فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۲٬۰۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدل مدیریت برمبنای ارزش در سیستم جامع مدیریت آموزش سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است .روش این پژوهش توصیفی همبستگی و از نظر نوع داده، آمیخته اکتشافی (کیفی–کمی) می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل 20 نفر از اساتید مجرب، مدیران و کارشناسان آموزش و در بخش کمی شامل 121 نفر از کارشناسان و مدیران ارشد آموزش صدا و سیما و فراگیران آن سازمان نیز به تعداد 275 نفر به عنوان حجم مکفی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش برای ارزشها و شاخص های عملکردی سیستم در بخش کیفی مصاحبه ها، تحلیل محتوای اسناد و در بخش کمی دو پرسشنامه پژوهشگرساخته به ترتیب در69 و57 گویه بودندکه روایی آنان به تائید خبرگان دانشگاهی، متخصصان آموزشی صدا و سیما و تحلیل عاملی تائیدی انجام گرفت و پایایی آنان با استفاده از آلفای کرونباخ برای ارزشها 94/0 وبرای شاخص های عملکردی اداره کل آموزش صدا و سیما 88/0تعیین شدند. تحلیل داده ها با استفاده ازآزمونهای آماری پیرسون کای اسکوئر،تی استیودنت و برای اولویت بندی واستخراج ضرایب وزنی ارزشها ازروش رتبه بندی ساده و فن مقیاس اندازه گیری فاصله ایی و برای شاخصهای عملکردی اداره کل مدیریت آموزشی روش مقایسه زوجی و فن ( (AHPگروهی و برای رسیدن به مدل پژوهشی از برنامه ریزی خطی استفاده شد نتایج پژوهش نشان داد طراحی مدل مدیریتی ارزشها باعث ارتقاء شاخص های عملکردی اداره کل مدیریت آموزشی صدا وسیما (نیازسنجی ،طراحی و برنامه ریزی آموزشی ،اجرا و ارزیابی آموزشی )و تاثیر معنادار و مثبت بر آنها می شود.
سیاست گذاری آموزش در ایران با توجه به نظریه حکمرانی خوب (مطالعه موردی؛ شاخص اعتماد عمومی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، سیاست گذاری آموزش در ایران با توجه به نظریه حکمرانی خوب با توجه به؛ شاخص اعتماد عمومی است و روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی است و ازنظر هدف کاربردی و ازنظر زمان مقطعی است. جامعه پژوهش معلمان منطقه 1 شهر تهران است که با علت جامعه بزرگ معلمان، با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای تعداد 265 معلم به عنوان نمونه با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شد. روش گرداوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و میدانی است و برای سنجش متغیرهای از پرسشنامه استفاده شد و جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده شد که طبق نتایج حاصل از پژوهش آموزش های اعتماد عمومی ازجمله تعامل، مدارا، مشارکت، جامعه پذیری، اطمینان، صداقت و درستکاری، ریسک پذیری ازجمله سیاست گذاری های آموزشی در بین دانش آموزان دوران ابتدایی است. طبق نتایج حاصل از جدول، در رابطه با میانگین متغیر تعامل، مدارا، اطمینان و ریسک پذیری، کمتر از حد متوسط است و لازم است سیاست گذاری های آموزشی در این زمینه در خصوص تقویت شود و میانگین متغیرهای مشارکت، جامعه پذیری و صداقت و درستکاری بیشتر از حد متوسط است و در سطح بالایی از اعتماد عمومی برخوردار است.
بررسی تاثیر سوادآموزی برکاهش آسیب های اجتماعی و توسعه اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رعایت هنجارهای اجتماعی یکی از مهم ترین اصول زندگی است و نخستین شرط لازم برای پیشرفت و رسیدن به توسعه پایدار برای جامعه متمدن محسوب می شود. هدف از مقاله حاضر بررسی تاثیر سوادآموزی برکاهش آسیب های اجتماعی و توسعه اقتصادی است. روش پژوهش از نوع کیفی و با رویکرد توصیفی- تفسیری است که مشارکت کنندگان به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 12 نفر از آموزش دهندگان شهر شیراز جمع آوری شده است. مصاحبه ها ثبت و ضبط و یادداشت برداری شد و با روش پنج مرحله ای توصیف، تفسیر و تجزیه و تحلیل گردید. برای اعتبار سنجی از روش کنترل اعضا استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سواد آموزی باعث تقویت مهارت های ده گانه زندگی و تقویت راهکارهای مقابله ای در افراد می گردد. این مهارت ها توانایی اجتماعی و روحی افراد را افزایش می دهند و موجب می شوند تا فرد بتواند به نحوی بهتر و موثرتر با مشکلات و دشواری های زندگی مواجه شود. هم چنین قدرت سازگاری افراد را بالا می برد و باعث می شود شخص بتواند مسوولیت های اجتماعی و شخصی زندگی را بهتر بپذیرد، توانمندی هایش را بروز دهد و از آسیب های ناشی از ناتوانی در حل مشکلات در امان بماند. بنابراین سوادآموزی بر کاهش آسیب های اجتماعی موثر بوده و باعث بهبود وضعیت اقتصادی فرد و کاهش هزینه ها و توسعه اقتصادی جامعه می گردد.
