فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
This study aimed to explore the influence of teachers' sleep quality and self-efficacy on burnout in Iranshahr City. The statistical population for this study comprised all secondary high school teachers in Iranshahr city during the academic year 2023 – 2024. The sample consisted of 118 teachers who were chosen using the convenience sampling method. To gather the data, the job burnout questionnaires developed by Maslach, Jackson, and Leiter (1986), the Petersburg sleep quality questionnaire (1989), and the teacher self-efficacy questionnaire created by Schanen, Moran, and Woolfolk (2001) were utilized. To analyze the data, Pearson correlation and multiple regression were conducted, with all analyses carried out using SPSS software version 24. The results of the Pearson correlation coefficient indicated that emotional exhaustion and depersonalization had a negative correlation with comprehensive involvement, educational strategies, and class management (p<.01), while personal accomplishment showed a notable positive correlation with comprehensive involvement, educational strategies, class management, and sleep quality (p<.01). The overall model accounted for 24.7% of the variance in emotional exhaustion and 11% of the variance in depersonalization. Thorough involvement accounted for 14.5% of the variance in personal accomplishment, while sleep quality explained 9% of the variance in personal accomplishment.
مطالعه ای مروری بر اساس مفاهیم روانشناختی مدل انتقادی اجتماعی وندایک درباره شناخت شناسی عقیده در رسانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (دی) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۲
۲۴۵-۲۲۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: رسانه ها به عنوان یکی از ابزارهای اصلی در شکل دهی به عقاید و بازنمایی ایدئولوژی های مسلط در جامعه نقش کلیدی دارند. مدل انتقادی وندایک به تحلیل گفتمان های رسانه ای و نقش آن ها در بازتولید قدرت و نفوذ ایدئولوژی ها می پردازد. در کنار آن، مفاهیم روانشناختی مرتبط با شناخت اجتماعی نشان می دهد که چگونه افراد به واسطه تعامل با این گفتمان ها، عقاید خود را شکل می دهند و بازتولید می کنند. با این حال، بررسی های میان رشته ای که به تحلیل همزمان ابعاد روانشناختی و انتقادی بپردازند، به ندرت انجام شده است. هدف: هدف پژوهش حاضر تحلیل چگونگی شکل گیری عقاید از طریق گفتمان های رسانه ای با استفاده از مفاهیم روانشناختی و مدل انتقادی اجتماعی وندایک بود. روش: روش پژوهش حاضر مروری از نوع مرور منظم اسناد بود. جامعه این مطالعه شامل تمامی منابع علمی و پژوهشی مرتبط با مفاهیم روانشناختی مدل انتقادی اجتماعی وندایک و شناخت شناسی عقیده در رسانه ها بود. این منابع شامل مقالات علمی، کتاب ها، گزارش های پژوهشی، و تحلیل های انتقادی منتشرشده در پایگاه های داده علمی معتبر و نشریات بین المللی بود. روش نمونه گیری در این مطالعه به صورت غیرتصادفی و هدفمند بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. یافته ها: نتایج نشان می دهند که رسانه ها با استفاده از استراتژی های زبانی و گفتمانی خاص، نحوه پردازش و انتخاب اطلاعات توسط مخاطبان را هدایت می کنند، به طوری که افراد تمایل دارند اطلاعاتی را که با پیش فرض های ذهنی آن ها سازگار است، به راحتی پذیرش کنند و اطلاعات متناقض با مقاومت مواجه شود. همچنین، تجربیات شخصی نقش مهمی در تفسیر و درونی سازی اطلاعات رسانه ای دارند، و تغییرات در باورها و نگرش ها معمولاً در بستر تجربیات شخصی و پیش فرض های موجود صورت می گیرد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که رسانه ها با استفاده از استراتژی های زبانی، نقش مهمی در شکل دهی به عقاید عمومی ایفا می کنند. ترکیب رویکردهای روانشناختی و انتقادی در تحلیل شناخت شناسی عقیده، به درک عمیق تری از نحوه نفوذ گفتمان های رسانه ای بر ذهن مخاطبان کمک می کند.
