فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: مشکل بیش فعالی و کمبود توجه یکی از اختلالات رفتاری در کودکان است که باید از سوی مربیان آموزش وپرورش موردتوجه قرار گیرد ازاین رو پژوهش حاضر بر آن است به مطالعه تأثیر خانواده و آموزگاران در حل مشکل بیش فعالی و اختلال کمبود توجه در کودکان بپردازد. مواد و روش کار: پژوهش مطالعه ای توصیفی - تحلیلی می باشد که با استفاده از مطالعه موردی یک دانش آموز و اختلالات رفتاری وی و عوامل مؤثر در حل مشکل بیش فعالی با استفاده از مصاحبه، موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرار خواهد گرفت. یافته ها: تحلیل داده های پژوهش نشان داد که رفتارهای بیش فعالی مختلفی از دانش آموز در طی کلاس های درس انجام می گیرد. عدم توجه به دیگران، فرار از کلاس درس، فرار از تکالیف درس و عدم علاقه به درس ازجمله اختلالاتی بود که بیشتر مشاهده گردید. محقق در راستای رفع این مسئله مشاوره با خانواده و مربی پرورشی و دیگر معلمان را انجام داد. بحث و نتیجه گیری: بیش فعالی یکی از اختلالاتی است که در سن کودکی در میان دانش آموزان مشاهده می گردد. در این میان با توجه به نتایج مطالعه حاضر می توان گفت که در درجه اول نقش خانواده بیش ازپیش باید موردتوجه قرارگرفته و مربیان نیز با شناسایی عوامل تأثیر گزار بر این اختلال سعی بر رفع این معضل نمایند
مدل یابی رضایت تحصیلی از روی شش عاملی شخصیت هگزاکو با میانجی گری انگیزه پیشرفت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
837 - 854
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعه پیشینه این حوزه نشان داد که تاکنون مطالعه ای به مدل یابی رضایت تحصیلی از روی شش عاملی شخصیت هگزاکو با میانجی گری انگیزه پیشرفت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی انجام نشده است.
هدف: مطالعه حاضر با هدف مدل یابی رضایت تحصیلی از روی شش عاملی شخصیت هگزاکو با میانجی گری انگیزه پیشرفت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن انجام شد.
روش: روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه این مطالعه، دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 315 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون انگیزه پیشرفت هرمنس (1970)، مقیاس رضایت تحصیلی دانشجویان (ترک زاده و محترم، 1391) و مقیاس 60 سؤالی هگزاکو (اشتون و لی، 2009) بود.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد مدل رضایت تحصیلی از روی شش عاملی شخصیت هگزاکو با میانجی گری انگیزه پیشرفت در دانشجویان از برازش مطلوبی برخوردار است. تأثیر ابعاد ویژگی شخصیت هگزاکو بر رضایت تحصیلی معنادار است (0/0005 >P)؛ بطوری که برای صداقت فروتنی 0/341=β، گشودگی به تجربه 0/426=β، وظیفه شناسی 0/513=β، برون گرایی 0/393=β، سازگاری 0/420=β، و برای هیجان پذیری 0/392- =β گزارش شد. همچنین، انگیزه پیشرفت بر رضایت رابطه تحصیلی تأثیر دارد (784 =β؛ 0005/0 >P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد بررسی میزان رضایت از تحصیل و انگیزش تحصیلی دانشجویان بتواند شاخصی برای بهبود عملکرد تحصیلی باشد. همچنین، به نظر می رسد ارزش یابی روانی و شخصیتی متقاضیان ورود به دانشگاه ها بتواند موجب انتخاب رشته تحصیلی متناسب شده و رضایت تحصیلی بالاتری را ایجاد کند.
ارائه مدل ساختاری پیوند با مدرسه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1435 - 1450
حوزههای تخصصی:
زمینه: نوجوانان سراسر دنیا تقریباً یک چهارم اوقات زندگی شان را در مدارس و کلاس درس می گذارنند و مدرسه تأثیر بالقوه قوی بر دانش آموزان دارد و روابط ایجاد شده در کلاس درس با معلمان و گروه همسالان می تواند تأثیر زیادی بر زندگی نوجوانان به ویژه بر پیامدهای اجتماعی و تحصیلی آن ها داشته باشد.
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری پیوند با مدرسه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی در دانش آموزان مقطع متوسطه انجام شد.
