فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۳٬۹۴۱ تا ۲۳٬۹۶۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
پروتکل مشاوره ی گروهی، آدلری (قسمت دوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه میان سخت رویی روان شناختی، رضایت از زندگی و امید با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین رابطه میان سخت رویی روان شناختی، رضایت از زندگی و امید با عملکرد تحصیلی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی چندگانه است.364 نفر دانش آموز دختر پیش دانشگاهی شهر اهواز با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند وبه پرسشنامه دیدگاه های شخصی کوباسا(1979)، مقیاس رضایت از زندگی دینر(1985) و مقیاس امید بزرگسالان اسنایدر(2000) پاسخ دادند. داده ها با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شد. یافته ها: نتایج آشکار ساخت که میان سخت رویی روانشناختی(تعهد، کنترل و مبارزه طلبی)، رضایت از زندگی و امید با مؤلفه های امید ( کارگزار و گذرگاه) ارتباط مثبت معناداری وجود دارد.علاوه بر این، میان سخت رویی روان شناختی و رضایت از زندگی و میان امید و رضایت از زندگی ارتباط مثبت و معناداراست.مؤلفه های کارگزارامید، تعهد، کنترل و گذرگاه به ترتیب بیشترین سهم را در پیش بینی رضایت از زندگی و نیز رضایت از زندگی و سخت رویی روان شناختی سهم بیشتری در پیش بینی و تبیین عملکرد تحصیلی داشتند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، ضرورت توجه متولیان نظام آموزشی کشور را در جهت تدوین برنامه هایی برای بکارگیری جنبه های روان شناختی به منظور افزایش سخت رویی، رضایت از زندگی، امید و تأثیر این عوامل در ارتقای عملکرد تحصیلی دانش آموزان مورد تأکید قرار می دهد.
رابطهی الگوی صفات شخصیتی والدین کودکان و نوجوانان 15-5 سالهی مبتلا به اختلالهای رفتاری با نوع اختلال آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین میانگین ابعاد مختلف صفات شخصیتی والدین کودکان و نوجوانان 15-5 سالهی مبتلا به اختلالهای رفتاری و ارتباط آن با نوع اختلال رفتاری کودک انجام شد .
روشکار: مطالعهی حاضر، توصیفیتحلیلی و جامعهی پژوهشی آن از بین مراجعان مراکز درمانی خصوصی و دولتی سرپایی شهر اصفهان در سال 88-1387 به روش آسان انتخاب شد. تعداد نمونهها 200 نفر و در دامنهی سنی 15-5 سال بودند و تشخیص بالینی برای آنها توسط روانپزشک گذاشته شده بود. دادهها از طریق فرم بلند پرسشنامهی شخصیتی نئو جمعآوری و سپس با آزمونهای آماری t مستقل و ANCOVA و ANOVAمورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: صفتهای پرخاشگری والدین با اختلالهای اضطرابی و خلقی، افسردگی با اختلال نقصتوجهبیشفعالی و اعمال با اختلالهای اضطرابی و تخیل و احساسات و نمرهی کل پرسشنامه با اختلالهای رفتار آشفته و نوعدوستی با اختلالهای خلقی و تواضع با اختلالهای اضطرابی، اعتماد و نمرهی کل با اختلال نقصتوجه بیشفعالی و هیجانهای مثبت والدین با اختلالهای رفتار آشفته و تلاش برای موفقیت، خویشتنداری، احتیاط در تصمیمگیری و نمرهی کل با اختلالهای اضطرابی، تلاش برای موفقیت والدین با اختلالهای رفتار آشفته و وظیفهشناسی والدین با اختلال نقصتوجه بیشفعالی و خویشتنداری والدین با اختلالهای دفعی و نظموترتیب و احتیاط در تصمیمگیری والدین با اختلالهای خلقی در کودکان رابطهی معنیداری داشت (05/0>P).
نتیجهگیری: با توجه به رابطهی متقابل آسیبشناسی روانی مبتنی بر مزاج والدین با خلقوخو و رفتار کودک باید به چیزی بیش از یک رابطهی خطی بین متغیرها توجه داشت.
نقشه های مفهومی در آموزش پزشکی: بازبینی تحلیلی منابع
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وضعیت آموزش اخلاق پزشکی در ایران هرچند که دارای نقاط قوت فراوانی است و تلاشهای زیادی در این باب بهعمل آمده است، اما ظاهراً متناسب با نیاز فرهنگی و بومی و انتظاری که حاصل از افزایش توجه به مقوله اخلاق و رشد و افزایش مسایل اخلاقی است، نیست. مراجع رسمی آموزش پزشکی در این زمینه مطلبی بیان نکرده اند و مدل مشخصی برای آموزش اخلاق پزشکی در ایران وجود ندارد یا قابل شناسایی نیست؛ که ارایه پراکنده مباحث اخلاق پزشکی در برنامه درسی آموزش پزشکی گواهی بر این مدعی است. در این مقاله به استناد تحقیقات انجامشده در خصوص نواقص موجود در برنامه درسی اخلاق پزشکی و استدلالهای عقلانی مبنی بر اینکه نمیتوان مستقل از مبانی و اصول اعتقادی، فرهنگی و ارزشی جامعه الگوی برنامه درسی ارایه کرد، به اثبات ضرورت طراحی الگوی برنامه درسی و نحوه طراحی آن پرداخته شده است.
نتیجه گیری: الگوی مباحث اخلاق پزشکی، انگاره، طرح و نقشه ای برای این درس ارایه میدهد و در واقع، چارچوب، قلمرو و مقتضیات آن را مشخص و شفاف میسازد. این الگو، راهنمای تدوین برنامههای درسی اخلاق پزشکی است و مانع غفلت از عناصر و مولفههای کلیدی در آموزش اخلاق پزشکی میشود. صاحبنظران این حوزه معترفند که در برنامههای درسی اخلاق پزشکی، به صلاحیتها و تواناییهای اخلاقی توجه کافی نمیشود و وضعیت کنونی به نحوی نیست که بتوان از فارغالتحصیلان انتظار رعایت کامل مسایل اخلاقی را داشت .
ارمغان شادکامی
حوزههای تخصصی:
کودک و نوجوان
هیپنوتراپی وسواس کندن مو
راه بردهای ویژه برای خانواده های طلاق و مختلط
حوزههای تخصصی:
بررسی سبک ها و ابعاد دلبستگی بزرگسال در تجاوزگران جنسی و مقایسة آن با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی سبک ها و ابعاد دلبستگی در یک نمونة تجاوز گر جنسی انجام گرفت.34 تجاوزگر جنسی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان افرادی که به جرم تجاوز به عنف در زندان مرکزی شهر مشهد به سر می بردند انتخاب شدند. 34 آزمودنی عادی از لحاظ چهار متغییر سن، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال و سطح تحصیلات با گروه اول جور شدند. گروه عادی بر اساس نمرة مقیاس GSI در پرسشنامة SCL-90-R انتخاب شدند (GSI 1). داده ها با استفاده از فرم بازنگری شدة پرسشنامة تجربة روابط نزدیک (ECR-R) جمع آوری شد و با آزمون t استیودنت برای گروه های همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه تجاوزگران جنسی در بُعد اضطراب دلبستگی به طور معنی داری از گروه عادی بیشتر است. بین دو گروه در بُعد اجتناب مربوط به دلبستگی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین، نسبت تجاوزگران جنسی در سبک های دلبستگی نا ایمن به طور معنی داری از گروه عادی بیشتر است. بنابراین، افراد تجاوزگر جنسی دارای سطح بالایی از اضطراب مربوط به دلبستگی اند که می تواند در سوق دادن آنان به سوی رفتارهای تعدی گرانة جنسی نقش داشته باشد.
مقایسه بین نارسایی های شناختی و مولفه های فراشناخت با توجه به متغیر تعدیلی میزان سوانح شغلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: این پژوهش نقش تعدیلی متغیر سانحه شغلی را در رابطه بین نارساییهای شناختی و مولفههای فراشناخت مورد بررسی قرار داد.
روش: پژوهش حاضر از نوع رابطهای است. جامعه آماری 4726 نفر از کلیه کارکنان زن و مرد (رسمی و غیررسمی) یک کارخانه تولید ماشین در سال 1386 بودند. در نهایت 254 نفر بهعنوان نمونه آماری مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه نارساییهای شناختی و (CFQ) و پرسشنامه فراشناخت ( MCQ ) ابزار جمعآوری دادهها بودند. شرکتکنندگان براساس میزان سوانح به دو گروه با سوانح و بدون سوانح تقسیم شدند. بهمنظور بررسی ارتباط و مقایسه بین متغیرها از روشهای آمار توصیفی مناسب، همبستگی، آزمون T مستقل و تحلیل عاملی استفاده شد. یافتهها: بین دو گروه از نظر میزان فراشناخت و نارساییهای شناختی تفاوت معنیدار وجود داشت. همچنین رابطه بین نارساییهای شناختی و مولفههای فراشناخت در دو گروه معنیدار بود.
نتیجهگیری: نارسایی شناختی در سنخ صبح (افرادی که بیشترین آگاهی و هوشیاری را در صبح دارند) از افراد سنخ عصر (افرادی که بیشترین آگاهی و هوشیاری را در عصر دارند) بیشتر است. با توجه به این نکته، با گماردن افراد سنخ عصر به مشاغلی که نوبت کاری و شیفت شبانه دارند، میتوان از سانحه پیشگیری کرد."
ارزیابی جوّ تنوع نیروی کار و دانش آفرینی در نظام آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش به عنوان تنها منبع استراتژیکی سازمان، در سرمایه هوشی آن قرار دارد. در برابر سرمایه های سنتی، این سرمایه بسیار متحرک و متنوع است؛ لذا جذب، استخدام و ابقای آن ها، چالش اصلی مدیران می باشد. با توجه به اهمیت تنوع نیروی کار، این پژوهش با هدف ارزیابی جوّ تنوع و رابطه آن با فرایند دانش آفرینی در نظام آموزش عالی انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. مشارکت کنندگان در این پژوهش 132نفر از اعضاء هیأت علمی دانشگاه بودند که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss انجام شد و از آزمون های آماری خی دو، همبستگی و رگرسیون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد در سطح فردی و مدیریتی، نگرش مثبتی در ارتباط با تنوع نیروی کار وجود دارد؛ اما در سطح سازمانی در مقابل آن، مقاومت ملاحظه می شود. هم چنین، بین تنوع نیروی کار و فرایند دانش آفرینی نظام آموزش عالی رابطه مثبت وجود دارد.
خلاّقیّت از منظر معرفت شناسی ملاصدرا و دلالتهای تربیتی آن (با تأکید بر حوزه اصول و روش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلاّقیّت، به عنوان یکی از جلوه های عالی اندیشه انسان، در جهان امروز اهمیت بسیاری دارد. فلاسفه اسلامی برای خیال ورزی و خلاّقیّت اهمیت والایی قایل شده اند. در این میان ملاصدرا بنیانگذار حکمت متعالیه به عنوان فیلسوفی که در فرهنگ ایران رشد ونضج یافته است، نظریات نو و خلاقانه ای دارد، که می تواند پاسخگوی بسیاری از مسائل دینی و تربیتی حاضر باشد. هدف از این تحقیق بررسی خلاّقیّت از دیدگاه ملاصدرا و استنباط دلالتهای تربیتی در حوزه اصول و روش برای پرورش خلاّقیّت می باشد.و با رویکردی تربیتی به فلسفه ملاصدرا در حوزه معرفت شناسی توجه شده است؛ از روش تحلیلی- استنباطی استفاده شدودر بخش یافته ها با توجه به مبانی معرفت شناسی ملاصدرا در هفت مبنای 1. مساوقت علم و وجود؛ 2. اتحاد عالم با معلوم ؛3. پویایی شناخت انسان؛4. وجود ذهنی؛ 5. عوالم انسان؛ 6. عالم خیال؛ 7. خیال فرارونده و خیال انحطاطی اصول و روشهایی برای پرورش خلاّقیّت استنباط شد. در قلمرو اصول، آفرینشگری، تفاوتهای فردی، نوکردن مدام شناخت، شکوفایی نیروهای آدمی، استعلا، توجه به عوالم انسان، تهذیب خیال از نابسامانی ها به عنوان اصول و قواعد راهنمای عمل استخراج شد و به تبع آنها روشهای رؤیا پردازی، الهام گیری از طبیعت، تحریک عواطف متربیان، خیالی، پذیرا بودن تجربیات نو، پالایش نفس، غور در باطن، پرورش ذوق هنری تعالی یافته، رؤیا پردازی، تجسم یک صورت خیالی استنباط شد.
