فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸٬۸۶۱ تا ۱۸٬۸۸۰ مورد از کل ۳۵٬۵۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش شیوه های مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان برکاهش ناامیدی و بهبود شادکامی و عزت نفس کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست شهر اردبیل در سال 1392 تشکیل دادند (83N=). از این جامعه تعداد 45 نفر به روش نمونه-گیری تصادفی ساده انتخاب و بعد از انجام مصاحبه بالینی در سه گروه 15 نفری آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری، آموزش تنظیم هیجان و گواه به تصادف جایگزین شدند. هر سه گروه در مراحل پیش و پس آزمون به پرسش نامه های ناامیدی، شادکامی و عزت نفس پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین نمرات سه گروه آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری، تنظیم هیجان و گروه گواه در ناامیدی، شادکامی و عزت نفس وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبی نیز نشان داد که در شادکامی و ناامیدی هر دو شیوه ی آموزش مهارتهای مقابله شناختی رفتاری و تنظیم هیجان به یک اندازه اثربخش بودند ولی روش تنظیم هیجان بر عزت نفس اثربخش نبود. با توجه مشکلات کودکان بی سرپرست و بدسرپرست در اکتساب طبیعی مهارتهای رفتاری و هیجانی ضروری برای رشد، آموزش مهارتهای مقابله ای شناختی رفتاری و تنظیم هیجان در افزایش میزان شادکامی و کاهش ناامیدی این کودکان و نوجوانان می تواند سودمند باشد.
اثربخشی بازی درمانگری والدینی برکاهش نشانه های اختلال های برونی سازی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بازی درمانگری والدین در کاهش نشانه های اختلال های برونی سازی در کودکان دبستانی بود. ابتدا 300 کودک (150 دختر و 150 پسر) 7 تا 8 ساله با استفاده از فهرست رفتاری کودک آشنباخ (آشنباخ و رسکورلا، 2001) مورد آزمون قرار گرفتند و از بین کسانی که نمره بالایی در این آزمون کسب کردند، 15 کودک (هفت دختر ، هشت پسر) به شیوه تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شدند. مادران این کودکان در هشت جلسه درمان گروهی سه ساعته شرکت کردند. مادران در پایان جلسه های دوم، چهارم، ششم و هشتم، بار دیگر فهرست رفتاری کودک و پیش از آغاز و در پایان دوره، پرسشنامه خوداثربخشی (دومکا، 1996) و تنیدگی والدین (آبیدین، 1983) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اندازه گیری های مکرر بهره گرفته شد. یافته ها نشان دادند بازی درمانگری والدینی موجب کاهش رفتارهای برونی سازی کودکان و نادیده گرفتن قوانین شد. اما تأثیر معناداری بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه نداشت. این روش همچنین موجب کاهش تنیدگی والدین و افزایش خوداثربخشی آنها شد. در نتیجه می توان بازی درمانگری والدینی را روش مؤثری در کاهش مشکلات برونی سازی کودکان در نظر گرفت که در زمانی کوتاه از شدت مشکلات کودک می کاهد و بر تنیدگی و خوداثربخشی والدین مؤثر است.
رابطه حمایت های اجتماعی با بهزیستی روان شناختی و افسردگی: نقش واسطه ای حرمت خود و نیازهای اساسی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه حمایت های اجتماعی، بهزیستی روان شناختی و افسردگی با توجه به نقش واسطه گری حرمت خود و نیازهای اساسی روان شناختی بود. 432 معلم شاغل در مدارس شهر خرم آباد مقیاس حمایت های اجتماعی (واکس و دیگران، 1986)، مقیاس حرمت خود (روزنبرگ، 1965)، مقیاس نیازهای اساسی روان شناختی در کار (لاگاردیا و دیگران، 2000)، مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و سیاهه افسردگی (بک، 1988) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل مسیر نشان دادند حمایت های اجتماعی اثر مستقیم بر بهزیستی روان شناختی و افسردگی داشت. همچنین حمایت های اجتماعی به طور غیرمستقیم و از طریق حرمت خود و نیاز به ارتباط و نیاز به صلاحیت، منجر به افزایش بهزیستی روان شناختی و کاهش افسردگی شده بود. براین اساس می توان گفت حرمت خود و ارضای نیاز به ارتباط و نیاز به صلاحیت در محیط کار، نقش واسطه ای در رابطه بین حمایت های اجتماعی با بهزیستی روان شناختی و افسردگی ایفا کرده است. این یافته ها بر نقش تعامل های اجتماعی در ارتقای حرمت خود و اهمیت به نیازها در محیط کار، تأکید می کند.
