فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶٬۱۲۱ تا ۲۶٬۱۴۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر کارایی خانواده در زوجین مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهر اهواز
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی به شیوه گروهی بر کارایی خانواده زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهرستان اهواز در بهار سال 1387 می پردازد. جامعه این پژوهش را کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهرستان اهواز تشکیل می دهند. نمونه این پژوهش نیز به علت محدود بودن تعداد جامعه، همه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی، شامل 30 زوج می باشد. در این پژوهش از ابزار سنجش خانواده به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده شده است. طرح پژوهش، طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل می باشد، پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایش و کنترل، ابتدا بر روی هر دو گروه پیش آزمون اجرا شد، سپس مداخله آزمایشی، (آموزش مهارتهای ارتباطی)، فقط بر روی گرو 5 آزمایش و در 7 جلسه ارائه گردید و پس از اتمام برنامه، پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد. سپس داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سطح معناداری در این تحقیق 05/0 می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که: آموزش مهارتهای ارتباطی موجب افزایش کارایی خانواده در مقوله های حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده در گروه آزمایش شده است.
نقش اضطراب و افسردگی در تبیین اختلالات نارسایی توجه در کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلال فزون کنشی/نارسایی توجه با اضطراب و افسردگی در نمونه های بزرگسال و گروه های بالینی رابطه نشان داده است. به نظر می رسد تا این تاریخ رابطه مؤلفه های عاطفی اضطراب و افسردگی با اختلال فزون کنشی/نارسایی توجه در کودکان دبستانی بسیار اندک مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه دو اختلال ذکر شده در کودکان دبستانی انجام گرفت.
روش: بدین منظور نمونه ای به حجم 1009 نفر (490 دختر و 519 پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از نواحی چهارگانه مدارس ابتدایی شیراز، انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که اضطراب - افسردگی در تبیین تغییرات انواع سه گانه فزون کنشی/نارسایی توجه یعنی نارسایی توجه، فزون کنشی - تکانشگری و ترکیبی سهم قابل ملاحظه ای دارد. این یافته ها همسو با تحقیقات قبلی تفسیر گردید و نشان داد ساز وکار های مشترکی بین مؤلفه های عاطفی و فزون کنشی/نارسایی توجه وجود دارد. نتیجه گیری: نارسایی توجه نقش اساسی در اشتراکات دو متغیر دارد و در این راستا شاید بتوان نوعی آمادگی ژنتیکی عمومی برای شکل گیری اختلالات نارسایی توجه و اضطراب - افسردگی را متصور شد.
مقایسه اثر بخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری، فلوکستین و هایپیران در کاهش شدت علایم افسردگی اساسی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: روش های متنوعی جهت درمان افسردگی وجود دارد. این مطالعه با هدف مقایسه اثر بخشی سه روش روان درمانی گروهی شناختی- رفتاری، داروی ضد افسردگی فلوکستین و داروی گیاهی هایپیران در درمان افسردگی زنان انجام شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش آزمایشی و با انتخاب تصادفی 45 آزمودنی زن، که با پرسش نامه سنجش میزان افسردگی و بر اساس ملاکهای DSM- IV توسط روان پزشک مورد ارزیابی قرار گرفتند، انجام شد. نمونه های تشخیص گذاری شده به عنوان افسرده اساسی، در سه گروه آزمایش گمارده شدند؛ گروه تحت درمان گروهی شناختی- رفتاری، گروه تحت درمان با داروی فلوکستین و گروه تحت درمان با داروی گیاهی هایپیران. نمرات قبل و بعد از مداخله و مرحله پیگیری در هر سه گروه جمع آوری گردید و با استفاده از آزمون های آماری کواریانس، واریانس یکراهه و آزمون های تعقیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: مقایسه میانگین ها نشان داد که بین میزان اثر بخشی سه روش درمانی با یکدیگر تفاوت معنیدار وجود دارد (01/0 P <). نتایج آزمون شفه نیز بیانگر آن بود که درمان گروهی شناختی- رفتاری از هایپیران مؤثرتر است، در حالی که بین اثر بخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری با فلوکستین و فلوکستین با هایپیران تفاوت معنیداری مشاهده نشد (05/0 P >). پایداری نتایج درمان در مطالعه پیگیری نیز تأیید شد، البته بین میزان پایداری روش های درمانی تفاوت معنیدار مشاهده شد (01/0 P <).
نتیجه گیری: یافته های پژوهش مؤید اثر بخشی سه روش درمان افسردگی بودند. به خصوص برتری درمان گروهی شناختی- رفتاری در مقایسه با هایپیران در مرحله پس آزمون و نسبت به فلوکستین و هایپیران در مرحله پیگیری تأیید شد.
عوامل تحکیم و تقویت نظام خانواده
حوزههای تخصصی:
تاثیر آموزش سردکننده های جنسی در ارتقا ی سلامت جنسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
رابطه فرصت دیجیتالی با انگیزه شرکت و کارائی دوره های آموزش مهارت های (ICDL)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاحص فرصت دیجیتالی، یک شاخص مرکب است که امکان دسترسی ارزان، همه شمول، فراگیر و برابر شهروندان یک کشور مشخص یا گروه های مشخصی از یک جامعه به ابزارهای (ICT) را مورد اندازه گیری قرار می دهد. پژوهش حاضر با هدف شناخت رابطه بین دسترسی به مؤلفه های شاخص فرصت دیجیتالی با انگیزه شرکت و کارایی دوره های آموزش ضمن خدمت (ICDL) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل دبیران مقطع متوسطه شهر سردشت بود که در دوره های (ICDL) شرکت کرده بودند. و نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای از بین دبیران مرد و زن مقطع متوسطه به تعداد 168نفر انتخاب شده است. برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرانباخ 84/0 محاسبه شده است. برای بررسی شاخص فرصت دیجیتالی از آمار توصیفی و برای بررسی رابطه شاخص فرصت دیجیتالی با انگیزه شرکت و کارایی دوره های (ICDL) از همبستگی دو رشته ای نقطه استفاده شد. براساس نتایج پژوهش معلمان 52 درصد به کامپیوتر، 38 درصد به اینترنت و 75 درصد به موبایل (شاخص فرصت دیجیتالی)دسترسی داشته اند و یافته های پژوهش نشان داد که بین دسترسی به مؤلفه های فرصت دیجیتالی و انگیزه بالا برای شرکت در دوره های (ICDL) و همچنین کارایی این دوره ها رابطه معنی داری وجود دارد و براساس نتایج پژوهش پیشنهاد می شود که در جهت بهره وری هر چه بیشتر دوره های (ICDL) نسبت به افزایش شاخص فرصت دیجیتالی در بین گروه های هدف این دوره ها برگزار شود.
تأثیر آموزش فرآیند حل مسأله خلاق (CPS) بر تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری در دانشحویان دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی فرایند حل مسأله خلاق (CPS)، به عنوان یک راهبرد آموزشی، بر افزایش تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری در دانشجویان دانشگاه شهید چمران بود. آموزش فرایند CPS (با استفاده از دوازده تکنیک خلاقیت در دو دوره تفکر خلاق و انتقادی) به عنوان متغیر مستقل و تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری به عنوان متغیرهای وابسته بودند. پژوهش حاضر یک طرح آزمایش میدانی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه های تفکر علمی لیانگ و همکاران، خلاقیت عابدی و نوآوری کولز و واندن بروک بودند. نمونه ی پژوهش شامل 60 دانشجوی پسر و دختر دوره ی کارشناسی، دانشگاه شهید چمران در سال تحصیلی 88-1387 بود که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله یی انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. قبل از آموزش فرایند CPS از هر دو گروه آزمایش و گواه پیش آزمون های تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری گرفته شد. سپس، به گروه آزمایش فرایند CPS آموزش داده شد و به گروه گواه هیچ آموزشی ارایه نشد. پس از اتمام دوره ی آموزشی بلافاصله از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. در نهایت، پس از 6 هفته از اتمام دوره ی آموزشی دوباره از هر دو گروه آزمون های تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری، به عنوان پیگیری، گرفته شد. نتیجه ی تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکوا) نشان داد که آموزش فرایند CPS باعث افزایش معنی دار تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری در دانشجویان می شود. همچنین، نتیجه ی تحلیل کوواریانس چند متغیری با سنجش های تکراری نشان داد که اثر آموزش فرایند CPS در طول زمان بر تفکر علمی، خلاقیت و نوآوری دانشجویان اثر پایدار دارد.
شیوع مصرف مواد نیروزا و سطح آگاهی از اثرات و عوارض جانبی آن ها در ورزش کاران استان لرستان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: مصرف مواد نیروزا در ورزش کاران از مشکلات همراه ورزش می باشد. هدف از انجام این تحقیق بررسی شیوع مصرف مواد نیروزا و سطح آگاهی ورزش کاران استان لرستان درباره ی این داروها و عوارض جانبی آن ها بود.
