فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۱۲٬۷۹۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
آیین های مذهبی شیعه بالغ بر دو قرن تحت حمایت و پشتیبانی حکومت صفویه برگزار شده و گسترش یافت، اما برخلاف آنچه انتظار می رود، پیامدهای این برگزاری کمتر مورد توجه قرار گرفته است و تحقیقات تاریخی بیش از هرچیز، بر چگونگی برگزاری این آیین ها تمرکز یافته اند. این نوشتار می کوشد با هدف جبران این کمبود و کمک به فهم بهتر فرآیند برگزاری آیین های مذهبی شیعه در دوره ی صفویه، پیامدهای برگزاری این آیین ها را در دوره ی تاریخی مذکور تبیین کند.
پیامدهای بررسی شده در سه محور اصلی «پیامدهای سیاسی»،«پیامدهای فرهنگی و مذهبی» و «پیامدهای اجتماعی» دسته بندی می شوند و بیان خواهد شد که برگزاری آیین های مذهبی شیعه در قلمرو صفویه از سویی به استقلال سیاسی صفویان و مشروعیت بخشی به حکومت آنها انجامید و از سوی دیگر موجب گسترش کمی و کیفی آیین های مذهبی شد، درعین حال، «گسترش آیین های مذهبی»، «رسوخ آیین های مذهبی در فرهنگ عمومی»، «ورود آرایه ها در آیین های مذهبی» و «شدت گرفتن تنش های کلامی» را موجب شد.
سنخ شناسی روحانیت در عصر پهلوی اول
حوزههای تخصصی:
هنگامی که رضاشاه حکومت خود را در سال 1304ش/1925م. با حمایت کشورهای بیگانه از جمله استعمار انگلیس شروع کرد، به منظور تأمین منافع انگلیس به عنوان مهم ترین عامل در دست یابی رضاشاه به قدرت، و همچنین رسیدن به اهداف خود که بااهمیت ترین آن حفظ حکومت بود، در آغاز به همکاری با روحانیون و علما پرداخت به طوری که بسیاری از این جماعت در مراسم تاجگذاری او شرکت کردند. امّا رضاشاه پس از تثبیت قدرت خود در راستای جدایی دین از سیاست در ایران به اقدامات و اصلاحاتی از جمله مدرن نمودن کشور و ترویج فرهنگ غربی و اروپایی دست زد که با عکس العمل های مختلفی از سوی اقشار مختلف جامعه از جمله روحانیون و علما مواجه شد. در این پژوهش سعی بر این است تا با روشی توصیفی تحلیلی و استفاده از ابزار مطالعه کتابخانه ای سنخ شناسی روحانیون دوره پهلوی اول و عکس العمل روحانیت و جامعه مذهبی آن عصر در مقابل اقدامات و اصلاحات رضاشاه بررسی شود. در نتیجه باید گفت که روحانیون عصر رضاشاه را می توان به سه گروه مخالفان حکومت، موافقان و دسته ای که از سیاست کناره گرفتند، تقسیم کرد.
حیات سیاسی امرای کُرد از زوال ایلخانان تا برآمدن صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فاصله بین سقوط ایلخانان (736 ق) تا روی کار آمدن صفویان (907 ق) از پرآشوبترین و آشفتهترین دورههای تاریخ ایران است که عرصه را برای نضج و قدرتگیری حکومتهای مختلفی در گوشه و کنار ایران فراهم آورد. جغرافیای سیاسی قبایل کُرد در غرب و شمال غرب که صحنه قدرتنمایی آل جلایر، تیموریان، قراقویونلوها و آق قویونلوها بود از جمله حوزههای موردتوجه و فعالیت حکومتهای مورد اشاره بود. پژوهش حاضر درصدد پژوهش در تلاشهای سیاسی اُمرای کُرد در تقابل وتعامل با حکومتهای موجود است.
