فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین رابطه مدیریت کیفیت فراگیر با توانمندسازی و ارزیابی عملکرد کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس می باشد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش 160 نفر از کارکنان اداره کل ورزش و جوانان فارس می باشد که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 111 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. جهت جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر، توانمندسازی و ارزیابی عملکرد استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج تحلیل آماری بدست آمده نشان داد که بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با توانمندسازی رابطه معناداری وجود دارد و هم چنین، بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با ارزیابی عملکرد رابطه معنی دار وجود دارد که از بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با توانمندسازی، بعدهای حمایت و رهبری مدیران، پیامدهای بهبود کیفیت و بهره وری، مشتری مداری و بیمه کیفیت و از بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با ارزیابی عملکرد بعدهای حمایت و رهبری مدیران و بیمه کیفیت رابطه قوی تری را نشان می دهند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی تدریس پنج مرحله ای بایبی (5E) بر یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف اثربخشی آموزش مبتنی بر الگوی تدریس پنج مرحله ای بایبی (5E) بر یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشجویان انجام گرفت. مطالعه به روش شبه تجربی انجام شد. جامعه آماری، شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در سال تحصیلی 1395 بود. به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، تعداد50 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش آزمون انگیزش پیشرفت هرمنس بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از شاخص های میانگین و انحراف معیار و آزمون تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات یادگیری و انگیزش پیشرفت دانشجویان گروه آزمایش که از الگوی طراحی آموزشی بایبی برای آموزش آنها استفاده شده بود به شکل معنی دار آماری از گروه کنترل که به شکل متداول آموزش دیده بودند در پس آزمون، بیشتر بود(p=0.001). همچنین بین میانگین نمرات گروه های آزمایش و کنترل در آزمون یادگیری و انگیزش پیشرفت تفاوت معنی دار آماری یافت شد(p<0/05). با توجه به تاثیر مثبت الگوی طراحی آموزشی بایبی بر افزایش میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت؛ استفاده از این الگو به منظور افزایش میزان یادگیری و انگیزش پیشرفت دانشجویان، پیشنهاد می گردد.
نظام جدید آموزش متوسطه: نظریه در بوته ی آزمون وخطا
منبع:
لوح تیر ۱۳۷۷ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
تبیین و تحلیل عناصر یادگیری و جایگاه کودکان و تسهیلگران در مدارس طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
23 - 1
حوزههای تخصصی:
اولین مدرسه طبیعت ایران، با نام «کاوی کنج» در سال1393در مشهد آغاز به کار نمود. با توجه به آمار ارائه شده در اسفند 1397تعداد61 مدرسه طبیعت در کشور ما مشغول فعالیت هستند. در این پژوهش سعی بر آن است که منابع یادگیری، ویژگی های یاددهی– یادگیری، شیوه های ارزشیابی و نقش کودکان و تسهیلگران در این مدارس موردبررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر به روش کیفی از نوع پدیدارشناسی انجام شده است. به منظور انجام پژوهش از بین تسهیلگران مدارس طبیعت که در سال تحصیلی 98 -97 مشغول به کار بودند 12 تسهیلگر به عنوان اعضای نمونه انتخاب گردید و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت؛ همچنین به غیراز جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه با تسهیلگران، از مشاهده و بازدید از مدارس طبیعت عضو نمونه و مطالعه پژوهش های پیشین و منابع مرتبط موجود مرتبط با مدارس طبیعت هم استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از استفاده از منابع طبیعی موجود در طبیعت، حیوانات، گیاهان در این مدارس است. از مهم ترین ویژگی های در این مدارس بهره گیری از تجربه، بازی و حواس چندگانه در فرآیند یادگیری است. نقش کودکان در مدارس طبیعت محوریت دارند و معلمان نقش تسهیلگری را ایفا می نمایند. در این مدارس برخلاف مدارس سنتی بر شیوه های ارزشیابی رایج تأکید نمی شود.
