فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۶, August ۲۰۲۳
55 - 65
حوزههای تخصصی:
A recent trend in photogrammetry is the use of unmanned aerial vehicles (UAVs) for photogrammetric purposes. A data acquisition sensor is mounted on an unmanned aerial vehicle to collect data during short-range aerial photogrammetry from a low altitude. This system is capable of filling a significant gap left by other conventional methods in the field of map production. The improvement in processes over conventional methods is the basis for this method's effectiveness. A significant portion of valuable data is obtained after the first processing stage as a result of automation in all data production processes. Real orthoimages, 3D models, and a detailed point cloud of the area are all included in this data. Drawing and mapping maps have gotten much easier, more accurate, and quicker thanks to modern software. We are looking for ways to use these kinds of methods in documenting the archaeological heritage in this article by applying this method at the historic site of Susa. The experts and practitioners in this field will benefit from this method, which is a collection of the most effective techniques for geometric measurement, analysis, and interpretations related to issues raised in archaeology.
روابط بینامتنی مجموعه های معماری تبریز در دوره ایلخانی و تحولات معنایی آن بر پایه مطالعات نشانه شناسی لایه ای
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۲۴۸-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
مطالعه آثار معماری به صورت انفرادی و بدون درنظر گرفتن لایه های متنی و دگرگونی های بافتاری مؤثر بر آن، یکی از کمبودهای این حوزه است. در این پژوهش تلاش می شود تا با تحلیلی گفتمانی و با استفاده از داده های تاریخی و باستان شناسی به روابط بینامتنی مجموعه های معماری و شهرسازی تبریز دوره ایلخانی در دو سطح خُرد (شهر تبریز) و کلان (منطقه ای و بین المللی) پرداخته شود تا از این طریق تحولات و معناهای ضمنی لایه های متنی (مجموعه های معماری و شهرسازی) آشکار گردد. مسأله پژوهش این است که روابط بینامتنی آثار مذکور ازمنظر نشانه شناسی لایه ای به چه صورتی بوده و نظام های نشانه ای چگونه در لایه ها متجلی شده اند؟ این پژوهش از گونه پژوهش های کیفی است و با رویکرد توصیفی-تحلیلی به مطالعه داده ها پرداخته است. یافته ها نشان می دهد به کارگیری خوانش بینامتنی نشانه شناسی لایه ای منجر به درک لایه های پنهان معنا در آثار معماری می شود و در مطالعه اثر پارادایم های گسترده تری را درگیر می نماید. در روابط بینامتنیِ لایه های مختلف معماری و شهرسازی تبریز عهد ایلخانی در سطوح خُرد و کلان، رمزگان هایی مانند عناصر اصلی ارکان حکومت، ازجمله: قدرت سیاسی، قدرت فرهنگی-مذهبی و قدرت اقتصادی، با زیررمزگان هایی چون: رویکردهای ایرانشهری، مذاهب مختلف و تجارت داخلی و خارجی که متناسب با تغییرات بافتی لایه ها (زمانی، مکانی، و فرهنگی-اجتماعی) هستند، وارد رابطه هم نشینی و جانشینی شده و به نشانگی بدل گشته اند
بررسی انتقادی ادعای عدم ناپسندی برهنگی سر و گردن در روزگار پیامبر (ص) (با تکیه بر مبانی قرآن شناختی و شواهد تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
95 - 116
حوزههای تخصصی:
نظریه «حجاب حداقلی» مبتنی بر نظریه «حداقلی فرمان الهی» بر آن است که قبح اخلاقی عدم پوشش اسلامی را بکاهد. تأخیر در نزول آیات مربوط به حجاب، طواف عریان، نحوه پوشش حاجیان در مناسک حج، برهنگی اصحاب صُفّه و عدم واکنش شریعت اسلام نسبت به برهنگی از ادله مدافعان این دیدگاه است. این پژوهش به روش تحلیل انتقادی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای ازجمله آثار بنایی و بیانی صاحبان این نظر، به بررسی و ردّ دلایل ایشان پرداخته است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که برهنگی اعمّ از برهنگی کامل و برهنگی سر و گردن و موی بانوان، قبیح بوده و واکنش قرآن کریم و رسول خدا| را به دنبال داشته است. در سال های آغازین رسالت و در آیات مکی، قرآن نسبت به برهنگی های کامل موردی، واکنش نشان داد و آن را حرام اعلام کرد و جهت رفع نواقص پوشش بانوان ( پوشش بدن و حجم محاسن) نیز آیات 31 نور و 59 احزاب نازل گردید. به نظر می رسد، ارتباط میان قبح برهنگی سر و گردن و موی بانوان و بی حیایی از نوع «عموم و خصوص من وجه» است و نه «عموم و خصوص مطلق»؛ بدین معنا که تنها برخی از بانوانی که با آگاهی به حکم شریعت و قباحت آن به کشف مو و گردن و سر مبادرت می نمایند، متصف به بی حیایی می گردند و کسانی که این عملشان از روی آگاهی و ... نیست به بی حیایی متصف نمی گردند.