اوضاع سیاسی و اقتصادی ولایت گروس در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر خاندانهای حکومتگر ولایت گروس یا بیجار کنونی را در دوره قاجار مورد بررسی قرار میدهد و نقش این خاندانها را در تحولات سیاسی و اقتصادی منطقه ارزیابی میکند. فرضیه مقاله این است که با وصف اینکه گروس ولایتی کوچک در کردستان بوده، اما در فضای سیاسی و اقتصادی ایران دوره قاجار جایگاهی مهم داشته است. این جایگاه بعد از دوره مشروطه و، به ویژه، دوره جنگ اول جهانی، به شدت افول کرد. علت امر در کشاکشهای محلی و اشغال کشور به طور کلی؛ و مناطق غربی از جمله کردستان به طور خاص خلاصه میشود، امری که باعث قتل عامهای فراوان ناشی از هجوم بیگانگان و قحطی بزرگ جنگ اول جهانی در ایران گردید. هدف مقاله این است تا عوامل شکوفایی سیاسی و اقتصادی منطقه در دوره قاجار تا قبل از جنگ اول جهانی و فروپاشی جایگاه آن را در دوره بعد از جنگ ارزیابی نماید.
بازخوانی و بررسی اسنادی تاریخی درباره نقش طایفه بابان در روابط ایران و عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
استدلال های مخالفان اصلاحات امیرکبیر از منظر انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیش رو، برای بررسی استدلال های مخالفان اصلاحات در بازة زمانی 1267-1264 ق یعنی اصلاحات میرزا تقی خان امیرکبیر، با بهره گیری از رویکردِ انتخاب عقلانی به مثابه یکی از نظریه های عمومی جامعه شناسی تاریخی، به روایت علّی استدلال های مخالفان در قالبِ چهار گروهِ روحانیان، درباریان، دیوانیان و زنان حرم سرا پرداخته ایم. نظریه انتخاب عقلانی، که در آن فرد (در این جا مخالفان اصلاحات) عامل علّی و عقلانیتِ ابزاریِ به کار گرفته شده توسط آنان (که در این جا مخالفت آنان با اقداماتِ اصلاحی را در پی دارد) سازوکار علّی است، امکان ارزیابیِ رویه «عقلانیِ» انتخابِ این مخالفان برای مخالفتشان با اقداماتِ اصلاحی را فراهم می آورد. پس از بررسی استدلال های هر یک از این چهار گروه مخالفِ اصلاحات (با حذف روحانیان بر اساس روش تطبیقی جان استوارت میل)، استدلال های مشترک که با تکیه بر روش های «توافق» و «تغییرات متقارن» میل، در میانِ گروه های استدلال کننده به دست می آیند، عبارت اند از: «بی توجهی به جایگاه طبقاتی مخالف»، «رعایت نکردن حقوق مردم» و «کوتاه شدن دست وارثان قدرت از قدرت». این استدلال ها نشان می دهد مخالفان امیرکبیر در بیان مخالفت با اصلاحاتِ او، نه بر منافع کلان که بر منافع فردی یا طبقاتی بیش تر تأکید داشته اند.
جایگاه اجتماعی طریقت قادریه از پیدایش تا پایان دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلسله صوفیانه قادری بعد از تأسیس در نیمه دوم قرن ششم هجری، از معروف ترین طرایق صوفیانه شد و فضای اجتماعیِ بخش قابل توجهی از جامعه را تحت تأثیر آموزه های اجتماعی ـ فرهنگی خود قرار داد. روند رو به گسترش این طریقت در ابعاد اجتماعی، تا قرن نهم هجری در ایران و حتی کشورهایی چون هند ادامه یافت؛ اما، با ترویج مذهب تشیع در ایران روند محوشدن این طریقت از ساختار اجتماعی و فرهنگی رقم خورد.
در مقالة حاضر ابعاد نفوذ اجتماعی این سلسله صوفیانه بر جامعه بررسی می شود و همچنین به این مسئله پرداخته می شود که چرا و تحت چه شرایطی از قرن نهم هجری تا عصر صفوی، این سلسله صوفیانه جایگاه اجتماعی خود را در جامعه ایران از دست داد؟ در این مقاله با روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر منابع اصلی و طریقتی، به بررسی موضوع پرداخته و تلاش شده است یافته های نوین ارائه دهد.
بر اساس یافته های تحقیق، این سلسله در طول حیات خویش سه دوره متمایز از یکدیگر را تا پایان عصر صفوی، به منظور حفظ نفوذ اجتماعی خویش در جامعه از سرگذراند. در دوره نخست (از بدو شکل گیری تا پیش از تهاجم مغول) ، سلسله قادریه با تأکید بیشتر بر جنبه فقاهتی، توانست در جامعه، به ویژه نزد اصناف، جایگاه ویژه ای به دست آورد. در دوره دوم پس از تهاجم مغول، سلسله قادریه تغییراتی در مشی طریقتی، با تأکید بیشتر بر جنبه صوفیانه ایجاد کرد، دوره سوم (از قرن نهم هجری به بعد) که هم زمان با مطرح شدن تشیع و فرقه های منجی گرا بود، قادریه رفته رفته پایگاه اجتماعی خود را از دست داد و با اعمال سیاست های ضد تسنن و تصوف صفوی کاملاً محو شد.
