فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۱٬۹۴۶ مورد.
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
46 - 24
حوزه های تخصصی:
روش اجرای این پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) و طرح پژوهش همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مدارس شهرستان نهاوند (650 نفر) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 242 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های مدیریت مشارکتی و صلاحیت های مربیگری پاسخ دادند. روایی پرسشنامه با استفاده ازنظر متخصصان و تحلیل عاملی تأییدی و همچنین پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرانباخ تائید شد. تجزیه وتحلیل: جهت تحلیل داده ها از روش های تحلیل توصیفی، تحلیل همبستگی با نرم افزار SPSS و تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار PLSاستفاده شده است نتایج نشان داد که تأثیر صلاحیت های مربیگری بر مدیریت مشارکتی مثبت و معنادار است. تأثیر صلاحیت عمومی، صلاحت سازمانی، صلاحیت اجرایی و صلاحیت مهارتی بر مدیریت مشارکتی مثبت و معنادار است. برای الگوی آزمون شده فرضیه های فرعی، شاخص برازش مطلق GOF، 63/0 به دست آمد که مقدار به دست آمده برای این شاخص برازش نشانگر برازش مناسب الگوی آزمون شده است.
مسؤولیت پذیری اجتماعی راهی برای اثربخشی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
403 - 384
حوزه های تخصصی:
امروزه مسؤولیتپذیری اجتماعی ازجمله مهمترین عناصر فلسفۀ وجودی سازمانها است که در پژوهش حاضر بهصورت توصیفی و با تکیه بر روش همبستگی به بررسی رابطۀ بین مسؤولیتپذیری اجتماعی با اثربخشی مدارس پرداخته است. جامعۀ آماری پژوهش شامل معلمان مدارس خاص (تیزهوشان، استعداد درخشان) شهرستان سنندج به تعداد 142 نفر بود. با توجه به محدودیتهای ناشی از دسترسی به کل جامعۀ آماری محققان به نمونهگیری از کل جامعه مبادرت ورزیدهاند. نمونۀ آماری با استفاده از جدول مورگان 231 نفر انتخابشده که بهصورت تصادفی ساده به ابزارهای پژوهش پاسخ دادهاند. ابزار گردآوری دادهها دو عدد پرسشنامۀ استاندارد بوده است. برای مسؤولیتپذیری اجتماعی از پرسشنامۀ کارول(1991) و جهت گردآوری دادههای اثربخشی نیز از پرسشنامۀ هوی و میسکل (2013) بهره گرفتهشد. روایی و پایایی این پرسشنامهها در تحقیقات قبلی تأیید شده بود که برای هر دو ضریب آلفای کرونباخ بین 8/0 تا 84/ بهدستآمده بود و در پژوهش حاضر نیز روایی بهوسیلۀ نظر پژوهشگران و پایایی نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برای پرسشنامه مسؤولیتپذیری و پرسشنامه اثربخشی، 81/0 و 78/0 بهدستآمده است. برای تحلیل دادهها و همچنین گزارش وضعیت دادهها از آزمونهای تحلیل عاملی تأییدی، آزمونهای تی، فریدمن و معادلات ساختاری استفادهشده است. نتایج پژوهش نشان داد که مسؤولیتپذیری اجتماعی رابطۀ مثبت و معناداری با اثربخشی مدارس دارد و در این راستا میتوان ادعا کرد هرچه معلمان و کادر اجرایی مدارس مسؤولیتپذیرتر باشند به همان میزان اثربخشی در مدارس به دست خواهد آمد. در رابطه با وضعیت ابعاد مسؤولیتپذیری نیز ارزش و اهمیت ابعاد در دیدگاه معلمان به ترتیب شامل ابعاد اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و قانونی است.