مطالعه ساختار معماری و تاریخ گذاری استودان گبرها (برج خاموشی ری)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
177 - 195
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های دفن مردگان در آئین زردشتی، خورشیدنگرشنی و قرار دادن مردگان در برج های خاموشی است. با استناد به متون کلاسیک و یافته های باستان شناسی، این سنت تدفینی در آئین زردشتی از آغاز دوره تاریخی تا به امروز گزارش شده است. تاکنون مطالعات معدودی راجع به برج خاموشی ری انجام گرفته است. این مطالعات اغلب به توصیف محوطه و ویژگی های معماری آن پرداخته است؛ لذا از ورای آن نمی توان از تحول ساختار معماری و تاریخ ساخت محوطه درکی جامع به دست آورد. این پژوهش از یک سو، تلاش می کند تحول ساختار معماری برج خاموشی ری از سده های نخست تا سده های متأخر اسلامی را ارزیابی کند؛ و از سویی دیگر، درپی دستیابی به شواهدی راجع به تاریخ نسبی ساخت محوطه است. بر این اساس، پژوهش حاضر تلاش می کند به دو پرسش پاسخ دهد؛ ۱) ساختار معماری برج خاموشی ری چگونه بوده است و چه تحولات معماری در آن صورت گرفته است؟ ۲) با استناد به منابع نوشتاری و مطالعات مقایسه ای، برج خاموشی ری در چه برهه زمانی ساخته شده است؟ در راستای پاسخ به پرسش های فوق، از رویکرد توصیفی-تحلیلی استفاده شده است. مطالعات میدانی و کتابخانه ای به همراه بررسی مقایسه ای مهم ترین روش های گردآوری اطلاعات در پژوهش پیشِ رو است. این پژوهش نشان می دهد برج خاموشی ری مربوط به سده های نخست اسلامی است و تا سده های متأخر اسلامی نیز حیات داشته است؛ به علاوه، بررسی مقایسه ای ساختار معماری محوطه، ضمن تأیید تاریخ گذاری پیشنهادی، برج خاموشی ری را همراه با برج خاموشی کوهستان یزد و دخمه قدیمی کرمان در یک نسل مشخص از برج های خاموشی قرار می دهد. نسلی که ادامه نسل برج های خاموشی پیش از اسلام و نماینده برج های خاموشی سده های نخست اسلامی است.
مروری بر پراکندگی اشیاء سفالی معروف به گوپال در فلات ایران
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
197 - 226
حوزههای تخصصی:
کرانه ها و پس کرانه های پهنه دریای پارس بخش بزرگی از جنوب ایران است که درطول تاریخ موردتوجه بوده و استقرار های بسیاری در این بخش از ایران شکل گرفته است. موقعیت و شرایط جغرافیایی نقش مهم و تعیین کننده ای در شکل دادن تجارت، اقتصاد و اوضاع اجتماعی دریای پارس داشته است. این دریای نیم بسته ازنظر وضع طبیعی و اقتصادی و موقعیت نظامی و سیاسی دارای ارزش به سزایی است؛ همان طورکه حیات اقتصادی و اجتماعی بین النهرین به دو شاهرگ آبی آن، یعنی دجله و فرات وابسته است و همان گونه که رود نیل نقش اصلی و کلیدی را در تاریخ مصر بازی می کند، به همان نسبت دریای پارس را می توان گلوگاه مهم و حیاتی تاریخ و تمدن و اقتصاد ایران دانست. این دریای کوچک و زرخیز در طول هزاران سال هم چون سفره ای پر نعمت آغوش خود را بر ایرانیان و دیگر ملل مجاور باز کرده تا ساکنان سواحل آن، از ذخایر متنوع و گوناگونش بهره مند شوند. پژوهش حاضر به معرفی اشیاء سفالی که به گوپال مشهورند و بیشتر در نیمه جنوبی ایران، به ویژه در کرانه ها و پس کرانه های دریای پارس به وفور یافت می شوند، پرداخته است. علت نام گذاری این اشیاء سفالی دقیقاً مشخص نیست. نمونه های اولیه اشیاء مذکور از بوشهر و خوزستان گزارش شده است. طی مطالعات حاضر در کرانه ها و پس کرانه های شمالی دریای پارس تعداد بسیاری از این اشیاء مورد شناسایی قرار گرفته است. در این پژوهش جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و بازدید میدانی از برخی محوطه های حوزه موردمطالعه استفاده شده است. پرسش های اصلی پژوهش حاضر عبارتنداز: گوپال ها به چه بازه زمانی قابل تاریخ گذاری هستند؟ کاربرد گوپال چیست؟ پراکنش گوپال ها در چه مناطقی است؟ علاوه بر معرفی گوپال ها و بررسی ویژگی فنی آن ها درباره کاربرد و تاریخ گذاری نسبی این اشیاء بحث شده و نقشه پراکنش این اشیاء در فلات ایران ارائه شده است.
راهبردهای نظامی پیامبر اکرم (ص) و تأثیر آن بر مناسبات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
79 - 94
حوزههای تخصصی:
پیامبر اکرم (ص) در مناسبات سیاسی خود، راهبردهای مختلفی به کار می گرفت که یکی از این راهبردها، راهبرد نظامی بود؛ ولی این پرسش مطرح است که پیامبر از چه راهبردهای نظامی استفاده کرد و تا چه حد این راهبردها را برای اهداف خود و تنظیمات مناسبات سیاسی به کار برد. این نوشتار اثبات می کند که پیامبر (ص) از حمله ی نظامی کمترین استفاده را می کرد و بیشتر از موضع دفاعی بهره می برد؛ که آثار آن بر مناسبات سیاسی ایشان مشهود است. بر این اساس، هدف از این مقاله ارائه ی شواهد در اثبات ادعای به کارگیری راهبرد دفاعی، نظامی و بازدارندگی آن حضرت در مناسبات سیاسی و تثبیت حکومت اسلامی است. نویسندگان به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و با بررسی منابع تاریخی در راستای این موضوع به پژوهش پرداخته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد با اینکه اقدامات نظامی پیامبر اکرم (ص) صرفاً دفاعی بوده، به قدری دقیق تاکتیک های خود را در سریه ها و غزوات به کار برده است که توانسته مناسبات سیاسی در جزیره العرب را تغییر دهد و مردم را به پذیرش اسلام تشویق کند.
حفاظت و مرمت یک جلد لاکی قاجاری؛ گزارشی از فرآیند اجرا
حوزههای تخصصی:
نقاشی های لاکی علاوه بر ارزش تاریخی ارزش زیبایی شناختی نیز دارند و بسته به فرهنگ جامعه نقوش و مواد آن می تواند متغیر باشد؛ از این رو بررسی این نوع آثار می تواند اطلاعات مفیدی درباره شناخت فرهنگ، اقتصاد، فناوری و مواد بومی اقوام مختلف در اختیار مخاطبین قرار دهد. نقاشی های لاکی ارزشمند و نیازمند اقدامات حفاظتی هستند و بر این اساس هدف از این گزارش ارائه فرآیند حفاظتی صورت گرفته بر روی یک جلد لاکی (روغنی)، مربوط به دوره قاجار است که بررسی اولیه گویای نیاز به استحکام بخشی جدا کردن چرم ناحیه عطف جلد پاکسازی و تمیز کاری چرکی و آلودگی سطحی وصالی بازسازی گوشه های جلد بوم سازی بسترسازی موزون سازی رنگی و در نهایت پوشش دهی نهایی است. بدین منظور از پلکستول ۵ درصد جهت استحکام بخشی از ترکیب خمیر کاغذ تیشو به همراه ژلاتین و افزودن پودر مل به عنوان بتونه جهت بازسازی گوشه های جلد ترکیب چسب HV360 آب مقطر و پودر مل جهت بوم سازی بسترسازی از رنگ اکریلیک جهت موزون سازی رنگی استفاده شد و در نهایت جهت حفاظت نهایی از اثر کل سطح کار با یک لایه پلی وینیل بوتیرال ۳ درصد پوشش دهی شد. این کار جهت استحکام بخشی بیشتر لایه های رنگ نیز انجام گرفت.
Military Reasons of Heraclius’ Successes against the Sasanian Spāh: A Re-Examination of Karantabias’ Analysis
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
۲۰۴-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
This article addresses and re-examines Marc-Anthony Karantabias’ analysis of factors that contributed to the defeat of the Sasanian Spāh by Heraclius by 627-628 CE. Karantabias’ analysis may be categorized into four (military) misconceptions with respect to the Spāh: (1) the notion that the late Sasanian Spāh lacked stirrups for the Savaran cavalry (2) the alleged refusal or lack of knowledge of the Mongolian draw which is proposed to have been of greater efficacy than the Sasanian (3-finger) bowshot (3) the notion of “Persian conservatism” leading to the Spāh’s refusal to adopt new military technologies and (4) the alleged supremacy of Steep/Central Asian and/or Hun-Turkic cavalry warfare over the Sasanians. These four misconceptions fail to be supported by a close examination of archaeological sites (e.g., Taghe Bostan) and artifacts (e.g., Sasanian stirrups, metal works, etc.), primary sources and pertinent research studies. A fifth misconception pertains to the lack of consideration of the shortcomings of the Sasanian four-Spadbed system which Heraclius was able to successfully exploit against the Sasanian empire. In conclusion, Heraclius’ successes are attributed to his exploitation of the weaknesses of the four-Spāhbed system as well as the Byzantine willingness to adopt Steppe/Central Asian technology (e.g., compound bow, iron stirrup).
Reconstruction of a Persian Reinforced Bakhter Armor from the Period of 1540-1650: A Comprehensive Study
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
۲۶۰-۲۳۹
حوزههای تخصصی:
In recent years there has been a growing interest among historians, historical martial artists, reenactors, and those who are interested in Eastern culture as well as in Persian offensive and defensive weapons to have a more detailed study of armor. The change in the paradigm of defensive weapons throughout Western Asia (the last quarter of the 15th to the first quarter of the 16th century) has not yet been fully investigated. Reconstruction of mail-and-plate armor from a period between 1540-1650 CE is quite challenging as most museums or major private collections do not have a complete set. Based on a detailed study of existing sets of joshan armor and several technical assumptions related to the design of this type of armor, the present study tries to reconstruct a fully protective complex of a joshan armor that was worn by a noble Persian warrior. The purpose of the following article is to reproduce a Persian mail-and-plate armor from a period between 1540-1650 CE in its original size and design with its inherent properties and qualities. Different existing sets of this type of armor from museums are studied and compared to different miniatures and literary sources. Based on the collected information gained from theoretical and practical research, the article presents a historical armor design and provides advice on the practical reconstruction and production of such a set of armor. Armor masters were looking for the best combinations and ratio of plates and mail armor in one set. They were experimenting with the shapes and sizes of plates, the number of holes, diameters, geometry, and method of ring interconnections. Characteristic of the armor of this period is rather large plates and a small number of their rows (3-5 rows on the chest/back), a small overlap of the plates in a row, basically only the same standard plates are used, large mail rings (inner diameter about 10 mm).
نهاد وکالت در دوره سلطنت شاه اسماعیل اول صفوی (907- 930ق./1501-1524م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
179 - 201
حوزههای تخصصی:
با تأسیس دولت صفوی در سال 907 ق، حسین بیگ لَلِه شاملو در مقامِ وکیل شاه جوان و بالاترین مقام نظامی، یعنی امیرالامرا، در عمل در جایگاه قدرتمندترین فرد در دولت صفوی مطرح شد. از سوی دیگر، زکریا کججی، از وزرای سابق آق قویونلو، وزیراعظم شد. بنابر سنت دیوانی و در سلسله مراتب رسمی، نهادی که بعد از پادشاه بالاترین مقام را داشت، جای خود را به نهاد وکالت داد. در حالی که در این دوره، نهاد وزیراعظمی همچنان وجود داشت، اما اهمیت خود را از دست داده و عملاً به یک دایره دیوانی تبدیل شده بود. حسین بیگ لَلِه، پس از هشت سال وکالت، شاه او را از این مقام برکنار کرد، اما نهاد وکالت همچنان باقی ماند. شاه اسماعیل پس از حسین بیگ لَلِه، پنج نفر تاجیک را به عنوان وکیل منصوب کرد. شاه اسماعیل با انتصاب پیاپی دیوانسالاران تاجیک به وکالت، تلاش کرد تا قدرت امرای قزلباش را که تهدیدی جدی برای اقتدار نهاد شاهی می دید، محدود کند. اما، سران قزلباش با این سیاست شاه مخالف بودند و در هر فرصت، مخالفت خود را با این سیاست نشان دادند. پژ.هش حاضر با بررسی کارنامه شش وکیلی که دوره شاه اسماعیل بر سر کار آمده اند، سعی دارد جایگاه، ویژگی ها و تغییرات نهاد وکالت را در دولت صفوی آن دوره تبیین کند.
بازخوانی جایگاه و هویت زنان هنرمند قاجاری با نگاهی به رقم ها و ترقیم ها (در گذار از عهد فتحعلی شاه تا آغاز پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ هنر ایران اساسا تاریخی درباری و مردانه است و حامیان و هنرمندانش را مردان تشکیل داده اند. در این فضای مردسالار اگر هم جایی برای حضور زنان بوده باشد، آثاری است که زن صرفا موضوع آنهاست و به یک معنا جایگاه ابژه را دارد. اما این روند در عهد فتحعلی شاه قاجار و به دست دختران خوشنویس شاه و عده ای از زنان درباری تغییر کرد. زنان دربار قاجار علاوه بر کار هنری، به امر مهم درج نام و نشان خود (رقم) در پای آثار و مکتوبات شان نیز مبادرت ورزیده اند و از این حیث پیشگام جریانی هستند که تا پیش از این مسبوق به سابقه نبوده است. این پژوهش به روش تاریخی و تحلیلی، و با هدف بازخوانی هویت و شناخت جایگاه مغفول زنان صاحب رقم از دوره فتحعلی شاه تا دوره پهلوی انجام گرفته و در پی پاسخ به این پرسش هاست که کیفیت و میزان ترقیم آثار هنری به دست زنان در حوزه خوشنویسی و تصویرگری عصر قاجار تا اوایل دوره پهلوی چه تحولاتی را به خود دیده است؟ و این عمل اساسا چه دلالت های اجتماعی ای در پی داشته است؟ ارزیابی نمونه های موجود گویای آن است که رقم ها با گذشت زمان فراگیر شده و به تدریج از انحصار دربار و اعیان بیرون آمده است. این مهم را اصولا باید معلول تحولات سیاسی و اجتماعی، از جمله در آگاهی و مطالبه گری زنان، تحول نظام آموزش و تعدیل مطلق گرایی دانست. عمل ترقیم آثار هنری به دست زنان هنرمند با مفاهیم ضمنی عمده ای همراه بوده که خودآگاهی، تشخص، اعتبار و مالکیت (هویت فردی) از مهم ترین آنهاست.
عکس های ورناکولار: تاریخ اجتماعیِ بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکس های ورناکولار که عموماً عکس های روزمره و ببین وبنداز، عکس های اداره جات تشخیص هویت و پلیس و غیره را شامل می شوند، به خاطر ثبت انواع کیفیات حاضر در زندگی روزانه و پیوند اساسی با کنش ها، باورها، عادات و روش های زندگی مردم، عملاً دارای کیفیات استنادی چونان متن دیداریِ تاریخ اجتماعی هستند. از این منظر، در مطالعه و تحلیل عکس های ورناکولار، نه کیفیات هنری و زیبایی شناسانه شان، که روش های روزمره ی ثبت عکاسانه توسط مردم از منظر تاریخ اجتماعی است که دارای اهمیت است. برهمین اساس، می توان با روش مورخان اجتماعی که سعی در تحلیل و واکاوی جزیی ترین مسائل زیست روزانه در بستر فرهنگی خاص دارند، به چیستی، تعاریف، و محتوای عکس های ورناکولار پرداخت. سوال اصلی اما این هست که براساس تاریخ زندگی روزانه، کدام ویژگی های عکس های ورناکولار آن را درپیوندی هستی شناسانه با تاریخ اجتماعی نوین قرار می دهد؟ می توان گفت که این دسته آثار عکاسانه، به دلیل خارج بودن از عرف و تعاریف نهادهای هنری، از الزامات و ضروریات دستوری هنر خارج بوده و همین امر موجبات ظهور کیفیت استنادیِ یکتا از متن زندگی روزانه را برای مورخان فراهم می سازد. در نتیجه ی این امر، عکاسی ورناکولار در معنای کلی خود می تواند بازوی توانمند تحقیق و پژوهش در حوزه ی مطالعات تاریخ اجتماعی باشد و چه بسا دور از قاعده نباشد اگر بگوییم بدون ثبت اسناد ورناکولار، اصولاً مطالعات زیست روزانه ی بسترهای اجتماعی در علم تاریخ با مسئله ی اساسی نقصان در ارجاع دهی و استنادسازی همراه می گردد.
در جست وجوی هگمتانه: ملاحظاتی انتقادی بر تاریخ شناسی مادها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵
3 - 17
حوزههای تخصصی:
با آنکه مادها در جهان باستان مردمانی پرکنش و درگیر در فعالیت های نظامی و تجاری و تولیدی بودند، امپراتوری آشور را به یاری نوبابلی ها برانداختند، از درآویختن با همسایگانشان پروایی نداشتند و نیروی شمشیر و غنای حکمت ایرانیان باستان را در آناتولی به رخ جهان یونانی کشیده بودند، اما دوران آنان یکی از کم شناخته ترین دوره های تاریخ ایران باستان است. کمبود یافته های باستان شناختی، ناسازگاری روایت های کلاسیک یونانی با اسناد هم زمان میان رودانی و در دست نبودن مجموعه اسناد بومی از مادها ابهامات بسیاری را در شناخت این مردمان و این دوران پدید آورده است. اگرچه در دو سده اخیر ملاحظات و تأملاتی درباره هویت و تاریخ مادها صورت گرفته است، تاریخ شناسی مادها عموماً مبحثی حاشیه ای نزد پژوهشگران بوده و ابهامات بسیاری همچنان بی پاسخ مانده است. ازجمله مهم ترینِ این ابهامات، چندوچون پادشاهی مادها و نمودهای آن، مانند پایتخت و مرکز سیاسی است. در این جستار کوشش شده است که ابهامات مربوط به پایتخت مادها مطرح و رویکردهای موجود به این مسئله و پاسخ های ممکن، بررسی شود.
The Bullas of Tal-i Gerdooha, Eqlid County in Fars, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷
43 - 52
حوزههای تخصصی:
Bullas are usually a bit of inscribed clay in different shapes and sizes that were made to stamp out goods. They were applied at a time when bullas were still soft and wet so that the owners of the goods could stamp them depending on their necessity and importance. Sealing imprints could be seen on bullas, with each bearing images, symbols, and inscriptions indicating or in possession of someone authorized to stamp on respective products. The discovery of these cultural materials during archaeological surveys brought to the fore the economic, cultural, religious, and political activities of the region in ancient times. Further study and research in this field can respond to many ambiguities and historical questions. The current paper is based on field surveys and library materials and aims to introduce, study, and compare Tal-i Gerdooha clay bullas discovered in Eqlid County. Based on images and inscriptions, bullas scrolls were divided into two groups and potentially belonged to the Sasanian period.
پیشنهادی برای گاهنگاری و تعیین کاربری بقایای معماری دفاعی کوه اشکوت، محمودآباد (شمال غربی ایران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۸
57 - 70
حوزههای تخصصی:
کوه اشکوت در شمال شرقی شهر محمودآباد، دارای آثار باستانی وسیعی است. در اضلاع غربی، شمالی و جنوبی این کوه، بناهای سنگی فروریخته ای وجود دارد که به احتمال مربوط به استحکامات دفاعی یک دژ است. همچنین، بر بالای این کوه، سازه های معماری پراکنده ای به صورت پشته های کم ارتفاع و پایه دیوارهای منظم دیده می شود. توصیف، تفسیر و گاهنگاری این آثار، با توجه به شیوه ساخت، مصالح به کار رفته، داده های سفالی و الگوهای دیرین اقلیم شناختی انجام شده است. پس از مطالعات تطبیقی، بازه زمانی کاربرد این کوه و آثار معماری اصلی دژ به طور احتمالی به هزاره اول ق.م تخمین زده می شود که بعدها در دوره اشکانی-ساسانی با توجه به موقعیت راهبردی آن مجدداً مورد سکونت قرار گرفته است. طی بررسی مقدماتی سطح کوه اشکوت و توده خاک های حفاری شده توسط حفاران غیرمجاز، قطعاتی از ظروف سفالی شامل لبه، دسته، کف و بدنه، بدون لعاب با خمیر و پوشش نخودی رنگ که به احتمال زیاد متعلق به هزاره اول ق.م، دوره اشکانی-ساسانی است، به دست آمد. عوامل طبیعی و انسانی در گذر زمان، آثار کوه اشکوت و بقایای معماری روی آن را تغییر داده اند. حفاری های غیرمجاز عامل مهمی است که پلان معماری این محوطه بزرگ طبیعی - باستانی را دچار آسیب کرده است. در این زمینه لازم است، برنامه های حفاظتی و مدیریتی مورد توجه مسئولان میراث فرهنگی قرار گیرد.
نقش سیاسی اجتماعی مطبوعات در فرایند نوسازی و تحولات دوره مشروطیت با رویکرد تحلیل محتوای گزارش های روزنامه صوراسرافیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
120 - 136
حوزههای تخصصی:
روزنامه صوراسرافیل در تعیین و تبیین جهت گیری سیاسی و اجتماعی نظام تازه تأسیس مشروطه، خوانشی ویژه و متأثر از ایدئولوژی نوسازی و تحولات داشته است. فهم نویسندگان این روزنامه از ایدئولوژی نوسازی و تحولات چه بود و چگونه آن را با دین اسلام و سنت های ایرانی تلفیق کردند؟ بنابر نگاشته های روزنامه صوراسرافیل می توان گفت که فرایند نوسازی و تحولات در شکل حکومت ملی، بر بینشی سیاسی و اجتماعی استوار است. روزنامه صوراسرافیل بر مؤلفه هایی، نظیر حاکمیت و حکومت مردم، استقلال، آزادی و تساوی حقوقی افراد تأکید دارد و تحقق این امور را شرط لازم برای گذار به فرایند نوسازی و تحولات فرض می کند. افزون بر این، از سوسیالیسم به عنوان هدف و افق نهایی این نظام سیاسی یاد شده است که کم کم و با اصلاح وضع موجود محقق خواهد شد. این روزنامه با تأسی به امر خاتمیت و دریافت تازه از دین در شکل جهان بینی توحیدی، سوسیالیسم را با بینش توحیدی ترکیب کرده و آن را مبنای نظری و فلسفی خوانش خود قرار داده است. اگرچه شواهد نشان می دهد این تلفیق نتوانسته است ارتباط طبیعی بین این وجوه برقرار سازد و گفتمان تازه ای را بنا کند، اما می توان از این تلاش برای نقطه آغاز اندیشه ایجاد گفتمان در فرایند نوسازی و تحولات در ایران یاد کرد.
خوانش صوفیانه و عارفانه غزالی از سیاست ایران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
1 - 15
حوزههای تخصصی:
گرایش غزالی به جهان بینی و زیست صوفیانه، به ویژه پس از رخداد توبه او، بینش سیاسی اش را تحت تأثیر قرار داد. تأثیر این واقعه بر عزلت گزینی های غزالی و تقویت هرچه بیشتر جهان نگری صوفیانه او چشمگیر بود، به نحوی که زبان ویژه اش، به عنوان یک صوفی برجسته، در تحریراتش به شکل اعم و مکاتیب سیاسی او به شکل خاص بازتاب یافت. این در واقع نوعی تجربه فکری بود که به پشتوانه تجارب زیسته غزالی در زمینه زیست صوفیانه و پرهیزکارانه، به نزدیکی و تلفیقِ هرچه بیشتر بینش عرفانی و اصول سیاست ایران شهری نزد او انجامید. در نتیجه، خطاب های او به سلاطین و ارکان قدرت و سلطنت به جانب توصیه های زهدگرایانه، پرهیزکارانه و معنویت گراتر و عاقبت اندیشانه تر معطوف شد. این پدیده بر ادبیات تفسیری او، به ویژه بر مکاتیب سیاسی اش، عمیقاً تأثیر گذاشت. فرضیه این پژوهش این است که توبه غزالی موجب تلفیق و امتزاج هرچه بیشتر دو چشم انداز سیاست ایران شهری و بینش عرفانی صوفیانه در آرای او شد، به گونه ای که او مفاهیمی همچون عدل، سلطنت، قدرت، مالیات، وزارت و غیره را در زمینه ای آن جهانی و صوفیانه تفسیر و تأویل کرد. در این پژوهش، به روش تحلیلی و بر مبنای رساله مکاتیب ، تأثیر جهان بینی و زیست جهان غزالی بر آفرینش روایتی عرفانی صوفیانه از سیاست ایران شهری مورد تأمل قرار خواهد گرفت.
واکاوی علل مهاجرت نیروی کار ایرانی به قفقاز (نیمه دوم قرن سیزدهم قمری/نوزدهم میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
57 - 77
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که حکومت قاجاریه با آن مواجه شد، مهاجرت توده های مردم بود؛ مهاجرتی که از 1266ق/ 1850م، و به نسبتی گسترده تر از 1286ق/ 1870م، از ایالات مختلف به خارج از ایران به خصوص نواحی جنوب قفقاز اتفاق افتاد، تا جایی که سالی چند هزار نفر ترک وطن می کردند و در کارخانه ها، صنایع نفت، دهکده ها، مزارع، اسکله ها و غیره در بدترین شرایط مشغول به کار می شدند. در این مقاله کوشش شده است با رویکردی توصیفی تحلیلی، مبتنی بر گردآوری داده ها از منابع آرشیوی و با اتخاذ چارچوب نظری مدل های جاذبه و دافعه براساس آرای متفکرانی چون روانشتاین، دروتی توماس و اورت اس. لی، چرایی مهاجرت نیروی کار ایرانی به قفقاز تبیین شود. مدعای پژوهش این است که عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، به عنوان عوامل فشار و کشش، در مبدأ و مقصد نوعی عدم تعادل ایجاد کردند که موجب مهاجرت نیروی کار ایرانی به قفقاز شد و طی سال ها این روند ادامه داشت.
