فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۲۱ تا ۶٬۳۴۰ مورد از کل ۳۶٬۴۲۸ مورد.
بررسی نظام خانواده و خویشاوندی در روستای روشنابدر طالقان
حوزههای تخصصی:
فایده گرایی اخلاقی و تبلیغات بازرگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در حوزه اخلاق کاربردی، به تبلیغات بازرگانی در رسانه ها از دیدگاه فایده گرایی اخلاقی می پردازد. شرکت های تولیدی برای اقناع مخاطبان و نیز برای پیشبرد اهداف خود، یعنی افزایش فروش محصولات تولیدی، از هر ابزار و روشی-گاه نادرست و غیر اخلاقی-استفاده می کنند که این موضوع خواسته یا ناخواسته اثرات نامطلوبی بر افراد می گذارد. تبلیغات بازرگانی با پیشرفت تکنولوژی و افزایش تولیدات مازاد بر مصرف، رونق گرفته و امروزه کمتر کسی در اقصی نقاط جهان با آن بیگانه است. اهمیّت موضوع زمانی روشن می شود که ببینیم تبلیغات بازرگانی با استفاده از رسانه ها و بکارگیری علوم و هنرهای مختلف، چه تأثیراتی بر افراد گذاشته و جامعه را به کدام سو کشانده است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به مسأله تبلیغات بازرگانی و اثرات آن بر مخاطبانِ رسانه های جمعی پرداخته و با تکیه بر یکی از نظریات مشهور اخلاق هنجاری در فلسفه اخلاق، یعنی فایده گرایی اخلاقی، در صدد پاسخ گویی به پرسش های زیر بر آمده است: بر اساس نظریه فایده گرایی، اصحاب رسانه باید به چه تبلیغاتی اجازه پخش دهند؟ تمسّک به تقلّب و فریبکاری به هر شکل در تبلیغات، از نظر فایده گرایان چه حکمی دارد؟ بر اساس فایده گرایی معیارهای درست تبلیغات کدام است؟ چه نوع تبلیغاتی مجاز و یا غیر مجاز است؟
مطالعه جامعه شناختی رضایت از زندگی خانوادگی برحسب الگوی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف بررسی تأثیر الگوی خانواده (زن سرپرست، چندزن و تک همسر) بر میزان «رضایتمندی از زندگی» و «کیفیت زندگی» انجام شده است. این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی ـ تحلیلی است که با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه اجرا شده است. گروه نمونه این پژوهش شامل 187 زن متأهل مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهرستان کهنوج می باشند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.
داده های به دست آمده پس از آزمون های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، آزمون F و ضریب رگرسیون در فضای SPSS تحلیل شد.
نتایج به دست آمده نشان داد که الگوی خانواده، تبیین گر 54% تغییرات رضایتمندی زنان از زندگی خانوادگی می باشد. در مقام مقایسه، بالاترین رضایتمندی و کیفیت زندگی در خانواده های تک همسر ملاحظه شد؛ میزان رضایت از زندگی در خانواده های زن سرپرست، برحسب علت سرپرست شدن زن قابل تبیین است. هم چنین بالاترین کیفیت زندگی مربوط به زنانی است که همسرانشان فوت کرده اند.
رضایتمندی در خانواده های چندهمسر، با توجه به تعداد زنان قابل تبیین است. نتایج بدست آمده در راستای تأیید فرضیه تحقیق نشان می دهد، رضایتمندی از زندگی خانوادگی مؤلفه ای فرهنگی است که در جریان کنش های اجتماعی با دیگران شکل می گیرد.
مطالعه تأثیر اندازه دولت بر شاخص توسعه انسانی در طی سه دهه پس از انقلاب (1357-1387)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به مطالعه تأثیر اندازه دولت بر شاخص توسعه انسانی در طی سه دهه گذشته در ایران می پردازد. ازآنجاکه طی این سه دهه هزینه های دولت به موازات شاخص توسعه انسانی روند افزایشی داشته است، این تصور به وجود آمده که ماهیت رفاهی دولت رو به گسترش بوده است. با وجود این، نتایج الگو های اقتصادسنجی نشان می دهد که هرچند افزایش هزینه های سرمایه ای (عمرانی) بر شاخص توسعه انسانی تأثیر مثبت داشته، رشد هزینه های مصرفی (جاری) نه تنها دارای تأثیر مطلوبی نبوده، بلکه در طی زمان اثر منفی آن بر این شاخص گذاشته است. به علاوه، نتایج تحلیل داده ها نشان داد که دولت در ایران از الگوهای بودجه پیشنهادی سازمان ملل تبعیت نمی کند و ادعای دولت درباب توسعه و ارتقای کیفیت زندگی در حد شعار بوده است. همچنین تحقیق آشکار ساخت که عوامل دیگری چون رشد جمعیت نیز بر سیر صعودی شاخص توسعه انسانی مؤثر بوده است.