طراحی الگوی مطلوب مهارت های زندگی دوره متوسطه مراکز استعدادهای درخشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
395 - 370
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با روش کیفی و نظریه برخاسته از داده ها انجام گرفت. گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه صورت گرفت. پس از انجام 11 مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان، اشباع نظری حاصل گشت و مقوله های اصلی پس از تکمیل فرایند کدگذاری استخراج گردید. پس از تکمیل یافته ها مدل زمینه ای براساس رویکرد گلیزر طراحی گردید. براساس یافته ها 111 کد باز از مصاحبه ها حاصل شد و در چهار طبقه: 1- اهداف آموزش (بهبود مهارت های اجتماعی، بهبود مهارت های بین فردی، بهبود مهارت های ارتباطی، پیشگیری از اختلالات و مشکلات روانی- اجتماعی، افزاش سرمایه اجتماعی، ارج نهادن به سرمایه های ملی، آشنایی دانش آموزان با شایستگی های اخلاقی، آشنایی دانش آموزان با شایستگی های اجتماعی، حل مسئله، توانمندسازی فردی، مقابله با رفتارهای پرخطر، سواد بهداشت جسمی، ارتقاء تفکر انتقادی، ارتقای سواد مدنی، ارتقاء توانایی های روانی، ارتقای سواد علمی، کاهش خشم و اضطراب)؛ 2-محتوا (اعتقادات، هویت یابی، تعامل و توانمندی)، 3- روش های آموزش (آموزش در قالب دعوت از صاحب نظران، گردش علمی و آموزشی، یادگیری مشارکتی، استفاده از روش های فعال یادگیری، فعالیت های مکمل و فوق-برنامه، مشارکت دانش آموزان در تولید دانش، آموزش در عمل، برگزاری کارگاه های آموزشی، بارش مغزی، تحلیل وضعیت و مطالعه موردی، سخنرانی، ایفای نقش، بازی های آموزشی) 4- روش های ارزشیابی (مشاهده فرایند عملکرد، خود ارزشیابی، ارزشیابی توسط همتایان، انجام تکالیف و فعالیت ها، ارزشیابی توسط خانواده، انجام پروژه یا تحقیق به صورت فردی یا گروهی) تجلی پیدا کردند. به موجب این نتایج پیشنهاد می گردد الگوی مذبور در جهت رشد شخصیت سالم دانش آموزان، تأمین و حفظ بهداشت روانی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
طراحی الگوی فرآیند تربیت رسانه ای در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
60 - 41
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مفهوم تربیت رسانه ای و به دست آوردن راهبردهایی عملیاتی جهت اتخاذ شیوه هایی جدید در مدیریت مدرسه بود. این پژوهش کیفی بوده که با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری پژوهش، مدیران با سابقه آموزش و پرورش، اساتید دانشگاه در رشته های علوم تربیتی، ارتباطات و رسانه و متخصصان مجرب در حوزه سواد رسانه بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع نظری در مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته به صورت رودرور و عمیق از تعداد 33 نفر به عنوان مشارکت کننده، داده ها جمع آوری گردید. پژوهشگر طی سه مرحله ی کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری گزینشی، تربیت رسانه ای رابه عنوان پدیده محوری مورد مطالعه قرارداد و شرایط علی، زمینه ای و مداخله گر و پیامد ها و راهبردها را استخراج و دسته بندی نمود. جهت اطمینان از روایی و پایایی پژوهش، مصاحبه ها با بعضی ازافراد چندین بار تکرار و نتایج حاصل در چند مرحله به رؤیت چند تن از اساتید مجرب و مصاحبه شونده ها رسید و در این بین از گروه های کانونی شرکت کنندگان در پژوهش نیزچندین بار استفاده گردید. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش، با توجه به رشد روزافزون قدرت رسانه و ابزارهای تکنولوژیک در زندگی روزمره ی دانش آموزان و اثرات شگرف رسانه در سبک، نوع و چگونگی یادگیری آنان، لازم بود که تغییراتی در نحوه و مدل تربیتی و آموزشی مدارس ایجاد گردد که در این پژوهش راهبردهایی کاربردی برای تحقق این مهم ارایه گردید.
طراحی مدل مطلوب رهبری اصیل برای مدیران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
27 - 1
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش اکتشافی متوالی (کیفی- کمی) و راهبرد پژوهش در بخش کیفی، تحلیل محتوای کیفی و در بخش کمی، پیمایشی لحاظ شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی، 13 نفر از استادان رشته مدیریت آموزشی بودند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در قسمت کمی، تمام مدیران اداره آموزش و پرورش کشور به تعداد 716 نفر بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 132 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسش نامه محقق ساخته بود. پرسش نامه پژوهش شامل 11 مؤلفه و 45 گویه است که بر اساس طیف لیکرت پنج درجه ای تنظیم شده است. روش تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه در بخش کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی و در بخش کمی آزمون تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار smart pls 3 انتخاب شده است. یافته های بخش کیفی شامل11 مؤلفه، از جمله: الهام بخشی، انعطاف پذیری، برون گرایی، تعهد، جاذبه عمیق، روحیه مشارکت، شفافیت ارتباطی، همدلی، پردازش متوازن اطلاعات، چشم انداز اخلاقی و چشم انداز مشترک بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از برازش مطلوب مدل رهبری اصیل است. با توجه به نتایج می توان گفت که توجه به 11 مؤلفه شناسایی شده در این پژوهش می تواند در تقویت و توسعه رهبری اصیل در بین مدیران مدارس اثرگذار باشد.