فضای آموزشی مدارس متوسطه دخترانه شهر کرج: مقایسه نظرات و استانداردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
383 - 362
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه نظرات دانش آموزان مدارس دولتی و غیردولتی دوره دوم متوسطه شهر کرج با استانداردهای فضای آموزشی انجام شده است. روش پژوهش با توجه به هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل 23192 دانش آموز مدارس دخترانه دوره دوم متوسطه شهر کرج است و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از 4 ناحیه آموزش و پرورش 384 دانش آموز انتخاب شد. ابزار پژوهش، شامل چک لیست محقق ساخته ارزیابی فضای آموزشی و پرسش نامه محقق ساخته نظرسنجی فضای آموزشی است که بر اساس استانداردهای سازمان نوسازی مدارس تنظیم شده است. فضای آموزشی شامل مؤلفه های ابعاد، چیدمان، نور، رنگ، مکان یابی و دما است. برای سنجش روایی از روایی محتوایی و برای تعیین پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب پایایی به دست آمده برای مقیاس نظرسنجی 910/0 است. نتایج نشان داد در مواردی شامل تعداد دانش آموزان، اندازه تخته، فاصله تخته ، فاصله بین ردیف ها، رنگ آمیزی کلاس، ابعاد پنجره، دما و وسایل گرمایشی و سرمایشی، نظرات دانش آموزان مستقل از استانداردهای فضای آموزشی است و تفاوت معناداری میان شاخص های سازمان نوسازی مدارس و نظرات دانش آموزان وجود دارد. با توجه به نتایج به نظر می رسد بهتر است در تهیه استانداردهای فضای آموزشی مدارس به نظرات دانش آموزان بیشتر توجه شود.
بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر سکوت سازمانی معلمان با نقش میانجی ریاکاری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
343 - 323
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی بررسی تأثیر خودشیفتگی مدیران بر سکوت سازمانی معلمان با نقش میانجی ریاکاری سازمانی بود. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. 255 دبیر متوسطه دوم شهر زاهدان به شیوه نمونه گیری تصادفی- طبقه ای (بر حسب جنسیت) از طریق سه پرسشنامه خودشیفتگی (قریشی راد، 1394)، ریاکاری سازمانی (اقتباس از هادوی نژاد و همکاران، 1389) و سکوت سازمانی (وان داین، آنگ و بوترو، 2003) مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرام افزارهای اس پی اس اس و لیزرل استفاده شد. بر اساس یافته ها مقدار ضریب همبستگی بین خودشیفتگی مدیران و ریاکاری سازمانی معلمان (001/0, p=407/0r=)، خودشیفتگی مدیران و سکوت سازمانی معلمان (001/0, p= 398/0r=) و ریاکاری سازمانی و سکوت سازمانی معلمان (001/0, p=331/0r=) مثبت و معنادار بود. اثر مستقیم خودشیفتگی مدیران بر سکوت سازمانی معلمان (54/4, t=36/0β=)، اثر مستقیم خودشیفتگی مدیران بر ریاکاری سازمانی معلمان (59/6, t=45/0β=)، و اثر مستقیم ریاکاری سازمانی بر سکوت سازمانی معلمان (54/2, t=2/0β=) مبثت و معنادار بود. همچنین اثر غیرمستقیم خودشیفتگی مدیران بر سکوت سازمانی معلمان با میانجی گری ریاکاری سازمانی (09/0β=)، مثبت و معنادار بود. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که خودشیفتگی مدیران هم به طور مستقیم و هم به طور مستقیم و از طریق متغیر میانجی ریاکاری سازمانی با سکوت سازمانی معلمان رابطه مثبت و معنادار دارد.