بررسی اثربخشی آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار بر مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
207 - 226
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار بر مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر شاهرود انجام شد. این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل انجام شد. نمونه آماری بصورت هدفمند شامل 24 دانش آموز دختر بود که به صورت تصادفی به دو گروه 12 نفره آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در هشت جلسه آموزشی به مدت 90 دقیقه با آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده برای جمع آوری داده ها شامل مقیاس مسئولیت پذیری پرسشنامه روان شناختی کالیفرنیا (CPI) و آزمون قضاوت اخلاقی (MJT) بود. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس انجام شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار تأثیر معناداری بر افزایش مسئولیت پذیری (F=294.547، p<0.001) و بهبود تصمیم گیری اخلاقی (F=41.118، p<0.001) در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل داشته است. آموزش اخلاق با رویکرد هیجان مدار می تواند به طور معناداری به ارتقای مسئولیت پذیری و تصمیم گیری اخلاقی دانش آموزان کمک کند. این یافته ها اهمیت توجه به هیجانات در آموزش اخلاق را برجسته می کند و نشان می دهد که هیجانات می توانند به عنوان یک ابزار قدرتمند در تقویت رفتارهای اخلاقی به کار گرفته شوند. برای بهره گیری کامل از این رویکرد، نیاز به آموزش معلمان و تدوین برنامه های آموزشی مناسب وجود دارد.
مدل ساختاری پیش بینی استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر براساس جو عاطفی خانواده با میانجیگری تاب آوری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جو عاطفی خانواده و تاب آوری از جمله عوامل محافظت کننده در برابر مصرف مواد توسط نوجوان محسوب می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر براساس جو عاطفی خانواده با میانجیگری تاب آوری بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر مدارس دولتی شهر تهران در نیمسال تحصیلی اول و دوم 1398-1397 بود که از میان آن ها به روش نمونه برداری تصادفی چندمرحله ای 267 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس جو عاطفی خانواده، مقیاس تاب آوری کانر دیویدسون و پرسشنامه استعداد اعتیاد ویراست نوجوانان بود. داده های پژوهش حاضر با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد جو عاطفی خانواده (468/0-=β، 001/0=P) و تاب آوری (246/0-=β، 001/0=P) استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر را به صورت منفی و معنادار پیش بینی می کنند. جو عاطفی خانواده با میانجیگری تاب آوری استعداد اعتیاد در نوجوانان پسر را پیش بینی می کند (083/0=β، 001/0=P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت نقش خانواده چه از لحاظ ایجاد جو عاطفی مطلوب و چه از لحاظ ایفای نقش، به عنوان الگویی مناسب در بروز رفتار تأکید دارد. پیشنهاد می شود والدین نیز با فراهم آوردن جو عاطفی مناسب فرزندان خود را از تأثیر همسالان و مصرف دخانیات و مواد محفوظ دارند.
نقش واسطه ای ذهنی سازی عاطفه در رابطۀ بین سبک های دلبستگی و عدم تحمل بلاتکلیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۹
305 - 316
حوزههای تخصصی:
هـدف ایـن پژوهـش تعییـن نقـش واسـطه ای ذهنی سـازی عاطفـه در رابطـۀ بیـن سـبک های دلبسـتگی و عـدم تحمـل بلاتکلیـفی در دانشـجویان و روش پژوهـش همبسـتگی بـا بـر مدل یـابی معـادلات سـاختاری بـود. 452 نفـر از دانشـجویانی کـه در سـال تحصیـلی 1400-1401 در اسـتان تهـران مشـغول بــه تحصیـل بودنـد بــا روش نمونه بـرداری در دســترس انتخــاب شـدند و مقیــاس عـدم تحمـل بلاتکلیــفی (فریسـتون، رئـوم، لترتـه، دوگاس و لادوسـر، ۱۹۹۴)، سیاهــۀ دلبســتگی بزرگســال (بشــارت، 2013) و مقیــاس ذهنی ســازی عاطفــه (گرینبــرگ، کــولاسی، هگســتد، برکوویتــز و جوریســت، 2017) را تکمیـل کردنـد. تحلیـل داده هـا بـا روش مدل یـابی معـادلات سـاختاری نشـان داد مـدل سـاختاری پژوهـش بـا داده هـای گـردآوری شـده بـرازش دارد. ذهنی سـازی عاطفـه رابطـۀ بیـن دلبسـتگی ایمـن بـا عـدم تحمـل بلاتکلیـفی را بـه صـورت منـفی و رابطـۀ بیـن سـبک دلبسـتگی دوسـوگرا بـا عـدم تحمـل بلاتکلیـفی را بـه صـورت مثبـت معنـادار واسـطه گری کـرد امـا ضریـب مسیـر غیرمسـتقیم بیـن دلبسـتگی اجتنـابی و عـدم تحمـل بلاتکلیـفی معنـادار نبـود. بنابرایـن یافته هـا از ایـن ایـده حمایـت می کنـد کـه تـوان ذهنی سـازی عاطفـه دانشـجویان بـر افزایـش تحمـل آن هـا در مقابـل بلاتکلیـفی اثــر مطلــوبی دارد و بــا توجــه بــه عملکــرد محافظــتی ذهنی ســازی عاطفــه می تــوان برنامه هــای آمــوزشی یــا درمــانی مبتــنی بــر آن را بــرای ایــن امــر در نــ ظر گرــ فت
تدوین مدل علّی آسیب پذیری نوجوان به اعتیاد براساس حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری با میانجی گری ترومای دوران کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۹)
101 - 111
حوزههای تخصصی:
نوجوانان به شدت تحت تأثیر تغییرات اجتماعی و فرهنگی هستند که در معرض محرک های محیطی مضر مانند اعتیادآور قرار دارند؛ لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علی آسیب پذیری نوجوان به اعتیاد بر اساس حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری با میانجیگری ترومای دوران کودکی در شهر مشهد انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و نحوه گردآوری داده ها همبستگی از نوع توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان متوسطه دوه دوم شهر مشهد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. 228 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد انیسی، حساسیت پردازش حسی آرون و آرون، سیستم های مغزی-رفتاری کارور و وایت و پرسشنامه ترومای برنشتاین و همکاران استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS27 و Lisrel8.8 مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادند که متغیرهای حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری بر آسیب پذیری به اعتیاد اثر مستقیم و معنادار دارند. نتایج مربوط به شاخص های برازش مدل نیز نشان داد که ترومای دوران کودکی می تواند میانجی حساسیت پردازش حسی و سیستم های مغزی رفتاری با آسیب پذیری به اعتیاد باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر فراهیجان، روایت درمانی و ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۵)
89 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر فراهیجان، روایت درمانی و ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان متأهل دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر گرمسار در سال 1401 بود که تعداد 60 نفر به شیوه داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه دل زدگی زناشویی پاینز (1996، CBM) بود. مداخله آموزشی مبتنی بر رویکرد فراهیجان گاتمن (2011)، آموزشی روایت درمانی اوهانلون (1994) و ایماگوتراپی هندریکس (2015) در 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم و سوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری دل زدگی زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد بین سه درمان تفاوت معنادار وجود دارد و ایماگوتراپی نسبت به فراهیجان و روایت درمانی به طور معناداری بر دل زدگی زناشویی زنان متأهل متعارض اثربخش تر بود (05/0<P). از یافته های فوق می توان نتیجه گرفت که ایماگوتراپی بر دل زدگی زناشویی در زنان متأهل متعارض به عنوان یک درمان حمایتی می تواند مورد بهره قرار گیرد.
اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر دل بستگی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوج های ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (فروردین) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
۲۵۰-۲۳۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: ناسازگاری زناشویی با افزایش اضطراب و اجتناب دل بستگی و کاهش صمیمیت عاطفی همراه است که ضرورت زوج درمانی را افزایش می دهد. باوجوداین، در زمینه تأثیر زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر اضطراب دل بستگی، اجتناب دل بستگی و صمیمیت عاطفی در زوج های ناسازگار، شکاف پژوهشی دیده می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر دل بستگی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوج های ناسازگار انجام شد. روش: این پژوهش از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوج های ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی سیفا، بهین و همراز شهر خرم آباد در سال 1402 بودند. نمونه ای به تعداد 20 زوج با روش نمونه گیری هدفمند در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. سنجش زوج ها بر اساس پرسشنامه سبک های دل بستگی همسران (کیان زاده، 1388) و پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت در روابط (شفر و اولسون، 1981) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه انجام شد. گروه آزمایش زوج درمانی متمرکز بر شفقت را طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS نسخه 27 استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد زوج درمانی متمرکز بر شفقت بر کاهش اضطراب دل بستگی و اجتناب دل بستگی و نیز افزایش صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار مؤثر بود (0/01p<). نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده زوج درمانی متمرکز بر شفقت با تأکید بر همدلی و شفقت با خود و همسر، تعامل مبتنی بر شفقت با همسر، مواجهه مبتنی بر حل مسئله با چالش ها و مشکلات زناشویی، پذیرش خویشتن و همسر با همه نقاط قوت و ضعف و کلام و رفتار مشفقانه موجب بهبود اضطراب دل بستگی، اجتناب دل بستگی و صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار می شود. بنابراین می توان از زوج درمانی متمرکز بر شفقت برای بهبود اضطراب دل بستگی، اجتناب دل بستگی و صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار استفاده کرد. در قسمت نتیجه گیری طبق نظر داور محترم و بر اساس رویه موجود در آخرین مقاله های چاپ شده مجله به مهم ترین کاربرد مبتنی بر یافته های به دست آمده اشاره شده است.
