فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۰۱ تا ۴٬۰۲۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
806 - 817
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین چالش هایی که در زندگی زنان مطرح می شود، مسئله مادر شدن است که می تواند بر سلامت روانی آنان تاثیر گذارد. پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی پذیرش نقش مادری با روان درمانی مثبت نگر گروهی بر شایستگی اجتماعی زنان متأهل فاقد فرزند انجام گرفت.
مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود که 53 زن به عنوان نمونه از جامعه آماری کلیه زنان متاهل فاقد فرزند شهر اصفهان که تمایلی به فرزند آوری نداشتند به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه های آزمایش بسته آموزشی پذیرش نقش مادری و روان درمانی مثبت نگر را دریافت کردند. شرکت کنندگان با استفاده از پرسشنامه شایستگی اجتماعی ارزیابی شدند. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که بسته آموزشی پذیرش نقش مادری و روان درمانی مثبت نگر هر دو بر شایستگی اجتماعی زنان متأهل فاقد فرزند تأثیر داشت. ولی بر اساس یافته ها اثربخشی بسته آموزش پذیرش نقش مادری نسبت به روان درمانی مثبت نگر گروهی بیشتر بود. این نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار بود.
نتیجه گیری: می توان گفت بسته پذیرش نقش مادری روشی مؤثر برای ارتقای شایستگی اجتماعی زنان متأهل بدون فرزند است. این بسته شامل آمادگی برای مادر شدن، آشنایی با عوامل محیطی تأثیرگذار، بهبود کیفیت زندگی و روابط با همسر، ایجاد حس ارزشمندی و آشنایی با هویت مادری و تغییرات دوران بارداری است؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که این رویکرد باید برای ارتقای شایستگی اجتماعی زنان متأهلی که در حال آماده شدن برای مادر شدن هستند، مورداستفاده قرار گیرد
بررسی رابطه ی مشکل در تنظیم هیجان و استفاده ی مشکل ساز از تلفن هوشمند: مدل میانجی گری افسردگی و حمایت اجتماعی درک شده
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
153 - 168
حوزههای تخصصی:
با افزایش کاربرد تلفن های هوشمند، تحقیقات تجربی در مورد روابط بین استفاده مشکل ساز از تلفن های هوشمند و مشکلات بهداشت روانی در سال های اخیر پیشرفت چشم گیری داشته است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مشکل در تنظیم هیجان و استفاده مشکل ساز از تلفن هوشمند، نقش میانجی افسردگی و حمایت اجتماعی درک شده انجام گرفت. این پژوهش دارای ماهیت توصیفی بوده و ازنظر نوع طرح، در دسته ی مطالعات همبستگی-مدل یابی معادله ساختاری قرار می گیرد. جامعه آماری آن را کلیه ی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه تبریز در سال 1400-1401 که در رده ی سنی 18 تا 30 سال قرار داشتند، تشکیل دادند و تعداد 235 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های مشکل در تنظیم هیجان، استفاده ی آسیب زا از تلفن همراه، پرسشنامه افسردگی بک و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده استفاده گردید. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS.25 و مدل یابی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار Amos.24، نشان داد که مدل ساختاری پژوهش، برازش نسبتاً مطلوب دارد؛ به طوری که مشکل در تنظیم هیجان علاوه بر اثر مستقیم معنادار، با واسطه گری افسردگی و حمایت اجتماعی دریافت شده، اثر غیرمستقیم معناداری بر استفاده مشکل ساز از تلفن هوشمند داشت.
بر اساس این یافته ها می توان بیان داشت ارتقای توانمندی های تنظیم هیجانات، کنترل علائم و نشانه های افسردگی و فراهم نمودن شبکه ی حمایت اجتماعی مناسب، تأثیر بسزایی در کاهش گرایش جوانان به استفاده مشکل ساز از تلفن هوشمند خواهد داشت.
رابطه شکست عشقی با استرس تحصیلی دانشجویان دانشگاه زنجان: نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
15 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه شکست عشقی با استرس تحصیلی دانشجویان با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه زنجان در سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۰ تشکیل دادند که از بین آنها تعداد ۳۰۵ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در این پژوهش شرکت داده شدند. ابزارها شامل پرسشنامه ضربه عشق راس (۱۹۹۹)، پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان ( CERQ-P ) و استرس تحصیلی زاژاکووا، لینچ و اسپینشاد (۲۰۰۵) بودند. برای تحلیل داده ها از مدل های ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شد . یافته ها: تحلیل داده ها نشان دادند شکست عشقی همبستگی مثبت با استرس تحصیلی (۳۶/۲ t= ، ۰۱۱/۰ p= ) و همبستگی منفی با متغیر تنظیم شناختی هیجانی دارد (۵۰/۴- t= ، ۰۰۰/۰ p= ). همچنین بین تنظیم شناختی هیجان با استرس تحصیلی رابطه معناداری بدست آمد (۱۶/۶۲ t= ، ۰۰۰/۰ p= ). در نهایت با استفاده از آزمون سویل نقش میانجیگری تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین شکست عشقی و استرس تحصیلی با ضریب مسیر ۶۲/۰- و مقدار ۱۴/۱۷- t= مورد تایید قرار گرفت. نتیجه گیری: این پژوهش علاوه بر گسترش مبانی نظری موضوع مورد مطالعه، در برگیرنده مفاهیمی برای شناخت اثرات منفی شکست عشقی در بین افراد بود. برای کاهش پیامدهای شکست عشقی به ویژه در حیطه تحصیلی می توان با برگزاری کارگاه های آموزشی مبتنی بر ذهن آگاهی و آموزش تنظیم هیجانی دانشجویان قدم محکمی در راستای اهداف پژوهشی برداشت.
مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
39 - 66
حوزههای تخصصی:
سرطان پستان شایعترین بیماری سرطانی و دومین علت مرگ و میر سرطانی در بین زنان است و با پریشانی های روان شناختی، اضطراب، اختلالات عاطفی و افسردگی همراه است. لذا مداخلات روان شناختی برای کاهش پیامدهای استرس زای ناشی از تشخیص و درمان های پزشکی سرطان پستان ضرورت می یابد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی معنویت درمانی با درمان پذیرش و تعهد در کاهش اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه دربرگیرنده زنان مراجعه کننده به مرکز فوق تخصصی سرطان زنان بیمارستان خاتم الانبیا بود که از میان آنان 45 زن مراجعه کننده که نمره آنان در مقیاس اضطراب هستی 5/1 واحد انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، شناسایی و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس اضطراب هستی گود و گود استفاده شد. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه معنویت درمانی و گروه آزمایشی دوم تحت 8 جلسه درمان پذیرش و تعهد قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان اثر معنادار دارد، و بین اثربخشی دو روش مذکور بر اضطراب هستی تفاوت معناداری وجود ندارد. توصیه می شود برای کاهش اضطراب هستی در بیماران مبتلا به سرطان پستان از معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد استفاده شود.
کاهش اضطراب امتحان از طریق درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد: پژوهشی مداخله ای در حوزه اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
239 - 245
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در اضطراب امتحان دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه بود. طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری ویژه در شهر تبریز بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. در این راستا، مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در 8 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد و از مقیاس های اضطراب امتحان اشپیلبرگر برای جمع آوری داده ها در مراحل پیش و پس از آزمون استفاده شد. تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد که آموزش پذیرش و تعهد میزان اضطراب امتحان را در بین دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ویژه کاهش می دهد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به آزمودنی ها از طریق انعطاف پذیری روانی، تعامل روانشناختی فرد با افکار و احساساتش، و قبول تجربه های ناخوشایند کمک می کند تا با اضطراب امتحان مقابله کنند. برای دست یابی به فعالیت های شواهد-محور، طراحی و اجرای برنامه مداخله ای پذیرش و تعهد برای کاهش اضطراب امتحان سایر دانش آموزان دارای نارسایی های تحولی پیشنهاد می شود.
بررسی رابطه بین آموزش های نوین(الکترونیک و ترکیبی)، درگیری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی با عملکرد تحصیلی در محیط نظام آموزش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه روانشناسی مثبت سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
87 - 106
حوزههای تخصصی:
آموزش الکترونیک و ترکیبی به عنوان رویکرد های نوین آموزشی به دلیل استفاده از فناوری های نوین و کاربرد تعامل در فرایند آموزش و دو سازه درگیری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی به عنوان عوامل انگیزش بخشی به یادگیری دارای اهمیت هستند. بنابراین هدف مطالعه حاضر، بررسی روابط مستقل، تعاملی و تعدیلی دو رویکرد الکترونیکی و ترکیبی، درگیری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی با عملکرد تحصیلی دانشجویان نظام آموزش از دور بود. در این پژوهش آزمایشی مبتنی بر سه موج آموزشی در قالب آموزش نظری، عملی و نظری- عملی، از بین220 نفر جامعه آماری، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول مورگان و کرجسی140 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انجام پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته رویکرد الکترونیک- ترکیبی و پرسشنامه استاندارد شده درگیری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی، به همراه عملکرد تحصیلی در قالب نمرات سه آزمون استفاده شد. برای وجود ارتباط از آزمون همبستگی و برای تبیین از رگرسیون گام به گام استفاده شد .بین رویکرد الکترونیکی – ترکیبی، درگیری تحصیلی(به جزء رفتاری) و بهزیستی تحصیلی با عملکرد تحصیلی در موج اول رابطه وجود داشت. در موج دوم و سوم و در قالب روابط تعاملی، رویکرد ترکیبی در مقایسه با رویکرد الکترونیکی با درگیری تحصیلی، بهزیستی تحصیلی و عملکرد تحصیلی دارای رابطه مثبت بود،؛ اما در قالب تعدیلی، منفی بود. بنابراین، رویکرد ترکیبی از منظر مستقل و تعاملی در مقایسه با رویکرد الکترونیکی به دلیل تاکید بر چندرسانه ای ها و فرامتن ها بر درگیری تحصیلی، بهزیستی تحصیلی و عملکرد تحصیلی تاثیر بیشتری داشت.