علل بنیانگذاری سلسله محلّی آل مازه در بخارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 482 ق، قراخانیان (آل افراسیاب) که از سال 395 ق، بر ماوراءالنهر (فرارود) حکومت داشتند، ناگزیر به اطاعت از سلطان ملکشاه سلجوقی (حک: 485-465ق) شدند. هنگامی که سلطان سنجر سلجوقی (حک: 552-511ق) امارت خراسان را برعهده داشت (حک:511-490ق) نخست، حکومت سمرقند را به خواهرزاده اش محمد ارسلان خان ـ که پدرش از دودمان قراخانی بود ـ واگذار کرد و چندی بعد منصب قاضی القضاتی و عالی ترین مقام مذهبی را همراه با ریاست شهر (صدر) بخارا، به برادر همسر خود که روحانی برجسته ای به نام عبدالعزیز بن عمر بن مازه بود، بخشید. از آنجا که مناصب یاد شده در خاندان عبدالعزیز بن عمر بن مازه موروثی شد، سلسله محلّی آل مازه (آل برهان) در بخارا تأسیس گردید که تا اواخر حکومت خوارزمشاهیان (617-490ق) پایدار بود. در این پژوهش، بر اساس منابع و تحقیقات معتبر تاریخی، با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی، پس از نگاهی گذرا به سلسله قراخانی ومناسبات آنان با سلجوقیان، نخست علل بنیانگذاری سلسله آل مازه و سپس اهداف سنجر بن ملکشاه از آن اقدام مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان، بر اساس داده های ارائه شده در چارچوب مقاله، با توجه به فراز و نشیب های چشمگیر در روابط سلجوقیان و قراخانیان، در یک نتیجه گیری کلی، وضعیت آل مازه در مناسبات دو حکومت یاد شده، آشکار گردیده است.
بررسی تطبیقی زمینه ها و مراحل دستیابی امویان به قدرت پس از اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند و چگونگی قدرت گیری بنی امیه از مباحث مهم و اساسی در تاریخ اسلام است. آنان از همان آغاز پذیرش اسلام که پس از حدود دو دهه مخالفت و ستیز با اسلام و بنی هاشم صورت گرفت، در پی آن بودند تا به هر طریق ممکن، سروری پیشین خود را بازیابند؛ اما ورود معیارهای جدید به عرصه اندیشه عرب مسلمان و پیدایی ارزش ها، برای مدتی برآمدن چنین آرزویی را محقق نمی ساخت. شکل گیری جریان سقیفه در پی رحلت پیامبر(ص) که منجر به حضور عناصری از امویان در بدنه حکومت شد، به تدریج زمینه ساز قدرت یابی ایشان گردید. خلیفه دوم با دمیدن روح بلندپروازی در معاویه که حکومت شامات را در اختیار او گذاشته بود، امویان را در کسب قدرت، جدی تر کرد. با روی کار آمدن عثمان که خود از بنی امیه بود، آنان هم کلید بیت المال را و هم شمشیر سلطان را در دست گرفته و از هرحیث خود را تقویت کردند. آنان به ستیز با خلافت امام علی(ع) پرداخته و انواع مشکلات را برای آن حضرت به وجود آوردند و سرانجام با وادار کردن امام حسن(ع) به صلح، به آرزوی دیرینه خود رسیده و حکومت جهان اسلام را از آن خود کردند و بدین گونه خلافت از خاندان نبوت به خاندان بنی امیه انتقال یافت. این مقاله در پی بررسی این زمینه ها است.
فرضیه اصلی پژوهش برای علت یابی دست یابی امویان به قدرت، جریان سقیفه، حضور طولانی مدت معاویه در شام و سست عنصری عراقیان است.
ارتباط ایرانی در سیاست خارجی اسرائیل 1951 – 1948 / ( نشریه میدل ایست ژورنال ، شماره 39 ، بهار 1985 )
پول ایران در دوره صفویه
حوزههای تخصصی: