فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۳۵٬۵۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف بررسی اثربخشی فناوری واقعیت افزوده تعاملی بر قدرت خلاقیت و حل مسأله دانش آموزان پایه ششم بود. روش تحقیق حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم دوره ابتدایی منطقه 1 شهر کرج در سال تحصیلی 1402-1401 بود. برای انتخاب نمونه آماری، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه تفکر خلاق و پرسشنامه حل مسئله هپنر بود. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای (هفته ای 2 جلسه) با پروتکل آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده مورد آموزش برای درس علوم قرار گرفت. گروه به روش سنتی و متداول آموزش دید . پس از پایان جلسات در دو گروه آزمایش و گواه ، مجدداً آزمون پرسشنامه خلاقیت و حل مسئله به عنوان پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا شد و پس از گردآوری، داده ها تحلیل شد.نتیجه تحقیق نشان داد واقعیت افزوده تعاملی بر قدرت خلاقیت دانش آموزان دوره متوسطه دوم اثربخش است. همچنین نتیجه تحقیق نشان داد واقعیت افزوده تعاملی بر قدرت حل مسئله و خرده مولفه های آن شامل مقیاس های اعتماد به حل مسائل، سبک گرایش اجتناب وکنترل شخصی در دانش آموزان دوره متوسطه دوم اثربخش است. با توجه به نتایج تحقیق حاضر روش پیشنهاد می شود در مدارس، دانشگاه و سایر نهادهای آموزشی از فناوری واقعیت مجازی به عنوان ابزاری برای افزایش میزان خلاقیت و حل مسئله در دانش آموزان استفاد شود.
اثربخشی برنامه آموزشی تکنیک رهاسازی از هیجان بر دردهای دوران قاعدگی و تنظیم هیجان دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رهاسازی هیجانی، روشی جدید و بر پایه طب سوزنی و شناخت درمانی است که نقش اساسی در برطرف نمودن بدتنظیمی انرژی در بدن و کمک به بهبود فردی ایفا می کند. دیسمنوره یا قاعدگی دردناک از شایع ترین مشکلات بیماری های زنان است. هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی برنامه آموزشی تکنیک رهاسازی از هیجان بر دردهای قاعدگی و تنظیم هیجان در دانش آموزان دختر شهر یزد بود. روش : روش پژوهش حاضر شبه تجربی بوده که در آن از گروه آزمایش و گواه با انجام پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جامعه این پژوهش شامل تمامی دختران رده سنی 12 تا 18 سال شهرستان یزد در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 30دختر از نوجوانان یکی از مدارس دولتی شهر یزد بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه های آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. برای گروه آزمایش 6 جلسه برنامه آموزشی تکنیک رهاسازی از هیجان، هر هفته به مدت 45 دقیقه اجرا شد، اما برای گروه گواه هیچ مداخله ای انجام نشد. در این پژوهش برای ارزیابی پیش آزمون و پس آزمون از پرسش نامه راهبردهای تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و پرسش نامه استاندارد درد مک گیل (1997) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیره با نرم افزار SPSS -24 استفاده شد. یافته ها: نتایج بیانگر این بود که تکنیک رهاسازی از هیجان بر دردهای دوران قاعدگی (002/0>P) و مؤلفه های تنظیم هیجان (ارزیابی مجدد شناختی 01/0>P ، 142/24=F) و فرونشانی ( 01/0>P ، 272/21=F) دانش آموزان نوجوان دختر تأثیر مثبت معنادار دارد. نتیجه گیری: به طور کلی نتایج حاکی از تأثیر معنادار تکنیک رهاسازی از هیجان در تغییر باورهای ناخودآگاه، احساسات منفی، و کاهش دردهای قاعدگی در دانش آموزان دختر بود؛ بنابراین پیشنهاد می شود این روش برای کاهش دردهای دوران قاعدگی و بهبود تنظیم هیجان در مراکز درمانی و مدارس به دانش آموزان آموخته شود.