روش: روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گرداوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 341 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای پیوند با مدرسه (براون و ایوانز، 2002)، دلزدگی تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) و نارسایی هیجانی (تورنتو، 1994) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده گردید.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج پژوهش نشان داد ضریب مسیر کل (مجموع ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم) بین دلزدگی تحصیلی با پیوند با مدرسه معنادار بود (0/001=p، 1/39- =β). بر این اساس می توان گفت، بین پیوند با مدرسه دانش آموزان مقطع متوسطه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می گردد هماهنگی لازم بین مراکز مشاوره و مشاورین مدارس مورد تأکید بیشتری قرار گیرد تا ضمن بهبود پیوند با مدرسه زمینه کاهش دلزدگی تحصیلی و نارسایی هیجانی فراهم گردد. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
رابطه تمایل به خودشکوفایی و نوجویی با نیاز به شناخت در دانشجویان پرستاری: نقش میانجی باورهای خودکارآمدی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بیماریهای مزمن و لاعلاج ازجمله سلیاک تاثیر زیادی بر کیفیت زندگی بیماران و خانوادههای آنان دارد و ابتلای فرزندی به سلیاک میتواند عامل تهدید کنندهای برای سلامت روان مراقبان آنان بویژه مادرانشان باشد؛ از این جهت که این افراد اضطراب و فشارروانی زیادی را متحمل میشوند؛ لذا هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان راهحلمحور و روایتدرمانی بر تحملپریشانی مادران دارای فرزند مبتلا به سلیاک بود. مواد و روشها: پژوهش حاضر، از نوع مداخلهی نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری 3 ماهه با دو گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعه آماری مادران دارای حداقل یک فرزند مبتلا به سلیاک و عضو انجمن سلیاک ایران در اصفهان بودند. از بین آنها، 60 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 20 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول درمان راهحلمحور و گروه آزمایش دوم روایتدرمانی را در قالب 8 جلسه 90 دقیقهای دریافت نمودند، گروه کنترل هیچ مداخلهای نگرفت. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه تحملپریشانی گاهر و سیمون(2005) در هرسه مرحله استفاده گردید. دادهها در نرمافزارspss26 به روش واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها: هر دو مداخله منجر به افزایش معنادار تحملپریشانی در مادران دارای فرزند مبتلا به سلیاک شد(P<0.01). همچنین، در مرحله پسآزمون بین اثربخشی دو مداخله بر تحمل پریشانی در دو گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود نداشت. این نتایج در طول مرحله پیگیری پایدار باقی ماند(P<0.01). نتیجهگیری: هر دو درمان راهحلمحور و روایتدرمانی میتوانند بعنوان مداخلاتی سودمند برای افزایش تحملپریشانی در مادران دارای فرزند مبتلا به سلیاک بهکار گرفته شوند
بررسی اثربخشی بازی درمانی شناختی-رفتاری بر افزایش مهارت های حل مسئله و کاهش اختلالات یادگیری در دانش آموزان دبستانی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۶۱۶-۶۰۹
حوزههای تخصصی:
اختلالات یادگیری و ضعف در مهارت های حل مسئله ازجمله چالش های رایج در دانش آموزان دبستانی هستند که می توانند بر پیشرفت تحصیلی و سلامت روانی آنان تأثیر منفی بگذارند. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی شناختی-رفتاری (CBPT) بر بهبود مهارت های حل مسئله و کاهش اختلالات یادگیری در دانش آموزان دبستانی انجام شد. این مطالعه از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری شامل 60 دانش آموز دختر و پسر دبستانی با اختلالات یادگیری بود که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت بازی درمانی شناختی-رفتاری قرار گرفت، درحالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه حل مسئله دزوریلا و گلدفرید و مقیاس تشخیصی اختلالات یادگیری بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بازی درمانی شناختی-رفتاری تأثیر معناداری بر بهبود مهارت های حل مسئله و کاهش اختلالات یادگیری در گروه آزمایش داشت (p<0.05). یافته ها نشان می دهد که CBPT می تواند به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر در مدارس مورداستفاده قرار گیرد و به دانش آموزان کمک کند تا بر مشکلات یادگیری غلبه کرده و توانایی های شناختی و رفتاری خود را ارتقا دهند. این پژوهش بر اهمیت طراحی برنامه های مبتنی بر بازی و مداخلات روان شناختی در محیط های آموزشی تأکید دارد.
