فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۶۱ تا ۳٬۷۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۱
245 - 255
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی بر دلبستگی، صمیمیت رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زوجین با تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ژرفا و روان پرواز در منطقه 3 شهر تهران در شش ماهه اول سال 1399 بود. در این پژوهش تعداد 30 زوج (60 نفر) با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (15 زوج در گروه آزمایش و 15 زوج در گروه گواه). پس از ریزش تعداد نمونه نهایی 25 زوج بود (13 زوج در گروه آزمایش و 12 زوج در گروه گواه). زوجین حاضر در گروه آزمایش واقعیت درمانی (14 جلسه) را طی 14 هفته (90 دقیقه ای) دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی (براتی و ثنایی، 1375)؛ مقیاس دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید، 1990)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی (باگاروزی، 2001) و پرسشنامه رضایت زناشویی (اولسون، 1996) بود. نتایج نشان داد که واقعیت درمانی بر سبک های دلبستگی اجتنابی، اضطرابی، ایمن صمیمیت زناشویی و رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی تاثیر دارد. بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، واقعیت درمانی با بهره گیری از فنونی همانند تمرکز بر زمان حال، اجتناب از انتقاد کردن ناسازگارانه و آموزش مسئولیت پذیری، می تواند به عنوانی رویکردی موثر در جهت بهبود دلبستگی، صمیمیت و رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی مورد استفاده قرار داد.
اثربخشی توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده- محور بر حرکت های کلیشه ای کودکان دارای اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
181 - 188
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده- محور بر حرکت های کلیشه ای کودکان دارای اختلال طیف اتیسم انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم مرکز خورشید شهر آمل در شش ماهه اول سال تحصیلی 1401 بود. در این پژوهش تعداد 30 کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 15 کودک). کودکان حاضر در گروه آزمایش توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده- محور را طی 10 هفته در 10 جلسه 30 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه درجه بندی اتیسم (گیلیام، 2014) (ARS) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده-محور بر حرکت های کلیشه ای (0001>P؛ 61/0=Eta؛ 92/44=F) کودکان دارای اختلال طیف اتیسم تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که توانبخشی رایانه ای موسیقیایی خانواده- محور با بکارگیری موسیقی و خاصیت درمانی آن و همچنین بهره گیری از خانواده برای تعمیق یادگیری و برقراری ارتباط موثر با کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش حرکت های کلیشه ای کودکان دارای اختلال طیف اتیسم مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه تحلیلی ابعاد فراشناخت با تفکر خلاق
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
53 - 68
حوزههای تخصصی:
فراشناخت شامل تکنیک هایی هست که برای طراحی یادگیری، نظارت بر فعالیت های یادگیری و برای ارزیابی نتایج فعالیت های یادگیری استفاده می گردد. فراشناخت به دانش و تنظیم فرآیندهای شناختی اشاره دارد که آن را می توان به عنوان یک عامل پیشرو و مهم در تقویت رفتارهای خلاق تلقی نمود، زیرا فراشناخت شامل عناصر برنامه ریزی، نظارت و تنظیم برای اقدامات خاص در ایجاد و معرفی ایده های خلاقانه است، در ضمن تفکر خلاق هم روشی برای بررسی و حل مسائل با استفاده از دیدگاهی متفاوت است. در این مقاله به بررسی رابطه تحلیلی بین فراشناخت با تفکر خلاق و نقش اساسی فراشناخت در فرآیند خلاقیت پرداخته می شود، این بررسی بر نقش سه بعد فراشناخت (یعنی دانش فراشناختی، تجربه فراشناختی، و نظارت و کنترل فراشناختی) متمرکز می شود.
