فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۲۱ تا ۳٬۱۴۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
Objective: The aim of the present study was to compare the effectiveness of cognitive-behavioral therapy (CBT) and acceptance and commitment therapy (ACT) on relationship obsessive-compulsive disorder (ROCD) in women attending health centers. Methods: The research design was applied in terms of aim and was a quasi-experimental study with a pretest-posttest design, two experimental groups, a control group, and a two-month follow-up period. The statistical population included all women referred to health centers and a private counseling center in Chalous city in 2023. Twenty participants were selected through convenience sampling and randomly assigned to two experimental groups and one control group. To collect data, the Relationship Obsessive-Compulsive Disorder Questionnaire by Doron et al. (2012) was used. For statistical analysis, SPSS-26 software, repeated measures ANOVA, and Bonferroni post hoc test were utilized. Findings: The results indicated that CBT (F=6.92, p<0.01) and ACT (F=6.97, p<0.01) had a significant impact on ROCD scores over time (p<0.01), suggesting that both interventions significantly reduced ROCD in women attending health centers. A significant difference was found between pretest and posttest scores for ROCD in both approaches (p<0.01), indicating the meaningful effectiveness of these two therapeutic methods. No significant difference was observed between posttest and follow-up scores (p>0.05), indicating the stability of the effects. Conclusion: Based on the findings, it can be concluded that both CBT and ACT can be used to reduce ROCD in women attending health centers, with no significant difference in the effectiveness of these therapeutic methods.
ارائه مدل ساختاری توسعه خلاقیت و نوآوری سازمانی در آموزش و پرورش: نقش خود رهبری، خلاقیت کارکنان، جو خلاقیت و جهت گیری نوآورانه در محل کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خلاقیت و نوآوری از مهم ترین عواملی است که می تواند به پویایی سازمان ها و نهادهای مختلف بخصوص آموزش و پرورش کمک نماید. از این رو پژوهش در این حیطه حائز اهمیت است و لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی توسعه خلاقیت و نوآوری سازمانی در آموزش و پرورش با ارائه مدل ساختاری خودرهبری، خلاقیت کارکنان، جو خلاقیت و جهت گیری نوآورانه در محل کار بود. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان آموزش و پرورش (معلمان، مدیران، کارکنان اداری و ...) شهرستان دهدشت در سال 1403 بود که از بین آن ها تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. همه آن ها پرسشنامه های جهت گیری نوآورانه ونگتادا و رایس (2008)، خلاقیت کارکنان لی و همکاران (2014)، جو خلاقیت ونگتادا و رایس (2008) و خود رهبری هاتون و همکاران (2012) را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر به کمک نرم افزارهای SPSSV24 و AMOSV24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیر خود رهبری با نقش میانجی گری جو خلاقیت (216/0) و خلاقیت کارکنان (323/0) اثر معنی داری بر جهت گیری نوآورانه داشت. همچنین جو خلاقیت با میانجی گری خلاقیت کارکنان (136/0) اثر مثبت و معنی داری بر جهت گیری نوآورانه داشت (01/0>P). نتیجه گیری: در نهایت می توان گفت مدل ساختاری پژوهش از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است و لذا استفاده از این مدل می تواند به معلمان، مدیران و متخصصان حوزه تعلیم و تربیت در ارتقای جو خلاقانه، خلاقیت کارکنان و در نتیجه جهت گیری نوآورانه در آموزش و پرورش کمک نماید.
اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی و سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان دارای دلزدگی زناشویی
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۲
108 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر ، بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی و سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان دارای دلزدگی زناشویی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مداخله ای با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش) و(15 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. . جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مرکز مشاوره اندیشه سبز در شهر قم بابت دلزدگی زناشویی در سال 1401 بودند. ابزار: ابزارهای پژوهش شامل پ رسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و واندروال (2010)، سرمایه روان شناختی لوتانز (2007)، پرسشنامه عاطفه مثبت و عاطفه منفی (واتسون، 1988) و رضایت از زندگی (دینر و دیگران، 1985) بود. مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 8 جلسه 1 تا 5/1 ساعت اجرا گردید . داده ها با روش آزمون تحلیل کوواریانس تحلیل شدند یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی فاعلی، سرمایه روانشناختی و انعطاف پذیری شناختی زنان حجم نمونه اثربخش بوده است. نتیجه گیری: استفاده از این روش درمانی می تواند در افرادی که در ارتباطات زناشویی، دچار ضعف هستند، مفید باشد و بنابراین استفاده از این روش ها برای مراکز روان درمانی باید در اولویت باشد.
