فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۱۷٬۹۴۹ مورد.
بررسی فلسفه ایجاد مدارس غیرانتفاعی و سازگاری آن با عدالت تربیتی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت: رویکردی هرمنوتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی فلسفه ایجاد مدارس غیرانتفاعی و سازگاری آن با عدالت تربیتی از منظر متخصصان تعلیم و تربیت می باشد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و هرمنوتیک انتقادی بهره گرفته شد. یافته های به دست آمده نشان داد که ایجاد مدارس غیرانتفاعی در مبانی خود با اصول عدالت اجتماعی ناسازگاری دارد، هرچند که مسئولان با گنجاندن طرح رافع سعی در عادلانه ساختن این مدارس داشته اند. همچنین، نتایج حاصل از مصاحبه با متخصصان حاکی از آن است که هدف هایی چون جلب مشارکت والدین در امر تعلیم و تربیت فقط در شکل ظاهری و تأمین منابع مالی آموزش محقق شده و هدف افزایش کیفیت آموزش نیز در عمل تحقق پیدا نکرده است. از مهم ترین نقدهای وارد به مدارس غیرانتفاعی می توان به بازتولید طبقات اجتماعی، شکاف طبقاتی، توجه به ظاهر آموزش و آثار روانی برای سایر دانش آموزان اشاره نمود.
کمال گرایی و ترس از ارزیابی دیگران در تبیین اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی نقش ترس از ارزیابی منفی و کمال گرایی در ابتلا به اضطراب اجتماعی بود. تعداد 864 دانشجوی دانشگاه های شهرستان محلات به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب، و در مرحله اول پژوهش 864 نفر پرسشنامه های هراس اجتماعی (کانور، 2000)، ترس از ارزیابی منفی (لری) و کمال گرایی مثبت و منفی (تری شورت و همکاران، 1995) را تکمیل کردند. در مرحله بعد 31 نفر از دانشجویانی که نمره آنان در مقیاس هراس اجتماعی (کانور، 2000) بالاتر، و 31 نفر از دانشجویانی که نمره آنان پایین تر از نقطه برش بود انتخاب، و به ترتیب بعنوان گروه مبتلا به اضطراب و گروه بهنجار قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده های پژوهش، از آزمون تحلیل واریانس یک راهه (ANOVA)، ضریب همبستگی پیرسون و همچنین رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت معناداری میان دو گروه از لحاظ متغیرهای مورد بررسی وجود دارد و گروه مبتلا به اضطراب اجتماعی، ترس از ارزیابی منفی و کمال گرایی منفی بیشتر و کمـال گرایی مثبت پایین تری را نسبت به گروه بهنجار تجربه می کند.
بررسی مقایسه ای درک شنیداری و وضوح کلامی کودکان کاشت حلزونی و دارای سمعک با کودکان شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه درک شنیداری و وضوح کلامی کودکان شنوا با کودکان کاشت حلزونی و دارای سمعک در تهران انجام شد. روش: در این پژوهش علّی مقایسه ای 60 کودک 5 تا 7 سال شرکت کرده بودند. آنها به سه گروه 20 نفری تقسیم شدند، به نحوی که گروه اول و دوم به ترتیب از کودکان کاشت حلزون شده و دارای سمعک بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند؛ در حالی که گروه سوم شنوایی طبیعی داشتند و به روش تصادفی انتخاب شده بودند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش مقیاس تعیین سطح ادراک شنیداری و مقیاس تعیین سطح وضوح کلامی ب ود . اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که میانگین نمرات درک شنیداری و وضوح کلامی کودکان با شنوایی عادی به طور معناداری بیشتر از دو گروه دیگر بود. همچنین میانگین نمرات ادراک شنیداری کودکان کاشت شده به طور معناداری بیشتر از کودکان دارای سمعک بود. ولی در متغیر وضوح کلامی، میانگین نمرات کودکان کاشت شده و کودکان دارای سمعک تفاوت معناداری نداشت. نتیجه گیری: ادراک شنیداری و وضوح کلامی یک پدیده پیچیده و چندبُعدی است که نقش بسیار مهمی در تولید گفتار دارد.