نظریه بازی در فلسفه علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هفتاد سالی که از ابداع نظریه بازی گذشته است، فیلسوفان هم به خوبی از ابزارهای این نظریه ریاضیاتی در مسائل فلسفی سود جسته و هم مفاهیم نظریه را با موشکافی های خود روشن تر ساخته اند. این مقاله، ضمن ایجاد تمایز میان این دو رویکرد، به شقّ اول این رابطه دوسویه، یعنی استفاده از ابزارهای نظریه بازی در فلسفه علوم اجتماعی، خواهد پرداخت. نخست به این امر توجه می شود که چرا در بیان تاریخی کاربست های این نظریه مواردی از صدها سال پیش از ابداع نظام مند نظریه بازی به گواه گرفته می شوند؛ پس از آن با بیان نمونه هایی از تبیین های مبتنی بر نظریه بازی در علوم سیاسی و آموزه یگانگیِ دانش ها، به بیان دوراهه زندانی به عنوان مثال شاخص در این نظریه پرداخته می شود و از سودمندی و کارایی نظریه بازی برای فلسفه علوم اجتماعی دفاع خواهد شد. اما کاربست نظریه در تبیین های علوم اجتماعی با معضلاتی نیز مواجه است که کوشش شده، به اساسی ترین آنها اشاره شود.
بررسی میزان تعلق اجتماعی مردم به جامعه ایران و رابطة آن با اعتماد اجتماعی و فردگرایی؛ مطالعه موردی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان تعلق اجتماعی مردم به جامعه ایران و رابطة آن با اعتماد اجتماعی و فرد گرایی بوده است. تحقیق از نوع پیمایشی بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری، افراد بیست سال به بالای شهر مشهد در سال 1390 با جمعیتی معادل 1530827 نفر بوده و تعداد حجم نمونه 384 نفر بوده و از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برای تخصیص حجم نمونه استفاده شده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد میانگین میزان تعلق اجتماعی پاسخگویان نمره 7/2 بوده است و تا نمره 5 که ماکزیمم آن بوده است، به مقدار 3/2 نمره فاصله داشته است. یعنی میزان تعلق اجتماعی مردم مشهد به جامعه ایران در سطح متوسط بوده است. با افزایش سن، تعلق اجتماعی نیز افزایش یافته است. میزان تعلق اجتماعی در بین قوم فارس نسبت به سایر اقوام و همین طور شاغلان نسبت به سایر افراد و در طبقه متوسط نسبت به طبقات دیگر بیشتر بوده است. مجموع متغیرهای مستقلی که وارد رگرسیون چند متغیره شده اند با40 درصد ضریب تعیین، تغییرات مربوط به متغیر تابع را تبیین کرده اند (40/0R2=) که متغیر «اعتماد اجتماعی» با ضریب تعیین 61/0 بیشترین تأثیر بر تعلق اجتماعی را داشته و سپس «فردگرایی افراطی» با ضریب تعیین 18/0- در مرتبه بعدی تأثیر گذاری قرار گرفته است؛ بنابراین افزایش بی اعتمادی اجتماعی در افراد، بیشترین آسیب را بر میزان تعلق اجتماعی آنان داشته است
جهان چهارم ایرانی- سیمای «زیست حاشیه ای» و«مسائل شهری» در همدان و برخی راه چاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته استان همدان رشد شهری گسترده ای را تجربه کرده است که منجر به پیدایش و افزایش حاشیه ها در اطراف این شهر شده است. در این مقاله با استفاده از پیمایش های میدانی محقق در نواحی حاشیه شهر همدان در تابستان سال 1384 و پاییز 1387، داده های طرح توانمندسازی حاشیه نشینان، یافته های گزارش ارزیابی اجتماعی در طرح توسعه محلی، و نیز یافته های مطالعه جرائم زنان و جوانان در شهر همدان در سال 1389 سیمای حاشیه نشینی در شهر همدان مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته و در نهایت برخی توصیه های سیاستی جهت اداره بهتر حاشیه ها بر مبنای یافته های فوق ارائه شده است.
بررسی رابطه بین میزان دینداری و سبک زندگی شهروندان مطالعه موردی شهروندان شهرستان کاشان در سال 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مفهوم سبک زندگی به عنوان بیان روش زندگی مردم و الگوهای فرهنگی و رفتاری آحاد جامعه از مفاهیم اساسی علوم انسانی به ویژه روانشناسی و علوم اجتماعی به شمار می آید. از سوی دیگر، دینداری به عنوان مجموعه شناخت ها، عقاید، اخلاقیات و احکام دینی و تمایلات نسبتاً پایدار و مثبت نسبت به دین با کارکردهای عمده حیات بخشی، انضباط بخشی، خوشبختی و انسجام بخشی عامل بسیار نیرومندی در تعیین نوع سبک زندگی، مورد توجه صاحب نظران قرار گرفته است. بر این مبنا، در این مقاله، رابطه بین میزان دینداری و سبک زندگی مورد مطالعه قرار گرفته است. در واقع، هدف اساسی این مطالعه تبیین رابطه و چگونگی تعامل و پیوند دو متغیر دینداری و سبک زندگی افراد در جامعه آماری مورد مطالعه می باشد.
این تحقیق از نوع مطالعه پیمایشی (Survey study) بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه جمع آوری گردیده است. اعتبار و روایی مقیاس های اصلی پژوهش شامل میزان دینداری و سبک زندگی افراد با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام شهروندان شهر کاشان در نیمه اول سال 1390 می باشد که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 640 نفر به عنوان نمونه تعیین و با استفاده از روش سهمیه ای تصادفی انتخاب و بررسی شده اند. یافته های تحقیق رابطه بین میزان دینداری و هر یک از ابعاد سبک زندگی و نوع سبک زندگی پاسخگویان را نشان می دهد. در مجموع، نتایج فعالیت آماری مربوطه با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن (312/0= rs) رابطه معنا دار دو متغیر میزان دینداری و نوع سبک زندگی افراد را در سطح اطمینان 99 درصد مورد تأیید قرار داده است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیونی به روش گام به گام، اثرات بعد اعتقادی و بعد آگاهی دینداری را به ترتیب با 29 و 28 درصد بر سبک زندگی شهروندان نشان می دهد.
جنسیت و هویت قومی (نمونه شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله هویت های قومی به مسئله ای جهانی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه تبدیل شده است. هویت قومی تنها یکی از هویت های چندگانه انسان است که با سایر هویت های او، از جمله هویت جنسیتی به عنوان یکی از حلقه های ثابت هویتی کنشگران در کنش و واکنش است و برآیند این تعاملات است که در تعریف و بازتعریف هویت های چندگانه اثر دارد. این مقاله با کاربرد نظریة کهن گرایان و نوگرایان به بررسی هویت قومی شهروندان خرم آبادی و عوامل مؤثر بر شکل گیری آن می پردازد. مسئله اصلی پژوهش به تعاملات دو هویت قومی و جنسیتی و میزان هویت قومی در بین زنان و مردان باز می گردد. جمعیت آماری این پژوهش را زنان و مردان بالای 15 سال و ساکن در مناطق 16 گانة شهر خرم آباد تشکیل می دهد. نمونه گیری با روش طبقه بندی شده متناسب انجام شده و حجم نمونه 392 نفر بوده است. اطلاعات مورد نیاز با کاربرد روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه کتبی جمع آوری شده و با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. یافته های پژوهش ضمن تأیید نظریه کهن گرایان امکان جدیدی را برای تفسیر نظریة نوگرایان دربارة شکل گیری هویت های قومی زنان به دست می دهد.
هرمنوتیک از دیدگاه هانس گئورگ گادامر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
به موازات پیچیده شدن زندگی انسانی نماد ها، به ویژه نماد های مکتوب، سیطره و احاطة روزافزونی بر زندگی انسانی پیدا کرده است. از آنجا که نمادها از یک سو، انسان را به جهانی که به میانجی نمادها به بیان درآمده است، فرا میخواند و از سوی دیگر، همواره دال های صریح و فاقد پیچیدگی معنایی نیستند، انسان ها ناگزیر برای راه یافتن به جهان مکنون نمادها، دست به تأویل میزنند. علمِ هرمنوتیک، در یک نگاه، دانشی برای فهمِ نمادهای مکتوب به شمار میآید و میکوشد از طریق کشف قواعد و ضوابطِ درستِ تأویل معانی و مدالیل، نمادها را آشکار نماید. این علم در دستگاه فکری هایدِگر و گادامر، دچار تحول بنیادین شد و به جای «متعلق فهم» خود «فهم» به مسئله و موضوع هرمنوتیک بدل شد. در این نوشتار، در ضمن بررسی اجمالی تحول هرمنوتیک از معرفت شناسی به هستیشناسیِ هایدِگر و گادامر، سعی شده است اجمالی از آرای گادامر به عنوان یکی از برجسته ترین متفکران این عرصه بررسی، تبیین و سپس نقد گردد.