تاثیر مشاوره شغلی گروهی به روش یادگیری کرومبولتز بر خودکارآمدی، باورهای ناکارآمد حرفه ای و باور به مهارت های دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی تاثیر مشاوره شغلی گروهی به روش یادگیری کرومبولتز بر خودکارآمدی، باورهای ناکارآمد حرفه ای و باور به مهارت های دانش آموزان سال اول دبیرستان به مرحله اجرا درآمد. روش پژوهش، روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان سال اول دبیرستان در استان چهار محال و بختیاری در سال تحصیلی90-89 با حجم نمونه34120 نفر بودند که به صورت تصادفی چند مرحله ای از بین آنها تعداد64 دانش آموز دختر و پسر انتخاب و در2 گروه آزمایش (32=n) و کنترل (32=n) گمارده شدند. هر دو گروه آزمایش و کنترل طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری3 ماهه پرسشنامه های خودکارآمدی، باورهای ناکارآمد حرفه ای و باور به مهارت ها را تکمیل کردند. ضمناً گروه آزمایش طی 9 جلسه ی 90 دقیقه ای مشاوره شغلی گروهی به روش یادگیری کرومبولتز را دریافت کردند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد، ارائه مشاوره شغلی به روش یادگیری کرومبولتز در مقایسه با گروه کنترل موجب افزایش میانگین نمرات خودکارآمدی و کاهش میانگین نمرات باورهای ناکارآمد حرفه ای شده است (01/0P <). هم چنین از بین 6 حیطه باور به مهارت ها نیز حیطه های واقع گرا و جستجوگر در اثر ارائه مشاوره شغلی تفاوت معنادار پیدا کردند (05/0P <). در ضمن، نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که پس از گذشت 3 ماه، تاثیر مشاوره شغلی گروهی بر بهبود میانگین نمرات خودکارآمدی و باورهای ناکارآمد حرفه ای پایدار بوده است (01/0P <).
Educational policy makers’ views on secondary education relevance to the world of work in Iran: A critical reflection on 1990s educational reform(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This paper reports the results of a qualitative study about the effectiveness of major reforms taken place in 1990s towards closing down the gap between general upper secondary education and the economy in Iran. The study aimed to analyse questions such as: To what extent dose Iranian secondary education meet current and future needs of labour market? How satisfied are employers and other key stakeholders with the quality of high school graduates in the workplace? And what are the most important further steps that policy makers should take into the account to complete the reform process of secondary education successfully? Field work using a series of semi-structured interviews was carried out with senior policy makers in the Ministry of Education. The research findings indicate that there is no systematic employers’ involvement in debates and decision are made about educational improvement causing a weak cooperation and partnerships between education and businesses. Also there is still a big gap between what is taught in schools and what employers require leading to the greater degree of dissatisfaction among employers.
نقش آموزش فناوری اطلاعات بر عملکرد و بهره وری معلّمان در دوران کرونا
حوزههای تخصصی:
بی شک آموزش یکی از مهمترین و موثرترین تدابیر برای بهبود امور سازمان بشمار می رود. از طرفی توسعه منابع انسانی تنها با آموزش های زیاد حاصل نمی شود بلکه باید به صورت برنامه ریزی شده و نظام مند عمل نمود. آموزش یک فرآیند مداوم و همیشگی است و موقت و تمام شدنی نمی باشد. از طرفی با پیشرفت هر روز علم ما در دنیای فناوری اطلاعات زندگی می کنیم که بسیاری از فعالیت های ما وابسته به آن است. با ورود فناوری اطلاعات به آموزش بسیاری از ساختارهای سنتی تغییر کرد و فرآیند یادگیری متحول شد. بخصوص با همه گیری ویروس کرونا آموزش سنتی در کشور به شکل آموزش مجازی درکلیه مقاطع درآمد. اما با نبود زیرساخت و آماده نبودن معلّمان و سازمان آموزش و پرورش برای این امر، تدریس مجازی دچار مشکلات و چالش های فراوانی شده است و بهره وری عملکرد معلّمان بسیار افت کرده است. اما یکی از این چالش ها عدم آموزش معلّمان در حوزه فناوری اطلاعات است. در نتیجه با توجه به اهمیت این موضوع در این مقاله به مرور مفاهیم اصلی در زمینه نقش آموزش فناوری اطلاعات، چالش ها در رابطه با ایجاد بهره وری معلّمان در سازمانی همچون آموزش پرورش پرداخته می شود تا به بینشی کلی از اهمیت و تأثیر این موضوع در سازمان دست یابیم.
