فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۹۴۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش ترکیبی اکتشافی و با هدف شناسایی و بررسی شایستگی های پایه ای دانش آموختگان رشته ی مدیریت آموزشی انجام شد. در بخش کیفی، جامعه شامل کلیه خبرگان مدیریت آموزشی بود که با کاربست روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، 15 نفر از دانش آموختگان و اساتید مدیریت آموزشی مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده ها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری شدند. نتایج تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها 40 نشانگر را شناسایی نمود. نشانگرها در قالب 5 بعد شامل «ویژگی های روان شناختی»، «اخلاق حرفه ای»، «روابط انسانی»، «زبان انگلیسی» و «سواد فاوا» طبقه بندی شد. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه دانش آموختگان رشته مدیریت آموزشی دانشگاه های دولتی شهر تهران بود که تعداد 126 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بر اساس نشانگان و ابعاد شناسایی شده، پرسشنامه شایستگی های پایه با رعایت روایی و پایایی مناسب تدوین شد. در بخش کمی با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی، تی تک نمونه ای، فریدمن، تحلیل واریانس یک راهه و تی برای دو گروه مستقل به تجزیه وتحلیل داده های پژوهش پرداخته شد. ابتدا، از طریق تحلیل عاملی اکتشافی، شایستگی ها به 37 شایستگی تقلیل پیدا کرد و تعداد 5 عامل شامل «ویژگی های روان شناختی»، «اخلاق حرفه ای»، «روابط انسانی»، «زبان انگلیسی» و «سواد فاوا» شناسایی شد.در گام بعد، نتایج نشان داد که وضعیت مهارت زبان انگلیسی در حد کمتر از میانگین و شایستگی های اخلاق حرفه ای، سواد فاوا، نگرشی، ویژگی های روان شناختی و روابط انسانی بالاتر از میانگین بودند. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که در بین دانش آموختگان دانشگاه های دولتی شهر تهران تفاوت معناداری از نظر وضعیت شایستگی های پایه وجود نداشت. همچنین، سطح شایستگی های پایه دانش آموختگان مرد و زن در ابعاد پنج گانه با هم برابر بود.
بررسی ملاک های مناسب برای گزینش دانشجو در دانشگاه های ایران از دیدگاه صاحبنظران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی ملاک های مناسب برای گزینش دانشجو در دانشگاه های ایران از دیدگاه صاحبنظران (کارشناسان سازمان پژوهش و برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش) انجام شده است. با توجه به حضور تمام کارشناسان سازمان پژوهش و برنامه ریزی در این مطالعه، نمونه گیری صورت نگرفت. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه ای که برای این منظور ساخته شد استفاده گردید. مقدار پایایی آن با استفاده از ضریب همسانی درونی برای نمرات دبیرستانی0.806، مهارت های شغلی 0.761، کنکور 0.804 و فعالیت های اجتماعی 0.810 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آماری فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همسانی درونی، ضریب رابطه کرامرز، ضریب توافق کِپا و آزمون تک نمونه ای کولموگروو- اسمیرنو استفاده شد. نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از آن است که: کارشناسان در استفاده از نتایج امتحانات دوره متوسطه، مهارت های شغلی، فعالیت های اجتماعی دانش آموزان و کنکور برای گزینش دانشجویان نظرات متفاوتی دارند. این تفاوت در سطح کمتر از یکهزارم معنی دار است (P<0.001). به بیان دیگر کارشناسان تمایل دارند در گزینش دانشجو بجز کنکور سایر عوامل نیز مد نظر قرار گیرند و پذیرش دانشجو منحصر به یک عامل نباشد.