Comparison of Emotion Regulation in Gastric Ulcer Sufferers and Non-Sufferers
حوزههای تخصصی:
Subjective : Psychological problems are involved in many psychosomatic disorders. Gastric ulcer is also related to psychological problems as one of the psychosomatic disorders. This research was conducted with the aim of comparison of emotion regulation in gastric ulcer sufferers and non-sufferers. Methods : This research is descriptive and causal-comparative. 100 patients with gastric ulcer and referred to Imam Hussein Hospital in Tehran in 2022 were selected by convenience sampling method and compared with 100 of their companions who did not have gastric ulcer. Both groups responded to Difficulties in Emotion Regulation Scale (DERS). Data were analyzed with multivariate analysis of variance and SPSS-21 software. Results : The findings showed that the total score of difficulties in emotion regulation and its subscales (non-acceptance of negative emotions, difficulties engaging in goal-directed behaviors, difficulties controlling impulsive behaviors, limited access to effective emotion regulation strategies, lack of emotional awareness, lack of emotional clarity) in patients with gastric ulcer is significantly higher than of non-afflicted people (P<0.001). Conclusion : According to this finding, it can be concluded that the difficulty in regulating emotions may play a role in gastric ulcers. It seems that patients with gastric ulcer are less able to identify and understand their emotions and less able to manage their emotions properly. Therefore, the accumulation of psychological pressure caused by negative emotions can cause their symptoms to appear or intensify.
بررسی فرایند به تعویق انداختن ازدواج جوانان: یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
4 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه پدیدارشناسانه فرایند به تعویق انداختن ازدواج جوانان در جهت فهم عمیق جنبه های مختلف این پدیده و چگونگی ادراک جوانان از آن بوده است.
روش: برای دستیابی به هدف پژوهش از رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. جامعه مورد پژوهش، دختران و پسران مجرد و هرگز ازدواج نکرده ساکن شهر تهران در محدوده سنی 28 تا 34 سال برای دختران و 32 تا 38 سال برای پسران بود. نمونه گیری به روش هدفمند از میان افراد در دسترس محقق انجام شد و 13 نفر شامل 7 دختر و 6 پسر به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با بهره گیری از روش کلایزی صورت پذیرفت.
یافته ها: در نهایت یافته های پژوهش در قالب 12 مضمون اصلی و 61 مضمون فرعی گزارش شد. مضامین اصلی مستخرج عبارتند از: دغدغه های اقتصادی، آرمان گرایی، ترس از آینده ازدواج، تأثیر روابط پیش از ازدواج، فرایندهای انگیزشی، عدم بلوغ و آمادگی برای ازدواج، نقش موانع خانوادگی، عوامل اجتماعی- فرهنگی، محدودیت انتخاب، انگاره های مانع ازدواج، پیامدهای مثبت و پیامدهای منفی.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد به تعویق انداختن ازدواج پدیده ای پیچیده است که هم تحت تأثیر محدودیت های عینی و هم تحت تأثیر ادراکات ذهنی محدود کننده و بلوغ ناکافی اتفاق می افتد و دارای پیامدهای منفی زیادی برای جوانان است. به نظر می رسد تلاش جامعه مشاوره و روان شناسی در جهت تولید محتوا در زمینه های فرهنگ سازی ازدواج آسان، احیای ارزش های ازدواج، اصلاح باورهای غلط جوانان، اشاعه فرهنگ ازدواج موفقیت آمیز در رسانه ها و شبکه های اجتماعی، گام مؤثری در راستای رفع موانع ذهنی ازدواج باشد.
فراتحلیلی بر پژوهش های داخلی و خارجی در زمینه ی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) طی سال های 2000 تا 2022(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
