مطالب مرتبط با کلیدواژه

باور به مهارت ها


۱.

روایی و پایایی مقیاس های اصلی و تلفیقی سیاهه کروی فردی (فرم فعالیت ها؛ بخش باور به مهارت ها) در سنجش رغبت های شغلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایی و پایایی فرم فعالیت های پرسشنامه کروی فردی باور به مهارت ها دانش آموزان خرم آباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۵ تعداد دانلود : ۶۵۵
هدف پژوهش، روایی و پایایی مقیاس های اصلی و تلفیقی فرم فعالیت ها (بخش باور به مهارت ها) پرسشنامه کروی فردی در دانش آموزان خرم آباد است. روش پژوهش، روش توصیفی (از نوع آزمون سازی) بود. در این مطالعه 300 نفر دانش آموز دبیرستانی شهرستان خرم آباد (150 نفر پسر و 150 نفر دختر) با روش تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه آماری شرکت کردند. نمونه آماری پژوهش، همزمان پرسشنامه کروی فردی را نیز به همراه پرسشنامه باور به مهارت های بتز، تکمیل کردند. نتایج به دست آمده نشان داد که توزیع نمودار ستونی داده ها به شکل بصری، در مقیاس های اصلی (خدمات اجتماعی، پردازش داده ها، مددکاری و مکانیک)، در مقیاس های پرستیژ بالا (مقیاس علوم اجتماعی، نظام تجاری و تحلیل مالی)، در مقیاس های پرستیژ پایین (کنترل کیفیت و کار دستی)، در مقیاس های شش گانه (واقع گرایی، جستجوگری و هنری)، در مقیاس های چهارگانه (اشیا و داده ها) و در مقیاس های سه گانه (مقیاس مردم/ اشیا) تقریباً نرمال بود. پایایی بالایی برای تمامی مقیاس ها با توجه به آلفای کرونباخ ملاحظه شد. بیشتر مقیاس های پرسشنامه کروی فردی، روایی قابل قبولی داشتند و رابطه مقیاس های: (خدمات اجتماعی با هنری 50/0=r ؛001/0 =P)، (مقیاس طبیعت با جستجوگری 71/0=r،001/0=p)، (مقیاس مددکاری با هنری 67/0= r،001/0= p)، (مقیاس مددکاری با اجتماعی 63/0= r ، 001/0=p)، (مقیاس تاثیرپذیری با هنری 69/0= r،001/0= p)، (مقیاس علوم با واقع گرایی71/0= r، 05/0= p) و (تحلیل مالی با قراردادی 60/0= r ،001/0= p) با مقیاس های باور به مهارت های بتز، معنی دار بود.
۲.

تاثیر مشاوره شغلی گروهی به روش یادگیری کرومبولتز بر خودکارآمدی، باورهای ناکارآمد حرفه ای و باور به مهارت های دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدی مشاوره شغلی باور به مهارت ها روش یادگیری کرومبولتز باورهای نا کارآمد حرفه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۲ تعداد دانلود : ۸۲۳
این پژوهش، با هدف بررسی تاثیر مشاوره شغلی گروهی به روش یادگیری کرومبولتز بر خودکارآمدی، باورهای ناکارآمد حرفه ای و باور به مهارت های دانش آموزان سال اول دبیرستان به مرحله اجرا درآمد. روش پژوهش، روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون همراه با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان سال اول دبیرستان در استان چهار محال و بختیاری در سال تحصیلی90-89 با حجم نمونه34120 نفر بودند که به صورت تصادفی چند مرحله ای از بین آنها تعداد64 دانش آموز دختر و پسر انتخاب و در2 گروه آزمایش (32=n) و کنترل (32=n) گمارده شدند. هر دو گروه آزمایش و کنترل طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری3 ماهه پرسشنامه های خودکارآمدی، باورهای ناکارآمد حرفه ای و باور به مهارت ها را تکمیل کردند. ضمناً گروه آزمایش طی 9 جلسه ی 90 دقیقه ای مشاوره شغلی گروهی به روش یادگیری کرومبولتز را دریافت کردند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد، ارائه مشاوره شغلی به روش یادگیری کرومبولتز در مقایسه با گروه کنترل موجب افزایش میانگین نمرات خودکارآمدی و کاهش میانگین نمرات باورهای ناکارآمد حرفه ای شده است (01/0P <). هم چنین از بین 6 حیطه باور به مهارت ها نیز حیطه های واقع گرا و جستجوگر در اثر ارائه مشاوره شغلی تفاوت معنادار پیدا کردند (05/0P <). در ضمن، نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که پس از گذشت 3 ماه، تاثیر مشاوره شغلی گروهی بر بهبود میانگین نمرات خودکارآمدی و باورهای ناکارآمد حرفه ای پایدار بوده است (01/0P <).
۳.

پیش بینی خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی بر اساس هوش چندگانه و باور به مهارت ها با توجه به نقش تعدیل کنندگی جنسیت و رشته تحصیلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی هوش چندگانه باور به مهارت ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۹
هدف: مطالعه پیش بینی خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی بر اساس هوش چندگانه و باور به مهارت ها با توجه به نقش تعدیل کنندگی جنسیت و رشته تحصیلی در دانشجویان.روش: روش مطالعه از نظر هدف کاربردی، از لحاظ گردآوری داده ها همبستگی و از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. با استفاده از نمونه گیری چند مرحله ای، نمونه ای به حجم 374 نفر (142 مرد و 232 زن) مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از پرسشنامه های؛ خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی (CDMSE)، هوش های چندگانه (MIQ) و باور به مهارت ها (SCI) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیات پژوهش از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزارهای Spss26 و Smart-PLS3 استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد بین هوش چندگانه و باور به مهارت ها با خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی دانشجویان ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین در مورد نقش تعدیل گری رشته تحصیلی در پیش بینی خودکارآمدی مسیر شغلی  بر اساس هوش چندگانه رابطه  معنادار به دست آمد. در حالی که این رابطه برای جنسیت معنادار نبود. با توجه به برازش مطلوب مدل پژوهش و یافته های حاصل از رابطه بین متغیرها می توان گفت هوش چندگانه و باور به مهارت ها در خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی دانشجویان نقش بسزایی دارند. رشته تحصیلی نیز نقش ثانویه دارد که به خاطر تعیین تأثیر آن در رابطه بین هوش چندگانه و خودکارآمدی تصمیم گیری مسیر شغلی دارای اهمیت است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان چنین نتیجه گیری کرد که توجه به توانایی ها و قابلیت های دانشجویان موجب می گردد تا از خودکارآمدی بیشتر برای رشد تصمیم گیری شغلی بهره مند گردند و از آنجا که اشتغال یکی از شاخص های توسعه کشور است هدایت و برنامه ریزی برای قرارگرفتن افراد متناسب با استعداد، رشته تحصیلی و مهارت در مسیر شغلی می تواند  خودکارآمدی تصمیم گیری فردی در این مسیر و به تبع آن خودکارآمدی جمعی و سازمانی که یکی از مباحث مهم در توسعه یافتگی جامعه و کشور محسوب می گردد را به دنبال داشته باشد.