اولویت بندی ابعاد کیفیت خدمات دانشگاهی با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی (موردمطالعه: دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت جوامع وابستگی انکارناپذیری به سطح آموزش و گسترش کمی-کیفی نظام آموزشی، به ویژه نظام آموزش عالی دارد. با توجه به محدودیت منابع سازمانی جهت اجرای برنامههای بهبود، یکی از دغدغههای مدیران، اولویت بندی مسائل، جهت تخصیص منابع سازمان است. در این پژوهش، اولویتبندی ابعاد کیفیت خدمات دانشگاهی مورد بررسی قرارگرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و جزء تحقیقات کمی به حساب میآید. همچنین این پژوهش در بین پژوهشهای کمی از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی است و از نظر شیوهی گردآوری اطلاعات در بین تحقیقات توصیفی به دلیل استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی در قسمت وزن دهی، در میان پژوهشهای همبستگی از نوع پیمایشی- تک مقطعی است. جامعه آماری این تحقیق همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دماوند است. در این تحقیق پس از بررسی ادبیات نظری پژوهش، ابعاد کیفیت خدمات دانشگاهی برای اولویتبندی شناسایی شدند. با بررسی اسناد بالادستی و سند مصوب شورای عالی فرهنگی، شاخص ارزشهای اسلامی- ایرانی به شاخصهای موجود در ادبیات موضوع ذکر شده افزوده شد که برای این شاخص اصلی، چهار زیر شاخص در نظر گرفته شده است. طبق نتایج کسبشده از این تحقیق مشخص شد که در میان 28 زیر شاخص مورد بررسی شاخص «دانش و تجربه اعضای هیاتعلمی دانشگاه» دارای بالاترین درجه اهمیت هستند.
تبیین رابطه سرمایه اجتماعی و یادگیری سازمانی با توجه به نقش واسطه ای تسهیم دانش در اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه بین سرمایه اجتماعی و یادگیری سازمانی با توجه به نقش واسطه ای تسهیم دانش در اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر بود. روش پژوهش، توصیفی – همبستگی با تاکید بر حداقل مربعات جزئی بود. جامعه آماری این پژوهش را همه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر به تعداد 316 نفر تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شد و تعداد 169 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها بر اساس سه پرسشنامه سرمایه اجتماعی، تسهیم دانش و یادگیری سازمانی صورت گرفت، که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 81/0، 86/0 و 91/0 به دست آمد و روایی محتوایی و سازه آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. به منظور بررسی توزیع داده ها و پاسخ به سؤالات پژوهش و رسم و تدوین مدل اندازه گیری و مدل ساختاری از نرم افزارهای SPSS نسخه 20 و Smart PLS نسخه 0/2 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد: سرمایه اجتماعی بر یادگیری سازمانی و تسهیم دانش و هم چنین تسهیم دانش بر یادگیری سازمانی تأثیرگذار است و همچنین تسهیم دانش در رابطه بین سرمایه اجتماعی و یادگیری سازمانی، نقش تعدیل گری دارد و از نوعِ میانجی جزیی است.
بازنمایی ساختار علمی رشته مدیریت آموزشی مبتنی بر تجربه زیسته اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
450 - 426
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف توصیف پدیده ساختار علمی مدیریت آموزشی از نگاه و برداشت استادان این رشته دانشگاهی انجام شد. تحلیل اطلاعات از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساختارمند با توجه به رویکرد پژوهشی پدیدارشناسی توصیفی و با بهره گیری از روش تحلیلی هفتگانه کلایزی پی گیری شد. مشارکت کنندگان اعضای هیأت علمی دارای رتبه علمی از استادیار تا استاد، به تعداد 17تن بودند. یافته های پژوهش که در 6 مؤلفه اصلی و 15 زیرمؤلفه طبقه بندی شد، بازنمای تجربه و برداشت صاحب نظران و اندیش ورزان این رشته است. نتایج نشان داد که بین اعضای هیأت علمی رشته مدیریت آموزشی نسبت به ساختار علمی این رشته اتفاق نظر وجود ندارد و هویت علمی رشته در سه بخش بنیان نظری، ماهیت بین رشته ای و قلمروی رشته، دارای دو جهان بینی متفاوت است. مؤلفه های متفاوت از جمله: اصالت علمی، پایان هویت جویی، کارکردگرایی بین رشته ای، بازنگری بین رشته ای، مربی سازمان ها و رهبر آموزش و پرورش وجود این تفاوت در جهان بینی را تأیید کرد. ضمن آن که این تفاوت معنی دار اندیشه و قضاوت از زاویه دیگر، می تواند پیام آور پویایی رشته مدیریت آموزشی باشد، زیرا وجود چنین دیدگاه های مختلفی، افزون بر بازنمایی اهمیت آن در چالش برانگیزی هویت علمی رشته مدیریت آموزشی، دربردارنده رشد و توسعه نظری این رشته در درازمدت خواهد بود.
شناسایی موانع آموزش کارآفرینی در مدارس کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
66 - 51
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی موانع آموزش کارآفرینی در مدارس شهرستان کرمانشاه بود. این پژوهش از نوع کیفی و پدیدارشناسی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی معلمان صاحب نظر شهرستان کرمانشاه که در آموزش کارآفرینی تخصص دارند، می باشد. براساس روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 15 نفر از معلمانی که دارای حداقل 10 سال سابقه خدمت در نظام آموزش فنی و حرفه ای و کاردانش بودند انجام گرفت. در این پژوهش جهت دستیابی به روایی سؤالات مصاحبه از نظر معلمان صاحب نظر و متخصصان کارآفرینی و جهت حصول اطمینان از پایایی داده های پژوهش نیز از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات بدون این که در داده ها تغییراتی ایجاد شود، استفاده گردید. روش تجزیه و تحلیل مورد استفاده در پژوهش ، روش اشتراوس و کوربین است. براساس نتایج مصاحبه ها، 19 مفهوم در قالب 63 مضمون بدست آمده است. یافته های بدست آمده نشان داد که، نبود علاقه و انگیزه ی کافی به تحصیل، ضعیف بودن بنیه ی علمی هنرجویان شاخه ی کاردانش، ارتباط کم علم و صنعت در شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش، وضعیت فیزیکی نامناسب هنرستان ها، به کارگیری مدرسان غیر متخصص در آموزش کارآفرینی، به کارگیری روش های یاددهی- یادگیری نامناسب، اختصاص بودجه ی کم به شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش، پایین بودن کمیت و کیفیت تجهیزات و امکانات آموزشی از عمده مشکلات و موانع توسعه ی دانش و مهارت های کارآفرینی می باشد.
سنجش اثربخشی آموزش های ضمن خدمت معلمان ابتدایی بر مبنای الگوی کرک پاتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
399 - 371
حوزههای تخصصی:
آموزش و پروش با هدف افزایش کارایی و اثربخشی معلمان، روزآمدکردن معلومات و توانمندی های معلمان متناسب با توسعه ی دانش و فناوری و همچنین رشد فضایل اخلاقی، فرهنگ سازمانی و بهبود روابط انسانی، همه ساله هزینه های قابل توجهی را برای آموزش نیروی انسانی خود تخصیص می دهد. نکته ای که در اینجا بیش از هرچیز حائز اهمیت است این است که آیا برگزاری این دوره ها از اثربخشی لازم برخوردار است. این پژوهش با هدف ارزشیابی اثربخشی آموزش های ضمن خدمت معلمان مقطع ابتدایی منطقه 9 آموزش و پرورش شهر تهران بر اساس الگوی کرک پاتریک انجام شد. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ جمع آوری داده ها توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی منطقه 9 که تعداد آن ها 815 نفر بود، که از بین آنها 261 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که روایی محتوایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن نیز براساس روش آلفای کرونباخ 98/0 برآورد شد. با توجه به نرمال نبودن داده های پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون نسبت دو جمله ای، آزمون یومن-ویتنی، کروسکال و الیس استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که واکنش معلمان با میانگین 247/3 در سطح نسبتاًمطلوب بوده است. همچنین اثربخشی دوره ها بر یادگیری معلمان با میانگین 17/3 و بهبود قابلیت معلمان 11/3، موثر بوده است، ولی بر تحقق اهداف منطقه 9 با میانگین 97/2 اثربخش نبوده است. در مجموع آموزش های ضمن خدمت منطقه 9 با میانگین 121/3 اثربخش ارزیابی شد.