تبیین مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس اقتدار شخصی در سیستم خانواده با میانجی گری راهبردهای حل تعارض و استرس زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
161 - 169
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رضایت زناشویی دارای نقش کلیدی در حفظ و ثبات بنیان خانواده است و بنابراین شناسایی عوامل دخیل در آن حایز اهمیت می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی راهبردهای حل تعارض و استرس زناشویی در ارتباط بین اقتدار شخصی در سیستم خانواده و رضایت زناشویی انجام شد. روش: مطالعه حاضر، توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل افراد متاهل شهر تهران بود که از بین آنها، ۳۵۳ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه اقتدار شخصی در سیستم خانواده، پرسشنامه باورهای غیرمنطقی، مقیاس رفتار تعارض و مقیاس رضایت زناشویی انریچ بود. برای تحلیل داده ها از روش های ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار AMOS و SPSS نسخه 22 استفاده شد.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که رضایت زناشویی با اقتدار شخصی دارای رابطه مثبت معنادار و با استرس زناشویی و رفتار تعارض دارای رابطه منفی معنادار در سطح 01/0 است. همچنین اثر غیر مستقیم بین اقتدار شخصی و رضایت زناشویی با میانجی گری راهبردهای حل تعارض و استرس زناشویی به لحاظ آماری در سطح 001/0 معنی دار بود. ضریب تعیین این مسیر برابر با 3۵/0 بود.نتیجه گیری: بنابراین در زوجین، اقتدار شخصی در سیستم خانواده از طریق اثر بر راهبردهای حل تعارض و استرس زناشویی می تواند به رضایت زناشویی منجر شود.
بررسی سه مضمون سایبانی "من حال به هم زن" در مبتلایان به خودزنی بدون قصد خودکشی و نحوه تکوین آن: مطالعه ای کیفی بر روی جوانان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
99 - 109
حوزههای تخصصی:
خودزنی بدون قصد خودکشی که تحت عنوان آسیب عمدی به بدن شناسایی می شود تحت تأثیر عوامل دور و نزدیک است. تعدد آسیب ها در طول دوران رشد و تنوع فراوان آن ها، خدشه اصلی خود را بر من این افراد وارد می آورد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل خطر نزدیک اختلال خودزنی بدون قصد خودکشی به روش کیفی پدیدارشناختی می باشد. داده های پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 21 نفر از جوانان 17 تا 29 سال جمع آوری و با استفاده از نرم افزار مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش با استفاده از روش تحلیل مضمون، مضامین پایه از متن مصاحبه ها استخراج شده، سپس از ترکیب این مضامین پایه، 3 مضمون سایبانی با عناوین "من بی پناه"، "من بی بضاعت" و "من بی چاره" استخراج گردید و در انتها "من حال بهم زن" از ترکیب مضامین سازمان دهنده فوق با من به شدت آسیب دیده به عنوان مضمون فراگیر استخراج شد. به منظور اعتباریابی داده ها از روش بررسی همکاران و بررسی مشارکت کنندگان استفاده گردید. بر اساس یافته ها دیدگاه منفی نسبت به خود و در واقع تصور از خویشتن در بروز اختلال خودزنی بدون قصد خودکشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
مطالعه نگرش های والدگری متمرکز، اهداف و کمال گرایی والدینی در پدران و مادران خانواده های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
29 - 57
حوزههای تخصصی:
اهداف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه والدگری متمرکز، اهداف و کمالگرایی والدینی در دو گروه از پدران و مادران ایرانی انجام شد. مواد و روش ها: تعداد 706 والد (532 مادر و 174 پدر) به روش نمونه گیری دردسترس و داوطلب برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اهداف والدینی (PGS)، پرسشنامه والدگری متمرکز (IPS) و مقیاس کمالگرایی والدینی (MPPQ) بودند. یافته ها: نتایج حاصل از اجرای آزمون t گروه های مستقل نشان داد که مادران به طور کلی در والدگری متمرکز و به طور خاص در سرشت باوری و چالش گری تفاوت معنی داری با پدران (05/0p<) و پدران تفاوت معنی داری در فرزندمحوری با مادران داشتند (01/0p<). نتایج همچنین نشان داد که پدران در رشد فرزند (05/0p<) و تصویر والدینی (05/0p< ) از اهداف والدینی و در کمالگرایی در هر دو بعد معطوف به خود و معطوف به جامعه تفاوت معنی داری با مادران داشتند (05/0p< ).نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نقش ویژه پدران و مادران را در پیامدهای فرزندپروی، تمرکز بر اهداف و ارزش ها تقویت شده با هدف شکل دهی به هویت اجتماعی فرزند، توجه به مسئولیت خاص پدران در پرورش فرزند با عنایت به مولفه های والدگری در فرهنگ ایرانی را برجسته می سازد.
غربالگری الکترونیکی مشکلات روان شناختی کودکان: ارزشیابی ویژگی های روان سنجی مقیاس های والدین و معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
124 - 149
حوزههای تخصصی:
هدف: به دلیل اهمیت غربالگری به هنگام مشکلات روان شناختی کودکان و دقت بالا در استفاده از ابزار های چند درگاهی و همچنین افزایش سرعت و دقت اطلاعات جمع آوری شده در بستر مجازی، مطالعه حاضر با هدف تهیه ابزار الکترونیکی برای غربالگری روان شناختی کودکان در قالب نسخه های گزارش معلم و والدین انجام شد.روش: جامعه دربرگیرنده والدین و معلمان دانش آموزان ابتدایی از سی ویک استان بود. از هر استان، دو شهر انتخاب و از هر شهر، دو مدرسه به صورت هدفمند انتخاب شد. گروه نمونه را ۲۴۲۰ والد و ۶۹۷۲ معلم تشکیل دادند. مدل مفهومی هر دو ابزار دارای هشت مفهوم اضطراب، افسردگی، فزون کنشی و نارسایی توجه، رفتار های ایذایی، نقص در انجام تکالیف تحصیلی و اجتماعی، خودتنظیمی، خودآسیب رسان و خطر سوءاستفاده از کودکان بود.یافته ها: تحلیل گویه نشان داد در نسخه های والدین، ۱۳۹ و معلم ۱۰۱ گویه از کفایت مناسب برخوردارند. تحلیل اکتشافی و تائیدی وجود ساختاری هشت عاملی در نسخه والدین و شش عاملی در نسخه معلم را نشان دادند. در ساختار نهایی نسخه معلم، دو مؤلفه رفتار تکانشی پرخاشگری به همراه نارسایی توجه و فزون کنشی و همچنین مؤلفه رفتار های خودآسیب رسان در کنار سوءاستفاده از کودک قرار گرفت. ضرایب اعتبار همگونی درونی آلفا (۷۳/۰- ۹۷/۰)، آلفای ترتیبی (۸۶/۰- ۹۸/۰) و امگا (۷۵/۰- ۹۷/۰) به دست آمد.نتیجه گیری: نسخه الکترونیکی گزارش والدین و معلم از روایی مناسب ساختاری و اعتبار برای استفاده در مقاصد بالینی و کلینیکی برخوردار است.
واکاوی چالش ها و مؤلفه های ناپایداری ازدواج مجدد در متقاضیان زوج درمانی: پژوهش کیفی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
212 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف: ازدواج مجدد نسبت به ازدواج نخست آسیب پذیری بیشتری در برابر طلاق دارد. پژوهش حاضر باهدف پاسخ به این سؤال صورت گرفت که، چالش ها و مؤلفه های ناپایداری ازدواج مجدد چیست؟ روش: پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد سیستماتیک استراوس و کوربین (2011) بود. جمعیت موردمطالعه شامل کلیه زوجینی بود که تجربه ازدواج مجدد داشتند و در شهر کرمان زندگی می کردند. با استفاده از شیوه نمونه گیری توأمان هدفمند و نظری تعداد 12 نفر که متمایل به همکاری با پژوهشگر بودند، انتخاب شدند. این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته موردبررسی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از شیوه استراوس و کوربین (1990) و نرم افزار MAXQDA صورت گرفت. یافته ها: بعد از کدگذاری درمجموع 87 کدمعنایی، 24 مضمون فرعی و 12 مضمون اصلی استخراج شد. شرایط علی (عدم حل وفصل مشکلات ازدواج قبلی، عدم طرح ریزی برای ازدواج مجدد، ازدواج مصلحتی، ایجاد موقعیت بیگانه/خودی) راهبردها (راهبردهای مقابله ای نامناسب در زمان استرس و اختلافات زناشویی)، شرایط مداخله گر (عدم درک چالش های مرتبط با چرخه زندگی و عدم انعطاف در مواجه با چالش های ازدواج، ناتوانی در مدیریت اوقات دونفره، ناتوانی در به اشتراک گذاری صمیمیت و بیان احساسات، مشکلات مالی)، شرایط زمینه ای (مخدوش شدن امنیت ازدواج به دلیل عدم تائید خانواده اصلی)، پیامدها (سست شدن سرمایه گذاری بر روی رابطه، از دست رفتن خود). نتیجه گیری: درنتیجه می توان گفت ازدواج مجدد نیازمند طرح ریزی، آمادگی و راهبردهای مقابله ای مناسب است. عدم توجه به موارد یادشده پیامدهای ناگواری برای ازدواج در پی دارد.
اثر میانجی جهت گیری زندگی، ابراز وجود و بهزیستی روانشناختی در رابطه بین هوش اخلاقی و جلوگیری از هویت مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فضای مجازی عرصه وسیعی از اطلاعات و نمودهای مختلف معنایی را ایجاد می کند. افراد در مواجهه با این فضا و تکثر منابع در ساخت هویت، دچار تعلیق می شوند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی جهت گیری زندگی، ابراز وجود و بهزیستی روانشناختی در رابطه بین هوش اخلاقی و جلوگیری از هویت مجازی انجام شد.روش: روش مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر شیراز بود که در سال تحصیلی 1402-1401 مشغول به تحصیل بودند. از بین جامعه آماری 382 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای با استفاده از فرمول مورگان و کرجسی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ابراز وجود گمبریل و ریجی (۱۹۷۵)، بهزیستی روانشناختی ریف(۱۹۸۹)، هوش اخلاقی لینک و کیل (2008) و جهت گیری زندگی شییر و کارور (۱۹۸۵) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که بین هوش اخلاقی، جهت گیری زندگی، ابراز وجود و بهزیستی روانشناختی با جلوگیری از هویت مجازی رابطه مستقیم (مثبت) معناداری وجود دارد (01/0 P <). بین هوش اخلاقی با جهت گیری زندگی، بین هوش اخلاقی با ابراز وجود و بین هوش اخلاقی با بهزیستی روانشناختی نیز رابطه مستقیم (مثبت) معناداری وجود دارد (01/0 P <). همچنین نتایج نشان داد که جهت گیری زندگی، ابراز وجود و بهزیستی روانشناختی در رابطه بین هوش اخلاقی با جلوگیری از هویت مجازی نقش میانجی معناداری ایفا می کنند (01/0 P <). نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که هوش اخلاقی با میانجی گری ابراز وجود، جهت گیری زندگی و بهزیستی روانشناختی بر جلوگیری از هویت مجازی تأثیر می گذارد. با توجه به شاخص ها و ضرایب به دست آمده می توان نتیجه گرفت که مدل پیشنهادی برای تدوین مدل علی جلوگیری از هویت مجازی مناسب بوده و داده ها با مدل پژوهش برازش مناسبی داشته است.
شناسایی عوامل زمینه ای موثر بر قلدری دانش آموزان در مدرسه: رویکرد تحلیل آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل محیطی موثر بر قلدری دانش آموزان در مدرسه، و با رویکرد تحلیل آمیخته از نوع اکتشافی (کیفی-کمی) انجام شد. بخش کیفی با رویکرد نظریه ی زمینه ای و با روش سیستماتیک، انجام شد. جامعه شامل کلیه ی معلمان پایه ی ششم و عوامل اجرایی مدارس ابتدایی در سال تحصیلی 1403-1402 بود و حجم نمونه تا حد اشباع نظرات، 12 نفر، تعیین و با روش هدفمند (معلمان و عوامل اجرایی دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری در رشته های مشاوره و روانشناسی، حداقل 15 سال سابقه خدمت)، انتخاب و داده های کیفی با کدگذاری سیستماتیک و نرم افزار MAXQDA2020 تحلیل شد. نتایج کیفی نشان داد 9 مقوله ی "نبود آموزش های مناسب، نبود جو حمایتی و ارتباطی، ساختار قدرت غیررسمی، عدم برخورد تخصصی با قلدری، پرورش شخصیت قلدر و قربانی، تخریب شخصیتی فرد قلدر، عوامل انسانی، ویژگی های فیزیکی مدرسه، و ساختار و سازمان مدرسه"، از عوامل محیطی موثر بر قلدری هستند. روش پژوهش در بخش کمی، توصیفی-همبستگی و جامعه شامل دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر خوی در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 1117 نفر بود. حجم نمونه با جدول کرجسی-مورگان، 373 نفر تعیین و با استفاده از روش خوشه ای یک مرحله ای، انتخاب شد. گردآوری داده ها با پرسشنامه ی قلدری ایلی نویز و پرسشنامه ی محقق ساخته ی عوامل محیطی موثر بر قلدری در میان دانش آموزان، انجام شد. تحلیل داده های توصیفی و تحلیل مسیر با نرم افزارهای SPSS26 و AMOS26 نشان داد عوامل تعیین شده به صورت مستقیم و غیرمستقیم، قادر به پیش بینی قلدری در مدرسه و تبیین 9/70 درصد واریانس آن هستند. بر اساس نتایج می توان گفت این مطالعه با شناسایی و معرفی عوامل زمینه ای موجود در مدرسه که با قلدری در ارتباط هستند، به دانش موجود درباره ی قلدری در مدارس، غنای بیشتری بخشیده و با کنترل عوامل شناسایی شده در این پژوهش همانند ایجاد جو حمایتی و توجه به ویژگی های فیزیکی مدرسه، میزان قلدری در بین دانش آموزان را کاهش داد.
مولفه های اختلال شخصیت خودشیفته بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و جمع آوری مولفه های مفهومی خودشفتگی بر اساس منابع اسلامی انجام شده است. خودشیفتگی در روانشناسی با مفهوم «کبر» و «عجب» در منابع اسلامی همپوشی قابل توجهی دارد به همین جهت در ابتدا مفاهیم و واژگان مرتبط با خودشیفتگی با روش اسنادی شناسایی و مجموعه آیات و روایات آن استخراج شد و در ادامه با روش تحلیل محتوا تحلیل شد. نتایج تحلیل کیفی متون دینی در مرحله مولفه شناسی، 11 عنصر مفهومی را گزارش نمود. این 11 مؤلفه عبارت بودند از: 1) خودبرتربینی 2) خودمشهوربینی 3) حس طلبکاری 4) درست پنداری رفتار اشتباه خود 5) امتناع از قبول حق 6) استحقاق خود 7) تحقیر دیگران 8) به خدمت گرفتن دیگران 9) حسادت 10) خودپسندی 11) احساس حقارت. سپس مولفه های مذکور از منظر نظر 12 نفر از کارشناسان بر مبنای شاخص روایی محتوایی(CVI) و نسبت روایی محتوایی(CVR)، ارزیابی شد. پس از پیمایش نظر کارشناسان، 8 مولفه ی 1) خودبرتربینی 2) حس طلبکاری 3) درست پنداری رفتار اشتباه خود 4) امتناع از قبول حق 5) استحقاق خود 6) تحقیر دیگران 7) خودپسندی 8) احساس حقارت، تائید شد. بنابراین خودشیفتگی براساس منابع اسلامی می تواند به عنوان یک سازه در روانشناسی اسلامی مورد استفاده قرار بگیرد.
شناسایی عوامل روان شناختی بازدارنده ازدواج در دختران ایرانی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف با وجود تأکید ادیان، دولت ها، و فرهنگ ها به ازدواج و تسریع در آن در چند دهه اخیر شاهد افزایش روزافزون سن ازدواج در اکثر کشورهای جهان بوده ایم. پژوهشگران زیادی به بررسی عوامل مختلف بازدارنده ازدواج پرداخته اند. بااین حال، دراین میان عوامل بازدارنده روان شناختی، مغفول مانده اند. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل روان شناختی بازدارنده ازدواج در دختران انجام شده است. مواد و روش ها رویکرد این پژوهش، کیفی و نوع آن تحلیل محتوای قراردادی بود. مشارکت کنندگان این پژوهش را 14 دختر مجرد بالای 25 سال تشکیل دادند که با روش هدف مند و تا زمان دستیابی به اشباع نظری انتخاب شدند. داده ها نیز با استفاده از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شد. درنهایت داده ها به روش استقرایی گرانهایم و لاندمن توسط نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 تحلیل شدند. یافته ها براساس تجزیه وتحلیل متن مصاحبه ها، 35 زیرطبقه سطح 1 و 13 زیرطبقه سطح 2 و 3 طبقه اصلی استخراج شد که عبارت بودند از: 1. باورهای شناختی ایدئال گرایانه (شامل ویژگی های آرمانی شخصیتی، ویژگی های آرمانی ارتباطی، ویژگی های آرمانی اقتصادی-اجتماعی و ویژگی های آرمانی خانوادگی)، 2. نگرش های شناختی منفی نگرانه (شامل نگرش منفی به نتیجه ازدواج، نگرش منفی به پدیده ازدواج، نگرش منفی به فرزندآوری و ترجیح اقتضائات شغلی بر اقتضائات ازدواج) و 3. ویژگی های شخصیتی فردگرایانه (شامل تمامیت خواهی، صمیمیت گریزی، هیجان مداری، خودمحوری و هویت منِ بد). نتیجه گیری مبتنی بر یافته های این پژوهش، علاوه بر لزوم وجود شرایط و اقتضائات بیرونی ضروری برای اینکه فرد نسبت به ازدواج اقدام کند، وجود اقتضائاتی درونی نیز لازم است. برای این منظور لازم است ابتدا فرد تمایل و نگاهی مثبت نسبت به پدیده ازدواج و زندگی مشترک داشته باشد و معیارها، انتظارات و خواسته های خود از همسر آینده و رابطه عاطفی اش را بشناسد و آن ها را با واقعیت منطبق سازد. علاوه براین ها، ضروری است فرد ویژگی های شخصیتی فردنگرایانه را در خود کاهش داده و ویژگی هایی که به ایجاد، پرورش و تداوم یک رابطه عاطفی مطلوب کمک می کند را در خود پرورش دهد.
اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و کیفیت زندگی نوجوانان دارای اعتیاد به اینترنت
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر کیفیت خواب و کیفیت زندگی نوجوانان دارای اعتیاد اینترنت انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل نوجوانان پسر شهر سقز در سال 1403 بود که از طریق روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود و خروج تعداد 30 نفر وارد مطالعه شده و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ (1989) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) بود. گروه آزمایش تحت درمان ذهن آگاهی ویلیامز وسگال (2003) به مدت 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تجزیه وتحلیل داده های آماری با استفاده از روش تحلیل کواریانس تک متغیره و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت. سطح معناداری آزمون ها 05/0 در نظر گرفته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان ذهن آگاهی موجب افزایش نمرات کیفت خواب و کیفت زندگی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه نوجوانان اعتیاد به اینترنت بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت درمان ذهن آگاهی روش مداخله ای مناسبی برای ارتقای کیفیت خواب و کیفیت زندگی نوجوانان اعتیاد به اینترنت است.
پیش بینی سلامت روان و سلامت معنوی نیروهای پلیس براساس باورهای فراشناختی: نقش واسطه تنظیم هیجان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف در ادبیات روانشناسی حوزه سلامت روان و سلامت معنوی، متغیرهای مختلفی در پیش بینی سلامت روان و سلامت معنوی انسان ها نقش دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی برازش یک مدل پیشنهادی بر مبنای ادبیات پژوهش در نیروهای پلیس است که در آن باورهای فراشناختی به عنوان متغیر پیش بین، سلامت روان و سلامت معنوی به عنوان متغیرهای ملاک و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان به عنوان متغیر واسطه ارائه شده اند. مواد و روش ها پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل تمام کارکنان فرماندهی های نیروی پلیس شهر تهران در سال 1402 است. نمونه پژوهش 294 نفر است که به صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به پرسش نامه های سلامت روان (GHQ)، سلامت معنوی (SWBS)، باورهای فراشناختی (MCQ) و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (CERQ) پاسخ دادند. برای تحلیل داده های از مدل معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و Amos به ترتیب نسخه 22 و 24 استفاده شد. یافته ها شاخص های برازش مدل در ابتدا قابل قبول نبودند (0/07=RMSEA، 0/88=CFI، 0/87=GFI) که به دلیل معنی دار نبودن مسیر باورهای فراشناختی به سلامت معنوی بود (ضریب مسیر= 0/08-، 0/05P) معنی دار بودند و تنها مسیر غیرمستقیم باورهای فراشناختی سلامت معنوی از طریق راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (0/01>P) معنی دار بود. نتیجه گیری نتایج نشان می دهد و باورهای فراشناختی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم از طریق راهبردهای شناختی تنظیم هیجان سلامت روان و سلامت معنوی را به طور معنی دار پیش بینی می کنند.
بررسی رابطه احساس گناه جنسی، افسردگی، احساس تنهایی و جهت گیری مذهبی با شدت خودارضایی در دانشجویان مجرد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
117 - 133
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه احساس گناه جنسی، افسردگی، احساس تنهایی و جهت گیری مذهبی با شدت خودارضایی در دانشجویان مجرد «مؤسسه آموزش عالی شاندیز» انجام شده است. روش پژوهش از نوع «توصیفی همبستگی» است. جامعه آماری دانشجویان مجرد یکی از مؤسسات آموزش عالی شهرستان مشهد در سال تحصیلی 1399-1398 بودند. از بین این جامعه، نمونه ای به حجم 179 تن که دست کم یک بار اقدام به خودارضایی کرده بودند، به روش «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شد. آزمودنی ها پرسشنامه های «احساس گناه جنسی» موشر (SGQM)، مقیاس «افسردگی» بک (BDI)، مقیاس «احساس تنهایی هیجانی و اجتماعی بزرگسالان» دیتوماسو و اسپینر (SELSA)، پرسشنامه «جهت گیری مذهبی» آلپورت (AROS) و پرسشنامه محقق ساخته «شدت خودارضایی» را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که افسردگی، مذهب بیرونی، و احساس تنهایی با شدت خودارضایی رابطه ای مثبت و معنادار و با احساس گناه جنسی با شدت خودارضایی در دانشجویان مجرد دارای رابطه ای منفی و معنادار است.
The Divorce Legacy: Marriage Challenges in Women with Experience of Parental Divorce(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Aim: This qualitative study investigates the challenges faced by women with a history of parental divorce in their marriages. It aims to uncover the emotional, psychological, and relational difficulties stemming from parental divorce and their impact on marital dynamics. Method: Utilizing conventional content analysis, this study conducted semi-structured interviews with sixteen women from Qom Province during winter and summer of 2024 year, who had experienced parental divorce and are in their first marriages. Participants were selected through purposive sampling. Data collection involved recording and transcribing interviews, followed by coding and thematic analysis to identify recurring themes. Findings: The findings indicated six main categories: 1. Unresolved Past Painful Emotions, 2. Marital hurdles of Being a Child of Divorce, 3. Persistent Psychological Insecurity, 4. Deficiency in Skills Due to the Absence of Successful Life Models, 5. The Enduring Echoes of Parental Divorce, and 6. Growth After Experiencing the Trauma of Parental Divorce. Conclusion: Parental divorce profoundly impacts individuals' emotional and psychological well-being, influencing various aspects of their marital lives. The study highlights the need for targeted interventions to address these challenges, emphasizing mental health support and life skills training. Future research should explore gender differences, partner perspectives, and cross-cultural variations to develop comprehensive strategies for improving the marital experiences of individuals with a history of parental divorce.
Investigating the Effectiveness of Developing a Pre-Marriage Educational Package based on Film based on the Concepts of Sternberg's Theory on the Adjustment of Love Stories in Unmarried Girls(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: To investigate the effectiveness of developing a pre-marriage educational package based on the concepts of Sternberg's theory on love stories in single girls. Method: The current research is applied in terms of purpose, quasi-experimental in terms of research method, and pre-test-post-test with control group and follow-up stage in terms of research design. The statistical population of this research was made up of people who referred to Haft Sange Zendegi Educational Institute in 2023. Before conducting the training classes, both groups (including the intervention group and the control group) were evaluated with the research measurement tool. Then, for the intervention group, the film therapy program based on Sternberg's concepts was implemented in the amount of 25 sessions of two hours per hour. Results: According to the findings, the asymmetric story variable (P=0.861), thematic story variable (P<0.001), participatory story variable (P<0.001), narrative type story variable (P=0.863), genre story variable (P=0.976) There was no significant difference between the two experimental and control groups during the pre-test. Similarly, there was no significant difference between the two experimental and control groups during the pre-test (P=0.351), but there was a significant difference between the two post-test and follow-up periods between the control and experimental groups (P<0.001). However, there was no significant difference between post-test and follow-up in the thematic story variable (P=0.232). Likewise, there was no significant difference between the post-test and follow-up in the story variable (P=0.548). Conclusion: This study is unique in Iran as it involves premarital counseling based on movies.
اثربخشی طرحواره درمانی بر کمال گرایی، شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدن در زنان متقاضی جراحی های زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (بهمن) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۳
۲۱۶-۱۹۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: اهمیت روزافزون جذابیت ظاهری، نگرانی از شکل بدن و ترس از ظاهر جسمانی می تواند در اقدام به جراجی زیبایی مؤثر باشد. تاکنون اثربخشی شیوه های مختلفی بر متغیرهایی مانند شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدن مورد بررسی قرار گرفته است ولی در این میان اثربخشی طرحواره درمانی مورد توجه پژوهشگران نبوده است. بنابراین ضروری است تأثیر این مداخله برای بهبود وضعیت روانشناختی در افراد متقاضی جراحی زیبایی بررسی شود. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر کمال گرایی، شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدن در زنان متقاضی جراحی های زیبایی بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متقاضی جراحی زیبایی مراجعه کننده به کلینیک زیبایی در شهر تهران در 9 ماهه اول سال 1400 بودند که که از بین آن ها کلینیک فاطمه زهراء تهران به عنوان نمونه با شیوه در دسترس انتخاب شد و از میان مراجعه کنندگان به آن مرکز 30 نفر با توجه به معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت طرحواره درمانی (یانگ و همکاران، 2006) به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای قرار گرفت. تمامی شرکت کنندگان به وسیله پرسشنامه های چند بعدی کمال گرایی (هویت و فلت، 1991)، شرم از تصویر بدن (دوارت و همکاران، 2014) و ترس از بدریختی بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها از طریق نرم افزار SPSS-24 و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخشی طرحواره درمانی بر کاهش کمال گرایی، شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری بدن بود (05/0 p<). همچنین نتایج مربوط به اثر تعاملی بین زمان و گروه نشان می دهد که این اثر در تمامی متغیرها معنی دار است (05/0 >p). بنابراین بین سطوح مختلف زمان و سطوح مختلف گروه ها تعامل وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی طرحواره درمانی، لزوم تمرکز بر این درمان به عنوان یکی از درمان های کمکی، حمایتی و توانبخشی در کنار درمان دارویی در کاهش پیامدهای ناشی از کمال گرایی، شرم از بدن و نشانه های اختلال بدریخت انگاری پیشنهاد می شود.