فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۷۶۱ تا ۹٬۷۸۰ مورد از کل ۳۶٬۳۸۵ مورد.
بازنمایی تغییر کلیشه های جنسیتی در پویانمایی باب اسفنجی و رابطة آن با لیبرالیسم فرهنگی و اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فردگرایی پدیده ای برآمده از لیبرالیسم و نظام سرمایه داری است ؛ نظامی که بر پایة رقابت ایجاد شده است که در آن تنها دغدغ ة افراد، رفاه و آسایش، از طریق مصرف کالای بیشتر است. در مطالعات فرهنگی، مصرف تبدیل به موضوعی فرهنگی شده است که جنبة نمادین دارد، به طوری که فرد برای رفع نیاز خود دیگر مصرف نمی کند بلکه با مصرف کردن، میل به نمایش خود دارد و در حقیقت از این طریق هویت خویش را می سازد. از طرف دیگر کلیشه های جنسیتی مربوط به زنان و مردان در جامعه، افراد را به گونه ای متفاوت تعریف می کند، برای مثال زنان را افرادی ضعیف، وابسته، عاطفی و مردان را افرادی قوی، مستقل و جدی نشان می دهد. اما این کلیشه ها در پویانمایی ” باب اسفنجی“ در جهت تشدید فردگرایی تغییر کرده و صفات مختص به زنان و مردان جایشان عوض شده است. مقالة حاضر در صدد است به رابطة بین تغییر کلیشه های جنسیتی در این پویانمایی با لیبرالیسم فرهنگی و اقتصادی و به تبع آن فردگرایی و سرمایه داری بپردازد. بازنمایی تغییر کلیشه ها در این سریال، از وجود رابطه ای نزدیک بین این کلیشه ها و تفکر لیبرالیسم خبر می دهد. از آنجا که سرمایه سالاری از ارکان بلافصل لیبرالیسم است، در نتیجه مصرف گرایی و خودشیفتگی حاصل از آن، دلیل اصلی بازنمایی تغییر کلیشه های جنسیتی در این سریال خواهد بود.
بررسی نرخ باروری های ناخواسته و عوامل همبسته با آن در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصول حاکم بر تحلیل مفهومشناختی سبک زندگی از نگاه ملاصدرا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار، تحلیل مفهومی سبکزندگی با توجه به مبانی و اصول فلسفه ملاصدرا در این مسأله است. مسأله اصلی این است که ملاصدرا با چه رویکردی به تحلیل این مفهوم پرداخته و در نهایت چه تعریفی از آن ارائه نموده است؟ هرچند این اصطلاح به عنوان یک مفهوم مستقل در فلسفه ملاصدرا جا باز نکرده است؛ اما با نگاه به اصول مورد قبول او و با روش توصیفی تحلیلی نه تنها میتوان باب آن را در حکمت متعالیه گشود؛ بلکه بسیاری از دغدغههای موجود در این زمینه را پاسخ گفت. رویکرد انسانشناسانه و فلسفی، نگاه جامع و کلان به شبکه هستی، تحلیل هویت و رابطه آن با سبکزندگی، نگاه غایتشناختی به مسأله، تمرکز بر محتوای سبکزندگی و توجه به مقتضیات سبکزندگی مطلوب از جمله اصول حاکم بر تحلیل مفهومشناختی سبکزندگی از نگاه صدرایند. با لحاظ این اصول، سبکزندگی عبارت است از چگونگی تنظیم روابط انسان با خدا، خود، انسانهای دیگر و محیط، تحت مدیریت الهی، در جهت غایت معین که متأثر از ذات و صفات انسانی، باورها، ارزشها و نگرشهای پذیرفته شده، همچنین متناسب با امیال و خواستههای حقیقی انسان و وضعیت محیطی اوست.
تاریخچه ی نفوذ غرب در فرهنگ و دستگاه حکومتی ایران
حوزههای تخصصی:
واکاوی معنایی واکنش شهروندان نسبت به اطلاعات زیست محیطی رسانه ملی (با تأکید بر اطلاع رسانی مسائل آب بازیافتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاع رسانی رسانه، از راه های تغییر رفتار زیست محیطی است که در صورت وجود تعامل مناسب میان رسانه و مخاطب، واکنش های غیرمنتظره در رفتار شهروندان را کاهش می دهد و کنشی به نسبت قابل پیش
بینی را در سیاستگذاران، جامعه موجب می شود. این تعامل در مسائل غیرمتعارفی همچون استفاده از آب بازیافتی حساسیت و اهمیت بیشتری دارد. پژوهش حاضر با هدف واکاوی معنایی در واکنش شهروندان نسبت به این مسئله، با روش نظریه زمینه ای انجام شده است. در روش نمونه گیری با حداکثر تنوع با 23 نفر از افراد مصاحبه شد و داده ها در قالب 107 مفهوم، 39 مقوله محوری و یک مقوله هسته کدگذاری شدند. نتایج نشان داد که افراد «بی اعتمادی نهادی» را زمینه نپذیرفتن اخبار رسانه در نظر می گرفتند و «مخاطره ادراکی» و «درک قدرت منفعت طلب» از شرایط علّی مهم تلقی می شد. در این پژوهش، مقوله هسته «استحاله اعتبار خبر رسمی و پذیرش ریسک هدفمند شایعه» است.
مؤلفه های تمدنی جامعه اسلامی در تفکر اجتماعی شیعی و سلفی: مقایسه تطبیقی آرای شهید مطهری و سیدقطب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ایده پردازی برای شاخصه های تمدن اسلامی یا مؤلفه های تمدنی جامعه اسلامی از جمله تلاش های مشترک شهید مطهری و سیدقطب بوده است. شهید مطهری یکی از متفکران برجسته در جریان فکری انقلاب اسلامی و سیدقطب یکی از متفکران تأثیرگذار در جریان های سلفی گرایی معاصر (از جمله القاعده و داعش) به شمار می روند. این مقاله، با استفاده از روش شناسی بنیادین و روش پژوهش اسنادی، پنج مؤلفه زیر درباره تمدن اسلامی را از نظر این دو متفکر به طور تطبیقی تحلیل می کند: 1. هستی شناسی و جهان بینی اسلامی؛ 2. منزلت و جایگاه باورهای اسلامی در تمدن آفرینی؛ 3. نقش جهاد، تحرک و اصلاح اجتماعی در تمدن سازی؛ 4. چگونگی رابطه تمدن اسلامی در مصاف با سایر تمدن ها و جوامع؛ 5. کیفیت تولید و انتقال علم در تمدن اسلامی. در مجموع، به نظر می رسد که با وجود برخی اشتراکات (از جمله در مبانی هستی شناختی)، تفاوت های آشکاری در ابعاد معرفتی متأثر از سنت های فکری متفاوت (تفکر عقلانی شیعی در مقابل نگرش کلام اشعری و ظاهرگرایی) در نزد آن دو متفکر قابل شناسایی هستند.