بازنمایی عوامل، ملاک ها و نشانگرهای مدارس اثربخش دوره ی ابتدایی: یک مطالعه ی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
190 - 162
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مبتنی بر رویکرد تحقیق کیفیو با روش پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری ملاکی و مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با 15 مشارکت کننده، داده ها گردآوری شد و به روش کُلایزی تحلیل گردید. به منظور باورپذیری یافته ها از سه روش ممیزی بیرونی، بازبینی نتایج توسط اطلاع رسان ها و درگیری طولانی مدتاستفاده شد. نتایج پژوهش، به شناسایی و دسته بندی 6 عامل، 16 ملاک و 111 نشانگر برای اندازه گیری اثربخشی مدارس در دوره ی ابتدایی منتج گردید. یافته ها بر نقش سازنده ی مدیر مدرسه، تعامل بین مدیر، معلمان، والدین و دانش آموزان، مشارکت معلمان در تصمیم گیری ها و تعامل مؤثر بین جامعه و مدرسه تأکید داشتند. به نظر می رسد با توجه به جامعیت و تناسب عوامل، ملاک ها و نشانگرهای شناسایی شده با وضعیت مدارس دوره ی ابتدایی، استفاده از آن بتواند زمینه ی لازم برای ساخت ابزار مناسب اندازه گیری کیفیت مدارس دوره ی ابتدایی، تعیین وضعیت این مدارس و ارائه ی راهکارهای بهبود را فراهم سازد.
شناسایی معیارها و شاخص های رتبه بندی مدارس غیردولتی از دیدگاه عوامل راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
415 - 396
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به روش کیفی و با مطالعه موردی در شهر شیراز انجام شد. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش، کارشناسان مدارس غیردولتی و اعضای ارکان پنج گانه مدرسه بود. انتخاب افراد به روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک ملاک محور انجام گردید. با توجه به رویکرد چند سطحی بودن نمونه گیری با مشارکت 28 نفر از ذی نفعان فوق صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه باز با مشارکت کنندگان بود. تجزیه وتحلیل دادها بر اساس تحلیل مضمون انجام شد. برای اعتبار یابی داده ها از روش های بازخورد به مشارکت کنندگان، بازبینی و موضع گیری پژوهشگر و همسوسازی با منابع علمی و اسناد کلیدی آموزش وپرورش استفاده گردید. اعتمادپذیری یافته ها نیز با استفاده از نظرات اعضای کمیته راهنما انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که از دیدگاه عوامل راهبردی تعداد 9 معیار و 28 شاخص در رتبه بندی مدارس غیردولتی دوره دوم متوسطه نظری مؤثر است. معیارها شامل: ارگونومی دانش آموزان، امکانات و تجهیزات، خدمات آموزشی - پرورشی، خدمات اجتماعی، مدیریت سرمایه انسانی، مدیریت مدرسه، بانک اطلاعاتی، مشارکت و رضایت عوامل راهبردی و بروندادها بود.
سنتز پژوهی مولفه ها و شاخص های شایستگی های کلیدی منابع انسانی در دستگاه های اجرایی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش شناسایی مولفه ها و شاخص های شایستگی های کلیدی منابع انسانی در دستگاه های اجرایی استان یزد بود. روش پژوهش، کیفی و از نوع سنتزپژوهی بود. جامعه آماری در بخش اول شامل کلیه مقاله ها مرتبط با شایستگی های کلیدی منابع انسانی، اسناد و مدارک علمی است. نمونه آماری این بخش شامل کلیه اسناد و منابع مرتبط با موضوع به تعداد 84 سند(45 منبع داخلی و 39 منبع خارجی) و 10 نفر از متخصصان (براساس اشباع داده ها) می باشد. لذا روش نمونه گیری در این بخش، روش سرشماری(تمام شماری) و در بخش دوم جامعه آماری کلیه متخصصان، اساتید دانشگاهی و نخبگان با مدرک و تجربه متناسب با موضوع می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و به تعداد 10 نفر (حد اشباع 10 نفر) انتخاب شدند. در این پژوهش، برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه نیمه سازمان یافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. بر این اساس ابتدا برای تعیین و تشخیص مولفه ها و شاخص های شایستگی های کلیدی منابع انسانی در دستگاه های اجرایی پرسشنامه تهیه شد و سپس در اختیار اساتید راهنما و مشاوران قرار گرفت و سوالات مورد تغییر و تعدیل قرار گرفتند که پس از تأیید اساتید، پرسشنامه به تأیید 3 نفر از متخصصین نیز رسید میزان ضریب توافق برابر 81/0 به دست آمد. نتایج نشان داد که مولفه ها شایستگی های کلیدی منابع انسانی انسانی در دستگاه های اجرایی شامل 4 مولفه شامل ویژگی های فردی(36 شاخص)، دانش(16 شاخص)، مهارت(23 شاخص) و ارزش(36 شاخص) می باشد.
طراحی الگوی تفکر راهبردی مدیران آموزشی به روش آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، طراحی الگوی تفکر راهبردی مدیران آموزشی بود. این پژوهش از دیدگاه هدف، کاربردی و از نظر راهبرد و روش، تحقیقی ترکیبی از نوع اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی شامل اساتید گروه علوم تربیتی و دانشجویان دکترای مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد کرمانشاه و در مرحله کمّی مدیران مدارس ابتدایی استان کرمانشاه بودند. حجم نمونه در مرحله کیفی 12 نفر و در مرحله کمّی 200 نفر بود. اعضای نمونه در مرحله کیفی به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس اصل اشباع در نظر گرفته شد و در مرحله کمّی، روش نمونه گیری مبتنی بر اصول تعیین حجم نمونه در مدل یابی معادلات ساختاری به کار رفت. ابزار گردآوری داده های پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود. روایی و پایایی ابزار در بخش کیفی با معیارهای مقبولیت و قابلیت تأیید و در بخش کمّی روایی ابزار با نظر متخصصان و تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با آلفای کرونباخ، روش اسپیرمن- براون و روش ترکیبی به دست آمد. تحلیل داده های کیفی با روش تحلیل مضمون و بر اساس مدل براون و کلارک (2006) و داده های کمّی از طریق تحلیل معادلات ساختاری در قالب نرم افزار اس پی اس اس و لیزرل مورد آزمون قرار گرفت. یافته های بدست آمده از بخش کیفی منجر به شناسایی پنج عنصر اصلی آینده نگری، تفکر خلاق، تفکر شهودی، هوشمندی محیطی و فرصت گرایی هوشمندانه در رابطه با تفکر راهبردی مدیران آموزشی گردید و در قالب مقیاسی 32 گویه ای به جامعه آماری در بخش کمّی ارائه شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها در بخش کمّی نشان داد که الگوی عناصر استخراج شده از شاخص های برازش مطلوبی برخوردار است.
رابطه آینده نگری با هوش سازمانی، خلاقیت سازمانی و تعالی سازمانی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران به منظور ارایه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر رابطه آینده نگری با هوش سازمانی، خلاقیت سازمانی و تعالی سازمانی در دانشگاه های آزاد اسلامی استان مازندران به منظور ارایه مدل بود. روش اجرای آن توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری پژوهش همه اعضای هیأت علمی تمام وقت و نیمه وقت دانشگاه های آزاد اسلامی مازندران در سال 1397 که حدوداً 750 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 254 نفر تعیین گردید. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای انتخاب شد. روش گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و میدانی بود. داده ها بر اساس سه پرسشنامه استاندارد آینده نگری آسکول (2003)، هوش سازمانی آلبرخت (2002)، خلاقیت سازمانی گیلفورد (1967) و پرسشنامه تعالی سازمانی پیترز و واترمن (1982) گردآوری و تنظیم گردید. روایی پرسشنامه از طریق کارشناسان و اساتید دانشگاهی متخصص تعیین و تأیید گردید. پایایی با ضریب آلفای کرونباخ برای هر چهار متغیر بزرگ تر از 7/0 محاسبه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزارهای SPSS22 و PLS Smart و از آمار توصیفی (جداول توزیع فراوانی، میانگین و واریانس) و از آمار استنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری و روش آنتروپی) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین آینده نگری با هوش سازمانی، خلاقیت سازمانی و تعالی سازمانی رابطه مثبت و معناداری بود. بر اساس یافته های پژوهش، آینده نگری دارای چهار بعد مدیریتی (13 مولفه)، ساختاری (11 مولفه)، پژوهشی (6 مولفه)، فرهنگی (3 مولفه) بود و برازش مدل پژوهش نیز تأیید گردید.