نقش معلم و برنامه درسی در رشد و تعالی فرهنگ اسلامی
حوزههای تخصصی:
معلمان یکی از رکن های اصلی نظام آموزشی هستند که بدون خواست آن ها هیچ تحول آموزشی به موفقیت واقعی نخواهد رسید. حرفه معلمی یک خدمت معنوی است که با رشد یک فرهنگ انسانی قرین گشته و در مسیر بیداری آگاهی انسان ها گام برمی دارد. با توجه به اثر تعیین کننده ی آموزش و پرورش بر اعتلای فرهنگ ، نقش آن در توسعه ی فرهنگ و ایجاد جامعه ی توسعه یافته ، روشن است. رشد و تعالی فرهنگ اسلامی یکی از مهم ترین مسائل آموزشی و تربیتی می باشد. دستیابی به این هدف بزرگ در نهاد آموزش و پرورش، نیازمند نقشه ای است که در ادبیات علوم تربیتی، به آن برنامه درسی می گویند. این طرح و نقشه، زمانی می تواند آن نهاد را به اهداف مطلوب خود برساند که بر مبانی، اصول و شیوه های دینی و ارزشی فرهنگ حاکم بر آن کشور استوار باشد. هدف این مقاله ی مروری که به کمک مطالعه ی کتابخانه ای و بررسی کتب و مقالات مرتبط تدوین شده است، تبیین نقش معلم و برنامه درسی در رشد و تعالی فرهنگ اسلامی بوده و در آن دو نقش معلم و برنامه درسی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج اصلى پژوهش نشان داد فرایند تعلیم و تربیت و محتوای برنامه های درسی بر اساس تقویت فرهنگ اسلامی ، موجب برقراری رابطه انسانی معلمان با دانش آموزان و حفظ و تامین عزت نفس و احساس خود ارزشمندی آنان می شود . این امر استمرار فرهنگ اسلامی را در وجود دانش آموزان درونی می سازد و رفتارهای آن ها مطابق با هنجارهای جامعه بروز و ظهور می یابد.
جزایری جدا از هم (گفت وگو با دکتر غلامرضا کیانی)
حوزههای تخصصی:
تأثیر یادگیری مشارکتی همیاردبیر و خودارزیابی بر انگیزش خود و عملکرد تحصیلی دانش آموزان سوم دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر یادگیری مشارکتی همیار دبیر و خودارزیابی دانش آموزان بر «انگیزش خود» و پیشرفت تحصیلی در سطوح بالای یادگیری دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی بوده و عمل آموزشی در دو گروه آزمایش اجرا شد، روش تدریس یادگیری مشارکتی همیار دبیر در یک گروه و در گروه دیگر همین روش به همراه خودارزیابی دانش آموزان به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای به کار گرفته شد. جامعه آماری کلیه دانش آموزان پسر سال سوم دوره متوسطه نظری شهر بیرجند و نمونه پژوهش شامل 54 نفر به صورت 3 گروه 18 نفری (دوگروه آزمایش و یک گروه کنترل) بود. نمونه در دسترس و ابزار پژوهش بخشی از پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودانگیخته (MSLQ) پینتریچ و دی گروت به علاوه یک آزمون پیشرفت تحصیلی هندسه محقق ساخته برای سنجش سطوح پایین و بالای حیطه شناختی بوده است. از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی برای بررسی داده های آزمون انگیزش خود استفاده شده است. برای تحلیل داده های حاصل از آزمون پیشرفت تحصیلی از آزمون تحلیل واریانس مختلط استفاده شده است. عمده ترین یافته های پژوهش حاکی از آن است که «یادگیری مشارکتی و خودارزیابی» درارتقاء «انگیزش خود» دانش آموزان در درس هندسه تأثیر دارد. همچنین«یادگیری مشارکتی و خودارزیابی» بر مؤلفه های انگیزش خود یا همان «باورهای انگیزشی» تأثیر و تفاوت معناداری را در گروه ها نشان داد. علاوه بر این، الگوی یادگیری مشارکتی همیار دبیر و خودارزیابی هم در سطوح بالای یادگیری و هم در سطوح پایین یادگیری دانش آموزان در حیطه ی شناختی تأثیر مثبتی داشت.