بررسی تأثیر رفتار درمانی شناختی متمرکز بر بهبود خواب در کیفیت خواب و شدت بی خوابی بیماران مبتلا به اختلال بی خوابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال بی خوابی اختلالی شایع در اختلالات خواب است که در آن فرد در شروع خواب و یا حفظ و تداوم آن ناتوان است. هدف از این پژوهش نیز بررسی تاثیر رفتار درمانی شناختی بر درمان اختلال بی خوابی بود.
مواد و روش ها: جامعه ی آماری شامل کلیه ی افراد دارای اختلال بی خوابی در شهر اصفهان بود. نمونه شامل 20 نفر از این افراد بود که به صورت تصادفی زمانی انتخاب شدند. برای نمونه گیری از روش تصادفی زمانی استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده آزمون کیفیت خواب پیتربورگ (PSQI یا Pittsburg Sleep Quality Index) و آزمون تعیین شدت بی خوابی (ISI) بودند. مداخله از نوع آزمایشی همراه با پیش آزمون و پس آزمون بودکه حدود سه ماه به طول انجامید. نتایج توسط نرم افزار SPSS 18 و با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که رفتار درمانی شناختی به میزان 7/65٪ در کاهش نمرات آزمون ISI و 7/84٪ در بهبود کیفیت خواب افراد در پرسش نامه یPSQI مؤثر می باشد که این تأثیر به طور معنی داری در اثر عضویت گروهی افراد در گروه آزمایش می باشد (05/0p<). شرکت کنندگان در این پژوهش افزایش طول مدت خواب، هم چنین بهبود کیفیت خواب و مهارت های مقابله ای مؤثرتر در مواجهه با بی خوابی را گزارش کرده و اعلام داشتند که بهتر می توانند از خواب برخیزند.
نتیجه گیری: در تبیین نتایج کسب شده از این پژوهش می توان مطرح نمود با این فرض که افکار خود آیند فرد بر بی خوابی تأثیرگذار است و با تغییر این افکار می توان به درمان این اختلال کمک نمود در نتیجه رفتار درمانی شناختی مورد استفاده در این پژوهش در کاهش علائم بی خوابی آزمودنی ها مؤثر بوده است. پژوهش های بعدی می توانند به بررسی تأثیر این درمان در سایر اختلالات خواب از قبیل وحشت زدگی شبانه نیز بپردازند.
اثرات مستقیم و غیرمستقیم کیفیت رابطه والدین (پدر و مادر)، انگیزه پیشرفت و انگیزه تحصیلی بر عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عزت نفس یکی از مباحث مهم روان شناختی و روان درمانی هست و عوامل زیادی از قبیل کیفیت روابط والدین و انگیزه پیشرفت در آن تأثیر می گذارند. هدف این پژوهش بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم کیفیت روابط والدین (پدر و مادر)، انگیزه پیشرفت و انگیزه تحصیلی بر عزت نفس دانش آموزان هست. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی در پایه ششم شهر تهران در سال 1393 بودند که تعداد 247 نفر از دانش آموزان شهرستان شهریار تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی والدین و انگیزه پیشرفت و همچنین انگیزه تحصیلی به عنوان متغیر میانجی بر عزت نفس دانش آموزان تأثیر داشته است (01/0> p). با توجه به یافته های این پژوهش می توان چنین نتیجه گیری کرد که کیفیت روابط والدین و انگیزه پیشرفت و همچنین داشتن انگیزه تحصیلی باعث افزایش عزت نفس دانش آموزان شده و به طورکلی مدل پژوهش تأیید می شود.