62 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف :پژوهش های بسیاری به بررسی اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای زوجی پرداخته اند. بسیاری از این پژوهش ها تغییرات معناداری را نسبت به گروه کنترل گزارش کرده اند اما تأثیر دقیق آنها مشخص نیست و نیاز به یکپارچه سازی این تحقیقات وجود دارد؛ بنابراین هدف این فراتحلیل تعیین میزان اثربخشی آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) بود.روش: 20 پژوهش که از لحاظ روش شناسی قابلیت بررسی داشتند، انتخاب شدند و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. منابع جستجو اطلاعات شامل پایگاه اطلاعات علمی (SID)، پایگاه اطلاعات نشریات ایران (Magi ran) و پایگاه مجلات تخصصی نور (Norma’s) برای مقالات داخلی؛ همچنین پایگاه های ساینس دایرکت (www.sciencedirect.com)، وایلی (wiley.com)، اسپرینگر (link.springer.com)، تاندفون لاین (tandfonline.com)، جیستور (jstor.org)، ای پی ای (APA) و گوگل اسکالر (Google Scholar) است. کلید واژه جستجو آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) بود. تجزیه وتحلیل داده ها و محاسبه اندازه اثر با استفاده از نرم افزار CMA2 و شاخص g هجز انجام شد. یافته ها : یافته ها نشان داد که تراز اندازه اثر آموزش مهارت های مقابله ای زوجی (CCET) برای اثرات ثابت (27/0) و برای اثرات تصادفی (13/0) است. بررسی ناهمگنی اثرات با استفاده از آزمون کیو کوکران (Cochran's Q) نشان داد مقدار Q برابر با 87/2488 و مجذورI برابر با 16/92 به دست آمد که معنی دار است (001/0 > p). مقدار g هجز تصادفی برابر با 27/0 به دست آمد (001/0 < p) از نظر بالینی این مقدار اثرگذاری کمتر از متوسط ارزیابی می گردد. بنابراین می توان نتیجه گرفت CCET اثر کمی داشته است. همچنین مقایسه اندازه های اثر در تحقیقات صورت گرفته در ایران و سوئیس نشان می دهد مقادیرg هجر ثابت و تصادفی در تحقیقات ایران (64 مطالعه) و سوئیس (132 مطالعه) به ترتیب 62/0 و 73/0 برای ایران و 06/0 و 09/0 برای مطالعات انجام شده در سوئیس به دست آمد. در هر دو جامعه مقدار مجذور I بزرگتر از 90/0 است. بر این اساس اندازه اثرهای تصادفی مد نظر قرار می گیرد. مقادیر g هجر در جامعه سوئیس بسیار خفیف و در جامعه ایرانی در کران بالای متوسط به دست آمده و تفاوت اثرگذاری ها بسیار عمیق است. بر این اساس اندازه اثر به دست آمده در پژوهش های صورت گرفته در بازه کوچک قرارگرفته است. نتیجه گیری : درمانگران در فرایند درمان افزون بر رویکردهای درمانی باید به عوامل مغفول مانده که در این مقاله تشریح شده است توجه داشته باشند.
شیوه های مدیریت افراد وابسته به مواد متجاهر در دنیا: ترسیم نقشه مفهومی و مطالعه مروری نظام مند، گامی به سوی طراحی و مداخله در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۱
165 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی شیوه های مدیریت افراد وابسته به مواد متجاهر در دنیا به منظور طراحی برنامه های مداخله ای برای ایران بود. روش: طرح پژوهش از نوع مطالعه نظام مند تحلیلی بود. در این راستا، برای یافتن مستندات مربوط به شیوه های مدیریت افراد وابسته به مواد متجاهر در دنیا، جستجوی یکپارچه و تجزیه وتحلیل مقالات منتشر شده تا سال 2023 در پایگاه های اطلاعاتی Pubmed، Springer، Scopus، ProQuest، Elsevier، Science direct، National Institutes of Health، Google Scholar ، انجام شد. یافته ها: یافته ها حاکی از تمرکز بیشتر متون بر روی موضوعات مدیریت درد، خود-مدیریتی، مصاحبه انگیزشی، مراقبت های اولیه، موانع خدمات بهداشتی، آموزش، مراقبت بیمار-محور، کیفیت زندگی و سلامت روانی بود. نتیجه گیری: مطابق با یافته های شواهد-محور، مداخلات جامع رفتاری و دارویی، مداخلات مبتنی بر اقامت یا اسکان، مداخلات کاهش آسیب، برنامه های راهنمایی همتایان، درمان های جایگزین، برنامه های اشتغال و آموزش حرفه ای، مداخلات مبتنی بر ایمان و مداخلات مبتنی بر عدالت کیفری برای افراد وابسته به مواد متجاهر ایران پیشنهاد می شود.
نقش واسطه ای سازوکارهای دفاعی و کمال گرایی در رابطه بین استحکام من و سازگاری شغلی پرستاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
167 - 176
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای سازوکارهای دفاعی و کمال گرایی بین استحکام من و سازگاری شغلی پرستاران انجام شد. جامعه پژوهش کارکنان بیمارستان های دولتی کرج بود که در سال 1402 مشغول به خدمت بودند. از میان جامعه پژوهش و با هدف نمونه گیری هدفمند 250 نفر از پرستاران بیمارستان های دولتی شهر کرج انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه استحکام من (ESS)، پرسشنامه سبک های دفاعی (DSQ)، مقیاس چندبعدی کمال گرایی تهران (TPMS) و پرسشنامه سازگاری شغلی (JAQ) گردآوری شد. داده های گردآوری شده با استفاده از روش معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS نسخه 25 و Mplus نسخه 8.3 تجزیه وتحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که استحکام من به صورت مثبت و معناداری سازگاری شغلی را پیش بینی می کند. نتایج همچنین نشان داد که سازوکارهای دفاعی و کمال گرایی رابطه استحکام من و سازگاری شغلی را واسطه گری می کند. با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که استحکام من از راه سازوکارهای دفاعی و کمال گرایی می تواند پیش بینی کننده میزان سازگاری شغلی در پرستاران باشد.