روش کار: در این تحقیق توصیفی- پیمایشی، 1120 ورزش کار زن و مرد در 21 رشته ی ورزشی (17 رشته ی ورزشی مردان و 15 رشته ی ورزشی زنان) در پنج شهر استان لرستان (خرم آباد، بروجرد، ازنا، الشتر و کوهدشت) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری یک پرسش نامه ی محقق ساخته حاوی میزان شیوع، آگاهی و نگرش درباره ی دوپینگ، داروها، مواد نیروزا و عوارض جانبی آن ها بود. تعداد
878 پرسش نامه تکمیل و با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، رگرسیون، خی دو، تحلیل عاملی و ضریب همبستگی تحلیل شدند.
یافته ها: تعداد 285 نفر (5/32%) از ورزش کاران لرستانی اعتراف به مصرف حداقل یک ماده ی نیروزا نمودند که 176 نفر (20%) از داروهای ممنوع و 231 نفر (3/26%) از مکمل های ورزشی استفاده کرده بودند. به طور متوسط این ورزش کاران از 44 ماده ی نیروزای ذکر شده در تحقیق 73/14±20/18 مورد را می شناختند. میانگین نمره ی نگرش شرکت کنندگان در این تحقیق از جمع 6 سئوال نگرش سنج 11/1± 06/4 از 6 نمره و میانگین نمره ی آگاهی از دوپینگ آن ها 72/2 ± 79/5 از 12 نمره به دست آمد. هم چنین مشخص گردید که آگاهی این ورزش کاران از عوارض جانبی مواد نیروزا بسیار کم می باشد. آگاهی از دوپینگ، نگرش به سمت دوپینگ، رشته ی قهرمانی، وزن، مدت سابقه ی ورزشی، شناخت نام مواد نیروزا و سابقه ی فعالیت در دیگر رشته های ورزشی از مهم ترین عوامل پیش بینی کننده ی مصرف مواد نیروزا شناخته شدند.
نتیجه گیری: شیوع مصرف داروها در ورزش کاران لرستانی نسبت به نتایج تحقیقات خارجی بیشتر بوده، ولی شیوع مصرف مکمل ها کمتر از تحقیقات خارجی بود. نتایج این تحقیق حاکی از آگاهی بسیار کم ورزش کاران از عوارض جانبی مصرف مواد نیروزا بود که بر لزوم تدوین برنامه های پیشگیری تاکید دارد.
"
مقایسه ی کارکردهای اجرای در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی، ناتوانی در یادگیری و بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: هدف ازاین پژوهش مقایسه ی کارکردهای اجرایی در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی، ناتوانی در یادگیری و بهنجار بود.روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش علی مقایسه ای، شامل همه دانش آموزان از سوم ابتدایی تا اول راهنمایی بود که در زمستان 1386 در مدارس عادی و مرکز کودکان استثنایی شهر اردبیل تحصیل می کردند. نمونه ی این پژوهش شامل 20 کودک پسر مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی و 20 کودک مبتلا به دچار ناتوانی در یادگیری و 20 کودک عادی بود که به شیوه ی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند. برای جمعآوری دادهها از آزمون ارزیابی هوش ریون، پرسش نامه ی کانرز، آزمون قلب ها و گلها، آزمون سیمون 1 و2 وآزمون جستجوی دیداری استفاده شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی LSD تحلیل گردید.یافته ها: بین سه گروه در زمینه کارکردهای اجرایی تفاوت معنی داری وجود داشت (00/0P<). کودکان دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی نسبت به کودکان دچار ناتوانی در یادگیری، نمرات بالاتری را در حافظه فعال کسب کردند(05/0P<) اما از نظر بازداری تفاوت معنی داری نداشتند. کودکان مبتلا به ناتوان در یادگیری نسبت به کودکان بهنجار درزمینه ی بازداری و حافظه ی فعال نمرات پایین تری را کسب کردند (01/0P<).نتیجه گیری: بنا بر این نتیجه می گیریم که کودکان دارای ناتوانی در یادگیری در مقایسه با گروه کودکان بهنجار و کودکان دارای اختلال نقص توجه بیش فعالی در تعداد بیشتری از کارکردهای اجرایی دچار آسیب هستنند.
"
اعتبار و روایی پرسش نامه سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن در افراد دارای اضافه وزن و چاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن انجام شد.
روش: این بررسی از نوع مقطعی است و در آن 118 نفر که با نمایه توده بدنی بیش از 25 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند به کمک پرسشنامه سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی اعتبار از روش بازآزمایی و برای تعیین روایی از روشهای مختلف از جمله روش تحلیل عاملی با مولفههای اصلی، همبستگی سئوالات با نمره کل و با پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر و روایی بیرونی بهره گرفته شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی، آزمونهای آماری ضریب همبستگی، تحلیل عاملی و آزمون T تحلیل شدند.