بررسی دانش ارزیابی کیفیت ترجمه و آموزش آن در دانشگاههای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کیفیت ترجمه بدون تردید از جمله مقوله هایی است که درسال های اخیر بسیار مورد توجه پژوهشگران و ارزیابان ترجمه واقع شده است. چنین توجه گسترده ای باید در زمینه ی آموزش و ارزیابی کیفیت ترجمه در محیط های آموزشی دانشگاهی نیز نمود داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش که از انواع پژوهش های کیفی و از نوع تحلیل محتواست، ارایه ی گزارشی از روش های کاربرد ارزیابی کیفیت ترجمه در شماری از دانشگاههای ایران، بررسی توصیفی و کیفی دانش ارزیابی و چگونگی آموزش ترجمه و مهم تر از همه، تأثیر کاربرد روش های موجود بر کیفیت آموزش آن در این زمینه بوده است. جامعه ی آماری این پژوهش را 30 دانشجوی سال چهارم کارشناسی مترجمی و 15 نفر از اساتید ترجمه که به صورت تصادفی از 5 دانشگاه کشور انتخاب شدند، تشکیل داده اند. ابزار پژوهش نیز عبارت بود از مصاحبه ای جامع از نوع تعاملی و نیمه ساختار یافته در خصوص جایگاه ارزیابی کیفیت ترجمه و کیفیت کاربرد موارد آموزشی مرتبط با این موضوع که براساس آن، یافته هایی درخصوص دیدگاهها، رویکردهای گوناگون آموزش و ارزیابی کیفیت ترجمه، میزان و کیفیت داده های مصاحبه شوندگان و نیز موانع و کاستی های موجود در این راستا بررسی شده است. نتایج این پژوهش بیانگر لزوم وجود راهکارهای بنیادی و دانشی عمیق تر در ارزیابی کیفیت ترجمه و مهم تر از همه آموزش وکاربرد موثر آن درمحیط های آموزشی است.
ارائه چارچوب ادراکی برای نهادینه کردن شایسته گزینی مدیران در بانک ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهیافتی نو در مدیریت آموزشی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
161 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه چارچوب ادراکی برای نهادینه کردن شایسته گزینی مدیران در بانک ملی ایران بود. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع داده آمیخته (کیفی و کمی) از نوع اکتشافی؛ برحسب روش گرداوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل نخبگان و متخصصان مرتبط با امور بانکی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع 10 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. گروه دوم از جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه مدیران بانک ملی ایران در کشور به تعداد 3766 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و انتخاب حجم نمونه در مدلسازی معادلات ساختاری 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختار یافته (بخش کیفی) و پرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) استفاده شد. به منظور بررسی روایی پرسشنامه نیز از روایی صوری، محتوا و سازه استفاده شد و به منظور محاسبه پایایی آن نیز از ضریب آلفای کرونباخ (دانش (0.862)، مهارت (812)، عامل فردی و ادراکی (858) و عامل سازمانی (0.812)) و پایایی ترکیبی استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل داده های کیفی پژوهش از روش تحلیل محتوا (کد گذاری) استفاده شد. در بخش کمّی نیز از روش های آمار توصیفی و استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی) و با استفاده از نرم افزارهای Spss-V22، Lisrel-V8.8 و Smart PLS-2 استفاده شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های مؤثر بر شایسته گزینی مدیران بانک ملی عبارت اند از دانش، مهارت، عوامل فردی و ادراکی و عوامل سازمانی؛ با توجه به مؤلفه های پژوهش مدلی ارائه شد که برازش مطلوبی داشتند؛ اولویت بندی عوامل مؤثر بر شایسته گزینی مدیران بانک ملی نشان داد به ترتیب دانش مدیران (0.498)، عوامل فردی و ادراکی (شخصیتی) (0.332)؛ عوامل سازمانی (0.253) و مهارت مدیران بانک ملی (0.169) اولویت اول تا چهارم را به خود اختصاص دادند.