طراحی الگوی مدرسه داری مدیران برای پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا (کوید 19) به شیوه تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی مدرسه داری مدیران مدارس برای پیشگیری از ابتلاء به ویروس کرونا(2019) بوده است. روش پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضمون بوده است. محیط پژوهش شامل همه 54 منبع مستخرج از بررسی های به عمل آمده در رابطه با راهبردهای مدیریت مدرسه و پیشگیری از شیوع بیمارهای تنفسی و ویروس کرونای 2019 بوده است. پایایی نتایج با استفاده از روش هولستی 90/0 برآورد گردید.برای تجزیه و تحلیل داده ها از شبکه مضامین استفاده شده است. بطور کلی نتایج تحقیق نشان داد،الگوی مدرسه داری مدیران مدارس برای پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا(2019) دارای 5 مضمون فراگیر (ارتباط با مراکز بهداشتی، توانمندسازی روانشناختی ، راه اندازی شورای توسعه سلامت ، آموزش بهداشت و ایمن سازی مدرسه) و 14 مضمون سازمان دهنده ( ارتباط دوره ای با مراکز بهداشتی، ارتباط مقطعی با مراکز بهداشتی، ایجاد احساس با ارزش بودن، ایجاد احساس شایستگی، ایجاد احساس اثرگذاری ، ایجاد احساس خودمختاری، کنترل وضعیت جسمانی کارکنان، چک کردن بررسی وضعیت جسمی معلمان، چک کردن وضعیت جسمانی دانش آموزان، اطلاع رسانی با در دسترس قرار دادن بولتن، اطلاع رسانی از طریق نصب پوستر، اطلاع رسانی از طریق معلمان در حاشیه درس، بررسی راه های پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونای 2019، بررسی راه های پیشگیری از بیماری های واگیردار) بوده است.
تحلیل محتوای کتاب علوم، بر اساس مدل آموزشی مونته سوری (مورد پایه نهم دوره متوسطه اول)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶)
101 - 118
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب علوم پایه نهم دوره اول متوسطه بر اساس مدل آموزشی مونته سوری انجام شد. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع تحلیل محتوا بود. جامعه آماری این پژوهش، کتاب های درسی دوره اول متوسطه در سال تحصیلی 1398- 1397 بود که توسط دفتر برنامه ریزی و تألیف کتاب های درسی، تألیف و چاپ شد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، کتاب علوم پایه نهم دوره اول متوسطه انتخاب و تمامی فصول آن برحسب مؤلفه های مدل آموزشی مونته سوری بررسی شدند. ابزار مورد استفاده، چک لیست محقق ساخته مؤلفه های مدل آموزشی مونته سوری بود. با استفاده از آمار توصیفی به ارائه جدول های مربوط به مؤلفه های مدل آموزشی مونته سوری پرداخته شد. یافته های این مطالعه نشان داد در محتوای کتاب علوم پایه نهم دوره اول متوسطه بیشتر از همه به مؤلفه محیط یادگیری و کمتر از همه به مؤلفه محتوا و سازمان دهی پرداخته شده است. یافته های این پژوهش می تواند به برنامه ریزی برای ارائه محتوا و سازماندهی مناسب در کتاب های درسی علوم تجربی یاری برساند.
الگوی فرآیندی توسعه مهارت های رهبران آموزشی: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
508 - 484
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور ارائه الگوی فرآیندی توسعه مهارت های رهبران آموزشی و با روشی کیفی انجام شد. هدف پژوهش، توسعه ای – کاربردی و رویکرد مورد استفاده در آن، نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری پژوهش شامل 4 خوشه اساتید و صاحبنظران متخصّص و دارای دستاورد علمی در حوزه رهبری و مدیریت آموزشی در داخل و خارج از کشور، مدیران حوزه وزارتی وزارت آموزش و پرورش، مدیران ستادی و اجرایی اداره کل آموزش و پرورش استان سمنان و شهر گرمسار و همچنین مدیران با سابقه حداقل 12 سال به بالا در مدیریت مدارس مقطع متوسطه سطح شهر گرمسار در سال تحصیلی 98-97 است. حجم نمونه با اشباع نظری 30 نفر بود. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری گلوله برفی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه بود که روایی آن از طریق روش «مثلث سازی» به تائید رسید و پایایی آن از طریق ضریب کاپای کوهن و ضریب آلفای کریپندورف در حد توافق به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز، محوری و گزینشی به واسطه نرم افزار Maxqda نسخه 2018 استفاده شد. نتایج به دست آمده، الگوی فرآیندی توسعه مهارت های رهبران آموزشی را در قالب عوامل علّی، شرایط زمینه ای، پدیده محوری، شرایط واسطه ای، راهبردها و پیامدها به تصویر کشید.