پیش بینی مهارت های مدیریت زمان انجام تکالیف درسی بر اساس مدل کوپر در دانش آموزان دختر دورة متوسطة اول تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهارت های لازم برای موفقیت تحصیلی دانش آموزان مدیریت زمان است. این مهارت از جمله مؤلفه های خودتنظیمی یادگیری دانش آموزان است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نقش عوامل مختلف مدل کوپر در مهارت مدیریت زمان دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی با روش همبستگی انجام گرفت. آزمودنی های پژوهش، شامل 400 دانش آموز دختر بودند که به وسیلة نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از نواحی آموزش و پرورش تبریز انتخاب شدند. از پرسش نامة پس خوراند فراهم شده از طرف معلمان (تراوتین و همکاران، 2006)، جهت گیری انگیزشی (ژو، 2010)، مقیاس تنظیم محیط (ژو، 2010) و مقیاس مدیریت زمان تکالیف (ماکان، 1994) برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات روش های آماری آزمون معناداری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام به کار رفت. نتایج پژوهش نشان داد که ابتکار عمل در تنظیم محیط، پس خوراند فراهم شده از طرف معلمان و جهت گیری انگیزشی یادگیری مطالب درسی پیش بینی کننده مهارت مدیریت زمان تکالیف درسی دانش آموزان است. این متغیر ها 26 درصد واریانس مهارت مدیریت زمان تکالیف درسی را تبیین می کنند.
تجربه والدین از کودکی فرزند دچار اختلال هویت جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفی تجربه والدین از دوران کودکی فرزند دچار اختلال هویت جنسی انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بود. با روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند، با 10 نفر از والدین افراد دچار اختلال هویت جنسی ارجاع شده به انستیتو روانپزشکی تهران، در سال 1391، مصاحبه عمیق ساختارنیافته انجام شد. مصاحبه های ضبط شده پس از پیاده کردن و تایپ، با روش تحلیل محتوای استقرایی کدگذاری شدند. یافته ها: یافته های به دست آمده در چهار طبقه اصلی، با عناوین «شباهت به جنس مخالف/ تفاوت با هم جنسان»، «مشکلات مدرسه»، «نحوه برخورد با واقعیت وجود مشکل هویت جنسی» و «احساسات والدین» قرار گرفتند. والدین، واقعیت وجود مشکل هویت جنسی را در دوران کودکی فرزندشان به شیوه های مختلف تجربه کرده بودند، اما برخورد با واقعیت دیده شده را به شیوه های مختلف و با توجیهات گوناگون، به گذر زمان سپرده و از راه حل هایی مانند به تعویق انداختن، جدی نگرفتن، توجه نکردن و وعده دادن، کمک گرفته بودند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر اولین مطالعه در کشور ما است که در آن صدای والدین مبتلایان به اختلال هویت جنسی شنیده شده است. با توجه به یافته های به دست آمده از مطالعه حاضر، لزوم طرح ریزی برنامه هایی چندبُعدی احساس می شود که در آنها از یک سو، به آموزش عموم مردم (از جمله والدین) و آموزش تخصصی اهل حرفه، جهت آشنایی با اختلال هویت جنسی پرداخته و از سوی دیگر، به مشارکت والدین افراد دچار اختلال هویت جنسی در فرایند تشخیص و درمان توجه شده باشد.
رابطه فن آوری اطلاعات و توانمندسازی روان شناختی مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه فن آوری اطلاعات و توانمندسازی روان شناختی مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری بوده است. روش انجام پژوهش از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 220 نفر از مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری در سال تحصیلی 93-1392، در نظر گرفته شده است. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 136 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه 15 سؤالی محقق ساخته فن آوری اطلاعات با پایایی 0/91 و پرسش نامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر که پایایی آن در ابعاد شایستگی 0/88، مؤثر بودن 0/89، معنی دار بودن 0/86، خودسامان دهی 0/88 و اعتماد 0/84 به دست آمد، بود. توصیف و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی انجام شد. نتایج نشان داد که بین فن آوری اطلاعات با توانمندسازی روان شناختی، احساس معنی دار بودن، احساس مؤثر بودن، احساس سامان دهی و احساس اعتماد مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری رابطه معنی داری وجود دارد. اما، بین فن آوری اطلاعات با احساس شایستگی مدیران رابطه معنی داری به دست نیامد.
سلامت روان از دیدگاه روان پویشی: رابطه توانمندی ایگو، سبک های دفاعی و روابط ابژه با سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کنندگی توانمندی ایگو، روابط ابژه و سبک های دفاعی در سلامت روان انجام گرفت. روش : جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی تهران و علوم پزشکی ایران بود که از بین آنها 700 نفر (280 مرد و 420 زن) به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های توانمندی ایگوی بارون، روابط ابژه بل، سبک های دفاعی اندروز و پرسشنامه سلامت عمومی ( GHQ-28 ) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی انجام شد . یافته ها : توانمندی ایگو، سبک های دفاعی و روابط ابژه به طور معنی داری با سلامت روان همبستگی داشتند. تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد که این متغیرها به طور کلی قادر به تببین 37 درصد از تغییرات نمره کل سلامت روان در دانشجویان بودند. نتیجه گیری : فهم مؤلفه های تأثیرگذار بر سلامت روان و نیز میزان پیش بینی کنندگی آنها، به اتخاذ رویکردی پیشگیرانه و نیز ارتقای سلامت روان کمک می کند و نیز تا حدی به مشخص شدن جهت گیری درمانی و تسهیل پیشبرد روند درمان می انجامد.
تاثیر آموزش رویکرد شناختی – رفتاری در افزایش وزن در افراد چاق. بررسی تک آزمودنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش رویکرد شناختی – رفتاری در افزایش وزن در افراد چاق بوده است. روش: پژوهش از نوع تک آزمودنی بوده است برای انتخاب نمونه ی پژوهش، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. لذا بر اساس تمایل به شرکت در پژوهش، مصاحبه تشخیصی و ملاک های ورودی از قبل مشخص شده، از میان افراد چاق مراجعه کننده به کلینیک روان شناسی، چهار نفر انتخاب شدند. هر چها ر نفر به صورت گروهی تحت 14 جلسه آموزش تکنیک های شناختی – رفتاری قرار گرفتند. پیش از جلسات درمانی، آزمودنی ها با وزنه دیجیتالی وزن می شدند. سپس برای بررسی ابقای وزن، 4 ماه بعد آزمودنی ها مجددا وزن شدند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که طی 14 جلسه درمان شناختی – رفتاری آزمودنی ها میزان قابل قبولی از وزن خود (حداقل 5 درصد ) را از دست دادند همچنین تغییر بوجود آمده در 4 ماه بعد نیز کماکان ثابت بوده است. نتیجه گیری: درمان شناختی – رفتاری چاقی در کاهش و ابقای وزن موثر بوده است.