مقایسه اثربخشی رویکرد خانواده محور بوئن و خانواده درمانی ساختاری مینوچین بر بهبود الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی زنان دچار طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
205 - 226
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رویکرد خانواده محور بوئن و خانواده درمانی ساختاری مینوچین بر بهبود الگوهای ارتباطی و کاهش تعارضات زناشویی زنان دچار طلاق عاطفی صورت پذیرفت. روش پژوهش: روش پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان دچار طلاق عاطفی مراجعه کننده به سازمان مرکزی بهزیستی شهر اصفهان در بازه زمانی سه ماهه اول سال 1399 بودند که پس از غربال گری، 45 آزمودنی دچار طلاق عاطفی، به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل نامعادل گمارده شدند. ابزار پژوهش مقیاس الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی بود. آزمودنی های گروه های آزمایش در برنامه آموزشی خانواده درمانی بوئن و مینوچین شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. درنهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و در دو سطح آمار توصیفى و آمار استنباطى مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین اثربخشی دو گروه آزمایش (بوئن و مینوچین) بر الگوهای ارتباطی زنان دچار طلاق عاطفی، تفاوت معنی داری وجود دارد و مقایسه میانگین ها حاکی از عملکرد بهتر خانواده درمانی ساختاری مینوچین بود؛ و بین اثربخشی دو گروه آزمایش (بوئن و مینوچین) بر تعارضات زناشویی زنان دچار طلاق عاطفی، تفاوت معنی داری وجود ندارد و تنها در بعد کاهش ارتباط با خویشاوندان حاکی از اثربخشی بهتر رویکرد ساختاری مینوچین بود. نتیجه گیری: رویکرد درمانی بوئن و مینوچین می توانند در کاهش میزان تعارضات زناشویی و بهبود الگوی ارتباطی زنان دچار طلاق عاطفی سودمند باشد و متعاقباً، طلاق عاطفی را کاهش و سازگاری زناشویی را افزایش دهد.
مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای طرحواره محور کمال گرایی تحصیلی با آموزش شناختی-رفتاری بر اضطراب امتحان و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر دارای کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب امتحان و فرسودگی تحصیلی از مهمترین مشکلات دانش آموزان سراسر جهان هستند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش راهبردهای طرحواره محور کمال گرایی تحصیلی و آموزش شناختی رفتاری بر اضطراب امتحان و فرسودگی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم دارای کمال گرایی تحصیلی اجرا شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان جیرفت در پاییز 1400 بودند که از میان آن ها، 48 نفر بر اساس ملاکهای ورود، انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 16 نفر) گمارده شدند. از مقیاس اضطراب امتحان فریدمن و بنداز-جاکوب و فرسودگی تحصیلی مسلش، برای سنجش متغیر وابسته استفاده شد. آموزش راهبردهای طرحواره محور کمال گرایی تحصیلی و آموزش شناختی-رفتاری هر یک به تعداد 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی تحلیل شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که در اضطراب امتحان بین فقط بین رویکرد شناختی-رفتاری با گروه کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. بین راهبردهای مقابله ای طرحواره محور و رویکرد شناختی-رفتاری در اضطراب امتحان و فرسودگی تحصیلی تفاوت معناداری بدست نیامد. نتیجه گیری: بر پایه یافته ها، می توان از دو رویکرد مداخله ای مطالعه حاضر برای کاهش اضطراب امتحان و از رویکرد شناختی-رفتاری برای کاهش فرسودگی تحصیلی در دانش آموزان دختر دارای کمال گرایی در دوره متوسطه دوم استفاده کرد.
