فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۴٬۴۰۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بازآزمایی ویژگی های روانسنجی سیاهه فرسودگی مسلش-زمینه یابی دانش آموزان (MBI-SS) در دانش آموزان ایرانی انجام شد. بدین منظور، در قالب یک طرح مطالعات توصیفی و آزمون سازی، از میان دانش آموزان دوره متوسطه دوم ایران، نمونه ای 854 نفری به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به سوالات MBI-SS، پرسشنامه اهمالکاری تحصیلی تاکمن و معدل پاسخ دادند. نتایج تحلیل عامل تاییدی نشان داد که الگوی سه عاملی برازش نسبتاً ضعیفی با داده ها دارد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی نشان داد که الگوی دو بعدی نسبت به الگوی سه بعدی برازش بهتری با داده ها دارد. ضرایب همبستگی پیرسون منفی بین ابعاد فرسودگی و معدل، و ضرایب همبستگی مثبت بین ابعاد فرسودگی با اهمالکاری تحصیلی از روایی ملاکی همزمان، و ضرایب آلفای کرونباخ و بازآزمایی دو هفته ای از پایایی خوب MBI-SS حمایت کرد. نتایج این پژوهش به طور کلی از کفایت نسبی ویژگی های سنجی MBI-SS و روایی بین فرهنگی این ابزار حمایت کرد. سایر مضامین نیز مورد بحث قرار گرفت.
ارائه مدلی برای شناسایی مولفه های آموزش مجازی برای دانش آموزان دارای معلولیت جسمی-حرکتی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش ارائه مدلی برای شناسایی مؤلفه های آموزش مجازی برای دانش آموزان دارای معلولیت جسمی-حرکتی بود. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران و مربیان مراکز آموزش استثنائی شهر تهران بودند. روش: نمونه گیری از طریق سرشماری انجام گرفت. ابزار اصلی پژوهش ۲ پرسشنامه محقق ساخته بود که دارای پایائی 79/0 با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بود. برای تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون توزیع دوجمله ای، کای-دو) استفاده شد. از مجموع 120 مدیر و مربی که مورد پرسش قرار گرفتند 57 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند که معادل 47.5% کل حجم جامعه آماری است. تنها 23% از این افراد در مورد حداقل یک درس تجربه آموزش مجازی با دانش آموزان خود داشته اند. یافته ها: میزان اهمیت آموزش مجازی برای دانش آموزان دارای معلولیت های جسمی-حرکتی در حد زیاد و خیلی زیاد بود. آموزش مجازی در مؤلفه های تنظیم زمان آموزش، فراهم ساختن فرصت برابر آموزش برای کودکان دارای معلولیت جسمی-حرکتی، جلب مشارکت والدین، میزان دسترسی به آموزش، سهولت استفاده از امکانات آموزشی، کسب مهارت های اجتماعی، برقراری ارتباط با دیگران، کاهش هزینه های آموزش برای والدین، کاهش هزینه های آموزش برای مدرسه، برقراری یادگیری مستمر، رفع نیازهای روانی دانش آموزان، افزایش اعتمادبه نفس دانش آموزان، در حد زیاد و خیلی زیاد مؤثر دانسته شد. ۱۱ مؤلفه جهت ارائه مدلی اجرائی مبتنی بر مؤلفه های آموزش مجازی برای دانش آموزان معلول جسمی -حرکتی در ایران شناسایی شدند و مدلی بر آن مبنا طراحی شد نتیجه گیری: با توجه به نتایج مشکلات موجود در سطح تمامی ۱۱ مؤلفه در حد متوسط نتیجه گیری شد. بنابراین آموزش مجازی می تواند بر مؤلفه های آموزش دانش آموزان دارای معلولیت جسمی-حرکتی تأثیر مثبت داشته باشد.