نقش مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی با میانجی گری هوش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی نقش مدیریت دانش در کارآفرینی سازمانی با میانجی گری هوش سازمانی بود. جامعه پژوهش همه معلمان اداره آموزش و پروش منطقه خشت و کمارج استان فارس به تعداد 368 نفر، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس فرمول کوکران نمونهای به حجم 188 آزمودنی انتخاب شد. روش پژوهش کمی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی و مدلیابی معادلات ساختاری است. ابزار پژوهش پرسشنامه است. لذا از پرسشنامه مدیریت دانش شرون و لاوسون(2003)، هوش سازمانی آلبرخت(2003) و پرسشنامه کارآفرینی سازمانی براون(2000) استفاده شد. جهت تعیین پایایی و روایی ابزار، از تکنیک های آلفای کرانباخ و تحلیل عاملی تائیدی استفاده گردید، نتایج بیانگر پایایی و روایی مطلوب ابزار بود. جهت تحلیل دادهها از تکنیکهای توصیفی(فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی ( تحلیل عاملی تائیدی و تحلیل مسیر تائیدی) با استفاده از نرم افزار lisrel استفاده شد. نتایج نشان داد که: متغیر مدیریت دانش دارای اثر مستقیم مثبت (29/0)، اثرغیر مستقیم مثبت (154/0) و اثر کل مثبت (444/0) و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 است. متغیر هوش سازمانی دارای اثر مستقیم مثبت (36/0) و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 است. متغیر مدیریت دانش با ضریب مسیر غیر مستقیم بواسطه هوش سازمانی (154/0) و مقدار تی (39/2) دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر متغیر کارآفرینی سازمانی در سطح 05/0 هستند. همچنین متغیرهای مدیریت دانش و هوش سازمانی قادر به تببین 69% واریانس متغیر کارآفرینی سازمانی است. مقدار واریانس تبیین شده متغیر کارآفرینی سازمانی با توجه به مقدار تی آن (79/7) در سطح 05/0 معنادار است. با توجه به اثرات کل متغیرهای مستقل می توان گفت متغیر مدیریت دانش (444/0) دارای بیشترین اثر و متغیر هوش سازمانی(36/0) دارای کمترین اثر بر متغیر کارآفرینی سازمانی است.
شناسایی شاخص های اثرگذار در طراحی سامانه موبایل موک برای آموزش مجازی کارکنان: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخصهای اثزگذار طراحی سامانه موبایل موک جهت آموزش مجازی کارکنان بود. از پایگاه های علمی پروکوییست، گوگل اِسکالِر، ساینِس دایرکت، ِامرالد ، ِاسکوپوس و ِاسپرینگر تعداد 28 مقاله انتخاب شد و با روش مقایسه مستمر و تحلیل محتوای کیفی به منظور استخراج نظامند یافتههای متون پیشین تحلیل شدند. از درون متن مقالات و از طریق فرایند کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی 27 مفهوم و 4 مقوله اصلی(شاخص) استخراج شد. یافتهها نشان دادند که در طرّاحی موبایل موک باید به مقولههای تعامل سیّار، سیستم پشتیبانی آموزشی، پذیرش فنّاوری و سیستم پشتیبانی فنّی توجّه کرد. با توجه به یافتههای پژوهش ترکیب فرمت موک و یادگیری سیّار پتانسیل زیادی برای یادگیری غیررسمی و مادام العمر دارد و توصیه میشود که کارکنان با تعامل با یکدیگر و یا حتی مطرح شدن آنها به عنوان پژوهشگر و اطلاع آنها از مسائل و دانش روز در جهت تحقق شایستگی حرفهایشان از طریق فنّاوری موبایل موک گام موثری بردارند. شناخت شاخصهای مهم در طراحی فنّاوری نوین موبایل موک در افزایش شایستگی حرفهای و نوآوری سازمانی، از این جهت حائز اهمیت است که میتوان با هم افزایی متخصّصین در کنار یکدیگر به نفع ارتقای عملکردکارکنان و نوآوری سازمانی سود جُست.
