فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۲۸٬۰۲۲ مورد.
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
183 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشته بررسی وضع معیشت دهقانی و سطح درآمد کشاورزان گیلان از اواخر عصر ناصری تا مشروطه است. دلیل تمرکز بر وضعیت دهقانان گیلانی، ارزیابی احکام عمومی است که در آثار مختلف تاریخ اجتماعی دوران قاجار به طور مشترک در مورد زندگی روستاییان ذکر شده است. طبق این احکام، دهقانان ایران بر اثر مظالم گسترده همواره در نهایت افلاس و تلاش برای بقا بوده اند. در این مقاله به کمک تحلیل مناسبات ارباب و رعیتی در گیلان، ابتدا سطح درآمد دهقانان گیلانی برآورد می شود و سپس با توجه به این پایه درآمدی، وضعیت معیشتی ایشان تشریح و نشان داده می شود که نمی توان وضع زندگی دهقانان گیلان را با روستاییان سایر نقاط ایران همسان دانست. با توجه به شواهد و آمار موجود می توان ادعا کرد که حداقل در این بازه زمانی میزان فشار اقتصادی و معیشتی به دهقانان گیلان به سطحی نرسیده است که ایشان در تأمین نیازهای اساسی و روزمره خود دچار بحران شده باشند. بنابراین، ریشه نارضایتی آنها را می بایست در علل و عوامل دیگری جست وجو کرد.
شناسایی روند تاریخی شکل گیری بسیج منابع نیروهای مذهبی شهرستان ساوه در فرایند انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین هدف این پژوهش کیفی- توصیفی بررسی تاریخی چگونگی شکل گیری بسیج منابع نیروهای مذهبی در فرایند انقلاب اسلامی در شهر ساوه از 1356-1357 است. روش گردآوری داده ها اسناد و مدارک مربوط به انقلاب اسلامی بر اساس نظریه ی بسیج منابع چارلز تیلی می باشد. بر این اساس، پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال اصلی است که روند تاریخی بسیج منابع نیروهای مذهبی در فرایند انقلاب اسلامی در شهرستان ساوه چگونه بوده است؟ به نظر می رسد مؤلفه های مستخرج از نظریه ی چارلز تیلی در تبیین چگونگی بسیج منابع نیروهای مذهبی شهرستان ساوه در فرایند انقلاب اسلامی مناسب است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در فرایند انقلاب اسلامی در شهر ساوه، گروه ها و اقشار مختلف که به دنبال بسیج منابع علیه رژیم پهلوی بودند، عبارت بودند از: روحانیون، بازاریان، فرهنگیان (معلمان و دانش آموزان) و زنان. در این دوره گروه های غیرسازمانی با محوریت اشخاص روحانی شکل گرفته بود و عمدتاً در مساجد و حسینیه ها فعالیت می کردند. منابع قدرت با عدم بهره گیری از منابع اجبارآمیز همانند سلاح، منابع فایده مندانه از طریق خدمات اطلاع رسانی همانند نوار کاست و منابع هنجاری با برگزاری مراسم مذهبی در ایام محرم، صفر و رمضان، فعالیت می کردند. بسیج تدافعی با اقداماتی همچون تخریب تمثال شاه و بسیج تهاجمی با اعتصاب، تعطیلی بازارها و تظاهرات شکل گرفته بود و کنش های جمعی با دو نوع «کنش جمعیِ واکنشی» (اعتصابات) و «کنش جمعیِ ابتکاری» (درگیری های خیابانی و زد و خوردهای میان نیروهای انقلابی و عمال رژیم) همراه بود.
مناسبات عشیره ای و ساختارهای تاریخی قدرت و مرز در عمان متصالح (امارات متحده عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناسبات عشیره ای و ساختارهای تاریخی قدرت و مرز در عمان متصالح ( امارات متحده عربی) در دو سده 13 و 14هجری/19 و 20 میلادی تا تأسیس امارات متحده عربی در 1971 میلادی، نقش تعیین کننده ای در شناخت هویت تاریخی شیخ نشین های خلیج فارس دارد. شرایط خاص جغرافیایی این منطقه، این وضعیت خاص اجتماعی را برای آن رقم زده است. اهمیت موضوع، نقش مناسبات عشیره ای در ترسیم مرزهای قدرت و سیاست در امارات متحده عربی، به واسطه نقش آن در فهم ماهیت تاریخ تحولات سواحل جنوبی خلیج فارس طی یک سده اخیر دارد. از جهت دیگر، پیچیدگی سیاسی مرزها ناشی از روابط میان نظام های عشیره ای و فرهنگ بدوی حاکم بر بخش مهمی از مناطق ساحلی و درونی، بر اهمیت موضوع نقش مناسبات عشیره ای در فرایند ساخت قدرت و مرزهای سیاسی این منطقه طی دو سده اخیر افزوده است. عوامل تعیین کننده روابط عشیره ای، ساختار سنتی روابط و تحولات درونی عمان متصالح نشان می دهد که در کنار سیاست های استعماری، پیوندهای عشیره ای و توان شیوخ در توسعه این گونه پیوندهای تعیین کننده محدوده نفوذ آنان در دوران شکل گیری مرزهای سیاسی بوده است. موضوع امنیت و منافع یا نیازهای عشیره ای، نقش تعیین کننده ای در ترسیم جایگاه شیوخ داشته است. این وضع تا اواخر سده 20م ادامه داشت که مفهوم مرز و ملت برای نخستین بار مطرح شد . این مقاله با رویکردی تحلیلی و با روش مطالعات کتابخانه ای، به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که روابط عشیره ای و سازوکار قدرت شیوخ، چه جایگاهی در تغییرات ساختاری و تحولات تاریخی منتهی به شکل گیری امارات متحده عربی داشته است؟ در این میان با بررسی شواهد موجود، مجموع عوامل جغرافیایی و انسانی و تحولات تاریخی سده 13ق/19م را باید در فهم تحولات منتهی به قدرت یابی بنی یاس در امارات متحده، مد نظر قرار داد.