شناسایی عوامل موثر برارتقای فرهنگ کارآفرینی در مدارس کاردانش و فنی و حرفه ای: رویکرد ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر ارتقای فرهنگ کارآفرینی در مدارس از دیدگاه متخصصان و بررسی وضعیت موجود مدارس کاردانش و فنی و حرفه ای از دیدگاه معلمان است. روش این پژوهش رویکرد ترکیبی(کیفی- کمی) از نوع راهبرد اکتشافی متوالی هست به این صورت که روش مرحله کیفی تحلیل محتوای عرفی بوده و در تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز و محوری استفاده شد. در این مرحله ۱۴ مصاحبه شونده که شامل کارآفرین ها، مدرسان مباحث کارآفرینی در مدارس، مدرسان آشنا به کارآفرینی در دانشگاه، مدیران و مسئولان مدارس فنی و حرفه ای و کاردانش شهر تبریز، به صورت هدفمند انتخاب و برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شدکه در نتیجه مرحله کیفی 5 عامل آموزشی، پرورشی، نگرشی، مالی و ساختاری به عنوان عوامل موثر بر فرهنگ کارآفرینی شناسایی شدند. روایی یافته های حاصل از این مرحله با روش تطبیق توسط اعضا و بررسی همکار تضمین شد. در مرحله کمی پژوهش که روش آن توصیفی پیمایشی بود از بین ۱۱۵۲ نفر از معلمان نواحی آموزش و پرورش شهر تبریز ۲۸۸ نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نمونه انتخاب گردیده و با استفاده از پرسشنامه ای که از نتیجه تحلیل یافته های مرحله کیفی تنظیم گردیده بود مورد آزمون قرار گرفتند. جهت تعیین روایی صوری و سازه پرسشنامه در بخش کمی از نظرات خبرگان و تحلیل عاملی تاییدی و پایاییآن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 91/0 برآورد گردید. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت عوامل آموزشی، پرورشی، نگرشی و اعتقادی در حد مطلوبی قرار دارند و عامل مالی در حد متوسط و عامل ساختاری در حد مطلوبی نیست و نتایج آزمون فریدمن نشان داد که عامل آموزشی از میان عوامل موثر فرهنگ کارآفرینی در بالاترین رتبه و عوامل پرورشی، نگرشی و اعتقادی، مالی و ساختاری در رتبه های بعدی قرار دارند.
ارزش های فردی و تناسب فرد- سازمان در اعضای هیات علمی و کارکنان دانشگاه قم
حوزه های تخصصی:
امروزه نیروی انسانی منبع راهبردی سازمان بوده و یک سازمان دارای نظام ارزشی است و هر یک از نیروهای انسانی سازمان نیز دارای نظام ارزشی منحصربه فرد خود می باشد، تناسب سازمانی به باورهای ذهنی افراد در مورد میزان هماهنگی ارزشهای شخصی با فرهنگ سازمانی اشاره دارد. هدف مقاله حاضر تعیین رابطه چندگانه بین ارزشهای فردی با تناسب فرد- سازمان در دانشگاه است. تحقیق حاضر از نوع پژوهش توصیفی، همبستگی چندمتغیره بود. جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی و کارکنان دانشکده های دانشگاه قم و روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی بود. ابزار تحقیق، پرسشنامه های استاندارد بودند که روایی و پایایی آنها محاسبه گردید. نتایج نشان داد که میانگین نمرات ارزشهای فردی اعضای هیات علمی از حد متوسط بالاتر و در کارکنان در حد متوسط بود، میانگین نمرات تناسب فرد- سازمان اعضای هیات علمی در حد متوسط و در کارکنان از حد متوسط پایینتر بود. از طرفی بین نمرات مولفه های ارزشهای فردی(قدرت، موفقیت، خیرخواهی، استقلال، جهان گرایی، همنوایی، لذت طلبی، برانگیختگی، سنت و امنیت) و تناسب فرد –سازمان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و نیز بین چهار سبک ارزشی و تناسب فرد – سازمان رابطه چندگانه مثبت و معناداری وجود داشت.
آسیب شناسی مدیریت آموزش سازمانی: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمانهای امروزی باید به سمت یادگیری حرکت کنند و یادگیری تنها از راه فرآیندهای تجزیه و تحلیل منابع انسانی و آموزش مدوام و برنامهریزی شده ایجاد میشود. این تحقیق با هدف آسیبشناسی مدیریت آموزش سازمانی انجام شده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش کیفی _ پدیدارشناسی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل 70نفر از کارکنان سازمان نوسازی مدارس استان آذربایجان شرقی هستند برای جمع آوری دادهها از مصاحبه نیمه سازمانیافته استفاده شد و تا زمان اشباع دادهها ادامه یافت. نقطه اشباع در این پژوهش 15 نفر از کارکنان بودند. پس از ضبط مصاحبه، متن آنها تهیه شد. سپس با استفاده از نرم افزار مکس کیودا (MAXQDA10 ) مضامین اصلی و مضامین فرعی استخراج گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش پیشنهادی اسمیت استفاده گردید. از یافتههای پژوهش 4 مضمون اصلی و 17 مضمون فرعی شامل: فقدان بسترهای مناسب (مقاومت در برابر تغییر، فقدان برنامهریزی مشخص، عدم انگیزه کارکنان، عدم هماهنگی در برگزاری دورهها و تمرکز گرایی)، کمبودها و ناهماهنگیها در عرصهی اجرا (مشارکت کم کارکنان، مشکلات فنی و فناوری، ناکافی بودن بودجه ، تخصص پایین مدرسان و عدم جذابیت محتوای دورهها)، مشکلات بعد از اجرای دوره (فقدان نظام ارزشیابی جامع، عدم ارتباط تئوری با عمل و عدم رفع نواقص دورهها بعد از انجام ارزشیابی) و پیشنهاداتی برای بهبود (فرهنگسازی، هماهنگی بین عوامل درگیر، تامین بودجه و شروع تغییر از خود مجریان) استخراج گردید. طبق یافتههای پژوهش مشکلات و آسیبهایی در فرآیند قبل از اجرا، اجرا و بعد از اجرای دورههای آموزشی در این سازمان وجود دارد.
تاثیر آموزش مهارت تریز در تقویت روحیه کارآفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش تریز بر تقویت روحیه کارآفرینی کارکنان و مدیران واحدهای فناور پارک علم و فناوری و مرکز رشد دانشگاه سمنان (جامعه آماری 112 نفر) انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی بوده است. در مجموع 70 نفر به صورت نمونه در دسترس، بر حسب حضور یا عدم حضور در کارگاه آموزش تریز در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. کارگاه آموزش تریز به مدت 16ساعت برای گروه آزمایش برگزار شد. اطلاعات، با استفاده از پرسشنامه استاندارد سنجش روحیه کارآفرینی (samadaghaei,2006)، جمع آوری شد. بعد از گردآوری داده ها و تجزیه و تحلیل آماری با مقایسه گروه آزمایش و کنترل مشخص شد که، آموزش تریز، بر خلاقیت، استقلال طلبی، و روحیه کارآفرینی (نمره کل) مدیران و کارکنان تاثیر دارد. هم چنین آموزش تریز بر مخاطره پذیری مدیران، و مرکز کنترل و تحمل ابهام کارکنان نیز تاثیر دارد. با توجه به نتایج پژوهش اخیر می توان دریافت که با آموزش تریز می توان روحیه کارآفرینی را در کارآفرینان تقویت کرد.