پیش بینی ویژگی های شخصیتی بر اساس الگوی الکتروانسفالوگرام در افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (تیر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
۶۶۶-۶۵۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: بر اساس نظریه شخصیت حساسیت به تقویت، تفاوت های رفتاری افراد در حساسیت به پاداش و اجتناب از تنبیه به عنوان زیربنای تفاوت های پایدار شخصیتی، خلقی، ذهنی و شناختی است. افراد دارای سیستم بازداری رفتاری در مواجهه با موقعیت تهدیدکننده به دفاع، بازداری و اجتناب روی می آورند. گروه دیگر دارای سیستم فعال سازی رفتاری در جستجوی محرک ها و انگیزه های مثبت اند. افراد حساس به پاداش تمایل زیادی به رانندگی، تصمیم گیری و رفتارهای بهداشتی پرخطر دارند. بر این اساس در زمینه استفاده از روش های نوروفیزیولوژی در تعیین سیستم های فعال سازی و بازداری رفتاری و احتمالاً ارتباط بین توان آلفا و سیستم های مغزی رفتاری فعال سازی و مدلی که بتواند نوع سیستم مغزی رفتاری افراد را پیش بینی نماید شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: با توجه به خلاء پژوهشی، این مطالعه با هدف ارائه یک روش نوروفیزیولوژی برای تعیین سیستم های مغزی رفتاری بر اساس داده های حاصل از تحلیل الکتروانسفالوگرافی افراد طراحی و اجرا شده است. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است و بر اساس مدل یابی معادلات رگرسیونی انجام شده است. 300 نفر از دانشجویان دانشکده علومتربیتی و روانشناسی دانشگاه تبریز به روش تصادفی با پرسشنامه کارور ورایت (1994) غربالگری شدند. از میان آن ها تعداد 15 نفر در گروه فعال سازی و 15 نفر دیگر در گروه بازداری رفتاری قرار گرفتند. معیار انتخاب کسب نمره بیش از یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین در نمره بازداری و فعال سازی بود. ثبت امواج مغزی با آمپلی فایر 19 کاناله نورواسکن بر اساس سیستم بین المللی 20-10 انجام گرفت. داده های به دست آمده با روش تبدیل فوریه کمی گردیده و با آزمون های تی مستقل و رگرسیون خطی به وسیله SPSS نسجه 20 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل آماری نتایج حاصل نشان داد میانگین توان آلفا در دو گروه با سیستم مغری رفتاری متفاوت، از لحاظ آماری و در سطح 0/05>p معنی دار است. بعلاوه همبستگی بین توان آلفا و سیستم های مغزی رفتاری از لحاظ آماری در سطح 0/05>p معنی دار به دست آمد. سپس یک مدل با استفاده از تحلیل رگرسیون برازش داده شد که ضرایب مدل در سطح 0/01>p معنی دار بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از به دست آمدن یک مدل رگرسیونی خطی است. مدل به طور معنی داری توانست گروه بازداری رفتاری را از فعال سازی رفتاری تفکیک نماید. مدل حاصل می تواند پس از تأیید شدن با مطالعات مشابه به عنوان ابزار نوروفیزیولوژیکی در مراکز کسب وکار برای تصدی مشاغل همچنین در کلینیک های مشاوره، روان درمانی و روان پزشکی مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه مولفه های آمادگی به اعتیاد در بین نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
۱۵۸-۱۳۹
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه مولفه های آمادگی به اعتیاد در بین نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و عادی انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع مطالعات علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر 13 تا 18 سال دبیرستان های شهر تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 بود. نمونه ای به حجم 97 نفر (49 دانش آموز با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و 48 دانش آموز عادی) با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. داده ها از طریق مقیاس شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نوجوانان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی در نمره کل آمادگی به اعتیاد و مولفه های آن شامل افسردگی و درماندگی، نگرش مثبت به مواد، اضطراب و ترس از دیگران، و هیجان خواهی بالا در مقایسه با گروه نوجوانان عادی نمرات بالاتری کسب کردند. نتیجه گیری: می توان چنین نتیجه گرفت که وجود نشانه های اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی، زمینه و میزان آمادگی به اعتیاد در نوجوانان را افزایش می دهد و آنها را در برابر اعتیاد آسیب پذیر می کند.