نقش امام زادگان در همگرایی فرهنگی و اجتماعی میان شیعه و اهل سنتِ افغانستان (از تیموریان تا معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۱
145 - 165
حوزههای تخصصی:
مزار امام زادگانِ مدفون در افغانستان، در همگرایی بین مسلمانان این کشور، نقش بسزایی دارد. این پژوهش درصدد است جایگاه و نقش قبور امام زادگان مذکور در همگرایی و همزیستی مسالمت آمیز بین مردم مسلمان افغانستان را تبیین و تحلیل کند. این پژوهش با روش گردآوری داده های کتابخانه ای و به شیوه توصیفی_ تحلیلی انجام گرفته است. دستاورد این پژوهش این است که قبور امام زادگان در افغانستان، به خاطر قداستی که نزد همه مردم دارند، از اثرگذاری خوبی در همگرایی جامعه برخوردار بوده، و مانند ریسمان وحدت بخش پیروان مذاهب اسلامی را به هم پیوند زده، و از شقاق و پراکندگی مذهبی بازداشته است. این همگرایی در قالب برنامه های فرهنگی، که در این مکانهای مقدس انجام می گیرد (زیارت امام زادگان، توسل، تعلیم و تعلم، دعا و نیایش) و برنامه های اجتماعی (تجمعات فرهنگی_ مذهبی عید نوروز)، در این مراقد متبرک و اماکن مقدس تبلور پیدا کرده است.
Explaining the Effectiveness of Human Visual Perception in the Architectural Environment of Golden and Geometric Proportions in the Sense of Belonging to the Place(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
The ability to recognize and compare shapes and understand the concept of proportions is one of the first human findings from environmental geometric data. And certainly the formation of geometry as a science of recognizing the arrangement of lines, shapes and levels and proportions leads to the definition of golden proportions in the mathematical sciences as a new way of organizing shapes and forms. Golden and geometric proportions are effective as a determining element in the scale of spatial forms, and the formation of spatial forms by not using or misuse of geometric proportions is due to functional and psychological interactions on human perception and cognition. Which causes the construction and formation of scales and proportions of the environment and the emergence of psychological effects due to human activities in the environment. And then the abnormal effects and environmental dysfunction on the saccade system of the human eye and as a result the feeling of fear and lack of belonging to the place interacts. On the other hand, nature as the raw material of creation, and the principle and mother of man, which causes him to model the proportions in nature. Understanding the laws governing the relationships between elements and spatial shapes leads to the formation of geometric and golden proportions in the spending of space. Because knowing the symbol of shapes, proportions and scales in the world of meaning and kingdom is reminiscent of the divine order in all dimensions of the world (even in astronomy). Therefore, evaluating the values of spatial proportions in nature as the bedrock of human life and the pattern of psychological perceptions, leads to the adoption of human activities. Also, the study of human needs on a mental and psychological scale from the perception of the environment causes the recognition of scales and dimensions by human visual senses, which leads to the perception of the correct golden and geometric proportions through Sakadi eye movements and psychophysical sciences. . Certain ratios can also be observed in the creation and design of various shapes in nature. These relations are those geometric relations that have immaterial roots and follow the spiritual and supernatural principles, believing that their subject is sacred, and have a symbolic language and spiritual characteristics. In the traditional world, geometry was inseparable from the other four Pythagorean sciences, namely arithmetic, music, and astronomy. And traditional geometry is also associated with the symbolic composition and shapes of space. To this end, the study of the effect of golden and geometric proportions on human visual perception of the architectural environment based on the sense of belonging to the place, causes visual quality to increase the sensory richness of the place and achieve human values and criteria in the sense of belonging to the place and human needs. To be considered by the architect. In this research, with the perspective of this identity and the interaction of geometric and golden proportions and the sense of belonging to the place, the criteria and indicators of the research have been studied and the results have been presented in the form of tables and diagrams.
تحول درزمانی فرهنگ تاریخی مسیحی و شیعی در دورۀ معاصر بر مبنای تحلیل نشانه معناشناختی تابلوهای مسیح و عاشورا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
147 - 184
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر دگردیسی های در زمانی تابلوهای مسیح و تابلوهای عاشورایی را در دو سطح بیان و محتوا از منظر نشانه معناشناسی و به صورت تطبیقی بررسی می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد در تابلوهای مسیحی، دو سطح بیان و محتوا هم پای هر تحول سبکی و پارادایمی از شیوه کلاسیک تا مدرن و پست مدرن تغییر می کند. در پنج شیوه سبکی شناسایی شده، مسیح به شش شیوه بازنمایی می شود: ارائه دهنده پیام، پادشاه، رنجور شایسته همدلی، رنجور بی اهمیت، زشت و موضوع لذت. بنابراین، بازنمایی مسیح، فرآیندی از مسیح با ارزش به بی ارزش و نهایتاً ضدارزش را نشان می دهد. مسیح در آخرین فرآیند استحاله ارزشی، به ضد مسیح تحول می یابد، اما متن عاشورایی در هر سه شیوه کلاسیک، مدرن و پست مدرن علی رغم تحول در سطح بیان از روایی به وصفی و سپس انتزاعی، و تغییر مخاطب از عام به خاص، در سطح محتوا ثابت مانده و ارزش و معنا (ایدئولوژی) واحدی را بازنمایی می کند. متن های عاشورایی مدرن و پست مدرن با همه زمانی و همه مکانی سازی انتقام عاشورایی و تقابل خیر و شر به سطح، مدرنیسم/پست مدرنیسم مبناگرا یا مبناگرایی مدرن/ پست مدرن را معنادار جلوه می دهند؛ زیرا همان ارزش هایی را بازنمایی می کنند که متن عاشورایی کلاسیک معرفی می کرد.
The Bullas of Tal-i Gerdooha, Eqlid County in Fars, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷
43 - 52
حوزههای تخصصی:
Bullas are usually a bit of inscribed clay in different shapes and sizes that were made to stamp out goods. They were applied at a time when bullas were still soft and wet so that the owners of the goods could stamp them depending on their necessity and importance. Sealing imprints could be seen on bullas, with each bearing images, symbols, and inscriptions indicating or in possession of someone authorized to stamp on respective products. The discovery of these cultural materials during archaeological surveys brought to the fore the economic, cultural, religious, and political activities of the region in ancient times. Further study and research in this field can respond to many ambiguities and historical questions. The current paper is based on field surveys and library materials and aims to introduce, study, and compare Tal-i Gerdooha clay bullas discovered in Eqlid County. Based on images and inscriptions, bullas scrolls were divided into two groups and potentially belonged to the Sasanian period.
اوضاع اجتماعی متأثر از کشت و استعمال تریاک در ایران دهه 1320
حوزههای تخصصی:
با وارد شدن اقتصاد ایران به پیرامون نظام جهانی سرمایه در نیمه دوم قرن نوزدهم، دگرگونی های اساسی در اقتصاد کشور به وجود آمد. یکی از مهم ترین اثرات آن تجاری شدن بخش عمده ای از اقتصاد ارضی ایران بود که با نیاز بازارهای جهانی تنظیم شد؛ به نحوی که در دوران قاجار، تریاک به عنوان مهم ترین اقلام صادراتی تک محصولی، تجارت می شد. به طوری که رضاشاه نیز از سود حاصل از کشت، تولید و تجارت تریاک به دلیل هزینه پایین آن برای پیشبرد برنامه های نوسازی خود بهره برد. از طرفی دیگر، وجود بازار دائمی فروش آن به واسطه سفارش مداوم و تضمین خرید از سوی انگلیس، موجب شد تا به سرعت مرغوب ترین زمین های کشاورزی ایران به کاشت تریاک اختصاص یابد. نظر به اثرگذاری طولانی مدت کشت و تولید تریاک در وضعیت اجتماعی ایران، پژوهش حاضر به مطالعه و بررسی اوضاع اجتماعی متأثر از این پدیده در ایران دهه ۱۳۲۰ پرداخته است.یافته های پژوهش حاضر که در چارچوب مطالعات تاریخی و اجتماعی و از نوع توصیفی-تحلیلی و مطالعات اسنادی انجام شده است، نشان گر آن است که نتیجه عملکرد رضاشاه در کنترل کشت و توزیع تریاک در بین مردم، موجب افزایش معتادین به ویژه در سال های آغازین حکومت محمدرضا شاه شد. اما با فضای باز سیاسی ایجاد شده در دهه بیست به واسطه تغییر قدرت، مطبوعات و نیز افراد آگاه آزادانه تر به نشر مضرات تریاک برای دفع این بلیه از کشور پرداختند که از جمله نتایج آن تصویب لایحه منع کشت تریاک، دستور عدم استخدام معتادین در نهادهای دولتی و مبارزه هر چند ناموفق با استعمال تریاک در قهوه خانه ها بود.