آموزش های ضمن خدمت فرهنگیان: از اثربخشی تا کارآمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هزاره جدید ، آموزش از مهم ترین ارکان توسعه پایدار و نظام آموزش از بنیادی ترین ارکان توسعه انسانی به شمار می رود و ظرفیت افزایی بنیاد پویایی و پیشران پیشرفت روزافزون این فرایند را تشکیل می دهد. به همین منظور ، آموزش های ضمن خدمت با تامین فرصت توانمندسازی و روزآمدسازی بستر توسعه حرفه ای فرهنگیان را فراهم می کند. بنابراین، مقاله حاضر به بررسی عوامل موثر در اثر بخشی و کارآمدی دوره های ضمن خدمت فرهنگیان پرداخته است. مقاله از نوع کاربردی و به روش پیمایشی است که شیوه اجرای آن به صورت میدانی و با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق از همه فرهنگیان شهرستان کمیجان تشکیل گردید که در سال 1397 در دوره های آموزش ضمن خدمت شرکت داشتند. از مجموع جامعه آماری، تعداد 30 نفر به عنوان نمونه و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 826/. و روایی کارشناسی مقبول مورد مراجعه و نظرسنجی قرار گرفتند. در ادامه، برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار آماری و آزمون تی تک نمونه ای و رگرسیون خطی ساده استفاده گردید. نتایج حاصل از ارتباط مثبت و معنی دار عوامل محتوا، مدرسین و سازماندهی با اثربخشی و کارآمدی دوره های ضمن خدمت فرهنگیان شهرستان کمیجان حکایت دارد. در این میان، شاخص سازماندهی از بیشترین ضریب تعیین برخوردار می باشد. شاخص کیفیت مدرسین و محتوای دوره ها نیز در رتبه های بعدی اثربخشی و کارآمدی دوره های ضمن خدمت فرهنگیان قرار دارند.
طراحی و اعتباریابی الگوی شایستگی مدیران آموزشی بر اساس آموزه های قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
217 - 191
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ترکیبی طراحی و اعتباریابی الگوی شایستگی مدیران آموزشی براساس آموزه های قرآن کریم بوده است. درمرحله کیفی پژوهش با مطالعه ی دقیق متن قرآن کریم و تفاسیر مربوط و استفاده از روش تحلیل مضمون، ابعاد، مؤلفه ها وشاخص های شایستگی مدیران آموزشی استخراج وسپس با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با 15 نفرازخبرگان، الگوی اولیه با 4 بعد، 34مؤلفه و 167 شاخص تدوین گردید. درمرحله کمی، داده ها با استفاده ازپرسشنامه وتکمیل آن توسط تعداد 60 نفرازخبرگان جمع آوری و با روش حداقل مربعات جزیی(pLs) تحلیل والگوی تدوین شده اعتباریابی گردید. انتخاب نمونه درهردو مرحله هدفمند و به روش گلوله برفی بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که الگوی شایستگی مدیران آموزشی دارای 4بعد، 29مؤلفه و 131شاخص است: الف-بعد ارزشی با 5 مؤلفه ی: خدامحوری، حق مداری، عدالت خواهی و ظلم ستیزی، معادباوری و آخرت گرایی و ولایت مداری و 25 شاخص. ب-بعد نگرشی با 5 مؤلفه ی: نگرش به هستی، نگرش به انسان، نگرش به دنیا و آخرت، نگرش به مدیریت و نگرش به نظارت و 25 شاخص. ج-بعد منشی با 10 مؤلفه ی: اخلاص، اعتدال، امید، توکل، تقوا، ذکرخدا، شکرگزاری، وفای به عهد، شرح صدر و امانتداری و 34 شاخص. د-بعد دانشی با 9 مؤلفه ی: توانایی برنامه ریزی، توانایی سازماندهی، توانایی ایجاد انگیزش، توانایی رهبری، توانایی توانمندسازی، توانایی ارزیابی، توانایی ایجاد فرهنگ مطلوب سازمانی، توانایی تصمیم گیری و توانایی نظارت و کنترل و 47 شاخص.
ارزیابی نقش درس پژوهی در توسعه حرفه ای و کسب شایستگی های حرفه ای معلمان از دید اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی نقش درس پژوهی در توسعه حرفه ای و کسب شایستگی های حرفه ای معلمان از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی است. روش تحقیق مورداستفاده در این پژوهش از نظر طرح تحقیق توصیفی (غیرآزمایشی) و از نظر روش اجرا از نوع پیمایشی و از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد، از نوع ارزیابی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه اساتید عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی، که تعداد آن ها برابر 63 نفر است، بوده است. از بین آنها تعداد50 نفر به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات در بخش کیفی و نظری از طریق مطالعه کتب، مقالات، نشریات، اسناد و آیین نامه های مرتبط صورت گرفت. در بخش کمی پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته شامل 39 سؤال در 4 مؤلفه جهت آزمون فرضیات تحقیق استفاده شد. روایى این پرسشنامه توسط صاحب نظران و اساتید حوزه تعلیم و تربیت مورد تایید قرار گرفت. پایایى پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرانباخ آزمون و تأیید شد. داده ها با کمک نرم افزار آماری spss16 مورد تجزیه و تحلیل واقع شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون هاى کولموگروف- اسمیرنوف، تی استودنت استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دادند که تاثیر استفاده از برنامه درس پژوهی در افزایش سطح توسعه حرفه ای معلمان در سطح بالایی است و می توان گفت استفاده از برنامه درس پژوهی در توسعه ی حرفه ای و کسب شایستگی های حرفه ای معلمان موثر است.