مقایسه راهبردهای نظم جویی عاطفی و ذهن تمام عیار در زنان نابارور و زنان بارورشده با لقاح مصنوعی و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
517-538
حوزههای تخصصی:
پدیده ناباروری علاوه بر قلمرو پزشکی، در قلمرو علوم رفتاری و اجتماعی نیز مورد بحث و بررسی است. این پژوهش با هدف مقایسه راهبردهای نظم جویی عاطفی و ذهن تمام عیار در بین زنان نابارور و زنان بارورشده با لقاح مصنوعی و زنان بارور بهنجار به روش علَی مقایسه ای انجام شده است. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان می دهد در راهبردهای نظم جویی شناختی عاطفی و ذهن تمام عیار، در این سه گروه از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد. زنان نابارور و بارور شده با لقاح مصنوعی در مقایسه با زنان بارور بهنجار نمرات بالاتری در راهبردهای عاطفی ناکارآمد (سرزنش خود و دیگران، نشخوار فکری و تلقی فاجعه آمیز) و راهبردهای عاطفی کارآمد (پذیرش، ارزیابی مثبت و دیدگاه وسیع تر) دارند و از ذهن تمام عیار پایین تر (مشاهده، توصیف، عدم قضاوت و عدم واکنش کمتر) برخوردارند. این مطالعه نشان می دهد اشکال در مدیریت صحیح هیجانات، پردازش و ارزیابی سوگیرانه محرک های محیطی و عدم وقوف به زمان حال، از جمله عوامل خطرپذیر برای ابتلای زنان نابارور و تحت درمان به اختلالات خلقی و اضطرابی است.
نشخوار فکری، نشانه های اضطراب و افسردگی در افراد دچار لکنت زبان، اضطراب اجتماعی و بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین و مقایسه نشخوار فکری، نشانه های اضطراب و افسردگی در افراد دچار لکنت زبان، اضطراب اجتماعی و بهنجار بود. روش: روش پژوهش علی-مقایسه ای و جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه مدارس شهر همدان دچار لکنت زبان ارجاع داده شده به گفتار درمانگر به تعداد ۴۸ نفر؛ کلیه نوجوانان پسر دارای اختلال اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به مراکز خصوصی خدمات روان پزشکی شهر همدان در سه ماهه سوم سال ۱۳۹۳ به تعداد ۳۷ نفر؛ و نیز تمامی دانش آموزان پسر بهنجار مدارس مقطع متوسطه شهر همدان به تعداد ۱۲۳۴۷ نفر بود. از هر گروه ۱۸ آزمودنی با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از پرسشنامه های افسردگی بک (1996) اضطراب بک (1990)، مقیاس پاسخ های نشخواری (۱۹۹۱) و پرسشنامه محقق ساخته اطلاعات جمعیت شناختی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد نشانه های اضطراب، افسردگی و نشخوار فکری در افراد دچار لکنت زبان و اضطراب اجتماعی بیشتر از افراد بهنجار و همچنین میانگین نمره های نشخوار فکری افراد دچار لکنت زبان بیشتر از افراد دچار اضطراب اجتماعی است. نتیجه گیری : با توجه به وجود نشانه های افسردگی، اضطراب و پاسخ های نشخواری در نوجوانان دچار لکنت زبان لزوم توجه به این نشانه ها در برنامه های پیشگیری و درمانی بیش از پیش آشکار می شود.
تاثیر شنیدن موسیقی (ریتمیک و ملودیک) بر توجه و تمرکز دیداری، شنیداری و مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شنیدن موسیقی بر توجه و تمرکز دیداری، شنیداری و مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی بود. روش: پژوهش حاضر آزمایشی با پیش آزمون – پس آزمون بوده و جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از کلیه کودکان دختر و پسر (4 تا 6 ساله) منطقه 2 شهر تهران که در سال تحصیلی 1390-1391 در مهد کودک ها ثبت نام نموده و نمونه مورد بررسی در این پژوهش شامل دو گروه 30 نفری (15 دختر و 15پسر) 5 -6 سال بود که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. این دو گروه با استفاده از آزمون هوش ریون همتا شده و سپس از طریق پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل مورد سنجش قرار گرفتند. اطلاعات مورد نیاز نیز از، آزمون های دقت تولوز-پیرون، توجه شنیداری و مهارت های اجتماعی گرشام و الیووت جمع آوری شد. گروه آزمایش به مدت10 جلسه 45 دقیقه ای در معرض موسیقی قرار گرفتند. پس از خاتمه دوره، هر دو گروه با استفاده از پس آزمون با هم مقایسه شدند. در تحلیل آماری، از تحلیل کوواریانس و هم چنین بررسی اندازه اثراستفاده گردید یافته ها: نشان داد 1-شنیدن موسیقی بر تمرکز دیداری، شنیداری و مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی مؤثر است؛ 2- فرایند یادگیری بدون توجه و تمرکز لازم نمی تواند انجام بپذیرد؛ 3- یکی از راه های جلب تمرکز، استفاده از موسیقی (ریتمیک، ملودیک) است.
اثربخشی قصه گویی مبتنی بر دلبستگی بر کاهش مشکلات زمان خواب و بهبود رابطه کودک مادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی قصه گویی مبتنی بر دلبستگی با اجرای روتین های مثبت بر کاهش مشکلات زمان خواب و بهبود رابطه کودک-مادر بود. جامعه آماری کلیه کودکان 4 تا 6 ساله دچار مشکلات زمان خواب مهدکودک های شهر شیراز را دربر گرفت. 30 زوج مادر-کودک به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های روتین مثبت، قصه گویی مبتنی بر دلبستگی و گواه جایگزین شدند. آزمودنی های گروه های آزمایش در جلسه های آموزشی شرکت کردند. پس از پایان مداخله ها، پس آزمون اجرا شد. ابزارها شامل پرسشنامه عادات خواب کودکان (اوونز و دیگران، 2000) و مقیاس رابطه والد-کودک (پیانتا، 1992) بود. نتایج تحلیل واریانس اندازه های مکرر حاکی از آن بود که قصه گویی مبتنی بر دلبستگی، علاوه بر اینکه همچون راهکار روتین های مثبت توانست از مزاحمت های زمان خواب کودک بکاهد، منجر به بهبود معنادار رابطه والد کودک، به عنوان یکی از همبسته های مشکلات خواب شد. از این رو کاربرد بالینی قصه گویی مبتنی بر دلبستگی نه تنها در مورد بهبود مشکلات خواب بلکه برای ارتقای سلامت عاطفی و روانی کودک و خانواده قابل توجه است.
نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تعیین نقش واسطه ای استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا، و راهبردهای نظم دهی شناختی هیجان بود. 511 دانشجو (269 دختر، 242 پسر) به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد سیاهه دلبستگی بزرگسال (AAI؛ بشارت، 1384، 2011)، پرسشنامه نظم دهی شناختی هیجان (CERQ؛ گارنفسکی و کرایج، 2006) و مقیاس استحکام من (ESS؛ بشارت، 1386) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان دادند بین سبک دلبستگی ایمن با راهبردهای سازش یافته و سازش نایافته نظم دهی شناختی هیجان به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار وجود دارد. بین سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا با راهبردهای سازش یافته و سازش نایافته نظم دهی شناختی هیجان به ترتیب رابطه منفی و مثبت معنادار به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان دادند که استحکام من در رابطه بین سبک های دلبستگی و دو دسته راهبردهای سازش یافته و سازش نایافته نظم دهی شناختی هیجان تأثیر واسطه ای دارد و این تأثیر جزیی است. سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن از طریق استحکام من در دو جهت متضاد تغییرات مربوط به راهبردهای سازش یافته و سازش نایافته نظم دهی شناختی هیجان را پیش بینی کردند.
رابطه الگوهای ارتباطی خانواده، نهایی خواهی و حمایت اجتماعی با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵۶
557-581
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه الگوهای ارتباطی خانواده، نهایی خواهی و حمایت اجتماعی با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره متوسطه شهرستان بدره در سال تحصیلی 93/92 پرداخته است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. تعداد 162 نفر از دانش آموزان دختر از بین دانش آموزان دوره متوسطه شهرستان بدره در سال تحصیلی 93-92 از شش دبیرستان با روش تصادفی چندمرحله ای، به عنوان نمونه انتخاب و در این پژوهش شرکت نمودند. شرکت کنندگان پرسش نامه تجدید نظر شده الگوهای ارتباطی خانواده (RFCP)، پرسش نامه نهایی خواهی در مدرسه، مقیاس چندبُعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) و پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی مک ایلروی و بانتینگ را تکمیل نمودند. در این پژوهش، از روش های آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان و گام به گام استفاده گردید. نتایج ناشی از تجزیه و تحلیل همبستگی به روش پیرسون نشان داد که بین تمام متغیرهای پیش بین به غیر از خرده مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده سایر افراد مهم در زندگی با متغیر ملاک (خودکارآمدی تحصیلی) رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین نتایج ناشی از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که متغیرهای نهایی خواهی مثبت، نهایی خواهی منفی و الگوی ارتباطی خانواده (بُعد گفت وشنود) به ترتیب بیشترین توان برای پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی را دارند.
طراحی و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس تشخیص اختلال طیف اوتیسم (ASDDS) بر اساس DSM-5(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس تشخیص اختلال طیف اوتیسم (ASDDS) انجام گرفت. روش: این پژوهش یک بررسی از نوع ابزارسازی و اعتبارسنجی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در شهر اصفهان بود. از بین این کودکان، تعداد 100 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و از مادران یا مربیان آنها خواسته شد که به مقیاس های پژوهش پاسخ دهند. ابزار جمع آوری داده ها شامل اطلاعات جمعیت شناختی و یک مقیاس محقق ساخته، به نام مقیاس تشخیص اختلال طیف اوتیسم (ASDDS)، بر اساس تغییر و تحولات DSM-5 ، بود. همچنین، برای بررسی روایی همزمان، از مقیاس تشخیص اوتیسم گیلیام (GARS) و مقیاس ارزیابی اوتیسم کودکان (CARS) استفاده شد. یافته ها: یافته های روان سنجی مقیاس نشانگر روایی محتوایی، همگرا و تشخیصی، و نیز همسانی درونی مناسب و ثبات مقیاس طی زمان بود. ضریب همبستگی بین خرده مقیاس ها از همبستگی بسیار بالا بین خرده مقیاس ها حکایت داشت. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد مدل DSM-5 برای مقیاس، از برازش مناسبی برخوردار است. علاوه بر این، پایایی کلی مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 88/0 بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مقیاس تشخیص اختلال طیف اوتیسم (ASDDS) ابزار مناسبی جهت تشخیص اختلال طیف اوتیسم بر اساس DSM-5 در کودکان و نوجوانان است
رابطه عوامل مدیریتی با احساس توانمندی روان شناختی در بین کارکنان ناجا: نقش میانجی رضایت شغلی
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۶ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
39 - 50
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توانمند سازی فرایند افزایش احساس خودکارآمدی در کارکنان از طریق شناسایی نقاط قوت و حذف نقاط ضعف می باشد. کارکنانی که دارای احساس توانمندی بالایی هستند بیشتر می کوشند و بیشتر موفق می شوند و از کارکنانی که احساس توانمندی پایینی دارند، پشتکار بیشتری نشان می دهند در نتیجه رضایت شغلی بالاتری دارند. روش: این پژوهش با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نوع تحقیق توصیفی - پیمایشی است. به همین منظور 1200 نفر از پرسنل ناجا به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به پرسشنامه های محقق ساخته پاسخ دادند. نتایج: یافته ها نشان می دهد شفافیت نقش، مشارکت در تصمیم گیری، رضایت شغلی، نظام پاداش، سبک رهبری، حمایت مدیر از کارکنان به طور مستقیم بر احساس توانمندی کارکنان نقش دارند. علاوه بر این، شفافیت نقش، مشارکت در تصمیم گیری، حمایت مدیر با میانجی گری رضایت شغلی بر احساس توانمندی کارکنان نقش دارند. بحث: بین یافته های پژوهش های مختلف در خصوص نقش عوامل مدیریتی موثر بر احساس توانمندی تناقض وجود دارد از آنجایی که یافته های تحقیق حاضر در تضاد با برخی از یافته های پژوهش های پیشین است تا حدودی نتایج این تحقیق می تواند تناقض های موجود را حل نماید.