ارزیابی هم ترازی آزمونهای سراسری، محتوای کتابها و اهداف آموزشی رشته آموزش زبان انگلیسی بر اساس اهداف آموزشی اندرسون و کراتول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش بمنظور ارزیابی همترازی محتوای کتابهای تخصصی انگلیسی سمت (سازمان مطالعه و تدوین کتابهای علوم انسانی دانشگاهها)، آزمونهای سراسری کارشناسی ارشد و اهداف آموزشی رشته آموزش زبان انگلیسی بر اساس اهداف شناختی اندرسون وکراتول انجام شد. از آن جا که این پژوهش از نوع ترکیبی است، لذا از روشهای کمی (تحلیل محتوا) و کیفی (تحلیلی) استفاده شده است. جهت پاسخگویی به پرسشهای پژوهش، آزمونهای تخصصی آموزش زبان 1385 مورد تحلیل قرار گرفتند. همچنین، کتابهای - انگلیسی کارشناسی ارشد سالهای 1390 تخصصی آموزش زبان انگلیسی سازمان سمت و سرفصلهای کارشناسی مربوط به دروس تخصصی رشته آموزش زبان انگلیسی از لحاظ محتوایی با استفاده ازچک لیستی که به وسیله پژوهشگران این پژوهش بر اساس اهداف شناختی اندرسون و کراتول تهیه شده است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. از شاخص همترازی پرتر به عنوان روش تحلیلی داده ها برای تعیین میزان هم ترازی 83 درصد کل اهداف را / استفاده شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد، نزدیک به 5 سطوح پایینی طبقهبندی اهداف آموزشی اندرسون و کراتول (بهیاد آوردن، فهمیدن، به کار بستن) 16 درصد، اهداف سطوح بالایی (تحلیلکردن، ارزشیابی کردن، / را تشکیل میدهد و تنها 3 آفریدن) را به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج ناشی از تخمین میزان همترازی اهداف آموزشی، آزمونها و کتابها نشان داد که این سه اجزا از همترازی قابل قبولی برخوردار نیستند و در بین اجزا آزمونها و اهداف آموزشی از همترازی بیشتری نسبت به دیگر اجزا برخوردار هستند. -
رهنمودهائی پیرامون کتاب و کتابخانه: چگونه کتابخانه مدارس را فعال کنیم
منبع:
تربیت ۱۳۶۵شماره ۷
حوزه های تخصصی:
تأثیر یادگیری مشارکتی همیاردبیر و خودارزیابی بر انگیزش خود و عملکرد تحصیلی دانش آموزان سوم دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی همیار دبیر و خودارزیابی دانش آموزان بر «انگیزش خود» و پیشرفت تحصیلی در سطوح بالای یادگیری دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی بوده و عمل آموزشی در دو گروه آزمایش اجرا شد، روش تدریس یادگیری مشارکتی همیار دبیر در یک گروه و در گروه دیگر همین روش به همراه خودارزیابی دانش آموزان به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای به کار گرفته شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر سال سوم دوره متوسطه نظری شهر بیرجند و نمونه پژوهش شامل 54 نفر به صورت 3 گروه 18 نفری (دوگروه آزمایش و یک گروه کنترل) بود. نمونه در دسترس و ابزار پژوهش بخشی از پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودانگیخته (MSLQ) پینتریچ و دی گروت به علاوه یک آزمون پیشرفت تحصیلی هندسه محقق ساخته برای سنجش سطوح پایین و بالای حیطه شناختی بوده است. از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی برای بررسی داده های آزمون انگیزش خود استفاده شده است. برای تحلیل داده های حاصل از آزمون پیشرفت تحصیلی از آزمون تحلیل واریانس مختلط استفاده شده است. عمده ترین یافته های پژوهش حاکی از آن است که «یادگیری مشارکتی و خودارزیابی» درارتقاء «انگیزش خود» دانش آموزان در درس هندسه تأثیر دارد. همچنین«یادگیری مشارکتی و خودارزیابی» بر مؤلفه های انگیزش خود یا همان «باورهای انگیزشی» تأثیر و تفاوت معناداری را در گروه ها نشان داد. علاوه بر این، الگوی یادگیری مشارکتی همیار دبیر و خودارزیابی هم در سطوح بالای یادگیری و هم در سطوح پایین یادگیری دانش آموزان در حیطه ی شناختی تأثیر مثبتی داشت.