تدوین بسته آموزش سرمایه های روان شناختی و ارزیابی اثربخشی آن بر ناگویی هیجانی دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی سرمایه های روان شناختی و ارزیابی اثربخشی آن بر ناگویی هیجانی دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده انجام گرفت. روش پژوهش حاضر در بخش کیفی، تحلیل مضمون به روش قیاسی و در قسمت کمی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده بود که در دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 در شهر اصفهان مشغول به تحصیل بودند. در این پژوهش تعداد 34 دانش آموز طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش آموزش سرمایه های روان شناختی را طی دو و نیم ماه در 10 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ناگویی هیجانی (AQ) و سیاهه رفتاری کودکان و نوجوانان (CABI) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش سرمایه های روان شناختی از نظر متخصصان دارای روایی محتوایی کافی است. همچنین این بسته بر ناگویی هیجانی (0001>P؛ 35/0=Eta؛ 02/17=F) دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده تأثیر معنادار دارد (001/0p<). بر اساس یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش سرمایه های روان شناختی با بهره گیری از مبانی تاب آوری، خوش بینی، امید و خودکارآمدی می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش ناگویی هیجانی دانش آموزان طلاق دارای اختلال رفتار برونی سازی شده مورد استفاده گیرد.
نقش رهبری تحول آفرین در تقویت سلامت سازمانی و تعهد کارکنان
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
146 - 158
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رهبری تحول آفرین در تقویت سلامت سازمانی و تعهد کارکنان با نقش میانجی تعامل کارکنان در سازمان آموزش و پرورش استان کرمانشاه بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی و جامعه آماری آن کلیه مدیران، معاونان و آموزگاران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه بودند که در سال تحصیلی 1402-1403 مشغول به کار بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد (50 مدیر و100 معلم) انتخاب و با تکمیل پرسشنامههای رهبری تحولآفرین بس و آوولیو(2000)، و سلامت سازمانی هوی و فیلدمن (1996) در این پژوهش شرکت کردند. مبنای انتخاب حجم نمونه قاعده کلاین (2005) بود. پایایی پرسشنامه ها با روش ضریب آلفای کرونباخ 84/0 و 86/0 گزارش شد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون همزمان و آزمون t مستقل تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که رهبری تحول آفرین بر سلامت سازمانی و تعهد کارکنان تأثیر مثبت دارد. در همین حال، نتایج نشان داد که مشارکت کارکنان تا حدی در رابطه بین رهبری تحول آفرین، سلامت سازمانی و تعهد کارکنان واسطه می شود. این مطالعه به تحقیق در مورد رهبری تحول آفرین در بخش آموزش کمک می کند و اثرات آن را بر معیارهای عملکرد کاری تحلیل می کند. علاوه بر این، مفاهیم نظری و عملی نیز در این مقاله مورد بحث قرار گرفت.
بررسی عوامل فرهنگی و روانی-اجتماعی مرتبط با تحکیم بنیان خانواده از منظر کارشناسان دادگستری و انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
165 - 187
حوزههای تخصصی:
از منظر جامعه شناسی، خانواده اساسی ترین نهاد اجتماعی است که در شکل گیری ساختار کلان جامعه و افزایش بهره-وری آن نقش بسزا دارد. میان خانواده و جامعه یک رابطه دو سویه برقرار است و هر کدام بر دیگری تأثیر می گذارد. جامعه شناسان شکل گیری و ساخت شخصیت فرد در خانواده را متأثر از فرهنگ پذیری و جامعه پذیری می دانند و بیان می کنند که «از مهم ترین نتایج جامعه پذیری، ایجاد شخصیّت فردی و الگوهای نسبتاً ثابت فکر، احساس و عمل است که همگی ویژگی های یک فرد محسوب می شوند» (یان. رابرتسون، 1374: 112). از این رو اهمیّت پرداختن به موضوع «تحکیم خانواده» ریشه در اهمیّت نهاد خانواده دارد. نهاد مقدس خانواده، رکن بنیادین اجتماع بشری و محمل فرهنگ های گوناگون است تا آنجا که سعادت و شقاوت امّت ها، مرهون رشادت و ضلالت خانواده می باشد. اولین شرط داشتن جامعه ای سالم و پویا، سلامت و پایداری خانواده است. همه دستاوردهای علمی و هنری بشر در سایه خانواده های سالم و امن پدید آمده است. از این رو اندیشمندان علوم انسانی در رشته های تخصصی خود، با رویکردهای گوناگون، به مسائل خانواده پرداخته اند و عوامل ایجادکننده را از منظر تحلیلی خاص، تبیین نمودند. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل فرهنگی و روانی-اجتماعی مرتبط با تحکیم بنیان خانواده از منظر کارشناسان دادگاه خانواده و مشاوران نیروی انتظامی شهرستان زنجان بود که از طریق پرسشنامه با تکنیک دلفی و مصاحبه عمیق با نمونه گیری نیمه ساختاریافته، و نیز با جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی انجام گرفت. نتایج یافته ها حاکی از آن است که: از نظر کارشناسان عوامل فرهنگی اولویت اول را نسبت به عوامل اجتماعی در تحکیم بنیان خانواده داراست.
اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر اضطراب امتحان و تعلق به مدرسه در دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر بیرجند
حوزههای تخصصی:
پیش زمینه و هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر اضطراب امتحان و تعلق به مدرسه در دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر بیرجند بود. مواد و روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 3 ماهه اجرا شد. از بین مدارس متوسطه دوم شهر بیرجند یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شد و با استفاده از نرم افزار G Power حجم نمونه 52 نفر در نظر گرفته شد و دانش آموزان به طور تصادفی و با در نظر گرفتن ریزش نمونه در دو گروه (26 نفر گروه آزمایش خودکارآمدی و 26 نفر گروه گواه) قرار گرفتند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش خودکارآمدی باعث کاهش اضطراب امتحان و افزایش سطح تعلق به مدرسه دانش آموزان نسبت به گروه کنترل می شود (001/0p<). نتایج آزمون بونفرونی نشان داد تأثیرگذاری آموزش خودکارآمدی در طول زمان برای اضطراب امتحان و تعلق به مدرسه معنی دار بوده است. بحث و نتیجه گیری: با توجه به تأثیرگذاری آموزش خودکارآمدی بر اضطراب امتحان و تعلق به مدرسه در دانش آموزان، مشاوران و درمان گران می توانند از این رویکرد جهت کاهش اضطراب امتحان و همچنین افزایش سطح تعلق به مدرسه دانش آموزان استفاده کنند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بدریخت انگاری بدن در زنان مبتلا به سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
963 - 980
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال بدریخت انگاری بدن یکی از شایع ترین اختلالات در بین زنان مبتلا به سرطان سینه است که علاوه بر ایجاد مشکلات برای این بیماران، چالش هایی را برای خانواده و اطرافیان آنان ایجاد کرده است. پژوهش ها نشان داده است که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در زمینه این اختلال، تأثیرگذار باشد. بنابر این پژوهش هایی که این موضوع را هدف قرار داده؛ کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
هدف: این مقاله، با هدف اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بدریخت انگاری بدن زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد.
روش: پژوهش حاضر، یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون، گروه گواه و پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش، زنان 30 تا 50 ساله مبتلا به سرطان سینه بود که در ادامه روند درمان خود، طی چهار ماه نخست سال 1401 به کلینیک های سرطان سینه شهر شیراز مراجعه کرده بودند. از میان آن ها 50 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در دوگروه 25 نفره آزمایش و گواه، گمارش شدند. مداخلات درمان ACT با توجه به بسته آموزشی هیز و استروساهل (2010) طی 8 جلسه گروهی به صورت هفتگی 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه، مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد ارزیابی فراشناخت بدریختی بدن (ربیعی و همکاران، 1390) گردآوری شد. داده های این پژوهش با روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته ها نشان داد که که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، در گروه آزمایش، برای اختلال بدریخت انگاری بدن زنان مبتلا به سرطان سینه، تفاوت معنی داری ایجاد کرده است (0/05P<).
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مداخلات درمان پذیرش و تعهد، برای بهب ود کیفی ت زندگ ی زنان مبتلا به سرطان سینه، مؤثر بوده است.