اثربخشی برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور بر مهارت های زندگی روزمره دانش آموزان با نشانگان داون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
116 - 124
حوزههای تخصصی:
کودکان با نشانگان داون در زمینه های مختلف زندگی خویش دچار محدودیت های قابل توجهی هستند. در این میان، مهارت های زندگی روزمره ازجمله زمینه هایی است که اهمیت به سزایی جهت موفقیت این کودکان در زندگی دارد. با این حال، مرور شواهد پژوهشی حاکی از آن است که مداخلات کارآمدی چون برنامه های توانبخشی خانواده محور کمتر در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور بر مهارت های زندگی روزمره دانش آموزان با نشانگان داون انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان با نشانگان داون شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز در دامنه سنی 8 تا 12 سال بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات آزمون رشد اجتماعی واینلند (1980) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که از لحاظ تمامی مؤلفه های مهارت های زندگی روزمره تفاوت معناداری میان گروه آزمایش و کنترل وجود دارد (01/0p<). در نتیجه، می توان برنامه توانمندسازی حسی- حرکتی خانواده محور را به عنوان مداخله ای مناسب جهت بهبود مهارت های زندگی روزمره دانش آموزان با نشانگان داون پیشنهاد نمود.
بررسی نقش انعطاف ناپذیری روانشناختی و باورهای سلامت در سلامتی روانشناختی بیماران قلبی عروقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش دو مولفه اصلی انعطاف ناپذیری روانشناختی، شامل اجتناب تجربی و آمیختگی شناختی، و باورهای بیماری در سلامتی روانشناختی بیماران قلبی عروقی بود. به منظور دستیابی به هدف پژوهش در قالب طرح همبستگی، 300 نفر از بیماران قلبی عروقی مراجعه کننده به مرکز درمانی شهید دکتر قلی پور شهر بوکان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و وارد پژوهش شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه باورهای سلامتی، پرسشنامه پذیرش و عمل، پرسشنامه آمیختگی شناختی و مقیاس سلامت روانشناختی ریف استفاد شد. نتایج به دست آمده نشان داد باورهای سلامتی، اجتناب تجربه ای و آمیختگی شناختی با همه ابعاد بهزیستی روانشناختی بیماران قلبی عروقی به صورت معناداری (01/0>P) همبسته است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد باورهای مربوط به شدت آسیب و اجتناب تجربی پیش بین پذیرش خود، باورهای مربوط به آسیب پذیری، اجتناب و آمیختگی پیش بینی روابط مثبت با دیگران، باور به آسیب پذیری پیش بین استقلال، باور شدت آسیب و اجتناب پیش بین رشد شخصی و باورهای مربوط به شدت آسیب و اجتناب پیش بین تسلط بر محیط بوده و باور به شدت آسیب و اجتناب پیش بین معنادار نمره کل بهزیستی روانشناختی است. یافته های این مطالعه حاکی از نقش مولفه های انعطاف ناپذیری روانشناختی و باورهای مربوط به سلامتی در سلامتی روانشناختی بیماران قلبی عروقی بوده و می توانند منجر به کاهش سلامتی روانشناختی این بیماران شوند.
طراحی الگوی فرسودگی شغلی براساس وضعیت سلامت جسمی و سیستم مغزی - رفتاری با میانجیگری استرس شغلی در کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
59 - 70
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی مدل فرسودگی شغلی بر اساس وضعیت سلامت جسمی و سیستم مغزی رفتاری با میانجی گری استرس شغلی در کارکنان شرکت نفت آبادان است.
روش: تحقیق از نوع معادلات ساختاری است و جامعه ی آماری کلیه ی کارکنان شاغل در شرکت نفت آبادان بودند که تعداد 255 نفر از آنها به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش به پرسشنامه های مقیاس فرسودگی شغلی مسلش و جکسون (1981)، وضعیت سلامت جسمی اسپنس و همکاران (1987)، سیستم های مغزی-رفتاری کارور و وایت (1994) و فشار روانی شغلی پارکر و دکوتیس (1983) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که سلامت جسمی و سیستم مغزی فعال ساز رفتاری بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و معکوس دارد و سیستم بازدارنده رفتاری و استرس شغلی بر فرسودگی شغلی اثر مستقیم و مثبت دارد. همچنین بر اساس نتایج پژوهش وضعیت جسمی و دو سیستم فعال ساز/بازدارنده رفتاری می توانند از طریق میانجی گری استرس شغلی در شکل گیری فرسودگی شغلی نقش داشته باشند. بعلاوه مشخص شد که مدل ارائه شده برازنده داده ها می باشد.
نتیجه گیری: با سلامت جسمانی و بهبود سیستم فعال ساز رفتاری و کاهش استرس های شغلی، میزان فرسودگی شغلی کاهش می یابد.
مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آذر ۱۴۰۲ شماره ۹ (پیاپی ۹۰)
۲۰۸-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون، با گروه کنترل و دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد سوگوار و داغ دیده ساکن شهر کرج که در بازه زمانی مرداد تا آذرماه 1400 بود یکی از بستگان درجه یک خود را با تشخیص ابتلا به کرونا از دست داده بود. 45 نفر به صورت داوطلبانه با اعلام فراخوان وارد مطالعه شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 8 جلسه هفتگی تحت مداخله شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون بونفرونی انجام شد. یافته های بدست آمده نشان داد که هر دو مداخله ی شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث افزایش تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته می شوند (01/0P<) و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری (3ماهه) ماندگار بود. همچنین بین میزان اثربخشی دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (01/0<P). بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت هر دو درمان شفقت درمانی و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان بازماندگان موتوفیان بیماری کووید-19انجام مؤثر بودند.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر اینترنت بر فرسودگی والدینی و شفقت به خود مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال یادگیری یکی از شایع ترین اختلالات عصبی- تحولی است که مشکلاتی در زمینه مهارت های تحصیلی ایجاد می کند. این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر اینترنت بر فرسودگی والدینی و شفقت به خود مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری ویژه انجام شد.
روش: این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. نمونه پژوهش 32 تن از مادران دارای فرزند با اختلال یادگیری ویژه شهرستان فومن در سال تحصیلی 1401 _ 1402 بودند که با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه هفتگی در دوره آموزشی ذهن آگاهی به صورت گروهی شرکت کردند، در حالی که گروه گواه آموزش های معمول مرکز آموزشی خود را دریافت می کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های فرسودگی والدینی رزکام و همکاران (2018) و شفقت به خود رائس و همکاران (2011) بود. داده ها با روش تحلیل کوواریانس و نرم افزار Spss27 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات پس آزمون در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه تغییر یافت؛ بدین معنا که نمرات فرسودگی والدینی گروه آزمایش کاهش (0/05>P، 82/001 =F) و نمرات شفقت به خود، (0/05>P،226/320 =F) افزایش داشت.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر اینترنت با تأکید بر مؤلفه هایی چون ذهن آگاه شدن نسبت به افکار و احساسات، و حضور در لحظه، باعث کاهش فرسودگی والدینی و بهبود شفقت به خود در مادران با کودکان اختلال یادگیری ویژه شده است؛ بنابراین می تواند به عنوان یکی از محورهای آموزش والدین، توسط متخصصان اجرا شود.
تأثیر اختلالات جنسی بر انحلال نکاح و راهکارهای حقوقی پیشگیری از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
630 - 645
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بازنگری در برخی از مواد قانون حمایت خانواده مصوب 1391 و قانون مدنی است تا بتواند از فروپاشی بنیان خانواده درمواردی که موضوع آن عیوب (اختلالات) جنسی زوجین است جلوگیری کند. روش پژوهش: پژوهش حاضر از روش توصیفی - تحلیلی بهره برده و با استفاده از آرای قضایی، کتب، پایان نامه و مقالات معتبر به رشته تحریر درآمده است. یافته ها: براساس یافته های این پژوهش در راستای استحکام بنیان خانواده باید اختلالات جنسی زوجین قبل از ثبت نکاح توسط متخصصین بررسی گردد و در انحلال نکاح به سبب فسخ و طلاق نیز دادگاه باید در جریان رسیدگی با هدف اصلاح بین زوجین آن ها را الزام به درمان نماید. به منظور حفظ حقوق زوجه در شرایط خاصی با اینکه عیب زوج قابل درمان است اما هم چنان حق فسخ نکاح برای زوجه به استناد عیب باقی است و با تصریح اختلالات جنسی در تبصره ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی دشواری اثبات عسروحرج از زوجه ساقط می شود. نتیجه گیری: نباید اختلالات جنسی که قابل درمان هستند را در تمام موارد موجب انحلال نکاح دانست و دادگاه باید زوجین را برای درمان به مراکز تخصصی معرفی کند. بازنگری در برخی از مواد قانون مدنی و قانون حمایت خانواده مصوب 1391 می تواند موجب تشخیص و درمان به موقع اختلالات جنسی زوجین گردد و آمار انحلال نکاح را کاهش دهد.
اثربخشی نوروفیدبک بر اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال زنان باردار در طول همه گیری کووید-19: طرح تک آزمودنی با چند خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در طول همه گیری کووید-19، مطالعات متعددی شیوع اضطراب و افسردگی را در زنان باردار شناسایی کرده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر نوروفیدبک بر اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال در زنان باردار انجام شد.
روش: این پژوهش یک طرح آزمایشی تک آزمودنی از نوع طرح خط پایه چندگانه با دوره پیگیری بود. 3 زن باردار مبتلا به اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال براساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت پلکانی به تحقیق وارد شدند. ابزارهای به کار رفته شامل درمان نوروفیدبک، مقیاس های اضطراب بارداری و مقیاس افسردگی بک- ویرایش دوم بود. داده ها با استفاده از تحلیل چشمی، اندازه اثر و درصد بهبودی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته: نوروفیدبک به طور معناداری موجب کاهش شدت علائم اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال شد، به طوری که درصد بهبودی برای بیمار اول، دوم و سوم در علائم اضطراب بارداری به ترتیب 72، 74 و 71 درصد و در علائم افسردگی پریناتال 72، 77 و 77 درصد به دست آمد. تحلیل های دیداری و نتایج تحلیل های درون موقعیتی و بین موقعیتی نیز حاکی از تفاوت معنادار بین مرحله خط پایه و مداخله برای همه آزمودنی ها بود (PND>70 و PAND>50). ماندگاری اثر نوروفیدبک در مرحله پیگیری نیز تایید شد.
نتیجه گیری: نوروفیدبک در بهبود علایم زنان باردار مبتلا به اضطراب بارداری و افسردگی پریناتال موثر است. نتیجه این پژوهش و پژوهش های مشابه می توانند در حوزه های تشخیصی و درمانی علائم روانی در زنان باردار مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی برنامه آموزشی تقویت انگیزش در دختران دانشجو با علائم افسردگی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: انگیزش به عنوان یک سازه روانشناختی در بهزیستی فرد اثرگذار است. بر همین اساس فقدان انگیزش بر حالات هیجانی تاثیر دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی برنامه آموزش تقویت انگیزش در دختران دانشجو دارای علائم افسردگی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر با استفاده از روش تحقیق ترکیبی کیفی و کمی انجام شده است. در بخش کیفی از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه مورد مطالعه شامل 11 نفر از دختران دانشجو ساکن شهر یزد بود و از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد و نمونه گیری تا زمان اشباع داده ها و عدم دستیابی به داده های جدید ادامه یافت. بر اساس تحلیل مضامین، الگوی برنامه آموزشی تقویت انگیزش، طراحی شد. سپس در بخش کمی برای اعتبارسنجی و اطمینان از روایی الگوی محتوایی برنامه آموزشی از ضریب لاوشه استفاده شده است. با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند، الگوی پیشنهادی در اختیار 24 نفر از متخصصان حوزه روان شناسی قرار گرفت و میزان اعتبار داده ها مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که بر اساس CVR لاوشه، هر 20 مضمون اصلی در الگوی پیشنهادی، مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: به طور کلی می توان بیان کرد که الگوی مبتنی بر تقویت انگیزش، چشم انداز متفاوتی در درمان بیماران افسرده ارائه می نماید. توجه به ابعاد نظری این الگو و کاربرد آن در درمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پرخاشگری، تنظیم هیجان و امید به زندگی دختران آسیب دیده اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
187 - 194
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پرخاشگری، تنظیم هیجان و امید به زندگی دختران آسیب دیده اجتماعی بود. طرح تحقیق نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون_ پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه دختران آسیب دیده اجتماعی در مرکز بازپروری بهزیستی گرگان بودند که از میان آنها 30 دختر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج، (2001)، پرخاشگری باس و پری (1992) و امید به زندگی میلر (1988) در مراحل قبل و بعد از درمان استفاده شد. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه، تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد هیز (2007) قرار گرفتند اما گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکرد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش پرخاشگری، بهبود تنظیم هیجان و امید به زندگی دختران آسیب دیده اجتماعی تاثیر معنی دار دارد (05/0>P). بنابراین یافته های این پژوهش، تلویحات عملی در موقعیت های بالینی را دارد که مورد بحث واقع شده است.