یافتهها : ضریب اعتبار این ابزار به شیوه بازآزمایی برای کل پرسشنامه 91/0 بهدست آمد. به کمک تحلیل عاملی، 5 عامل ""هیجانهای منفی""، ""در دسترس بودن مواد غذایی""، ""فشارهای اجتماعی""، ""ناراحتیهای جسمانی"" و ""فعالیتهای مثبت و سرگرمکننده"" از پرسشنامه اصلی استخراج و تایید شد. همچنین، همبستگی 5 عامل با نمره کل پرسشنامه، همبستگی معنیدار با نمره پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر (62/0=r؛001/0>p) و افزایش نمره کل پرسشنامه طی آموزش تغذیه، همه نشاندهنده کفایت و کارآیی این پرسشنامه بود.
نتیجهگیری: پرسشنامه سبک زندگی مبتنی بر خودکارآمدی وزن را میتوان بهعنوان ابزاری معتبر و مناسب برای استفاده در محیطهای آموزشی، بالینی و پژوهشی به کار برد."
بررسی تأثیر تمرینات کلیدی مفصل شانه بر گشتاور ایزومتریک حرکات مفصل گلنوهومرال در زنان جوان سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی، رفاه و افسردگی سالمندان ایرانی مقیم سیدنی در کشور استرالیا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
اثر سیستم کانابینوییدی ناحیه 1CA هیپوکامپ پشتی بر حافظه موش های صحرایی حساس شده با نیکوتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثر تزریق دوطرفه آگونیست و آنتاگونیست گیرنده های کانابینوییدی در هیپوکامپ پشتی (1CA) بر حافظه موش های صحرایی حساس شده با نیکوتین.
روش: در این پِژوهش برای بررسی حافظه موش های صحرایی نژاد ویستار از روش اجتنابی مهاری (غیرفعال) با مدل Step-through و حافظه حیوان 24 ساعت بعد از آموزش بررسی شد.
یافته ها: تزریق درون مغزی آگونیست گیرنده های کانابینوییدی 2-212، 55WIN (µg/rat 6/0، 3/0) و آنتاگونیست اختصاصی گیرنده 1CB، 251AM (ng/rat 90، 60، 30) در روز آموزش به تخریب حافظه حیوانات منجر شد. تزریق درون مغزی 251AM، دو دقیقه قبل از تزریق درون مغزی 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) اثری بر روی تخریب حافظه ناشی از 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) نداشت. اثر تخریبی 2-212، 55WIN (µg/rat 3/0) و 251AM (ng/rat 60) مقادیر مختلف نیکوتین (mg/kg، S.C 6/0 و 4/0، 2/0)، 10 روز قبل از تزریق 2-212، 55WIN یا 251AM کاملاً از بین رفت.
نتیجه گیری: هیپوکامپ پشتی نقش مهمی در فراموشی ناشی از کانابینوییدها داشته، تزریق پنج روزه نیکوتین ممکن است به حساسیت گیرنده نیکوتینی منجر شده، از این طریق در فراموشی ناشی از داروهای کانابینوییدی اثر گذارد.
درمان اختلال اضطراب تعمیم یافته با استفاده از روی آوردهای درمانگری دارویی و روان پویشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"یک نمونه 36 نفری از بیماران مبتلا به اختلال اضطراب تعمیم یافته، با استفاده از مصاحبه بالینی براساس DSMI-IV-TR (2000)، انتخاب شدند. نیمی از آزمودنیها تحت روان درمانگری روان پویشی و نیم دیگر، به عنوان گروه مقایسه، به مدت سه ماه تحت دارودرمانگری قرار گرفتند. حضور و شدت نشانه های اضطراب آنها از طریق فهرست نشانه های اختلال اضطراب تعمیم یافته در DSM-IV-TR (2000) و ماده های سنجش اضطراب پرسشنامه MMPI-II (باچر و ویلیامز، 2000) قبل و بعد از درمانگری ارزیابی شدند. نتایج پژوهش بیانگر کاهش مشابه حضور نشانه های اضطراب در دو گروه بودند. اما شدت اضطراب، در گروه روان ـ درمـانگری روان پویشی کاهش بیشتری را نشان داد. نتایج براسـاس تعارضهای ادیپی در نظریه روان پویشی تفسیر شد.
"
کشوری در کلاس درس
حوزههای تخصصی: