۱.
کلیدواژهها:
سلامت روان دانشجویان هوش هیجانی
هدف پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی و سلامت روانی دانشجویان دختر رشته مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهبهان بود. پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر رشته مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی در سال تحصیلی 88 ـ1387 بودند. برای انجام پژوهش 120، نفر از دانشجویان دختر رشته مشاوره به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه هوش هیجانی سیبر یا شرینگ و پرسشنامه سلامت روان (GHQ) بود. داده ها با استفاده از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی وسلامت روان دانشجویان رابطه معناداری وجود دارد (0001/0P<). همچنین نتایج حاصل از رگرسیون به روش مرحله ای نشان داد که همه مؤلفه های هوش هیجانی بجز خودآگاهی و خودانگیزی، پیش بینی کننده سلامت روان می باشند. پس می توان نتیجه گرفت، افرادی که قابلیت اجتناب از هیجان های منفی نظیر اضطراب، ناامیدی و تحریک پذیری را داشته و به خوبی می توانند هیجان ها و عواطف دیگران را تشخیص داده و به دنبال ایجاد و حفظ روابط اثربخش با دیگران باشند، در فراز و نشیب زندگی کمتر با مشکل مواجه شده و از سلامت روان بالایی برخوردار می باشند.
۲.
کلیدواژهها:
شادکامی نظریه امید اسنایدر
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر میزان شادی سالمندان به صورت تجربی در سال 1388 در شهر اصفهان انجام شد. جامعه آماری در پژوهش حاضر سالمندان زن ساکن در آسایشگاه صادقیه شهر اصفهان بودند. تعداد جامعه آماری 135 نفر بود که از بین آنها ما 30 نفر را به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و به دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گماردیم. شرایط گروه نمونه بدین صورت بود که اعضا از سلامت جسمانی و روانی کافی برخوردار باشند و اینکه تمایل به شرکت در تحقیق داشته باشند. سپس مداخلات آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. که این پرسشنامه توسط آرگایل در سال 1989 تهیه شده است و اعتبار این ابزار والیانت پس از سه هفته با ارزش بازآزمایی 83/0 محاسبه کرده است. اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در سطح توصیفی: توزیع فراوانی ـ میانگین، انحراف معیار محاسبه شد و در سطح آمار استنباطی از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد با در نظر گرفتن نمرات پیش آزمون به عنوان متغیر کمکی، مداخلات آموزش گروهی مبتنی بر نظریه امید اسنایدر منجر به افزایش شادکامی سالمندان شد (001/0P<).
۳.
کلیدواژهها:
جنسیت درونگرا برونگرا هوش تیپ های شخصیت
هدف از اجرای پژوهش حاضر بررسی رابطه تیپ های شخصیتی (درونگرا ـ برونگرا)، هوش و جنسیت با شرطی سازی معنایی بوده است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور با روش نمونه گیری تصادفی نظامدار از بین دانشجویان ترم های اول و دوم رشته روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن تعداد 94 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابتدا از نمونه آماری آزمونهای شخصیت آیزنک و هوش ریون به عمل آمد و سپس 25 واژه از طریق دستگاه ضبط صوت به صورت تصادفی و در چهار مرحله ارائه شد. آزمودنی ها هنگام شنیدن 9 واژه از فهرست کلمات، شوک برقی دریافت می کردند. بعد از شرطی سازی آزمودنی ها به این واژه ها، 25 واژه دیگر به صورت تصادفی ارائه گردید که در بین آنها، 9 واژه هم معنا با واژه های شوک داده شده موجود بود. پاسخ برقی پوست آزمودنی ها به هنگام ارائه واژه های هم معنا اندازه گیری شد و در نهایت برای هر یک از آزمودنی ها یک نمره واحد به عنوان شاخص شرطی سازی به دست آمد. تحلیل داده ها به وسیله آزمون رگرسیون چندمتغیری نشان داد که تنها بین متغیر تیپ شخصیتی و شرطی سازی معنایی، رابطه معناداری وجود دارد (01/0>P). تحلیل واریانس دو طرفه برای هر یک از متغیرها نیز نشان داد که تعامل هیچ یک از آنها در شرطی سازی معنایی تاثیر ندارد (05/0P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که آزمودنی های درون گرا سریع تر از آزمودنی های برون گرا شرطی می شوند و متغیرهای هوش و جنسیت با شرطی سازی معنایی رابطه ندارند.
۴.
کلیدواژهها:
کیفیت زندگی زنان مطلقه زنان غیرمطلقه
هدف از این پژوهش، مقایسه کیفیت زندگی زنان مطلقه و غیرمطلقه در شهر شیراز و بررسی رابطه بین ویژگیهای جمعیت شناختی زنان مطلقه با کیفیت زندگی آنها بود. جامعه آماری تحقیق را کلیه زنان مطلقه مراجعه کننده به دادگاه خانواده شهر شیراز که تا 24 ماه قبل از اجرای تحقیق، حکم قطعی طلاق آنها صادر گردیده بود و نیز کلیه زنان غیرمطلقه ساکن شهر شیراز تشکیل دادند. بدین منظور 65 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس از میان زنان مطلقه و 63 نفر از میان زنان غیرمطلقه که از نظر ملاک های سن، تحصیلات و مکان زندگی با زنان مطلقه همتا شده بودند، انتخاب گردیدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه 26 سوالی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (68/0=α) و پرسشنامه جمعیت شناختی محقق ساخته بود. داده های تحقیق با استفاده از تحلیل آماری t و F و برنامه کامپیوتری SPSS11.5 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میانگین نمرات کلیه ابعاد کیفیت زندگی (سلامت فیزیکی، روان شناختی، روابط اجتماعی و محیط زندگی) زنان مطلقه به طور معناداری کمتر از زنان غیرمطلقه است (01/0P<).همچنین در تحلیل داده ها از بین متغیرهای جمعیت شناختی، متغیر سن (در 2 بعد روان شناختی (01/0P<) و روابط اجتماعی(05/0P<)) و تحصیلات رابطه معناداری با ابعاد کیفیت زندگی زنان مطلقه داشت، اما رابطه بین سایر متغیرهای جمعیت شناختی و کیفیت زندگی معنادار نبود (05/0P>).
۵.
کلیدواژهها:
مهارت های ارتباطی
پژوهش حاضر، به بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی به شیوه گروهی بر کارایی خانواده زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی شهرستان اهواز در بهار سال 1387 می پردازد. جامعه این پژوهش را کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهرستان اهواز تشکیل می دهند. نمونه این پژوهش نیز به علت محدود بودن تعداد جامعه، همه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره بهزیستی، شامل 30 زوج می باشد. در این پژوهش از ابزار سنجش خانواده به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده شده است. طرح پژوهش، طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل می باشد، پس از انتخاب تصادفی گروههای آزمایش و کنترل، ابتدا بر روی هر دو گروه پیش آزمون اجرا شد، سپس مداخله آزمایشی، (آموزش مهارتهای ارتباطی)، فقط بر روی گرو 5 آزمایش و در 7 جلسه ارائه گردید و پس از اتمام برنامه، پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد. سپس داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سطح معناداری در این تحقیق 05/0 می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که: آموزش مهارتهای ارتباطی موجب افزایش کارایی خانواده در مقوله های حل مشکل، ارتباط، نقش ها، همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده در گروه آزمایش شده است.
۶.
کلیدواژهها:
فرهنگ نوآوری زمینه اجرایی
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فرهنگ نوآوری در حوزه اجرایی با جو سازمانی در بین کارکنان شرکت سیمان سپاهان اصفهان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که به روش میدانی اجرا گردید. جامعه آماری تحقیق را کلیه کارکنان شرکت سیمان سپاهان در تابستان و پاییز 1388 تشکیل دادند که از بین آنها به روش نمونه گیری تصادفی نظامدار و براساس فرمول کوکران برای تعیین حجم نمونه، تعداد 270 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه زمینه اجرایی فرهنگ نوآوری با 17 سؤال و پرسشنامه جو سازمانی با 102 سؤال (در 7 حیطه) همراه با پرسشنامه ویژگیهای جمعیت شناختی بود. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. براساس نتایج تحقیق، بین کلیه ابعاد جو سازمانی با زمینه اجرایی فرهنگ نوآوری همبستگی مثبت و معنادار به دست آمد (01/0>P). نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین ابعاد جو سازمانی، اهداف، سلامتی و تعادل و نیروی کار در سه گام پیش بینی کننده زمینه اجرایی فرهنگ نوآوری هستند.
۷.
کلیدواژهها:
عزت نفس کمال گرایی مثبت کمال گرایی منفی
کمال گرایی و عزت نفس دو سازه مهم شخصیتی هستند که مدتهاست مورد توجه روان شناسان قرار گرفته و پژوهش های متنوعی وارسی هر کدام از آنها را به شکل منفک وجهه همت خود قرار داده اند، اما تعدادی از پژوهش ها نیز بررسی همزمان دو متغیر یاد شده را پی گرفته اند. بر این اساس، هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین کمال گرایی و عزت نفس در آزمودنی های نخبه علمی، ورزشی و غیرنخبه بوده است. بدین منظور 200 آزمودنی نخبه (100 نخبه علمی و 100 نخبه ورزشی) و 200 آزمودنی غیرنخبه (100 آزمودنی غیرنخبه منطبق با نخبگان علمی و 100 آزمودنی غیرنخبه منطبق با نخبگان ورزشی) در شهر تهران مورد مطالعه قرار گرفته اند. اندازه گیری متغیرهای یاد شده به وسیله پرسشنامه کمال گرایی مثبت و منفی تری ـ شورت و همکاران (1995) و عزت نفس نوجنت و توماس (1993) انجام شده است. روش پژوهش در این تحقیق همبستگی و تحلیل واریانس می باشد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که در دو گروه مورد بررسی، بین کمال گرایی مثبت و عزت نفس رابطه مثبت و معنادار و بین کمال گرایی منفی و عزت نفس رابطه منفی معناداری در سطح 01/0 وجود دارد. همچنین یافته ها بیانگر این نکته است که بین کمال گرایی و عزت نفس آزمودنی های نخبه و غیرنخبه تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود دارد.