مقایسه اثربخشی دو دیدگاه مشاوره شغلی بر مولفه های رفتار کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تعیین و مقایسه اثربخشی الگوی چند محوری شفیع آبادی با نظریه محدودیت و سازش گاتفردسون بر مولفه های رفتار کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل253 نفر دانشجویان کارشناسی ارشد داوطلب شرکت در کلاس های کارآفرینی در دانشکده علوم انسانی و اجتماعی می شدند که نمره کمتری در پرسشنامه رفتار کارآفرینانه کسب کرده بودند. از این تعداد 45 نفر به گونه تصادفی انتخاب و در سه گروه کنترل و آزمایش 1و 2 جایگزین شدند. بعد از 8 جلسه آموزش داده ها به وسیله تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بن فرونی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد هر دو روش در افزایش مولفه های رفتار کارآفرینانه (تصمیم گیری، شناخت فرصت ها، تعیین ساختار، تامین منابع، و تعیین راهبردها) موثر بوده اند. بین اثربخشی دو روش در افزایش مولفه های شناخت فرصت ها و تعیین راهبردها تفاوت وجود داشته است و اثربخشی الگوی چند محوری شفیع آبادی بیش تر از نظریه محدودیت و سازش گاتفردسون بوده است. بنابراین، پیشنهاد می شود از مفاهیم بنیادی هر دو مدل بویژه الگوی چند محوری شفیع آبادی برای افزایش رفتار کار آفرینانه دانشجویان استفاده بشود
عوامل موثر بر پذیرش فناوری های جدید در آموزش از راه دور با استفاده از مدل پذیرش فناوری (مطالعه موردی: دانشگاه پیام نور اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر پذیرش فناوری های جدید در آموزش از راه دور با استفاده از مدل پذیرش فناوری در دانشگاه پیام نور اصفهان بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مسئولان اداری و اساتید دانشگاه پیام نور اصفهان تشکیل می دادند. تعداد کل این افراد 900 نفر بوده است. حجم نمونه با روش تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعیین شد. در این پژوهش از یک پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که اساس آن را پرسشنامه استاندارد مدل پذیرش فناوری (این پرسشنامه نسخه ترجمه شده پرسشنامه مدل پذیرش فناوری می باشد) تشکیل می داد و با توجه به فرضیه های پژوهش از پرسشنامه ها و پرسش های دیگر هم استفاده شده و به آن افزوده گشت. این پرسشنامه بعد از تأیید روایی و پایایی آن در اختیار نمونه آماری مطالعه قرار داده شد. نتایج نشان داد که برداشت ذهنی از مفید بودن و برداشت ذهنی از آسانی استفاده فناوری های جدید در آموزش از راه دور به وسیله مسئولان با نگرش آنها نسبت به این فناوری ها رابطه معنی دار داشت. هم چنین نگرش به استفاده از فناوری های جدید در آموزش از راه دور به وسیله مسئولان با تصمیم به استفاده از این فناوری ها رابطه معنی دار داشت و تصمیم به استفاده از فناوری های جدید در آموزش از راه دور به وسیله مسئولان با استفاده عملی آنها از این فناوری ها رابطه معنی دار داشت.