مدیران مدارس: شایستگی، دانش، توانایی و مهارتها و ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی شایستگی، دانش، توانایی و مهارت های مدیران مدارس و طراحی مدل جهت استفاده در کانون ارزیابی بود. در این پژوهش آمیخته با استفاده از یافته های به دست آمده از مطالعه اکتشافی مؤلفه های شایستگی مشخص شده و از طریق معادلات ساختاری آزمون شد. جامعه پژوهش در بخش دلفی، کلیه صاحب نظران، اساتید و مدیران ارشد حوزه منابع انسانی در آموزش وپرورش بود که با استفاده از نمونه گیری هدفمند مبتنی بر گلوله برفی با 25 نفر از صاحب نظران مصاحبه شد. جامعه آماری در مرحله کمی کلیه مدیران آموزش و پرورش شهر تهران بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 462 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش در مرحله کمی پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور تحلیل یافته های به دست آمده از روش دلفی، از روش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد و مولفه های الگوی شایستگی مدیران آموزش و پرورش جهت استفاده در کانون ارزیابی عبارتند از: شایستگی دانشی (دانش عمومی مدیریت، دانش بروز در زمینه مدیریت آموزشی، دانش در زمینه آموزش و تدریس، دانش محیطی، شناخت قوانین اجرایی مرتبط و دانش فناوری اطلاعات)، حرفه ای (اخلاق حسنه، التزام به ارزش ها، صداقت و راستگویی، انعطاف پذیری، سعه صدر و مهربانی، مشتری مداری و مدیریت تعارض)، ویژگی های شخصیتی (الگو بودن، مسئولیت پذیری، تعهد، مشارکت پذیری، یادگیرندگی، کمالجویی، خود ارتقایی، خود مدیریتی و اعتماد به نفس) اجرایی (مدیریت اطلاعات، ریسک پذیری، مدیریت منابع، بازخورد به موقع، برنامه ریزی عملیاتی و مهارت تصمیم گیری) رهبری (انگیزه بخشی، توسعه افراد و تواناسازی، کار تیمی و تیم سازی، نفوذ گذاری و تاثیر، مدیریت استعداد، جانشین پروری و الهام بخشی) ارتباطات (مهارت های شنیدن، اخلاق و رفتار حسنه، توانایی ارتباط با کارکنان، فهم و درک دیدگاه های دیگران، توانایی برقراری ارتباط روشن و آشکار، توانایی ارتباط با مدیران مدارس و توانایی تعامل با والدین دانش آموزان) ادراکی (خلاقیت، نوآوری، تفکر منطقی و بصیرت).
رویکرد آینده پژوهی در سیاست گذاری نظام آموزشی در دوران پسا کرونا
حوزه های تخصصی:
نظام آموزشی از مهمترین ارکان یک جامعه است و سیاست گذاری آموزشی نیز از مهمترین فرآیندهای بنیادی در سیاست گذاری دولت است. نظام آموزشی همانند سازمان های دیگر همواره با چالش های مختلفی در طول زمان روبه-رو می شود که باید با ابزارها و رویکردها وسیاست گذاری های مناسب بتواند از آنان گذر کند. سیاست گذاری مطلوب و کارا سیاستگذاری منوط بر واقعیات و شرایط حاکم بر جامعه است. اما وجود عدم اطمینان در آینده و رخ دادن پیشامد های غیر قابل پیشبینی، پیش روی نظام آموزشی است که یکی از این پیشامد ها همه گیری ویروس کرونا در سراسر دنیا است و بحران های جدیدی را علی الخصوص در حوزه آموزش ایجاد کرده است. درنتیجه نیاز به آینده-پژوهی در فرآیند سیاستگذاری احساس می شود. چرا که آینده پژوهی در آموزش با ابزار های خود امکان این را می دهد که تحولات را پیش بینی کرده و برای مواجهه با آن استراتژی های مختلفی را طراحی و اجرا شود. واکنش ما به آینده و تحولات آن باید فعالانه باشد نه به صورت عکس العمل باشد. در نتیجه به منظور اهمیت رویکرد آینده پژوهی در سیاست گذاری آموزشی در دوران پساکرونا و آمادگی نظام آموزشی برای تحولات آینده، در این پژوهش به معرفی مفاهیم آینده پژوهی، ابزارهای آن و مرور آینده پژوهی و اهمیت آن در فرآیند و نحوه سیاست گذاری آموزشی پرداخته شده است.