پیش بینی احتمال طلاق زنان براساس دلبستگی اجتنابی، دلبستگی اضطرابی و مهارت حل مسأله خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
207 - 222
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، ایران باروند روبه رشدونگران کننده طلاق درهمه استان هامواجه شده است.ازین رودراین پژوهش به بررسی نقش پیش بینی کنندگی دلبستگی اجتنابی واضطرابی ومهارت حل مسأله خانواده، دراحتمال طلاق پرداخته شد.این پژوهش به لحاظ هدف توسعه ای وازنظرروش همبستگی بود.جامعه آماری این پژوهش شامل زنان متأهل شهرمشهدبودکه باتوجه به ماهیت روش پژوهش که جزء طرح های همبستگی محسوب می شودو تعدادمتغیرهای پژوهشی، 400 نفربه شیوه دردسترس انتخاب وبه پرسشنامه های احتمال طلاق، اجتناب واضطراب درروابط نزدیک وحل مسأله خانواده پاسخ دادند.ازاین تعداددرنهایت 388نفربه عنوان حجم نمونه تعیین شدند.برای بررسی نقش پیش بینی کنندگی دلبستگی اجتنابی، دلبستگی اضطرابی ومهارت حل مسأله خانواده دراحتمال طلاق ازآزمون رگرسیون همزمان استفاده شد.نتایج حاصل ازتحلیل داده هانشان داد، R2 اصلاح شده چندگانه بین متغیر های دلبستگی اجتنابی، دلبستگی اضطرابی و مهارت حل مسأله دراحتمال طلاق 33/0 بودکه متغیرهای پیش بین 33درصداز واریانس احتمال طلاق راتبیین می کردند.ازاین بین، دلبستگی اجتنابی ومهارت حل مسأله قادربه پیش بینی احتمال طلاق بودند، امادلبستگی اضطرابی نقشی درپیش بینی آن نداشت. در مجموع نتایج این پژوهش نشان دادکه سبک دلبستگی اجتنابی و مهارت حل مسأله زنان می تواندازعوامل پیش بینی کننده ی مهم احتمال طلاق ایشان باشدچراکه توانایی حل مسأله خانواده یکی ازعوامل تعدیل کننده اثرات رویدادهای منفی زندگی است وسبک دلبستگی،عامل مهمی است که عملکردسالم وناسالم زناشویی راتوجیه می کندوروشی برای پاسخگویی به دلایل ناسازگاری زوج هاارائه می دهد
نقش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی در پیش بینی پرخاشگری کودکان
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی در پیش بینی پرخاشگری انجام شد. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان پسر متوسطه منطقه 6 تهران بودند که تعداد 250 نفر به عنوان نمونه آماری و بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش کاربردی با ماهیت توصیفی- همبستگی بود. شاخص هایی نظیر فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد نمرات و در بخش استنباطی(تحلیل فرضیه ها) از تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه تنظیم هیجان شناختی گارنفسکی و کرایج (2006)، و پرسش نامه پرخاشگری باس و پری (1992) بودند. تحلیل یافته های پژوهش با آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد بین راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی و پرخاشگری رابطه معنادار، همچنین راهبردهای نظم جویی شناختی هیجانی و هوش معنوی می توانند، پرخاشگری را پیش بینی کنند. نوجوانان با ایجاد شبکه معنایی امید بخش در حکم راهبرد نظم جویی شناختی هیجان، تغییر و توسعه چشم اندازها، تمرکز مثبت بر وقایع، ارزیابی مثبت از شرایط پیش آمده و پذیرش آن شرایط قادر خواهند بود به کنترل تکانه ها و برنامه ریزی برای کم کردن عوارض منفی دوران بلوغ و نوجوانی دست یابند.
تجربه زیسته فداکاری در ازدواج های پایدار )یک مطالعه پدیدارشناسی توصیفی روان شناسانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۵
150-186
حوزههای تخصصی:
هدف : فداکاری مؤلفه ای مهم برای پایداری و ارتقائ کیفیت روابط زناشویی است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته پدیده فداکاری در زندگی زناشویی و مشخص کردن ساختار نهایی آن در شرکت کنندگان پژوهش است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی از نوع پدیدارشناسی توصیفی روان شناسانه است که در آن 10 شرکت کننده (5 مرد و 5 زن) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه عمیق استفاده شد و این روند تا مرحله اشباع داده ها ادامه داشت. یافته ها: تحلیل داده ها، 12 جزء تشکیل دهنده فداکاری را در بافت زندگی زناشویی نشان داد که عبارت اند از: 1- داشتن حس عشق و علاقه به همسر و درک شدن در زندگی زناشویی؛ 2- داشتن حس انسانیت، وجدان و رشد شخصی؛ 3- مؤثر دانستن عقاید مذهبی، دینی و معنوی در رفتارهای فداکارانه؛ 4- حس لزوم متقابل بودن رفتارهای فداکارانه؛ 5- ادراک فداکاری یک طرفه و آسیب زا؛ 6-اعتقاد به همبسته های رفتار فداکارانه نظیر گذشت، صبر و تحمل سختی ها؛ 7- لزوم ادراک رفتار فداکارانه همسر به صورت مورد قدردانی قرار گرفتن؛ 8- معنای فداکاری به عنوان عدم خودخواهی و گذشتن از خود برای دیگری؛ 9- داشتن یک نگرش بلندمدت و متعهدانه به زندگی زناشویی؛ 10- فداکاری به خاطر عوامل بیرون از سیستم زن وشوهری مانند داشتن فرزندان و جامعه؛ 11- الگو گیری از خانواده مبدأ؛ و 12- ادراک تفاوت های جنسیتی در تجربه رفتار فداکارانه. نتیجه گیری : نتایج این مطالعه دستاوردهای فراوانی برای مراکز مشاوره و متخصصان زوج درمانی در بردارد. فهم ساختار پدیده فداکاری در زندگی زناشویی، آن گونه که در این مطالعه آمده است، می تواند به زوج هاکمک کند تا از ناخشنودی در زندگی زناشویی جلوگیری نموده و کیفیت و رضایت زناشویی خود را بهبود بخشند.