تأثیر داستان درمانی شغلی به روش مشاوره گروهی بر رضایت شغلی و عزّت نفس کارکنان آموزش و پرورش منطقه جرقویه استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر داستان درمانی شغلی بر رضایت شغلی و عزّت نفس سازمانی اجرا شد. روش پژوهش به صورت نیمه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه کارکنان آموزش و پرورش منطقه جرقویه استان اصفهان بودند. که براساس نمونه گیری تصادفی 20 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شده بودند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش فهرست توصیف شغلی اسمیت و پرسشنامه عزّت نفس سازمانی پیرس و همکاران بود. اطلاعات با استفاده از نرم افزار spss و با روش تحلیل کوواریانس داده ها تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که داستان درمانی شغلی بر رضایت شغلی و شاخص های آن جز کار در شغل فعلی و فرصت های ترفیع تأثیر داشته است (01/0p<) و (05/0p<)، ولی داستان درمانی شغلی بر عزّت نفس سازمانی تأثیر نداشته است(05/0p>).
مقایسه اثربخشی درمان فراشناختی، درمان با فلووکسامین و درمان ترکیبی بر بهبود باورهای فراشناختی و پریشانی ذهنی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی اثر درمان فراشناختی، درمان با فلووکسامین و درمان ترکیبی (درمان فراشناختی و درمان با فلووکسامین) بر بهبود باورهای فراشناختی و پریشانی ذهنی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری.
روش: در یک طرح آزمایشی 21 بیمار سرپایی مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری، به طور تصادفی، در یکی از سه گروه درمانی فراشناختی، فلووکسامین و ترکیبی قرار داده شدند. بیماران هر سه گروه 10 هفته تحت درمان قرار گرفتند.برای سنجش پریشانی ذهنی بیماران از مقیاس واحدهای ذهنی ناراحتی و برای سنجش باورهای فراشناختی آنها از پرسشنامه فراشناخت-30 در شروع و پایان درمان استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان دادند که درمان فراشناختی و ترکیبی بیشتر از درمان با فلووکسامین باعث بهبود معنادار شدت پریشانی ذهنی، باورهای مثبت به نگرانی، باورهای منفی به نگرانی، اعتماد شناختی و نیاز به کنترل افکار می شوند (01/0 p<). اثر درمان فراشناختی و درمان ترکیبی بر بهبود بیماران هیچ تفاوت معناداری نداشت.
نتیجه گیری: درمان فراشناختی و ترکیبی بیش از درمان با فلووکسامین بر بهبود باورهای فراشناختی و پریشانی ذهنی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری تاثیر دارد.
مقایسه دو روش دارو درمانی و امید درمانی بر ابعاد کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فشارخون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فشارخون اساسی، سومین علت مرگ و میر و یکی از مهم ترین علل اصلی ناتوانی مزمن در دنیا است که با سیر مزمن و پیشرونده خود می تواند کیفیت زندگی بیماران را در ابعاد مختلف خود تحت تاثیر قرار دهد. هدف پژوهش حاضر، مقایسه دو روش دارو درمانی و امید درمانی بر بهبود ابعاد کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فشارخون اساسی بود.
روش: مطالعه حاضر یک طرح شبه آزمایشی می باشد که از آذر ماه 1387 تا شهریور ماه 1388 در مرکز قلب و عروق دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. تعداد40 نفر از بیماران مبتلا فشارخون اساسی به صورت گمارش تصادفی در دو گروه دارو درمانی (شاهد) و امید درمانی (مورد) قرار داده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این مطالعه، پرسشنامه دموگرافیک و پرسشنامه کیفیت زندگی از نوع فرم کوتاه بود. پرسشنامه در سه مرحله قبل، بعد و سه ماه پس از مداخله (مرحله پیگیری)، در دو گروه مورد استفاده و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد، امید درمانی بیش از درمان دارویی باعث بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فشارخون اساسی شد و اثرات درمان پس از سه ماه از پایان مداخله هنوز برقرار بود.
نتیجه گیری: امید درمانی می تواند در بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فشارخون اساسی مؤثر باشد. با توجه به نتایح این تحقیق، استفاده از رویکرد تیمی و لزوم همکاری متخصصان قلب و روان شناسان به منظور ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به فشارخون اساسی پیشنهاد می گردد.