طراحی الگوی عوامل محرومیت اجتماعی دانش آموزان مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
219 - 235
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بازشناخت و معرفی تلقی، برداشت و شاخص های مورد نظر برای تبیین عوامل محرومیت اجتماعی دانش آموزان مدارس غرب کشور است. این پژوهش از نوع کیفی بوده و از روش گرانددتئوری به عنوان روش پژوهش استفاده شده است. روش گردآوری داده ها، مطالعه مبانی نظری و مصاحبه های عمیق و باز (16 مصاحبه با 14 نفر) ساختاریافته با صاحب نظران و استادان دانشگاهی(حوزه جامعه شناسی) همچنین برخی مددکاران اجتماعی است. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی و تا حد اشباع نظری ادامه یافت. مصاحبه شوندگان و سپس استادان متخصص، روایی ابزار پژوهش را مورد بررسی قرار دادند و آن را تأیید کردند. پایایی نیز با استفاده از روش مطالعه حسا رسی فرایند نتایج، به دست آمد. از روش مقایسه مداوم در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی برای تحلیل داده ها استفاده شد. در نهایت 19 مقوله اصلی استخراج شد. از جمله متغیرهای استخراج شده در تبیین نتایج تحقیق، خانواده، عوامل اقتصادی، جنسیت، نداشتن اوقات فراغت، کمبود نیروی انسانی، کمبود امکانات، مسائل حمل و نقل و عوامل مدیریتی است. با توجه به اثرگذاری محرومیت اجتماعی در جامعه پذیری و هنجارپذیری دانش آموزان همچنین اهمیت پرورش دانش آموزان نوجوان در مدرسه نسبت به محیط های اجتماعی دیگر و سایر گروه های سنی، پیشنهاد می شود که مدیران آموزش و پرورش مناطق غرب کشور از راهبردهای به دست آمده در این پژوهش به منظور رفع محرومیت اجتماعی دانش آموزان استفاده کنند.
طراحی و اعتبارسنجی مدل امکان سنجی توسعه مدارس کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
137 - 115
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر ازجمله تحقیقات آمیخته می باشد که به صورت روش های کیفی و کمی انجام گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر در بخش کیفی شامل متخصصان کارآفرینی و کسب و کار و همچنین مدیران و صاحب نظران حوزه آموزش وپرورش بودند که بر این اساس تعداد 13 نفر به عنوان نمونه تحقیق در بخش کیفی مشخص شدند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی شامل متخصصین کارآفرینی و کسب وکار، مدیران و صاحب نظران حوزه ای آموزش وپرورش و همچنین اساتید دانشگاهی مرتبط با حوزه کارآفرینی و آموزش وپرورش بود که تجربه و تخصص کافی در خصوص مدارس کسب و کار داشتند. بر اساس برآوردهای اولیه تعداد جامعه آماری بخش کمی شامل 250 نفر بود. بر اساس روش نمونه گیری تصادفی تعداد، 148 نفر به عنوان نمونه تحقیق مشخص گردیدند. ابزار تحقیق شامل مصاحبه های نیمه هوشمند و پرسشنامه محقق ساخته ای بود. در قسمت تجزیه وتحلیل کیفی تحقیق از کدگذاری به صورت کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید. همچنین در قسمت تجزیه وتحلیل کمی تحقیق، از روش مدل سازی ساختاری تفسیری و معادلات ساختاری استفاده شده است. تمامی روند تجزیه وتحلیل داده های تحقیق حاضر در نرم افزارهای SPSS و PLS انجام گرفت. نتایج کیفی تحقیق نشان داد که 39 ویژگی از طریق مصاحبه های انجام شده استخراج گردید که این ویژگی ها در 7 دسته شامل جنبه انگیزشی، فنی، انسانی، قانونی، برنامه ریزی، سازمانی و فرهنگی دسته بندی گردیدند. نتایج تحقیق نشان داد که به علت مناسب بودن شاخص های آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، روایی همگرا، R2، Q2 و GOF، مدل تحقیق حاضر از اعتبار مناسبی برخوردار می باشد.