طراحی مدل شبکه سازی مسیرشغلی با رویکرد ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
186 - 216
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر رفتار شبکه سازی مسیرشغلی می باشد.
روش: این پژوهش تحقیقی آمیخته با رویکرد کیفی _ کمی است. از مطالعات کتابخانه ای به منظور بررسی مبانی نظری و از مصاحبه نیمه ساختاریافته به منظور جمع آوری داده ها و پرسشنامه برای گردآوری نظرات خبرگان دانشگاهی استفاده شده است. از تحلیل مضمون به منظور شناسایی عوامل استفاده شد. در قسمت کیفی از مدیران سازمان های دولتی استان قم با روش نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به منظور شناسایی عوامل انتخاب گردید. در قسمت کمی از اساتید دانشگاه پردیس فارابی و دانشگاه قم با روش نمونه گیری گلوله برفی، 14 نفر به منظور اعتبارسنجی عوامل و همچنین مقایسه دو به دو عوامل انتخاب گردید.
یافته ها: براساس یافته های پژوهش حاضر، 31 کد در 8 عامل دسته بندی شدند. اعتبار تمامی عوامل با ضریب لاوشه تایید و از روش مدل سازی ساختاری تفسیری به منظور سطح بندی 8 عامل استفاده شد. در نهایت 8 عامل در 5 سطح اولویت بندی شدند؛ انتصابات سفارشی و برندسازی شخصی کاذب در سطح اول، ایجاد شبکه های ارتباطی سمی در سطح دوم، بی اعتمادی کارکنان به سازوکارها در سطح سوم، تصمیم سازی گروه های ذی نفوذ در سطح چهارم، نظارت ناکارآمد، ضوابط و قوانین مبهم و سبک مدیریت ارشد در سطح پنجم قرار گرفتند.
نتایج: براساس یافته های پژوهش هریک از عوامل مرتبط با شبکه سازی مسیرشغلی می تواند موفقیت کارکنان را در ارتقاء شغلی در پی داشته باشد. بنابراین لازم است مدیران سازمان به منظور حفظ و نگهداشت نیروی انسانی کارآمد با استفاده از سازوکار مناسب در راستای بهسازی رشد و پیشرفت کارکنان شایسته اقدام نمایند.
اثربخشی بسته هنردرمانی بیانگر مبتنی بر برنامه گربه سازگار بر کاهش ترس از شکست در کودکان جنگ سوریه دارای علائم استرس آسیب ثانویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1339 - 1358
حوزههای تخصصی:
زمینه: مطالعات نشان داده است که جنگ در سوریه به طور قابل توجهی بر روی سلامت روان کودکان تأثیر گذاشته و باعث افزایش میزان استرس و اضطراب آن ها شده است، پژوهش های مختلف حاکی از آن است که میزان استرس و اضطراب را می توان با بهره گیری از مداخلات هنردرمانی و روانشناختی تعدیل کرد. با وجود این، کاربرد هنردرمانی مبتنی بر مداخلات روانشناختی، در آسیب های ناشی از جنگ بر کودکان سوری، مغفول مانده است.
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخله هنردرمانی بیانگر مبتنی بر برنامه گربه سازگار در کاهش ترس از شکست در کودکان تحت تأثیر جنگ سوریه و دچار استرس آسیب ثانویه (STS) انجام شده است.
روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری (3 ماهه) با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی کودکان 10-12 سال سوری در معرض جنگ بود که از این جامعه آماری، کودکانی که به علت جنگ به شهر السلمیه نقل مکان کرده بودند (153 نفر) مورد آزمون مقیاس تشخیصی استرس آسیب ثانویه (براید و همکاران،2004)، قرار گرفتند که تعداد 44 نفر با علائم بیشتر (کسب نمره بالاتر) انتخاب شدند و بر اساس ملاک ورود و خروج، از این کودکان 20 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 10 نفری آزمایش (گروه مداخله هنردرمانی بیانگر) وگواه گمارده شدند. در جلسات مداخله هنردرمانی از بسته هنردرمانی بیانگر مبتنی بر برنامه گربه سازگار (کلثوم و همکاران، 2023) و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ارزیابی شکست در عملکرد PFAI (کونروی و همکاران، 2002) استفاده شد. برای تحلیل داده ها نیز تحلیل واریانس اندازه گیری تکرارشده (مکرر) و نرم افزار SPSSv26 مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد مداخله هنردرمانی بیانگر مبتنی بر برنامه گربه سازگار بر کاهش علائم ترس از شکست و ابعاد آن (ترس از تجربه شرم و خجالت، ترس از کاهش عزت نفس، ترس از داشتن آینده ای نامعلوم، ترس از دست دادن علاقه افراد مهم و ترس از ناراحت شدن افراد مهم (در کودکان سوری مؤثر بوده است (0/05p<).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، این نتیجه حاصل شد که هنردرمانی بیانگر مبتنی بر برنامه گربه سازگار می تواند باعث کاهش میزان علائم ترس از شکست و زیرمقیاس های آن بر کودکان متأثر از جنگ شده و تکرار آزمایش در کودکان دیگر متأثر از جنگ با نمونه های بیشتر پیشنهاد می شود.