روش های تحقیق در علوم انسانی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۹ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
فلسفه: پدیده های دیدار در گفتگوی تمدنها
منبع:
بخارا مهر ۱۳۷۸ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
لوکاچ متأخر و مکتب بوداپست
حوزههای تخصصی:
تقریبا از انتهای دهه 1970 به بعد، مارکسیسم به عنوان کانون ارجاع آشکار در مباحثات اصلی روشنفکرانه و اجتماعی باقی مانده. این دوران از هنگامی که کمونیسم روشنفکرانه بدعت های عظیمی در مارکسیسم ایجاد کرد آغاز شده بود. این اندیشه ها از دهه 1930 به بعد شکل گرفته بودند و فراز و فرود استالینیسم و پسااستالینیسم را تجربه کرده، سهم نهایی شان را ادا کرده و بیشترین شنوندگان را از آن خود ساخته بودند. این مسئله زمانی روی داد که مهم ترین آثار گئورگ لوکاچ و ارنست بلوخ، به ترتیب در 1971 و 1977 به طبع رسید: کتاب «درباره هستی شناسی هستی اجتماعی» (1971) و «تجربه جهان» (1977). در همین مسیر، اثر اصلی آنتونیو گرامشی نیز موثر بود. «یادداشت های زندان» که در سال 1975 در نسخه اصلی توسط والنتینو گراتانا به چاپ رسید (جانشین ویرایش محتوایی قدیمی که توسط پالمیرو تولیاتی به انجام رسیده بود، نسخه ای که به کل نسل مارکسیست های ایتالیایی بعد از 1950 شکل داده بود) و درخششی قطعی در فلسفه پراکسیس (عملی) ایجاد کرد. سوژه تمامی این آثار کوششی برای نقد مفروضات منسوخ راست کیشی مارکسیسم-لنینیسم-استالینیسم و چالش برای بیان یک و تنها حقیقت منعکس در اندیشه مارکسیستی بود. آن چه از سرکوب جنبش مجارستان در سال 1956 توسط شوروی بازماند، برای لوکاچ روشن کرد هستی شناسی هستی اجتماعی تازه اش را بر اساس تجدید دمکراسی در سوسیالیسم واقعی از نو نظریه پردازی کند.
مطالعة معنا در سنت اسلامی
حوزههای تخصصی:
توسعة روزافزون علوم جدید در غرب و آشنایی اندیشمندان و دانش پژوهان مملکت اسلامی ما با این دستاوردها، این پیش فرض را به وجود آورده است که در دانش نظری و علوم و فناوری های گوناگون، هیچ نظر یا دیدگاهی در سنت فکری ایرانی ـ اسلامی نمی تواند در حکم دیدگاهی «پیشرو» مطرح باشد. این گمان هرچند فعلاً در برخی از شاخه های معرفتی صادق است، اما این تصور که ما باید در همة شاخه های معرفتی فقط مصرف کنندة دستاوردهای غربی ها باشیم، محل تأمل است.
یکی از علومی که شاید در بدو امر چنین گمانی را دامن زند، «معناشناسی» است. در همین مجموعه با مکاتب معناشناسی معاصر در غرب و دستاوردهای آن آشنا شدیم.
مقایسة این مطالب با دیدگاه های معناشناسی نوین، که در همین مجموعه بدان پرداخته شده است و دیدگاه های مفسران و اصولیون، توان آموزه هایی را که علمای اسلامی درباب مسائل معنا بیان کرده اند، آشکار می سازد و این نکته را یادآور می شود که آگاهی دقیق و عمیق از سنت فکری اسلامی می تواند دست کم در حوزة برخی از دانش های نظری، به از میان برداشتن هر گونه فاصلة معنادار یا بی معنا بین ایران اسلامی و غرب بینجامد.