اثربخشی محتوای متون ادبی منتخب بر عملکرد اجتماعی و انطباق پذیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تبیین اثربخشی محتوای متون ادبی منتخب بر عملکرد اجتماعی و انطباق پذیری دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر بوشهر بوده است. روش این پژوهش شبه تجربی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان ابتدایی شهر بوشهر تشکیل دادند. حجم نمونه این پژوهش شامل 60 نفر از دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر بوشهر بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار های جمع آوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه های عملکرد اجتماعی و انطباق پذیری دانش آموزان بود که هر دو به صورت محقق ساخته تدوین شد و روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها نشان داد بین نمره عملکرد اجتماعی و انطباق پذیری دانش آموزان گروه آزمایش و گواه تفاوت معنی داری وجود دارد. که بر اساس میانگین محاسبه شده هر دو متغیر مشخص شد عملکرد اجتماعی و میزان انطباق پذیری دانش آموزان گروه آزمایش بهتر از گروه گواه بوده است. به عبارت دیگر آموزش محتوای متون ادبی منتخب موجب افزایش عملکرد اجتماعی و انطباق پذیری دانش آموزان می شود.
تحلیل روایت نگارانه ی ادراک و تجربه زیسته راهبران آموزشی از اجرای الگوهای نظارت آموزشی معلم-محور در مدارس ابتدایی: تدوین و اعتباریابی الگوی بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به هدف تحلیل روایت نگارانه ی ادراک و تجربه زیسته راهبران آموزشی از اجرای الگوهای نظارت آموزشی معلم-محور در مدارس ابتدایی و تدوین و اعتباریابی یک الگوی بومی انجام گرفت. روش پژوهش آمیخته اکتشافی بود. مرحله کیفی به روش روایت پژوهی و با رویکردی هدفمند (روش نمونه گیری موارد مطلوب)، مشارکت کنندگان از میان راهبران آموزشی استان آذربایجان غربی تا رسیدن به نقطه اشباع نظری انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه های کیفی نیمه ساختارمند انجام شد. محاسبه اﻋﺘﺒﺎر و رواﯾﯽ دادهها با استفاده از دو روش ﺑﺎزﺑﯿﻨﯽ مشارکتکنندگان و ﻣﺮور ﺧﺒﺮﮔﺎن ﻏﯿﺮ شرکتکننده در ﭘﮋوﻫﺶ انجام گرفت. با تحلیل مضمون، 6 مضمون سازمان دهنده و 22 مضمون پایه درباره الگوی نظارت معلم محور کشف گردید. برای اعتباریابی الگو، بخش کمی به روش تحقیق توصیفی پیمایشی انجام شد. با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 120 نفر از راهبران آموزشی استان آذربایجان غربی انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در بخش کمی، مقیاس محقق ساخته بر اساس شبکه مضامین بخش کیفی بود. در بخش کمی برای تعیین اعتبار الگو تحلیل عاملی تأییدی انجام شد. نتایج بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم نشان داد که الگوی بومی نظارت معلم محور دارای روایی سازه است.
آینده پژوهی پیشران ها و عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه حرفه ای مدیران آموزشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
340 - 318
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کیفی و کمی انجام گرفت. با توجه به ماهیت این پژوهش، از روش تحلیل ساختاری میک مک و تکنیک های تحلیل اثرات متقاطع بهره گرفته شد. در این راستا، پس از برگزاری جلسات اولیه بحث با 12 نفر از خبرگان و متخصصان مدیریت آموزشی، به عنوان جامعه آماری تحقیق که از طریق روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده بودند، پنجاه و دو متغیر اولیه در قالب هشت بعد کلی شناسایی شد. در ادامه، متغیرهای اولیه در چارچوب ماتریس اثر متقاطع در نرم افزار آینده نگار میک مک تعریف شد. در نهایت، با توجه به یافته های پژوهش و امتیاز بالای تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، عوامل اصلی کلیدی در آینده توسعه حرفه ای مدیران مدارس در افق 1404 شناسایی شدند. از بین این عوامل، وجود برنامه های توسعه حرفه ای تأثیرگذارترین عامل کلیدی در توسعه حرفه ای مدیران مدارس در افق 1404 است. ارتباط مداوم نظام آموزشی با نظام های آموزشی موفق دنیا و استفاده از تجارب آنان، داشتن چشم انداز و راهبرد، آینده نگری و تفکر راهبردی سیاست گذاران و برنامه ریزان و حمایت دولت و مجلس در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