بررسی اثربخشی آموزش سنتی در مقایسه با آموزش مجازی در یادگیری درس ارزیابی سلامت جنین در دانشجویان مامایی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزش مجازی از جمله روش های نوین و فعال برای ارتقای کیفیت آموزشی است. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش سنتی در مقایسه با آموزش مجازی در یادگیری درس ارزیابی سلامت جنین در دانشجویان مامایی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه انجام گرفت.
روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی میدانی است که بر روی 44 نفر انجام شد. دانشجویان به روش سرشماری در دو گروه آموزش سنتی (۲۲ نفر) و آموزش مجازی (22 نفر) قرار گرفتند. پیش آزمون و پس آزمون برای هرگروه قبل و بعد از آموزش انجام گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی، تی زوجی و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: اختلاف آماری معنی داری در میانگین نمرات کل، قبل از آموزش بین گروه آموزش مجازی و سنتی دیده نشد، ولی در هر دو گروه آموزش، افزایش میانگین نمره قبل و بعد از آموزش مشاهده شد. طبق آزمون قبل و بعد، هر دو روش آموزش مجازی و سنتی در ارتقای میزان یادگیری دانشجویان مؤثر بودند.
نتیجه گیری: آموزش مجازی می تواند همانند روش های آموزش سنتی به نحو مؤثری جهت ارائه برنامه های آموزشی دانشجویان به کار رود. با عنایت به مزایای فراوان آموزش الکترونیکی، بکارگیری آن در برنامه های آتی آموزشی توصیه می شود.
آموزش سواد رسانه ای به دانش آموزان پایه ششم با رویکردی برتفکر انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۷ ویژه نامه بهار
819 - 837
حوزههای تخصصی:
معیار و محک هر برنامه آموزش سواد رسانه ای، مواجهه انتقادی دانش آموزان در استفاده و فهم شخص خودشان از رسانه است، تا بتوانند اطلاعات دریافتی از رسانه های مختلف را رمزگشایی کرده و توانایی داوری مستقل خود درباره محتوای رسانه ها را ارتقاء بخشند. با توجه به ساختارهای دانش مطرح شده در سواد رسانه ای، پنج مؤلفه اصلی سوادرسانه ای، با تأکید بر محتوای رسانه ای برگرفته از نظریه های ارتباطی، طرح برنامه درسی تدوین شد. در برنامه درسی 15 جلسه ای، آموزش آموزه های سواد رسانه ای از رسانه های مختلف(روزنامه، مقاله، کتاب، انیمیشن، کاریکاتور، فیلم تبلیغاتی) در کلاس استفاده شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی از نظر روش گرد آوری داده ها شبه آزمایشی(نیمه آزمایشی) بوده است. در این روش دو گروه آزمایش و کنترل ا انتخاب و مورد سنجش و اندازه گیری قرار گرفته است. و با روش مبتنی بر گفت وگو و تشکیل حلقه کندوکاو برای60 نفردر پایه ششم ابتدائی دبستان پسرانه شاهد برهان مجرد، در سال 1395به اجرا درآمد. حجم نمونه به صورت گروه های 30 نفری در دو کلاس که به صورت دو گروه کنترل و آزمایش، تقسیم و مشخص شده است. نتایج این پزوهش بیانگر آن است که دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به دانش آموزان گروه کنترل، با توجه به آموزش هایی که به آنان ارائه شد؛ با 99درصد اطمینان در مهارت های استفاده از رسانه ها، تجزیه و تحلیل پیام های رسانه ای، توانایی تولید و ارسال پیام های رسانه ای، تفکر انتقادی در استفاده از رسانه ها، در سطح بالاتری از مهارت سواد رسانه ای قرار گرفتند.