مدلیابی ساختاری بر اساس رابطه بین اشتیاق تحصیلی و کمالگرایی با تعلل ورزی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای فرسودگی تحصیلی در رابطه بین اشتیاق تحصیلی و کمالگرایی با تعلل ورزی تحصیلی انجام شد.
روش: مطالعه ی حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضرکلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهرستان گچساران در سال تحصیلی 1400- 1399 بودند که از بین آنها 240 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکاران (۲۰۰۴)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد، فریدل، پاریس(2004)، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران(1997) و پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راث بلوم(1984) استفاده شد. داده های این پژوهش با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر با نرم افزار آماری SPSS22 و Amos23 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که که کمالگرایی دارای اثر مستقیم، غیرمستقیم و اثر کل مثبت ومعنادار بر تعلل ورزی تحصیلی است. از طرفی، اشتیاق تحصیلی با وجود عدم معناداری اثر مستقیم بر تعل ورزی تحصیلی، دارای اثر غیرمستقیم و اثر کل منفی و معنادار بر تعلل ورزی تحصیلی است. علاوه براین، فرسودگی تحصیلی دارای اثر مثبت و معنادار بر تعلل ورزی تحصیلی است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که فرسودگی تحصیلی نقش واسطه ای کاملی در رابطه ی بین متغیرهای اشتیاق تحصیلی و کمالگرایی با تعلل ورزی تحصیلی ایفاء می کند و مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است.
بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایل مجدد به خودکشی در بیماران دارای سابقه اقدام به خودکشی
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: خودکشی، اقدام به رفتاری خود آسیب رسان است که باهدف مرگ انجام می شود و همواره تبعات بسیاری برای جوامع داشته است. این مطالعه باهدف بررسی اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایل مجدد به خودکشی در بیماران دارای سابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان تهران انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون- پس آزمون، همراه با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل بیماران طیف سنی 18 تا 40 سال، مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان شهر تهران باسابقه حداقل یک بار اقدام به خودکشی در سال 1402 بود، حجم نمونه این پژوهش برابر با 44 نفر با گمارش تصادفی در 2 گروه 22 نفری کنترل و آزمایش بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه بر تمایل به خودکشی مجدّد بیماران دارای سابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان تأثیر معناداری داشته است ( 05/0 P=). نتیجه: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که درمان فراتشخیصی یکپارچه با استفاده از آموزش آگاهی هیجانی، بازشناسی هیجان ها، شناسایی الگوهای اجتناب از هیجان و ارزیابی مجدد شناختی منجر به کاهش تمایل به خودکشی در بیماران باسابقه اقدام به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان های اعصاب و روان می شود.
نقش متمایز هیجان منفی، دیسفوریا و مانیا در پیش بینی علائم و نشانه های اختلالات هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
99 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه پیشینه نظری و ادبیات پژوهشی مطرح می کنند که هیجان منفی به عنوان عامل زمینه ساز در آسیب شناسی اختلالات هیجانی نقش بسزایی دارد. با این حال به نظر می رسد متغیرهای دیگری همچون مانیا و دیسفوریا نیز در این رابطه دخیل هستند. این پژوهش با هدف بررسی نقش هیجان منفی، دیسفوریا و مانیا در پیش بینی علایم و نشانه های اختلالات هیجانی صورت گرفت. روش:طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود.نمونه موردمطالعه شامل 380 دانشجو در مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشدو دکترا بود که به شیوه نمونه در دسترس انتخاب شدند.لینک پرسشنامه آنلاین در شبکه های مجازی قرار داده شد و از شرکت کنندگان خواسته شدکه برنامه عاطفه مثبت و منفی واتسون (1999)، سیاهه علائم افسردگی و اضطراب واتسون (2007)، مقیاس نئپین دیسفوریا برل و استارچویج (2012) و مقیاس خودگزارشی مانیا آلتمن (1997) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون چندگانه و جهت برازش مدل مفهومی با مدل مشاهده شده از تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها:یافته ها نشان داد بین هیجان منفی با پانیک، اضطراب اجتماعی و افسردگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین رابطه دیسفوریا با پانیک، اضطراب اجتماعی و افسردگی نیز مثبت و ازنظر آماری معنادار است. از طرفی ارتباط مانیا با پانیک، اضطراب اجتماعی و افسردگی منفی و ازنظر آماری معنادار می باشد.نتیجه گیری:براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت سازه های سنتی در آسیب شناسی روانی همچون دیسفوریا و مانیا همچنان نقش مؤثری در تبیین واریانس اختلالات هیجانی دارند و تکیه صِرف بر هیجان منفی محدودیت های نظری و بالینی در درمان به همراه خواهد داشت. چراکه پس از شناسایی دقیق عوامل مؤثر در اختلالات هیجانی، می توان برنامه های مداخله ای متناسب با هر اختلال را طرح ریزی کرد.کلیدواژه ها:هیجان منفی، دیسفوریا، مانیا، اختلالات هیجانی، پانیک، اضطراب، افسردگی