اثربخشی آموزه های دینی بر سلامت معنوی دانشجویان
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
85 - 95
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزه های دینی بر سلامت معنوی دانشجویان انجام شد. طرح پژوهش شبه آزمایشی با الگوی پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن تشکیل می دادند. تعداد 30 نفر از این دانشجویان با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شده و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزه های دینی را طی 15 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. گردآوری داده ها با پرسشنامه بهزیستی معنوی (SWBS) انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد که آموزه های دینی بر افزایش سلامت معنوی دانشجویان مؤثر است. اندازه اثر برای سلامت مذهبی 0.37 و برای سلامت وجودی 0.15 بود. یافته های این پژوهش نشان دهنده آن بود که آموزه های دینی می توانند سلامت مذهبی و وجودی دانشجویان را افزایش دهد و می توان به عنوان یک مداخله اثربخش از آن استفاده کرد.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر خودآگاهی هیجانی، خود شئ انگاری و کاهش علائم در دانش آموزان دختر با نشانه های پرخوری عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۹۰-۱۸۱
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر خودآگاهی هیجانی، خود شیء انگاری و کاهش علائم در دانش آموزان دختر با نشانه های پرخوری عصبی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر مبتلا به پرخوری شهر اصفهان در زمستان 1401 بود که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر از آن ها انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس پرخوری (BES) گورمالی و همکاران (1982)، مقیاس خودتاملی و بینش (SRIS) گرنت و همکاران (2002) و پرسشنامه خود شیء انگاری (SOQ) نول و فردریکسون (1998) بود. گروه آزمایش 12 جلسه ی 60 دقیقه ای (2 جلسه در هفته) تحت درمان هیجان مدار گرینبرگ (2017) قرار گرفتند. داده ها از طریق آزمون آماری کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون متغیرهای خودآگاهی هیجانی، خودشیءانگاری و علائم پرخوری عصبی بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). بر اساس نتایج پژوهش می توان گفت که درمان هیجان مدار رویکردی مناسب جهت بهبود مشکلات ناشی از پرخوری عصبی در دانش آموزان دختر مبتلا محسوب می گردد.
مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر توجه دیداری و شنیداری کودکان با اختلال یادگیری خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
94 - 110
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلال یادگیری خواندن از جمله مشکلات رایج دوران کودکی محسوب می شود. بنابراین لزوم انجام مداخلات مؤثر، احساس می شود. بنابراین هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر رایانه و مداخله بر اساس واقعیت مجازی بر توجه دیداری و شنیداری کودکان با اختلال یادگیری خواندن بود. روش : طرح پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان با اختلال یادگیری خواندن مراجعه کننده به کلینیک توانبخشی اختلالات یادگیری امید شهر اراک در سال 1402 بودند که در ابتدا با استفاده از پرسشنامه کلورادو مورد غربالگری قرار گرفتند و سپس بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از آنها انتخاب شدند و با استفاده از جایدهی تصادفی در گروه های 10 نفری رایانه یار، واقعیت مجازی، و گواه جایدهی شدند. سپس گروه های رایانه یار (12 جلسه 30 دقیقه ای) و واقعیت مجازی (16 جلسه 30 دقیقه ای) مورد مداخله قرار گرفتند و همچنین هر سه گروه توسط ویرایش دوم آزمون پیوسته دیداری شنیداری در مراحل پیش آزمون و پس آزمون ، مورد سنجش قرار گرفتند. در پایان نیز برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی و از طریق نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، هر دو درمان توانبخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی توانستند تأثیر معناداری بر بهبود توجه دیداری و شنیداری شرکت کنندگان بگذارند (05/0> P) و این تأثیر در درمان توانبخشی شناختی رایانه یار، کمی بیشتر بود. نتیجه گیری: می توان گفت که از توانبخشی شناختی رایانه یار و مداخله بر اساس واقعیت مجازی می توان برای بهبود سطح توجه کودکان دارای اختلال یادگیری خواندن استفاده کرد.