مقایسه سرزندگی تحصیلی، جو عاطفی خانواده و انگیزش تحصیلی در دانش آموزان ممتاز و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین نگرانی های حیطه روانشناسی مدرسه، فهم چگونگی تلاش دانش آموزان برای رسیدن به موفقیت تحصیلی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه جو عاطفی خانواده، انگیزش و سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان ممتاز و عادی انجام شد. روش: روش پژوهش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول مناطق ۵، ۱۸ و ۲۲ شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود، که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد ۳۰۰ نفر از دانش آموزان این مناطق (هر گروه ۱۵۰ نفر) انتخاب گردید. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه جو عاطفی خانواده هیل برن (۱۹۶۴)، مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر (۱۹۸۰) و پرسشنامه سرزندگی تحصیلی مارتین و مارش (۲۰۰۸) استفاده شد. داده های پژوهش با آزمون خی دو، تحلیل رگرسیون و تی مستقل و از طریق نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ تحلیل گردید. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه در متغیرهای جو عاطفی خانواده و مؤلفه های آن شامل محبت (۰/۰۰۱>P)، نوازش (۰/۰۰۲>P)، تأیید کردن (۰/۰۰۳>P)، تجارب مشترک (۰/۰۰۳>P)، هدیه دادن (۰/۰۰۲>P)، تشویق کردن (۰/۰۰۱>P)، اعتماد (۰/۰۰۱>P) و احساس امنیت (۰/۰۰۲>P)، متغیر انگیزش تحصیلی (۰/۰۰۱>P) و سرزندگی تحصیلی (۰/۰۰۱>P) تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین دانش آموزان ممتاز از گروه عادی بالاتر بود. نتیجه گیری: در گروه دانش آموزان ممتاز جو عاطفی خانواده، میزان انگیزش و سرزندگی تحصیلی بالاتر از گروه عادی بود؛ بنابراین، تقویت روابط اعضای خانواده با دانش آموزان و قرار دادن برنامه های مهارتی با تأکید بر تقویت انگیزش و سرزندگی در دروس پرورشی مدارس می تواند بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان مؤثر باشد.
پیش بینی سطح تحول روانی معنوی از طریق باورهای ناکارآمد شناختی و احساس گناه در مبتلایان به اختلال وسواس -بی اختیاری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
133 - 149
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سطح تحول روانی معنوی از طریق باورهای ناکارآمد شناختی و احساس گناه در مبتلایان به اختلال وسواس بی اختیاری شکل گرفته است. طرح پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه بیماران وسواس بی اختیاریِ مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر قم با شکایت اصلی اختلال وسواس بی اختیاری به تعداد ششصد نفر بود، که تعداد 240 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. اعضای نمونه با پاسخ دادن به پرسش نامه وسواس ییل براون و نمره شدت وسواس بالاتر از 7، انتخاب شدند و به پرسش نامه باورهای ناکارآمد شناختی، پرسش نامه تحول روانی معنوی جان بزرگی و پرسش نامه احساس گناه گوگلر و جونز پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از تحلیل رگرسون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که مؤلفه های متغیر باورهای ناکارآمد شناختی درمجموع توانستند 21 درصد واریانس نمره های سطح تحول روانی معنوی را در بیماران OCD پیش بینی کنند. همچنین بررسی ضریب بتا نشان داد که از بین مؤلفه های باورهای ناکارآمد شناختی، تنها مؤلفه انجام کامل امور توانست پیش بینی کننده معنادار متغیر سطح تحول روانی معنوی باشد. یافته ها، فرضیه دوم پژوهش را مبنی بر پیش بینی سطح تحول روانی معنوی از طریق احساس گناه در بیماران OCD تأیید نکردند.
The effectiveness of schema therapy on modifying attitude toward marriage in girl victims of sexual abuse(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: the aim of this study was to evaluate the effectiveness of schema therapy on modifying the attitude towards marriage of girls who were victims of sexual abuse.Method: In this research, a. Quasi- experimental single-case study design was used. As of 2020/9/12, the statistical population included all Girls who experienced sexual abuse in childhood in Tehran. Three participants were selected through purposive sampling and participated in the individual counseling schema therapy sessions lasting 16 sessions of 60 minutes each. The participants completed the pretreatment (3 baseline) Young Schema Questionnaire-Short Form (Young, 1998) and Marrital Attitude Scale (Braaten and Rosén, 1998). Also, at the beginning of the fifth, ninth, and thirteenth sessions, as well as at the end of the sixteenth session and the follow-up periods of three weeks, six weeks, and nine weeks, they completed the questionnaire. SPSS 25 software was used for data analysis, descriptive and inferential statistics (effect size) were used to determine significance. The analysis of data was done using visual analysis charts, Statistical significance, and clinical significance (P ≤ 0.05).Results: The findings, showed that schema therapy was effective in reducing the intensity of initial maladaptive schemas and modifying the attitude towards marriage of victims of sexual abuse.Conclusion: Considering the application of schema therapy in reducing the intensity of initial maladaptive schemas and modifying the attitude towards marriage of victims of sexual abuse, the present approach can be used as a therapeutic program to help people who have been sexually abused, especially children.
رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبک های حل مسئله(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
83 - 101
حوزههای تخصصی:
مقدمه : این مطالعه با هدف رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبک های حل مسئله انجام گردید. روش : روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان 15 تا 18 ساله مدارس منطقه پنج شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعدد 352 نوجوان دختر و پسر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های شخصیت مرزی (BPI) ذهن خوانی از روی تصاویر چشم (RMET) و پرسشنامه سبک های حل مسئله را تکمیل نمودند. داده ها با کمک نرم افزار SPSS و AMOS و با روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد نظریه ذهن بر رگه های اختلال شخصیت مرزی با میانجی گیری سبک های حل مسئله در نوجوانان با ضریب مسیر 0.68، نظریه ذهن بر سبک های حل مسئله با ضریب مسیر0.87 تاثیر گذار است. همچنین سبک های حل مسئله بر رگه های اختلال شخصیت مرزی با ضریب مسیر 0.65 تأثیر دارد. نتیجه گیری : بنابراین می توان با درنظر گرفتن بستر فرهنگی نوجوانان و با آموزش مهارت های حل مسئله، نشانه های آسیب شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را کاهش داد.
نقش نظم جویی هیجانی در پیش بینی میزان خمودگی تحصیلی در دانش آموزان دختر متوسطه در دوران کرونا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نظم جویی هیجانی در پیش بینی میزان خمودگی تحصیلی در دانش آموزان دختر متوسطه در دوران کرونا بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه تهران در سال 1400 تشکیل دادند. روش نمونه گیری در این پژوهش براساس نمونه گیری با توجه به گستردگی جامعه نمونه گیری تصادفی طبقه ای مبتنی بر سهم جامعه در هر مدرسه بود که حجم نمونه تعداد 100 نفر انتخاب گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های نظم جویی هیجان گروس و جان (2003) و مقیاس خمودگی تحصیلی برسو، سالانووا و اسچفلی (2007 ) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از بسته آماری برای علوم اجتماعی نسخه 22 در سطح توصیفی و استنباطی تحلیل شد. نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از وجود نقش نظم جویی هیجانی در پیش بینی میزان خمودگی تحصیلی در دانش آموزان دختر متوسطه در دوران پاندمی کرونا بود و با توجه به یافته های پژوهش متغیر مستقل نظم جویی هیجان بر متغیر وابسته میزان خمودگی تحصیلی در دانش آموزان دختر در این دوران تاثیر داشته است.
نقش میانجیگری راهبردهای مقابله ای در ارتباط بین تعارض کار-خانواده و سازگاری زناشویی خانواده های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
11 - 24
حوزههای تخصصی:
سازگاری زناشویی یکی از مهمترین عوامل موثر بر بقاء و دوام خانواده می باشد. بنابراین شناسایی عوامل مرتبط با آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجیگری راهبردهای مقابله ای در ارتباط بین تعارض کار-خانواده و سازگاری زناشویی خانواده های نظامی بود. روش پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش کلیه خانوارهای نظامی شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آنها 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری زناشویی (1976)، پرسشنامه تعارض کار-خانواده (2000) و مقیاس راهبردهای مقابله ای (1990) پاسخ دادند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که تعارض کار-خانواده تاثیر منفی و مستقیمی بر سازگاری زناشویی دارد همچنین راهبردهای مساله مدار به شکل مثبت و راهبردهای هیجان مدار به شکل منفی با سازگاری زناشویی در ارتباط است. در نهایت فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر نقش میانجی راهبردهای مقابله ای در ارتباط بین تعارض کار-خانواده و سازگاری زناشویی موردتایید قرار گرفت و نتایج نشان داد که راهبردهای مقابله ای مساله مدار به شکل مثبت و راهبردهای مقابله ای هیجان مدار به شکل منفی تاثیر میانجی در ارتباط بین دو متغیر مذکور دارند و می توان از نتیجه حاصل در ارتباط با زوجین شاغل برای بهبود سازگاری زناشویی استفاده کرد.