مطالعه موضوعی و محتوایی طب فراهنجار در متون علوم غریبه دوران میانه اسلامی (بررسی سه نسخه دقائق الحقایق، اسرار قاسمی و حرزالامان من فتن الزمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
136 - 155
حوزههای تخصصی:
چکیدهعلم طب و درمانگری از دیرباز با شعبات دیگری از علوم مستور و نامستور تنیده شده است. طب فراهنجار چون قسمی از علوم مکتوم و نامکتوم، سیاقی در پاسخ به ناتوانی طب هنجار محسوب می گشت. از این رو ملاحظه در روابط ساختاری طب و علوم فراطبیعی می تواند خوانش متفاوتی از گفتمان علوم غریبه در ایران، در اختیار محققان و پژوهشگران تاریخ قرار دهد. جستار پیش رو با هدف معرفی و تحلیل موضوعی- محتوایی جنبه های بدیعی از طب فراهنجار در سه متن مشهور و معتبر علوم غریبه دوران میانه اسلامی؛ دقائق الحقایق، اسرار قاسمی و حرز الامان من فتن الزمان به نگارش درآمده است. تلون سنت نگارشی علوم غریبه در سه متن مذکور نشانگر سویه های متفاوتی از ساختار مذهبی، اجتماعی و کنش های انسانیت که معلول بسیاری از دستوالعمل های طب فراهنجار در نسخ خطی می باشند. متون کهن به مثابه منابع شاخصی در استطلاعات تاریخی بازنمودی واقعی از ماهیت جوامع گذشته بدست می دهد. بررسی و مطالعه منابع مذکور از دو منظر موضوع و محتوای طبی مبین سه حوزه حفظ الصحه، دستورالعمل های علاجی و تداوی و طالع بینی بیماری هاست. شیوه ها و راهکارهای علاجی و درمانی پربسامدترین ارجاعات طبی در متون علوم غریبه و استعمال ادعیه و سور قرآنی پرتاکیدترین روش درمان فراهنجار به حساب می آ یند.پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی متون کهن تاریخی منتشر نشده، تلاش می نماید با رویکردی نو به موضع علوم غریبه، قرائتی متباینی از آن را در جایگاه هستی شناختی علوم تفسیر نماید.
واکاوی عوامل انزوای سیاسی اپاردیان در حکومت تیموریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اپاردیان در زمره قبایل حاضر در الوس جغتای بوده اند که در عرصه سیاسی و نظامی آن سامان، نقش آفرینی کرده اند. آنان به دو بخش مستقل و به دو ناحیه غربی و شرقی تقسیم می شدند. سیر تاریخی این قبیله نشان می دهد اپاردیان هر دو ناحیه، با نزدیک شدن به انتهای حکومت تیموریان، اهمیت سیاسی خود را به تدریج از دست دادند. اپاردیان غربی به دلایل مختلف در زمان تیمور، انزوای کامل را در پیش گرفت و اپاردیان شرقی در زمان تیمور، کاملاً وفادارانه به تیمور خدمت کردند؛ اما پیشامدهای پس از تیمور سبب شد آنان نیز به تدریج راه اپاردیان غربی را طی کنند و به علل مختلف بیرونی و درونی، از اهمیت سیاسی شان کاسته شود. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، در صدد پاسخ به این پرسش است که چه عواملی سبب انزوای سیاسی اپاردیان در حکومت تیموریان شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهند عوامل بیرونی و درونی متعددی در انزوای اپاردیان نقش داشته اند. عوامل بیرونی، عواملی اند که وقوع آنها به نوعی جبر زمانه بوده است و آنان نقشی در وقوع آ نها نداشته اند و تنها تدابیر مناسبی را در جهت منافعشان اتخاذ می کردند؛ اما برعکس، مسئولیت مستقیم عوامل درونی انزوا، بر عهده خودشان بوده است.