رابطه سبک مدیریت کلاس و مهارت های ارتباطی معلم با انگیزش تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر کرمانشاه
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
206 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر رابطه سبک مدیریت کلاس و مهارت های ارتباطی معلم با انگیزش تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی در سال تحصیلی 1403-1402 بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی است؛ همچنین این پژوهش با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1403-1402 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 200 نفر به عنوان نمونه با توجه به حجم نمونه و با استفاده از جدول مورگان انتخاب و معلمان به پرسشنامه های سبک مدیریت کلاس درس و مهارت های ارتباطی و دانش آموزان به پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر پاسخ دادند. نتایج نشان داد متغیرهای سبک مدیریت کلاس درس و مهارت های ارتباطی به شکل مثبت و معنی داری انگیزش تحصیلی دانش آموزان را پیش بینی می کنند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت بین سبک مدیریت کلاس و مهارت های ارتباطی معلم با انگیزش تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد که می تواند موردتوجه سازمان آموزش وپرورش، معلمان و دانش آموزان قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی بر بهبود خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
603 - 613
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی بر بهبود خودپنداره دانش آموزان دوره ابتدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره ابتدایی دبستان پسرانه شهدای ماسور ناحیه 2 شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1402-140 بودند. در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (هر گروه 10 نفر) و یک گروه کنترل (10 نفر) جایگزین شدند. سپس دانش آموزان گروه های آزمایش تحت روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. از سیاهه خودپنداره تحصیلی دانش آموزان ابتدایی (SSCI) چن و تامپسون (2004) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها از طریق نرم افزار SPSS نسخه 24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. نتایج نشان داد هر دو روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل اثربخشی معناداری بر بهبود خودپنداره تحصیلی دانش آموزان داشته است (0/05>P). نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که روش تدریس مبتنی بر سکوسازی اثربخشی بیشتری نسبت به روش تدریس معکوس بر بهبود خودپنداره تحصیلی دارد (0/05>P). بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که روش تدریس معکوس و روش تدریس مبتنی بر سکوسازی می توانند به عنوان شیوه های آموزشی مناسب برای بهبود خودپنداره تحصیلی دانش آموزان به کاربرده شوند.
رابطه تیپ های شخصیتی با هوش هیجانی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهرستان کنگاور
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
621 - 628
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه بین تیپ های شخصیتی با هوش هیجانی بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم در سال تحصیلی 1402-1401 صورت پذیرفت. این پژوهش یک پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه کودکان دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم ساکن شهرستان کنگاور است. جهت انجام این پژوهش، 340 کودک به عنوان نمونه پژوهش به شیوه خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه های تیپ های شخصیتی نئو، هوش هیجانی بار آن و سازگاری اجتماعی بل پاسخ دادند. داده های این پژوهش با نرم افزار spss نسخه 23 تجزیه وتحلیل گردید. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که تیپ های شخصیتی با هوش هیجانی رابطه معناداری دارد؛ بنابراین نتایج این پژوهش می تواند مورداستفاده سازمان آموزش وپرورش و معلمان قرار گیرد.
پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس سلامت روان و مهارت های ارتباطی در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
729 - 737
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونا بر اساس سلامت روان و مهارت های ارتباطی در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه در سال 1401 می باشد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1401-1400 می باشند. جهت تعیین حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران تعداد 269 نفر از دانشجویان بر اساس نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های اضطراب کرونا (CDAS)، سلامت روان گلبرگ و هیلر و مهارت های ارتباطی کوئین دام پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که مؤلفه های نشانه های بدنی و اضطراب و بی خوابی توان پیش بینی علائم روانی اضطراب کرونا را دارند. همچنین مؤلفه های توانایی دریافت و ارسال پیام، بینش نسبت به فرایند ارتباط نیز توان پیش بینی علائم روانی اضطراب کرونا را دارند. مؤلفه های اضطراب و بی خوابی و بینش نسبت به فرایند ارتباط، مهارت گوش دادن و توانایی دریافت و ارسال پیام نیز توان پیش بینی علائم جسمانی اضطراب کرونا را دارند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان گفت که سلامت روان و مهارت های ارتباطی از عوامل مؤثر و مرتبط با اضطراب ویروس کرونا در دانشجویان هستند که این نکته می تواند در مراکز آموزش وپرورش و دانشگاه ها موردتوجه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی بسته آموزشی پذیرش نقش مادری با روان درمانی مثبت نگر گروهی بر شایستگی اجتماعی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
806 - 817
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مهم ترین چالش هایی که در زندگی زنان مطرح می شود، مسئله مادر شدن است که می تواند بر سلامت روانی آنان تاثیر گذارد. پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی بسته آموزشی پذیرش نقش مادری با روان درمانی مثبت نگر گروهی بر شایستگی اجتماعی زنان متأهل فاقد فرزند انجام گرفت.
مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه کنترل بود که 53 زن به عنوان نمونه از جامعه آماری کلیه زنان متاهل فاقد فرزند شهر اصفهان که تمایلی به فرزند آوری نداشتند به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. گروه های آزمایش بسته آموزشی پذیرش نقش مادری و روان درمانی مثبت نگر را دریافت کردند. شرکت کنندگان با استفاده از پرسشنامه شایستگی اجتماعی ارزیابی شدند. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که بسته آموزشی پذیرش نقش مادری و روان درمانی مثبت نگر هر دو بر شایستگی اجتماعی زنان متأهل فاقد فرزند تأثیر داشت. ولی بر اساس یافته ها اثربخشی بسته آموزش پذیرش نقش مادری نسبت به روان درمانی مثبت نگر گروهی بیشتر بود. این نتایج در مرحله پیگیری نیز پایدار بود.
نتیجه گیری: می توان گفت بسته پذیرش نقش مادری روشی مؤثر برای ارتقای شایستگی اجتماعی زنان متأهل بدون فرزند است. این بسته شامل آمادگی برای مادر شدن، آشنایی با عوامل محیطی تأثیرگذار، بهبود کیفیت زندگی و روابط با همسر، ایجاد حس ارزشمندی و آشنایی با هویت مادری و تغییرات دوران بارداری است؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که این رویکرد باید برای ارتقای شایستگی اجتماعی زنان متأهلی که در حال آماده شدن برای مادر شدن هستند، مورداستفاده قرار گیرد
نقش میانجی انگیزش شغلی در رابطه بین احترام سازمانی و رضایت شغلی در کارکنان شرکت تولیدی شیوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ اسفند ۱۴۰۲ شماره ۱۲ (پیاپی ۹۳)
179 - 188
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انگیزش شغلی در رابطه بین احترام سازمانی و رضایت شغلی در کارکنان شرکت تولیدی شیوا انجام شد. این پژوهش توصیفی-همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی کارکنان شرکت تولیدی شیوا (سهامی خاص) در سال 1402 بود. در این مطالعه 400 نفر به روش در دسترس در یک نظرسنجی آنلاین شرکت کردند. به منظور نمونه گیری از پرسشنامه انگیزش شغلی (MPS؛ هاکمن و اولدهام، 1976)، پرسشنامه احترام سازمانی (ORQ؛ رامارجان و همکاران، 2008) و پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا (MSQ؛ ویس و همکاران، 1967) استفاده شد. نتایج نشان داد مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. نتایج نشان داد اثرات مستقیم احترام سازمانی بر رضایت شغلی، احترام سازمانی بر انگیزش شغلی و انگیزش شغلی بر رضایت شغلی معنادار بود (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد انگیزش شغلی در رابطه بین احترام سازمانی و رضایت شغلی نقش میانجی دارد (05/0>P). بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که احترام سازمانی بر افزایش سطح انگزیش شغلی موثر است و به واسطه افزایش انگیزش شغلی به صورت مستقیم با افزایش میزان رضایت کارکنان در ارتباط است؛ بر این اساس توجه جدی سازمان ها به جاری سازی برنامه ها و اقدامات مرتبط با ارتقای سطح احترام سازمانی در سطوح سازمانی، گروهی و فردی موجب بهبود رضایت شغلی کارکنان خواهد شد.