مقایسه حس انسجام و سبک های حل تعارض زناشویی زنان شاغل و خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه حس انسجام و سبک های حل تعارض زناشویی زنان شاغل و خانه دار بود. روش پژوهش از نوع علی – مقایسه ای است، برای انتخاب نمونه (100) متاهل شاغل و (100) خانه دار از نمونه گیری در دسترس از آموزشگاه های زبان منطقه 2 تهران به صورت نمونه گیری در دسترس استفاده شد. داده ها به کمک پرسش نامه حس انسجام (آنتونوسکی، 1993) و پرسش نامه سبک های حل تعارض (رحیم(ROCI-II) ، 1983 گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی، آزمون کولموگروف – اسمیرونوف و آزمون تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین زنان شاغل و خانه دار حس انسجام تفاوت معنی دار وجود ندارد. هم چنین نتایج نشان داد بین مقیاس حل تعارض زنان شاغل و خانه دار و نیز خرده مقیاس های سبک یکپارچگی و سبک اجتنابی و سبک ملزم شده تفاوت معنی داری وجود دارد (p<0/05). در نتیجه این نتایج بیان می دارند سبک تعارض مسلط و مصالحه بین زنان شاغل و خانه دار معنادار نبوده است. نتایج نشان داد با توجه به نقش مهم مدیریت تعارض در روابط بین فردی و به ویژه ازدواج و رضایت زناشویی، لذا آگاهی از دانش و مهارت های مدیریت تعارض به منظور اس تفاده از آن امری ضروری به نظر می رسد. کلید واژه ها: حس انسجام، سبک های حل تعارض، زنان شاغل و خانه دار
مقایسه مؤلفه های استرس شغلی، مدیریت زمان و کیفیت زندگی در مدیران مقطع ابتدایی و متوسطه
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف مقایسه مولفه های مدیریت زمان، استرس شغلی و کیفیت زندگی مدیران مقطع ابتدایی و متوسطه آموزش وپرورش انجام گرفته است. روش تحقیق استفاده شده در تحقیق حاضر، از نوع علمی – مقایسه ای است. حجم کلی نمونه که برابر با 100 نفر در هر سه مقطع می باشد، انتخاب گردید. شیوه- ی تجزیه وتحلیل داده در پژوهش حاضر توصیفی و استنباطی می باشد و از آزمون tاستفاده شده است.جهت گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه ی استاندارد مدیریت زمان کرمی مقدم، استرس شغلی«ماریا آگیلاروفایی» رضایت از زندگی بوده است. طبق نتایج میانگین مدیران مرد مقطع ابتدایی، بیشتر از میانگین مدیران مرد مقطع متوسطه و هم چنین میانگین مدیران زن مقطع ابتدایی، بیشتر از میانگین مدیران زن متوسطه است و با توجه به این که t به دست آمده از t جدول کمتر می باشد، تفاوت بین جنسیت را از لحاظ مدیریت زمان معنادار نشان می دهد؛ یعنی مدیران(زن و مرد) مقطع ابتدایی، در مدیریت زمان از مدیران هم سطح خود در مقطع متوسطه، موفق تر بوده اند.همچنین بر اساس آزمون t، تفاوت معناداری بین علائم جسمانی و اضطراب و کارکرد اجتماعی وجود دارد؛ ولی مقدار t به دست آمده در افسردگی، بیانگر این است که تفاوت معناداری بین دو مقطع وجود ندارد. میانگین نمره ی کیفیت زندگی مدیران مقطع متوسطه، بیشتر از مدیران مقطع ابتدایی می باشد.