ارائه مدل کاربردی مدیریت دانش با هدف بهسازی کارکنان (مطالعه موردی: شرکت ملی مناطق نفت خیزجنوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل وتحلیل کاربرد مدیریت دانش در بهسازی کارکنان انجام شد. پژوهش از نوع کیفی و با روش آمیخته اکتشافی تحلیلی بود. جامعه آماری دو گروه استادان رشته نفت در دانشگاه آزاد دارای رشته نفت در خوزستان به تعداد 30 نفر عضوهیات علمی تمام وقت و مدعو و مدیران ارشد و میانی مناطق نفتخیز جنوب به تعداد 100 نفر بود. نمونه آماری مدیران با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای و استادان با روش نمونهگیری تصادفی ساده به تعداد20 نفر از هر دوگروه انتخاب شدند. حجم نمونه براساس تکنیک دلفی انتخاب شد.جمعآوری دادهها با استفاده از ابزار تحقیق پرسشنامه تشریحی محقق ساخته صورت گرفت. روایی صوری و محتوایی آن با استفاده از نظر متخصصان و بررسی نتایج پایلوت، تایید شد. فرضیههای پژوهش براساس مولفههای اصلی و عوامل زیرساخت مدیریت دانش، مقایسه شرکتهای مناطق نفتخیزجنوب با چند شرکت برند نفتی، چگونگی بازگشت مجدد دانش فنی کارکنان، ارزیابی مدل سه بعدی محقق ساخته مدیریت دانش تنظیم شد. با استفاده از تکنیک دلفی به شکل کتبی و سپس مصاحبه عمیق و نیمه سازمان یافته در 3 راند جداگانه نظر افراد بررسی شد. با استفاده از روش تحلیل محتوا و آمار توصیفی دادهها،طبقهبندی، کدگذاری،بررسی، نمرهگذاری و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد چرخه دانش کارکنان در سطوح مختلف ضعیف و دانش فنی به شکل سنتی منتقل و اغلب همراه کارکنان بازنشسته از سیستم خارج می شود. مدیران درک کاملی از تاثیر و مزایای کاربرد مدیریت دانش در بهبود سازمانی و بهسازی کارکنان ندارند. در پایان هرم رهبری دانش و مدل سه بعدی مدیریت دانش که هر دو محققساخته بودند، پیشنهاد داده شد.
واکاوی شایستگی های مدیران مدارس هوشمند بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع پژوهش کیفی است که در جامعه آماری استادان دانشگاه، متخصصان وکارشناسان تکنولوژی آموزشی انجام پذیرفت. نمونه ها به روش هدفمند و با روش گلوله برفی انتخاب شدند. درنهایت 22 نفر مصاحبه شدند و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. درکدگذاری باز، مصاحبه های ضبط شده پس از پیاده سازی، با استفاده از روش تحلیل محتوا به صورت سطر به سطر بررسی، مفهوم پردازی و سپس براساس ارتباط مفهومی،مفاهیم و مقولات مشخص شدند. درکدگذاری محوری، رابطه ی موجود میان طبقه ها، مقوله ی تعیین محتوا بر اساس ویژگی های مرتبط با سایر مقولات، محوربودن در پژوهش، تکرار در داده ها و انتزاعی بودن به عنوان مقوله ی محوری پژوهش حاضر، انتخاب و مطالعه شدند. سپس سایر مفاهیم نیز در قالب شرایط علّی، مقوله ی محوری، راهبردها، زمینه، شرایط مداخله گر و پیامدها، طبقه بندی و به صورت نظری در قالب مدل پارادایمی به هم مرتبط شدند. درکدگذاری انتخابی نظریه ها با توجه به مفهوم ها و کدهای شناسایی شده، گزینش نهایی گردیدند. برای تامین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا (1985) شامل ﻣﻮﺛ ﻖ ﺑ ﻮدن، ﻣﺸ ﺮوﻋیﺖ، اﻋﺘﻤﺎدﭘ ﺬیﺮى، اﻧﺘﻘ ﺎلﭘ ﺬیﺮى واﺑﺴ ﺘﮕﻰ و اﺗکﺎﭘ ﺬیﺮى و ﺗﺎییﺪﭘ ﺬیﺮى استفاده شد. نتایج نشان داد که در مرحله کدگذاری مفهومی 30 مفهوم انتخاب گردید و در نه مقوله محوری اجرائی، تصمیم گیری، رهبری، ادراکی، ارتباطی، کار تیمی، مدیریت افراد مشخص شدند و در نهایت در کدگذاری گزینشی در سه بعد شایستگی مدیریتی، شایستگی های گروهی و شایستگی های فردی به عنوان نظریه های پژوهش قرار گرفتند.
اثربخشی حرکت درمانی بر خطاهای ادراک دیداری– حرکتی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص در مدارس شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی حرکت درمانی بر خطاهای دیداری- حرکتی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص در مدارس شهر تهران بود. این پژوهش در قالب یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و در چهارچوب یک طرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه اجرا شد. گروه نمونه 30 نفر از دانش آموزان پسر با اختلال یادگیری خاص ساکن شهر تهران بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه در هر گروه 15 نفر جایگزین شدند. میزان خطاهای دیداری – حرکتی شرکت کنندگان در این پژوهش توسط آزمون دیداری- حرکتی بندرگشتالت در پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد. مداخله برنامه حرکت درمانی بر روی گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای و سه روز در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه حرکت درمانی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد میزان خطاهای دیداری – حرکتی گروه آزمایش کاهش معناداری در سطح اطمینان (05/0p <) یافته است؛ بنابراین می توان گفت که حرکت درمانی می تواند میزان خطاهای دیداری – حرکتی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص را کاهش دهد.