طراحی، ساخت و بررسی ویژگی های روا ن سنجی پرسشنامه ادراک استعاری درد در بیماران دارای بیماری مزمن فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درد یکی از مفاهیم حوزه روان شناسی سلامت است که به دلیل ماهیت انتزاعی با استعاره های مفهومی یا شناختی بیان می شود. گویشوران فارسی زبان مانند زبان های دیگر از حوزه های مبدا و نگاشت های گوناگون برای بیان درد خود استفاده می کنند. ازاین رو، هدف از مطالعه حاضر طراحی، ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه ادراک استعاری درد در بیماران فارسی زبان دارای بیماری های مزمن است. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع زمینه یابی و مطالعات روان سنجی است. در ابتدا براساس تحلیل شناختی استعاره های درد رئیسی (2021)، نه نگاشت یا ارتباط استعاری استخراج شد که به ترتیب عبارت بودند از شیء، علیت، مسیر و جهت، انسان، مکان، مزه، ظرف، نیرو و دایره. بر اساس حوزه های مبدا به دست آمده، پرسشنامه ای دارای 25 سوال به شیوه مقیاس پاسخ دهی لیکرت ساخته شد. سه متخصص زبان شناسی شناختی، دو روان شناس سلامت، سه پزشک و دو متخصص روان سنجی، روایی محتوایی سؤالات را بررسی کردند. هیچ سوالی غیرمربوط یا نامناسب تشخیص داده نشد. سرانجام، پرسشنامه توسط 250 بیمار تک زبانه فارسی زبان دارای بیماری مزمن در سال 1401 به صورت دردسترس و داوطلبانه تکمیل شد. یافته ها نشان داد؛ کل پرسشنامه و عامل های آن با روش ضریب آلفای کرونباخ از اعتبار مطلوبی برخوردار است. همچنین، نتایج تحلیل عاملی نشان داد که پرسشنامه ادراک استعاری درد، از چهار عامل شیء، نیرو، انسان و علیت تشکیل شده که جمعاً 66/24 درصد از واریانس کل عامل ها را تبیین می کند. در نتیجه، پرسشنامه ادراک استعاری درد برای فارسی زبانان از روایی و اعتبار خوبی برخوردار است.
پیش بینی رفتار ضد اجتماعی براساس صفات شخصیتی والدین و افسردگی والدین
حوزههای تخصصی:
هدف ازنگارش مقاله حاضر، به بررسی پیش بینی رفتار ضد اجتماعی بر اساس صفات شخصیتی والدین و افسردگی والدین می باشد. رفتارهای ضداجتماعی امروزه به صورت گسترده ای در جوامع مختلف دیده می شوند. رفتارهای ضد اجتماعی شامل عملکردهایی است که با قوانین و ارزش های اجتماعی در تضاد قرار می گیرد و به طور کلی باعث مخالفت و تخریب ارتباطات اجتماعی می شود. در حوزه روانشناسی و علوم رفتاری، تحقیقات متعددی صورت گرفته است تا علت رفتار ضداجتماعی به ویژه در کودکان و نوجوانان را بررسی کنند. برخی از صفات شخصیتی والدین می تواند با رفتار ضداجتماعی کودکان و نوجوانان در ارتباط باشد. برای مثال، والدینی که دارای صفاتی مانند عدم کنترل خشم، نارسایی در ارائه حمایت و نظارت، عدم توانایی در حل مشکلات و نقص در مهارت های اجتماعی هستند، ممکن است فرزندانی را پرورش دهند که به رفتارهای ضداجتماعی متمایل باشند. افسردگی والدین نیز می تواند به عواقب منفی برای رفتار کودکان و نوجوانان منجر شود. والدینی که با افسردگی مواجه هستند، ممکن است توانایی کمتری در ارائه حمایت و نظارت داشته باشند و احتمالاً به طور کلی به راحتی نتوانند نیازهای اجتماعی و روانی فرزندان خود را برآورده کنند. این ممکن است باعث افزایش احتمال رفتارهای ضداجتماعی در فرزندان شود. لذا به دلیل اهمیت این موضوع در این پژوهش به بررسی پیش بینی رفتار ضد اجتماعی بر اساس صفات شخصیتی و افسردگی والدین پرداخته شد و در انتهای مقاله نیز پیشنهادهایی در رابطه با این موضوع ارائه شد.
بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری با واسطه مثبت اندیشی؛ مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه فاطمیه
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی با تاب آوری با واسطه ای مثبت اندیشی؛مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه فاطمیه طراحی و اجرا گردید. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع مطالعات تحلیلی بود که جمع آوری اطلاعات آن به صورت میدانی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دانشگاه فاطمیه شیراز در سال تحصیلی 1402-1403؛ که تعداد آن ها بالغ بر 1362 نفر بود. که تعداد نمونه بر اساس جدول مورگان تعداد نمونه برابر 300 نفر از دانشجویان دانشگاه فاطمیه شیراز بود. ابزار گردآوری تحقیق حاضر، پرسشنامه استاندارد بود. که برای سنجش جهت گیری مذهبی از پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت و راس(1950)، برای سنجش تاب آوری، مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون(2003) به کاربرده شد. و برای سنجش مثبت اندیشی از پرسش نامه مثبت اندیشی اینگرام و ویسنیکی (1998) استفاده شد. برای تحلیل آن نیز از نرم افزارSPSS و AMOS نسخه 23 استفاده کردیم؛ که در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. از آمار توصیفی نظیر میانگین و واریانس و انحراف معیار و... برای توصیف داده ها و برای تعیین رابطه بین متغیرها داده ها از تعیین رابطه آزمون پیرسون و تحیلیل مسیر و آزمون سوبل استفاده شد. نتایج نشان می دهد که جهت گیری مذهبی بر تاب آوری با مقدار 58/0 اثرگذار می باشد. همچنین مثبت اندیشی بر تاب آوری با مقدار 49/0 اثرگذار می باشد. استفاده از سامانه های آنلاین، آماره سوبل محاسبه شده است که مقدار 89/2 از قدر مطلق 96/1 بزرگ تر بوده و بر اساس P-Value گزارش شده، در سطح کمتر از 05/0 معنی دار است. و مشخص گردید که مثبت اندیشی با نقش میانجی گری در بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری قرار دارد. مشخص گردید که خودارزیابی مثبت با نقش میانجی گری در بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری است. مشخص گردید که ارزیابی دیگران با نقش میانجی گری در بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری قرار دارد. مشخص گردید که انتظارات مثبت آینده با نقش میانجی گری در بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری است. مشخص گردید که خود اعتمادی با نقش میانجی گری در بین جهت گیری مذهبی و تاب آوری قرار دارد.
بررسی روابط ساختاری نشخوار فکری با میانجی گری تصویر بدنی بر اضطراب افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط ساختاری نشخوار فکری با میانجی گری تصویر بدنی بر اضطراب افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی انجام شد. این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش همه زنان مبتلا به اختلال پرخوری عصبی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهر تهران در فصل بهار سال 1401 بودند. نمونه پژوهش حاضر 260 نفر بودند که با توجه به ملاک های ورود به مطالعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نشخوار فکری نولن- هوکسما و مارو (1991)، خرده مقیاس اضطراب در مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس لاویبوند و لاویبوند (1995) و سیاهه نگرانی تصویر بدنی لیتلتون و همکاران (2005) بود. داده های این مطالعه با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای SPSS-21 و LISREL-8.8 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین نشخوار فکری، اضطراب و ترس از تصویر بدنی در افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی همبستگی مثبت و معنی دار وجود داشت (01/0P<). علاوه بر آن، مدل نشخوار فکری با میانجی گری ترس از تصویر بدنی بر اضطراب افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی برازش مناسبی داشت. همچنین، اثر نشخوار فکری بر اضطراب معنی دار بود (001/0P<)، اما اثر نشخوار فکری بر ترس از تصویر بدنی و اثر ترس از تصویر بدنی بر اضطراب معنی دار نبود (05/0P>). علاوه بر آن، اثر نشخوار فکری با میانجی گری ترس از تصویر بدنی بر اضطراب معنی دار نبود (05/0P>). با توجه به نتایج این مطالعه، برای کاهش اضطراب افراد مبتلا به اختلال پرخوری عصبی می توان با استفاده از کارگاه های آموزشی زمینه را برای کاهش نشخوار فکری مهیا ساخت.