ساختار عاملی پرسشنامه باورهای مطلوب برایانت در بین والدین دارای کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (مرداد) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۵
۹۵۰-۹۳۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: از متغیرهای مورد توجه در رابطه با والدین دارای کودک مبتلا به اوتیسم، باورهای مطلوب است. باورهای مطلوب از مؤلفه های سلامت روان محسوب شده و دارای همبستگی و رابطه مستقیم با بهزیستی روان شناختی است. پژوهش ها نشان می دهند والدین دارای کودک مبتلا به اوتیسم در معرض انواع آسیب های جسمانی و روانی قرار دارند، به همین دلیل شناسایی، رشد و گسترش باورهای مطلوب برای پیشگیری از آسیب ها و بهبود سلامت روان در این دسته از والدین ضروری به نظر می رسد. در ایران تا کنون ابزار معتبری برای سنجش باورهای مطلوب در والدین دارای کودکان مبتلا به اوتیسم گزارش نشده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی ساختار عاملی پرسشنامه باورهای مطلوب در بین والدین دارای کودکان مبتلا به اوتیسم بود. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و ازحیث ماهیت داده ها، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی والدین دارای کودک اوتیسم در مدارس و انجمن اوتیسم شهرهای تهران، کرج، شهریار و هشتگرد در سال 1401 بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس از نوع هدفمند و نمونه آماری پژوهش نیز شامل 321 نفر (248 زن و 73 مرد) از والدین دارای فرزند مبتلا به اوتیسم بود. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه باورهای مطلوب (برایانت، 2003) و بهزیستی روانشناختی (ریف، 1980) استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با روش تحلیل عامل تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم افزارهای SPSS25 و AMOS24 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، هر یک از گویه های پرسشنامه از توان لازم برای سنجش مؤلفه های باورهای مطلوب (پیش بینی، لذت از لحظه و یادآوری) برخوردار بوده و هر یک از مؤلفه ها نیز از توان قابل قبولی برای سنجش عامل کلی تر یعنی باورهای مطلوب برخوردارند. ضرایب آلفای کرونباخ سه مؤلفه پیش بینی، لذت از لحظه و یادآوری در پرسشنامه به ترتیب برابر با 0/89، 0/91 و 0/84 محاسبه شد. بر این اساس می توان گفت، گویه های هر یک از مؤلفه های پرسشنامه از همسانی درونی قابل قبول برخوردار است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد نسخه ایرانی پرسشنامه باورهای مطلوب، مقیاسی معتبر برای اندازه گیری نگرش ها در رابطه با توانایی لذت بردن از تجارب مثبت چه در پیش بینی، چه لذت از لحظه و چه یادآوری است. همچنین این پرسشنامه برای کاربرد در فعالیت های پژوهشی و کار بالینی از ویژگی های روان سنجی مناسبی برخوردار است.
مقایسه اثربخشی روان درمانی پویشی بین فردی کوتاه مدت و زوج درمانی هیجان مدار در زوجین مبتلا به فقر در تعاملات عاطفی (الکسی تایمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان اثربخشی مداخله روان پویشی بین فردی در مقایسه با زوج درمانی هیجان مدار بر فقر در تعاملات عاطفی، رضایت زناشویی و دشواری هیجانی بود. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوج های ساکن مناطق ۱،۲،۳ تهران بود. جهت انتخاب نمونه از طریق فراخوان اینترنتی و نمونه های در دسترس 60 زوج براساس ملاک های ورود انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس آلکسی تایمی تورنتو-۲۰ (باگبی، پارکر و تیلور، ۱۹۹۷)، مقیاس رضامندی زوجیت افروز (1387)، مقیاس دشواری هیجانی (گرتز و رومر، 2004) بود. درمان روان پویشی بین فردی بارکهام و همکاران (2017) و زوج درمانی هیجان مدار جانسون و همکاران (۲۰۰۴) ، هفته ای یک بار، برای گروه های آزمایشی اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که هر دو مداخله روان پویشی بین فردی و زوج درمانی هیجان مدار بر فقر در تعاملات عاطفی ، رضایت زناشویی و دشواری هیجانی اثر دارند، و اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر هر سه متغیر پژوهش معنادارتر بود. همچنین اثربخشی هر دو روش روان پویشی بین فردی و زوج درمانی هیجان مدار در مرحله پیگیری 3 ماهه پایدار بود. در نتیجه هر دو روش مداخله بین فردی روان پویشی و هیجان مدار می توانند برای بهبود مشکلات ناشی از فقر در تعاملات عاطفی ، رضایتمندی زناشویی و دشواری هیجانی مؤثر باشند.
چگونه توانستم مهارت نوشتن را در دانش آموزان پایه دوم کلاسم تقویت کنم؟
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 9
حوزههای تخصصی:
نوشتن ، پیچیده ترین مهارت زبانی است که در آموزش آن نیاز به فراگیری مهارت های شناختی و فراشناختی بسیاری است که با توجه به بعد عاطفی و اجتماعی محقق می شود.هدف پژوهش حاضر بررسی مشکلات نوشتن دانش آموزان پایه دوم ابتدایی است. نمونه مورد بررسی دانش آموزان کلاسم بود که به این نتیجه رسیدم که در طول سال گذشته به دلیل وجود کرونا و عدم حضور در کلاس درس دانش آموزان به آسانی نمی توانستند بنویسند و افکار خود را بیان نمایند و نوشتن برای آنها جذابیتی نداشت . نارسایی حتی بر نحوه ی پاسخ دادن آنها در دروس کتبی نیز اثر گذاشته بود.در این تحقیق نوشتن و مشکلات آن را بررسی و راهبردهایی برای مواجهه به آن ارائه دادم.یافته ها حاکی از آن بود که روش های به کاربرده ( خلاصه نویسی ، خاطره نویسی ، گزارش نویسی و داستان نویسی) برای بهبود نوشتن موثر بوده است.
نقش سبک های مقابله ای بر اضطراب زنان سرپرست خانوار در همه گیری کوید 19 (مطالعه موردی: زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان دشتستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
20 - 31
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های مقابله ای بر اضطراب زنان سرپرست خانوار در همه گیری کوید 19 انجام پذیرفت. روش: روش تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری را زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان دشتستان به تعداد 1574 تشکیل دادند. تعداد نمونه آماری با جدول گرجسی و مورگان 310نفر در نظر گرفته شد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب بک و همکاران و برای سنجش سبک های مقابله ای از پرسشنامه لازاروس و فلکمن استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه های اضطراب و سبکهای مقابله ای به ترتیب 87/0 و 8/0 به دست آمد. یافته ها: نتایج نشان دادند که سبکهای مقابله ای هیجان مدار و مساله مدار و اضطراب رابطه معنادار منفی داشته و متغیر سبک های مقابله ای مساله مدار قابلیت پیش بینی اضطراب را نشان داد. نتیجه گیری: سبک های مقابله ای بر اضطراب تأثیر دارند.
اثربخشی درمان مبتنی بر اصلاح تعامل والد – کودک بر خودکارآمدی و کاهش اعتیاد اینترنتی در کودکان 12- 9 ساله(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
71 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف : درپژوهش حاضر به بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر اصلاح الگوی تعامل والد-کودک بر خودکارامدی و شدت وابستگی به اینترنت در کودکان 12-9 ساله دارای اعتیاد اینترنتی پرداخته شده است. روش: این مطالعه نوعی پژوهش تجربی بوده بطوریکه تعداد72 دانش آموز 12-9 ساله که دارای اعتیاد اینترنتی بودند به روش تصادفی انتخاب و در دو گروه 36 نفری مورد و شاهد قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش ، پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ و ﺧﻮدﮐﺎرآﻣﺪی ﮐﻮدﮐﺎن و ﻧﻮﺟﻮاﻧﺎن (SEQ-C)بود.شرکت کنندگان به مدت 10 جلسه تحت آموزش درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک (بر پایه بازی درمانی لندرث) قرار گرفتند. داده ها به وسیله ی نسخه ی 25نرم افزار SPSS و آزمون نان پارامتریک علامت [1]تجزیه و تحلیل شدند .یافته ها: نتایج حاکی از کاهش میانگین نمره اعتیاد به اینترنت و افزایش میانگین نمره خودکارامدی گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بود(P˂0/05 ). یافته ها اثر بخشی درمان مبتنی بر تعامل والد- کودک (بر پایه بازی درمانی لندرث) را در کودکان12-9 ساله تایید کرد. نتیجه گیری: با توجه به کاهش اعتیاد به اینترنت و افزایش خودکارامدی کودکان12-9 ساله باید به نقش درمان مبتنی بر اصلاح تعامل والد - کودک به عنوان یکی از راهکارهای درمان اعتیاد به اینترنت و افزایش خودکارامدی در کودکان توجه شود.