ارزیابی ارتباط ابعاد سرمایه اجتماعی با آوای سازمانی در بین کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی ارتباط ابعاد سرمایه اجتماعی و آوای سازمانی در بین کارکنان دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در سال 96- 95 انجام پذیرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. نمونه این پژوهش شامل 186 نفر از کارکنان دانشگاه علوم پزشکی که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم دانشکده ها انتخاب شدند. ابزار گرداوری اطلاعات پژوهش پرسشنامه استاندارد سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1997) و آوای سازمانی کاتارین هامس (2012) بود. روایی ابزار به صورت محتوایی مورد تأیید متخصصان و پایایی آن با روش ضریب آلفای کرونباخ سرمایه اجتماعی (95/0)، آوای سازمانی (96/0) تعیین و تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss V. 21 از طریق آزمون همبستگی پیرسون انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که در سطح خطای 5 درصد بین ابعاد سرمایه اجتماعی با آوای سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد (001/0P≤). همچنین بر اساس مدل رگرسیون ابعاد سرمایه اجتماعی تأثیر معنی داری بر روی آوای سازمانی داشت و بیشترین میزان پیش بینی آوای سازمانی مربوط به بعد شناختی سرمایه اجتماعی بود (48/0= R 2).
بهبود وضع دانشگاههای کشور بطور عموم
منبع:
وحید تیر ۱۳۴۴ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
تحلیل محتوای طرح تحول بنیادین آموزش و پرورش ایران بر اساس مفروضه های نظام سلامت با تأکید بر آموزش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: با عنایت به اهمیت آموزش بهداشت و ارتقای سلامت که به عنوان یک منبع مهم در توسعه ی اقتصادی ، اجتماعی و فردی مطرح می شود ، این مطالعه به بررسی تجزیه و تحلیل محتوای طرح تحول بنیادین آموزش وپرورش بر اساس مفروضه های نظام سلامت با تأکید بر آموزش پرداخته است . روش بررسی: در این تحقیق از روش تحلیل محتوا ""آنتروپی شانون"" می باشد که پردازش داده ها را در بحث تحلیل محتوا با نگاه جدید و به صورت کمی و کیفی مطرح می کند. آنتروپی در تئوری اطلاعات ، شاخصی است برای اندازه گیری عدم اطمینان که به وسیله، یک توزیع احتمال بیان می شود. محتوای طرح ازنظر پاسخگو(طرح تحول بنیادین آموزش وپرورش ) و دوازده مؤلفه اصلی و 58 مؤلفه فرعی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت در سال 1395 مورد بررسی قرار گرفت
ابعاد و مؤلفه های اثر گذار در کیفیّت خدمات آموزش عالی از دیدگاه مشتریان داخلی و خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مؤلفه های اثرگذار بر کیفیّت خدمات آموزش عالی با تأکید بر مشتری مداری در دانشگاه فرهنگیان انجام شد. این تحقیق، یک پژوهش آمیخته اکتشافی، با الگوی کیفّی- کمّی بود. جامعه آماری آن متشکل از مشتریان درونی ( اساتید و کارکنان ) و مشتریان بیرونی ( دانشجویان ) دانشگاه فرهنگیان استان فارس بود. نمونه های این پژوهش، 364 نفر از جامعه مذکور بود که با روش تصادفی طبقه ای انتخاب و در تحقیق شرکت کردند. داده ها با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. پس از اجرای فرآیندهای مرتبط با طراحی پرسشنامه و بررسی روایی و پایایی (96/0) آن، پرسشنامه ها توسط مشتریان دانشگاه ( اساتید، کارکنان و دانشجویان ) تکمیل گردید. به منظور تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافته های به دست آمده از تحلیل عاملی، شاخص ها را در قالب 2 بعد و 9 مؤلفه به این ترتیب شناسایی کرد: بُعد اول الزامات ساختاری، شامل 6 مؤلفه سازمان و مدیریت، برنامه درسی و آموزشی، ملموسات، قابلیت و اطمینان، رشد و توسعه اجتماعی، اعتبار و بُعد دوم الزامات رقابتی، شامل 3 مؤلفه شایستگی و صلاحیت، ارتقاء و بهبود، و همدلی.