گفتگو با مدیر دبیرستان کوثر
حوزه های تخصصی:
نقش معلم و برنامه درسی در رشد و تعالی فرهنگ اسلامی
حوزه های تخصصی:
معلمان یکی از رکن های اصلی نظام آموزشی هستند که بدون خواست آن ها هیچ تحول آموزشی به موفقیت واقعی نخواهد رسید. حرفه معلمی یک خدمت معنوی است که با رشد یک فرهنگ انسانی قرین گشته و در مسیر بیداری آگاهی انسان ها گام برمی دارد. با توجه به اثر تعیین کننده ی آموزش و پرورش بر اعتلای فرهنگ ، نقش آن در توسعه ی فرهنگ و ایجاد جامعه ی توسعه یافته ، روشن است. رشد و تعالی فرهنگ اسلامی یکی از مهم ترین مسائل آموزشی و تربیتی می باشد. دستیابی به این هدف بزرگ در نهاد آموزش و پرورش، نیازمند نقشه ای است که در ادبیات علوم تربیتی، به آن برنامه درسی می گویند. این طرح و نقشه، زمانی می تواند آن نهاد را به اهداف مطلوب خود برساند که بر مبانی، اصول و شیوه های دینی و ارزشی فرهنگ حاکم بر آن کشور استوار باشد. هدف این مقاله ی مروری که به کمک مطالعه ی کتابخانه ای و بررسی کتب و مقالات مرتبط تدوین شده است، تبیین نقش معلم و برنامه درسی در رشد و تعالی فرهنگ اسلامی بوده و در آن دو نقش معلم و برنامه درسی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج اصلى پژوهش نشان داد فرایند تعلیم و تربیت و محتوای برنامه های درسی بر اساس تقویت فرهنگ اسلامی ، موجب برقراری رابطه انسانی معلمان با دانش آموزان و حفظ و تامین عزت نفس و احساس خود ارزشمندی آنان می شود . این امر استمرار فرهنگ اسلامی را در وجود دانش آموزان درونی می سازد و رفتارهای آن ها مطابق با هنجارهای جامعه بروز و ظهور می یابد.
رابطه فن آوری اطلاعات و توانمندسازی روان شناختی مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه فن آوری اطلاعات و توانمندسازی روان شناختی مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری بوده است. روش انجام پژوهش از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف، کاربردی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 220 نفر از مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری در سال تحصیلی 93-1392، در نظر گرفته شده است. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان، 136 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه 15 سؤالی محقق ساخته فن آوری اطلاعات با پایایی 0/91 و پرسش نامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر که پایایی آن در ابعاد شایستگی 0/88، مؤثر بودن 0/89، معنی دار بودن 0/86، خودسامان دهی 0/88 و اعتماد 0/84 به دست آمد، بود. توصیف و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون خطی انجام شد. نتایج نشان داد که بین فن آوری اطلاعات با توانمندسازی روان شناختی، احساس معنی دار بودن، احساس مؤثر بودن، احساس سامان دهی و احساس اعتماد مدیران آموزش و پرورش منطقه یک ساری رابطه معنی داری وجود دارد. اما، بین فن آوری اطلاعات با احساس شایستگی مدیران رابطه معنی داری به دست نیامد.