تبیین خلاقیت دانشجویان براساس نشاط معنوی با نقش آفرینی کمال گرایی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تفکر نوآورانه و خلاق دانشجویان تعیین کننده جنبه های مهمی در زندگی آن ها است؛ با این وجود عوامل محیطی و شخصیتی مؤثر بر آن مورد غفلت پژوهشی بوده است. این پژوهش با هدف «تبیین خلاقیت دانشجویان براساس نشاط معنوی با نقش آفرینی کمال گرایی» انجام شد. پژوهش توصیفی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دختر و پسر مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی دانشکده های معماری در سطح شهر تهران در سال تحصیلی 1399 تشکیل دادند، که از بین آن ها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 300 دانشجو (150 دختر و 150 پسر) انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه خلاقیت عابدی، پرسشنامه نشاط معنوی افروز و پرسشنامه کمال گرای تری شورت استفاده شد. تحلیل داده ها نیز در دو سطح توصیفی و استنباطی و با رعایت پیش فرض های لازم و با نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 و در سطح 05/0 انجام شد. یافته ها: براساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی روابط علّی بین متغیرهای مذکور، از برازش قابل قبولی برخوردار بود. به طور کلی، در مدل پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان دادند که نشاط معنوی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق کمال گرایی در دانشجویان با خلاقیت رابطه دارند. همچنین، نتایج نشان داد رابطه بین نشاط معنوی با کمال گرایی، معکوس و معنادار است (05/0=P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود مسئولین با تدارک برنامه هایی علاوه بر افزایش آگاهی نسبت به خلاقیت و مراحل رشد آن، نسبت به ارتقای نشاط معنوی دانشجویان تمرکز ویژه ای داشته باشند.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر تکانشگری و نشخوارفکری مشترک در دانشجویان دارای افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۱۸۰-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر تکانشگری و نشخوارفکری مشترک در دانشجویان دارای افکار خودکشی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال تحصیلی1402-1401بودند که 39 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (19 نفر) و کنترل (20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش هشت جلسه ی 75 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند. ابزارگردآوری داده ها شامل مقیاس افکار خودکشی (BSSI، بک و استیر، 1991)، پرسشنامه نشخوار فکری مشترک (CRQ، روز، 2002) و پرسشنامه تکانشگری بارات (BIS-11، پاتون و همکاران، 1995) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره (MANCOVA) انجام شد. براساس یافته ها با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون نشخوار فکری مشترک و تکانشگری (و مولفه های آن ها) در دو گروه درمان پذیرش و تعهد و گواه تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود داشت. با استناد به این یافته های می توان نتیجه گرفت که درمان پذیرش و تعهد یک روش روان درمانی مناسب برای کاهش تکانشگری و نشخوارفکری مشترک در دانشجویان دارای افکار خودکشی می باشد.
مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۱۶۰-۱۵۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج در زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق شهرستان گنبدکاووس بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق شهرستان گنبدکاووس در سال1400 به تعداد 716 زوج بودند. نمونه پژوهش 45 زوج بود که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (هر گروه 15 زوج) و یک گروه گواه (15 زوج) اختصاص یافتند. گروه های آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در معرض آموزش درمان متمرکزبرشفقت و درمان مبتنی برپذیرش و تعهد قرار گرفتند. ابزار پژوهش ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه پشیمانی از انتخاب همسر (RSCS) شوارتز و همکاران (2002) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. نتایج نشان داد که درمان متمرکزبرشفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج اثربخش است و این اثربخشی در مرحله پیگیری نیز ادامه دارد (01/0 P<). بین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پشیمانی از ازدواج تفاوت معناداری وجود دارد و درمان متمرکز بر شفقت تأثیر بیشتری دارد (01/0 P<). بنابراین، می توان برای تغییر پشیمانی از ازدواج از درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد استفاده کرد، اما درمان متمرکزبرشفقت ارجح است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و مواجهه مبتنی بر واقعیت مجازی بر ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (بهمن) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۱
۲۳۷۴-۲۳۵۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال اضطراب اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی است. ترس از ارزیابی منفی دیگران یکی از مهم ترین مشخصه های اختلال اضطراب اجتماعی است. در مطالعات مختلف، اثربخشی درمان های شناختی - رفتاری و مواجهه مبتنی بر واقعیت مجازی بر علائم اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب اجتماعی بررسی و تأیید شده است، اما تا کنون مطالعه ای در مورد مقایسه اثربخشی این دو نوع روش درمانی بر ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی - رفتاری و درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی بر ترس از ارزیابی منفی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه مشغول به تحصیل در مدارس شهر قائم شهر در سال تحصیلی 1402-1401 بود ند . 51 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 17 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 12 و 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله شناختی - رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه هراس اجتماعی (کانور و همکاران، 2000) و فرم کوتاه مقیاس ترس از ارزیابی منفی (لری، 1983) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که هر دو مداخله درمان شناختی - رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث کاهش ترس از ارزیابی منفی شدند ( 01/0 P<) و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری یک ماهه حفظ شد. همچنین یافته ها حاکی از این بود که درمان شناختی - رفتاری در مقایسه با درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی دارای اثربخشی بیشتری بود (01/0 <P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود مشاوران و درمانگران حوزه کودک و نوجوان و همچنین مشاوران مدارس از دو روش مداخله ای درمان شناختی - رفتاری و درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی با اولویت درمان شناختی - رفتاری به طور خاص در جهت کاهش ترس از ارزیابی منفی و به طورکلی در کاهش علائم اضطراب اجتماعی دانش آموزان استفاده کنند.
مدل یابی اعتماد بین فردی زوجین براساس ظرفیت ذهنی سازی، حل تعارض و الگوی کاری درونی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف اعتماد یکی از مؤلفه های بسیار مهم در دوام و کیفیت روابط زناشویی به حساب می آید. بنابراین بررسی عوامل ارتباطی مؤثر بر آن اهمیت پیدا می کند. از این رو در این پژوهش به بررسی اثر ظرفیت ذهنی سازی زوجین بر اعتماد بین فردی آنان با نقش واسط ه ای شیوه حل تعارض و اثر تعدیل کنندگی الگوهای کارکرد درونی پرداخته شده است. مواد و روش ها مطالعه از نوع کاربردی توصیفی بود. ارتباط میان متغیرها نیز توسط روش مدل یابی معادلات ساختاری بررسی شد. 349 نمونه از جامعه متأهلین سنین 18 الی 45 سال ساکن شهر تهران با حداقل 1 سال تأهل و مدرک تحصیلی بالاتر از دیپلم به روش نمونه گیری دردسترس به سؤالات پرسش نامه های اعتماد بین فردی، پرسش نامه عملکرد بازتابی، پرسش نامه شیوه حل تعارض رحیم و پرسش نامه مقیاس های رابطه به صورت حضوری و مداد-کاغذی پاسخ دادند. داده ها برای تجزیه و تحلیل در نرم افزارهای آماری SPSS نسخه22 و Pls- نسخه 3 مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها شاخص های برازش مدل اولیه حاکی از همانند بودن مدل بود. بنابراین حذف مسیرهای غیرمعنی دار مقادیر حاصل برای شاخص ریشه میانگین مربعات یاقیمانده استاندارد=0/017، شاخص نکوی برازش=0/985 و شاخص تناسب بهنجار=0/386 نشان دهنده برازش مطلوب مدل نهایی پژوهش بود. نتیجه گیری اثر مستقیم ظرفیت ذهنی سازی بر شیوه حل تعارض و اثر مستقیم شیوه حل تعارض بر اعتماد بین فردی در زوجین مورد تأیید واقع شد. همچنین اثر مستقیم ظرفیت ذهنی سازی و اثر غیرمستقیم آن از طریق میانجی گری شیوه حل تعارض بر اعتماد بین فردی معنی دار شد. اثر تعدیل کنندگی الگوهای کاری درونی نیز بر روابط ظرفیت ذهنی سازی و شیوه حل تعارض، شیوه حل تعارض و اعتماد بین فردی، ظرفیت ذهنی سازی و اعتماد بین فردی بررسی شد که تنها اثر تعدیل کنندگی الگوی کاری درونی دل مشغول بر رابطه میان ظرفیت ذهنی سازی و شیوه حل تعارض زوجین معنادار شد.