سنجش الگوی مفهومی مدیریت بهره وری در اداره کل آموزش و پرورش فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، سنجش الگوی مفهومی مدیریت بهره وری از دیدگاه کارکنان سازمان آموزش وپرورش فارس بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری241 نفر از کارشناسان سازمان آموزش و پرورش فارس بودند که آزمودنی های پژوهش بر اساس جدول مورگان به گونه ی تصادفی طبقه ای 159 نفر تعیین شدند. برای گرد آوری داده ها، دو پرسشنامه به سبک لیکرت تنظیم شد. یک پرسشنامه برای سنجش مؤلفه های الگوی موردنظر که شامل: عوامل گروهی، عوامل قانونی، عوامل جلب رضایت مراجعین، عوامل حمایتی، عوامل کیفی، تفکر منطقی و وجدان کاری بود و پرسشنامه ای نیز برای اندازه گیری بهره وری تنظیم شد. پایایی پرسشنامه سنجش مؤلفه های الگوی مدیریت بهره وری بر اساس آلفای کرونباخ 87/0 و پایایی پرسشنامه بهره وری 97/0 گردید. باکمک ضریب همبستگی پیرسون عوامل مورد آزمون قرار گرفتند، بر اساس نتایج بدست آمده، کلیه ی متغیرها همبستگی مثبت و معناداری با بهره وری داشتند و همگی از عوامل موثر بر بهره وری کارکنان بودند. برای پیش بینی بهره وری بر اساس الگوی مورد نظر در سازمان آموزش و پرورش از رگرسیون چند متغیره استفاده گردید که مشخص شد عوامل تفکر منطقی، عوامل گروهی و جلب رضایت مراجعین توانایی پیش بینی بهره وری را دارند
رابطه بین راهبردهای رهبری مثبت گرا با سرمایه های روانشناختی معلمان مدارس ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری و مدیریت آموزشی سال سوم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۰
141 - 167
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر" بررسی و ارزیابی رابطه بین راهبردهای رهبری مثبت گرا با سرمایه های روانشناختی معلمان"می باشد.به این منظور جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه معلمان ابتدایی منطقه 14 تهران بود که در سال تحصیلی 94-95 مشغول به تدریس بوده اند، که از بین آن ها 270 نفر به عنوان نمونه بر اساس فرمول کرجسی و مورگان انتخاب گردید. سپس داده ها از طریق دو پرسشنامه جمع آوری شدند. روش تحقیق پژوهش توصیفی -پیمایشی بوده و با استفاده از روش های همبستگی و مدل معادلات ساختاری(SEM) است که به صورت میدانی اجرا شده است. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که ارتباط مثبت و معناداری بین رهبری مثبت گرا و ابعاد آن با سرمایه های روانشناختی موجود در مدارس مربوطه وجود دارد. نتایج همچنین نشان دهنده تاثیرگذاری رهبری مثبت گرا و ابعاد آن بر روی سرمایه های روانشناختی موجود در مدارس در میان معلمان می باشد. نتایج همچنین نشان دهنده تاثیرگذاری رهبری مثبت گرا و ابعاد آن بر روی سرمایه های روانشناختی موجود در مدارس در میان معلمان می باشد. نتایج همچنین نشان دهنده تاثیرگذاری رهبری مثبت گرا و ابعاد آن بر روی سرمایه های روانشناختی موجود در مدارس در میان معلمان می باشد.