Military Reasons of Heraclius’ Successes against the Sasanian Spāh: A Re-Examination of Karantabias’ Analysis
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
۲۰۴-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
This article addresses and re-examines Marc-Anthony Karantabias’ analysis of factors that contributed to the defeat of the Sasanian Spāh by Heraclius by 627-628 CE. Karantabias’ analysis may be categorized into four (military) misconceptions with respect to the Spāh: (1) the notion that the late Sasanian Spāh lacked stirrups for the Savaran cavalry (2) the alleged refusal or lack of knowledge of the Mongolian draw which is proposed to have been of greater efficacy than the Sasanian (3-finger) bowshot (3) the notion of “Persian conservatism” leading to the Spāh’s refusal to adopt new military technologies and (4) the alleged supremacy of Steep/Central Asian and/or Hun-Turkic cavalry warfare over the Sasanians. These four misconceptions fail to be supported by a close examination of archaeological sites (e.g., Taghe Bostan) and artifacts (e.g., Sasanian stirrups, metal works, etc.), primary sources and pertinent research studies. A fifth misconception pertains to the lack of consideration of the shortcomings of the Sasanian four-Spadbed system which Heraclius was able to successfully exploit against the Sasanian empire. In conclusion, Heraclius’ successes are attributed to his exploitation of the weaknesses of the four-Spāhbed system as well as the Byzantine willingness to adopt Steppe/Central Asian technology (e.g., compound bow, iron stirrup).
نقش و تأثیر زنان در جنگ های دوره ی مغول بر اساس تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
46 - 32
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، جنگ به عنوان پدیده ای اجتماعی عموماً امری مردانه بوده و با نقش آفرینی فعال مردان در خط مقدم آن گره خورده است؛ و زنان و کودکان در آن بیشتر جایگاه قربانیان بی گناه را دارند. در تاریخ ایران عصر مغول این جایگاه انفعالی زنان، متأثر از برابری نسبی زن و مرد در فرهنگ ترکان، تا حدی بر هم خورده است. برهمین اساس، پژوهش حاضر به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، به بحث زنان در جنگ های این دوره بر اساس تاریخ جهانگشای جوینی پرداخته است؛ تا دریابد نقش فعال یا انفعالی زنان در جنگ های عصر مغول تا چه میزان و چگونه بوده است. بر اساس نتایج، نمودهای حضور زنان در جنگ های ذکر شده در تاریخ جهانگشای جوینی را می توان به دو کلان روایت زنان قدرتمند و زنان تحت سلطه تقسیم کرد که در اشکالی چون حضور و تأثیر مستقیم خاتونان سلطه گر و زنان جنگاور؛ و نقش های غیرمستقیمی چون همسران سیاسی، همسر-گروگانها، کنیزان تصاحب شده و ابزار لذت جویی در جنگ ها منعکس شده است. همچنین جوینی در مقام یک مورخ ادیب، برای نقل زیبایی شناسانه ی جنگ ها، طنز انتقادی-سیاسی نسبت به حاکمان بی کفایت یا بیان کلیشه های فرهنگی و تعریض به رجال سیاسی خائن، بعضاً از زنان استفاده ی نمادین و ادبی-هنری داشته است.
عروسی مجبوری»: نویسندگان» متجدد و نقد ساختارهای فرهنگی بر محور حق انتخاب در ازدواج (1287ق- 1304ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸
137 - 169
حوزههای تخصصی:
نقد برساخت فرهنگی «ازدواج» در سپهرِ زبانیِ سنتی و ارائه تعریفی نوآیین از آن، دغدغه طیفی از نویسندگان تجددگرای ایران دوره قاجاریه بود. این نویسندگان قالب های نوشتارهای نوین را ابزار کارآمدی برای این مقصود تشخیص دادند. مسئله کانونی پژوهش پیشِ رو که با رویکرد تاریخ فرهنگی و تمرکز بر «زبان» به مثابه ابزاری برای تغییر و نوسازی فرهنگی نوشته شده، واکاوی تلاش این تجددگرایان برای رخنه در ساختارهای فرهنگی کهن بر محور ازدواج و نقد شالوده شکنانه این ساختارها با محوریت دادن به «حقِ انتخاب» است. نویسندگان نوگرا با نگارش آثاری در قالب های ادبی نوظهور مسیری را گشودند تا مسئله ازدواج و تأکید بر انتخاب چونان یک «حق» به ادبیات انتقادی راه گشاید؛ در این زمینه، عامل «ترجمه» سهم محوری داشت؛ سپهر فکری ایران متأثر از زندگی متجددان در محیط های مدرنی چون اروپا، قفقاز و استانبول، در معرض ترجمه/بومی گردانی آثار چهره های ممتاز عرصه ادبیات انتقادی قرارگرفت تا پیمودن این مسیر سنگلاخ از رهگذر ترجمه آسان تر شود. حاصل بررسی محتوای این متون بیانگر آن است که بازنمایی انتقادی ازدواج سنتی یکی از جنبه های اصلی این نگرش انتقادی بوده است. تلاش برای رخنه در مرجعیت پذیرفته شده خانواده به مثابه یک واحد فرهنگی در الگوی کلاسیک ازدواج، نقد ساختارهایی چون آبرو/شرم و واحدهای فرهنگی مسلط بر مقوله انتخاب چون اقوام بر آن و انتقاد از تسلط نگرش مالی/منزلتی بر این حق، از مهم ترین مؤلفه های سلبی این عاملیت است. وجه دوم این رویکرد ناظر بر عاملیت ایجابی و پیشنهاد الگوی بدیل فرهنگی برآمده از تجدد مبنی بر حق انتخاب و تأکید بر نقش فرد در ازدواج است.
