فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۶۸۵ مورد.
تفکر تاریخی
حوزههای تخصصی:
فلسفه تاریخ
تاریخ ایران: صورت بندی ها و مولفه های اجتماعی-فرهنگی ایران باستان
حوزههای تخصصی:
بینش و روش در تاریخ نگاری عتبی
حوزههای تخصصی:
عتبی مورخ ایرانی عربی نویس قرن پنجم، نقشی مهمی در روشنگری تحول های شرق ایران داشته و تاریخ او الگوی مطالعات ادبی و تاریخی شده است.شرح های متعدد و اقتباس از داده های تاریخی او نشان می دهد تاریخ یمینی اثری تأثیرگذار بوده است.هدف این مقاله این است که با روشی تحلیلی تأثیر متقابل بینش و روش در تاریخ نگاری عتبی را روشن سازد. نظام فکری عتبی مبتنی بر چهار مؤلفه ی سلطنت گرایی، نخبه گرایی، انتقادی و شریعت مداری است که او را قادر ساخته است به روش توصیفی و تحلیلی به انحطاط شناسی دولت های شرق ایران و قدرت گیری غزنویان و نقش تفکر و رفتار نخبگان در این روندها بپردازد.هر چند عتبی در هماهنگی اجزای نظام فکری موفق عمل نکرده، و روایتی تاریخی با طرحی منسجم نپرداخته است، تاریخی ارزشمند با داده هایی منحصر به فرد درباره ی شرق ایران نوشته که مورخان بعدی به آن استناد کرده اند.این جامعیت، تاریخ او را از تک نگاری فردمحور به تاریخ منطقه ای بدل ساخته است.
فلسفه: مباحثی در فلسفه تاریخ: تاریخ و وقایع نگاری
حوزههای تخصصی:
باز تعریف تاریخ سیاسی پیشنهاد برای سامان دهی تاریخ سیاسی پژوهی
حوزههای تخصصی:
درباره ی تاریخ سیاسی جوامع مختلف بسیار نوشته می شود، ولی در اکثریت قریب به اتفاق موارد، این تاریخ نگاری ها بر تعریف مشخص و موجهی از تاریخ سیاسی استوار نیست.به بیان دیگر، در اکثر این گونه کتاب ها و مقالات چیستی تاریخ سیاسی مفروض گرفته می شود، بی آنکه درباره ی این فرض سخنی به میان آید.در موارد اندکی هم که تعریفی از تاریخ سیاسی داده می شود، معمولاً تعریف از حد توضیح واضحات فراتر نمی رود.به علت این بی توجهی یا کم توجهی به تعریف و توجیه مفهوم تاریخ سیاسی، بنیاد و معیار معتبری برای ارزیابی این سنت پژوهشی و آثار منتشر شده شکل نمی گیرد.کاستی و ابهام در زمینه ی مفهوم سازی و روشمندی هم باعث می شود که مرز میان تاریخ سیاسی و تاریخ غیرسیاسی بیش از پیش به هم ریزد. با توجه به اینکه مرز میان علم و شبه علم روشمندی حاصل از تعریف مشخص و موجه موضوع است، هدف این مقاله تعریف تاریخ سیاسی به منزله ی تاریخ تحول قدرت سیاسی نهادینه شده در قالب دولت و توجیه آن تعریف است تا با موضوعیت بخشیدن به چنین بحثی، توجه مورخان و پژوهشگران را به ابهام ها و آشفتگی های موجود در این حوزه ی پژوهشی و اهمیت تلاش برای سامان دهی نسبی آن جلب کند.
تاریخنگاری در اسلام
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسان و تاریخ نگاران (گفتگوی ناشنوایان)
حوزههای تخصصی:
تحلیل قیاسی مناظرة «خسرو و ریدک» با«درخت آسوریک» بر اساس نظریة دیالوگیسم باختین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریة «دیالوگ» باختین، هر سخن در هر زمینه ای، خواه ناخواه «گفت وشنودی» است. این تئوری که در واقع واکنشی ضد فرمالیستی و ضداستالینی بوده است، توجه خود را به نثر، به ویژه به «رمان»(در معنای مدرن) معطوف ساخته است؛ امّا با اندکی توسّع می توان این نظریه را در تحلیل متون منظوم فارسی(حکایات، حماسه، مثنوی های عارفانه و عاشقانه)به کار گرفت. باختین «گفت وگو» را در مقابل مفهوم «تک گویی» قرار داد و آن را به انواعی چون: درونی و بیرونی، مستقیم و غیر مستقیم، اسکاز و جدل پنهانی تقسیم کرد. این مقاله، با رهیافتی توصیفی – تحلیلی با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، به بررسی قیاسی درخت آسوریک، مناظرة مفاخره آمیز بین بُز و درخت خرما با مناظرة خسرو و ریدک، گفت و گوی بین خسرو دوم با پسری به نام «وس پوهر» پرداخته است. هر دو اثر مربوط به ایران قبل از اسلام هستند که بر پایة «گفت و گو» ساخته شده اند، ولی نوع دیالوگ، محتوا و شکل آن ها با همدیگر تفاوت دارد. در مقاله سعی شده است ضمن معرّفی دو اثر، با بیان ویژگی های هر یک، وجوه تشابه و تمایز آن ها از منظر نظریة دیالوگیسم باختیین مورد بررسی قرار گیرد. مهم ترین نتایج این جستار این است که هر دو اثر بر اساس مکالمه ساخته شده اند امّا درخت آسوریک، جدل آشکار و خسرو و ریدک، گفت وگو برای آزمون و سنجش است؛ به عبارت دیگر، یکی از طرفین سخن(خسرو) سوال طرح می کند و طرف دیگر سخن(ریدک) بدان پاسخ می دهد تا به اثبات خود و آرمان های طبقه ای که به پدران تعلق دارد، بپردازد. در هر دو اثر، صدا و سخن تحکّم آمیز و مطلق جایگاهی ندارد؛ به زبانی دیگر، لحن کلام راوی اثر آمرانه نیست، حتی در جدل بز و درخت خرما، راوی هرگز از این نوع سخن گفتن بهره نمی جوید#,
تاریخ از دو منظر تفکر دینی و تفکر مادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که تاریخ بستر پرورش و رشد انسان می باشد، یکی از منابع مهم هویت او تلقی می شود. اینکه با چه رویکردی به تاریخ بنگریم، نتایج متفاوتی از آن دریافت می کنیم. رویکرد دینی و رویکرد مادی، دو نگرش کلی و اساسی به تاریخ هستند که تفاوت های مهمی دارند. از منظر دینی، عوامل معنوی، قدسی و غیبی در کنار عوامل مادی و محسوس و بلکه بیشتر از آنها در سرنوشت و جهت گیری کلان تاریخ تاثیرگذار هستند. اما از منظر مادی، تاریخ، دارای سیری جبری و اعتباری اندک در گزارش از واقعیت، و صرفاً قابل تحلیل با ابزار تجربی و مادی است، بر اساس این دیدگاه، نظم تاریخی صرفاً زمانی است و نهایتاً عبرت آموزی اندکی دارد. در این نوشته، تلاش شده تا این تفاوت ها مدلل شوند.