مقایسه ی اثربخشی رویکرد طرح واره درمانی به صورت مشاوره آنلاین و حضوری بر بهبود افسردگی، روابط بین فردی و طرح واره های ناسازگار حیطه طرد و بریدگی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
213 - 223
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: افسردگی از جمله اختلالات شایع در میان زنان است. رویکردهای مختلفی برای درمان افسردگی تدوین شده است؛ اما در مطالعات اخیر بین طرح واره ها و انواع متغیرهای مرتبط با افسردگی همبستگی بالا دیده شده است. این مطالعه با هدف مقایسه ی اثربخشی رویکرد طرح واره درمانی به صورت مشاوره آنلاین و حضوری بر بهبود افسردگی، روابط بین فردی و طرح واره های ناسازگار حیطه طرد و بریدگی زنان صورت گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل صورت گرفت در این مطالعه تعداد ۴۵ نفر شرکت کردند. جامعه ی آماری مطالعه ی حاضر شامل تمامی زنان مبتلا به افسردگی می شد که جهت درمان با کلینیک روانشناسی تماس می گرفتند. ابتدا ۴۵ نفر بر اساس معیارهای ورود به مطالعه و به روش در دسترس انتخاب شدند. سپس شرکت کنندگان به طور تصادفی در سه گروه کنترل، مشاوره ی آنلاین و حضوری هر گروه ۱۵ قرار گرفتند. تمام شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله با پرسشنامه ی افسردگی، طرح واره های ناسازگار اولیه و پرسشنامه ی مشکلات بین فردی را پر کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و روش کوواریانس چندگانه تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد تغییرات نمرات در گروه حضوری بیشتر است و اثربخشی طرح واره درمانی به روش حضوری بر متغیر افسردگی، روابط بین فردی، طرحوراه های نقص/شرم؛ بی اعتماد/بدرفتاری، محرومیت هیجانی، رهاشدگی/بی ثباتی، انزوای اجتماعی /بیگانگی بیشتر از گروه آنلاین بوده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش درمان حضوری و آنلاین طرح واره درمانی بر افسردگی، روابط بین فردی و طرح واره ها اثربخش است.
The facilitators of experience of parenting the children with attention deficit hyperactivity disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this research is to investigate facilitating factors in dealing with parenting challenges of 18 parents who have children with attention-deficit/ hyperactivity disorder.
Methods: The research is a qualitative study. The context includes all parents referred to the Mofid psychiatric clinic of the Children's Medical Center in Tehran. The purposive and accessible sampling method was employed. Data was collected through semi-structured interviews like the preliminary questions (1- What were your initial reasons for consulting a child psychiatrist? Please describe your experience in the doctor's office. Interviewee number 3: "The teacher and school counselor recommended that we see a psychiatrist"), main questions (1- What problems or challenges are you facing in your relationship with your child? What strategies are you adopting to deal with these challenges? Interviewee number 4: "I have accepted that many of my child's behaviors are unintentional and influenced by illness, and I must have more patience and tolerance towards them). Moreover, the qualitative data analysis of the study also utilized thematic analysis.
Results: The findings showed that there are six main factors from the parent's point of view to overcoming the challenges related to their children: 1- Drug treatment, 2- Parents' personality traits, 3- Parents' awareness, 4- Parents' interaction and cooperation, 5- Lack of secrecy, 6- teachers and trainers’ roles.
Conclusion: Therefore, parent awareness workshops about children's behavior and participation in parenting sessions, as well as parents' lack of secrecy and interaction with school, are the solutions that can be useful in facilitating overcoming parenting challenges.
تجارب زیسته مادران در ارتباط با فرزندان بعد از زندانی شدن سرپرست خانواده
حوزههای تخصصی:
زمینه: خانواده، واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده سالم، زمینه ساز اصلی حرکت تکاملی و رشد دهنده انسان است، از این رو فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف والدین می باشد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تبیین و بررسی تجارب زیسته مادران در ارتباط با فرزندان بعد از ضربه زندانی شدن سرپرست خانواده انجام پذیرفت.
روش: رویکرد پژوهش حاضر از لحاظ روش، کیفی بود؛ که محقق طی مطالعه عمیق به بررسی تجارب زیسته خانواده هایی با سرپرست زندانی پرداخت. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی زنان متأهل و دارای فرزند شهر بیرجند در سال 1401 بود که همسرانشان زندانی بودند. نمونه گیری با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند و بر اساس اصل اشباع نظری در حجم نمونه در نظر گرفته شد. همچنین برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از مصاحبه های پدیدارشناسی از تحلیل توصیفی به روش کلایزی استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش در قالب 403 گزاره، 302 مفهوم، 33 مقوله و 7 مقوله اصلی بازنمایی شد. مقوله های اصلی عبارتند از: وابستگی به فرزندان، قدرت ابراز وجود، کنترل، زندگی و محنت، احساس ناامیدی و ناتوانی، اختلال استرس پس از سانحه، اختلال روان تنی. نتایج مصاحبه ها همچنین نشان داد که زندانی شدن پدر به طور مستقیم کیفیت زندگی و رابطه فرزندان با مادر را دستخوش تغییرات می کند.