بررسی تفاوت ادراک مدیران و دبیران مقطع متوسطه از عوامل انگیزش شغلی بر اساس نظریه آلدرفر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تفاوت ادراک مدیران و دبیران از عوامل انگیزش شغلی دبیران صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی مدیران و دبیران مقطع متوسطه آموزش و پرورش شهرستان های لامرد و مهر (82 مدیر و 265 دبیر) در سال تحصیلی 90-91 بودند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران (68 نفر مدیر و 157 نفر معلم) و با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای بدست آمد. برای گردآوری اطلاعات از مدیران و دبیران، از پرسشنامه محقق ساخته شامل 12 سوال که نیازهای وجود، تعلق و رشد را می سنجید و بر اساس نظریه آلدرفر تهیه شده بود، استفاده گردید. روایی محتوایی و ظاهری آن به تایید متخصصان رسید. و نتایج مربوط به پایایی آن که حاصل اجرای آزمون آلفای کرونباخ بود، برای مدیران 83/0 و برای دبیران 79/0 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل واریانس دو عاملی (دو طرفه) صورت گرفت. نتایج پژوهش در سطح معنی داری 05/0 نشان داد که بین ادراک مدیران و دبیران از عوامل انگیزشی در نیاز های وجود، و از لحاظ جنسیت و سطح تحصیلات تفاوت معنی داری وجود ندارد. اما بین ادراک مدیران و دبیران از عوامل انگیزشی در نیاز های تعلق و رشد، و با سابقه کار مختلف، تفاوت معنی داری وجود دارد، بطوری که میانگین ادراک مدیران از عوامل انگیزشی در نیازهای تعلق و رشد از دبیران بیش تر است.با توجه به یافته های پژوهش، در نیازهای تعلق و رشد، شکاف بیش تری بین ادراک مدیران و دبیران از عوامل انگیزشی وجود دارد.
طرح بازنگری به شیوه انتخاب مبصر کلاس
منبع:
تربیت ۱۳۶۵شماره ۱۰
حوزه های تخصصی:
ارائه الگوی ارتقای کیفیت آموزش با استفاده ازفناوری های نوظهور در هوشمندسازی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
76 - 47
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به روش کیفی و با شیوه نظریه داده بنیاد انجام شد. به همین منظور محقق با 26 نفر از متخصصان در سه حوزه هوشمندسازی، اینترنت اشیا و رایانش ابری که به شیوه هدفمند(گلوله برفی) انتخاب شدند، مصاحبه کرد. متن مصاحبه ها در نرم افزار MAXQDA10 ، بارگذاری و سپس کدگذاری باز با استفاده از نرم افزار انجام شد. بعد از استخراج کدها، مقوله های اصلی با استفاده از کدگذاری محوری استخراج شدند. سپس در ادامه، با کشف ارتباط بین مقوله های محوری، و بعد با انجام کدگذاری گزینشی و شناسایی مقوله مرکزی، الگوی مورد نظر بر اساس نظریه داده به صورت پارادایم ارائه شده است. نتایج تحلیل داده ها در قالب الگو شامل شرایط زمینه ای، شرایط علی، شرایط مداخله ای، راهبردها و پیامدها مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
بازنمایی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای مدارس اثربخش دوره ی ابتدایی: یک مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
190 - 162
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد تحقیق کیفیو با روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری ملاکی و مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با 15 مشارکت کننده، داده ها گردآوری شد و به روش کُلایزی تحلیل گردید. به منظور باورپذیری یافته ها از سه روش ممیزی بیرونی، بازبینی نتایج توسط اطلاع رسان ها و درگیری طولانی مدتاستفاده شد. نتایج پژوهش، به شناسایی و دسته بندی 6 عامل، 16 ملاک و 111 نشانگر برای اندازه گیری اثربخشی مدارس در دوره ی ابتدایی منتج گردید. یافته ها بر نقش سازنده ی مدیر مدرسه، تعامل بین مدیر، معلمان، والدین و دانش آموزان، مشارکت معلمان در تصمیم گیری ها و تعامل مؤثر بین جامعه و مدرسه تأکید داشتند. به نظر می رسد با توجه به جامعیت و تناسب عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شناسایی شده با وضعیت مدارس دوره ی ابتدایی، استفاده از آن بتواند زمینه ی لازم برای ساخت ابزار مناسب اندازه گیری کیفیت مدارس دوره ی ابتدایی، تعیین وضعیت این مدارس و ارائه ی راهکارهای بهبود را فراهم سازد.
راپورموسیولیوپی ؛ بر قوانین شاختمان مکاتب
حوزه های تخصصی: