوه های یادگیری صورت پذیرفته است. روش ها: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی می باشد. جامعه پژوهش را تمامی دانشجویان شاغل به تحصیل در سال 1396- 1395 در دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج) تشکیل می دهد که با روش نمونه گیری تصادفی صورت پذیرفت. ابزار گردآوری داده ها متشکل از دو پرسشنامه ادراک از ساختار هدفی کلاس و سیاهه سبک های یادگیری دیوید کلب می باشد. یافته ها: در بین دانشجویان ادراک ساختار هدفی رویکرد- عملکرد در اولویت قرار گرفت. بر اساس جنسیت و مقطع تحصیلی تفاوت معنی داری بین ادراک دانشجویان ملاحظه نشد. ساختار تبحری با تجربه عینی رابطه مثبت معنی دار، ساختار رویکرد-عملکرد با مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال رابطه مثبت معنی دار و همچنین ساختار اجتناب-عملکرد با تجربه عینی، مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال رابطه مثبت معنی دار یافت شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش و نقش پررنگ مدرسان و متولیان آموزشی، پیشنهاد می شود که ضمن آموزش مدرسان، به آنان تأکید شود که نسبت به اتخاذ روش های نوین تدریس همسو با ویژگی های فراگیران، با فراهم آوردن زمینه های لازم موجبات رشد و گرایش به سمت ادراک از ساختار هدفی تبحری را در ایشان پدید آورند.