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که زندانی شدن پدر به طور مستقیم با زندگی سایر اعضای خانواده در ارتباط بوده و کیفیت زندگی آنها را دچار تغییرات اساسی می کند همچنین بر رابطه مادر و فرزندان نیز تأثیر دارد. رابطه ها گاهاً بدتر شده و خانواده گاهاً به از هم گسیختگی و آشفتگی منجر شده و جریان عادی زندگی که قبلاً وجود داشت، از بین می رود. بر این اساس به نظر می رسد خانواده های زندانیان مواد مخدر نیاز به راهنمایی و مداخلات یاری رسان در جهت بهبود کیفیت زندگی و به ویژه رابطه والد-فرزندی با مادر دارند.
پیش بینی تاب آوری روان شناختی بر اساس بهزیستی معنوی و شفقت خود در همسران شهدای دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
67 - 89
حوزههای تخصصی:
شناخت متغیرهای تاثیرگذار بر مشکلات روانشناختی همسران شهدا می تواند در قالب برنامه های پیشگیری و درمانی مرتبط با این نوع مشکلات به کار بسته شود. این پژوهش با هدف پیش بینی تاب آوری روان شناختی براساس بهزیستی معنوی و شفقت خود در همسران شهدای دفاع مقدس انجام شد. پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. تعداد 140 نفر از همسران شاهد استان البرز در سال 1399 با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شده و به پرسشنامه های شفقت خود، بهزیستی معنوی و سرمایه روان شناختی پاسخ دادند. داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان تحلیل شد. نتایج نشان داد بین تاب آوری و بهزیستی معنوی و مؤلفه های آن شامل ارتباط با خود، ارتباط با خدا، ارتباط با طبیعت و ارتباط با دیگران رابطه مثبت معناداری وجود دارد( 1/0 >p). همچنین رابطه تاب آوری و شفقت به خود و هر یک از مؤلفه های آن شامل مهربانی با خود، دوری از قضاوت، اشتراکات انسانی، پرهیز از انزوا، ذهن آگاهی و همانندسازی افراطی معنادار بود( 1/0 >p). تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای پیش بین با یگدیگر توان تبیین واریانس نمره تاب آوری را در همسران شهدای دفاع مقدس دارند. براساس یافته های فوق می توان گفت سطوح پایین متغیرهای شفقت به خود و بهزیستی معنوی می توانند سطح پایین تاب آوری در همسران شاهد را پیش بینی و سبب بروز مشکلات روانشناختی و کاهش سلامت روان این افراد شود؛ لذا شناسایی عوامل فوق می تواند در برنامه ها ی ارتقاء سلامت روان و مداخلات درمانی مناسب این گروه موردتوجه قرار گیرد.
نقش احساس تنهایی، اضطراب اجتماعی و هیجان خواهی در پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
101-112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برخی از آثار منفی اینترنت به عنوان تکنولوژی پیشرفته، اعتیاد به اینترنت است که عوامل متنوعی در آن نقش دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی نقش احساس تنهایی، اضطراب اجتماعی و هیجان خواهی در پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانشجویان بود.
روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی می باشد. به این منظور ۲۶۹ نفر از دانشجویان دختر و پسر خوابگاهی دانشگاه دولتی نیشابور به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ (1998)، احساس تنهایی راسل (1980)، اضطراب اجتماعی متیک و کلارک (1989) و هیجان خواهی زاکرمن (1978) را تکمیل کردند.
یافته ها: به منظور تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون به روش گام به گام استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین احساس تنهایی و اعتیاد به اینترنت رابطه معناداری وجود دارد. همچنین اضطراب اجتماعی با اعتیاد به اینترنت رابطه مستقیم و معناداری دارد و بین تمام مؤلفه های هیجان خواهی و اعتیاد به اینترنت رابطه مستقیم و معناداری وجود داشت. علاوه بر آن نتایج تحلیلی رگرسیون نشان داد، مؤلفه احساس تنهایی ٪۸ واریانس اعتیاد به اینترنت را تبیین نمود. در گام دوم اضطراب اجتماعی ۹٪ از واریانس را تبیین نمودند و در مجموع سه متغیر۱۱٪ از واریانس اعتیاد به اینترنت را تبیین نمودند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته ه ای پژوهش به نظر می رسد، هر سه متغیر احساس تنهایی، اضطراب اجتماعی و هیجان خواهی در پیش بینی سلامت اجتماعی دانشجویان نقش دارند. نظر به یافته ها پیشنهاد می شود، ضمن فراهم کردن امکانات و شرایط مشاوره مناسب و مؤثر برای دانشجویان، دلایل ایجاد احساس تنهایی در آنها شناسایی و با ارائه ی راهکارهای مناسب در جهت کاهش آن از بروز، عوارضی نظیر اعتیاد به اینترنت جلوگیری شود.