بررسی کیفی نقش حمایت شخصی-اجتماعی بر احساس امنیت زنان باردار زلزله زده سرپل ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از ویژگی های افراد مقاوم در برابر رویدادهای تنش زا برخورداری از حمایت شخصی- اجتماعی است. این پژوهش با هدف بررسی نقش حمایت شخصی و اجتماعی بر احساس امنیت زنان باردار ساکن در مناطق زلزله زده انجام شده است. روش اجرای این پژوهش به صورت کیفی و از نوع پدیدارشناسانه است و برای جمع آوری داده ها از مصاحبه ی عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شده است. نمونه ی پژوهش دربرگیرنده ی 12 نفر از زنان باردار با تحصیلات دیپلم و پایین تر بود که از جامعه ی مادران 25تا 30ساله ی منطقه زراعی شهر سرپلذهاب به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها منجر به تولید 2 طبقه اصلی، 8زیر طبقات و 46 کد استخراجی گردید. طبقه اصلی نخست« عوامل حمایت کننده شخصی» بود که زیر طبقات توانمندی های شخصی ، ارزش های شخصی، نقش تجارب شخصی،اعتقادات شخصی و واگویی های شخصی را در بر می گرفت. مضمون طبقه دوم «عوامل حمایت کننده اجتماعی» است که از زیر طبقات ارزش های اجتماعی، حمایت های اجتماعی و حمایت خانوادگی تشکیل شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که زنان باردار که زلزله را تجربه کرده اند، عوامل حمایت کننده اجتماعی از جمله " ارزش های اجتماعی، حمایت های اجتماعی، حمایت های خانوادگی" و عوامل حمایت کننده شخصی بر احساس امنیت زنان باردارزلزله زده موثر است.
تدوین مدل شادکامی بر اساس ویژگی های شخصیتی، هوش هیجانی، سبک دلبستگی، فعالیت های ارادی و ویژگی های جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
27 - 56
حوزههای تخصصی:
احساس شادی نقش مهمی در کیفیت زندگی افراد دارد و یافتن عوامل همبسته با این احساس اهمیت فراوانی دارد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل شادکامی بر اساس ویژگی های شخصیتی، هوش هیجانی، سبک های دل بستگی، فعالیت های ارادی و ویژگی های جمعیت شناختی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل 12373 زن شاغل در سازمان های استان لرستان بود که تعداد 400 نفر بر اساس فرمول کوکران با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد. داده ها از طریق مقیاس شخصیتی نئو، هوش هیجانی شیرینگ، پرسشنامه دل بستگی کولینز و رید، پرسشنامه فعالیت های ارادی و پرسشنامه شادی آکسفورد جمع آوری و با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل گردید. نتایج نشان داد که مدل شادکامی از برازش لازم برخوردار است و اثر مستقیم و غیرمستقیم روان رنجوری و اثر مستقیم برون گرایی و گشودگی به تجربه بر شادکامی معنادار است (01/0>p). همچنین اثر مستقیم هوش هیجانی و فعالیت های ارادی و اثر کل سبک های دل بستگی بر شادکامی معنادار است (01/0>p). بین ویژگی های جمعیت شناختی و شادکامی رابطه معناداری وجود ندارد (05/0>p). بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که شادکامی می تواند از شخصیت، سبک دل بستگی، هوش هیجانی و فعالیت های ارادی متأثر شود و مدیران سازمان ها می توانند با اولویت قرار دادن و آموزش آن ها به ارتقای شادکامی کارکنان کمک نمایند.
رابطه هوش اخلاقی با نگرش به بی وفایی در فرزندان با و بدون تجربه بی وفایی پدرومادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی وفایی زناشویی پدرومادر برای فرزندان تنش زاست و فرزندان در هر سنی که باشند تحت تأثیر بی وفایی آن ها قرار می گیرند. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی هوش اخلاقی، با نگرش به بی وفایی در دو گروه از فرزندان با و بدون تجربه بی وفایی پدرومادر انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را، همه افراد بالای 18 سال با و بدون تجربه بی وفایی پدرومادر مناطق چهارگانه شهر تهران در سال 1396 - 1395 تشکیل می دادند که با استفاده از روش تحلیل توان تعداد 212 نفر از این افراد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با به کارگیری پرسشنامه های هوش اخلاقی لنیک و کیل 2005 و نگرش به بی وفایی ویتلی 2006 گرد آوری شد. به منظور تحلیل داده ها از روش های t مستقل و z فیشر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، میان نگرش به بی وفایی در دو گروه از فرزندان با و بدون تجربه بی وفایی پدرومادر تفاوت معنی داری وجود دارد (0.05>p)، همچنین از میان ده مؤلفه هوش اخلاقی دو مؤلفه وفای به عهد (p
مرزهای خانوادگی و امنیت پایه: مقایسه ی ادراک والد- نوجوان در مورد انعطاف پذیری مرزهای خانوادگی بر مبنای رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۷
61-83
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه ی ادراک والد- نوجوان در مورد انعطاف پذیری مرزهای خانوادگی بر مبنای رشد، از جهت تأثیر آن بر امنیت پایه ی خانواده بود. روش: این مطالعه به روش کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارگرایانه انجام شد. بدین منظور 10نفر از نوجوانان دختر 15تا 17ساله و مادران آن ها در بازه ی سنی 37- 55 سال به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و ادراکات هر دو گروه از مرزبندی های خانوادگی از طریق مصاحبه ی عمیق نیمه ساختار یافته مورد بررسی قرار گرفت. سپس داده ها طبقه بندی وکدگذاری شده و نتایج با استفاده از روش گزارش روایی بیان شدند. یافته ها: تحلیل تجارب شرکت کنندگان منجر به شناسایی سه مضمون اصلی انعطاف پذیری، عدم انعطاف پذیری و انعطاف پذیری بیش از حد مرزهای خانوادگی از دید والد و نوجوان شد و از هر یک از سه مضمون اصلی فوق نیز به ترتیب 14، 5 و1 مضمون فرعی در والدین و 3، 5 و 6 مضمون فرعی در نوجوانان به دست آمد. نتیجه گیری : نتایج نشان دهنده ی آن است که با توجه به بافت فرهنگی جامعه ی در حال گذار کشور ایران، هیچ یک از دو حالت عدم انعطاف پذیری و یا انعطاف پذیری بیش از حد نمی تواند منجر به ارضای نیازهای نوجوانان و حفاظت از امنیت پایه ی خانواده شود. از این جهت آگاهی بخشی به والدین در خصوص چگونگی وضع مرزهای متعادل توسط مسئولان حوزه ی سلامت روان ضروری به نظر می رسد. همچنین گفت وگو بر سر قوانین خانودگی و توافق والدین بر سر حدود مرزها عوامل پیشگیری کننده از مشکل در خانواده های با مرزبندی منعطف بود که نادیده گرفتن آن در خانواده های با مرز خشک و یا سهل گیر موجب نارضایتی نوجوان و به خطر افتادن امنیت پایه ی خانواده شده است.
بررسی کیفی آسیب شناسی شبکه های اجتماعی مجازی بر سلامت روان دانش آموزان (از دیدگاه مشاوران مدارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
43 - 72
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش «تعیین آسیب های شبکه های اجتماعی مجازی بر سلامت روان دانش آموزان پسر دبیرستانی، از دیدگاه مشاوران مدارس تهران» بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، مشاوران مدارس پسرانه مقطع دبیرستان در شهر تهران بود. نمونه این پژوهش، تعداد 21 نفر از مشاوران مدارس پسرانه مقطع دبیرستان در تهران بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. جهت تحلیل داده ها، با استفاده از روش نظریه زمینه ای، اطلاعات به دست آمده طی سه مرحله، کدگذاری باز، محوری و انتخابی شد. در مجموع تعداد 37 مقوله اولیه، و 6 کد محوری که عبارتند از: «آسیب های فردی، آسیب های خانوادگی، آسیب های اجتماعی، آسیب های تحصیلی، آسیب های دوران بلوغ و احتمال ابتلاء به اختلالات روانی» به دست آمد. با توجه به یافته های به دست آمده، مقوله هسته (کد گزینشی) این پژوهش «آسیب های تربیتی و آموزشی» تعیین شد. این مقوله کلیه مقوله های دیگر پژوهش را در بر می گیرد.
پویایی های تعامل با همسر در حالت های خوش بین، دوسوگرا، واقع گرا و بی ارزش ساز در زنان متأهل: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۶
19 - 50
حوزههای تخصصی:
ادراک افراد نسبت به همسرشان با توجه به میزان شیفتگی و رهایی از شیفتگی تغییر کرده و متناسب با چگونگی این تغییرات چهار حالت خوش بین، دوسوگرا، واقع گرا و بی ارزش ساز حاصل می شود. تحقیق حاضر با هدف مطالعه کیفی پویایی های تعامل با همسر در حالت های چهارگانه از دید زنان متأهل و با روش پدیدارشناسی انجام شد. 65 نفر با روش نمونه گیری هدفمند از بین کسانیکه بیشترین نمره را در هر یک از حالت های چهارگانه در پرسشنامه محقق ساخته شیفتگی و رهایی از شیفتگی کسب کرده بودند، انتخاب و در قالب چهار گروه در تحقیق حاضر مشارکت داشتند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل یافته ها از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. یافته ها به طورکلی شامل 41 مضمون فرعی در گروه های چهارگانه بود که با توجه به شباهت ها و تفاوت ها و مقایسه محتوای مضامین چهار گروه موردمطالعه، در 3 مضمون اصلی پویایی های شناختی، هیجانی و رفتاری، طبقه بندی شدند. نتایج تحقیق نشان داد شناسایی هر یک از حالت های چهارگانه و تشخیص آسیب های هر حالت، با توجه به شناخت، هیجان و رفتار زوجین و ارائه راهکارهای پیشگیرانه و درمانی متناسب با هر آسیب می تواند کمک بزرگی باشد در جهت پایداری روابط زوجین، افزایش رضایتمندی زناشویی و ارتقاء سلامت جامعه.
پیامدهای نشخوار فکری در زنان دارای تعارضات زناشویی: مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۶۷
122-153
حوزههای تخصصی:
هدف : نشخوار فکری عامل پیش بینی قوی برای افسردگی است. افسردگی نیز می تواند به رابطه زوجی آسیب وارد نماید. لذا این پژوهش با هدف بررسی پیامدهای نشخوار فکری در زنان دارای تعارضات زناشویی انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع بوده و داده ها از 15 زن متأهل که دارای تعارضات زناشویی بودند به دست آمده است. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید. یافته ها: پس از تحلیل محتوای داده ها، شش مقوله اصلی حاصل گردید که عبارتند از: علائم افسردگی(درد های جسمانی، کاهش انرژی، کاهش خلق، کاهش میل به زندگی، مشکل خواب،کاهش انگیزه وکاهش تمایل جنسی)، هیجان های منفی (خشم، غم، تنفر، حس انتقام،کینه و اضطراب)، تکانشگری (پرخاشگری و نداشتن کنترل بر رفتار)، کاهش کار آمدی (پرخاشگری با فرزندان، کاهش ارتباط با فرزندان و انجام ندادن کارهای منزل) و گیر افتادن در چرخه های ارتباطی منفی (جرو بحث کردن، انتقادگری و اجتناب از همسر)، اجتناب از دیگران(کاهش ارتباط با دیگران وگوشه گیری). نتیجه گیری : هنگامی که تعارض حل نشود، فرایند نشخوار فکری در زنان فعال شده وکاهش کارآمدی در روابط فردی وزوجی و افسردگی از پیامدهای آن است. افسردگی منجر به افزایش نشخوار فکری و افزایش تعارضات زناشویی را در پی خواهد داشت. هدف : نشخوار فکری عامل پیش بینی قوی برای افسردگی است. افسردگی نیز می تواند به رابطه زوجی آسیب وارد نماید. لذا این پژوهش با هدف بررسی پیامدهای نشخوار فکری در زنان دارای تعارضات زناشویی انجام شد. روش: این پژوهش به شیوه کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند و تا حد اشباع بوده و داده ها از 15 زن متأهل که دارای تعارضات زناشویی بودند به دست آمده است. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده گردید. یافته ها: پس از تحلیل محتوای داده ها، شش مقوله اصلی حاصل گردید که عبارتند از: علائم افسردگی(درد های جسمانی، کاهش انرژی، کاهش خلق، کاهش میل به زندگی، مشکل خواب،کاهش انگیزه وکاهش تمایل جنسی)، هیجان های منفی (خشم، غم، تنفر، حس انتقام،کینه و اضطراب)، تکانشگری (پرخاشگری و نداشتن کنترل بر رفتار)، کاهش کار آمدی (پرخاشگری با فرزندان، کاهش ارتباط با فرزندان و انجام ندادن کارهای منزل) و گیر افتادن در چرخه های ارتباطی منفی (جرو بحث کردن، انتقادگری و اجتناب از همسر)، اجتناب از دیگران(کاهش ارتباط با دیگران وگوشه گیری). نتیجه گیری : هنگامی که تعارض حل نشود، فرایند نشخوار فکری در زنان فعال شده وکاهش کارآمدی در روابط فردی وزوجی و افسردگی از پیامدهای آن است. افسردگی منجر به افزایش نشخوار فکری و افزایش تعارضات زناشویی را در پی خواهد داشت.