ارایه الگوی مفهومی تجارب مدیریت موثر کلاس درس در علوم پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی تاثیر تجارب مدیریت موثر کلاس درس در علوم پزشکی و ارائه الگوی مفهومی بود. روش پژوهش، روش کیفی و با رویکرد پدیدار شناسی بود. جامعه آماری پژوهش را همه استادان و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (4389نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه از معیار اشباع داده استفاده شد. در مطالعه حاضر 15 شرکت کننده (5 استاد و 10 دانشجو) به شیوه نمونه گیری هدفمند داده ها را به اشباع رسانده و به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها براساس مصاحبه عمیق[1] و سؤال های باز پاسخ همراه با سؤالهای پیگیرانه برای تشویق مشارکت کنندگان برای در اختیار گذاشتن تجارب عمیق بود. مدت مصاحبه در این پژوهش بین 90-60 دقیقه متغیر بود. جهت بررسی روایی از ضریب هولستی استفاده شد و مقدار آن 86/0 به دست آمد هم چنین برای بررسی روایی محتوایی (CVR) محاسبه گردید که مقدار آن 85/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Maxqda12 صورت پذیرفت. روش اصلی تجزیه و تحلیل داده ها روش کلایزی بود که متغیرهای اصلی و فرعی مربوط به عوامل موثر بر مدیریت کلاس درس، مدل فرضی شامل 7 کُد مفهوم اصلی و 17 کُد مفهوم فرعی برای تبیین این هفت مولفه بدست آمده است. یافته ها حاکی از آن است که پژوهشگر پس از انجام هفت مرحله کلایزی و استخراج هفت مولفه که شامل هفت کُد مفهوم اصلی درس و مولفه ویژگی های فردی مدرس استراتژی های آموزشی، نظارتی، مدیریت فراگیر محور، استراتژی های شناختی و غیر شناختی، مدیریت فضا و زمان و ارزیابی تئوری و عملی بود که به تبیین الگوی اختصاصی مدیریت موثر در کلاس درس در علوم پزشکی پرداخته است. بحث و نتیجه گیری این مطالعه مضامین مهمی برای اساتید و دانشجویان علوم پزشکی داشته است که مولفه های شناسایی شده برای اعمال مدیریت موثر بر کلاس درس و ایجاد بهینه برای یادگیری بهتر و اجرای آن توسط اساتید برای رشد و ارتقای دانش و عملکرد آن نیازمند توجه ویژه است. و باید به دانشجویان مسوولیت هایی را واگذار کرد، نظرات دانشجویان را پذیرفت و به آنان اعتماد کرد تا محیطی سرشار از امنیت، اعتماد متقابل و عزت نفس برای فراگیر فراهم گردد.
طراحی و اعتباریابی الگوی ارزیابی عملکرد مدیران سازمانی در سازمان بازرسی کل کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی ارزیابی عملکرد مدیران سازمانی در سازمان بازرسی کل کشور در سال 1397 انجام شد. روش پژوهش بر حسب هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از صاحب نظران و خبرگان سازمانی (مطلعین کلیدی و گروه کانونی) بودند که با روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند به شیوه زنجیره ای انتخاب شدند. در بخش کمّی از 240 نفر مدیر در سطوح مختلف (عالی، میانی و پایه) سازمان بازرسی کل کشور در مرکز (تهران) با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای 170 نفر به صورت تناسبی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته اکتشافی بود. برای حصول اطمینان از روایی بخش کیفی و به منظور اطمینان خاطر از دقیق بودن یافته ها از دیدگاه متخصصان، صاحب نظران و خبرگان حوزه مدیریت استفاده شد. در بخش کمّی نیز به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای تحلیل داده ها، در بخش کیفی از روش کدگذاری سیستماتیک و در بخش کمی از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری به روش PLS) استفاده شد. برای محاسبه ی معنی داری ضرایب مسیر و رتبه بندی شاخص ها و مولفه ها از آزمون های «بوت استراب»[1] و «فریدمن» استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهایSPSS22 و smart – PLS 3 بهره گرفته شد. از تحلیل مصاحبه ها، شاخص های ارزیابی عملکرد مدیران در سه مؤلفه اصلی مهارت های فردی، تحلیلی و تخصصی مورد شناسایی قرار گرفت که الگوی تدوین شده دارای 3 مؤلفه اصلی و 17 زیرمؤلفه بود. بر اساس ابعاد و مؤلفه های شناسایی شده، مدل پژوهش، ضمن توسعه مفهوم نظری در این خصوص، الگویی بومی را برای ارزیابی مدیران سازمان مذکور به ارمغان داشت که اثربخشی الگوی ارزیابی عملکرد مدیران طراحی شده، بر بهبود عملکرد مؤثر خواهد بود.