نگرش به ازدواج؛ نقش قدرت من، انسجام خانواده و دینداری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش قدرت من، انسجام خانواده و دینداری در پیش بینی نگرش به ازدواج دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آرمای این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر شاغل به تحصیل شهر قم در سال تحصیلی 1402-1401 بود که از روش نمونه گیری در دسترس استفاده گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد نگرش نسبت به ازدواج، نیرومندی من (ایگو)، انسجام خانواده و جهت گیری مذهبی استفاده شد. داده های به دست آمده در سطح آمار توصیفی محاسبه میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون، به وسیله نرم افزارspss نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد قدرت من و دینداری، نگرش به ازدواج را پیش بینی می کنند و بین قدرت من، انسجام خانواده و دینداری با نگرش به ازدواج رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد(01/0 P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد می گردد: دانشگاه ها و مراکز آموزشی با اجرای آموزش هایی در راستای تقویت قدرت من (شخصیت مؤثر، با عزت نفس و واقع بین)، استحکام و انسجام خانواده و دینداری جوانان، در جهت نگرش مثبت آنان به ازدواج اقدام نمایند.
پیش بینی بازگشت به مصرف مواد بر اساس خود آسیب رسانی، خودکنترلی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۲۶-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی بازگشت به مصرف مواد بر اساس خود آسیب رسانی، خودکنترلی و احساس تنهایی در افراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان نگه دارنده متادون در شهر زنجان بود. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. از میان بیماران وابسته به مواد تحت درمان با متادون مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر زنجان 217 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه وسوسه مصرف مواد پس از ترک، پرسشنامه خود آسیبی عمدی، مقیاس احساس تنهایی و مقیاس خودکنترلی بود. برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بازگشت به مصرف مواد با خود آسیب رسانی و احساس تنهایی رابطه مثبت و بین بازگشت به مصرف مواد با خودکنترلی و ابعاد آن رابطه منفی وجود داشت. نتایج رگرسیون حاکی از آن بود که خودکنترلی منع شده، احساس تنهایی و خودآسیب رسانی روی هم 50 درصد از واریانس بازگشت به مصرف مواد را تبیین کردند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده در پژوهش حاضر پیشنهاد می گردد که روان شناسان بالینی در درمان افراد وابسته به مواد مخدر و کاهش خطر بازگشت به مصرف، بر کاهش احساس تنهایی و رفتار آسیب رسانی به خود و افزایش خودکنترلی به عنوان بازدارنده های ولع مصرف تأکید نمایند.
پیامد دخالت خانواده های اصلی و راهکارهای مدیریت آن در رابطه زوجین: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
79 - 108
حوزههای تخصصی:
خانواده اصلی و کم و کیف ارتباط زوجین با آن از عواملی است که بنابه گزارشات بالینی در ایجاد و دامن زدن به تعارضات زناشویی نقش تعیین کننده ای دارد. هدف این پژوهش بررسی و طبقه بندی اطلاعات بر مبنای تجربه زیسته زوجین از پیامدهای دخالت خانواده های اصلی در زندگی مشترک آنان و طبقه بندی راهبردهای مورد استفاده زوجین بود. روش مطالعه، کیفی و از نوع پدیدار شناسی بود. نمونه 13 نفر از زوجین شهر کرمان بودند که با روش هدفمند انتخاب شدند. سپس مصاحبه های نیمه ساختار یافته با آنان انجام شد و اطلاعات با روش کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل مصاحبه ها نشان داد پیامد دخالت ها شامل دو مقوله پیامدهای فردی که شامل دو مضمون فرعی ایجاد هیجانات و احساسات ناخوشایند و ایجاد درگیری ذهنی و پیامدهای بین فردی با سه مضمون فرعی مختل شدن روند زندگی زوجی، ایجاد سوگیری در شناخت و رفتار نسبت به همسر و مختل کردن ارتباط با خانواده و اطرافیان بود. و راهبردهای مورد استفاده زوجین در مدیریت این دخالت ها شامل سه مقوله راهبردهای فردی با مضمون های فرعی خودابرازی، برخورد منفعلانه در برخورد با دخالت ها، اتخاذ رویکرد غیرمستقیم؛ راهبردهای زوجی با مضمون های فرعی هماهنگی و اتحاد با همسر، افزایش صمیمیت باهدف ایجاد اتحاد؛ و راهبردهای ارتباط با خانواده با مضمون های فرعی مرزسازی، پذیرش خانواده و قاب گیری مجدد دخالت ها بود. به نظر می رسد نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به مشاوران و روانشناسان در مراکز مشاوره و مراکز شبه خانواده و موسسات آموزشی کمک کند تا تحلیل واقع گرایانه تری نسبت به دخالت خانواده های اصلی در زندگی زناشویی زوجین داشته باشند.
اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
74 - 83
حوزههای تخصصی:
والدین کودکان کم توان ذهنی در تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی با چالش های خاصی مواجه هستند و به آموزش و برنامه ریزی نیاز دارند. پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان تاثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی انجام شد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران کودکان کم توان ذهنی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1402-1401 می شد. نمونه شامل 32 مادر بود که به روش نمونه گیری در دسترس از مدارس استثنایی انتخاب شدند. آنها با روش تصادفی به دو گروه 16 نفری تقسیم و در یکی از گروه های آزمایش و گروه کنترل جایگزین شدند. تمام آزمودنی ها مقیاس تاب آوری (کانر-دیویدسون، 2003) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) را به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه در برنامه آموزش راهبردهای تنظیم هیجان شرکت کرد اما گروه کنترل از برنامه رایج مدرسه استفاده کرد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای تنظیم هیجان به طور معناداری بر تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی تاثیر داشت (0/001>P). نتایج حاکی از آن بود که این برنامه برای بهبود تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی این مادران مفید و موثر بود. در نتیجه برنامه ریزی برای آموزش راهبردهای تنظیم هیجان نقش مهمی در تاب آوری و انعطاف پذیری شناختی مادران کودکان کم توان ذهنی دارد.
نقش خودپنداره و بهزیستی مدرسه در میزان خشم دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵
33 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی خشم پسران نوجوان بر اساس خودپنداره و بهزیستی مدرسه انجام شد. روش: حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران حدود 170 نفر بود که در نیم سال نخست تحصیلی 1402-1401 انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، بهزیستی مدرسه کاپلان و ماهر (1999)، مقیاس خودپنداره کودکان پیرز-هریس (1969) و سیاهه 2 خشم صفت-حالت اسپیلبرگر (1999) بود. بعد از کنار گذاشتن پرسشنامه های ناقص، برای تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با کمک نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای پیش بین (خودپنداره و بهزیستی مدرسه) با متغیر ملاک (میزان خشم) این پژوهش در پسران نوجوان همبستگی معناداری وجود دارد (05/0>P). در مدل پیش بینی حالت خشم، علاقمندی به مدرسه (001/0>P، 42/0-=β)، خودکارآمدی ادراک شده تحصیلی (022/0>P، 20/0-=β) و خودپنداره (007/0>P، 22/0-=β) قادر به تبیین 29 درصد واریانس میزان خشم هستند (29/0=R2). در مدل پیش بینی صفت خشم، علاقمندی به مدرسه (029/0>P، 20/0-=β)، خودکارآمدی ادراک شده تحصیلی (048/0>P، 18/0-=β) و خودپنداره (001/0>P، 33/0-=β) 17 درصد واریانس میزان خشم را پیش بینی می کنند (29/0=R2). در نهایت در مدل پیش بینی شاخص بیان خشم، علاقمندی به مدرسه (002/0>P، 26/0-=β) و خودپنداره (001/0>P، 25/0-=β) قادر به تبیین 31درصد از واریانس متغیر ملاک (میزان خشم) هستند (31/0=R2).
نتیجه گیری: ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی اﯾﻦ پژوﻫﺶ در ﻫمگرایی ﺑ ﺎ ﯾﺎﻓﺘ ﻪﻫ ﺎی پیشین ﻧﺸﺎن داد، خودپنداره و بهزیستی مدرسه در پیش بینی خشم حالت-صفت پسران نوجوان، ﻧﻘﺶ دارﻧﺪ.
تأثیر روش ویم هاف بر اضطراب حالتی، صفتی و رقابتی ورزشکاران رشته تیراندازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۵
16 - 29
حوزههای تخصصی:
استفاده از تکنیک های مختلف و عوامل روان شناختی نقش مهمی در دست یابی به سطح اضطراب بهتر در ورزشکاران دارد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی روش ویم هاف بر روی اضطراب ورزشکاران رشته تیراندازی است. این پژوهش با ماهیتی نیمه تجربی و کاربردی دارای دو مرحله پیش آزمون- پس آزمون و دو گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری این پژوهش، ورزشکاران حاضر در اردوهای تیم ملی تیراندازی تپانچه در سال 1401 در بازه سنی 18 تا 35 سال است. از پرسشنامه اضطراب صفتی، حالتی رقابتی اسپیلبرگر برای سنجش سطح اضطراب استفاده شد. و بر روی گروه آزمایش 16 جلسه پروتکل ویم هاف اجرا شد. سطح اضطراب بالاتر از میانگین قرار دارد (05/0<0). میزان تأثیر یا تفاوت روش ویم هاف بر سطح اضطراب در گروه آزمایش برابر با 890/0 است. به عبارتی 89 درصد تفاوت های فردی در نمرات اضطراب گروه آزمایش مربوط به تأثیر روش ویم هاف است. همچنین در اضطراب صفت و اضطراب رقابتی زنان میزان اضطراب بیشتری را تجربه می کنند (05/0<0). نتایج نشان داد ورزشکاران تیراندازی میزان اضطراب بالاتر از میانگین را تجربه می کنند. روش ویم هاف توانسته که میزان اضطراب رقابتی ورزشکاران تیراندازی را کاهش دهد. با توجه با نتایج این پژوهش روش ویم هاف به عنوان یک تمرین منظم جهت کاهش اضطراب توصیه می شود.
ویژگی های یک مدرسه خوب از نگاه دانش آموز
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
85 - 88
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ویژگی های یک مدرسه خوب می پردازد که نقش مهمی در تربیت و آموزش دانش آموزان دارد. مدارس با ارائه یک محیط آموزشی مناسب و حمایت کننده، می توانند بستر مناسبی برای رشد علمی، شخصیتی و اجتماعی دانش آموزان فراهم کنند. یکی از اصلی ترین ویژگی های یک مدرسه خوب، کیفیت معلمان آن است. معلمان باید دارای تحصیلات و دانش تخصصی کافی، تجربه و مهارت های تدریس مناسب، توانایی برقراری ارتباط موثر با دانش آموزان، اخلاق حرفه ای و تعهد به شغل خود باشند. معلمان باکیفیت می توانند با استفاده از روش های تدریس نوین، مدیریت صحیح کلاس و ارائه بازخورد سازنده، بهبود قابل توجهی در فرآیند یادگیری دانش آموزان ایجاد کنند.وجود امکانات فیزیکی مناسب مانند کلاس های درس مجهز، کتابخانه، آزمایشگاه ها و سالن های ورزشی نیز از دیگر ویژگی های یک مدرسه خوب است. این امکانات می توانند به یادگیری عملی و کاربردی دانش آموزان کمک کرده و انگیزه آنها را برای شرکت در فعالیت های مختلف افزایش دهند. علاوه بر این، دسترسی به منابع آموزشی با کیفیت، از جمله کتاب های درسی به روز، اینترنت و ابزارهای آموزشی مدرن، نقش مهمی در بهبود فرآیند یادگیری دارند. این منابع باید به گونه ای طراحی شوند که دانش آموزان را در فهم مطالب درسی یاری کرده و فرصت های یادگیری تعاملی را فراهم آورند.خانواده ها نیز نقش بسزایی در حمایت از فرآیند آموزشی و تربیتی دانش آموزان ایفا می کنند. همکاری و تعامل بین خانواده و مدرسه می تواند به ایجاد یک محیط یادگیری مثبت و حمایت کننده کمک کند. والدین می توانند با شرکت در جلسات مدرسه، پیگیری وضعیت تحصیلی فرزندان و تشویق به مشارکت در فعالیت های مدرسه، به بهبود کیفیت آموزشی و تقویت انگیزه دانش آموزان کمک کنند.برنامه های فوق برنامه مانند ورزش، هنر، موسیقی و فعالیت های اجتماعی و فرهنگی نیز به توسعه مهارت های اجتماعی و شخصیتی دانش آموزان کمک می کنند. این برنامه ها فرصتی برای کشف و پرورش استعدادهای دانش آموزان فراهم کرده و به آنها کمک می کنند تا توانایی های خود را در زمینه های مختلف بهبود بخشند