بررسی ساختار رغبت های شغلی مدل کروی فردی تریسی در دانش آموزان مدارس تیزهوش و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۶۵
48-70
حوزههای تخصصی:
هدف : از پژوهش حاضر مقایسه ساختار رغبت های شغلی براساس مدل کروی فردی تریسی در میان دانش آموزان مدارس تیزهوش و عادی شهرکرد بوده است. روش پژوهش : توصیفی از نوع علی مقایسه ای بود و به این منظور، 400 نفر از دانش آموزان مدارس تیزهوش و عادی در سال تحصیلی 92-91 به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم مشاغل موجود در سیاهه کروی فردی تریسی جهت سنجش رغبت های شغلی دانش آموزان استفاده گردید. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج نشان داد، دانش آموزان مدارس عادی در رغبت های پایه(خرده مقیاس های تسهیلگری اجتماعی، مدیریت، تجارت خرد، پردازش اطلاعات و مکانیکی)، پرستیژ پایین( خرده مقیاس های کیفیت، خدمات پایه)، هالند (خرده مقیاسهای واقع گرایی، اجتماعی،تهوری و قراردادی) نمرات بالاتری را نسبت به دانش آموزان تیزهوش کسب کرده اند و در رغبتهای چندبعدی (خرده مقیاسهای افراد-اشیاء، داده ها-ایده ها) دانش آموزان تیزهوش نمرات بالاتری را نسبت به دانش آموزان عادی بدست آوردند. نتیجه گیری: براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که با وجود صفات شخصیتی ویژه دانش آموزان مدارس تیزهوشان، به دلیل محیط آموزشی متفاوت، سبک های غیرعادی آموزش،تحت فشار بودن آنها و سرکوبی علایقشان از دید جامعه و والدین این تفاوتها در مقیاس های محدودی دیده می شود که توصیه می شود والدین و مسئولین به شناسایی رغبتهای افراد نیز در کنار دیگر ابعاد آموزشی توجه کنند تا آینده شغلی موفقیت آمیزی برایشان بسازند.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی بر افزایش امید به زندگی و تاب آوری مادران کودکان استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
171 - 189
حوزههای تخصصی:
رفتاردرمانی دیالتیکی یکی از درمان های موج سوم در زمینه درمان اختلالات رفتاری است. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر امید به زندگی و تاب آوری مادران دارای کودک اسنثنایی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران مراجعه کننده به مرکزآموزشی کودکان استثنایی شهر سبزوار در زمستان 1394 بود. به منظور انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. از بین مادران دارای کودک استثنایی مراجعه کننده تعداد 30 نفر انتخاب شد و بعد از همتاسازی، در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های امید به زندگی اشنایدر و پرسشنامه کونور و دیویدسون استفاده شد که پایایی این پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت. از هردو گروه پیش آزمون به عمل آمد، سپس الگوی رفتاردرمانی دیالکتیکی در طی 12 جلسه (5/1 ساعت) به صورت هفته ای دوبار برای گروه آزمایش اجرا شد و بعد از پایان جلسات، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه گرفته شد. برای تحلیل نتایج از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتیجه نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیکی بر امید به زندگی و تاب آوری (p≥0/001) مؤثر است. این درمان توانست به طور معناداری باعث افزایش امید به زندگی و تاب آوری شود.