رابطه ساختاری تعامل معلم-دانش آموز، درگیری تحصیلی و سازگاری دانش آموزان با مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف شناخت رابطه ساختاری تعامل معلم-دانش آموز و سازگاری دانش آموزان با مدرسه با واسطه گری درگیری تحصیلی انجام شد. این مطالعه از نوع همبستگی است که در آن روابط بین متغیرهای پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بررسی شده است. شرکت کنندگان پژوهش 603 نفر (329 دختر و 274 پسر) از دانش آموزان پایه اول دوره دوم متوسطه شهرستان بوشهر بودند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های تعامل معلم-دانش آموز (وبلز، کریتون، لوی و هوی مایرز)، درگیری تحصیلی (ریو و تسنگ) و سازگاری دانش آموزان (سینها و سینگ) را که چیدمان آن ها به صورت تصادفی بود، در محل کلاس های عادی خود تکمیل کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و AMOS (ویرایش 24) تحلیل شدند. روایی و پایایی ابزارهای پژوهش با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و ضریب آلفای کرونباخ بررسی و احراز شد. یافته ها نشان دادند که مدل با داده های پژوهش برازش مناسبی دارد و تعامل معلم-دانش آموز بر درگیری تحصیلی و سازگاری دانش آموزان با مدرسه اثر مستقیم دارد. اثر غیرمستقیم تعامل معلم-دانش آموز بر سازگاری با مدرسه با واسطه گری درگیری تحصیلی نیز معنی دار بود. بدین ترتیب باید گفت که تعامل معلم-دانش آموز می تواند هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و از طریق درگیری تحصیلی بر سازگاری دانش آموزان با مدرسه مؤثر باشد. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت برای افزایش احتمال سازگاری دانش آموزان با مدرسه، باید به روابط مثبت آن ها با معلمان و نیز ارتقای درگیری تحصیلی آن ها توجه شود.
بررسی دلالتهای نظریه ها و سبکهای مدیریت در بروز نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این مقاله می کوشد با بهره گیری از نظریه ها و سبکهای گوناگون مدیریت، دلالتهای آنان را در بروز نوآوری در سازمان بررسی کند. بدین منظور، ابتدا عوامل مثبت و منفی هر یک از نظریه ها، به ترتیب از نظریه کلاسیک تا نظریه های سیستمی، اقتضایی، سازمان یادگیرنده و آشوب، تجزیه و تحلیل می شود. سپس دلالتها ونقش و تاثیر هریک از این نظریه ها در تولید فکر و پرورش نبوغ کارکنان، به ویژه بروز خلاقیت و نوآوری در آنان به تفصیل بیان می گردد. بررسیها و مطالعات نشان می دهند که برای نوآوری در سازمان، تنها داشتن مدیر و کارکنان خلاق و نوآور کافی نیست. علاوه بر آن، ساختار، راهبرد، محیط، فناوری، اندازه و چرخه حیات سازمان و توان کنترل منابع انسانی آن و نیز فرهنگ و نگرش و سبک مدیریت باید مشوق نوآوری باشند و از آن حمایت کنند.
دلالتها حاکی از این است که نقش و سهم نظریه های سیستمی و مشارکتی، به ویژه نظریه سازمان یادگیرنده و سبکهای مشارکتی و تفویضی، در بروز خلاقیت و نوآوری در افراد و کارکنان سازمان بیش از سایر نظریه ها و سبک هاست. همه مباحث مربوط به ماهیت و مفهوم «سازمان یادگیرنده» و سبکهای مشارکتی و تفویضی، کمک می کنند که افراد سازمان به فهم مشترکی از تفکر راهبردی دست یابند و در تجربه و دانش یک دیگر سهیم شوند. هم چنین افراد و کارکنان سازمان را برمی انگیزند که برای بینش و عمل یکپارچه و منطقی گرد هم آیند و با هم فکری و هم اندیشی، زیرساخت های لازم را برای نوآوری و تغییر در سازمان فراهم کنند.
"
آموزش از راه دور رهیافتی نوین در آموزش تربیت بدنی ، مقایسه عملکرد تحصیلی دانشجویان تربیت بدنی نظام آموزش راه دور و حضوری
حوزههای تخصصی:
" آموزش از راه دور یک نظام نوین آموزشی است که کشورهای مختلف بنا به مقتضیات محلی، فرهنگی و اجتماعی خود در رشته ها و سطوح مختلف از آن بهره مند شده اند، موضوع کیفیت عملکرد تحصیلی فراگیرندگان آموزش از راه دور در مقایسه با آموزش حضوری یکی از مسایل مهم و مورد بحث متولیان این نظام آموزشی است. این مقاله به مقایسه عملکرد تحصیلی دانشجویان تربیت بدنی در نظام حضوری و راه دور ایران پرداخته است. به علاوه، در این مطالعه هم بستگی و تاثیر رفتار ورودی توسط سه متغیر نمره نظری و عملی آزمون ورود به دانشگاه (کنکور) محل دیپلم متوسطه و خودپنداری تحصیلی با عملکرد تحصیلی بررسی شده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد که دانشجویان نظام راه دور با پیشینه علمی ضعیف تری وارد دانشگاه می شوند که این تفاوت از نظر آماری معنادار بوده است همچنین مشاهده شد که بین پیشینه علمی و عملکرد تحصیلی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج نهایی پژوهش نشان می دهد که به رغم بالاتر بودن نمرات رفتار ورودی دانشجویان حضوری، دانشجویان نظام راه دور، در دروس نظری با ماهیت علم انسانی و علوم پایه نسبت به گروه حضوری عملکرد تحصیلی بالاتری داشته اند. در دروس علمی نیز بین دو گروه آزمودنی تفاوت معنی داری آماری نشان نشده است.
این پژوهش نیمه تجربی است و جامعه آماری آن دانشجویان تربیت بدنی کارشناسی در سال 79-78 بوده است. اطلاعات تحقیق از طریق 8 پرسش نامه پاسخ بسته (240 سؤال) و یک پرسش نامه خودپنداری تحصیلی گردآوری پیشینه و علمی آزمودنی ها نیز از طریق سازمان سنجش آموزش کشور سنجیده شده است.
"
کاربرد روش حل مسأله در آموزش علوم
حوزههای تخصصی:
بررسی اثر آموزش از طریق محتوای الکترونیکی (چند رسانه های آموزشی) بر یادگیری درس علوم پایه ششم دانش آموزان دختر آسیب دیده شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر سنجش تاثیر استفاده از چند رسانه های آموزشی بر یادگیری درس علوم فراگیران آسیب دیده شنوایی می باشد. بدین منظور 30 نفر از فراگیران آسیب دیده شنوایی پایه ششم مدارس استثنایی شهرستانهای استان تهران به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در 2 گروه آزمایش و کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. برای بررسی ابتدا از آزمون محقق ساخته در پیش آزمون استفاده شد سپس محتوای الکترونیکی طراحی و مناسب سازی شده در 24 جلسه ی 45 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه کنترل طبق شیوه های معمول آموزش دیدند. پس از اتمام دوره، آزمون محقق ساخته مجددا برای هر 2 گروه اجرا و با استفاده از آزمون آماری کوواریانس داده ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که به کارگیری چندرسانه های آموزشی در بهبود یادگیری درس علوم دانش آموزان آسیب دیده شنوایی موثر بوده است.
مقایسه اثربخشی روش های تدریس سنتی و مشارکتی درس انشای دوره راهنمایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
" هدف اساسی تحقیق حاضر مقایسه اثربخشی دو روش تدریس سنتی و روش مشارکتی در تدریس درس انشا بر عملکرد انشا نویسی دانش آموزان است. برای این منظور به طور تصادفی تعداد 6 مدرسه راهنمایی در سطح شهر بابل انتخاب و به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. متغیر مستقل به مدت 4 ماه روی گروه آزمایش اجرا شد.در طول این مدت در کلاس های گروه آزمایش معلمان ...
"
مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دختران تیزهوش و عادی اول تا سوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام گرفت. روش: تحقیق حاضر از طرحهای علی - مقایسه ای است و جامعه آماری آن را دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر در پایه های اول تا سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل دادند که در محدوده سنی شش تا هشت سال و یازده ماه بودند. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای از بین نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر اصفهان، با استفاده از آزمون هوشی کاتل فرم الف، دانش آموزان تیزهوش و عادی مشخص و انتخاب شدند. حجم نمونه در هر گروه تیزهوش و عادی 60 نفر و مجموع کل نمونه 120 دانش آموز بودند. برای اندازه گیری ویژگیهای زبان شناختی، از آزمون رشد زبان 3) TOLD-P)1 استفاده شد. یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج مانوا نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان تیزهوش و عادی در زمینه ویژگیهای زبان شناختی، تفاوت معناداری وجود دارد (0.0001>P). تفاوت میانگینها نشان داد که نمرات دانش آموزان تیزهوش در مقایسه با دانش آموزان عادی در حوزه های زبان گفتاری، گوش کردن، سازمان دهی، صحبت کردن، معنی شناسی و نحو بیشتر است. نتیجه گیری: نتایج بر اساس بنیادهای نظری مورد بحث قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که دانش آموزان تیزهوش در نمونه مورد پژوهش نسبت به دانش آموزان عادی در ویژگیهای زبان شناختی برتری دارند.
نیازسنجی آموزشی براساس روش دیکوم و استاندارد آموزشی 10015(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نیازهای آموزشی براساس روش دیکوم و استاندارد آموزشی ایزو 10015 می باشد. جامعه آماری مهندسان پروژه شرکت طراحی و مهندسی صنایع پتروشیمی بودند که بطور هدفمند تعداد 103 نفر از مورد تحقیق قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه محقق ساخته است که پرسشنامه اول براساس الزامات استاندارد ایزو 10015 و پرسشنامه دوم براساس روش دیکوم و نظر مهندسان خبره پروژه، شایستگی ها و صلاحیت های مهندس پروژه در سه بعد دانش، نگرش و مهارت، تدوین و پس از محاسبه روایی و پایایی، اجرا گردید. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش ترکیبی و شامل دو بخش کیفی و کمی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است بین وضعیت موجود و مطلوب نیازسنجی آموزشی براساس استاندارد آموزشی 10015 از دیدگاه مهندسان پروژه تفاوت معناداری وجود دارد و "مستند ساختن و تعیین استانداردهای لازم جهت شناخت شایستگی های مورد نیاز هر شغل" دارای بالاترین اولویت می باشد. همچنین یافته ها نشان می دهد که براساس روش دیکوم، مهندسان پروژه دارای شش وظیفه ی اصلی و سی وظیفه فرعی می باشند. بررسی نیازهای آموزشی مهندسان پروژه در سه بعد دانش، مهارت و نگرش نیز براساس روش دیکوم نشان می دهد که تفاوت معناداری بین وضعیت موجود و مطلوب وجود دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در بعد دانش، مؤلفه ی "آشنایی با مدیریت دانش"، در بعد مهارت، مؤلفه ی "تسلط به اصول و فنون مذاکره" و در بعد نگرش، مؤلفه ی "قدرت انعطاف پذیری" دارای بالاترین اولویت می باشد که به عنوان مهم ترین نیازهای آموزشی مهندسان پروژه به حساب می آیند.
مقایسه برخی تواناییهای کاربرد شناختی کودکان فارسی زبان کمشنوای شدید 4 تا 6 ساله با همسالان شنوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف: کاربردشناسی زبان عبارت از مطالعه کنشهای گفتاری و جنبه های اجتماعی تعاملات ارتباطی در بافت زبان است. کودکان کمشنوا، به دلیل محروم بودن از حس شنوایی که نقش مهمی در رشد مهارتهای زبانی دارد، در تمام سطوح زبان و از جمله کاربردشناسی با مشکلاتی مواجهند. هدف از این پژوهش، مقایسه برخی تواناییهای کاربردشناختی شامل پیگیری موضوع، نوبتگیری و اصلاح مکالمه در کودکان فارسی زبان کمشنوای شدید 4 تا 6 ساله با همسالان شنوا میباشد. روش بررسی: در این پژوهش مقطعی مورد-شاهدی، 21 کودک شنوا به روش تصادفی ساده از مهدکودکهای عادی و 21 کودک کمشنوای شدید به روش نمونه گیری دردسترس از مراکز توانبخشی و کلینیکهای گفتاردرمانی تهران و کرج انتخاب شده و مهارتهای کاربردشناسی آنها با استفاده از تکالیف محققساخته در خصوص پیگیری موضوع، نوبتگیری و اصلاح مکالمه مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی تکالیف، توسط یک زبان شناس و دو آسیب شناس گفتار و زبان و پایایی تمامی آنها به روش آزمون- بازآزمون و ضریب همبستگی 70/0 تا 95/0 مورد تأیید قرار گرفت. لازم بهذکر است ابتدا خرده آزمونهای هوش غیرکلامی از آزمودنیها به عمل آمد و در صورتی که نمره هوش آزمودنی در محدوده طبیعی به دست می آمد، تکالیف کاربرد شناختی در اختیار او قرار می گرفت. دادههای حاصل با استفاده از آزمونهای مجذور خی، تی مستقل و مان ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین مدتزمان پیگیری موضوع ، نمرات نوبتگیری(00۱/0>P)، اصلاح مکالمه از نوع پاسخ به درخواست برای رفع ابهام (003/0=P) و اصلاح مکالمه از نوع درخواست برای رفع ابهام (002/0=P) بین دو گروه کمشنوا و شنوا اختلاف معناداری داشت. نتیجهگیری: کودکان کمشنوا در بهکارگیری مهارتهای کاربردشناسی ضعیفتر از کودکان شنوا عمل میکنند.
بررسی رابطه هوش هیجانی و هوش معنوی با سلامت روانی در دانش آموزان
حوزههای تخصصی:
زمینه: شناسایی عوامل موثر یا مرتبط با سلامت روانی نقش مهمی در تامین بهتر سلامت روانی به خصوص در نوجوانان دارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط هوش هیجانی و هوش معنوی با سلامت روانی، و نیز تعیین مولفه های هوش هیجانی و معنوی بعنوان پیش بینی کننده سلامت روانی در دانش آموزان تیز هوش دبیرستانی پسرانه شهرستان دزفول بود. روش: پژوهش انجام شده از نوع توصیفی همبستگی بود که در سال 95-96 بر روی 204 دانش آموز پسر مشغول به تحصیل در دبیرستانه پسرانه شهرستان دزفول انجام شد و حجم نمونه برابر حجم جامعه مورد مطالعه بود و ازمقیاس هوش بار- ان(1997)، مقیاس هوش معنوی بدیع و همکاران(1389) و پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ(1972) برای اندازه گیری متغیرها استفاده شد. نتایج توسط نرم افزار SPSS تجزیه تحلیل شد. نتایج: هوش هیجانی و هوش معنوی با همه مولفه های خود تاثیر مستقیم و معناداری بر میزان سلامت روانی دانش آموزان دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مولفه های هوش هیجانی در مقایسه با مولفه های هوش معنوی تغییرات سلامت روانی را به میزان بیشتری تبیین می کنند. همچنین بعضی از متغیرهای جمعیت شناختی در رابطه با آنها (ساعات مطالعه، ساعات تفریح، نوع مسکن در رابطه با هوش هیجانی و تعداد فرزندان، ساعات مطالعه، ساعات تفریح و تحصیلات مادر در رابطه با هوش معنوی) از عوامل موثر و تاثیر گذار در سلامت روانی دانش آموزان تیزهوش پسر دبیرستانی می باشد. نتیجه گیری: توجه به رابطه محکم بین مولفه های هوش هیجانی و معنوی و نیز برخی متغیرهای دموگرافیک با سلامت روان در برنامه های ارتقای سلامت روان بسیار مهم است.