نقش والدین در ارضای نیازهای اساسی روان شناختی فرزندان: مرور نظام مند
حوزههای تخصصی:
زمینه: نظریه خودتعیین گری بیان می دارد که ارضاء سه نیاز اساسی و جهان شمول خودمختاری، شایستگی و ارتباط، باعث انگیزش درونی در کودکان و نوجوانان شده و نقش محوری در بهزیستی و سازگاری ایشان دارد. این نظریه تأکید می کند که والدین، در تعامل با سایر افراد تأثیرگذار در زندگی فرزندان، نقشی اساسی در اجتماعی کردن فرزندان دارند و شیوه رفتار آنان به طور عمده ای می تواند بر ارضا یا بازداری نیازهای روان شناختی مؤثر باشد.هدف: پژوهش حاضر با هدف مرور نظامند پژوهش های (داخلی و خارجی) برای دستیابی به اقدامات و رفتارهای والدینی که بر ارضای نیازهای اساسی روان شناختی فرزندان تأثیر می گذارند، انجام شد.روش: پژوهش حاضر کیفی و با روش مرور سیستماتیک (مرور نظام مند) انجام شده است. پایگاه های اطلاعاتی ScienceDirect،ERIC ، Google Scholar، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران (ایرانداک)، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی (سید)، پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز) و پایگاه مجلات و نشریات ایران (مگ ایران) برای یافتن مقالات مرتبط با معیارهای ورود و خروج مشخص جستجو شدند.یافته ها: پس از طی مراحل شناسایی، غربال گری، ارزیابی و شمول، تعداد 23 مطالعه انتخاب شد و اقدامات والدینی در راستای ارضای نیازهای اساسی روان شناختی فرزندان از آنها استخراج شد. تعداد این اقدامات افزون بر 90 عنوان رفتار یا اقدام والدینی بود که به تفکیک سه نیاز خودمختاری، شایستگی و ارتباط ارائه و بر اساس شباهت، مقوله بندی شدند.نتیجه گیری: از نتایج ای مرور می توان برای تهیه بسته های آموزشی معتبر و به کارگیری آن در راستای آموزش اقدامات والدینی مؤثر به والدین، برای ارتقای توانایی آنها برای ارضای نیازهای اساسی فرزندان شان استفاده شود.
نقش پدربزرگ و مادربزرگ در ترمیم یا آسیب امنیت دلبستگی کودکان دلبسته نا ایمن اجتنابی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی نقش پدربزرگ و مادربزرگ در ترمیم یا آسیب امنیت دلبستگی کودکان دلبسته ناایمن اجتنابی بود. مطالعه حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش مربیان و کودکان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر تهران بودند که از میان آنها تعداد 8 نفر از مربیان و 100 نفر از کودکان طبق اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شد. مربیان تحت مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند و کودکان به پرسشنامه طبقه بندی سبک های دلبستگی و پرسشنامه محقق ساخته بازنمایی های ذهنی روابط دلبستگی در کودکی میانه پاسخ دادند. داده های این مطالعه با روش های تحلیل مضمون و فراوانی و درصد فراوانی تحلیل شدند. نتایج تحلیل مضمون نشان داد که برای امنیت دلبستگی کودکان دلبسته ناایمن اجتنابی 6 بعد و 10 مولفه شناسایی شد؛ به طوری که ابعاد شامل شکل بیان احساس ها (با دو مولفه عادی سازی واقعه و بی تفاوتی یا تردید)، شکل هیجان های بدنی (با یک مولفه جداکردن حس از واقعه)، انسجام در بیان (با دو مولفه کوتاهی بیان و طفره رفتن از پاسخگویی)، تعامل با فرد (با یک مولفه بی احتیاطی به همراه جدایی حسی)، شکل بیان واقعه (با یک مولفه کلی گویی و ایجاز) و مواجهه با تعارض (با سه مولفه اجتناب از واقعه یا فرار از موقعیت، پایان بندی باز/ سرهم بندی و تمرکز بر عواقب تصمیم به جای فهم مسئله) بود. نتایج فراوانی و درصد فراوانی حاکی از بررسی 10 مولفه مذکور بر اساس 7 روایت شامل مهمان، کلید، فروشگاه، غریبه، نقاشی، قلدرها و پیکنیک بود که نشان دادند که پدربزرگ و مادربزرگ در ترمیم یا آسیب امنیت دلبستگی کودکان دلبسته ناایمن اجتنابی نقش اندکی داشتند. بنابراین، با ارائه کارگاه های آموزشی مناسب و کاربردی می توان نقش پدربزرگ و مادربزرگ را در ترمیم امنیت دلبستگی کودکان دلبسته ناایمن اجتنابی بهبود بخشید.