اثربخشی خود کارآمدی هیجانی بر تعادل عاطفی و انعطاف پذیری کنشی در زوجین(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تلاش برای اصلاح انعطاف پذیری کنشی و برقراری تعادل عاطفی، می تواند زندگی زناشویی زوجین را بهبود بخشد که اعمال مداخلات روانشناختی را ضروری می سازد؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی خود کارآمدی هیجانی بر تعادل عاطفی و انعطاف پذیری کنشی در زوجین، انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره خانواده شهر اصفهان در نیمه دوم سال 1402 تشکیل دادند که تعداد آنها 1850 نفر بودند. از جامعه مذکور، 30 زوج، به روش هدفمند انتخاب و تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. پیش آزمون از طریق مقیاس تعادل عاطفه دینر و همکاران (2010) و پرسشنامه ی انعطاف پذیری کنشی کانر و دیویدسون (2003) انجام شد. در مرحله بعد گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی خود کارآمدی هیجانی (مک کی و وست، 2017) قرار گرفتند. گروه کنترل در این مدت در لیست انتظار بود. پس از اتمام جلسات، پس آزمون اجرا شد. داده ها به وسیله تحلیل کواریانس تک متغیره و چندمتغیره و با استفاده از نسخه22 نرم افزار SPSS تحلیل شدند. نتایج بیانگر این بود که تفاوت میانگین دو گروه در نمرات تعادل عاطفی و انعطاف پذیری کنشی معنادار است (05/0>p). براین اساس متخصصان می توانند به منظور بهبود تعادل عاطفی و انعطاف پذیری کنشی در زوجین می توان از درمان خود کارآمدی هیجانی بهره ببرند.
مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی هیجانی، خودکنترلی و بهزیستی روان شناختی در زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
50 - 65
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر ناگویی هیجانی، خودکنترلی و بهزیستی روان شناختی زنان قربانی خشونت خانگی درشهر تهران انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح گروهی لیست انتظار پیش آزمون- پس آزمون بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان آسیب دیده از خشونت خانگی مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی ذهن آرا در سال 1402 بود. در این مطالعه 45 بیمار واجد شرایط انتخاب شدند و شرکت کنندگان به طور تصادفی به سه گروه مشاوره طر حواره درمانی (15 نفر) و گروه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. روش ها و فنون راهبردی در 8 جلسه 90 دقیقه ای به گروهها آموزش داده شد. از گروهها خواسته شد که پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو؛ پرسشنامه خودکنترلی تانجی و پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف را پاسخ دهند . نتایج پژوهش نشان داد گروه آزمایش طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه کنترل توانست به طور موثرتری نمرات ناگویی هیجانی، خودکنترلی و بهزیستی روان شناختی راتغییر دهد. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در کاهش ناگویی هیجانی، و افزایش خودکنترلی و بهزیستی روان شناختی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استفاده از رویکردهای طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی باعث افزایش خودکنترلی و بهزیستی روان شناختی زنان آسیب دیده از خشونت خانگی و کاهش ناگویی هیجانی آنها می شود. بنابراین، رویکردهای طرحواره درمانی و کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی برای زنان آسیب دیده از خشونت خانگی برای افزایش خودکنترلی و بهزیستی روان شناختی و کاهش ناگویی هیجانی توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
39 - 66
حوزههای تخصصی:
سرطان پستان شایعترین بیماری سرطانی و دومین علت مرگ و میر سرطانی در بین زنان است و با پریشانی های روان شناختی، اضطراب، اختلالات عاطفی و افسردگی همراه است. لذا مداخلات روان شناختی برای کاهش پیامدهای استرس زای ناشی از تشخیص و درمان های پزشکی سرطان پستان ضرورت می یابد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی معنویت درمانی با درمان پذیرش و تعهد در کاهش اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش-آزمون-پس آزمون و پیگیری یک ماهه با دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه دربرگیرنده زنان مراجعه کننده به مرکز فوق تخصصی سرطان زنان بیمارستان خاتم الانبیا بود که از میان آنان 45 زن مراجعه کننده که نمره آنان در مقیاس اضطراب هستی 5/1 واحد انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، شناسایی و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس اضطراب هستی گود و گود استفاده شد. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه معنویت درمانی و گروه آزمایشی دوم تحت 8 جلسه درمان پذیرش و تعهد قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر اضطراب هستی در زنان مبتلا به سرطان پستان اثر معنادار دارد، و بین اثربخشی دو روش مذکور بر اضطراب هستی تفاوت معناداری وجود ندارد. توصیه می شود برای کاهش اضطراب هستی در بیماران مبتلا به سرطان پستان از معنویت درمانی و درمان پذیرش و تعهد استفاده شود.
