آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

فرایند و چگونگی قدرت گیری بنی امیه از مباحث مهم و اساسی در تاریخ اسلام است. آنان از همان آغاز پذیرش اسلام که پس از حدود دو دهه مخالفت و ستیز با اسلام و بنی هاشم صورت گرفت، در پی آن بودند تا به هر طریق ممکن، سروری پیشین خود را بازیابند؛ اما ورود معیارهای جدید به عرصه اندیشه عرب مسلمان و پیدایی ارزش ها، برای مدتی برآمدن چنین آرزویی را محقق نمی ساخت. شکل گیری جریان سقیفه در پی رحلت پیامبر(ص) که منجر به حضور عناصری از امویان در بدنه حکومت شد، به تدریج زمینه ساز قدرت یابی ایشان گردید. خلیفه دوم با دمیدن روح بلندپروازی در معاویه که حکومت شامات را در اختیار او گذاشته بود، امویان را در کسب قدرت، جدی تر کرد. با روی کار آمدن عثمان که خود از بنی امیه بود، آنان هم کلید بیت المال را و هم شمشیر سلطان را در دست گرفته و از هرحیث خود را تقویت کردند. آنان به ستیز با خلافت امام علی(ع) پرداخته و انواع مشکلات را برای آن حضرت به وجود آوردند و سرانجام با وادار کردن امام حسن(ع) به صلح، به آرزوی دیرینه خود رسیده و حکومت جهان اسلام را از آن خود کردند و بدین گونه خلافت از خاندان نبوت به خاندان بنی امیه انتقال یافت. این مقاله در پی بررسی این زمینه ها است. فرضیه اصلی پژوهش برای علت یابی دست یابی امویان به قدرت، جریان سقیفه، حضور طولانی مدت معاویه در شام و سست عنصری عراقیان است.

تبلیغات