فمینیسم و نظریه تحلیل جنسیت در تاریخ نگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری فمینیستی که در آغاز تحت تأثیر رویکردهای پوزیتویستی با موضوع زن به سراغ منابع تاریخی رفت در ادامه با تأسی از اندیشه های پساساختارگرایانه، جنسیت را سرلوحه مطالعات تاریخی خویش قرار داد که به دنبال گسترش موضوعات تاریخی و تاریخ نگاری فراتر از یک جنس خاص می گشت. مطالعات تاریخ بر محور جنسیت را نخستین بار مورخی فمینیستی تحت عنوان جان والاک اسکات در آمریکا آغاز کرد. او با ادغام تاریخ نگاری و فلسفه و با ارائه نظریه جنسیت به بحث درباره کاربرد نژادپرستانه ای از رهایی جنسی پرداخت و جنسیت را به عنوان ابزاری تحلیلی برای تاریخ نگاران پیشنهاد کرد. محققان و متفکران بسیاری این نظریه را به عنوان رویکردی برای فهم مطالعات تاریخی در حوزه زنان قرار دادند و گاه بدون توجه به بنیان های نظری این رویکرد، آن را به عنوان تنها نظریه پست مدرن در حوزه مطالعات تاریخ زنان به کار بستند؛ لذا مقاله با هدف بررسی مسئله جنسیت در تاریخ نگاری، ضمن معرفی اندیشه های والاک اسکات به بازتاب معرفت شناسی و تاریخ نگری ایشان خواهد پرداخت. در راستای این مقصود این مقاله توضیح می دهد که والاک اسکات در تاریخ نگری با چه گزاره هایی و با چه نوع نگاه معرفت شناسانه ای، جنسیت را جهت درک معنای تاریخ پیشنهاد می دهد؛ درواقع اسکات ضمن کاربست اندیشه پساساختارگرایانه در نقد زبان و انکار بدن طبیعی براساس معرفت شناسی فمینیست پست مدرن، نظریه تحلیل جنسیت را به عنوان روشی در مطالعات تاریخی و تاریخ نگاری ارائه کرده است.
نقش و عملکرد زنان در مجلس شورای اسلامی دوره پنجم (1375- 1379ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارلمان به عنوان یک نهاد مدنی مدرن در ایران، در سنجش با سایر کشورهای خاورمیانه سابقه قدیمی تری دارد. پس از پیروزی جنبش مشروطه، زنان در ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اجرایی جامعه ایران، نسبت به دوره های پیشین از موقعیت بهتری برخوردار شدند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، جایگاه زنان در حوزه های مختلف نه تنها کاهش پیدا نکرد، که در بعضی موارد افزایش هم یافت. در دوره پنجم مجلس شورای اسلامی (1375-1379ش) مشارکت زنان از نظر کمی و کیفی، بهبود چشم گیری داشت. در این دوره، تعداد نمایندگان زن به 14 نفر افزایش یافت. این نمایندگان با کمک سایر همتایان خویش، کمیسیون زنان، جوانان و خانواده را تشکیل دادند و از منظر مسائل زن و خانواده به قانون گذاری پرداختند. آن ها با نقش آفرینی و حضور مؤثر در تهیه پیش نویس، ارائه طرح ها و فعالیت های بین المجالس، با تصویب قوانین مهمی به رشد و تعالی زن و خانواده در جامعه کمک کردند. تحقیق حاضر، با بهره گیری از روش پژوهش کیفی و رویکردی تحلیلی-توصیفی، در پی پاسخ به این پرسش است که فعالیت نمایندگان زن در دوره پنجم مجلس شورای اسلامی، چه پیامدهایی برای جایگاه بانوان در جامعه داشت. فرضیه پژوهش چنین است که نمایندگان زن با حمایت نهادهای مدنی و فعالیت هدفمند در پارلمان، با تصویب و اصلاح قوانین، به پیشرفت موقعیت زنان در جامعه کمک کردند.
عکس های ورناکولار: تاریخ اجتماعیِ بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عکس های ورناکولار که عموماً عکس های روزمره و ببین وبنداز، عکس های اداره جات تشخیص هویت و پلیس و غیره را شامل می شوند، به خاطر ثبت انواع کیفیات حاضر در زندگی روزانه و پیوند اساسی با کنش ها، باورها، عادات و روش های زندگی مردم، عملاً دارای کیفیات استنادی چونان متن دیداریِ تاریخ اجتماعی هستند. از این منظر، در مطالعه و تحلیل عکس های ورناکولار، نه کیفیات هنری و زیبایی شناسانه شان، که روش های روزمره ی ثبت عکاسانه توسط مردم از منظر تاریخ اجتماعی است که دارای اهمیت است. برهمین اساس، می توان با روش مورخان اجتماعی که سعی در تحلیل و واکاوی جزیی ترین مسائل زیست روزانه در بستر فرهنگی خاص دارند، به چیستی، تعاریف، و محتوای عکس های ورناکولار پرداخت. سوال اصلی اما این هست که براساس تاریخ زندگی روزانه، کدام ویژگی های عکس های ورناکولار آن را درپیوندی هستی شناسانه با تاریخ اجتماعی نوین قرار می دهد؟ می توان گفت که این دسته آثار عکاسانه، به دلیل خارج بودن از عرف و تعاریف نهادهای هنری، از الزامات و ضروریات دستوری هنر خارج بوده و همین امر موجبات ظهور کیفیت استنادیِ یکتا از متن زندگی روزانه را برای مورخان فراهم می سازد. در نتیجه ی این امر، عکاسی ورناکولار در معنای کلی خود می تواند بازوی توانمند تحقیق و پژوهش در حوزه ی مطالعات تاریخ اجتماعی باشد و چه بسا دور از قاعده نباشد اگر بگوییم بدون ثبت اسناد ورناکولار، اصولاً مطالعات زیست روزانه ی بسترهای اجتماعی در علم تاریخ با مسئله ی اساسی نقصان در ارجاع دهی و استنادسازی همراه می گردد.
میزان مطابقت عناصر توصیفِ اسناد در آرشیوهای اسناد تاریخی ایران با استاندارد ملی توصیف آرشیوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۹)
134 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف : بررسی عناصر توصیف اسناد در هفت آرشیو اسناد تاریخی ایران و تطابق آن ها با استاندارد ملی توصیف آرشیوی. روش/ رویکرد پژوهش : روش این تحقیق مطالعه کتاب خانه ای و پیمایش توصیفی با کار میدانی است. جامعه موردمطالعه پژوهش کده تاریخ معاصر؛ سازمان کتاب خانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی؛ بخش خطی کتاب خانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران؛ کتاب خانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی؛ اداره اسناد و تاریخ دیپلماسی وزارت امور خارجه؛ سازمان اسناد و کتاب خانه ملی؛ مؤسسه کتاب خانه و موزه ملی ملک بوده است. یافته ها و نتیجه گیری : از بیست وشش عنصر توصیف اسناد در استاندارد ملی توصیف آرشیوی دو عنصر «شرایط حاکم بر بازتولید» و «یادداشت انتشارات» در هیچ یک از آرشیوها استفاده نشده است. از بیست وچهار عنصر دیگرِ استاندارد ملی به صورت مستقیم، یا درج در یادداشت یا در فرم های جداگانه بهره برداری شده است که عبارت اند از: از هشت عنصرِ «سطح توصیف»؛ «سابقه آرشیوی»؛ «ارزش یابی، امحاء و جدول زمان بندی»؛ «نظام تنظیم»؛ «گسترش های آتی»؛ «بازیابگرها»؛ «واحدهای مرتبط با توصیف»؛ «قواعد یا قراردادها» فقط در معاونت اسنادِ سازمان اسناد و کتاب خانه ملی استفاده شده است. همه آرشیوها از شش عنصر «کد(های) ارجاع»؛ «عنوان»؛ «تاریخ(ها)»؛ «زبان/خط»؛ «یادداشت آرشیودار»؛ و «تاریخ(های) توصیف ها» بهره برده اند. از ده عنصر باقیمانده، در برخی از آرشیوها استفاده شده است. تعداد سی ویک عنصر خارج از استاندارد ملی و براساس نیازهای سازمانی تعریف شده اند. به علت نبود نیروی متخصص آرشیو در اغلب آرشیوهای موردمطالعه، استاندارد اجرا نشده است و نایکدستی در توصیف اسناد دیده می شود.
مناسبات حکومت و جامعه شهری شیراز عصر زندیه و تأثیر آن بر روی کار آمدن حکومت قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
295 - 322
حوزههای تخصصی:
مناسبات حکومت و جامعه شهری ایران در دوره های مختلف یکسان نبود و چگونگی اقدامات حاکمان مانند برقراری نظم و امنیت در شهر، برقراری عدالت در جامعه، برخورد با ظلم و ستم مأموران حکومتی، خدمات اجتماعی و عمرانی و جلب حمایت همزمان نیروهای قبایل و گروه های شهری، نقش مهمی در روابط بین آنها با مردم، میزان رضایتمندی جامعه و همچنین تداوم و یا سقوط یک حکومت داشت. مسئله اصلی پژوهش حاضر، بررسی چگونگی ارتباط حکومت زندیه با جامعه شهری شیراز و تأثیر آن بر روی کار آمدن حکومت قاجاریه است که نگارندگان با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و تکیه بر داده های کتابخانه ای درصدد پاسخ به این مسأله برآمده اند. بر اساس یافته های پژوهش، مناسبات حکومت با مردم شیراز را می توان در دو دسته ی کلی حکومت های اقتدارگرا(قوی) و غیرمقتدر(ضعیف) تقسیم کرد. در این میان، حکومت های اقتدارگرا را می توان خود به دو گروه حکومت های کارآمد(با ویژگی های کلی اقدامات خیرخواهانه حاکم و معطوف به مصلحت عمومی و در نتیجه رضایت نسبی مردم) و ناکارآمد(با ویژگی های منفعت طلبی فردی و خصوصی حاکم و در نتیجه نارضایتی مردم) دسته بندی کرد. مناسبات پادشاهان زندیه با مردم شیراز را می توان در یکی از دسته های مذکور قرار داد و این موضوع در سقوط حکومت زندیه و روی کار آمدن حکومت قاجاریه نیز تأثیر داشت.
تبیین و تحلیل سیر ارتباط علمی محدثان و عالمان اصفهان و نیشابور از سده سوم تا هفتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل علمی در تمدن اسلامی زمینه بالندگی مراکز علمی و رشته های مختلف علوم را فراهم کرد. نیشابور به عنوان یکی از مراکز مهم علمی جهان اسلام، به خصوص در زمینه دانش حدیث و با داشتن امتیازات ویژه در جذب عالمان اصفهان به نیشابور موفق بود. تعداد این عالمان و محدثان اصفهانی در نیشابور در قرن چهارم و پنجم به دلیل شرایط نیشابور به هفتاد نفر رسید. شماری از عالمان نیشابور نیز در اصفهان حضور یافتند. برخی از عالمان و محدثان اصفهان، به خصوص کسانی که مذهب شافعی داشتند، با سفر به نیشابور بر جریان حدیثی نیشابور تأثیرگذار شدند و جزء مشایخ محدثان مشهور نیشابور قرار گرفتند. این نوشتار بر آن است تا با روش توصیفی و تحلیلی این سؤال را بررسی کند که چه عاملی در تعامل محدثان و عالمان نیشابور و اصفهان در قرن چهارم و پنجم مؤثر بود؟ چگونه محدثان اصفهان در دانش حدیثی نیشابور تأثیر گذاشتند؟ محدثان اصفهان به دلیل رونق مذهب شافعی در نیشابور و امتیازاتی که برای پیروان مذهب شافعی فراهم بود، در قرن چهارم و پنجم به نیشابور سفر و با محدثان نیشابور تعامل علمی کردند. همچنین برخی محدثان اصفهان با حضور در نیشابور جزء مشایخ و استادان محدثان بزرگ و مشهور شافعی مذهب نیشابور شدند و دستاورد این تعامل وجود روایات محدثان اصفهانی در تألیفات محدثان مشهور نیشابوری بود که به طور محسوسی در تألیفات محدثان مشهور نیشابور به چشم می خورد.
نقش سیاسی اجتماعی مطبوعات در فرایند نوسازی و تحولات دوره مشروطیت با رویکرد تحلیل محتوای گزارش های روزنامه صوراسرافیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
120 - 136
حوزههای تخصصی:
روزنامه صوراسرافیل در تعیین و تبیین جهت گیری سیاسی و اجتماعی نظام تازه تأسیس مشروطه، خوانشی ویژه و متأثر از ایدئولوژی نوسازی و تحولات داشته است. فهم نویسندگان این روزنامه از ایدئولوژی نوسازی و تحولات چه بود و چگونه آن را با دین اسلام و سنت های ایرانی تلفیق کردند؟ بنابر نگاشته های روزنامه صوراسرافیل می توان گفت که فرایند نوسازی و تحولات در شکل حکومت ملی، بر بینشی سیاسی و اجتماعی استوار است. روزنامه صوراسرافیل بر مؤلفه هایی، نظیر حاکمیت و حکومت مردم، استقلال، آزادی و تساوی حقوقی افراد تأکید دارد و تحقق این امور را شرط لازم برای گذار به فرایند نوسازی و تحولات فرض می کند. افزون بر این، از سوسیالیسم به عنوان هدف و افق نهایی این نظام سیاسی یاد شده است که کم کم و با اصلاح وضع موجود محقق خواهد شد. این روزنامه با تأسی به امر خاتمیت و دریافت تازه از دین در شکل جهان بینی توحیدی، سوسیالیسم را با بینش توحیدی ترکیب کرده و آن را مبنای نظری و فلسفی خوانش خود قرار داده است. اگرچه شواهد نشان می دهد این تلفیق نتوانسته است ارتباط طبیعی بین این وجوه برقرار سازد و گفتمان تازه ای را بنا کند، اما می توان از این تلاش برای نقطه آغاز اندیشه ایجاد گفتمان در فرایند نوسازی و تحولات در ایران یاد کرد.