مقایسه اثربخشی آموزش شناختی و درمان ذهن- بدن بر انواع توجه در کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
25 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین تفاوت اثربخشی آموزش شناختی و درمان ذهن- بدن بر انواع توجه در کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه- بیش فعالی است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون است. از بین کودکان 12-7 ساله که بر اساس ملاکهایDSM-5 ، تشخیص اختلال کاستی توجه- بیش فعالی گرفته بودند، 30 کودک به صورت هدفمند از مراکز مشاوره تبریز در سال 1398 انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش تقسیم شدند. پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، CSI-4، آزمون هوش ریون کودکان، IVA ، برنامه کاپیتان لاگ و بسته درمان ذهن- بدن ابزارهای این مطالعه بودند. پس از انتخاب نمونه و جای دهی تصادفی افراد در گروه های آزمایشی، آزمون IVA به عنوان پیش آزمون اجرا گردید و یکی از گروه ها، آموزش شناختی و گروه دیگر درمان ذهن- بدن را دریافت کردند. به منظور بررسی اثربخشی روش های مداخله ای، پس آزمون (IVA) اجرا شده و داده های به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS18، آزمون های تحلیل توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری نشان داد که دو روش آموزشی- درمانی اثرات متفاوت و معنی داری بر بهبود انواع توجه (به جز توجه متناوب) دارند چراکه F محاسبه شده (37/7) در سطح 05/0 ≥ Pمعنادار بود. همچنین تحلیل ها نشان دادند که تفاوت دو روش آموزشی- درمانی قادر است 76% از واریانس متغیر وابسته (76/0 = E2) را با توان کامل (99/0) تبیین کند.
شناسایی و واکاوی چالش های آموزش مجازی در دوران پاندمی کوید 19 در دوره متوسطه اول
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش مجازی، محل تلاقی آموزش از راه دور، آموزش مبتنی بر رایانه و فناوری های اینترنتی است. هدف اصلی این مقاله شناسایی و واکاوی چالش های آموزش مجازی در دوران پاندمی کوید 19 در دوره متوسطه اول بود. روش پژوهش: روش انجام پژوهش آمیخته(کیفی-کمی) است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک تحلیل مضمون با نرم افزار MAXQDA12 استفاده شده است. جامعه آماری تمام خبرگان در حوزه مدیریت آموزشی و آموزش ابتدایی و معلمان با تجربه و سابقه کار بالا در آموزش و پرورش بودند که بعد از انجام 15 مصاحبه اشباع نظری صورت گرفت و در بخش کمی جامعه آماری تمامی خبرگان دانشگاهی و معلمان شامل 21 نفر بودند. برای تعیین میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری فرهت ها و تهدیدهای آموزش مجازی از تکنیک دیمتل استفاده شده است. یافته ها: یافته های کیفی نشان داد که برای تهدیدها 7 مولفه و برای فرصت ها و 6 مولفه استخراج گردید؛ یافته های کمی نشان داد معیارهای مولفه های اقتصاد، مشارکت والدین، تربیتی- عاطفی و فرهنگی، کاهش زمان و مسافت، ارزیابی و بازخورد، زیرساخت ها و فرصت های آموزشی به ترتیب مولفه های اثرگذار می باشند. نتیجه گیری: مولفه های اقتصاد، مشارکت والدین، تربیتی- عاطفی و فرهنگی، کاهش زمان و مسافت، ارزیابی و بازخورد، زیرساخت ها و فرصت های آموزشی به ترتیب تاثیرگذارترین مولفه های حفظ منابع اجتماعی و ملی، فرصت ارزیابی و بازخورد، عدالت آموزشی، جذب دانش آموز، کاهش هزینه و کیفیت یادگیری نیز به ترتیب از تاثیر پذیرترین مولفه ها محسوب می شوند.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی شناختی مثبت نگر و رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر بهزیستی روانشناختی دختران مجرد
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف وضعیت بهداشت روان افراد آن جامعه است و توجه به وضعیت سلامت روانشناختی گروه های مختلف جامعه خصوصا جوانان از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه ی اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی و رفتار درمانی شناختی مثبت نگر بر، بهزیستی روانشناختی در دختران مجرد 25 تا 35 ساله شهر تهران انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل و همراه با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش دختران مجرد 25 تا 35 ساله شهر تهران که در نیمه دوم سال 1400 به سراهای محله منطقه یک شهر تهران مراجعه کرده بودند، بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و نمونه تحقیق شامل یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش بود که تعداد هر گروه 20 نفر بود که به صورت تصادفی در این گروه ها جایگذاری شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) بود. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. در بخش آمار استباطی با توجه به طرح تحقیق از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSSنسخه 24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو مداخله بر افزایش، بهزیستی روانشناختی، دختران مجرد 25 تا 35 ساله موثر هستند و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار است. مقایسه نتایج این دو مداخله با یکدیگر نشان داد تاثیر روش رفتار درمانی شناختی مثبت نگر برروی بهزیستی روانشناختی با اندازه اثر 54/0از روش رفتار درمانی عقلانی هیجانی با اندازه اثر 49/0. بیشتر است. با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت روش رفتار درمانی شناختی مثبت نگر نسبت به روش رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر روی بهزیستی روانشناختی، دختران مجرد 25 تا 35 ساله شهر تهران اثربخشی بیشتری دارد و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار است. نتیجه گیری: رویکرد رفتار درمانی شناختی مثبت نگر می تواند به عنوان روشی موثر برای بهبود بهزیستی روانشناختی دختران مجرد مورد استفاده درمانگران و مراجعان قرار گیرد.
تبیین مدل ساختاری پیش بینی اضطراب جنسی براساس طرحواره های خودجنسی با بررسی نقش میانجی تنظیم هیجانی در مردان مبتلا به نارسایی قلبی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب ارتباط جنسی که به میزان ترس از بحث درباره روابط جنسی فرد با دیگری اشاره دارد، مسئله ای است که به اندازه دیگر جزئیات مطالعه نشده است؛ لذا تبیین مدل ساختاری پیش بینی اضطراب جنسی بر اساس طرحواره های خودجنسی با بررسی نقش میانجی تنظیم هیجانی در مردان مبتلا به نارسایی قلبی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی-کاربردی و از نظر گرد آوری داده ها و ماهیت عنوان یک پژوهش کمی از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش مردان مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به بیمارستان شهید دکتر لواسانی شهر تهران در سال 1402 بود. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت غیرتصادفی و در دسترس بود که 300 مرد انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه اضطراب ارتباط جنسی دیویس (2006)، مقیاس طرحواره جنسی اندرسن و سیرانوسکی (1994) و تنظیم هیجانی گرتز و همکاران (2006) استفاده شد؛ جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس . اموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قوی ترین تأثیر مستقیم بر اضطراب رابطه جنسی مربوط به تنظیم هیجانی با ضریب تأثیر 50/0- و بعد از آن طرحواره خود جنسی با ضریب تأثیر 47/0 بود. نتیجه آزمون اثرات مستقیم نشان داد این اثرات در سطح اطمینان حداقل 95 درصد معنی دار است (05/0>p). نتیجه گیری: تایید نقش واسطه گری متغیرها، نشان میدهد که در آسیب - شناسی و درمان کژکاری جنسی مردان، توجه به ابعاد روان شناختی به ویژه جنبه های شناختی و هیجانی به اندازه توجه به ابعاد فیزیولوژیکی آن اهمیت دارد می توان نتیجه گرفت که ارزیابی نقش واسطه ای متغیرهای هیجانی و شناختی در مدل کنترل دوگانه نیاز به توجه بیشتری دارد.