فهم تاریخی جایگاه زنان دربار تیموری از سفرنامه کلاویخو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
یکی از منابع مهم برای شناخت تاریخ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک جامعه، سفرنامه ها هستند و از جمله مسائل مورد توجه سفرنامه نویسان، بررسی روابط اجتماعی در درون جامعه است که فارغ از جهت گیری های زنانه و مردانه ،تصویری از تجربه ها ومتن زندگی روزمره زنان، که بیشتر منابع و متون به آن نپرداخته اند را فراهم می سازد. از این نظر،سفرنامه هایی که از دوران تیموری برجای مانده اند اطلاعات مهمی در ارتباط با تاریخ اجتماعی و به ویژه از زنان حرمسرا در این دوره ارائه می دهند . در واقع هدف از این تحقیق بررسی وضعیت اجتماعی زنان خاندان تیموری با تکیه برسفرنامه کلاویخو است ، و به دنبال آن است تا فهم و تصویری از جایگاه اجتماعی زنان دربار عصر تیموری و ملاحظات و شرایط تاثیر گذار بر آن را داشته باشد. سوال اصلی تحقیق این است که وضعیت اجتماعی زنان خاندان تیموری چگونه بوده است؟این مقاله پژوهشی توصیفی-تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.
بازنمایی ایدئولوژی در کتاب های آموزشی دانشگاهی تاریخ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی وندایک انجام گرفته است و متن کتاب های آموزشی دانشگاهی درباره تاریخ ایران دوره میانه که توسط نویسندگان بومی و غیربومی تألیف شده از لحاظ تأثیر ایدئولوژی نویسندگان، به شکل کمی، کیفی و تطبیقی، با هدف ارائه یک مدل روش شناختی در تحلیل آثار تاریخ نگارانه بررسی شده است تا مشخص گردد که در روایت رویدادهای تاریخی واحد، چگونه ایدئولوژی مؤلفان در هر متنی با استفاده از ساختار زبانی، به برجسته تر کردن یا کوچک تر جلوه دادن رخدادها یا افراد منجر می شود. بنابر تعریف وندایک، ایدئولوژی ها، نظام های باورهای بنیادین یک گروه و اعضایش هستند که با نظام ایده ها و خاصه با ایده های اجتماعی، سیاسی یا مذهبی آن ها سروکار دارند. ایدئولوژی مؤلفان نیز در طرح واره های تفسیری مؤلفان از گذشته و عبارت هایی دیده می شود که آن را در روایت تاریخی نشان می دهند؛ بنابراین وجه بلاغت و کنش گفتار در نظریه تحلیل گفتمان می تواند در تحلیل این متون نیز به کار آید. برای رسیدن به این منظور، متن کتاب های آموزشی دانشگاهی بومی و غیربومی ازلحاظ وجود راهبردهای ایدئولوژیکی در محورهای بلاغت و کنش در تحلیل گفتمان انتقادی وندایک مطالعه شد و باتوجه به تجزیه وتحلیل آماری یافته های این محورها، روشن شد که راهبردهای ایدئولوژیکی چگونه در ساختار زبانی روایت تاریخی حاضر می شود و ایدئولوژی نویسنده به متن و خواننده منتقل می شود. براساس تحلیل آماری، نویسندگان خارجی از راهبردهای ایدئولوژیکی بیشتری در هر دو محور استفاده کرده اند؛ بنابراین دیدگاهشان درباره رخدادهای تاریخی بیشتر در روایت و متن بازتاب یافته است و یافته های کیفی مقاله نیز نشان دهنده چگونگی حضور این مفاهیم در متن آثار است؛ بنابراین با استفاده از رویکرد و روش تحلیل گفتمانی وندایک، می توان ادعا کرد یک روایت تاریخی بازنمایی شفاف یا روگرفت مطابق با واقعیت عینی زنجیره ای از رویدادهای گذشته نیست، بلکه یک رویداد واحد می تواند در روایت های مختلف به صورت های متفاوتی تحت تأثیر ایدئولوژی و نظام باورهای مؤلفان بازنمایی و روایت شود.