بررسی ویژگی های روان سنجی نسخه کوتاه مقیاس رابطه خانوادگی و برآورد همبستگی آن با خود گزارش دهی رفتارهای خودکشی نوجوانان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط موجود در خانواده و رابطه والد فرزندی عامل بسیار مهمی در رشد و اجتماعی شدن فرزندان است. روابط آشفته و گسسته میان اعضای خانواده، آن ها را در معرض خودکشی قرار می دهد. هدف این پژوهش آزمودن روایی، پایایی و تحلیل عاملی تأییدی مقیاس «فرم کوتاه مقیاس الگوهای رابطه خانوادگی» و بررسی همبستگی آن با خودکشی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان مدارس دوره دوم متوسطه شهر اردبیل به تعداد 12387 که در سال تحصیلی 96-1395 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند که با استفاده از فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 400 دانش آموز دبیرستانی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه مقیاس الگوهای رابطه خانوادگی موس و موس (1994) و پرسشنامه تجدیدنظر شده خودکشی عثمان و همکاران (2001) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی، از آزمون همبستگی پیرسون، ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس و خرده مقیاس های انسجام، ابرازگری و تعارض به ترتیب 81/0، 77/0، 78/0 و 77/0 است. فرم کوتاه رابطه خانوادگی با خودکشی(P
اثربخشی درمان شناختی مبتنی برذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر عملکرد روانی – اجتماعی زنان مبتلابه سرطان پستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف از پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر عملکرد روانی -اجتماعی زنان مبتلابه سرطان پستان بود. روش: نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون بود. جامعه شامل زنان مراجعه کننده به بیمارستان ۷ تیر در سال1397( ۳۱۰۰ نفر ) بود. روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ نفر گزینش و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (۱۵نفر) و کنترل(۱۵نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های درجه بندی درد مزمن (CPQ) ون کوروف، دورکین و لیریسک (۱۹۹۲)،کیفیت زندگی(SF-36) ویر و شربورن(۱۹۹۲) و علائم افسردگی گلد برگ(GDS)(۱۹۸۲ ) بود. گروه آزمایش در ۸ جلسه درمان ذهن آگاهی شرکت داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق کوواریانس( MANCOVA ) صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در نمرات عملکرد روانی- اجتماعی در پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد،(p<0/05). نتیجه گیری: درمان ذهن آگاهی کنترل درد مزمن بر سلامت روانی، نقش عاطفی، عملکرد اجتماعی، سرزندگی و درمان دردهای مزمن زنان مبتلا به سرطان پستان موثر بود.
تحلیل عامل و اعتباریابی پرسشنامه آرزوهای مسیر شغلی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و پیشرفت شغلی زنان پیچیده است و باید آنرا از زوایای چند بعدی بررسی کرد روش پژوهش مطالعه،روش شناسی و از نوع مطالعات روش شناختی است. جامعه پژوهش دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک می باشد که تعداد 181 نفر از آن ها با استفاده از نمونه گیری در دسترس(آسان) انتخاب شدند. سپس پرسشنامه آرزوهای مسیر شغلی گری و اوبرایان بین آن ها توزیع گردید. این مقیاس ابتدا به فارسی ترجمه و سپس به انگلیسی برگردانده شد. جمعی از متخصصان، پرسش نامه را برای تعیین حساسیت های فرهنگی، وضوح سؤالات، موارد اختلاف و خطاهای موجود در معنایابی بررسی کردند.یافته ها نشان داد ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسش نامه 87/ و برای خرده مقیاس ها از 82/0 تا 92/ متغیر بود. همه موارد همبستگی موردکلی قابل قبولی داشتند. نتایج آزمون - بازآزمون نشان دهنده ثبات برای پرسشنامه آرزوهای مسیر شغلی زنان بود. تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی بیانگر 2 خرده مقیاس قابل قبولی بود. نتایج نشان داد نسخه فارسی آرزوهای مسیر شغلی زنان روایی و پایایی خوبی را نشان داده است و جهت سنجش آرزوهای مسیر شغلی زنان در کنار سایر متغیر های شغلی می توان از آن در نمونه ایرانی استفاده کرد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر شادکامی و امید به زندگی بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
119 - 136
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت شادکامی و امید به زندگی به عنوان مؤلفه های روانشناختی مهم و حتی اثربخش در فرایند درمان طاقت فرسای سرطان ها، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رواندرمانی مثبت نگر بر شادکامی و امید به زندگی بیماران سرطانی بوده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران سرطانی بیمارستان شهید رجائی بابلسر بودند که از مهر تا اسفند سال 1394 به این بیمارستان مراجعه نمودند، از این میان تعداد 40 نفر به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به پرسش نامه شادکامی آکسفورد و پرسشنامه امیدواری اشنایدر پاسخ دادند و گروه آزمایش نیز بین دو مرحله، آموزش روان درمانی مثبت نگر را دریافت نموده است. داده های پژوهش به وسیله آزمون تحلیل تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد بین شادکامی و امید به زندگی گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشته است. با توجه به یافته های پژوهش می توان بیان داشت که درمان مثبت نگر موجب افزایش سطح شادکامی و امید به زندگی بیماران سرطانی می گردد ومی توان از آن به عنوان روشی کارآمد بهره برد.