فرهنگ دینی در زبان و نشانه شناسی روزانه مردم ایران در دوران صفوی- قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابتنای نظام آموزش های سنتی در دوران صفوی- قاجاری بر آموزش قرآن و متون دینی، علاوه بر ایجاد تاثیر اساسی در ادبیات مکتوب، اجزا و واحدهای بیانی بسیاری در زبان روزانه مردم- چه زبان طبقات باسواد و تحصیل کرده و چه زبان طبقات عوام- نیز ایجاد کرده چنان که بخش بزرگی از ادبیات گفتاری مورد استفاده در زندگی هر روزه این مردم به نوعی برگرفته از عبارات و اذکاری است که در قرآن و فرهنگ دینی و مذهبی آمده است. همچنین بخش قابل توجهی از شیوه های بیان غیر گفتاری ایرانیان در این دوران نیز تحت تاثیر یا اصولا فرآورده حضور و بروز آموزه های دینی و مذهبی در بستر زندگی روزانه است که اجزای نشانه شناختی عمومی موجود در روابط اجتماعی این مردم را در چارچوب فرهنگ دینی تعریف کرده است. ایرانیان در روابط متقابل از جمله در سلام و احوال پرسی، عبارات دعایی، نفرین ها، فحش ها، سوگندها و جز آن ها انبوهی از عبارات دینی و مذهبی را به طور مستقیم به کار می برده اند و به علاوه از طریق بستر تفهمی دین- بنیاد یا دین- پرورد اجتماعی، بسیاری از رفتارها و علایم غیر زبانی مورد استفاده در ایجاد ساز و کارهای بیانی را درک و تفسیر میکرده اند.
پرسشها و پاسخهایی چند در ماهیت تاریخ (2)
حوزههای تخصصی:
نهادی به وسعت تمام ضرورت ها
منبع:
زمانه ۱۳۸۸ شماره ۸۶ و ۸۷
حوزههای تخصصی:
با وجود همه استواریها و کارسازیهای نهاد مرجعیت در اقلیم تشیع، و با وجود آنکه تمامی عرصههای معاش و معاد مقلدان را تا آنجا که وظیفه آن است زیر بال و پر گرفته است، از تحلیلهای عمیق در فهم حقیقت تاریخی این نهاد چندان خبری نیست. گه گُدار حکمتی ناگفته از سویی میآید و به گوشی میرسد، ولی بهنظر میرسد که شناخت تحلیلی از تاریخ اجتهاد و مرجعیت، همچنان عرصهای پوشیده و ناپیموده است. در مقاله ذیل نکتههایی برای فراهم کردن زمینة این شناخت به محضر شما تقدیم شده است.
تبیین تاریخی
حوزههای تخصصی:
هایدن وایت:ورای کنایه
حوزههای تخصصی:
اوا دومانسکا (متولد 1963) دانش آموخته رشته تاریخ و استاد دانشگاه آدام میسکویچ در پوزنان لهستان و هم چنین دانشگاه استنفورد است. زمینه مطالعاتی گسترده او، شامل حوزه های انسان شناسی، نظریه در تاریخ و تاریخنگاری، روش شناسی در تاریخ و هم چنین رویکردهای تازه به اومانیسم می باشد. رساله دکتری او با موضوع تاریخنگاری در پرتو روایت و اومانیسم پست مدرن زیر نظر بزرگانی چون هانس کلنر و فرانک انکراسمیت به انجام رسید. این مقاله، به همراه چند اثر دیگر او، از آن دسته آثار ارزشمندی است که بر تفکر هایدن وایت متمرکز شده است. اما در این آثار بینش هایی درباب وایت یافت می شود که، برخلاف بنیان های معرفتی و روشی این متفکر، کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. جان مایه این مقاله، سویه های فلسفه تاریخ نظری در اندیشه یک نظریه پرداز پست مدرن است. دومانسکا در سراسر مقاله پیش رو، در حال ارائه تفاسیری از اثر معروف وایت، فراتاریخ، است و طرح این مسئله مهم که چگونه نظریات زبانی و روایتی پست مدرن در تفکر وایت با دیدگاه های کل باور او به تاریخ کنار هم می آیند و منجر به تأسیس نوعی فلسفه تاریخ نظری با بنیان های اخلاقی می گردد. از سوی دیگر این مقاله، راه را برای علاقه مندان این حوزه در مطالعه، فراتاریخ، هموار می سازد.